کوچکردن، همان رهاکردن است
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۷۰۵۰۲
فصلها مخلوقات بازیگوشی هستند. گاهی برای آمدن عجله میکنند و گاهی برای رفتن اینپا و آنپا. مثلاً زمستان گاهی تندتند خودش را به روزهای ما میرساند و بعد در یک روز پاییزی، وقتی به کوهها نگاه میکنیم، میبینیم که برفی زیبا آنها را پوشانده. انگار که زمستان شاد و خندان قلهها را فتح کرده است.
فصلها مخلوقات منحصر بهفردیاند؛ شبیه پرندهها هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاییز نیز آرام و بخشنده است. میگذارد زمستان همزمان با او حضور داشته باشد. فصلها به هرجا که بخواهند سرک میکشند. منتظر نمیمانند. درست مثل پرندهها که به هرجا بخواهند میروند.
کوچکردن اتقاق عجیبی است. همهی آدمها یک گوشهی دنج از ذهنشان همواره به کوچ فکر میکنند. رفتن و یکجا نماندن، پر از اتفاقاتی است که روح را دگرگون میکند. و انسان شاید بیشتر از هرمخلوق دیگری به این دگرگونی نیاز داشته باشد، چون انسان بیشتر از همه درگیر روزمرگیها میشود و چنان برای آنها غصه میخورد که انگار این سکون تا ابد پابرجاست.
کوچکردن، رهاکردن دارد و این رهاکردن همانچیزی است که نیاز دارم هرچندوقت یکبار برایم تکرار شود. هربار که دلم میگیرد به آسمان فکر میکنم و به عکسهای شهرهای دور نگاه میکنم. وسیعبودن آفرینش انگار به روح من هم میرسد و وسیع میشوم. حتی کوچکردن در خیال هم حالم را بهتر میکند.
باز زمستان بازیگوشی کرده و زودتر از همیشه از راه رسیده است. اما این زودتررسیدن، چیزی را در من بیدار میکند؛ دیرشدن.
چرا گاهی عجله داریم؟ چون نگرانیم مبادا دیر شود. حالا من فکر میکنم اگر که به راه نیفتم و کوچ نکنم شاید برای اتفاقات خوب دیر شود.
میدانم از دل سکون و یکجاماندن اتفاق تازهای بیرون نمیآید. باید حرکت کرد تا تغییر از راه برسد و اتفاقهای خوب بیفتند.
آیا زمین خدا کوچک بود که در آن کوچ نکردم؟ آیا پاهای من به زمین بسته بودند؟ آیا انسان در زندگی همواره شبیه به پرندهها نبوده و نمیتوانسته بهجایی که میخواهد برود؟ آیا رفتن و کوچکردن به او یاد نمیداده که باید شبیه به آفرینش وسیع باشد؟ و آیا کوچ، غمهای او را کمرنگتر نمیکرده؟
زمستان بازیگوش و عجول، چه فلسفهی خاصی دارد! فلسفهی او مرا به حرکت دعوت کرده است و یادم آورده که اگر زودتر به خودم نیایم و حتی در خیال هم که شده کوچ نکنم غصههایم بزرگ و بزرگتر میشوند. باید به تماشای جهان رفت و بینهایتبودن را به چشم دید و بعد خود نیز به اینسو و آنسوی این خلقت وسیع کوچ کرد. کوچکردن آغاز تغییراتی است که همهی ما در ناخودآگاهمان منتظر آنهاییم. کوچ، تعبیر رهایی عمیقی است که در خوابهایمان میبینیم.
تصویرگری: وان ماشا
کد خبر 639429 برچسبها قرآن - تفسیر و پژوهش نوجوان همشهری دوچرخهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: قرآن تفسیر و پژوهش نوجوان همشهری دوچرخه کوچ کردن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۷۰۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار به ساوتگیت: برای موفقیت این ستاره را حذف کن
به گزارش "ورزش سه"، سرمربی سابق تیم ملی انگلیس که دو سال پس از عملکرد فاجعهبار در جام جهانی ۲۰۱۰ این تیم را ترک کرد، در گفتوگوی جدیدی در مورد شرایط سهشیرها برای مسابقات یورو ۲۰۲۴ صحبت کرد.
او گفت:«مشکلاتی با دروازهبان وجود دارد. گاهی اوقات خوب است. گاهی بد. من بازیهایی از او را دیدهام. مثلا فینال جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰. آنها مقابل ایتالیا شکست خوردند. بعد از ۲۰ دقیقه از بازی، پیکفورد بازی با توپ را رها کرد و هر توپی که به او پاس میدادند را فقط بهصورت بلند و بدون دقت دفع میکرد.
او از توپ میترسد. ترجیح میدهد توپ در سمت دیگری باشد و نزدیکش نباشد. این روی بقیه تیم تأثیر میگذارد. شما وقتی یک دروازهبان خوب دارید، از نظر اعتمادبهنفس در سطح بالایی قرار میگیرید.
مدافعان میانی هم مشکلاتی دارند و و در سطح بقیه تیم نیستند. خط هافبک خوب است، مهاجمان واقعا خوب هستند. مدافع راست و چپ خوب هستند. در مورد دو مدافع میانی و دروازهبان شک دارم.
من انگلیس را دوست دارم. بازیکنان بسیار خوبی دارند اما مشکل این است که وقتی آنها به پیروزی نزدیک میشوند، گاهی اوقات با ترس بازی میکنند.