پیروزی حق بر باطل نتیجه حرکت در مسیر ولایت فقیه است
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۷۷۷۸۵
آیت الله محمود رجبی شنبه شب در مراسم گرامیداشت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در محل مسجد امام حسین (ع) بیرجند افزود: علامه مصباح یزدی همه وجود خود را برای تبیین نظریه ولایت فقیه و دفاع از شخص ولی فقیه وقف کرد.
وی گفت: ایشان عاشق امام راحل و مقام معظم رهبری بود و این عشق یک احساس نبود بلکه براساس مبنای دینی و معتقد بود که دین میگوید باید به ولایت فقیه عشق بورزیم و مقام معظم رهبری را از عمق جان نایب امام زمان (عج) میدانست و کوچکترین تردیدی در سخن و فرمان ایشان روا نمیدانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به توان علمی آیت الله مصباح یزدی افزود: ایشان شاگردانی متخصص، آگاه به علوم روز، آشنا با معارف اسلامی و دارای بصیرت و معنویت تربیت کردند.
وی گفت: در دوران اصلاحات، غربیها گفتند که خیال ما از انقلاب اسلامی راحت شد و آن قدر تهاجم فرهنگی کردیم که کسی طرفدار انقلاب نخواهد شد اما به توصیه مقام معظم رهبری، علامه مصباح کانون طلوع را تشکیل داد و ۲ هزار فعال فرهنگی را در کشور شناسایی کردند، شبکههای مختلف را تغذیه فکری میکردند و شبهات روز مطرح میشد و خلاصه مباحث را به آنان عرضه میکردند.
آیت الله رجبی افزود: وقتی احساس کرد که نیاز است کل جامعه را در برابر تهاجم فرهنگی دشمنان تحت پوشش فرهنگی قرار دهد، طرح ولایت را طراحی کرد و نظام تفکر دینی را از زیربناییترین اصول تا رسیدن به نظریه ولایت فقیه آموزش داد.
وی گفت: بیدلیل نیست که حتی بعد از رحلت این عالم ربانی، تهاجمات غربزدگان داخل و خارج از کشور علیه ایشان ادامه دارد چرا که دشمن هم احساس کرد خطر فکری آیت الله مصباح بعد از رحلت قرار است ادامه پیدا کند و از این احساس ترس دارند همان گونه که بعد از شهادت سردار دلها دشمنان همچنان از اسم او ترس دارند.
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) اظهار داشت: دشمنان در شبکههای مجازی نام سردار سلیمانی را حک کردند چرا که از نام این شهید بزرگوار وحشت داشتند و دارند، چون خط شهید سلیمانی زنده است و از خط ولایت تا پای جان حمایت و دفاع کرد.
وی افزود: سردار سلیمانی در وصیتنامه خود نوشت: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری همین است، والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد»، در آخرت هم خواهید دید که یکی از محورهای اصلی محاسبه این ولی فقیه زمانمان است و دشمنان از ایشان ترس دارد.
آیت الله رجبی گفت: دشمن از کسی که خط مستقیم ولایت فقیه را میپیماید، هراس دارد و علامه مصباح این گونه بود لذا همه ما باید قدردان نعمت ولایت فقیه در جامعه و پشتیبان ولایت فقیه باشیم.
وی افزود: آیت الله مصباح با این عظمت در هیچ محفل و مجلسی از کرامات خود سخن نگفت، ایشان فقیه و فیلسوف بودند اما فلسفه زندگی او به زندگی اجتماعی انسانها رسید.
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به اینکه از طرح ولایت این عالم ربانی ۸۰ هزار نفر از نخبگان کشور، دانشجویان، اساتید حوزه علمیه و دانشگاه و مدیران نظام بهرهمند شدند گفت: همه اعتراف کردند که در طول عمرشان چنین محتوای غنی را ندیدهاند.
وی ادامه داد: طرحی که مقام معظم رهبری فرمودند که کارهای فرهنگی زیادی داریم اما این طرح، متفاوت است.
آیت الله رجبی با بیان اینکه محور همه فعالیت علامه مصباح دعوت به خداوند متعال بود و رساندن آحاد جامعه به آنچه خدا میخواهد گفت: وی بسیار بصیر بود و زود جوانب مختلف را تشخیص میداد، اگر کسی او را در جریان حق همراهی نمیکرد یک تنه به میدان میآمد.
وی افزود: زمانی که احساس کرد دشمنان اسلام میخواهند فرهنگ غربی را بر جامعه ما تحمیل کنند، یک تنه به میدان آمد و انواع تهاجمها را برای او بهکار بردند و روزی نبود که روزنامههای بیگانه علیه او ننویسند اما یک قدم تردید و عقبنشینی نکرد.
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) گفت: وقتی دید که نوک پیکان دشمن به سوی ولایت فقیه است، با تمام توان در دفاع از ولایت به میدان آمد و تنها از خدا ترسید و از هیچ کسی بیم نداشت.
وی اظهار داشت: دیدید در دوران اصلاحات چقدر به ایشان حمله شد و نوک حملهها این بود که به فکر دفاع از دین و مکتب اهل بیت (ع) و دفاع از آرمانهای امام راحل و ولایت فقیه زمان بود.
آیت الله رجبی گفت: مقام معظم رهبری در بازدید از نمایشگاه کتاب موسسه امام خمینی (ع) فرمودند که دشمن خوب فهمیده است که علامه مصباح از ارزشهای اسلام دفاع میکند چون در برابر سخن او منطقی ندارد این گونه تهاجم میکنند.
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، رییس فقید موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) و از اساتید حوزه علمیه قم ۱۲ دی سال ۱۳۹۹ دعوت حق را لبیک گفت.
برچسبها بیرجند محمدتقی مصباح یزدی مقام معظم رهبری خراسان جنوبیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: بیرجند محمدتقی مصباح یزدی مقام معظم رهبری بیرجند محمدتقی مصباح یزدی مقام معظم رهبری خراسان جنوبی رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی مقام معظم رهبری آیت الله رجبی علامه مصباح مصباح یزدی ولایت فقیه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۷۷۷۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام گفتند امروز، موضوعشناسی هم کار فقیه است!
به گزارش مبلغ در حوزه مطالعات فقهی و دینی بسیار گفته اند و هنوز گفته می شود که کار فقیه، شناخت موضوع نیست و او باید به کمک کارشناسان و متخصصانی که در حوزه موضوعی خاص صاحب نظر هستند فقط به بیان حکم شرعی بپردازد. پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر در مصاحبه ای که با محسن مهاجر نیا انجام داده است به ارزیابی این سخن در مورد فقه حقوق شهروندی پرداخته است.
حجتالاسلام دکتر محسن مهاجرنیا، زاده ۱۳۴۳ اندیمشک است. او علاوه بر تحصیلات حوزوی، کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم سیاسی و دکترای خود را در گرایش اندیشه سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم دریافت کرد. او بیش از صد مقاله و چندین کتاب در عرصه علوم سیاسی دارد. به جهت ارتباط وثیق میان علوم سیاسی و حقوق شهروندی، او آگاهی زیادی نسبت به این مقوله دارد. عضو شورای علمی گروه فقه سیاست و روابط بینالملل پژوهشگاه فقه معاصر، در این گفتگوی اختصاصی، تلاش دارد تا فقه حقوق شهروندی، بایستهها و مبانی آن را بیان کند. گفتگوی صریح عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، بهقرار زیر است:
فقه حقوق شهروندی چیست و بایستههای آن چه اموری است؟
مهاجرنیا: پیش از ورود به بحث، لازم است نکتهای را عرض کنم که راجع به خودِ حقوق شهروندی است. حقوق در واقع جزء دانشهایی محسوب میشود که اصطلاحاً کلان دانش است؛ یعنی در ردیفِ بقیه دانشها نیست. همه دانشها به نحوی، سر در حقوق دارند و حقوق زیرساخت همه آنها است. بهعنوان نمونه، بحثهای حقوقی هم در فقه است، هم در جامعهشناسی است و هم در فلسفه.
مقوله شهروندی از پدیدههای دنیای مدرن است. در گذشته، چیزی به اسم شهروندی مطرح نبوده است. شهروندی منزلتی اجتماعی است که به کسانی که در یک مملکت، جامعه یا کشور زندگی میکنند داده میشود. وقتی افراد، متعلِّق به جامعه شده و بهعنوان بخشی از هویّت جامعه تلقی شوند، جامعه برای اینها یک حق و حقوقی قائل است و در مقابل، آنها هم در قبال جامعه، یک سری تکالیف پیدا میکنند.
در دوره سنّت، چیزی به اسم شهروند نبود؛ لذا مردم حق و حقوقی نداشتند و فقط تکلیف داشتند؛ یعنی باید به شاهان مالیات میدادند، هر چیزی به آنها میگفتند انجام میدادند، برای شاهان میرفتند و میجنگیدند؛ ولی هیچ حق و حقوقی نداشتند. این قدر این حقوق منتفی بود که خودِ طرف هم مطالبه نمیکرد که من یک حقوقی دارم، نه خودش برای خودش حقی قائل بود و نه کسی به او حقی میداد؛ بلکه فقط تکالیفی داشت که باید انجام میداد.
به همین دلیل، در گذشته، چیزی به نام شهروند وجود نداشت. البته شهریار داریم که آن هم در جایگاه حاکمیت است و ارتباطی به مردم ندارد.
همین اصطلاح رعیت نیز حاکی از وضعی جوامع پیشین است. رعیّت یعنی گلّه گوسفند. راعی هم یعنی چوپان! یعنی مردم گلّهای بودند که شاه، چوپان آنها بود. گلهای که ادعای حقی هم ندارد و دنبال آزادی هم نیست و اسیر است. در گذشته، شهروندی، این معنا را داشت.
در دنیای مدرن اما شهروندی متولد شد. شهروند کسی است که دارای حقوقی است. برخی از این حقوق، فطری است که و اعطایی نیست، مانند حق حیات، حق آزادی و مانند آن.
برخی از حقوق نیز طبق قراردادهای اجتماعی به فرد داده میشود؛ مانند حق انتخابکردن، حق انتخابشدن که طبق قرارداد اجتماعی، به افراد داده میشود.
برخی حقوق را نیز دین به انسانها داده است؛ مانند حق پرستش و حق عبادت.
در این میان، دانش فقه به مدد احکام خمسه، این حقوق را مورد بررسی قرار میدهد و بیان میکند که کدام یک از این حقوق، مشروع است و کدام یک، مشروع نیست. همچنین در کنار این حقوق، تکالیفی را نیز به عهده حکومت و شهروندان میگذارد؛ مانند لزوم شرکت در انتخابات، لزوم شرکت در جهاد و… .
مبانی فقه حقوق شهروندی چیست؟
مهاجرنیا: بحث از مبانی فقه حقوق شهروندی در واقع به این پرسش بازگشت میکند که دلیل تعلق این حقوق به انسان چیست؟
دراینرابطه، مباحث مختلفی مطرح شده است. برخی پارهای از حقوق را فطری میدانند. برخی، حقوق را قراردادی دانسته و ثبوت آن را بهموجب قراردادی میدانند که بین انسانها منعقد شده است. پارهای نیز منشأ حقوق را ادیان میانگارند.
باتوجهبه این مبانی، سه پارادایم برای تحلیل تعلق حقوق به انسانها شکلگرفته است: طبیعتگرا، قراردادگرا و فطرتگرا.
البته این به این معنا نیست که منشأ همه حقوق شهروندی یک چیز است، بلکه ممکن است منشأ یک حق، طبیعت انسان باشد، منشأ حق دیگر، قرارداد اجتماعی و منشأ حق سوم، انشای شارع؛ لذا باید دررابطهبا منشأ تعلق هر یک از حقوق به انسانها، بهصورت جداگانه گفتگو کرد.
آیا با نظریه فقه حداقلی اساساً میتوان به فقه و حقوق شهروندی پرداخت؟
مهاجرنیا: این سؤال بسیار مهمی است. ما به لحاظ سیاسی وقتی به فقه نگاه میکنیم، فقه به دو دسته تقسیم میشود: فقهی که به لحاظ سیاسی بهصورت حداکثری، قائل به حضورِ فقه و حکومت اسلامی در همه ابعاد و زوایایِ زندگی انسان است بهنحویکه همه حقوق شهروندی و شهریاری را پوشش میدهد. به این اصطلاح، فقه حداکثری میگویند؛ یعنی حداکثر قلمرو را برای فقه قائل بوده و بنا بر آن، فقه همهجا میتواند حضور پیدا کند.
در مقابل، عده ای، به لحاظ سیاسی، قائل به یک سری محدودیّتها هستند و میگویند: فقه مدّعیِ یک حکومت تمامعیار نیست؛ بلکه صرفاً متکفل اموری است که بر زمینمانده و ولیّ ای برای آنها وجود ندارد. مثلاً وقتی چیزی گم میشود، میگویند بدهیم به دست فقیه عادل؛ چون امانتدار است و این را حفظ میکند. همینطور در امور جزئی مانند مسائل وقفی، تجهیز مرده، ارث بیوارث و امثال آن، فقیه را متولی میدانند. این نظریه را فقه حداقلی میگویند.
بنابراین، فقهِ حداقلی اصلاً چیزی به اسم شهروند نمیشناسد؛ زیرا شهروند کسی است که حق و حقوقی دارد و تصمیم میگیرد و مشارکت میکند و در جامعه حضور دارد، درحالیکه فقه حداقلی اصلاً چنین جایگاهی برای انسانها قائل نیست و چیزی به نام مشارکت سیاسی و انتخابات و امثال آن را به رسمیت نمیشناسد.
حتی اگر بر فرض هم فقیهی که قائل به فقه حداقلی است که در مورد آن صحبت کند ازآنجاکه موضوعشناسیاش ضعیف است و موضوع را بهدرستی هضم نکرده است نمیتوان حکم درستی راجع به آن صادر کند؛ بنابراین بحث حقوق شهروندی جزء موضوعاتی است که فقط فقه حداکثری میتواند راجع به آن اظهارنظر کند.
نگاه فقه به انسان تا چه حد در تبیین گزارههای فقه و حقوق شهروندی تأثیرگذار است؟
مهاجرنیا: در فقه سنّتی ما، انسان بماهو انسان، خیلی شناخته شده نیست. فقه میگوید من با انسان کاری ندارم و اساساً بحث در مورد انسان، کار من نیست. بحث انسانشناسی را باید بروید در فلسفه و کلام و علوم دیگر جستجو کنید. کار من حکمشناسی است نه موضوعشناسی و انسان هم یک موضوع است نه یک حکم.
اما در عینِ حالی که فقه میگوید من با انسان کاری ندارم؛ ولی یک جاهایی دارد راجع به انسان قضاوت میکند. مثلاً شما در فقه، انسانها را دستهبندی کردید و انسانهای خوب و بد درست کردید؛ انسانهای عادل و غیر عادل درست کردید. چرا میگویید پشت سر این آقا نماز بخوان که عادل است؟ این را فقه دارد قضاوت میکند. چرا میگویید این آقا، باغی و طاغی است و علیه حکومت اسلامی قیام کرده است، شورشی و ضدانقلاب است. این واژهها را چه کسی میگوید؟ اینها را فقه بیان کرده است و دارد قضاوت میکند. فقه میگوید این شخص چون علیه حکومتِ اسلامی قیام کرده است باغی است. پس فقه دارد قضاوت میکند. دارد انسانشناسی میکند. فقه میگوید این شخص، جزء اطاعتکنندگان و وفاداران به حکومتِ عدلِ علی است و لذا انسان خوبی است.
پس فقه در حقیقت با انسانها سروکار دارد و انواعِ انسان مجاهد، انسان قاعد و قائم، انسان حاضردرصحنه و انسان غایب در صحنه و انواع و اقسام تقسیمبندیهای انسان را قضاوت کرده و دررابطهبا آنها اظهارنظر میکند و البته میتواند هم بکند.
پس حال که این چنین است، ما نیاز به یک انسانشناسی گسترده در فقه داریم. انسان، موضوع احکام مختلف فقهی و حقوقی است؛ لذا باید در فقه بهصورت دقیق، مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد.
در گذشته میگفتند موضوعشناسی کار فقه و فقیه نیست، بلکه باید دیگران موضوعشناسی کنند و فقها تنها راجع به آن حکم صادر کنند؛ ولی به تعبیر امام راحل در آن نامه معروف که فرمودند: امروز موضوعشناسی کار فقیه است، فقیهی که موضوع را تشخیص ندهد نمیتواند حکمی درستی راجع به آن صادر کند، لازم است فقها به مقوله انسان بهعنوان یک موضوع مهمی فقهی بپردازند؛ چون مهمترین موضوع جدّیِ فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و شهروندی، مقوله انسان است. انسان از موضوعاتی است که حتماً نیاز به موضوعشناسی جدی و تخصصی در عرصه فقه دارد تا فقه بتواند راجع به آن حکم صادر بکند.
—
این گفت و گو، بخشی از مجله الکترونیکی «مبادی فقه حقوق شهروندی» است که با همکاری سایت شبکه اجتهاد تولید شده است.