آخرینجلد«پَتَش خُوارگر» چاپ شد/پایان بازسازی حماسه اوستا و بندهش
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۳۹۹۵۴
به گزارش خبرنگار مهر، پنجمین و آخرین جلد از رمان «پَتَش خُوارگر» نوشته آرمان آرین با عنوان «حماسه اندرون» بهتازگی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است.
«پتش خوآرگر» براساس اَوِستا و بندهش نوشته شده و آرین در آن، مثل «پارسیان و من» اثر دیگرش، به بازآفرینی دست زده است. اینرمان پنججلدی گرچه بر بستر اوستا و بندهش جاری شده اما در کلیت خود تازه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پتش خوآرگر، نام سرزمینی در شمال ایران و استان مازندران کنونی است که امروزه «سوادکوه» نام دارد و آلاشت و زیرآب و... را در برمی گیرد و البته در گذشته، منطقه بزرگ تری را شامل می شده است. به گفته آرین، نام سرزمین پتش خوآرگر در کتاب بُندَهِش و کتیبه «بیستون» داریوش بزرگ هخامنشی آمده که به مرور با تغییر به واژگان «تش خوآرگر / فَر شواد گر / سواد گر» به شکل امروزین، دگرگون شده است. برخی احتمال داده اند که معنای احتمالی این واژه، «سرزمین دارنده کوه و دشت و دریا» باشد.
«پتش خوآرگر» گرچه بر بستر اوستا و بندهش جاری شده اما در کلیت خود تازه است. شخصیتهای اصلی داستان هم نو هستند ولی در کنار آنها، شخصیتهای اوستا نیز حضور دارند. آرین نیز در گفتگویی که سال ۹۵ درباره اینمجموعه با مهر داشت، گفته بود: در پنجگانه «پَتِش خوارگر»، فضای حاکم بر جهان اوستا، بهویژه یشتها و وندیداد گرفته شده و شخصیتهای ریز و درشت، گمنام و پرنام، مینوی و گیتوی همگی در کنار هم و در قالب یک داستان واحد و بسیار پرماجرا منسجم شدهاند. به گفته نویسنده سهگانه «پَتِش خوارگر»، در این رمان، چکیده همه فضاها، حسها، شخصیتها، مکانها، اسطورهها و حماسههای درون اوستا و افزون بر آن بندهش که کاملکننده بخشهای نایاب داستانی اوستاست نیز در آن لحاظ شدهاند.
«حماسه سرآغاز»، «مردی از تبار اژدها»، «بر بنیادهای هستی» و «از ژرفای تاریکی» عناوین مجلدات اول تا چهارم اینرمان هستند که پیشتر منتشر شدهاند. انتشار اینمجموعه از سال ۹۵ شروع شد و در سال ۱۴۰۰ با انتشار پنجمینجلد به پایان رسید.
نام مجموعه پیشرو، اسم فرمانروایی است که سرانجامِ جهان، نهایتِ نبرد نیکی و شر، به او بستگی دارد. پتشخوآرگر فرمانروای دژ چرات در قلب سوادکوه است که حدفاصل میان آدمیان و دیوان است، اما دل درگرو کردارهای اهورایی دارد.
کتاب «حماسه اندرون» بهعنوان پنجمینکتاب مجموعه «پتش خوآرگر» دربرگیرنده ۳۸ فصل است که عناوینشان بهترتیب عبارت است از:
در کُنام غولها، چَهرومیهَن، اَرداویراز، رویای آبِ گرم، آرامش در میان قلهها، مارپیشانی، دالان مرگ، حفره، گریزناممکن، زهی عشق، دخشه، مَردخوار، پنجانگشت تا نابودی، سقوط، رفتن برای بازگشتن، آن نورِ تاریک، اژدهامَرد، دیدار در پی هزارهها، بر یالهای آتشین، زمان هرگز نمیگذرد، تکثیر تاریکی، خیزش راستین، هیولا در برابر هیولا، آن نقش دیگربار، آتش بازپسین، فرمانروای دیار بیآوا، آن شکّ بنیادین، آبشار روشنایی، درخت نفرین، هیچکجا، حماسه روشنایی، پایان شباهنگام، دیوپارگان، شاهنشه غمگینچشم، چوبینهپای، دژ فرّهجای، بر ریسمان واژگان، گَروتمان منزلگه سرودها.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اهریمن باز هم خندید و زیر پایش را سیاه و سیاهتر کرد، ولی توی دلش خالی شده بود. پس تندتر قدم برداشت تا لکههای بیشتری بسازد و آثار افزونتری از خود در آن بالا بر جا گذارد و اینگونه پیشبینیهای منتقم را بیاثر سازد. پس قهقههزنان گفت: «خواهیم دید برادرِ خائن من! اما نقدش این است که من این بالایم و دیگر هیچچیز نمیتواند من را فروبیندازد، و نسیهاش شعارهای بیمعنی تو که مثل همیشه به آنها ادامه میدهی. اما همانزمان کرانهمند که تو آفریدی، به سود من سپری میشود. همان زمین که تو خلق کردی، اینک به تصرف من درآمده و بهزودی آنزمان بیکران را نیز، که مخلوق و در پنجه قدرت توست، با تابش تاریکم به تصرفی ابدی درخواهم آورد!»
آنگاه پنجههای خویش را بهسانِ درختهایی آتشین از ژرفای دوزخ برآورد و بهناگاه بر زمین ملکوت فروبرد. در اوج نفرت و خشم و لذت و آز بود که قهقههزنان چنان رشتههای بیپایان پلیدی خویش را در سپیدی ابرگونِ آن دیار گسترش داد که در اندکزمان شعلههای آتش و سُرخای خون در سرتاسر آن دیار تا دوردستهای پدیدار زبانه میکشید و فرو میچکید.
اما صدا به رخشانترین رخشندگیهای نهفته در آوای آرامبخش خویش تنها زمزمه کرد: «ملکوت برای برخی رویاست؛ برای برخی پاداش؛ و برای تو دام. بنیانش را از ازل به همین سامان نقش زدم.»
اینکتاب با ۳۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۸ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5400369 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: نشر افق اسطوره ادبیات کودک و نوجوان آرمان آرین تازه های نشر معرفی کتاب ترجمه تجدید چاپ انتشارات سوره مهر دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران رایزنی فرهنگی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران ادبیات جهان دفاع مقدس جنگ تحمیلی حجاب و عفاف ادبیات ایران انتشارات معین نقد کتاب پتش خوآرگر شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۳۹۹۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک قصه خیالی به روایت فراری
داستان فصل دوم فراری، در ادامه فصل اول و دردهه۸۰ اتفاق میافتد. حسین رفیعی، بازیگر سریال فراری بهتازگی در مصاحبهای گفته است: این سریال که پیشتر در ۳۵قسمت طراحی شده بود به یک سریال ۴۰قسمتی تبدیل شده است. اواخر اسفند۱۴۰۲ تصویربرداری این سریال به پایان رسیده است و هماکنون درمرحله مونتاژ وصداگذاری است و به احتمال زیاد ابتدای تابستان یا پاییز۱۴۰۳روی آنتن برود. سریال فراری به تهیهکنندگی امیرمهدی پوروزیری و سجاد نصراللهینسب وکارگردانی امیر داسارگر است که احتمالا فصل سوم وچهارم خود راهم تولید خواهد کرد. بازیگرانی مثل هدایت هاشمی،نسرین بابایی،حسین رفیعی،بهار نوحیان، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، مجید پتکی، شهروز آقاییپور، افشین آقایی و حسین اوجاقلو دراین مجموعه به ایفای نقش پرداختند.فراری به کجا رسیده؟
امیر داسارگر، کارگردان فراری درخصوص جزئیات فصل دوم به «جامجم» میگوید: بازیگران متعددی در این فصل به مجموعه اضافه شدند. شخصیت هادی که شخصیت اصلی است در فصل دوم با بازی زینالعابدین تقیپور نمایش داده میشود. این فصل دوران جوانی شخصیت اصلی است که در ادامه فصل یک خواهد بود.دراین فصل، مسجدی که در فصل اول ساختهاند جان میگیرد و هادی، محور فعالیتهای این مسجد میشود. همزمان، با مسائل مختلفی در زندگی شخصی و خانوادگی روبهرو میشود. لوکیشن فصل اول شمال کشور و فصل دوم، حاشیه تهران بود. داسارگر درخصوص قصه این مجموعه به نکته مهمی اشاره کرده و عنوان میکند: این را باید بهصورت جدی بگویم که قصه سریال فراری، کاملا خیالی است و ربطی به زندگی شهید صدرزاده ندارد. فقط برخی المانهای تاثیرگذار در زندگی شهدایی همچون شهید صدرزاده درسریال قید شده است. درست مثل مسجد که تاثیر بسیاری در زندگی شهید صدرزاده داشته است. در برخی خبرها به اشتباه قید شده که این سریال برگرفته از زندگی شهید صدرزاده است. اصلا چنین چیزی نیست و تنها همان المانهای تاثیرگذار در زندگی شهید را بیان کردهایم.
امیرمهدی پوروزیری، از تهیهکنندگان سریال فراری هم پیش از این گفته بود: سریال فراری درباره آدمهای مسئولیتپذیر است و موضوع آن به روایتی از دهه ۱۳۷۰ برمیگردد. قصه فراری از سال ۱۳۷۶ شروع میشود و بهمنظور تصویرسازی مرتبط با این دهه که دوره زمانی این سریال است، تیم طراحی دکور، زحمت بسیاری برای ساخت فضا کشید و برای اینکه فضا را به آن حالوهوا نزدیک کنیم پستولید سنگینی داشتیم. قهرمان این سریال یک نوجوان است که برای ایفای نقش او، بازیگری را انتخاب کردیم که نخستین تجربهاش هم هست، نام او در سریال هادی است. البته در ادامه مقاطع دیگری را غیر از دهه ۱۳۷۰ در سریال میبینیم و جوانی شخصیت اول سریال را هم داریم. بخشی از سریال هم درباره ورزش کشتی است. در تاریخ معاصر قهرمانان ما قهرمانان جنگی هستند و تصورمان همه قهرمانان دهه شصتی بودند. درصورتیکه این قهرمانی و نگاه قهرمانی در این سریال امتداد دارد. ما قهرمانان دهه هشتادی و نودی و قهرمانان امروزی را در سریال داریم. قهرمانانی که متولد بعد از انقلابند و نسل جدیدی از قهرمان را به مردم ما نشان خواهند داد.
از سریال مدد گرفتیم
پوروزیری همچنین گفته بود: در روزگاری هستیم که فکر میکنیم روزهای بدون قهرمان را میگذرانیم و توجه نمیکنیم چه قهرمانهایی کنارمان هستند. اتفاقی که برای گروه تولید این سریال افتاد، به نوعی یک عشق و دلبستگی بود که نمیتوان آن را یک ایده صرف دانست. واقعا میبینم که عوامل مجموعه، از این سریال مدد میگیرند. به همین دلیل باید گفت یک ایده ساده روزمره نیست و نمیتوان با آن ساده برخورد کرد. من این را از جنس عاشقی میدانم.وی ادامه داد: شخصیت هادی، روایتگر قصههای دلبستگی یک نوجوان متفاوت است که در مسیر قهرمانی جلو میرود و از یک جایی به بعد، دلبستگیاش با دلبستگی قهرمانی از نوع دیگر، جابهجا میشود. این مسأله بهشدت در فیلمنامه کار سختی بود که شخصیت اصلی یک امر عینی را با یک امر ذهنی جابهجا میکند و تلاشش این میشود که عالم را عوض کند. این مسأله بهسادگی قابل درک نیست و تفکیک آن کار بسیار سختی است. به نظرم فقط نمیتوان کودکونوجوان را مخاطب کار دانست، چون همه گروهها را در بر میگیرد. قصه با نوجوانی شروع میشود اما مخاطب آن، بزرگسالان و گروههای سنی دیگر هم هستند. شاید تفاوت آن با دیگر کارها این باشد که هادی را میتوان قصه دوران دانست تا روایتی از فرزندان این عصر را به تصویر بکشد. ممکن است برخی بگویند دیگر نسل امروز دنبال چنین روایتی نیست. باید گفت شخصیت هادی بهخوبی نشان میدهد فرزندان این دوران چگونه زندگی کردهاند. البته که مخاطب ما تنها نوجوانان نیستند اما درمجموع از این جهت میتوان کار برای نوجوانان را کار پرچالشی دانست. نوجوانان امروزی با همه محصولات روز روبهرو هستند و روایتگری برای آنها کار سختی است.
لزوم پرداختن به قصه یک نوجوان
حسین رفیعی، از بازیگران این مجموعه پیش از این درخصوص پرداختن به قصه یک نوجوان در این مجموعه به جامجم گفته بود: کودکان و نوجوانان امروزی در آپارتمان حبس هستند و سرشان در گوشی و تبلت است. فضای مجازی هم همین است که دهکده جهانی بزه را خلق میکند. یعنی به دنبال این هستند بچهها را با سندرمهای روحی ــ روانی بسیاری مواجه کنند و به جایی برسانند که در صورت لزوم از آنها بهرهکشی کنند. فضای مجازی شاید برای بچهها فرصت باشد اما بهدلیل اینکه در مدارس آموزش استفاده از فضای مجازی نداشتیم، نمیتوانیم بگوییم موثر بوده. ذات رسانهملی کار فرهنگی است.وی درخصوص نقشی که در سریال فراری دارد، میگوید: من در این مجموعه نقش یک دستیار کارگردان را بازی میکنم که بهدنبال بهتصویرکشیدن زندگی شخصیت هادی است. هادی مخالف بازیکردن در کار اوست. آقای بیگدلی که نقشش را بازی میکنم در تلاش برای راضیکردن اوست. تلاش میکنم پدرش را راضی کنم که هادی در فیلمم بازی کند. درعینحال، نقدی هم به برخی ستارهها کردم که بعد از مطرح شدن در سینما، به مردم توجه نمیکنند. تلاش کردم شخصیت واقعی خودم باشد و حالتهای کودکانه «فهفه» را دارم که همان سال ۷۷ با امیرحسین مدرس بازی میکردم.