Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

در سال‌های بعد از درگذشت آیت‌لله هاشمی فقدان حضور ایشان از دو بعد قابل بررسی است. یکی از منظر تاثیر فقدان حضور ایشان بر عرصه سیاسی و دوم از نگاه تاثیر نبود ایشان بر زندگی فرزندان و خانواده. در وهله اول، خانواده هاشمی از 19دی سال 95 تا امروز که درست 5 سال از فوت ایشان می‌گذرد، چه شرایطی را تجربه کردند؟

وضعیت خانواده ما موضوع پنهانی نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

معمولا اخبار ما منتشر می‌شود. نبودن عزیزی در بین خانواده هم، تجربه‌ای مشترک است و برای همه.

بعد از این حادثه حضور جمعیت انبوه گریان و بهت‌زده در خانه، در سایر برنامه‌ها و در سراسر کشور برای تسلیت طی هفته‌ها و ماه‌ها، حضور میلیونی مردم در تشییع و هم‌دردی مردم نسبت به ما در همه جا. نکته مهم، ارث ارزشمند بابا برای ما «محبت مردم» است.

افراد بسیاری در خیابان، در مغازه، در پمپ‌بنزین و... و در هر جا از ایشان یاد می‌کنند، یا این‌که مثلا چقدر جای ایشان در این شرایط خالی است یا افسوس که قدرش را ندانستیم و البته که اکثرا یک گله دارند و برخی می‌گویند که این را نمی‌توانیم ببخشیم.

درباره وضعیت کلی خانواده، بدون شک تغییراتی به وجود آمده. البته انسجام خانواده کماکان برقرار است، ما فرزندان پشت هم هستیم، همانگونه که قبلا بودیم و ارتباط‌مان با هم ضعیف نشده، اما خلاء حضور بابا ملموس است.

از بعد تاثیرات بیرونی بر خانواده، فشارها بر ما در زمان حیات بابا شروع شده بود. من سال 91 به زندان رفتم و مهدی همان زمان دستگیر و محاکمه و در حیات پدر به زندان برای اجرای حکم رفت.

البته اخراج غیرقانونی من و فاطی از دانشگاه آزاد با تغییر مدیریت در دانشگاه آزاد انجام شد. بعد از آن هم، پیروی شکایت من و گرفتن حکم برگشت به کار، دانشگاه آزاد چون احتمالا فراتر از قانون است به اجرای قانون تن نمی‌دهد. یاسر را نیز کنار گذاشتند. علی‌رغم این که خودش اعلام استعفا و رفتن از دفتر هیات امنا را کرده بود. همان اوایل اکثر اعضای خانواده ممنوع‌الخروج شدند که البته جز من مابقی رفع شد.

*پس فشارهای سیاسی بر فرزندان آیت‌الله بعد از فوت ایشان افزایش پیدا کرد؟

اخراج‌ها از دانشگاه بعد از فوت بابا رخ داد. فشارهای سیاسی بر من بازخورد کارها و صحبت‌های خودم است، نمی‌توانم آن را به نبود بابا ربط دهم.

*فراتر از بحث خانواده هاشمی، نبود آیت‌الله هاشمی چه تاثیری بر وضعیت سیاسی به خصوص جریان اصلاحات گذاشت. تصور می‌کنید کسی می‌تواند جای ایشان را در عرصه سیاسی و در هدایت جریان اصلاحات بگیرد چراکه برخی مثلا برای آقای روحانی چنین آینده‌ای را پیش‌بینی می‌کردند؟

سال 92 پایگاه رای آقای روحانی «مردم امید بسته به اصلاحات» بودند هر چند ممکن است اصلاح‌طلب به معنی سیاسی نبودند.

اما متاسفانه دولت و احزاب اصلاح‌طلب بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 که کمتر از یک سال بعد از فوت بابا برگزار شد عملکرد عکس داشتند و پشت مردم و اصلاحات را خالی کردند. به‌نظرم مهم‌ترین دلیل آن نبود آیت‌الله هاشمی بود. اگرچه ایشان قدرت اجرایی نداشت اما تاثیر، نفوذ، شخصیت و کاریزمایش راه‌بازکن بود. معتقدم دولت و جریان اصلاحات با نبود ایشان پشتوانه و اعتمادبه‌نفس خود را از دست داد و احتمالا گفتند بهتر است بار خودمان را ببندیم و موقعیت خودمان را حفظ کنیم تا از سیستم حذف نشویم.

در دولت دوم آقای روحانی، برخلاف دولت اول، روزبه‌روز فاصله دولت و عمده احزاب اصلاح‌طلب با مطالبات بحق مردم بیشتر شد و به بخش‌هایی از حاکمیت نزدیک شدند. این خطای استراتژیک جواب نداد، هم مردم را از دست دادند هم در حاکمیت راه داده نشدند. حالا گویا، بخشی از جریان اصلاحات در حال بازگشت به مسیر درست است. حداقل حزب کارگزاران اینجور نشان می‌دهد.

* آیت‌الله هاشمی همواره مدافع و حامی صندوق رای بود و هرگز قهر با صندوق رای را تایید نمی‌کردند. تصور می‌کنید اگر در انتخابات خرداد 1400 بودند جز دعوت مردم به حضور در انتخابات سخن دیگری از ایشان شنیده می‌شد؟

حتما ایشان تشویق به حضور در انتخابات می‌کرد و همه ما هم پشت ایشان بودیم اما تفاوت در این بود که پدر علاوه بر تشویق به حضور در انتخابات، صرف بودنش و اظهارنظرهایش و هدایت‌هایش راه را هم باز می‌کرد و وضعیت اصلاح‌طلبان و انتخابات و کشور این گونه نمی‌شد.

اما نبود ایشان، ادامه شدیدتر سیاست‌های غلط توسط اصول‌گرایان و همراهی نسبی دولت و اصلاح‌طلبان منطقی برای مشارکت در انتخابات باقی نگذاشت، نتیجه رای دادن در چنین شرایطی جز تایید سیاست‌های غلط حاکمیت و دولت و اصلاح‌طلبان که همه‌جوره کشور و جامعه را به بحران رساندند نبود، یعنی این رای پشتوانه‌ای برای ادامه این مسیر اشتباه می‌شد.

عده‌ای می‌خواستند اصلاحات را زمین‌گیر کنند. موفق هم شدند یعنی نشانه‌گیری درستی با هدف نادرستی که داشتند کردند.

* البته عملکرد آقای روحانی هم امروز به پای اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود، به خاطر همین حمایت از آقای روحانی در برهه انتخابات.

در انتخاب آقای روحانی در سال 1396 نقش احزاب بخشی از ماجرا بود نه همه آن.

ردصلاحیت بابا مهره کلیدی این جریان بود و سیاسیون و مردم را متحد کرد. دور دوم هم فوت بابا در کنار عملکرد قابل‌قبول دولت اول آقای روحانی، نتیجه انتخابات 96 را رقم زد.

درباره نقش کارگزاران در عملکرد دولت روحانی ذکر دو نکته ضروری است؛ نخست این‌که حزب کارگزاران یکی از احزاب اصلاح‌طلب بود که از آقای روحانی حمایت کرد اما در بدنه مدیریتی دولت حضور اندکی داشتند بنابراین نمی‌توان گفت عملکرد دولت آقای روحانی عملکرد کارگزاران است. ائتلاف برای کاندیداتوری آقای روحانی در زمان انتخابات ناشی از یک تصمیم جمعی و زیر سایه ردصلاحیت بابا بود، بنابراین نه کارگزاران نقش ویژه در پیروزی آقای روحانی داشت و نه دولت را می‌چرخاند. در کابینه فقط آقای جهانگیری کارگزارانی بود که ایشان هم به محض انتصاب به عنوان معاون اول، از ریاست حزب استعفا، نه در جلسات شرکت کرد و نه ارتباطی حزبی داشت.

گلایه بچه‌های جوان حزب همین بود که جایگاه کارگزاران در دولت روحانی کجا بود. آقای نوبخت در هر سفر استانی با اعضای حزب خودشان جلسه می‌گذاشت و با آن‌ها در ارتباط بود و آن‌ها را حمایت می‌کرد. اما آقای جهانگیری با بچه‌های حزب کارگزاران در استان‌ها هم عمدتا ارتباط برقرار نمی‌کرد.

در دولت دوم هم، حضور آقای جهانگیری با آمدن آقای واعظی به عنوان رئیس دفتر، به حاشیه رفت، بنابراین کارگزاران در دولت‌های آقای روحانی جایگاه قابل توجهی نداشت.

*بیست و هفتم دی‌ماه سال 1374، درست 51 روز مانده به انتخابات مجلس پنجم کارگزاران سازندگی طی بیانیه‌ای اعلام موجودیت کرد. این روزها که به بیست و ششمین سالگرد تاسیس کارگزاران سازندگی نزدیک می‌شویم حزب با تغییرات جدیدی فعالیت‌های خود را سرعت بخشیده است. آیا تغییرات دیگری در راه است؟

هاشمی-فراموش نکنیم که پای ثابت تمام افتخارات و پیروزی‌های حزب کارگزاران از ابتدا، آقای کرباسچی بوده، فکر می‌کنم اصلاح مسیر تابعی از درک واقعیات جامعه بخصوص در دو انتخابات اخیر مجلس 1398 و ریاست‌جمهوری 1400 است، به عبارت دیگر فاصله گرفتن اکثریت مردم از صندوق‌های رای علی‌رغم فعالیت اکثر احزاب اصلاح‌طلب در این انتخابات‌ها و افزایش اعتراضات عمومی و گسترده اقشار و گروه‌های مختلف اصلاح‌طلبان و از جمله حزب کارگزاران را به فهم خطای خود رسانده است.

در یک ارزیابی از عملکرد کارگزاران در طی این سال‌ها، دو اشتباه در دو برهه می‌بینیم. دوم در همین دوره بعد از فوت بابا و اولین بار هم در دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی و انتخابات مجلس ششم که تخریب‌ها و تهمت‌ها نسبت به پدر بسیار زیاد شد و در انتخابات مجلس ششم به اوج رسید. بخشی از کارگزاران در آن برهه به ایشان شک کردند. کارگزاران در آن زمان تحت تاثیر این فضا دچار تردید و انحراف شد. انتخابات سال 84، اتفاقات عجیب آن و عملکرد آقای احمدی‌نژاد، جریان اصلاحات و حزب کارگزاران را بیدار کرد. بسیاری به دنبال کسب حلالیت از آقای هاشمی در خلق یا همراهی با این تهمت‌ها و دروغ‌ها برآمدند. برای ایشان البته این رفتارهای تخریبی مهم نبود. او همیشه بدون هیچ کینه‌ای همه را زیر بال و پر می‌گرفت.

*این برداشت شما که کارگزاران در حال حرکت بیشتر به سمت مسیر اصلاحات است چگونه قابل تفسیر و تعبیر است؟ آیا قرار است کارگزاران مواضع و تصمیمات نزدیک‌تری با احزاب دیگر که اصلاح‌طلب‌تر هستند، اتخاذ کند؟

هاشمی –من این تعبیر شما از احزاب را قبول ندارم. اصول اصلاح‌طلبی روشن است و در قالب احزاب قابل تعریف نیست. معیارهای اصلاح‌طلبی، عمدتا در کشورهای توسعه‌یافته در حوزه‌های مختلف مثل اقتصاد، حقوق بشر، محیط زیست، حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، وضعیت زنان و... تحقق‌یافته و توسط سازمان‌های بین‌المللی مرتبط در حوزه نیز تعریف شده. اصلاح‌طلبی بدون این‌که بخواهیم آن را به جریان‌ها، افراد یا احزاب وصل کنیم، تعریف دارد. اصلاحات را نباید فقط به ابعاد سیاسی و فرهنگی محدود کرد. همین‌طور که نمی‌شود آن را فقط اقتصادی دید، ولی پایه هر چیز اقتصاد است.

از نظر علمی هم نیازهای جوامع انسانی در درجه اول اقتصادی و معیشتی است و مواردی از قبیل احترام و آزادی و حقوق بشر و... در مراتب بعدی قرار می‌گیرد. نمی‌خواهم اولویت‌بندی کنم اما اینها درجه‌بندی دارد. کشوری که از 8 سال جنگ مخرب بیرون آمده نمی‌شود بر اساس فاکتورهای سیاسی و فرهنگی سنجش شود.

هر برهه زمانی شرایط خاص خود را دارد و بر این اساس باید مورد ارزیابی قرار گیرد. سیاست عرصه امتیازدهی و امتیازگیری است. وقتی با یک قدرت غالب در کشور در حال کار هستیم باید بتوانیم با تعامل اهداف و برنامه‌ها را پیش برده و البته ناگزیر از هماهنگی با مجموعه کلان هستیم.

اصلاحات حتی سیاسی و فرهنگی از دوران سازندگی شروع شد. بخشی از این اقدامات دیده شد و بخشی دیگر کمرنگ‌تر دیده شد یا دیده نشد. علت این دیده‌نشدن‌ها هم آگاهانه بود و هم ناآگاهانه. اعتقادی جدی دارم که پدر اصلاحات در ایران بعد از انقلاب بابا است، حال اگر گروهی خود را اصلاح‌طلب‌تر می‌دانند ناشی از انحصارطلبی و یا ناآگاهی است. ما اصلاح‌طلبان هم برخلاف شعارهایی که می‌دهیم دچار خودی و غیرخودی هستیم هر زمان که به قدرت رسیدیم همین‌گونه عمل کردیم. تصور نمی‌کنم نه‌تنها عملکرد و روش آن‌ها بهتر از کارگزاران بوده بلکه زمانی که در قدرت بودند، انحصارطلبانه رفتار کردند.

اما در مورد کارگزاران، امیدوارم برنامه بازگشت به سند مواضع خود و رویه اصلاح‌طلبی را داشته باشد. نزدیکی به احزاب که یک روش کار است، بحث من روی تشکیلات و مواضع است.

به طور مثال در انتخابات شورای شهر پنجم یک انحصارطلبی واقعی رخ داد که البته به نام آقای مرعشی تمام شد. مثل بسیاری از مواقع دیگر کاسه و کوزه‌ها بر سر آقای مرعشی شکست. سند مواضع کارگزاران بسیار پیشرو است. گام درست در برگشت به اصلاحات پیروی از این سند است.

*بسیاری تصور می‌کردند و هنوز هم تاکید دارند که حاکمیت یکدست می‌تواند پیشبرد امور را تسهیل کند. از عملکرد دولت و مجلس و قوه قضاییه یکدست در ماه‌های اخیر چه ارزیابی دارید و چه آینده‌ای را برای آن‌ها متصور هستید؟

یکدست شدن به معنی بازگشت به عقلانیت و تخصص و عبرت گرفتن از خطاهای گذشتگان... منظورم به طور عمده دوره آقای احمدی‌نژاد است می‌تواند مفید باشد. درباره دولت آقای رئیسی اول این‌که وزرای آقای رئیسی عمدتا توسط دیگران انتخاب شده‌اند.

علاوه بر این مدیران آقای رئیسی، نیروهای دوم و سوم و چهارم دولت آقای احمدی‌نژاد هستند یعنی نامدیران ناموفق. درباره مسیر حرکت و ریل‌گذاری ایشان نیز توجه به چند نکته اهمیت دارد:

اول، انقلابی‌گری و جهادی بودن و معیارهای این‌چنینی که به نظر می‌رسد شاخص‌های اصل انتخاب مدیران در دولت و شهرداری و قوه قضاییه و سایر نهادها است، شاید شروط لازم باشد اما بدون شک شروط کافی نیستند. رفتارهای هیجانی و عقلانیت دو نقطه مقابل هم و دو سر طیف هستند. هر چه به رادیکالیسم بودن نزدیک می‌شوی از منطق و عقل دور می‌شوی. رادیکال‌ها افرادی بودند که با شعارهای انقلابی به اهداف انقلاب پشت کردند.

آن چه ارزش دارد اهداف انقلاب است. استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی.

دوم، به نظر نمی‌آید مجموعه اصول‌گرایان در دولت و مجلس از تجربه‌های گذشته درس گرفته باشند چراکه در حال تکرار تجربه‌های غلط دولت آقای احمدی‌نژاد هستند. اداره کمیته امدادی کشور رویکردی است که از زمان دولت نهم شروع شد و نتایج فاجعه‌بار آن در آمارها مشهود است. حتی اگر فقط بخش اقتصاد را بررسی کنیم، سیاست تضعیف فرهنگ کار و عدم حمایت از تولید و رواج یارانه‌بگیری و گداپروری از نتایج دو دوره دولت‌های آقای احمدی‌نژاد است. حالا هم به نظر می‌رسد که این رفتارها در حال تکرار است. مثل یارانه‌های جدید و تکرار طرح‌هایی از قبیل مسکن مهر و سفرهای استانی این‌چنینی و ادبیات پوپولیستی و مردم‌پسند و... نشان از بازگشت به گذشته دارد.

البته آقای رئیسی در لایحه بودجه ساختارشکنی‌های خوبی کرده است. به طور مثال حذف ارز 4 هزار و 200 تومانی که هنوز تعیین تکلیف نشده، تصمیم درستی است. اما اگر مسیر درست طی نشود نتیجه عکس می‌دهد. همچنان که آقای احمدی‌نژاد طرح خوب هدفمندی یارانه‌ها که همان تعدیل اقتصادی آیت‌الله هاشمی بود را به بدترین شکل اجرا و نابود کرد، چنانچه کشور را به قهقرا برد که بعد از 16 سال از شروع کار دوره ریاست‌جمهوری ایشان کسی نتوانسته بحران‌های ایشان را مهار کند و متاسفانه همان سیاست‌ها حداقل در ظاهر الگوی آقای رئیسی نیز شده است.

* اما تورم حاصل از حذف ارز 4 هزار و 200 تومانی باعث نگرانی‌های جدی است.

شرایط اقتصادی فعلی جراحی سنگینی لازم دارد. یک عمل جراحی معمولا، دوره نقاهت سخت دارد اما اگر توسط متخصصین انجام شود، دوره نقاهت با مراقبت‌های درست، تخصصی و علمی، طی شود به سلامت منتهی می‌شود.

در اقتصاد هم اگر برنامه درست در مسیر مناسب و توسط مدیران متخصص اجرا گردد در درازمدت نتیجه خواهد داد. وقتی از ضرورت تحمل سختی‌ها توسط مردم- و نه مقامات- می‌گوئیم باید چشم‌انداز قابل قبولی را نیز نشان دهیم، آیا قرار است آینده مردم ایران نان خشک خوردن و لنگ پوشیدن مشابه یمنی‌ها باشد؟

در همین موضوع حذف ارز 4 هزار و 200 تومانی حرف از دادن یارانه نقدی به مردم است. افزایش یارانه بیشتر یعنی افزایش نقدینگی و یعنی افزایش لجام‌گسیخته تورم. یارانه باید به تولیدکننده برسد تا قیمت‌ها کنترل شود. این اهداف تنها با مسیر درست به نتیجه می‌رسد.

انتخاب مسیرهای نادرست مختص دولت نیست، بخش‌های مختلف این نظام یک‌دست عمدتا همین‌گونه هستند و مشابه هم. گاهی که تصادفا هدف‌گذاری درست است، ریل‌گذاری غلط نتیجه را برعکس می‌کند، نمونه‌اش طرح جوانی جمعیت در مجلس. شکی نیست که جامعه پیر ضدتوسعه است. زمانی کنترل جمعیت لازم بود، ده سال اول بعد از انقلاب، جمعیت ایران دو برابر شد.

با شرایط آن زمان و کشور جنگ‌زده این روند رشد آسیب و آفت بود. این جمعیت نیازمند امکانات بود در حالی که به واسطه جنگ منابع محدود بود و کشور هم نیازمند منابع برای بازسازی بود. مجموعه این عوامل منجر به برنامه کنترل جمعیت در آن برهه شد که در آن زمان سیاست درستی بود و با موفقیت نیز اجرا شد.

باز هم شرایط اقتصادی سخت است و بسیاری از زوج‌ها به خاطر مشکلات اقتصادی و سیاست‌های تنگ‌فرهنگی و اجتماعی و مشکلات حقوق‌بشری و تبعیض‌ها و سوءمدیریت‌ها و بالاخره آینده مبهم از فرزندآوری دوری می‌کنند. پس شرایط برای فرزندآوری مهیا نیست. اما در عین حال خطر پیری جمعیت هم وجود دارد. حالا مجلس از طرحی برای فرزندآوری و افزایش جمعیت می‌گوید.

هدف طرح خوب است اما باز چه مسیری برای آن انتخاب شده است؟ ریل‌گذاری مجلس در این زمینه مجموعه‌ای از سیاست‌های تحمیلی و کمی هم تشویقی است. سیاست‌های تحمیلی که تاکنون برعکس جواب داده، سیاست‌های تشویقی هم درست انتخاب نشده.

غربالگری اجباری را برداشتند، سقط جنین را دشوار و وسایل پیشگیری را جمع کردند. این شیوه قانون‌گذاری به جز افزایش فرزندان معلول و ازدیاد مشکلات ژنتیکی و سقط‌های غیرقانونی و غیربهداشتی و زیرزمینی و در نهایت رفتن به کشورهای دیگر برای دستیابی به امورات مرتبط و یا افزایش مهاجرت‌ها و پناهنده‌ها و افزایش نگاهداری حیوانات خانگی (به جای فرزند) و ناامیدی بیشتر، آیا نتیجه دیگری دارد؟

این ریل‌گذاری برعکس نتیجه می‌دهد...

منبع: روزنامه سازندگی

منبع: آفتاب

کلیدواژه: فائزه هاشمی دولت رئیسی احمدی نژاد احزاب اصلاح طلب آقای احمدی نژاد آیت الله هاشمی جریان اصلاحات حزب کارگزاران آقای روحانی اصلاح طلبان آقای رئیسی اصلاح طلبی بعد از فوت ریل گذاری دولت آقای فوت بابا سیاست ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۶۶۳۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دهه نود بدترین دهه زندگی مردم بود

اعضای سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران، با «اسحاق جهانگیری»، معاون اول رئیس‌جمهور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم دیدار کردند. در ابتدای این جلسه، «کوروش دستپاک»، رئیس شورای سازمان جوانان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران ضمن قدردانی از میزبانی جهانگیری، به مرور و معرفی سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران، فعالیت‌ها و ظرفیت‌های این سازمان پرداخت.

در ادامه، ناعمه علی‌نژاد، دبیر سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران توضیحاتی درباره ظرفیت‌های این سازمان ارائه داد و با اشاره به وضعیت حساس و نگران‌کننده کشور جویای نقطه نظرات جهانگیری درخصوص وضعیت کشور شد.

در ادامه سایر اعضای سازمان جوانان حاضر در جلسه پرسش‌ها، پیشنهادات و انتقادات خود را با جهانگیری در میان گذاشتند؛ مسائلی از قبیل بن‌بست سیاسی موجود و راه برون‌رفت از آن، یأس و ناامیدی از آینده در میان جوانان، اهمیت خستگی‌ناپذیری دلسوزان کشور، نقش جوانان در شرایط کنونی، مهاجرت نیروهای جوان متخصص، بحران محیط‌زیستی کشور از طرف اعضای حاضر در جلسه مطرح شد.

جهانگیری پس از شنیدن صحبت‌های اعضای سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران، صحبت‌هایشان را با اشاره به عدم موضوعیت ناامیدی برای جوانان آغاز کرد و گفت: حتی اگر پیشکسوتان در سن بازنشستگی مأیوس و کم‌انگیزه شوند، در میان جوانان ناامیدی به‌‎هیچ‌عنوان نباید موضوع باشد. تنها گروهی که می‌تواند جامعه را حرکت بدهد و موتور حرکت جامعه باشد، جوانان هستند. حتی بزرگترها اگر جمله‌‍ای از جنس امید می‌گویند، بیش از آن‌که به خودمان امیدوار باشیم به نسل جوان ایران امیدواریم که این نسل در نهایت ایران را از این بحران‌ها و گرفتاری‌ها نجات خواهد داد. درنتیجه بدانید که باید بمانیم و ایران را بسازیم و از مشکلات عبورش دهیم.

وی افزود: اینکه شما کار تشکیلاتی می‌کنید و به کار حزبی باور دارید نکات مثبت زیادی دارد. مهم‌ترین آن این است که شما هرگز برای اضافه کردن به ناامیدی‌هایتان کنار هم نمی‌نشینید بلکه هربار که در کنار هم قرار می‌گیرید برای حل مسائل و مشکلات گرد هم می‌آیید. درنتیجه افرادی که کار جمعی و تشکیلاتی می‌کنند عموماً در مسائل دیگر زندگی هم موفق‌تر خواهند بود. هرچه شما با جوانان بیشتری ارتباط بگیرید و آنان را وارد سازمان کنید، به کشور خدمت کرده‌‎اید. زیرا هر جوانی که به این محیط‌ها پا می‌گذارد، فرصتی در اختیارش قرار می‌گیرد هم برای رشد و یادگیری بیشتر در زمینه‌های کاری و هم برای فعال بودن در حل مسائلی که در کشور داریم.

وزیر صنایع و معادن دولت اصلاحات ادامه داد: حزب کارگزاران و جوانان کارگزاران می‌تواند در برون رفت از شرایط فعلی کشور بسیار راهگشا باشد. یکی از کارکردهای مهم احزاب پیدا کردن و حل و ارائه راه حل برای مسائل اساسی کشور است و من باور دارم ایران هیچ راهی به جز توسعه ندارد. اگر مسائل و ریشه‌های اساسی کشور حل بشوند، کشور به روی دور توسعه می‌افتد. استعداد ایران برای توسعه از همه کشورهای منطقه بیشتر است و حقیقتاً حیف ایران است که توسعه پیدا نکند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: ما باید پرچم توسعه ایران را برافراشته نگه داریم. حتی اگر عده‌ای مخالفت بکنند، باید سینه سپر کنیم و خودمان را مسئول توسعه ایران بدانیم.

جهانگیری با اشاره به نگارش کتاب تجربه، خاطره و تحلیل هشت‌سال معاون اولی خود که به‌زودی از سوی نشر نی منتشر خواهد شد، گفت: در این کتاب یافته‌های خود از اداره کشور را بیان کرده‌ام؛ این‌که مشکل اصلی کشور چیست، کجاست و چه راه‌هایی برای حل این مشکلات وجود دارد و این‌که برای افرادی که می‌خواهند پژوهشی داشته باشند یا مسئولیتی را برعهده بگیرند می‌تواند کتاب مفیدی باشد. سعی شده در این کتاب به مسائل مهم و چالش‌های بزرگ کشور اشاره شود. اینکه نظام تصمیم‌گیری و حل مسأله در کشور کارآمدی لازم را در بسیاری از موارد ندارد و این باعث شده هرچه زمان سپری شده، مشکلات پیچیده‌تر شده‌اند. مشکلاتی که 20 سال پیش بسیار ساده‌تر قابل حل بوده‌اند. امروز بحران‌هایی هستند که ابعاد متعددی پیدا کرده‌اند و حل‌شان بسیار دشوار شده است.

وی در ادامه گفت: یکی از ساختارهای مشکل‌ساز کشور طرح نظام تصمیم‌گیری ماست که به‌موقع تصمیم‌گیری نمی‌کند و مشکلات کشور را حل نمی‌کند، به نظام کارشناسی کشور اهمیت کافی نمی‌دهد و نظام تکنوکراسی کشور را متلاشی کرده است. کارشناسی که وظیفه‌اش راهنمایی مسئول سیاسی است عملاً از چرخه خارج است. البته این موضوع حتی در قبل از انقلاب هم همین‌گونه بوده و در خاطرات اسدالله علم هست که شاه خصوصاً از زمانی که به لحاظ مالی تقویت شد حتی به سازمان برنامه و بودجه توهین می‌کرد و به نظر آنها اهمیتی نمی‌داد.

وی افزود: مثلاً درباره همین سازمان برنامه در بعد از انقلاب هم این نظر منفی تا امروز وجود دارد. سازمانی که وظیفه‌اش کار کارشناسی است و اگر یک سازمان کارشناسی مسئول توسعه ایران باشد همین سازمان مدیریت است، کسی مثل احمدی‌نژاد می‌آید و منحل می‌کند و عملاً به کارشناسی در کشور ضربه جبران‌ناپذیری وارد می‌کند. ما در دولت یازدهم و دوازدهم که این سازمان را احیا کردیم به معنای تشکیلات سازمانی توانستیم احیایش کنیم اما نه به معنای آن مجموعه از کارشناسان زبده کشور که گرد هم بیایند و راجع‌به توسعه کشور حرف بزنند. جلوی زیاده‌خواهی‌های نیروهای سیاسی کشور ایستادگی کنند و نگذارند نیروهای سیاسی وعده بی‌جا بدهند و توان کشور را هدر بدهند.

معاون اول دولت تدبیر و امید خاطرنشان ساخت: اشکال دیگر اینکه بخش زیادی از سازمان‌ها و ساختارهایی که ایجاد شده‌اند مقدار زیادی از توانشان در تعارض با هم از بین می‌رود. مجلس باورش شده است که همه‌کاره کشور است. درست است که در قانون اساسی آمده که در همه موارد می‌تواند قانونگذاری کند اما با رعایت سایر اصول قانون اساسی! یکی دیگر از اصول قانون اساسی استقلال قوا است. قوه مجریه برای خودش اختیاراتی دارد و این قوه مجریه است که مسئول اداره کشور است.

استاندار اصفهان در دولت سازندگی در ادامه گفت: در دولت آقای خاتمی وقتی در سال 1384 برنامه ۲۰ ساله توسعه نوشته شد، اقتصاد کشور به گونه‌ای بود که عموم جامعه انتظار داشتند خیز بلندتری به سمت توسعه برداشته شود در آن زمان وزیر صنایع بودم و خاطرم هست اصرار فراوانی می‌شد بر اینکه خودروی چینی بیاوریم اما آن موقع طی سفرهایی که به چین داشتم از کارخانجات خودروسازی چین بازدید کرده بودم و هرچه با خود فکر می‌کردم می‌دیدم ما از چین در خودروسازی و قطعه سازی خیلی جلوتریم. در آن زمان قطعه‌سازی و خودروسازی ما به قدری پیشرفته بود که ما با کشورهای اروپایی طرح تولید مشترک داشتیم نمونه اولیه آن خودروی تندر بود که با رنو فرانسه منجر به قرارداد شد. خودرویی که در آن طرح قرار بود جایگزین پیکان شود قیمت پایین اما کیفیت اروپایی داشته باشد. اما در مجلس هفتم عده‌ای برای فشار آوردن به دولت آقای خاتمی چندین قرارداد بین‌المللی از قرارداد مخابراتی ترکیه تا قرارداد فرودگاه را لغو کردند و در نهایت همین قرارداد تولید مشترک خودرو با رنو را مورد هجمه قرار دادند. خودروسازی آن روز ایران را ببینید امروز در چه وضعیتی قرار دارد.

جهانگیری در ادامه خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مشکلات این است که نهادهای حاکمیتی با رئیس‌جمهور که مورد تاییدشان نیست همکاری نمی‌کنند گویی که اگر او موفق شود نهادها شکست خورده‌اند. اما باید رویکرد به گونه دیگری باشد و همه به حل مسائل و مشکلات کشور و مردم اولویت بدهند. حتی همین دولت آقای رئیسی هم وقتی روی کار آمد بنده معتقد بودم نباید رقابت سیاسی ما باعث شود به عملکرد دولت مستقر آسیب و لطمه وارد شود. آقای رئیسی اگر تیم خوبی انتخاب می‌کرد می‌توانست بخش زیادی از مشکلات مردم را مرتفع کند.

دهه نود بدترین دهه زندگی مردم ایران بود

وی در ادامه افزود: دهه نود بدترین دهه زندگی مردم ایران و دهه گمشده اقتصاد ایران بود. اما در همین دهه سال‌هایی مثل سال 1395 استثنا است که ایران در آمار رشد اقتصادی اش در جهان اول شد و تورم تک رقمی حدود شش درصد را تجربه کرد.

وی تصریح کرد: چه چیزی باعث این تفاوت در سال 1395 نسبت به سایر سال‌های دهه نود شده بود؟ چون ما در این سال برجام را داشتیم و مشکلات‌مان را با جهان تا حدودی رفع کرده بودیم. با جهان کار می‌کردیم و جهان با ما کار می‌کرد. رفع مسائل بحرانی کشور در حرف یک جمله است اما نیاز به منابع وسیعی دارد که برای تامین آن باید مشکلات معضلات با جهان مدیریت شود. تنش‌ها کاهش پیدا کند. ما از سال 1389 تا امروز یا تحت تحریم‌های شورای امنیت هستیم و یا تحریم‌های آمریکا.

نماینده مردم جیرفت در مجالس دوم و سوم درباره پاسخ ایران به حمله ی اسرائیل به کنسولگری ایران اشاره کرد: ایران کشور بزرگ منطقه است و بقیه کشورها در مقابل ایران بسیار کوچک‌اند. اگر ایران برای سایر کشورها آقایی نمی‌کند نباید اینگونه برداشت شود که ایران ضعیف است لذا باید پاسخ مناسب به جنایت رژیم صهیونیستی داده می‌شد. باید می‌فهمیدند که ایران توانمندی‌های بسیاری دارد.

جهانگیری هم‌چنین درباره دلار 4200 تومانی هم پاسخ داد و درخصوص مسائل اقتصادی کشور گفت: اگر پنج نفر در ایران مدافع اقتصاد آزاد و بخش خصوصی باشند یکی از آن‌ها من هستم. اما وقتی که مسئول اجرایی کشور می‌داند که تامین اقلام بسیار ساده برای عده‌‎ای از مردم تا چه حد دشوار شده و گروه‌هایی از مردم برای تهیه خوراک روزانه دچار چالش شده‌اند نمی‌تواند آن مسئول بی‌تفاوت باشد.

وی افزود: درنتیجه در آن مقطع حذف این ارز ضربه مهلکی به روزی بخشی از جامعه می‌زد و ما با این کار نگذاشتیم فشار جنگ اقتصادی بر سفره مردم از حدی بیشتر شود. در دولت آقای رئیسی حذفش کردند اما حتی شش ماه هم نتوانستند نگهش دارند و مجدد برای اقلامی تخصیص ارز دولتی را در دستور کار قرار دادند.

اسحاق جهانگیری در انتها با قدردانی از فعالیت‌ها و حضور فعال اعضای سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران، مجدد تأکید کرد: هرگز ناامید نباشید.

گفتنی است، کوروش دست پاک رئیس سازمان جوانان کارگزاران و عضو شورای مرکزی این حزب درباره کم و کیف این جلسه گفت: این جلسه به روال چندسال اخیر که دیدارهای عیدانه سازمان جوانان حزب کارگزاران سازندگی ایران با برخی چهره‌های سیاسی برگزار می‌شد، شکل گرفت.

طبیعتاً آقای جهانگیری به عنوان یکی از سرمایه‌های اجرایی و مدیریتی کشور، در این سالها یکی از دیدارهای اعضای سازمان جوانان کارگزاران بود.

وی افزود: امسال این جلسه در بیست و هفتم فروردین ماه برگزار شد و اعضای شورای سازمان جوانان حزب کارگزاران به دیدار آقای اسحاق جهانگیری رفتند که مهم‌ترین نقطه این جلسه را از منظر خود تلاش جوانان برای فعال‌تر شدن حضور افراد دارای سرمایه سیاسی و اجتماعی مانند آقای جهانگیری در شرایط کنونی کشور و همچنین تلاش متقابل آقای جهانگیری برای اقناع جوانان در ماندن و ساختن کشور بود.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در پایان گفت: هر دوی این خواسته ها برای ایران و در راستای چشم‌اندازی توسعه‌خواهانه و اصلاح‌گرانه در امر سیاست و اداره کشور مطرح شد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی احزاب و تشکل‌ها

دیگر خبرها

  • ۲ وزیر احمدی نژاد رقیب قالیباف شدند /ذوالنوری هم وارد گود شد /اولین گزینه نایب رئیسی مجلس مشخص شد
  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • فاصله بین محمود احمدی نژاد و صادق محصولی به روایت عباس زاده مشکینی /کسی در پرونده سوآپ نفتی اردبیل بازداشت نشد
  • دهه نود بدترین دهه زندگی مردم بود
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده‌اش
  • پشت پرده خشم احمدی نژاد از معاون تازه فوت شده اش /‌۱۸ نکته جالب درباره پرویز داوودی
  • پرویز داوودی؛ ‌۱۸ نکته درباره معاون اولی که از رییس خود برید
  • در غیاب احمدی‌نژاد