مروری بر حاتم بخشی های خاندان پهلوی و خیانت هایی به درازای تاریخ/اهداف استعماری انگلیس و امریکا بلای جان خاک ایران+تصاویر
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۲۱۵۲۶
ایران در دورههای تاریخی مختلف بخشهایی از سرزمین خود را در جنگها، توافقات با قدرتهای منطقه یا جهان از دست داده و این امر تنها با پیروزی انقلاب اسلامی برای همیشه متوقف شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح زاگرس در دوران سلسلههای مختلف پادشاهی در ایران بهاستثنای پهلوی مرزهای کشور جز از طریق جنگ تغییر نیافته است، اما جدا شدن بخشهایی از قلمروی این دیار در دوران پهلوی متأسفانه بدون هیچگونه درگیری تجزیه شده و از آن تأسفبارتر اینکه درباریان و بهطور کلی طبقه حاکمه در این ضربه زدنها به تمامیت کشور و تحقیر احساسات ملی سهیم نیز بودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران در دورههای تاریخی مختلف بخشهایی از سرزمین خود را در جنگها، توافقات با قدرتهای منطقه یا جهان از دست داده و این امر تنها با پیروزی انقلاب اسلامی برای همیشه متوقف شد.
در سالهای اخیر مشاهده میشود که به خاطر روابط نزدیک بین ایران، چین و روسیه، پهلوی دوستان و سلطنتطلبان با به راه انداختن کارزارهای رسانهای، جمهوری اسلامی را متهم به دادن امتیاز سرزمینی به این دو قدرت میکنند! اما از یاد بردهاند که در دوره پدر و پسر خاندان پهلوی جنایت هولناکی علیه عزت و غرور و سرزمین ملی ایرانیان روی داد که هنوز داغ آن تازه است.
خاک و مرز برای مردم ایران مقدس است و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی این خاک با عقیده قوی و راسخ تشیع و اسلام نیز بیشتر عجین شده و هویت اسلامی- ایرانی جای هویت ملیگرایی صرف را گرفته است. خاکی که ملجا مستضعفان و آزادیخواهان جهان و آخرین سنگر دفاع از عدالت و معنویت بشری در کره خاکی تا ظهور مهدی (عج) محسوب میشود.
به هر روی پهلویها نیز به مانند دیگر سلسلههای بیلیاقت و سرسپرده، برای حفظ قدرت و نشستن بر صندلی حکومت بخشهایی از کشور را به باد دادند.
کامران غضنفری مورخ و نویسنده کتاب راز قطعنامه در خصوص خیانت های پهلوی در ایران به موضوع راه آهن شمال به جنوب اشاره کرد و گفت: همان زمان که این مساله مطرح می شود مالیات به قند و شکر و چای و ... بستند تا هزینه راه آهن را تامین کنند، همان موقع برخی نمایندگان مطرح میکنند که اگر قرار است را آهن برای منافع مردم و ملت کشیده شود به لحاظ اقتصادی و عقلانی بهتر است که در مسیر شرق به غرب و در مسیر تجاری با کشورهای همسایه باشد.
وی افزود: این راه آهن که از جنوب به شمال کشیده شد فقط برای اهداف استعماری انگلیس بود، انگلیسیها با نوکر و دست نشانده خودشان که رضاخان بود این خط آهن را با هزینه ملت ایران کشیدند برای این که بتوانند نیروها و تجهیزات خودشان را از جنوب به کنار مرز شوروی سابق بکشاند تا بتوانند نیرو و سلاح به آن نقطه برسانند.
غضنفری در ادامه بیان کرد: در ماجرای واگذاری سرزمین ها شاهد بودیم هم دولت رضاخان که دست نشانده انگلیس بود و هم آتاتورک در ترکیه عامل انگلیسی ها بودند و با کمک انگلیسی ها در ترکیه بر سر کار آمد؛ این دوتا نوکر انگلیس بودند بخشی از شمال منطقه آذربایجان ما را با اهداف استعماری بلندمدت خودشان جدا کردند و تحویل ترکیه دادند منطقه ای که به ظاهر می گفتند اهمیتی ندارد و مهم نیست را رضاخان به ترکیه هدیه کرد در صورتی که بعدها مشخص شد با چه هدف استعماری این کار را کردند، برای این بود که مرزهای ترکیه به مرزهای جمهوری آذربایجان که جزو شوروی سابق بود بچسبد و بعدها بتوانند از این طریق اهداف استعماری خودشان را پیش ببرند.
وی تصریح کرد: رضاخان همانند اینکه ملک شخصی خودش باشد و آن را دو دستی بخشید و بخشی از کشور را جدا کرد؛ همانطور که در دوره قاجار عهدنامه های ننگین ترکمانچای و گلستان بسته شد و بخشهای زیادی از شمال ایران جدا شد و به روس ها تحویل داده شد، در دوره رضاخان هم بخشی از آن منطقه را خودش به دولت ترکیه بخشید به نظر میرسد این کار با خط های انگلیسی ها صورت گرفته باشد.
غضنفری ادامه داد: یکی دیگر از خیانت های رضاخان این است که منطقه نسبتا وسیعی از شرق ایران که سرچشمه رود هیرمند است و از آن طریق منابع آبی به طرف استانهای دیگر ایران سرازیر بودند را به دولت افغانستان می بخشد و سرچشمه های این رود را از ایران جدا می کند و سلطه ایران بر این منطقه قطع میشود و اکنون میبینیم که چند دهه است ما محتاج این هستیم دولت افغانستان این آب را باز کند حالا چند روز قبل ادعا کردند دریچه سد را باز کردند که مقداری آب بیاید و حق آب ایران را بدهند در صورتی که کل منطقه برای ایران بود و با خیانت رضاخان این منطقه از ایران جدا شد آن هم به نظر میآید با خط دهی و نقشه انگلیسیها انجام شد.
این کارشناس مسائل تاریخی در ادامه به ماجرای جداشدن یکی دیگر از نقاط استراتژیک از خاک ایران اشاره کرد و گفت: جدا شدن بحرین یکی دیگر از خیانت هایی بود که در زمان محمدرضا پهلوی و نخست وزیری هویدا اتفاق افتاد.
وی افزود: با نقشه انگلیسیها و با ظاهر سازی، رفراندوم برگزار کردند و از مردم بحرین سوال کردند که آیا می خواهید با ایران باشید یا مستقل؛ البته با نقشه ای که از قبل کشیده بودند جمعیت اعراب را از جاهای دیگر آوردند آنها را به اکثریت رسانده بودند و مقدمات این کار را انجام دادند و بحرین را هم از ایران جدا کردند؛ وقتی برخی به دولت وقت اعتراض میکنند که چرا این کار را کردید در کمال وقاحت و گستاخی جواب میدهند " دختر خودمان بود شوهرش دادیم " و با این خیانتی که کردند بخش قابل توجه و مهمی از کشور را از پیکره ایران جدا کردند در صورتی که بحرین جزو ایران می ماند امروز در خلیج فارس سلطه جمهوری اسلامی در بخش قابل توجهی از خلیجفارس حاکم بود و کلیه ترددهایی که صورت میگرفت بایست با نظارت و اجازه ما می باشد اما با این خیانت قلمرو ایران را تا حد زیادی در خلیج فارس کاهش دادند.
اروند رود که در زمان میرزا تقی خان، خط منصّف (به تعبیر امروز خط القعر) مرز قرار داده شده بود، در زمان رضاشاه، کل آن براساس پیمان سعدآباد به عراق واگذار شد. در هر سه کشور وابستگی به انگلیس وجود داشت. در ترکیه، مصطفی کمال پاشا و در افغانستان، امان الله خان و در عراق، فیصل همین وابستگی را داشت و هر سه، یک سیاست را اجرا می کردند.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: اهداف استعماری بخش هایی انگلیسی ها ایران جدا جدا شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۲۱۵۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر ۷ دهه حضور علی نصیریان در دنیای نمایش | از خاک حاصلخیز صحنه سنگلج
همشهری آنلاین: ابوالحسن تهامی در میان انبوه آنونسهای فیلمفارسی که گفته در اندک فیلمهایی که علی نصیریان بازی کرده یک جمله تکراری را برای توصیف او بهکار میبرد: بازیگر ارزنده تئاتر. تأکید روی ارزندگی بازیگران تئاتر نسبت به بازیگران سینما به مناقشه ریشهداری برمیگردد که از مناسبات اداری برخاسته از اداره تئاتر از ادارات وزارت فرهنگ و هنر در خیابان پارس سرچشمه میگیرد، ادارهای که علی نصیریان مدیر و سالها آدم اولش بود.
وقتی وزارت فرهنگ و هنر در سال۱۳۴۳ با وزارت اول و آخری مهرداد پهلبد تعداد قابل توجهی بازیگران تئاتر بهعنوان کارمند اداره تئاتر استخدام و حقوقبگیر این مجموعه شدند. این بازیگران بدنه هنری نمایشهای تلهتئاترهایی بودند که پای ثابت برنامههای تلویزیون ملی ایران محسوب و بهصورت زنده از استودیو اجرا و پخش میشد. انشقاق بازیگران همچون خوانندگان بدون مسئله نبود. وقتی با تاسیس رادیو، خوانندگان رادیو را پیرنیا برای گلها دستچین کرد باعث شد که خوانندگانی که محل عرضه آثارشان در اجراهای زنده باشد، مسیر دیگری را در حرفه خود پیش بگیرند و همین جداییها زمینه بروز تعریفهای تازه در حرفههای هنری شد. بازیگران تئاتر برای انتخاب خود شأن و منزلتی قائل بودند و این شأن را دلیل حضورشان در ساختمان خیابان پارس میدانستند و غیبت در تماشاخانه پارس لالهزار منهدم شده.
وقتی در دهه ۱۳۴۰ ستارگان سینما شهرتی فراگیر را برابر کمتر دیدهشدن بازیگران تئاتر در جامعه هنرپیشگی ایران راه انداختند، تمایز بازیگری علمی و مبتنی برآموزش در برابر بازیگری حسی و مبتنی بر غریزه در مجلات هنری بحث داغی شد. وقتی داریوش مهرجویی به ایران آمد تا فیلم بسازد برای ساختن فیلمهایی که شبیه «الماس۳۳» نشود راهی اداره تئاتر شد تا بازیگران ۲ تلهتئاتر معروف را برای ساخت فیلم سینمایی دستچینکند. علی نصیریان و عزتالله انتظامی شاخصترین بازیگران تئاتر بودند که در میانه دهه ۴۰ با ایفای نقشاول فیلمهای «گاو» و «آقای هالو» سعی کردند تا مرزهای نظری بازیگر را با ستاره به شکل عملی تبیین کنند. اقبال ستاره در تداوم ویژگیهای شکلدهنده ستاره بودنش بوده است و شهرت بازیگر از تواناییهای فراوانش برای ایفای نقشهای مختلف.
در دهه ۱۳۵۰ نصیریان بر این اساس هم سرایدار شد و هم ستارخان. هم «مهرگیاه» را بازی کرد و هم «دایره مینا» را. اما کولاک با انقلاب اتفاق افتاد. وقتی صحنه از تئاتر شهر تا سینما شهرقشنگ برای هنرنمایی بازیگران اداره تئاتر فراخ شد. همه بازیگران میانسال فیلم گاو بازیگران نقشاول فیلمهای دهه ۱۳۶۰ شدند. نصیریان به کمک سابقه تئاتری و مهارتش در تحلیل شخصیت و حضور جوانان جویاینام و کارگردانان خوشنام توانست مجموعه قابل توجهی از نمونههای بازیگری در سینمای ایران را ثبت کند. هنوز بازیش در نقش قاضی شارح در تلویزیون و میرزا نوروز در سینما در میان مردم نقل محافل است. هنوز دیالوگ شبانه ابوالفتح به رضا وایرال میشود و گفتوگوی مظفرالدینشاه با کمالالملک میچرخد. هنوز شکل انتقامش با کوبیدن مجسمه شاه بر فرق حسین پرورش را به یاد میآورند و هم انتظار بیسرانجامش برای ملاقات با شاه را در روز باشکوه. اوج این همه شکوه وقتی رقم خورد که نصیریان و انتظامی به لطف وسترن عشایری مسعود جعفری جوزانی و فیلمنامه تراشخورده سعید مطلبی روبهروی هم قرار گرفتند. داوران پنجمین جشنواره فیلم فجر از میان انتظامی برای عباسآقای اجارهنشینها و نصیریان برای آقا علییار، جایزه را به داریوش ارجمند تازهنفس دادند تا خود را از سرگیجه انتخاب بین اتفاقات ایجادشده توسط بازیگران اداره تئاتر خلاص کنند.
دهه ۱۳۷۰ دهه مهاجرت و کمکاری نصیریان با پرکاری دهه ۱۳۸۰ جبران شد. نصیریان در ششمین دهه زندگیش پرکارترین بازیگر بین همنسلهای خود بود که اغلب کمکار و گزیدهکار و بیکار شده بودند. در میان انواع فیلمسینمایی و تلهفیلم و سریال که در این دهه بازی کرد با بازی در نقشاول سریال مناسبتی میوه ممنوعه شهرت فراموششدهاش را در میان مردم احیا کرد. احترامی که از بهکار بردن کلمه ارزنده به کلمه استاد تغییر کرده بود.
در دهه ۱۳۹۰ علی نصیریان نخستینبار برای فیلم مسخرهباز جایزه نقش مکمل گرفت. او روی صحنه روبه حاضران اختتامیه سیوهفتمین دوره جشنواره فجر از اینکه او را دوم توصیف کردند، گلایه کرد. حرفی که باعث شد همه، تاریخ جشنواره را دوباره مرور کنند. واکنش به این مرور جایزه سال بعد برای فیلم هنوز اکراننشده هفتبهار نارنج بود.
«نوروز» جدیدترین فیلم این کهنهکار سینما و تئاتر است که برنامه نوروزی امسال سینماهاست. مهمترین نکته فیلم حضور خود نصیریان است که هنوز به اندازه همان سالهای دهه ۱۳۴۰ به بازی و نمایش و سینما عشق دارد. عمرش درازباد.
کد خبر 840954 منبع: همشهری آنلاین برچسبها بازیگران سینما و تلویزیون ایران تئاتر سینمای ایران مجله سینمای ایران