گفتگوی تلفنی امیر عبدالهیان با گوترش
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۴۶۰۰۷
وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگو با دبیر کل سازمان ملل متحد بر ضرورت توجه خاص به بحران انسانی و وضعیت آوارگان افغانستانی تاکید کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،
امیرعبداللهیان و آنتونیو گوترش درباره تحولات منطقهای و بینالمللی از جمله آخرین اوضاع در یمن و افغانستان و همچنین روند مذاکرات وین گفتگو و تبادل نظر کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیر امور خارجه کشورمان در این گفتگو با اشاره به وضعیت در یمن و تشدید حملات به مناطق غیر نظامی، بر رویکرد مستمر جمهوری اسلامی ایران در حمایت از راه حل سیاسی برای پایان بخشیدن به جنگ در یمن تاکید کرد.
امیرعبداللهیان در ادامه با اشاره به رویکرد سازمان ملل برای پایان بخشیدن به محاصره انسانی، تحقق آتش بس و انجام گفتگوهای سیاسی در یمن، خواستار ایفای نقش بیشتر دبیرکل در رفع محاصره انسانی و توقف بمبارانهای گسترده مناطق غیر نظامی شد.
وزیر امور خارجه کشورمان همچنین بر ضرورت توجه خاص به بحران انسانی و وضعیت آوارگان افغانستانی تاکید و خاطر نشان کرد: ایران در چند ماه گذشته پذیرای حدود هشتصد هزار آواره جدید از افغانستان بوده است، موضوعی که نیازمند اهتمام و مشارکت جدی جهانی است.
امیر عبداللهیان در ادامه بار دیگر بر ضرورت تشکیل دولت فراگیر در افغانستان و آمادگی جمهوری اسلامی برای تسهیل ارسال کمکهای انسانی کشورها و مجامع بینالمللی از طریق ایران، تاکید کرد.
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به روند مذاکرات وین برای لغو تحریمها، روند مذاکرات را مثبت خواند و بار دیگر بر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به توافق خوب در کوتاهترین زمان ممکن تصریح کرد.
امیرعبداللهیان در ادامه با تاکید بر اعتماد نداشتن به حاکمان کاخ سفید، بر ضرورت انجام اقدامات عملی و ملموس و قابل راستی آزمایی طرف غربی و آمریکا برای اثبات دستیابی به توافق پایدار و قابل اتکا تاکید کرد.
دبیر کل سازمان ملل نیز در این گفتگوی تلفنی از مواضع سازنده ایران در حمایت از روند دستیابی به صلح، پایان حملات نظامی، توجه به مباحث انسان دوستانه و آغاز گفتگوهای سیاسی برای حل مسائل و مشکلات در یمن قدردانی و استقبال کرد.
دبیر کل سازمان ملل متحد همچنین به تداوم تلاشها برای تشکیل دولت فراگیر و متشکل از گروهها و اقوام مختلف افغانستان و همچنین ایجاد شرایط مناسب برای برخورداری همه شهروندان افغانستان و بخصوص زنان و کودکان از حقوق انسانی و امکان بهرهمندی از آموزش تاکید نمود.
گوترش در پایان از هرگونه پیشرفت در روند مذاکرات هستهای و رفع تحریمها در وین استقبال کرد و گفت، سازمان ملل همواره با تمام توان و امکانات خود برای دستیابی به توافق هستهای و صلح بینالمللی حمایت کرده است.
برچسب ها: گفتگو ، امیر عبداللهیان ، گوتریش ، افغانستان ، مردممنبع: شبکه خبر
کلیدواژه: گفتگو امیر عبداللهیان گوتریش افغانستان مردم وزیر امور خارجه کشورمان روند مذاکرات سازمان ملل بر ضرورت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبکه خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۴۶۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خسرو تئاتر ایران از راز یک هنر شریف نوشت
خسرو حکیم رابط، هنرمند و مدرس باسابقه تئاتر که به تازگی ۹۴ ساله شده است، در نوشتاری از روز جهانی تئاتر و «راز این هنر شریف» گفت.
این هنرمند که بیشتر در زمینه نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی فعالیت دارد، در نوشتار خود که آن را در اختیار ایسنا قرار داده، چنین نوشته است:
«دوستی گلهمند بود که چرا «روز جهانی تئاتر» و نه روز جهانی «بوکس»، «فوتبال»، یا مثلا «کنگ فو». فشرده بگویم این یک «جمال» است و آن یک «جدال».
من حدود دوهزار سال پیش، خواهر - دختری - داشتم به اسم «آنتیگون» که در یونان میزیست. هنوز و امروز، هرگاه که به او میاندیشم و به رنجی که میبرد، بغض راه برنفسم میبندد. «آنتیگون» مرا و هستی مرا پیوند میزند با هزار دخترک دیگرم؛ هزاران «آنتیگون زمانه بیداد» در این سو و آن سوی جهان که «دست بسته، دهان بسته» برادری دارند، – برادرانی دارند – افتاده برخاک، بیاذن سوگواری، بیاذن خاکسپاری
-- و در همان حال و احوالها - هراسان وگریزان، هراسیدهام و گریختهام، گریختهام از جبر خدایان المپ اما سر انجام گرفتار آمدهام،
آلوده شدهام
نا خواسته جنایت کردهام و سرانجام در جستجوی «خونی»
به خود رسیدهام
خود را یافتهام و شناختهام و به پادافره گناه ناخواسته و ندانسته
به مجازات خود برخاستهام
سوزن برچشم فرو کرده و خویشتن را کور ساختهام.
من «ادیپ بودهام – شهریار زمانه خویش -
و اینک امروز، من، معلمی کوچک، اهل این زمانه، ساکن کره زمین
درعین حال همان مردم
اگر بر صحنه باشم
- و شما همان تماشاچی –
اگر به تماشای من نشسته باشید
من همان مردم
گریزان و هراسان ، نه از جبر خدایان المپ
که از جبر زمانه
زمانهای که مرا تر دامن میخواهد
دروغزن میخواهد و از خود بیگانه
من همان ادیپم
که با هزار پا از این جبر شوم درگریزم
اما زمانه، با هزار دست مرا به سوی این منجلاب فرو میکشد
من نیز ادیپ زمانه خویشم
همدرد، همخون و همخانه،
با هزاران ادیپ دیگر، دراین سو و آن سوی زمانه بیداد
من روسیه تزاری را هرگز ندیدهام
ولی با چخوف به روسیه رفتهام، در ماجرای «باغ آلبالو».
با استریندبرگ، به سوئد رفته
با ایبسن به نروژ، با اونیل به باراندازی در آن سوی دور آمریکا
با مخلوقات این نویسندگان زیستهام
درد هستی، مستی عشق و شوربختی آنان را گریستهام.
از خود کردهام.
آنان اینک همبسته منند، از منند، و حتی خود مناند
و این است راز این هنرجلیل و شریف
تئاتر پلی است درمیان مجمعالجزایر پراکنده انسانی؛
پلی برای شناخت، پیوند، تفاهم،
دوستی و همدردی
در میانن ساکنان این مجمعالجزایر دور و نزدیک
پایداری این پل شریف و انسانی
وظیفه همه هنرمندان است
از این سو تا آن سوی جهان
و راستی را که چه پل و پیوندی شیرینتر از اینکه
بانوی ابریشمباف اسکوی آذربایجان دیدار کند با
بانوی حصیر باف اهل زابل
و صیاد رنجدیده و بریده از دریای خزر
با ساکنان خسته و سوخته از آفتاب کویر
و معلم کوچکی چون من، اهل شیراز
سرکی بکشد به خانهای کاشانهای، کارخانه وکارگاهی
در یزد؟
این است تئاتر، و این مائیم و شمائید مخاطبان تئاتر؛
مخاطبانی بیگانه با خون و جدال و خونریری
قبیله عاشقان، دردشناسان، دوستداران همدردی و همدلی
مخاطبانی چشمانتظار نویسندگان راستین خود
نویسندگانی به دور از ادا و اصول وبازیهای بیبنیاد، بیدرد، بیحرف،
بیریشه و اندیشه از یکسو.
یا سربراورده
از اعماق خاکآلود، زنگزده و رنگ باخته
بایگانیهای مرده و بیمصرف
در دیگر سو.
این مائیم و شمائید
چشمانتظار نویسندگانی ایستاده بر سکوی هویت اقلیمی ـ انسانی خود؛
زمانه خود
آری و باری زمانه خود!
انتهای پیام