Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهسا بهادری: منیژه حکمت، تهیه کننده و کارگردانی که با آثاری اجتماعی چون «زندان زنان» او را می‌شناسیم، یکی از منتقدان اصلی جریانِ باند بازی، رانت و فساد مالی در سینمای ایران است.

او که در حال حاضر فیلم سینمایی «بندر بند» با بازی رضا کولغانی، امیرحسین طاهری، مهلا موسوی و پگاه آهنگرانی را روی پرده سینماها به نمایش درآورده، از دلایل فروشِ کم این فیلم می‌گوید و می‌افزاید کسانی که دو دهه پیش به سینما می‌رفتند تا «زندان زنان» را ببینند، الان دیگر سینما نمی‌روند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«بندر بند» به تازگی در یک پلتفرم‌ شبکه نمایش خانگی به نمایش درآمده است.

به بهانه وضعیت فروش «بندر بند» و لو باجت (کم هزینه) بودن آن، در کافه خبر، به گفت‌وگو با منیژه حکمت پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

به نظرتان چرا فیلم سینمایی «بندر بند» فروش کمی داشته است؟

وقتی سانس ساعت‌های ۱۰، ۱۲ و ۱۴ داریم، سانس به حساب نمی‌آید، آن‌ها زمان‌های بیهوده سینما است که با اختصاص دادن به فیلم‌هایی مثل «بندر بند» سعی می‌کنند بار مسئولیت را از روی دوش‌شان بردارند تا زیر سوال نروند، جریانی که شورای صنفی نمایش سینمادار، مجموع ارشاد و...همه دست به دست هم داده‌اند تا آن را پیش ببرند. می‌بینیم که وضعیت اکران فیلم‌هایی مثل «جنایت بی دقت» شهرام مکری، «تومان» مرتضی فرشباف و «بندر بند» که جریان سازی فرهنگی را به وجود می‌آورند، نابود شده است.

تاکید شما روی همین سه فیلم است؟

در حال حاضر، فیلم‌های جریان‌سازی که روی پرده‌اند، این سه فیلم هستند. ما چاره‌ای نداریم جز این‌که دور هم جمع شویم  و به صورت جدی اعتراض‌مان را مطرح کنیم، چون در حال حاضر دلالی شدید در سینمای ما حاکم است. من می‌گویم یک سالن ۲۰ نفره کوروش یا هر سینمایی را به من بدهند، بگویند این‌جا، صبح تا شب دست شما باشد. من سالنی پر جمعیت هم نمی‌خواهم اما این اتفاق رخ نمی‌دهد. چون جریانی راه انداخته‌اند که به طور کلی سینمای اجتماعی ایران را نابود کنند. آیا فیلمی مانند «بی همه چیز» که حداقل باید ۵۰ میلیارد تومان بفروشد تا به سود دهی برسد، باید این قدر کم فروش داشته باشد؟ 

ما یک فیلمی داریم که کمدی است و بیش از ۶۰ هفته روی پرده سینما است. ما فیلم‌های کمدی پرفروشی مثل «ورود آقایان ممنوع» داشتیم، اما با هر میزان از فروش، سر ده هفته از چرخه اکران خارج می‌شدند. فیلم ما، سانس‌های مرده بسیار زیادی داشت و اگر فیلم را در سینمای هنر و تجربه اکران نمی‌کردیم، اوضاع بدتر بود.

رضا کولغانی و پگاه آهنگرانی در «بندر بند»

در واقع می‌فرمایید همین فروش اندک «بندر بند» هم به‌خاطر سینمای هنر و تجربه است؟

بله، هنر و تجربه به فروش فیلم ما کمک می‌کند، چون مخاطب خودش را دارد.

با این شرایط، چرا فیلم را مطلقا در هنر و تجربه اکران نکردید؟

به این خاطر که فیلم باید اکران سراسری شود، مسئول بازخواست و علت آسیب‌شناسی شود. من نمی‌توانم اکرانم را به تعدادی آدم خاص محدود کنم، چون «بندر بند» برای عامه مردم ساخته شده است. ما متوجه نمی‌شویم چه بلایی سر سینما آمده تا زمانی که «بندر بند»، «جنایت بی دقت» و «تومان» به صورت هم‌زمان روی پرده می‌روند، تازه مشخص می‌شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. ما داریم به یک اجماعی می‌رسیم تا با همه اهالی رسانه یک نشست مطبوعاتی بگذاریم تا این موضوع آسیب‌شناسی شود.

من باید بگویم که دلالی با سینمای ایران چه می‌کند. بررسی کنید ببینید صاحبان سینما چه کسانی هستند، یک نفر که در شورای صنفی است و همه پردیس‌ها را در اختیار دارد،  برای کل سینمای ایران تصمیم می‌گیرد که چه فیلمی بفروشد، چه فیلمی با سر به زمین بخورد و نکته جالب این است که آن‌ها در این فیلم‌های پرفروش شریک هستند.

من که ادعای فیلم پرفروش ندارم، می‌دانم در این شرایط کرونا، اگر قرار باشد سالنی پر شود، برای فیلم کمدی است ولی من هم باید جایگاهی داشته باشم، مگر می‌خواهند سطح سلیقه را به کجا برسانند؟ با همین شوخی‌های مبتذل همه چیز خوب است؟ عده‌ای آدم از هفت، هشت سال پیش به این سمت حرکت کردند و خوب هم جلو آمدند و اتفاقا با این کارها، به خوبی هم توانستند پول کثیف را وارد سینما کنند.

این پول کثیفی که می‌گویید چیست و چرا باید وارد سینما شود؟

اتفاقا این سوال من از رسانه است.

اما رسانه این پول‌ها را وارد نمی‌کند و حتی نقشی هم در وارد شدنش ندارد.

حدودا هفت سال است که من دنبال این موضوع هستم. ارشاد از این پول کثیف حمایت می‌کند و رسانه نمی‌تواند دنبال آن باشد. این رانت و پول‌شویی اظهر من الشمس است. مگر می‌شود فلیمی که فرضا باید ۴۰ میلیارد تومان بفروشد تا به سود برسد، پیش از آن که اکران شود، تهیه کننده‌اش برود هم‌زمان چند فیلم بسازد؟ با میزان فروش فیلم‌ قبلی  که حتی پول بیلبوردهای فیلم جدیدش هم در نمی‌آید.

من در شورای عالی تهیه کنندگان، هیئت رئیسه هستم و تمام این آمار و ارقام را می‌بینم، این پول‌ها از کجا می‌آید؟

سوال ما هم از شما همین است که این پول‌ها از کجا می‌آیند؟

باتوجه به این پول‌های عجیب و غریبی که اجازه نمی‌دهد بچه‌های جوان و فیلمسازان مستقل، آدم‌های دغدغه‌مند، جریان‌ساز و اندیشمند، فیلم بسازند، ما سعی کردیم با حداقل بودجه یک فیلم متفاوت بسازیم.

بودجه «بندر بند» چه قدر بود؟

بودجه اولیه این فیلم به صورت نقد، ۲۵۰ میلیون تومان بود. در مراحل بعدی هم پرداخت‌های دیگر صورت گرفت و در مجموع ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون تومان برای آن هزینه شد که برابر با پول چهار پراید است.

مگر سینما چه‌قدر می‌تواند پول‌های کثیف را بشوید؟ تا کی می‌تواند این رویه را در پیش بگیرد؟

فعلا که موفق بوده و به سمت جلو هم حرکت کرده است. من حدود ۲۵ سال است که در شورای صنفی تهیه کنندگان، مهم‌ترین نهاد صنفی ایران، حضور دارم و آن‌جا همه چیز را دیدم و می‌دانم.

             بیشتر بخوانید:              ◾️ منیژه حکمت: این ابتذال که توهینی مستقیم به مردم و هنر است، از کجا آمده؟              ◾️ مقابله منیژه حکمت با نامحرمانِ سینما با فیلم «بندر بند»              ◾️ این سیل جعلی نیست!

ولی بنیاد فارابی در دهه شصت به ساخت چنین فیلم‌هایی کمک می‌کرد، شما از این کمک استفاده کردید؟

بنیاد فارابی در دهه شصت می‌گفت اگر اندیشه ما را می‌سازی به تو پول می‌دهم. تنها یک‌جا برابری وجود داشت آن هم یک حداقل وامی بود که به همه تعلق می‌گرفت. 

فارابی امسال چند فیلم در جشنواره دارد، بررسی کنید و ببینید، چه قدر هزینه صرف فیلم‌هایی شده که امسال به جشنواره راه پیدا کرده‌اند، آن را بررسی کنید. روی صحبت من رسانه است که باید تکلیف این موارد را روشن کند، اما نمی‌دانم چرا از زیر آن در می‌رود؟ ما اصلا رسانه پرسش‌گری نداریم که این مسائل را واکاوی کند و جریانی که به سینما، تئاتر و موسیقی لطمه وارد می‌کند را، مورد بررسی قرار دهد.

ما فیلم را لو باجت(کم هزینه) ساختیم، ضرر نمی‌کنیم اما حالا زمان صحبت کردن است و باید تکلیف‌مان را مشخص کنیم که کدام طرف ایستاده‌ایم.

رویکرد شما نسبت به سازمان اوج، بنیاد فارابی، حوزه هنری و همه نهادهای دولتی و حکومتی که پولی را وارد سینما می‌کنند چیست؟

من این را همه جا گفتم، بازهم می‌گویم، همان هفت، هشت سال پیش، یک‌جایی تصمیم گرفتند که مرجعیت را از هنرمند بگیرند. پیش خودشان فکر کردند که چگونه این کار را انجام دهند، فهمیدند که با میلیاردها تومان می‌توان همه افراد را آلوده کرد، اقدام کردند و این‌گونه این اتفاق رخ داد. پول را وسط گذاشتند، آدم‌های زیادی هم سمت همان پول حرکت کردند. تقریبا می‌توان گفت ۹۰ درصد هنرمندان به آن سمت رفتند. مشکل بزرگ‌تر این است که همان آدم‌هایی که این ایده را دادند، شارلاتانیسم را هم با خودشان وارد سینما کردند.

شما یک فیلم لوباجت ساختید، دست‌تان هم درد نکند، قدم مثبت روبه جلویی بود، اما با این شرایطی که می‌گویید، چرا در این ترافیک فیلمی اقدام به اکران آن کردید؟

ما نزدیک به ۳۰۰ فیلم پشت اکران داریم و موضوع دیگر اینکه اگر الان روی پرده سینما نمی‌رفت، فیلم کهنه می‌شد. خودم می‌دانستم چه بلایی سر فیلم می‌آید اما باید اکران می‌کردم. 

در ۲۱ سال، پنج فیلم ساختید، چرا کم کارگردانی کردید؟

همین اندازه بس است البته بازهم فیلم لو باجت ساخته‌ام که به زودی به نمایش در می‌آیند. یکی فیلم «نوزده»، دیگری«ملخ» و یک فیلم دیگر به نام«جاده دو هزار» هر سه فیلم لو باجت هستند. تا کنون کارهای لوباجت من به چهارتا رسیده، پس حالا می‌توانیم مدعی شویم.

«بندر بند» هم لوباجت است، هم سه بازیگر دارد اما مسئله این است که مردم می‌روند سینما سلبریتی ببینند.

مردم چه کسانی هستند؟

مردم همین آدم‌هایی هستند که گیشه «گشت ارشاد ۳» را در هفته به دو میلیارد تومان می‌رسانند، این افراد مخاطبان عام سینما هستند که می‌خواهند بروند تفریح کنند، چنین آدمی «بندر بند» را تماشا نمی‌کند.

من «زندان زنان»، «چیزهایی هست که نمی‌دانید»، «سه زن» و .. ساختم و در همین سینما اکران کردم. نکته اول این‌که پس از آن سال‌ها، سینما، تعداد زیادی از مخاطبان خود را از دست داد، چون سطح سلیقه مخاطب کاهش پیدا کرد. پرسش اصلی من این است، یک نفر آماری ارائه کند که نشان دهد چند درصد از خانواده‌ها به سینما می‌روند. ۹۰ درصد جوان‌هایی هستند که تفریحی ندارند و به همین دلیل سینما را انتخاب می‌کنند. همین افراد هم اگر شرایط تفریحی دیگری داشتند، بازهم به سینما نمی‌رفتند.

یعنی شما می‌فرمایید مخاطب «زندان زنان» در دهه ۷۰ از سینما رانده شده است؟

بله و دیگر هم به سینما نمی‌رود.

۵۷۲۴۵

کد خبر 1596712

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران گروه سینمایی هنر و تجربه اکران آنلاین اکران سینما سینمای ایران هنر و تجربه زندان زنان وارد سینما منیژه حکمت پول ها فیلم هایی روی پرده پول کثیف بندر بند یک فیلم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۴۶۰۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزای علم و فناوری آنا، پژمان مظاهری‌پور مستندساز گفت: جای حمید سهیلی در میان ما خالی است و نامش همیشه جاودان خواهد بود. او آثار ماندگاری را از خود باقی گذاشت. سهیلی فعالیت حرفه‌ای خود را با سمت مدیر تدارکات و مدیر تولید در سریال «آتش بدون دود» به کارگردانی زنده‌یاد نادر ابراهیمی آغاز کرد. او سپس پژوهش‌های مرتبط با ایران شناسی را در موسسه ایران پژوه که توسط آقای ابراهیمی اداره می‌شد آغاز کرد.

وی ادامه داد: در این گروه سهیلی با محمدرضا مقدسیان و عزیزالله حاجی مشهدی کار می‌کرد. آنها کار پژوهشی مجموعه «سیاحت ایران» که قرار بود داریوش مهرجویی آن را تهیه و کارگردانی کند را انجام می‌دادند.

مظاهری‌پور خاطرنشان کرد: یک قسمت از این مجموعه که درباره «قلعه الموت» است به تولید رسد، اما از نگاتیو‌های آن اطلاعی در دست نیست. حمید سهیلی تصایری به صورت هشت میلیمتری از روز‌های تولید آن بخش را در اختیار داشت و تعلق خاطر او به مستند سازی در اینجا مشخص می‌شود. او اولین فیلم مستند خود را در مجموعه «سفر‌های دور و دراز هامی و کامی» تجربه می‌کند که در ارتباط با مراحل استخراج ذغال سنگ است.

آثار سهیلی اسناد تاریخی معتبری به شمار می‌روند

مظاهری‌پورهمچنین گفت: او پس از انقلاب اولین مجموعه مستند خود با نام «دست آفریده‌ها» را ساخت که در اتباط با کارگاه‌های صنایع دستی است. سهیلی فردی بسیار دقیق و منظبتی بود و در ساخت آثار خود با پژوهشگران طراز اول هر رشته مشورت می‌کرد. سال ۵۸ شش فیلم درباره تاریخ خط ساخت و به سراغ دکتر مهرداد بهار از اسطوره شناسان مطرح رفت. این مجموعه دارای یکی از مصاحبه‌های مهم بهار است. او در «مرگ یزدگرد» به عنوان مدیر تدارکات و تولید با بهرام بیضایی نیز همکاری کرد و سپس مجموعه «به سوی سیمرغ» را در قالب ۱۲ فیلم کار کرد که مربوط به تاریخ نقاشی ایران است و آیدین آغداشلو در اثر همراه او بوده است.

این فیلمساز سینمای مستند اقرود: سهیلی از سال ۶۲ تا ۷۰ مجموعه «معماری ایرانی» را کارگردانی کرده است که پژوهشگر اصلی آن نیز خودش بوده است. حمید سهیلی فردی بسیار متواضع بود به همین دلیل فیلم‌های او تیتراژ ندارند.

وی با بیان اینکه مجموعه «معماری ایرانی» در استودیو گلستان ساخته شده که متعلق به شبکه یک تلویزیون است، بیان داشت: سهیلی در این اثر نیز از کارشناسان مطرحی استفاده می‌کند که در معماری ایران افرادی معتبری هستند. محمد کریم پیرنیا و دکتر اسکندر مختاری که در این برنامه حضور دارد از جمله این افراد بودند.

وی ادامه داد: سهیلی در این مجموعه به بافت‌های شهر‌های ایران می‌پردازد و کار بسیار سنگین و پیچیده‌ای را صورت می‌دهد. او سی و سه فیلم در این مجموعه تولید می‌کند که هر یک در حکم یک سند معتبر است. گفتار ماندگار متن فیلم را آقای میرفخرایی خوانده‌اند که این موضوع نیز از ویژگی‌های این مجموعه به حساب می‌آید. مستند «مرمت آثار باستانی» دارای پشتوانه معتبر پژوهشی است. حمید سهیلی فردی بسیار متعهد، امانت‌دار و اخلاق محور بود و جوایزی را که برای فیلم‌های خود دریافت می‌کرد، به نهاد حامی فیلم‌هایش تقدیم می‌کرد. او ۱۰۴ فیلم ساخته است که در تاریخ سینمای مستند ایران ماندگار است.

مظاهری پور همچنین گفت: سهیلی دارای نشان درجه دو هنری بود، اما لیاقت او بسیار بالاتر از دریافت نشان درجه یک بود.

حمید سهیلی؛ شخصیتی استثنایی در سینمای مستند

در ادامه این نشست دکتر اسکندر مختاری از اساتید حوزه معماری و مرمت نیز گفت: حمید سهیلی یک انسان استثنایی بود، چراکه همواره به دانش اندوزی می‌پرداخت و همچنین خودش و جامعه را جدی می‌گرفت و از فرصت‌های پیش آمده برای خود استفاده می‌کرد. من در جریان فیلم‌های «معماری ایرانی» با او آشنا شدم. او پیش از ساخت هر فیلم مطالعات زیادی انجام می‌داد. به همین دلیل یک کتابخانه شخصی مختص به خود داشت.

وی ادامه داد: سهیلی اعتقاد داشت که تفاوت میان کارشناسان و فیلمساز این بود که یک کارشناس به صورت تصویری به موضوع نگاه نمی‌کند و به همین دلیل نحوه نگاه او با ما تفاوت داشت. او خود نسبت به هر موضوع اشراف داشت و مصاحبه شونده زمانی که مقابل او قرار می‌گرفت متوجه این موضوع می‌شد.

مختاری با بیان اینکه سهیلی عالم را از عالم نما تشخیص می‌داد، ادامه داد: پس از ساخت فیلم، زمانی که صحبت‌های ما را می‌شنید، اگر از موضوعی در اثر خود نمی‌توانست دفاع کند، آن را تغییر می‌داد و اصلاح می‌کرد. او نریشن بیشتر مجموعه «معماری ایرانی» را خودش نوشت و من نیز در چند قسمت او را همراهی کردم. نکته مهم این است که سهیلی در نریشن و موسیقی به دنبال تاثیر عاطفی بر مخاطب نبود. من معتقدم اگر سهیلی فردی دانشگاهی در اروپا بود، به عنوان یکی از مهم‌ترین افرادی که در راستای پیشرفت‌های علمی کشور خود گام برداشته بود شناخته می‌شد.

وی ادامه داد: دوره‌های تاریخی هنر ایرانی که سهیلی در آثار خود به تصویر کشیده است، در حکم یک دایره‌المعارف جامع است. این فرد استثنایی معایبی هم داشت و آن اینکه خود و همکارانش را در تیتراژ فیلم معرفی نمی‌کرد. او تمام راش‌های استفاده نشده خود را به مرکز اسناد میراث فرهنگی تحویل داد که امروزه از اسناد تاریخی مهم به شمار می‌روند. مجموعه «مرمت آثار باستانی» امروزه بخشی از تاریخ معماری است.

در ادامه مظاهری‌پور درباره اهمیت گفتار متن در سینمای مستند نیز گفت: او در نوشتن متن بسیار دقیق بود و این کار را با حضور کارشناسان پیش می‌برد. او معتقد بود برخی از گفتار‌های متن مجموعه «معماری ایرانی» برای مخاطب حوصله سربر است و از من می‌خواست در آثارم رویه دیگری را پیش بگیرم. او عقیده داشت باید نریشن دارای وجهی قصه گو باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. میرفخرایی نیز تنها یک گوینده نبود بلکه فردی دانشمند، مولف و آشنا با علم بود.

مظاهری پور با اشاره به اینکه مستند «مرمت آثار باستانی» به صورت شانزده میلیمتری ساخته شده است، افزود: در زمانی که سهیلی با تلویزیون کار می‌کرد، نظام تهیه کنندگی وجود داشت و او نمی‌توانست راش‌ها را با خود داشته باشد و آنها بعد از قطع نگاتیو در آرشیو سازمان صدا و سیما نگه‌داری شدند او با هوشمندی بخشی از موارد فیزیکی باقی مانده از آثار خود را به سازمان میراث فرهنگی تقدیم کرد.

سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست

در ادامه این برنامه ارد عطارپور مستندساز شاخص سینمای ایران که از افراد نزدیک به حمید سهیلی به شمار می‌رفت درباره او گفت: سهیلی فردی بسیار متواضع بود و من کسی را مانند او در سینمای ایران ندیدم. او خود را سرباز سینما می‌دانست و اگر از او کمکی می‌خواستید امکان نداشت از انجام آن دریغ کند. حتی اگر در حوزه‌ای اطلاعات کافی نداشت به مطالعه می‌پرداخت و آن را در اختیار سوال شونده قرار می‌داد.
وی ادامه داد: خط تولید فیلم مستند درباره تاریخ معماری ایران، تحت تاثیر فعالیت‌های حمید سهیلی است و افراد دیگری نیز از او الگوبرداری کرده‌اند. سهیلی زمانی به ساخت آثار مرتبط با تاریخ ایران مبادرت ورزید که آن زمان این اتفاق در کانون توجه نبود.

عطارپور خاطرنشان کرد: او با پافشاری کار خود را پیش می‌برد چراکه علاقه زیادی به وطن خود داشت. فیلم «مرمت آثار باستانی» دارای دقت، جزئیات و دکوپاژی دقیق و برجسته است و توضیحات کاملی دارد. همچنین دارای پلان‌هایی بسته و تعلیقی جذاب است. این مجموعه به یونسکو عرضه شد و در آنجا به عنوان یک سند دیداری و شنیداری به ثبت رسید و افرادی در خارج از کشور نیز متوجه این گنجینه ارزشمند باقی مانده از او شدند.

وی بیان داشت: من در ماه‌های آخر عمر حمید سهیلی از او خواستم تا طرحی را برای ساخت ارائه دهد و جالب است تمام موضوعاتی را که در دست داشت درباره ایران بود.

برنامه «شب‌های مستند» با مشارکت انجمن صنفی تهیه‌کنندگان سینمای مستند در موزه سینما برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «مست عشق» و رکورد تازه در سینمای ایران / یک فیلم غیرکمدی به صدر جدول فروش روزانه رسید
  • «مست عشق» و یک رکورد تازه در سینمای ایران / یک فیلم غیرکمدی به صدر جدول فروش روزانه رسید
  • ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد
  • پرفروش‌ترین سینما‌های کشور در فروردین اعلام شد/ جمع کل؛ بیش از ۱۴۶ میلیارد و ۸۵۱ میلیون تومان
  • حمید سهیلی خود را سرباز سینما می‌دانست
  • روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
  • جنجالی که «نماوا» به پا کرد
  • ماجرای جنجالی که «نماوا» به پا کرد
  • سوپرایز میلاد کی مرام در اکران عمومی آسمان غرب + عکس و فیلم