در ایران مذاکره با آمریکا صرفا در اختیار دولتها نیست | آمریکا از اینکه گفتوگوها از «۱+۵» به «۱+۴» تبدیل شده احساس حقارت میکنند
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۴۹۹۱۱
به گزارش همشهری آنلاین روزنامه همشهری نوشت: مقامهای آمریکایی با وجود اذعان به شکست سیاست «فشار حداکثری» این کشور در قبال جمهوریاسلامی ایران، همچنان از لغو مؤثر تحریمها سر باز میزنند؛ موضوعی که روند روبهجلوی مذاکرات در وین را کند کرده است.
علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیتملی و سیاستخارجی مجلس در دورههای هفتم، هشتم، نهم و دهم مجلس معتقد است عمق استراتژیک جمهوریاسلامی ایران از تهدید تحریم، فرصتی ساخت که زمینهساز شکست سیاست فشارحداکثری ایالاتمتحده آمریکا شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ماههای اخیر مقامهای آمریکایی بارها به شکست سیاست «فشارحداکثری» علیه کشورمان اعتراف کردهاند. دلایل این شکست را در چه میبینید؟
این موضوع دلایل چندوجهی و راهبردی مختلفی دارد، اما معتقدم مهمترین علت شکست آمریکاییها در اتخاذ سیاست فشارحداکثری این است که آنها هنوز ظرفیتهای بالقوه و بالفعل موجود در جمهوریاسلامی را نشناختهاند و نمیخواهند بپذیرند که سرانجام اتخاذ سیاست فشار و تحریم علیه ایران، «شکست خفتبار» است. کشوری که دارای ۱۵همسایه است، عمق جغرافیایی و استراتژیک ویژهای دارد که کمتر کشوری در سطح دنیا از آن بهرهمند است و ازسوی دیگر، ایران از توانمندیهای ملی بالایی بهرهمند است که در بیاثر کردن فشارهای تحریمی نقش غیرقابل انکاری دارد. همچنین انسجام اسلامی و ملی موجود در کشور و رهبری حکیمانه انقلاب زمینهساز عبور ایران از گردنه سخت تحریمها و فشارهای غرب شده است. در واقع مجموعهای از توانمندیهای ملی موجود در ایران، کشورمان را عملا درمقابل فشارهای حداکثری آمریکا در دهههای گذشته مقاوم کرده است.
این درحالی است که در سالهای اخیر آمریکاییها از درک این واقعیت عاجز بودهاند که اعمال سیاستهایی از قبیل «فشار حداکثری» دیگر کارایی خود را از دست داده است و با توجه به سیاستهای هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران، تحریم از «تهدید» تبدیل به «فرصت» شدهاست. در واقع تحریمهای ظالمانه زمینهساز شکوفایی استعدادهای ملی شد و در عمل امروز ایران در جایگاهی قرار گرفته که بنا به اعتراف خود آمریکاییها، دیگر نمیتوان با اتخاذ سیاستهایی مانند فشار حداکثری، در مسیر افزایش قدرتملی کشورمان مانع ایجاد کرد.
دولت بایدن با وجود اعتراف به «شکست خفتبار» سیاست فشارحداکثری ترامپ علیه ایران، همچنان در برابر لغو مؤثر تحریمها مقاومت میکند و عملا درهمان مسیر گام برمیدارد. این تناقض چگونه قابل توضیح است؟
معتقدم بایدن در واقع برای حفظ حیثیت و آبروی سیاسی خود در مقابل جمهوریاسلامی ایران، تلاش میکند با محکوم کردن خروج این کشور از برجام در زمان ترامپ، راهی برای بازگشت آبرومندانه به توافق هستهای بیابد. در واقع آنها میکوشند درمقابل ایران بهاصطلاح کم نیاورند، اما موضوع اینجاست که دراین زمینه اهرم دیگری جز «تحریم» برای اعمال فشار بر ایران ندارند؛ اهرمی که عدمموفقیت آن به اثبات رسیده است. با وجود این ازسر ناچاری همچنان به آن دل بستهاند.
این درحالی است که آمریکا در مواجهه با برخی کشورهای قدرتمند مانند روسیه و چین نیز به همین ابزار ناکارآمد متوسل میشود. این موضوع نشاندهنده قدرت ایالاتمتحده نیست، بلکه دلیل محکمی بر ضعف این کشور است که سعی میکند با استفاده نامشروع از ابزارهایی مانند تحریم، کشورها را وادار به تبعیت از خود کند. بنابراین میتوان اینگونه تلقی کرد که با توجه به اینکه آمریکاییها امکان دیگری برای تحتفشار قرار دادن ایران ندارند، همچنان تلاش میکنند با استفاده از ابزار ناکارآمد تحریمها از یکسو به مدیریت افکارعمومی داخلی خود بپردازند و ازسوی دیگر همپیمانان منطقهای خود را اقناع کنند.
بنابراین میتوان گفت سیاست «فشار حداکثری» نهتنها موفق نبوده بلکه نتایج معکوس بههمراه داشته است؟
همینطور است. ما در داخل کشور از تهدید این تحریمها، فرصتی ساختیم که در خدمت توسعه بومی کشور قرار گرفت. باید درنظر داشت که در سایه همین تحریمها بود که ایران در حوزههای مختلف رشد چشمگیری را تجربه کرد. بهعنوان مثال میتوان به پیشرفتهای بهدست آمده در حوزه موشکی کشور اشاره کرد؛ با وجود تحریمهای حداکثری غرب بود که امروز جمهوریاسلامی ایران در بخش تسلیحات موشکی به قدرت برتر در منطقه تبدیل شده و جزو قدرتهای موشکی مهم در دنیا بهشمار میرود. در بسیاری دیگر از حوزهها نیز همینگونه بوده است؛ پیشرفتهای بهدست آمده در حوزههایی مانند نانوتکنولوژی و دانش هستهای زیرسایه سنگین تحریمها محقق شدهاست.
عملکرد دولت بایدن در قبال سیاست فشار و تحریم علیه کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم دولت بایدن دراین حوزه کارنامه مثبتی ندارد. آنها از یکسو از ترامپ بهدلیل خروج از توافق هستهای ۲۰۱۵انتقاد میکنند و معتقدند او زمینهساز بروز دردسرهای کنونی برای آمریکاییها دراین زمینه شدهاست و ازسوی دیگر نتوانستند جسارت به خرج دهند و برای لغو تحریمها اقدام کنند. بهنظرم اکنون هم دولت بایدن راهی جز بازگشت به تعهدهای خود در قبال ایران براساس توافق هستهای، پیشرو ندارد.
با توجه به شرایط کنونی حاکم بر مذاکرات وین، مذاکره مستقیم با آمریکا چه تأثیری در دستیابی به یک «توافق مثبت و پایدار» دارد؟
باید درنظر گرفت که ما در گذشته، در حوزه هستهای با آمریکاییها مذاکره مستقیم داشتهایم، اما به تعهدهای خود عمل نکردند و نشان دادند که نمیتوان به آنها اعتماد کرد. اکنون سؤال این است که چه تضمینی وجود دارد درصورت انجام مذاکره مستقیم، آمریکاییها به تعهدهای خود پایبند باشند؟ مشکل این است که آنها از اراده کافی در زمینه ارائه تضمین برای استمرار اجرای تعهدهای خود در قبال ایران ندارند و در مذاکرات اخیر هم اعلام کردهاند نمیتوانند اطمینان دهند که در دولت آینده این کشور چه رویکردی نسبت به ادامه اجرای تعهدهای هستهای آمریکا در قبال جمهوریاسلامی ایران اتخاذ میشود. این موضوع نشان میدهد آمریکاییها قابل اتکا و اعتماد نیستند که بتوان با آنها وارد مذاکره مستقیم شد. ازسوی دیگر باید به این نکته هم اشاره کرد که در جمهوریاسلامی ایران موضوعی مانند مذاکره با آمریکا صرفا در اختیار دولتها نیست و باید به رهنمودهای رهبرمعظمانقلاب دراین حوزه توجه شود.
آمریکاییها در شرایط کنونی از طرح موضوع مذاکره مستقیم با جمهوریاسلامی ایران در وین چه اهدافی را دنبال میکنند؟
در شرایط کنونی گفتوگوهای هستهای در وین، مذاکره مستقیم با ایران برای آمریکاییها جنبه حیثیتی پیدا کرده. آنها نسبت به اینکه در مذاکرات اجازه حضور ندارند و گفتوگوها از «۱+۵» به «۱+۴» تبدیل شده، احساس حقارت میکنند، چراکه جمهوریاسلامی ایران شرط کرده بود که آمریکا نباید در مذاکرات حضور داشته باشد، چراکه با توجه به خروج از برجام، اعتباری دراین زمینه برای آنها قائل نیست. این موضوع نوعی تحقیر برای آمریکاییها بهحساب میآید و تلاش میکنند از انزوای کنونیشان خارج شوند.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا مذاکرات وین هسته ای مذاکرات جمهوری اسلامی ایران مذاکره مستقیم فشار حداکثری تعهدهای خود آمریکایی ها سیاست فشار دولت بایدن ازسوی دیگر زمینه ساز تحریم ها هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۴۹۹۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای سیاست خارجی در ۱۴۰۳؛ ایران با کدام پروندههای مهم روبروست؟
آفتابنیوز :
با آغاز سال جدید شمسی مجموعهای از ابر چالشها در سیاست خارجی کشورمان پیشروی سیاستگذار کلان قرار گرفته است که هر نوع تصمیمسازی در دیپلماسی را معطوف به خود نموده است. خبرآنلاین به تشریح چهار ابر چالش سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۳ پرداخته است.
آغاز سال ۱۴۰۳ شمسی، ایران در برابر مسائلی در سیاست خارجی قرار گرفته که امتداد رویدادهای سال گذشته بوده و چالشهای پیش رو به سرعت بر تصمیم گیری تصمیم سازان اثرگذار است. اهمیت سال۱۴۰۳ از آن جهت است که در انطباق با سال جدید میلادی، در سایر نقاط جهان نیز تحولات مهمی در حال وقوع است که سیاست خارجی کشورمان را متاثر از خود خواهد کرد.
در ادامه به مهمترین اولویتهای پیش روی دولت سیزدهم میپردازیم تا چشم انداز دقیقتری از آنچه دیپلماسی ایران با آن مواجه خواهد شد داشته باشیم. چشم اندازی که انتظار میرود دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاشها و اقدامات گستردهای را جهت محقق کردن شعار سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» نیز انجام دهد.
جنگ غزه، یمن و روابط ایران و اسرائیل
با تشدید حملات متقابل حماس و اسرائیل، جنگ غزه به مرحلهای از تنش در خاورمیانه وارد شد که ایران و اسرائیل را بعد از حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، در برابر جنگ مستقیم قرار داده است. افزایش تنشها در دریای سرخ و تشدید حضور ائتلاف نظامی امریکا برای حمایت از اسرائیل، حوثیهای یمن را نیز برای پشتیبانی از مردم فلسطین به میدان آورده است. حضور ائتلاف امریکا در دریای سرخ به باور ناظران سیاسی تنها ضربآهنگ حملات حوثیها را کاهش داده و نتوانسته از کمیت و تعداد حملات بکاهد.
ازاینرو مسئله فلسطین مهمترین رخداد در سال ۱۴۰۳ است که ناظران سیاسی معتقدند تمام ابعاد سیاست خارجی ایران را متاثر از پیامدهای تقابل اسرائیل و محورمقاومت تحت تاثیر قرار خواهد داد. در چنین شرایطی حملات مستقیم اسرائیل به منافع ایران در خاورمیانه، با انگیزه خروج ایران از جنگ غیرمستقیم با اسرائیل و قراردادن کشورمان در جنگی مستقیم با اسرائیل، به راهبردی از سوی نتانیاهو تبدیل شده تا از این رهگذر، با خرید زمان تا انتخابات امریکا، امیدواری خود را برای بقا در کابینه اسرائیل افزایش دهد.
در چنین شرایطی مدیریت تنش در روابط خارجی مهمترین دستور کار دولت سیزدهم در سال جدید خواهد بود تا منافع ملی را در گذار از این رویداد حفظ کند. آنچه در این میان اهمیت دارد تعیین دورنما و راهبرد ایران در جنگ غزه در بازه زمانی تا انتخابات امریکا است تا هرگونه سیاست ورزی را حول محور سیاستهای از پیش تعریف شده برای حفظ منافع ملی ایران به پیش ببرد.
جنگ اوکراین و همکاری تسلیحاتی ایران و روسیه
همکاریهای دفاعی ایران و روسیه در سال گذشته به دستاویز غربیها تبدیل شد تا ایران را به پشتیبانی تسلیحاتی از روسیه در تأمین سلاح و مهمات جبهه روسی معرفی کنند. لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در برجام، این انگاره را در رسانههای غربی تقویت کرد که ایران با ارسال موشک و پهپاد به روسیه مشارکت دارد. در این راستا کشورهای اروپایی واکنش تندی در برابر ایران داشتند. در چنین شرایطی به نظر میرسد بیش از هر زمانی خطر تشدید تحریمهای جدید علیه ایران متأثر از شواهد، زیرا ثبات شدهای وجود دارد که ایران را در معرض اتهام حمایت تسلیحاتی از روسیه در جنگ با اوکراین قرار میدهد.
شواهدی که بعضاً مقامات روسیه نیز با مصاحبه یا اظهارنظرهای عجیب و تأیید دریافت موشک و پهپاد از ایران به آن دامن میزنند؛ بنابراین یکی از مهمترین چالشهای سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۳، سیاستگذاری کلان در برابر مسئله جنگ اوکراین خواهد بود تا هرگونه همکاری دفاعی ایران و روسیه را در چارچوب الزاماتی قرار دهد که منافع ملی ایران در اولویت قرار گیرد. در چنین شرایطی به نظر میرسد افشای عامدانه اطلاعات طبقه بندی شده از همکاریهای دفاعی دو کشور توسط غربیها، به چالش مهم ایران در سال جدید میلادی تبدیل خواهد شد تا بیش از پیش ایران را در تامین تسلیحات نیروهای مسلح روسیه محتاط کند.
سیاست همسایگی و توافقات شانگهای و بریکس
از آغاز دولت سیزدهم تلاش متمرکزی برای تقویت پیمانهای اقتصادی و دفاعی با کشورهای بلوک شرق صورت گرفت تا ایران بتواند هم در برابر تحریمهای امریکا از تابآوری بیشتری برخوردار شود و هم سیاست خارجی دولت در جهت تقویت اقتصاد بهکارگیری شود. ماحصل تلاش دولتهای قبلی در دولت سیزدهم به عضویت رسمی ایران در بریکس و شانگهای منجر شد.
اما دولت سیزدهم نتوانست همزمان با پیوندهای جدید اقتصادی در پیمانهای تجاری، بندهای تحریم را باز کند و همین عامل به پاشنه آشیلی تبدیل شد تا آنجا که در حال حاضر ظرفیتهای مورد انتظار ایران برای بهرهبرداری از تبادلات تجاری تحتتأثیر جنگ غزه، جنگ اوکراین و تشدید تحریمهای امریکا علیه ایران قرار گرفته است.
پازلی که بیش از هر زمانی متغیرهای اقتصادی کشورمان را متأثر از سیاست خارجی کرده است. ناظران سیاسی معتقدند کاهش تراز تجارت غیرنفتی ایران (یعنی بدون احتساب نفت خام، خدمات فنی و مهندسی و برق) به حدود منفی ۱۶.۸ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲ زنگ خطری است که نشان میدهد باید دولت سیزدهم به طور فعالانه موانع تبادل تجارت با کشورهای عضو این دو پیمان را مرتفع کند.
موانعی که یکسوی آن به سیاست خارجی این کشورها و مشخصاً روسیه و چین در برابر امریکا باز میگردد و سوی دیگر آن به سیاست خارجی ایران در برابر امریکا؛ بنابراین نوع بازی سه کشور ایران، چین و روسیه در برابر امریکا، این کشور را به مجموعهای از سیاستهای تحریمی وارد کرده تا زنجیره تحریمها مانع از سیاستورزی مستقل سه کشور در شرق شود. در چنین شرایطی تعیین راهکارهای عبور از موانعی که مانع از دستیابی ایران به مزیتهای شانگهای و بریکس میشود، در اولویت دولت سیزدهم قرار دارد.
برجام و مذاکره با امریکا
در واپسین روزهای باقیمانده به نوروز ۱۴۰۳، ایران و امریکا مذاکرات غیرمستقیم و محرمانهای در عمان داشته اند. روزنامه فایننشال تایمز این خبر را برای اولین بار منتشر کرد و گفت قرار بوده مرحله دوم مذاکرات در فوریه برگزار شود، اما به دلیل مذاکرات آتش بس غزه، به تعویق افتاد. این برای سومین بار در سال جاری شمسی است که ایران و امریکا درباره موضوعات مختلف مذاکرات غیرمستقیم برگزار میکنند.
ایران و امریکا قبل از این در مرداد و شهریور گذشته هم در دوحه قطر و واشنگتن، مذاکرات غیرمستقیم داشتند. اما به نظر میرسد مذاکرات انجام شده نه با ماهیت برجام بلکه حول مسائل منطقهای انجام شده است. سی ان ان به نقل از مقامات آمریکایی گفته بود توافق تبادل زندانیان بین واشنگتن و تهران با میانجیگری قطر دو سال و نیم به طول انجامید. در تیر ماه ۱۴۰۱ هم ایران و امریکا مذاکرات هستهای غیرمستقیم برای احیای برجام در دوحه قطر داشتند، اما علیرغم وعدههای رئیس جمهور در انتخابات۱۴۰۰، دولت نتوانست از ظرفیت برجام و قانون راهبردی رفع تحریمها برای کاهش اثرات تحریم بهره برداری کند.
چه آنکه تاکنون نیز گزارشی از دستاوردهای دولت در بهره برداری از قانون راهبردی رفع تحریمها که از سوی مجلس تصویب شده منتشر نشده است. از این رو مسئله برجام بیش از هر زمانی زیر سایه تنش در روابط ایران و امریکا قرار گرفته است. تنشی که حالا سه ضلع را تشکیل میدهد. جنگ غزه-جنگ اوکراین و دریای سرخ. این در حالی است که پیش بینی میشود در سال جدید، آژانس بین المللی انرژی اتمی نظارتهای شدیدتری را بر برنامه هستهای ایران اعمال کند تا کشورهای اروپایی بیش از هر زمانی به دلیل همکاریهای ایران و روسیه، فشار دیپلماتیک خود را از مسیر آژانس بر ایران اعمال نمایند.
منبع: خبرآنلاین