Web Analytics Made Easy - Statcounter

تابناک : عملیات بیت‌المقدس یکی از طولانی‌ترین نبردها در طول جنگ‌ تحمیلی به شمار می‌آید که با شرکت یگان‌های عمده از ظفرمندان ارتش، دلاورمردان بسیج و سپاه، سنگرسازان بی‌سنگر جهاد سازندگی و دیگر نیروهای مردمی از دهم اردیبهشت تا سوم خرداد انجام گرفت و سرانجام با همدلی، هماهنگی و انسجام رزمندگان اسلام و پشتیبانی خوب ملت به پیروزی رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیش از بیست ماه از آغاز جنگ تحمیلی استکبار علیه جمهوری اسلامی ایران می‌گذشت و شهر خرمشهر همچنان در چنگ ارتش عراق قرار داشت. عملیات فتح‌المبین در منطقه غرب دزفول و شوش به پایان رسیده و نتایج شگفت‌انگیز آن روح تازه‌ای در کالبد رزمندگان اسلام دمیده بود.

فرماندهان جنگ بر آن بودند تا فرصت ابتکار عمل از دشمن گرفته شود، به ویژه آنکه فصل گرمای طاقت‌فرسای جنوب کشور در راه بود، لذا آزادسازی مناطق خرمشهر، شلمچه، هویزه و بخش‌های دیگر طرح‌ریزی شد. البته دشمن در غرب رودخانه کارون که در خرمشهر جاری است، استحکامات و موانع احداث و ۳۶ هزار نفر از نیرو‌های خود را در خطوط پدافندی پیچیده‌ای متمرکز و مستقر کرده بود. گذر از چنین خط به یک معجزه شبیه بود. چنان که امام خمینی (ره) به محض آزاد شدن خرمشهر فرمودند: خرمشهر را خدا آزاد کرد.

مقدمات و طرح عملیات، به منظور رویارویی با مشکلات، از جمله آب گرفتگی‌های غیر طبیعی و پیچیدگی مواضع و حجم ادوات زرهی و نیرو‌های پیاده دشمن، برای انجام چهار مرحله عملیات تهاجمی در منطقه‌ای به وسعت شش هزار کیلومتر مربع، آماده سازی شد.

ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ /۲/ ۱۳۶۱ نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران تحت امر قرارگاه مشترک کربلا (سپاه و ارتش) و ۳ قرارگاه عملیاتی (قرارگاه قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالی کرخه کور، قرارگاه فتح در منطقه دارخوین و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر) حمله سراسری خود را به منظور آزادسازی خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن تا مرز بین المللی، با رمز یا علی بن ابی طالب (علیه السلام) آغاز کردند.

بنا به اعلام سال‌نمای دفاع مقدس، در تاریخ ۳/۳/ ۱۳۶۱ خرمشهر که با ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن سقوط کرده بود، پس از ۵۷۵ روز اشغال و ویران شدن خانه‌ها و اماکن عمومی و دولتی، در کمتر از ۲۵ روز آزاد شد. بازتاب این پیروزی شگرف تا مدت‌ها در رسانه‌های جهان در صدر تمام اخبار و گزارش‌ها بود.

فتح خرمشهر به منزله بزرگترین پیروزی نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی در جریان جنگ تحمیلی و مهلک‌ترین ضربه به دشمن تلقی شد.

نتایج عملیات عبارتند از؛ آزادی خرمشهرو شهر هویزه - آزاد سازی جاده مهم و مواصلاتی اهواز – خرمشهرو سوسنگرد – هویزه - آزاد سازی ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی و ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از مناطق اشغالی - بیش از ۱۶۵۰۰ تن از نیرو‌های دشمن کشته و زخمی و 19 هزار نفر نیز اسیر شدند. - خارج شدن شهر‌های اهواز، حمیدیه و سوسنگردو بخش وسیعی از جنوب ایران از زیر آتش توپخانه دشمن - تصرف پادگان حمید، منطقه جفیر و حسینیه و ۱۲ پاسگاه مرزی تجهیزات و جنگ افزار‌های منهدم شده دشمن عبارتند از: - ۲۸۵ دستگاه تانک و نفربر - ده‌ها انبار مهمات - ۴۰ فروند هواپیما - ۲ فروند هلیکوپتر - چندین دستگاه ماشین آلات مهندسی - ۵۰۰ دستگاه خودرو - ده‌ها قبضه توپ سنگین و سبک - مقدار قابل توجهی سلاح‌های سبک و سنگین غنایم به دست آمده از دشمن عبارتند از: - ۱۰۵ دستگاه تانک و نفربر - ده‌ها انبار مهمات - ۹۵۰۰۰ عدد انواع مین - صد‌ها دستگاه خودرو سبک و سنگین - تعداد قابل توجهی ماشین آلات مهندسی - ۱۸ قبضه توپ ۱۳۰ میلیمتری - هزاران قبضه سلاح انفرادی.

این عملیات در چهار دوره زمانی ادامه داشت که در مرحله اول محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیرو‌ها به سختی امکان‌پذیر بود و در این میان تنها تیپ‌های ۴۳ بیت المقدس و ۴۱ ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقه‌ای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان سرپل تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگان‌ها باعث شده بود که فشار شدید دشمن بر آن‌ها وارد شود.

در محور قرارگاه فتح، یگان‌های خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز - خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود باتلاق در کنار جاده اهواز - خرمشهر و همچنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیرو‌های این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند.

الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنه‌ها همچنان باقی بود تا این که سرانجام پس از ۵ روز، جاده اهواز - خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تثبیت و کلیه رخنه‌ها ترمیم شد.

در مرحله دوم نیز آزادسازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاه‌های فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف سرپل در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.

عملیات در این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۶ اردیبهشت ماه سال ۶۱ آغاز شد. نیرو‌های قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگان‌های قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشار‌های دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند.

دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیرو‌های ایران به طرف مرز، لشکر‌های ۵ و ۶ خود را به عقب کشاند. به نظر می‌رسید این عقب نشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکر‌ها و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.

در پی این عقب نشینی که از ساعات اولیه روز ۱۸ اردیبشهت ماه ۶۱ آغاز شده بود، نیرو‌های قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیرو‌های دشمن، تعدادی از آن‌ها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز - خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقه‌ای که توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.

در مرحله سوم نیز قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیرو‌های عمل کننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۶۱ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندی اش، نیرو‌های خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگان‌ها داده شود. همچنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.

مرحله چهارم عملیات نیز در در ساعت ۲۲:۳۰ اول خرداد ۱۳۶۱ با هدف تلاش برای آزادی سازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیرو‌های عراقی دچار وحشت و سرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگان‌های دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگان‌های دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲ هزار و ۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگان‌هایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند.

با وجود حضور گسترده هواپیما‌های عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگان‌های رزمنده، در صحنه عملیات بیت المقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقی‌ها بر روی اروندرود و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزنده‌ای در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیرو‌ها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نیرو‌های عراقی پاک گردانند و در سه بامداد روز سوم خرداد واحد‌هایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند.

از طرف دیگر جمعی از نیرو‌های عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایق‌ها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آن‌ها غرق شدند.

نیرو‌های عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه ۳ بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه - خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقب نشینی کردند.

در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیرو‌های عراقی در شمال نهر خین جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد.

در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیرو‌های متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحد‌های عراقی گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت ۲ بعد از ظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران برفراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از ۳۵ روز پایداری و مقاومت در ۴ آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) اسارت، بار دیگر به آغوش گرم میهن اسلامی بازگشت و پیکره پاک آن از لوث وجود متجاوزان تطهیر گردید.

رزمندگان اسلام در اولین اقدام خود پس از آزادسازی شهر، نماز شکر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه کردند. خبر آزادسازی خرمشهر به سرعت در همه جا طنین افکند و ملت ایران اسلامی را که مدت‌ها در آرزوی شنیدن چنین خبر مسرت بخشی بودند، غرق در شادی و سرور کرد. مردم به خیابان‌ها ریختند و با پخش شیرینی به جشن و شادی پرداختند.

در پایان آن روز امت شهید پرور ایران با حضور در مساجد، نماز شکر به جای آورده و با فرا رسیدن شب به یمن پیروزی حق بر باطل بر پشت بام‌ها ندای الله اکبر سردادند.

تبعات داخلی و خارجی عملیات بیت‌المقدس به روایت محسن رضایی   درادامه بخشی از سخنان محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس پیرامون عملیات بیت‌المقدس را می‌خوانید:

عملیات بیت‌المقدس در شرایطی از تاریخ جنگ آغاز شد که زمینه‌های مناسبی به دنبال عملیات «ثامن‌الائمه» و «فتح‌المبین» در جهت اثبات شکست‌پذیری دشمن و بیان قدرت عظیم معنوی و رزمی نیروهای اسلام پیدا شده بود؛ اما عده‌ای بودند که در شک و ابهام به سر می‌بردند و این نتیجه‌گیری نه‌تنها در داخل کشور، بلکه در خارج از کشور هم زود می‌دانستند. تمام چشم‌ها به عملیات بعدی دوخته شده بود. همه می‌گفتند اگر ایران بتواند بعد از عملیات فتح‌المبین یک کار دیگری انجام دهد، آن موقع می‌توان در مورد توان نظامی ایران قضاوت کرد و سپس تشخیص داد که آیا عراق توان دفاع دارد یا خیر؟

و حتی بر عکس شاید بعد از مدتی عراق حمله می‌کند و دزفول را مجدداً می‌گیرد؛ یک سری زمینه‌های سیاسی، روانی و روحی در داخل و خارج کشور ایجاد شده بود و همه بیانگر این بود که باید ضربه سهمگین‌تر دیگری را وارد کرد. قاعدتاً مسائل اقتصادی، سیاست خارجی و دیگر مسائل منطقه‌ای دو کشور ایران و عراق همه منوط شده بود به این‌که آیا ایران قادر است ضربه کاری دیگری را وارد کند تا موازنه قوای ایران و عراق روشن بشود. اگر این ضربه وارد نمی‌شد، بدون شک دنیا این‌‌طور تحلیل می‌کرد که این اتفاقاتی بوده که رخ داده است و عراق می‌تواند بعد از مدتی دوباره دزفول را بگیرد و اگر این ضربه انجام می‌شد، ما از تمام عملیات گذشته نتیجه می‌گرفتیم.

فتح خرمشهر نتیجه کامل نبرد دو ساله ما بود. با این فتح، مرحله اول جنگ با موفقیت تمام شد. ما با فتح خرمشهر دشمن را به مرزها برگرداندیم.

از دیدگاه دیگری که می‌شود وضعیت را بررسی کرد، نحوه تصمیم‌گیری است. بعد از عملیات ثامن‌الائمه، سپاه و ارتش با فرماندهی مشترکی که داشتند به 12 طرح عملیاتی رسیدند و این 12 طرح عملیات را در شورای عالی دفاع به تصویب رساندند و برای اجرای آن شروع به عملیات کردند، که آزادی بستان اولیه آن‌ها بود. عملیات چهارم به آزادسازی خرمشهر انجامید. ما حادثه بسیار مهمی در عملیات فتح‌المبین داشتیم، شاید این را بتوان به عنوان یک خاطره هم بیان کرد.

در عملیات فتح‌المبین ما با یک مشکلی مواجه شدیم شبی را که ما برای عملیات فتح‌المبین تعیین کرده بودیم. بعضی از نیروهایمان پای کار نرسیده بودند و در ضمن در آن شب، ما روشنایی مهتاب را در حداقل داشتیم. از طرف دیگر دشمن از چند روز قبل حملات خودش را در آن جبهه علیه ما شروع کرده بود و به همین خاطر دچار مشکل شده بود.

اگر با توجه به ضعف روشنایی، کارمان را به موقع انجام می‌دادیم، بعضی از نیروها به پای کار نمی‌رسیدند، و اگر دیرتر شروع می‌کردیم با توجه به حملاتی که دشمن در قسمت شمالی انجام می‌داد احتمال به بن‌بست رسیدن عملیات فتح‌المبین بود، لذا در آن‌جا یک بحث خیلی جدی مطرح شده حتی ما به جهت مشورت و گرفتن رهنمود به تهران آمدیم و به محضر حضرت امام رسیدیم، تا بلکه همان شب عملیات شروع بشود، پس از مشورت قرار شد ما مطالعه بیشتری کنیم و به همین خاطر 24 ساعت عملیات به تأخیر افتاد.

سرانجام ضمن این‌که تصمیم گرفتیم عملیات بکنیم، برای این‌که دلمان قدری مطمئن‌تر شود و قوت بیشتری بگیریم به قرآن مجید تفال زدیم و از خداوند متعال طلب خیر کردیم: «آیات سوره فتح آمد». بعد از این آیات بود که ما اسم فتح را برای این عملیات اختیار کردیم. و آیه این بود: لقد رضی الله عن المؤمنین... (فتح ـ 18). «به درستی که خداوند متعال خشنود گشت از مؤمنینی که با رسولش بیعت و پیمان بستند... و بعد می‌فرمود ما به زودی فتح قریبی را به شما عنایت خواهیم کرد. اما نکته مهم در آن آیه، این بود که بعد از این فتح، فتح و پیروزی بسیار بزرگتری برای شما حاصل خواهد شد به طوری که غنایم آن را شمارش نتوانید کرد.

در آن‌جا جرقه عملیات بیت‌المقدس زده شد. با پیام و نوید امید بخشی که ما در این آیات داشتیم یقین پیدا کردیم که ما در بیت‌المقدس هم موفقیم و نباید زمان را از دست بدهیم. تقریباً چهلم عملیات فتح‌المبین بود که عملیات بیت‌المقدس آغاز شد، زمان خیلی کوتاه و کم، اما با یک نیروی بسیار عظیمی که فراهم شده بود. رزمندگان اسلام حمله کردند و الحمدالله خرمشهر آزاد شد.

عوامل پیروزی در عملیات بیت المقدس

سوابق نشان می‌دهد که جز عنایت و خواست خداوند متعال عامل دیگری نمی‌توانست فرماندهان ما را به طراحی این عملیات رهنمون کند.

عامل دوم، تجاربی بود که ما در عملیات «فتح‌المبین» و «ثامن‌الائمه» و «طریق القدس» کسب کرده بودیم، چکیده تمامی تجارب را در بیت‌المقدس به کار گرفتیم. ما تا آغاز عملیات بیت‌المقدس، بیش از 40 جلسه در سطح فرماندهان داشتیم.

عامل سوم ضرباتی بود که قبل از بیت‌المقدس به پیکر دشمن وارد شده بود و دشمن در یک حالت به هم پاشیدگی آرایش نظامی به سر داشت. چون دشمن جبهه آبادان را از دست داده بود. طولی نکشید که جبهه بستان و بعد جبهه دزفول را از دست داد، تمامی این حمله‌ها چون با فاصله زمانی منطقی و پی‌درپی انجام می‌شد، در حقیقت زمینه‌ساز آزادی خرمشهر شد. عده‌ای معتقد بودند که اول باید به سوی خرمشهر و سپس به سمت فتح‌المبین برویم، اما همان موقع هم این استنباط می‌شد که ما برای نبرد نهایی در خرمشهر، احتیاج به زمینه‌سازی نظامی بیشتری داریم و واقعاً شکست دشمن در فتح‌المبین بود. به طوری که جبهه عماره عراق هم به خطر افتاد و بعثی‌ها تعداد زیادی از نیروهایشان را از خرمشهر به فکه آوردند و روبروی عماره گذاشتند تا از ادامه فتح‌المبین جلوگیری کنند. همه این ضربات و فشارهای ما عامل دیگری بود که باعث این موفقیت شد.

نکته چهارم، ابتکاراتی بود که در طرح بیت‌المقدس به کار گرفتیم، ما از جایی به دشمن حمله کردیم که اصلاً دشمن انتظار ورود ما را از آن‌جا نداشت. دشمن بیشترین آمادگی را روبروی جبهه اهواز به کار گرفته بود. حال این‌که ما رفتیم و از قسمت آبادان حمله کردیم. بعضی از طرح‌های پیشنهادی این بود که ما به خاطر جاده آسفالته اهواز - خرمشهر از این‌جا حرکت کنیم و درست هم می‌گفتند، چون جاده‌ای بود که تمام امکانات از آن‌جا می‌آمد. ولی ابتکار عملی فرماندهان باعث شد که ما از جایی به دشمن حمله کردیم که به هیچ وجه انتظار آن را نداشت.

از این رو نیروی بسیار عظیمی را از جایی عبور دادیم که دشمن برای آن جبهه آماده نبود. نیروها از رودخانه کارون عبور کردند. سپس جبهه اهواز را ما از پشت شکستیم. دشمنی که روبروی اهواز مقاومت می‌کرد، چون پشت خودش را در تهدید و خطر دید، عقب‌نشینی کرد و راه جبهه اهواز هم باز شد و نیروهای خودی را در قسمت کوشک و پادگان حمید به هم الحاق کردند.

عامل پنجم، که خیلی هم مهم بود وحدت بین ارتش و سپاه و هماهنگی بسیار خوب آنان بود.

خرمشهر تقریباً دنیا را به این نتیجه رساند که ایران از طریق نظامی شکست نمی‌خورد، حتی دنیا از احتمال سقوط بصره به لرزه افتاد، به همین خاطر این را به طور قطع پذیرفت که دیگر ایران از طریق نظامی شکست نمی‌خورد. عملیات آزادی خرمشهر به طور کلی وضعیت جنگ را به مرحله جدیدی کشاند.

دنیا پذیرفت که ایران کشور با ثباتی است و از نظر نظامی در کوتاه مدت آن‌ها نمی‌توانند اقدام مهمی علیه ایران سازماندهی کنند، لذا بسیاری از کشورها به فکر تجدید رابطه با ایران افتادند. آن‌هایی که مردد بودند، مطمئن شدند که الان موقع تردید نیست، ایران دارای ثبات است بایستی تا دیر نشده است رابطه را برقرار کرد. خلاصه آن‌که بدون شک عملیات خرمشهر نقطه عطف سیاسی بود و موضع‌گیری‌های دنیا را نسبت به ما عوض کرد و به چیز جدیدی رساند.

بیشترین عاملی که در جهت‌گیری‌های سیاسی دنیا تأثیر داشت بعد از عملیات فاو به وجود آمد. خرمشهر نقطه آغاز بود. یعنی دنیا در فتح خرمشهر متوجه شد که ایران شکست نظامی نمی‌خورد. اما امیدوار بودند که ما را شکست سیاسی بدهند، چون به هر حال درست بود که ما از نظر نظامی به مرزها رسیده بودیم. هیچ قراردادی و هیچ نقطه‌ای و یا قطع‌نامه‌ای که یک وضعیت سیاسی و حدود ما را مشخص کند، وجود نداشت و کسی زیر بار نمی‌رفت. دنیا فقط این را پذیرفته بود که ما از نظر نظامی به مرزها رسیده‌ایم، اما آن‌ها چون به دنبال توطئه‌های سیاسی بودند، حاضر نبودند با ما صحبت کنند.

اما پس از عملیات فاو که عبور جدی ما از مرزهای بین‌المللی و نفوذ به داخل خاک عراق بود، دنیا به انفعال افتاد و به جای این‌که فکر بازگشت ایران را بکند، به دفاع از بغداد فکر کرد و در این راه حاضر به پرداختن امتیازاتی به ما بود.

منبع: تابناک

کلیدواژه: ماه رمضان کفاره روزه فطریه نادر طالب زاده دعای روز بیست و هشتم رمضان روز ملی خلیج فارس دفاع مقدس جنگ تحمیلی محسن رضایی آزادسازی خرمشهر عملیات بیت المقدس ماه رمضان کفاره روزه فطریه نادر طالب زاده دعای روز بیست و هشتم رمضان روز ملی خلیج فارس عملیات بیت المقدس عملیات فتح المبین آزادسازی خرمشهر رزمندگان اسلام نیرو های عراقی جمهوری اسلامی بیت المقدس همین خاطر سازی خرمشهر قرارگاه نصر قرارگاه فتح قرارگاه قدس تصمیم گرفت جاده اهواز فتح خرمشهر عقب نشینی سوم خرداد منطقه ای کرخه کور نیرو ها یگان ها آغاز شد آزاد شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۰۳۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناشنیده‌هایی از ۳۴ روز مقاومت جانانه تکاوران ارتش در خرمشهر /اگر سلاح داشتیم، شهر سقوط نمی‌کرد

جواد مرشدی: از سال ۱۲۹۹ تاکنون، بیش از یک قرن است که روز ارتش در ایران گرامی داشته می شود ، پس از پیروزی انقلاب هم امام (ره)۲۹ فروردین را بنام روز ارتش نامگذاری کردند تا ضمن ارایه کارنامه ارتش، افکارعمومی و کارشناسان هم مناسبت و مجالی برای گرامیداشت این فرزندان دلیر میهن داشته باشند، ارتشی که با وجود همه تغییر و تحولات سال های نخستین پس از پیروزی انقلاب ۵۷، شجاعانه به میدان مبارزه با ارتش آماده و تا بن دندان مسلح عراق شتافت و تاثیری انکارناپذیر در متوقف ساختن متجاوزان عراقی داشت.

ناخدا یکم هوشنگ صمدی که اعزام پیش از انقلاب او به انگلیس برای گذراندن دوره‌ای عالی، همزمان با حضور صدام در همان مرکز لندن برای سپری کردن دوره اطلاعاتی بوده، در گفت و گویی صمیمانه با خبرآنلاین، روایتی دست اول، جذاب و کمتر شنیده‌شده از آغازین روزهای دفاع مقدس را مرور کرد که با هم می خوانیم:

مشروح این گفت و گو را بخوانید:

***

شما قبلا فرمانده گردان تکاور دریایی بوشهر بوده اید، امروز هم روز ارتش است ،لطفا از نقش ارتش در دوران دفاع مقدس برایمان بگویید.

ضمن تبریک این روز به همه همرزمان ارتشی بعنوان یک ارتشی می گویم ارتش در جنگ ۸ ساله تحمیلی نقش اصلی و موثر را داشت. در یکم مهر ۱۳۵۹ سپاه و بسیج آنچنان سازمانی نداشتند و ارتش بود که با همه مشکلاتی که در دوران انقلاب به سرش آمده بود و معاندین ،جاسوسان و بدخواهان صحبت انحلال ارتش را می کردند و با صدور بخشنامه های مختلف خواسته و ناخواسته برای تضعیف ارتش تلاش می کردند اما ارتش، روز ۳۱ شهریور مردانه در جلوی دشمن ظاهر شد.ما وجود دشمن و احتمال جنگ را از خرداد ۵۸ به مسئولین اطلاع می دادیم ،من خودم فرمانده گردان تکاروران در جبهه جنوب و خوزستان بودم واز خرداد ۵۸ چهار واحد در آنجا داشتم که روزانه به ما اطلاعات می دادند که دشمن دارد چکار می کند و در چه وضعیتی است و ما این را به نیروی دریایی انتقال می دادیم و نیروی دریایی به ارتش و ارتش به مسئولین می داد ولی مسئولین قبول نمی کردند و می گفتند بیشنر مردم عراق شیعه هستند و انقلاب را به ما تبریک گفته اند و به ما حمله نمی کنند و این برای ما بسیار سنگین تمام می شد که چرا آنها وظیفه سازمانی ارتش را نمی دانند آنقدر برای تضعیف ارتش کار می کنند؟ برخلاف همه این فشارها و تنگناها، ارتش از روز ۳۱ شهریور وارد عمل شد و کار را به جایی رساند که به فاصله یک هفته یغنی هفتم مهر صدام پیشنهاد مذاکره کرد. هدف صدام این بود که یکم مهر، خرمشهر را بگیرد ،سوم مهر، خوزستان و نهایتا، هفتم مهر در میدان آزادی تهران و در جمع رسانه های خارجی، گفت و گوی پیروزی را برگزار کند.

چرا صدام به فاصله هفت روز پس از آغا تجاوز به خاک ایران، مصلحت را در ارایه پیشنهاد مذاکره دید ؟

به علت مقاومت ارتش ، پیشروی را دور از دسترس می دید. این درحالی است که ارتش در آن زمان فرماندهان اصلی و رده بالای خود را از دست داده بود، سپهبد،سرلشگر،سرتیپ و ارتشبد نداشتیم و همه حذف شده بودند و حداکثر، فرماندهان میانی، مانده بودند.آن زمان در پی تلاش و فشار برخی نمایندگان مجلس، سیزده هزار افسر ارشد ارتش را پاکسازی کردند و در سطوح بالای فرماندهی ارتش، کسی نمانده بود. من پنجم مهر رفتم ۵ عراده تانک چیفتن از لشگر ۹۲ زرهی اهواز بگیرم و دنبال فرمانده گردان تانک گشتم ، نهایتا، یک سروان مخابرات را پیدا کردم و ایشان گفت من فرمانده هستم ،گفتم جناب سروان رسته شما مخابرات است وسروان مخابرات اگر خیلی خیلی زرنگ باشد می تواند یک گردان مخابرات را اداره کند نه گردان تانک چیفتن را! گردان تانک را افسر زرهی با درجه سرهنگ دومی باید اداره کند .این وضعیتی بود که در ابتدای جنگ برای ما پیش آمده بود و ارتش با این همه مشکلات توانست در روز هفتم دشمن را متوقف و به زانو در آوَرَد . فاصله شلمچه تا خرمشهر ۵/۱۶کیلومتر بود و دشمن می توانست یک ساعته به خرمشهر برسد ولی با مقاومت شجاعانه ارتش ، روز هفتم، هنوز نتوانتسته بود از پُل نو که بین شلمچه و خرمشهر است ، عبور کند. .شهید صفری افسر تکاور تیربارچی محافظ پل نو اجازه نمی داد پرنده ای هم از این پل عبور بکند، چه رسد به نظامیان دشمن. و مسیر دیگری نیز برای عبور تانک ها و نفربرهای عراقی غیر از این پل وجود نداشت.ارتش با همه مشکلات مردانه ایستادگی کرد ما رزمندگان آن زمان ارتش افتخار می کنیم که در طول ۸ سال دفاع ، مهم ترین وظیفه سازمانی خود، یعنی حفظ مرزهای کشور را به حوبی انجام دادیم.

بر این اساس ارتش در حفظ مرزها نقش بسزایی داشته است.

بله ارتش نقش کاملی داشت،ما در سه جبهه می جنگیدیم،جبهه شمالی،جبهه میانی و جبهه جنوبی که من درجبهه جنوبی و خوزستان بودم . گردان تکاوران ماموریت زمینی ندارد و ماموریت سازمانی و اصلی این گردان حفظ سواحل ،سکوهای نفتی و جزایر است و ما در خرمشهر با دشمن جنگیدیم و ۳۴ روز در برابر دشمنی که می خواست روز اول خرمشهر را تصرف کند مقاومت کردیم.

گردان تحت امر شما شامل چند تکاور بود و با چه تعداد نیرویی این مقاومت را انجام دادید؟

من ۸۰۰ تا ۹۰۰ نقر تکاور داشتم که همگی افسر و درجه دار بودند ، ما سرباز نداشتیم.

نبروهای مردمی هم شما را همراهی می کردند؟

بله، نیروهای مردمی از اقشار مختلف هم شاید ۴۰۰ نفر با ما همراه بودند.ما توانستیم با این تعداد نیرو در مقابل دو لشکر زرهی و مکانیزه ارتش عراق با چند گردان گارد ریاست جمهوری و چند گردان جیش الشعبی مثل بسیج ما، مقاومت کنیم.ارتشی ها مردانه در برابر دشمن ایستادگی کردند و همان مدافعین خرمشهر که من همیشه از آنها یاد می کنم از اقشار کشور بودند مردانه جان برکف ایستادند و الان اسمی از آنها برده نمی شود .

چرا اسامی این غیورمردان برده نمی شود؟

نمی دانم ،ببینید امروز روز ارتش است و در اصل روز نیروی زمینی نیز می باشد ولی در رادیو و تلوزیون چه برنامه ای می بینید؟ رسانه ملی چه برنامه ای برای امروز دارد .اینها را ببینید و بعد بپرسید چرا اسامی آن دلاورمردان برده نمی شود؟

گویا، شما در ابتدای جنگ بازنشسته شده بودید و به میل خود تان وارد جنگ شدید ...

بله من دو ماه بود که بازنشست شده بودم ولی چون هنوز نفر بعدی نیامده بود واحد را تحویل بگیرد من مشغول خدمت بودم. زمانی که جنگ آغاز شد من تسویه حساب هم کرده بودم و فرمانده به من گفت تسویه حساب شما روز میز من است می خواهی بروی یا بمانی؟ گفتم نخیر ناخدا رزمجو من با واحدم می روم خرمشهر،دشمن وارد خانه ما شده و غیرت ما قبول نمی کند. من اجازه نمی دهم تا زمانی که زنده هستم دشمن خاک کشور من را زیر پا داشته باشد.شعار من این است : دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد، تکاور می گوید می جنگم جان می دهم ،خون می دهم ولی یک وجب از خاک کشور به دشمن نمی دهم.

امروز علاوه بر روز ارتش سالگرد غرق شدن ناوشکن سهند و حمله به ناوشکن سبلان و ناوچه جوشن در سال ۱۳۶۷ از سوی آمریکا هم هست، ،شما در این نبرد شرکت داشتید؟

نه من مشارکت نداشتم ولی جالب این است که اسمی از رزمندگان این ناوشکن ها هم برده نمی شود! فرماندهان اینها الان کجا هستند؟ آیا رادیو و تلویزیون اسمی از این سه ناو برده است؟ اینها در مقابل ارتش آمریکا ایستادند چرا اسمی از آنها برده نمی شود .من می خواهم بگویم رادیو تلویزیون برای ما ارتشی ها کار نمی کند، دوست ندارند، جانفشانی های دلاوران ارتش را بازتاب بدهند. بارها در شبکه های مختلف گفته ام شما رادیو تلویزیون ملی نیستید، میلی هستید و با هیچ وقت با ما جور نیستید. شهدای ما از شما شاکی هستند،حق شهدای ما را از بین برده اید.تا حالا کِی اسمی از شهید مرادی فرمانده گردان ۱۰۶ برده شده؟ شهیدی که ترکش سرش را از بدنش جدا کرد و در جلوی چشم من بدون سر در جاده اهواز می دوید و افتاد زمین و وقتی وی را در آغوش گرفتم در بغل من شهید شد.کجا هستند ۱۰۳ نفری که در ۳۴ روز مقاومت در خرمشهر از گردان تکاوران شهید دادیم.کجا هستند ۲۹۳ نفر جانباز از ده درصد تا ۹۳ درصد ،امیر سیاری هم تکاوری است که در همان ۳۴ روز ۷۵ درصد جانباز شدند.

شما پیشرفت ها و دستاوردهای ارتش را چگونه می بینید؟

من الان بازنشسته هستم و الان در ارتش نیستم و اطلاعاتی ندارم.

درست ،ولی به هر حال اخبار را که رصد می کنید. بنابر همین اخبار دستاوردهای ارتش را چگونه ارزیابی می کنید؟

آنچه که از دور می شنوم انشاالله خوب است.

تاثیر حضور نیروی دریایی ارتش را در آبهای بین المللی را چگونه می بینید؟

الان نیروی دریایی خیلی خوب است و اصلا قابل مقایسه با آن زمان نیست،حتی واحد خودم. دنبال یک قبضه توپ ۱۰۵ یا ۱۵۵ می دویدم و گیر نمی آوردم ولی الحمدالله الان تیپ های تفنگداران و تکاروران ما آتشبار دارند .بعضی وقت ها که به جاسک و چابهار می روم و این پیشرفت ها را می بینم لذت می برم.حتی یک بار لوله یک توپ را بغل کردم و گریه کردم و فرمانده وقت آمد و گفت چرا گریه می کنید گفتم خوشحالم که شما این سلاح دارید واز خوشحالی گریه می کنم ،شما این را دارید و من در زمان جنگ این را نداشتم که اگر داشتم خرمشهر سقوط نمی کرد.

۲۱۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896415

دیگر خبرها

  • داستان ۳۴ روز مقاومت در خرمشهر؛ اگر سلاح داشتیم، شهر سقوط نمی‌کرد
  • ناشنیده‌هایی از ۳۴ روز مقاومت جانانه تکاوران ارتش در خرمشهر /اگر سلاح داشتیم، شهر سقوط نمی‌کرد
  • ناخدا یکم صمدی در گفت و گو با «خبرآنلاین» روایت کرد
  • قدرت نیروهای مسلح کشور ، اجازه جولان به دشمن نمی دهد
  • نیرو‌های مسلح ما بزرگترین عملیات پهپادی دنیا را رقم زدند
  • آغاز مراسم رژه گرامی داشت سالروز ارتش در بندرعباس
  • تأخیر در اکران «مست عشق»/ دوری شمس و مولانا از پرده نقره‌ای طولانی شد
  • نکته مهمی که امام به هنگام عملیات طریق‌القدس بر آن تاکید کردند چه بود؟
  • دیدار فرماندهان یگان‌های قرارگاه منطقه‌ای جنوب شرق ارتش با نماینده ولی فقیه در کرمان
  • لزوم حفظ دستاوردهای عملیات موفق سپاه در مقابل عملیات روانی دشمن