کمکاریهای نظام فرهنگی کشور به دانشگاههای آسیبهای غیرقابل اغماض وارد کرده است
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۲۴۳۲۶
در بیانیه پایانی نشست معاونان فرهنگی دانشگاهها تاکید شد: کمکاریهای نظام فرهنگی کشور به دانشگاههای آسیبهای غیرقابل اغماض وارد کرده است.
به گزارش خبرنگار استانهای خبرگزاری دانشجو، نشست معاونان فرهنگی اجتماعی دانشگاههای سراسر کشور با انتشار بیانیهای به کار خود پایان داد.
در این بیانیه آمده است:
شرکت کنندگان در این نشست با تجدید میثاق با آرمانهای حضرت امام خمینی (ره) و بیعت مجدد با رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنهای حفظه الله و تأکید بر پیگیری مجدانه برنامههای دولت مردمی و خدمتگزار در عرصه آموزش عالی کشور و ضمن استقبال از روند حضوری شدن دانشگاهها و بازگشت شور و شعف بین دانشجویان، پس از بحث و بررسی در برنامهها و کمیسیونهای پیش بینی شده و استماع نقطه نظرات کارشناسی حاضران، در مورد فعالیتهای فرهنگی اجتماعی دانشگاهها در دوران پسا کرونا، بر موارد ذیل تأکید کردند:
۱- همه گیری کرونا موجبات تغییرات عمیقی در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گردیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- دانشگاههای ایران، در کنار پیشرفتهای علمی و فرهنگی چشمگیر خود، با آسیبهای غیرقابل اغماضی در عرصههای فرهنگی و اجتماعی مواجه اند که بخشی از آن، منبعث از کژکارکردیهای نظام آموزش و پرورش و در مقیاسی کلانتر، کم کاریهای نظام فرهنگی و رسانهای کشور است. این کاستیها که منجر به اختلال در فرایند جامعه پذیری و انتقال ارزشهای دانشگاهی و اسلامی به تعدادی از دانشجویان شده، به صورت خاص در دوران پسا کرونا در معدود جلوههای هویتی و پوششی دور از شان دانشگاه جلوه گر شده است و نگرانیهایی را برای دانشگاهیان و خانوادههای دانشجویان به همراه داشته است. شرکت کنندگان در این نشست ضمن تاکید دگرباره بر حفظ شئون و منزلت دینی و بومی جامعه ایران و رعایت مقررات و ضوابط ویژه محیطهای علمی و دانشگاهی، تلاش خواهند نمود با مشارکت همه دانشگاهیان بویژه اعضای محترم هیات علمی و بهره گیری از ظرفیتها و روشهای تبیینی، ترویجی و قانونی در قالبهای متنوع و نو و همچنین تقویت فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ها، از میزان این آسیبهای اجتماعی کاسته و از هویت دانشگاه طراز انقلاب صیانت کنند.
۳- عرصه سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی در دانشگاه ها، عرصهای خطیر و در عین حال ظریف است. فرهنگ در دانشگاه (به معنای فضای تنفس و حاکم بر آن)، نه فوق برنامه بلکه عین برنامه است و در بطن و متن برنامهها و در تلاقی با کارکردهای آموزشی، پژوهشی، فناوری دانشگاهها تعریف میگردد تا دانشگاه تراز انقلاب اسلامی در آن معنا یابد. خادمان فرهنگی دانشگاه معتقدند این نگاه در مدیریت فرهنگی دانشگاه ها، با کنترلگرایی محض و یا با رهاشدگی بیقید و بند محقق نخواهد شد و رویکردی مبتنی بر جریانسازی و فعالسازی گروههای متنوع و متکثر دانشگاهی ذیل فکر و اندیشههای ناب و متعالی و تعامل و مشارکت حداکثری دانشگاهیان در مسیر سیاستگذاری و برنامهریزی و اجرای را طلب میکند لذا مجدانه سیاست گذاری فرهنگی و اجرای برنامهها در فضای دانشگاهها را به صورت «همآفرین» دنبال خواهند کرد.
۴- تاریخ ایران برگهای زرینی از نقش آفرینی زنان و دختران سخت کوشی را که در مسیر اعتلا، استقلال و شکوفایی کشور خود همت گماشته و در مقاطع مهمی پیشگام و اثرگذار بوده اند، تورق کرده است. در دوران معاصر نیز افزایش حضور فعال بانوان در دانشگاهها به عنوان یکی از شاخصهای توسعه علمی کشور که از جمله دست آوردهای پر افتخار جمهوری اسلامی ایران است. دختران و زنان اندیشمندی که در کنار پیشرانی در میدان مدیریتهای کلان جامعه، عهده دار مسئولیت مهم تربیت نسل آینده در نهاد ارزشمند خانواده بوده اند. در این راستا شرکت کنندگان در نشست جهت گیری دانشگاهها در قبال بانوان را به سمت یک نهاد شایسته سالار برای پرورش ایشان به عنوان پیش آهنگ تشکیل جامعهای متعالی، ضروری میدانند و ضمن تاکید بر نهادینه سازی ارتباط و تعامل موثر خانواده و دانشگاه، توانمند سازی ایشان در مواجهه با مسایل و مشکلات دانشجویان و استفاده از این ظرفیت در بهبود اهداف فرهنگی و تربیتی آموزش عالی و همچنین تولی گری دانشگاه در موضوع جوانی جمعیت به عنوان راهبردی اساسی، مجدانه برای تقویت نظام خانواده و تشکیل ازدواجهای دانشجویی، فرهنگ خانواده دوستی و فرزند آوری به عنوان یک سبک زندگی سالم، متعادل و بالنده برای کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش سلامت جامعه تلاش نموده، از همه دستگاههای اجرایی و نهادهای زیربط انتظار دارند دانشگاهها را در این امر خطیر حمایت کنند.
۵- بدون شک پویایی و بالندگی دانشگاه ها، در گرو حضور و اثرگذاری عالمانه، در قالبهای گوناگون و متنوع برای حل مسائل کشور است. تحقق این مهم در گرو فعال شدن گروههایی دانشجویی و هدایت و راهبری اساتید معززی است که نسبت به مسائل جامعه و مسئولیتهای اجتماعی خود حساس بوده و برای رفع و حل آنها، داوطلبانه و با استفاده از ظرفیتهای علمی و تخصصی خود، پا به عرصه میدان میگذارند. شرکت کنندگان در نشست معتقدند هویتبخشی و به رسمیت شمردن این گروهها، ارتقاء توانمندی ایشان برای شناسایی، رفع و حل مسئله، ایجاد شبکه میان این گروههای داوطلب دانشگاهی و دستگاههای اجرایی کشور از مهمترین مأموریتهاییست که معاونان فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها نسبت به آن اهتمام جدی خواهند داشت.
۶- ارتقاء بینش سیاسی اجتماعی دانشجویان و تقویت نشاط فرهنگی سیاسی دانشگاه ها، ضرورتی انکار ناپذیر و از راهبردهای اساسی انقلاب اسلامی مردم ایران و زمینهساز رشد و شکوفایی دانشجویان است. معاونان فرهنگی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور، ضمن تاکید بر این اصل کلیدی، معتقدند حضور مسئولان کشوری در دانشگاهها و گفت و شنود ایشان با دانشجویان و فراهم نمودن زمینههای نقد عالمانه و منصفانه و برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و مناظره و بسط فعالیتهای قانونمند دانشگاهیان با نگاهی وسیع که بارها از سوی مقام معظم رهبری مورد تأکید قرار گرفته فرصت مغتنمی است که، تداوم بخش استقلال، آزادی، عزت و عظمت این سامان و موجب کاهش برخی از نارسائیهای کشور خواهد بود؛ لذا ضمن اعلام عزم راسخ خود در اجرای جدی این طرحها در دانشگاهها از عموم مقامات کشوری و لشگری برای حضور در دانشگاهها و شرکت در جلسات نقد دانشگاهی دعوت میکنند.
۷- انقلاب اسلامی ایران در بنیاد و جوهره اصیل خود یک انقلاب فرهنگی است و دانشگاهها یکی از اصلیترین خاستگاهها و پایگاههای این انقلاب شکوهمند فرهنگی بوده است. استمرار این حرکت در کشور در گرو توجه ویژه به برنامه ریزی و پشتیبانی عالمانه فرهنگی اجتماعی در حوزه کلان آموزش عالی کشور و ارتقای این شؤون در دانشگاه هاست. شرکت کنندگان در نشست، ضمن تقدیر از عنایت مقام عالی وزارت به حوزه فرهنگی و اجتماعی بویژه دستور ایشان مبنی بر اختصاص ۳ درصد از اعتبارات دانشگاهها به این امر مهم، تداوم کاربست این نگاه در سایر عرصههای مدیریتی محیط دانشگاهی را پر اهمیت، ضروری و غیر قابل چشم پوشی میدانند و از خادمان دولت خدمتگذار انتظار دارند زمینههای ارتقای ساختار و اعتبارات فرهنگی و اجتماعی دانشگاه را بیش از پیش فراهم کنند.
۸- با تکیه بر مبانی دینی، قرآنی و انقلابی، معاونان فرهنگی و اجتماعی، بر لزوم حرکت در مسیر اجرای سند دانشگاه اسلامی تأکید نموده معتقدند کامیابی و توفیق آموزش عالی کشور در این حرکت مستلزم عدم اکتفا به قالبها و ظواهر و توجه جدی به محتوای مطلوب است لذا معاونان حاضر در نشست با الهام از آموزههای متعالی قرآن و اهل بیت (ع) و بازخوانی اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بر عمق بخشی به فعالیتهای دینی، قرآنی و انقلابی، ایستادگی بر اصول مستحکم و بنیادین انقلاب اسلامی، آرمان گرائی در پرتو آموزههای قرآن و عترت و تلاش بی وقفه برای انجام برنامه ها، جشنوارهها و کنگره دینی و قرآنی فاخر، تکریم، تعظیم و پاسداشت یاد و نام شهدا، حضور پرشور در برنامههای معنوی و حماسی همچون راهیان نور، اربعین و اعتکاف، تقویت ایمان، توکل و باور دینی دانشگاهیان با بهره مندی از گرایشهای دینی و معنوی لطیف، که از اصلیترین مختصات مقصد نهائی در مسیر دانشگاه اسلامی است تأکید میکنند.
۹- در مسیر تحقق بیانیه گام دوم که روح آن علاوه بر ترسیم و تصویر سازی از گذشته، حال و آینده انقلاب اسلامی، حرکت عمومی جامعه در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب است، ارتقا مشارکت و نقش آفرینی دانشگاهیان به عنوان حلقههای میانی، نقش بی بدیلی در تسریع و جهت دهی به حرکت معقول جامعه خواهد داشت. در این راستا گسترش کمی و کیفی هرگونه فعالیت فرهنگی و اجتماعی، علاوه بر انگیزه مندی و توانمندسازی جوانان در عرصههای مورد نیاز کشور و کمک به حل اولویتهای کلان جامعه، میتواند نمونه خوب و موفقی برای حرکتهای مردمی در این عرصه باشد. شرکت کنندگان در نشست با بررسی چاشهای پیش روی برنامههای فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه در کمیسیونهای مرتبط معتقدند ارزش گذاری صرف برای فعالیتهای علمی، عدم توجه مناسب به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در قوانین و آئین نامه ها، اعمال سلیقههای نابجا در نگاه به برنامه ها، کمرنگ بودن زمینههای واقعی مشارکت، مخاطب شناسی ضعیف، برنامه ریزی نامناسب برای گسترش کمی و کیفی تعداد کنشگران از جمله آسیبهای این عرصه است و تاکید دارند حرکت به سمت برنامه ریزی عالمانه و مجاهدانه، تسهیل و تقویت زمینههای مشارکت، بازنگری در آیین نامه و بروز رسانی آنها، برگزاری کارگاههای آموزشی توامندساز، بازتعریف جشنواره فرهنگی و هنری کشوری از جمله رویکردهایی است در رفع چالشهای مورد اشاره موثر واقع خواهد شد.
۱۰- امروز از منظر جنگ شناختی و تهاجم ترکیبی که در جهان بر پاست، رسانهها در انواع و اقسام آن به عنوان ابزار و سازوکار اصلی نبرد میان ملتها و دولتها به شمار میآیند. شناخت درست صحنه، انتخاب شاخصها و ابزارهای مناسب جهت تاثیرگذاری بر فضای افکار و احساسات عمومی، بدان مقصود که حقیقت وارونه نشود و باطل خود را به جای حقیقت بر افکار و قلوب سیطره ندهد؛ همه مسیرها را به مفهوم جهاد تبیین و جهاد روایت منتهی میکند؛ لذا حاضران در نشست معتقدند همانگونه که از رهبر معظم انقلاب دستور بر قطعیت و فوریت امر جهاد تبیین صادر شده است، همگان مخاطب و فعال عرصه جهاد تبیین هستند و در این میان دانشجویان، استادان و عموم خانواده دانشگاهی کشور، در خط مقدم تبیینگری و روایتگری از حقایق ظرفیتها و دستاوردها قرار داشته، مفهوم جهاد تبیین به مثابه یک «رویکرد» و منظری راهبردی، در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی و اجتماعی نهاد آموزش عالی کشور مورد تاکید خواهد بود.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: دانشگاه فردوسی مشهد نشست معاونان فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم تحقیقات و فناوری فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ها شرکت کنندگان در نشست فرهنگی و اجتماعی فعالیت های فرهنگی آموزش عالی کشور معاونان فرهنگی فرهنگی دانشگاه انقلاب اسلامی دانشگاه ها دانشگاه ها برنامه ریزی جهاد تبیین برنامه ها ظرفیت ها گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۴۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرهنگستان ظرفیتی برای دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ به پیروزی رسید و در رفراندوم سال ۱۳۵۷ نظام جمهوری اسلامی ایران مستقر شد.اولین دستور کار شورای انقلاب و نیروهای انقلابی تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی توسط مجلس خبرگان قانون اساسی بود. کسانی که آن روزها مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی را دنبال میکردند نام یکی از نمایندگان با توجه به مسائل نویی که در سخنانش ارائه میداد، مورد توجه چهرههای علمی و اندیشهای قرار گرفته بود؛ سید منیرالدین حسینی.
هدف اصلی انقلاب اسلامی در مبارزات ضداستبدادی یا ضداستعماری خلاصه نمیشد؛ بلکه شروع یک تحوّل فراگیر برای اداره بهتر جهان ذیل جریان توحیدی نبی مکرم اسلام (ص) بود. اگر انقلاب اسلامی یک حرکت ملی، یا ضد استعماری بود، در مرزهای خود محدود میماند؛ حال آنکه با گذشت قریب به چهار دهه، توانسته است مرزهای خود را در نوردد و آغازی باشد برای حرکت به سمت حاکمیت اسلام بر تمامی ابعاد حیات فردی و اجتماعی بشر در دوران ظهور حضرت بقیه الله (عج) و شکلگیری تمدن بزرگ اسلامی
تعلق عمیق استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به آرمانهای حضرت امام خمینی و عدم مسامحه و اهمال در جهاد فرهنگی، باعث شده بود تا آن استاد فقید در این دستاورد بزرگ (تولید منطق موضوعشناسی) که ظرفیتی بالاتر از تلاشهای امروزین جامعه علمی کشور برای تحقق اسلام در رفتار نظام دارد متوقف نشود زیرا با تولید منطق انطباق، مسألهای اساسیتری به نام «هماهنگی منطقها» (یا فلسفه منطقها) در مقابل او قرار گرفته بود.
به عبارت دیگر استاد حسینی الهاشمی در مرحله دوم از فعالیتهای علمی خود، نسبتِ بین «منطق انطباق» (ابزار جلوگیری از خطا در انطباق احکام کلی بر موضوعات برخاسته از تمدن مدرن) و دو منطق موجود در عرصه معارف حوزوی را موضوع دقتهای بنیادین خود قرار داد: «منطق صوری» که ابزار جلوگیری از خطا در تفکر بود و بکارگیری آن، اعتقادات حقه را نتیجه میداد و «منطق فهم از خطابات» که در علم اصول فقه تبلور یافته بود و به عنوان ابزار جلوگیری از خطا و انحراف در فهم بیانات شارع مقدس، استنباط قاعدهمندِ احکام عملی را میسر میساخت. واضح بود که هر یک از این منطقها بر اساس ضرورتهای عینیِ متفاوت از یکدیگر تولید شده بودند؛ ابتدا برای مقابله با حمله ملحدین به اعتقادات مسلمین، منطق صوری و فلسفه توسط اندیشمندان مسلمان بکار گرفته شد و در ادامه، علم اصول برای مقابله با قیاس، استحسان و استصلاح و فهم صحیح از بیانات شارع در عصر غیبت تدوین گردید و منطق انطباق نیز برای پیادهسازی احکام کلی رسالههای عملیه در نظام جمهوری اسلامی تولید شده بود.
اما این ضرورتهای عینی نمیتوانست یک هماهنگی علمی و انسجام تئوریک به این سه منطق ببخشد و آنها را براساس یک مبنای نظری به وحدت برساند و چنین خلأ قطعاً موجب ناهماهنگی در رفتار و عمل نظام اسلامی میشد. از اینرو، استاد سید منیرالدین حسینی در ابداعی بینظیر به بحث از «فلسفهی منطق» پرداخت و با طی یک سیر پژوهشی طولانی و پیچیده، به نقد و نقضِ «اصالت وجود» و «اصالت ماهیت» (در فرهنگ انتزاعی)، «اصالت ربط» (در فلسفه هگل) و «اصالت تعلق» (در فلسفه حاکم بر علوم کاربردی) همت گماشت و ضعف هر یک از این مبانی در تفسیر از «حرکت» و اصول عام آن (وحدت و کثرت، زمان و مکان، اختیار و آگاهی) و بالتبع ناتوانی آنها در هماهنگسازی منطقها را مدلل ساخت و «فاعلیت» را به عنوان مبنای تحلیل جدید از حرکت و بهمثابه حد اولیهی حاکم بر منطقها اثبات نمود. لذا بر این اساس، آن فقید سعید در فلسفه چرایی و فلسفه چیستی متوقف نشد بلکه توانست «فلسفهی چگونگی اسلامی» را نیز تأسیس کند و با دستیابی به قدرت تبدیل و بهینه معادلات عینی، زمینه را برای بیمهشدن نظام اسلامی در برابر «فلسفهی چگونگی مادی» که به جای اکتفا به مغالطه نظری و از طریق تنظیم شرایط پرورش اجتماعی، بشریت را در برابر مغالطه عینی سهمگینی قرار داده فراهم نماید.
دغدغه انقلاب فرهنگی در مسیر تمدن نوین اسلامی فرهنگستان علوم اسلامی قم از سال ۱۳۵۹ که توسط استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی در پی یافتن ملازمات وعده انقلاب اسلامی نسبت به «اسلام در عمل» بوده است، و در عمری به درازای خود انقلاب اسلامی، سیر توسعه دولت، جامعه و تمدن اسلامی را مورد مطالعه عمیق قرار داده تا برای توفیق هر چه بیشتر انقلاب اسلامی ایران، به دنبال یافتن راهکارهای مؤثر باشد؛ لذا از یک سو میتوان محور فعالیت فرهنگستان علوم اسلامی قم را یافتن «نرم افزار اداره» دولت و جامعه انقلابی در مسیر جامعهپردازی و تمدنسازی اسلامی دانست. اندیشه بنیادینی که سالها حرکت فرهنگستان را جهت دهی کرده این است که انقلاب شکوهمند اسلامی باید بتواند به عرصه فرهنگ و به ویژه فرهنگ تخصصی و بنیادی صادر شود، یا به تعبیر معهود در ادبیات انقلابی، انقلاب فرهنگی نیز علاوه بر انقلاب سیاسی در محیط تحت قیمومیت جمهوری اسلامی رخ دهد. در این نگاه، اسلامیت نظام و جریان اسلام در عمل، تنها از بُعد فرهنگی جامعه و اجزا و ارکان آن قابل استمرار است؛ وگرنه با دستیابی صرف به قدرت و دولت و اقتدار سیاسی و نظامی، استمرار اسلامیت نظام تضمین نخواهد شد؛ زیرا لایه فرهنگ جامعه میتواند همه اقتدارها را به ضد خود تبدیل کند و با اسم اسلام و تو خالی کردن آن از محتوا، ضد اسلام را توسعه دهد. توسعه و تعالی براساس آموزههای پیامبران انقلاب اسلامی و حکومت مبتنی بر آن، مدعی توسعه و تعالی براساس آموزههای پیامبران - و نه زندگی صوفیانه- است که امروزه قلوب کثیری را نیز در سراسر جهان به آرمان خود امیدوار کرده و در ایجاد انگیزه برای حرکت به سوی جهتی غیر از جهت دنیای مدرن، توفیق زیادی داشته است؛ اما برای تحقق جامعه غیرمادی ای، که چرخهای آن، ابزارهای میل به دنیای مادی نباشد، تنها انگیزههای سرشار کافی نیست و پیداست که با کلی گویی نیز نمیتوان از عهده چنین تکلیفی برآمد؛ بلکه باید به الگوهای واضح و مناسب اداره جامعه متعالی و مؤمنانه دست یافت.سوال اینجاست که در دستیابی به الگوهای اداره جامعه ایمانی، تا چه حد میتوان از الگوهای توسعه در نظامات مدرن غربی بهره برد؟ در اندیشه استاد سید منیر الدین حسینی در عین آنکه استفاده از الگوی دیگران در حالت اضطرار جایز است، ولی نکتهای را نیز نباید فراموش کرد که اگر نزاع ما با دنیا بر سر همین الگوهای زندگی است، باید حرف جدیدی را به جهانیان عرضه کنیم؛ در غیر این صورت حرکت انفعالی در مقابل دشمن، جز تضعیف مواضع نظام اسلامی در درازمدت نتیجهای نخواهد داشت. بی تردید اگر حرکت اثباتی آغاز شود و به نتایجی هم برسد، به سرعت، در میان کسانی که نگاه مثبتی به مدرنیته غربی ندارند، جایگاه خواهد یافت و موازنه قدرت جهانی را به نفع فرهنگ مذهب تغییر خواهد داد.
ما نمیتوانیم از یک سو قصد طراحی ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه را براساس یک آرمان مشخص داشته باشیم و از سوی دیگر معادلات لازم برای چنین امری را از دستگاهی دیگر و با آرمانی متفاوت با مطلوب خود، به عاریت بگیریم. استاد حسینی الهاشمی معتقد بود: امروزه تهاجم بر اصل حیات اجتماعی اسلام مثل دوران مغول نیست که سر هر کوچهای میآمدند و با شمشیر و زوبین میایستادند و دستور به کفر میدادند؛ بلکه توسط «مدل ها» صورت میگیرد. «تهاجم عینی»، به وسیله «تصمیمگیری اجتماعی» واقع میشود! هر جامعهای، مسئولینی برای تصمیمگیری کلّ جامعه دارد که آنها درباره کل مقدورات جامعه، «تصمیم گیری» میکنند؛ اما «تصمیم سازی» برای تصمیم گیران به وسیله «مدل ها» انجام میشود. دنیای مدرن نیز همین ابزار را برای تهاجم به فرهنگ ادیان برگزیده است که «مدل اقتصادی» یکی از شاخههای آن است. البته «مدل» نیز در بالاترین سطح، همان «روش علوم» است؛ لذا به گزاف نیست اگر بگوییم تهاجم اصلی به اسلام از ناحیه علوم پایه صورت میگیرد که رکن اصلی روش علوم و مدلسازی در دنیای امروز است. استاد حسینی الهاشمی میگفت: «آن شش ماهی پس از تصویب قانون اساسی و پیش از اعلام انقلاب فرهنگی که شدیداً در رابطه با اصل موضوع ضرورت ابزارهای تئوریک برای پیاده کردن اسلام در جامعه فکر میکردیم، به اینجا رسیدیم که اصلاً تعریف علم نسبت به تعریف سابق آن تغییر کرده است؛ یعنی علم دارای مبنا، منتجه، نظام و سیستم است و تحقیق علمی به صورت فردی انجام نمیگیرد. آن موقع خیلی وحشت زده شده بودیم؛ زیرا به هیچ احدی نمیشد این حرف را بزنیم تا اینکه امام بحث انقلاب فرهنگی را در اردیبهشت ماه مطرح کردند …؛ ولی متأسفانه نهادها و شخصیتهای مسئول در آن زمان پس از اعلام انقلاب فرهنگی و تأکید حضرت امام (ره) بر اخذ علوم انسانی دانشگاهها از حوزه علمیه به ضرورت معادله تجربی جدید درباره علوم انسانی واقف نبودند و به ترمیم، از نوع پیرایش و زدودن شاخ و برگ زائد میاندیشیدند و هرجا را که مخالف با اسلام بود، میزدودند؛ یعنی به عدم مخالفت قطعیه (مخالفت صریح) باور داشتند، نه لزوم احراز موافقت قطعیه (تولید علم ازمبانی تا روشها و روبناها براساس منطق و اندیشه اسلامی)». استاد حسینی الهاشمی در جای دیگر میگوید: «تا زمانی که «انقلاب فرهنگی» در جمیع شئون محقق نشود، نمیتوان از پذیرش پیام «انقلاب سیاسی» خود در سطح جهان، توسط مردم کشورهای دیگر مطمئن بود؛ چون ادعای انقلاب ما همواره ارائه تمدنی نوین که شالودههای آن رنگ دیانت دارد بوده و هست و اگر قرار باشد همواره از ابزار فرهنگی خصم، به صورت مطلق یا مشروط بهره جوییم آیا اولاً میتوان چنین تمدنی را بنا نهاد و ثانیاً بر فرض بناگذاری، آیا میتوان ادعا کرد که چنین تمدنی از آنِ ماست؟ درحالی که «روش» و «معادله» دیگران را به عاریت گرفتهایم!».
با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۹ و تعطیلی دانشگاهها تکاپویی جدی در فضای حوزههای علمیه و اساتید و دانشجویان انقلابی دانشگاهها آغاز و دیدگاههای مختلفی در زمینه نحوه پیگیری این مسئله مطرح شد. این موضوع همچنین مبدأ شکلگیری جریانهای فکری فرهنگی مختلف و نیز تأسیس نهادهایی چون ستاد انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مراکزی آموزشی و پژوهشی همچون دانشگاه امام صادق (ع)، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و… شد.
در چنین فضایی بود که مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی با توجه به دغدغههای قدیمیای که از دوران مبارزات دوران ستمشاهی نسبت به خطر انحراف و وابستگی علمی و فرهنگی انقلاب، به جریانهای مختلف غیراسلامی داشت و سپس با حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی «خلأ تئوریک نظام» را در «اداره جامعه براساس اسلام» دریافته بود، مسیری ویژه و بلندمدت را برای پیگیری مسئله انقلاب فرهنگی آغاز نمود.وی به کمک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از تابستان ۱۳۵۹ سمینارها و مجامع علمی را برپا کرد که در نهایت به تأسیس رسمی «دفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی» با پیام مرحوم علامه طباطبایی (ره) و حضور حضرت آیت الله گلپایگانی منتهی شد که اکنون پس از قریب به سه دهه تلاش مستمر و با وجود فقدان بیانگذار فقید آن به مرور ثمرات آن در حال شکوفایی است. کد خبر 6083769