دریاداری که آمریکا را به زانو درآورد
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۰۲۷۳۸۱
با آن همه هیبت و جذبهاش چه دلی میبرد از خلیجفارس؛ عروس همیشه زیبای ایرانزمین. سردار شهید محمد ناظری؛ مردی که ایران تا پابرجاست بهوجودش افتخار میکند. دلاوری که پاسدار حریم آبی ایران بود و برای حفظ آن از جان مایه گذاشت. حماسهآفرینیهای او اگر بازگو شود کتاب قطوری میخواهد. دریادار روزهای دفاعمقدس پابهپای دیگر فرماندهان جنگ در عملیاتها حضور داشت و علاوه بر طراحی جنگ، تاکتیکهای نظامی و تکاوری هم آموزش میداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار شهید، کارنامه درخشانی دارد. او بعد از جنگ بهدلیل برقراری امنیت بیشتر در مرزهای آبی، یگان ویژه نیروی دریایی سپاه را ایجاد کرد. حضور پررنگش در خلیجفارس و جسارتی که برای دفاع از آبهای نیلگون آن به خرج داد، باعث شد نیروی دریایی آمریکا عجز و خواری را تجربه کند. شهید ناظری تا آخرین لحظه عمر خادم وطن بود و سرانجام در بامداد ۲۲ اردیبهشت در بندرلنگه بر اثر عارضه شیمیایی بهسوی خدا پرواز کرد. به مناسبت ششمین سالگرد شهادتش همراه با خانواده و همکارانش خاطراتی از او را مرور میکنیم.
سردار محمد ناظری در یکی از محلههای قدیم تهران به دنیا آمد؛ محله امامزاده حسن (ع). بچه اول خانواده بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به نیروهای کماندوی تیپ نوهد (نیروهای ویژه هوابرد ارتش) پیوست و در پادگان «باغ شاه» دوره نظامی را آموزش دید. در بحبوحه انقلاب بارها در تظاهرات حضور داشته و گاهی در پخش اعلامیه هم شرکت میکرد. از اینرو تحت نظر ساواک بود و حتی یکبار هم نیروهای گاردی به خانهشان آمده و همه جا را زیر و رو کردند شاید ردی از خرابکاری شهید محمد پیدا کنند. اما از آنجا که خداوند یار او بود، تیرشان به سنگ خورد و سرشکسته بازگشتند.
بعد از پیروزی انقلاب وارد کمیته انقلاب اسلامی شد. از آنجا که اعتبار خاصی در محله داشت، شبها همراه با دیگر بچههای کمیته در کوچه و خیابان گشت زده و حواسش همه جوره جمع بود که مبادا اخلالگری نظم شهر را برهم زند. با شکلگیری نیروی سپاه به این نهاد پیوست و بهدلیل توانمندیای که در فعالیتهای نظامی و تکاوری داشت از سوی سردار طوسی، یکی از نیروهای زبده شهید دکتر مصطفی چمران برای آموزشهای بیشتر انتخاب و بعد از گذران دورههای تکاوری خود بهعنوان مربی سپاه برگزیده شد. در ابتدا به نیروهای نظامی آموزش میداد، اما با شروع جنگهای نامنظم همه توانش را بهکار گرفت تا آموختههای خود را به نیروهای مردمی یاد دهد. سرداران سلیمانی، باقری، قاآنی، شهید کاوه و جاویدالاثر متوسلیان ازجمله شاگردان سردار بودند.
آخرینشان هم شهید سیاوشی بود که در شهر حلب سوریه به شهادت رسید. البته آموزشهای سردار مختص نظامیان ایران نبود و در حزبالله لبنان هم نیروهای زبدهای تربیت کرده بود. مصداق بارز این گفته شهید مغنیه و سیدحسن نصرالله است. او با توجه به مهارتی که در فعالیتهای چریکی داشت در اکثر عملیاتهای دفاعمقدس شرکت کرد. یکی از عملیاتهایی که حماسه آفرید، عملیات فتح بود که نیروهای رزمنده تا کرکوک پیشروی کردند و توانستند پالایشگاه آنجا را تخریب کنند. سردار مثل همیشه با جسارت و شجاعت به دل دشمن زد و برای شکست بعثیها مردانه مبارزه کرد.
عارضه شیمیایی؛ یادگار عملیاتها
عارضه شیمیایی را به یادگار از دوران جنگ داشت. با اینکه درد جانکاه اذیتش میکرد، ولی نه به زبان میآورد و نه در چهره نشان میداد. دوست شده بود انگار با اثرات گازهای شیمیایی که در تاروپود جسمش جا خوش کرده بود. با توجه به بیماری اش، همیشه خود را مهیای خدمت میدید. بیشتر وقتش را در جزیره فارور میگذراند. هر از چند گاهی هم به خانه میآمد و سری به همسر و بچهها میزد. البته این کمی رفتوآمدش مختص فعالیت او در خلیجفارس نبود. پیش از آن در زمان جنگ هم همسرش دیر به دیر او را میدید.
همیشه یا در ماموریت بود یا در جبههها مشغول انجام عملیات. برادر کوچکترش تیمور در سن ۱۵سالگی و در عملیات فتحالمبین شهید شد. مدتی بعد هم مادرش در سفر حج با قتل عامی که سعودیها کردند به درجه رفیع شهادت رسید. از اینرو تکیهگاه پدر و حامی خواهر و برادرهای دیگرش به شمار میآمد. پدر و مادر محمد کارمند وزارت بهداری بودند. پدرشان بیشتر از هر چیز به روزی حلال اهمیت میداد. مادرشان هم عاشق محمد بود. وقتی راه میرفت کلی قربان و تصدق محمد میرفت و میگفت: «محمد راه برود و من قد و بالایش را ببینم».
مؤسس مرکز آموزش هوابرد سپاه
از دیگر فعالیتهای این دلاور، راهاندازی مرکز آموزش هوابرد سپاه است. او بهدلیل تسلطش در غواصی، پرش هوایی و هلیبرن، دوست داشت وارد نیروی دریایی سپاه شود و فنون تکاوری را هم در آنجا آموزش دهد. با این حال میگفت: «من دریایی کار نکردم و دوست دارم که فنون دریایی را بیاموزم!» این اتفاق در سال ۱۳۷۰ رخ داد و او توانست یگان ویژه تکاوری نیروی دریایی سپاه را ایجاد کند. فرماندهی یگان را هم خود برعهده گرفت.
او برای انجام ماموریتی که برعهده اش گذاشته شده بود، جزیره فارو را انتخاب کرد؛ جزیرهای دورافتاده و بیامکانات. به جز ساختمان فرسوده پاسگاه حفاظتی، تنها چیزی که در آنجا به چشم میخورد چند ساختمان متروکه بود که سالها به حال خود رها شده بودند. او قبل از اینکه نیروهایش را اعزام کند خود رفت و شرایط را بررسی کرد، بعد هم فضای آنجا را مهیای زندگی برای نیروهایش کرد. سردار در جایی قبول مسئولیت کرد که آب آشامیدنی کافی و بهداشتی نداشت و از جزیرههای اطراف آن هم با لنج آب میآوردند. با این وصف او ماند و یگان را سروسامان داد.
نامش را اباعبداللهالحسین (ع) گذاشت. میگفت: «من هم دوست دارم به عشق اباعبدالله الحسین (ع) که در یک بیابان مبارزه کرد در این بیابان حضور داشته باشم و مبارزه کنم». سردار ناظری، دریاداری بود که هیچ وقت نگذاشت دشمنی به حریم آبی ایران نزدیک شود. توقیف کشتیهای آمریکایی در خلیجفارس، ماموریت تامین سکوهای نفتی، بازپسگیری کشتیهای ایرانی از دزدان دریایی و... ازجمله خدماتی است که این سردار رشید انجام داده است. او هنگام دستگیری ناو آمریکایی با صدای بلند فریاد زد: «خیال کرده اید ناو مسافربری ما را زدید میتوانید هر غلطی بکنید و ما هم کاری به کارتان نداریم. ما پای هر متجاوزگری را به آب و خاک ایران قطع میکنیم».
با افراد سست ایمان صمیمی میشد
محمد برخلاف چهره جدی و هیبتی که داشت خیلی خوشرو و بذله گو بود. سر به سر همه میگذاشت. با ورودش به هر جمعی دنیایی شادی با خود میآورد. همین عاملی شده بود تا از کوچک و بزرگ دوستش داشته باشند. حتی کودکان و نوجوانان همسایه سعی میکردند مثل او راه بروند یا شبیه او حرف بزنند. جایگاه خاصی داشت در دل همه. محمد مرام عجیبی داشت. داشمشتی و لوطی بود. با اینکه خودش اعتقاد مذهبی بالایی داشت، اما سعی میکرد با کسانی که ظاهر مذهبی ندارند خوب برخورد کند. حتی گاهی با افراد سست ایمان صمیمیتر بود. پای درددلشان مینشست و سعی میکرد با امر به معروف از دغدغههایشان باخبر شود و علت بیراهه رفتنشان را متوجه شود. بعد کمکشان میکرد. در قالب شوخی و خاطره ارشاد میکرد. آنها هم کمکم جذب محمد میشدند و کمی بعد میدیدی که پایشان به مسجد و هیئت باز شده است.
محمدحسین مرادی دوست و همبازی دوران کودکی اوست. خاطرات زیادی از سردار دارد؛ «محمد پای ثابت هیئت سیدالشهدا (ع) بود. دهه محرم هر طور شده خودش را از جزیره به هیئت میرساند. میاندار بود وقتی وسط دسته میایستاد و فریاد یا حسین (ع) سرمیداد زن و مرد گریه میکردند. رفتار خالصانه او پای خیلی از جوانهای محل را به هیئت باز کرده بود. او حتی به جشن عروسی تکتک آنها میرفت؛ بیریا و بیتکلف. با همان لباس رزمی و جلیقه نظامی اش وارد مجلس میشد و دنیایی شور و شادی با خودش میآورد.»
از تیم بنفیکا تا بازی در جامجهانی
محمد برای اینکه جوانهای محله مسیر اشتباهی نروند تیم فوتبالی ایجاد کرده بود. البته خودش هم علاقه زیادی به بازی فوتبال داشت. بچهها را دور هم جمع میکرد و با هم بازی میکردند. اسم تیم را بنفیکا گذاشته بود. مرادی نه معنی اسم بنفیکا را میداند و نه دلیل اینکه چرا محمد این نام را انتخاب کرده است. خودش میگوید: «محمد در تیمهای شاهین، رامین، ایران ما و جوانان پرسپولیس بازی میکرد. حتی در مسابقات جام جهانی جوانان در شهر نیس فرانسه هم بازی کرده بود». مهارت محمد فقط در فوتبال نبود، مهارت زیادی در اجرای نمایش داشت. بیشتر دوستانش را به بازی تئاتر تشویق میکرد. یکیشان بیوک میرزایی هنرمند کشورمان است. مرادی میگوید: «بیوک میرزایی از همسایههای قدیمیمان بود. بچه یک محل بودیم. در خاطرهای تعریف کرد یکی از مشوقهای او برای ورود به عرصه هنر محمد خودمان بوده است».
مهربان با همه، حتی با آهوهای جزیره
شهید ناظری بیشتر از اینکه به فکر خود باشد به رفاه دیگران فکر میکرد. همیشه خود را خادم مردم میدانست. همه سعیاش را هم بهکار میگرفت تا بتواند گرهای از کار دوست و آشنا باز کند. برای همین اوایل انقلاب دوستانش را جمع کرد و پیشنهاد داد که میخواهد گروه جهادی راهاندازی کند. این را هم گفت که هر کس پایه است بسمالله. مرادی به آن روزها برمیگردد: «محمد تازه سرکار رفته بود و شاید درآمد چشمگیری هم نداشت. با این حال هرماه هزینهای را برای تهیه مایحتاج نیازمندان کنار میگذاشت. کسانی هم که عضو گروه بودند همین کار را میکردند. با پول جمع شده لوازم موردنیاز خانوادههای بیبضاعت را میخرید و پنهانی به دستشان میرساند.
جالب اینکه این گروه همچنان به اسم گروه جهادی شهید محمد ناظری فعالیت میکند.» البته عطوفت و مهربانی او خاص انسانها نمیشد و حتی حیوانات هم از محبت او بیبهره نمیماندند. مرادی به لولهکشی آبشیرین برای آهوها در جزیره فارور اشاره میکند: «شهید ناظری با ورودش به جزیره فارور متوجه آهوها در آنجا میشود که چطور بدون آب و غذا ماندهاند سریع دست بهکار میشود. با هزینه خودش برای آنها غذا تهیه کرده و آب شیرین مهیا میکند. بعد هم دستور میدهد هیچکدام از نیروها و سربازان حق شکار آهو ندارند.»
سردار سفرهدار
از دیگر خصلتهای شهید ناظری که در هر محفلی نقل کلام دوستان و آشنایان است، سفرهداربودن اوست. کسانی که با او صمیمی بودند تعریف میکنند که هیچ وقت خانه اش خالی از مهمان نبود. مرادی میگوید: «برای حاجی، سربازانش یعنی فرزندان او. صدها پسر داشت. هر بار به خانه او رفتم چند تن از سربازانش مهمان او بودند. اصلا به این موضوع اهمیت نمیداد که فرمانده است. یادم میآید یکبار پدر و مادر سربازی میآید و، چون جایی برای اسکان پیدا نمیکنند درخواست میکنند شب را در پادگان بخوابند، اما سردار آنها را به خانهشان میبرد و پذیرایی میکند.» البته همسرشان هم بانوی همراهی بود و الحق برای سربازان مادری میکرد. یکبار نشد بگوید که از مهمانداری خسته شده است. سردار سلیمانی در خاطراتش بارها گفته بود: «هر بار از کرمان به تهران میآمدم خانه شهید ناظری بودم.»
پسر شهید ناظری: سربازها؛ همه پسران پدرم
دانیال، تنها پسر شهید ناظری است و هماکنون آموزش غواصان را برعهده دارد. او از آخرین روزهای زندگی پدر میگوید که سالهای آخر چقدر از عوارض شیمیایی رنج میبرده و از سال ۱۳۹۱ بیماری اش رو به وخامت گذاشته است. او که ارتباط صمیمانهای با پدرش داشته خاطرات زیادی هم از سردار دارد: «گاهی با پدرم در جزیره فارور بودم. همیشه میگفت من مردن روی تخت بیمارستان را دوست ندارم. برای همین وقتی از بیمارستان مرخص میشد ابراز خوشحالی میکرد. برای پدرم سربازها یعنی فرزندان او. پسرانش بودند. قبل از هر ماموریتی برای بررسی منطقه به تنهایی به آنجا میرفت و مطابق با شرایط آنجا برنامهریزی میکرد». دانیال بامداد روز ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ را هیچ وقت فراموش نمیکند. خودش میگوید: «یکی از نیروها زنگ زد و خواست که خودم را سریع به بندر لنگه برسانم. در راه فرودگاه بودم که پیامکی دریافت کردم با این مضمون «انالله و انا الیه راجعون؛ دانیال جان تسلیت میگویم» فهمیدم حاجی آسمانی شده است».
دختر شهید ناظری: پدر و حاج قاسم مثل ۲ برادر بودند
با گذشت ۶ سال از شهادت شهید ناظری، سمیه دختر سردار هنوز نبود پدر را غمی بزرگ میداند و میگوید: «پدر اهمیت زیادی به کارش میداد، اما برای خانواده هم کم نمیگذاشت. یکبار جلسهای باید حضور پیدا میکرد. من هم همراه او بودم. از قضا آن روز خیلی سرحال نبودم. پدر تصور کرد از موضوعی ناراحتم. به جلسه نرفت و تلفن همراهش را هم خاموش کرد. گفت امروز پدر و دختری برویم بیرون. چند ساعتی با هم بودیم. وقتی به محل کارش برگشت همه گفتند این همه تلفن کردیم امروز جلسه بود. گفت دخترم ۸ماه است که من را ندیده و این وقت را به او بدهکار هستم. باید صبر میکردید». او از صمیمیت پدرش با شهید سلیمانی میگوید و اینکه این دو سردار همیشه با هم بودند و برای عملیاتها دوشادوش هم میجنگیدند؛ «پدر و حاج قاسم مثل ۲ برادر بودند؛ ۲ رفیق. کسانی که پدرم را میشناختند میدانستند که هر جا سردار سلیمانی هست، سردار ناظری هم هست».
فرمانده نیروی دریایی سپاه: نبرد با دزدان دریایی خلیج عدن
سردار علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه درباره شهید ناظری که تا آخرین لحظه عمرش در کسوت جهاد و شهادت و تربیت رزمندگان در مسیر با شرافت پاسداری، خدمات مؤثری ایفا کرده میگوید: «شهید ناظری برای تقویت نیروی دریایی سپاه سعی میکرد سربازانش را تکاور تربیت کند تا در هر شرایطی بتوانند از مرزهای آبی کشور دفاع کنند. وقتی دزدان دریایی، کشتیهایمان را در سومالی و خلیج عدن گرفتار کردند، شهید ناظری ماموریت آزادسازی آن را برعهده گرفت. نیروهای آماده به خدمت همراه با سردار مهیای سفری ۱۲۰ روزه شدند. سردار با همه وجود اقتدار ایرانی را به رخ کشید و از این ماموریت سربلند بیرون آمد. او همچنین حضور پررنگی در خلیجفارس داشت او کاری کرد که آمریکاییها به گریه افتادند؛ و گاهی پیش میآمد ماهها به خانواده اش سر نمیزد. خودش در جزیره بود و خانواده در شهر بندرعباس. با اینکه از نظر زمانی فاصله زیادی نداشتند و به راحتی میتوانست به دیدار آنها برود، ولی محل خدمتش را به سختی ترک میکرد».
دوست و همرزم شهید: فرماندهای که جویای حال همه بود
علی اکبر قبادی، دوست و همرزم شهید درباره او میگوید: «من و محمد از سال ۱۳۵۸ قبل از اینکه ایشان متاهل شود با هم دوست بودیم و بعد از تاهل ارتباط خانوادگی پیدا کردیم. او یک شخصیت خاصی داشت. هر جوانی در هر صنف و شکل و هویتی میتوانست جذبش شود. جاذبهاش طوری بود که بسیاری از رفتارهای او از راهرفتن گرفته تا حرفزدن و منش بزرگوارانه اش تقلید میکردند. از کسبه تا همسایه و دوست و غریبه جذبش میشدند. یکبار هنگام ردشدن از خیابان متوجه تجمع مردم جلوی مغازه سلمانی شدم. فکر کردم اتفاقی رخ داده است. جلو رفتم و داخل مغازه را نگاه کردم محمد را دیدم که در حال آرایش سر و مو است و مردم دارند تماشایش میکنند. او خیلی بیریا بود و از تجملات و فخرفروشی خوشاش نمیآمد. برای همین اغلب برای اصلاح مو به سلمانی محله قدیمی اش میآمد. با این کار هم به همسایهها سری میزد و هم از احوال کسبه خبر میگرفت».
منبع: همشهری
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حاج قاسم سلیمانی شهید ناظری نیروی دریایی سپاه خلیج فارس جزیره فارور شهید ناظری عملیات ها نیرو ها یک بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۰۲۷۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انقلاب اسلامی قاعده جدیدی در جهان ایجاد کرده است
همایش بزرگ تبینی با عنوان همپای طوفان به مناسبت بزرگداشت سومین سالگرد شهادت سردار سیدمحمد حجازی، سردار زاهدی، عروج همرزم شهیدان و فرمانده دلاور دفاع مقدس حاج محمد کیانی (جمعه علی) و سالروز تأسیس سپاه، شکست آمریکا در واقعه طبس و شکست رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق، با سخنرانی سردار غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین برگزار شد.
سردار غلامرضا سلیمانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای راه قدس و فرمانده دوران دفاع مقدس حاج محمد کیانی، گفت: ما شاهد ۴۵ سال کارنامه درخشان و بی وقفه و خالی از تزلزل و سستی از این جانباز رشید اسلام (حاج محمد کیانی) هستیم.
وی افزود: در زمانی که انقلاب دوران تثبیت خود را طی میکرد و گروهکهای مخالف ووابسته به خارج مشغول فعالیت بودند، این مبارز و مجاهد حضور گستردهای برای مقابله با این عناصر داشت.
رئیس سازمان بسیج مستضفین اضافه کرد: حاج جمعه علی (محمد) کیانی خیل عظیمی از رزمندگان را که در جنگ هشت ساله در جبهه حضور یافتند، تربیت کرد و بی وقفه در میدان نبرد حضور داشت و ایشان دو بار گردان خودشان را از هورالعظیم عبور دادند و دو هفته در مقابل دشمن ایستادگی کردند وبا عبور از اروند به مدت ۱۰ شبانه روز در مقابل بیش از ۳۰ حمله دشمن ایستادگی کرد.
سردار سلیمانی بیان داشت: در عملیات کربلای ۴ به کمک رزمندگان این عملیات شتافت و در کربلای ۵ خودشان را به مقر لشگر زرهی ۱۰ عراق که بسیار مجهز بود رساند و با آنها به پیکار و مقابله پرداخت.
بیشتر بخوانید
در جنگ روایتهای دشمن باید هوشیار باشیموی تصریح کرد: در خطوط پدافندی که مسئولین آن با حاج محمد کیانی بود، هیچ وقت شکست نخوردیم و همیشه در مقابل دشمن ایستادگی میکرد و به پیروزی میرسید.
سردار سلیمانی افزود: تربیت کادر برای دفاع مقدس یکی از شاخصترین ویژگیهای حاج محمد کیانی بود که ایشان دراین زمینه کارنامه درخشانی داشتند.
وی آموزش نظامی به رزمندگان، را ازدیگر خدمات حاج محمد کیانی برشمرد و گفت: گردان تحت مسئولیت ایشان همیشه گردان خط شکن بود و سختترین مأموریتها را قبول و به پایان میرساندند.
سردار سلیمانی همراهی رزمندگان اصفهان و چهارمحال و بختیاری با هم در دوران دفاع مقدس را یادآوری کرد و بیان داشت: یکی از افرادی که برای تشکیل تیپ ۴۴ قمربنی هاشم علیه السلام و استقلال آن از استان اصفهان نقش بسیار بسزایی داشت، حاج محمد کیانی بود.
وی تصریح کرد: حاج محمد کیانی با اتمام جنگ، مجاهدتهایش بیشتر شد و با حضور در مناطق عملیاتی غرب و شمالغرب کشور و همچنین حضور در مناطق عملیاتی جنوب کشور بعنوان یک خادم بسیار بزرگ در استان چهارمحال و بختیاری بود.
سردار سلیمانی بنیانگذاری مسجد فاطمه الزهرا سلام الله علیها در محله میرآباد شهرکرد، راه اندازی پایگاه بسیج و موکبهای اربعین حسینی و بحث روایت گری در مناطق عملیاتی کشور را از دیگر خدمات این جانباز سرافراز دفاع مقدس برشمرد.
وی گفت: ایشان هیچ وقت از ولایت فاصله نگرفت و سرباز ولایت مدار و فرمانده فداکار و شهید زنده بود که در سومین هفته شهادت حاج علی (محمدرضا) زاهدی به فرمانده خودش پیوست که راه روشن ایشان پررهرو باد.
سردار سلیمانی با اشاره به بحث غزه، اظهار داشت: مردم غزه با الگوگیری از شهیدان حجازی، زاهدی و ...، این مجاهدتها را انجام میدهند.
وی افزود: حاج محمد کیانی از جمله افرادی بود که در لشگر قمربنی هاشم علیه السلام به تربیت رزمندگان لبنانی پرداختند.
سردار سلیمانی اضافه کرد: در بحث غزه و فلسطین تاکنون ۶۵ قتل عام گسترده در سرزمینهای اشغالی ثبت شده است که این رفتار وحشیانه رژیم کودک کش صهیونیستی را نشان میدهد.
وی آدمکشی و اشغالگری را ثبت شده در کارنامه رژیم صهیونیستی دانست و افزود: مردم فلسطین همواره در میدان بودند؛ اما کسی از آنها حمایت نمیکرد؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی یک موج جدیدی در جبهههای مقاومت و سرزمینهای اشغالی بوجود آمد و قدرت و تعالی پیدا کردند.
سردار سلیمانی خاطرنشان کرد: امروز جبهه مقاومت بعنوان یک قدرت مجهز در مقابل اشغالگران مطرح شده است و از یمن تا لبنان و سوریه و عراق و ... آمادگی دارند در مقابل استکبار جهانی به صحنه بیایند.
وی تصریح کرد: انقلاب اسلامی یک قاعده جدیدی در جهان ایجاد کرده است که در طول ۴۵ سال، ملت بزرگ ایران به آن قدرت الهی دست پیدا کرده اند که از یک برنامه ریزی دقیق تاکتیکی و راهبردی و تحول آفرین و آینده ساز برخوردار باشیم.
سردار سلیمانی گفت: آینده جهان از شب عملیات وعده صادق تغییر کرد و مسیر جدیدی پیش روی جهانیان باز شد.
وی طوفان الاقصی را به تعبیر رهبر معظم انقلاب، یک شکست غیرقابل ترمیم برای رژیم صهیونیستی خواند و گفت: بسیاری از ساکنان سرزمینهای اشغالی با عملیات طوفان الاقصی در حال خارج شدن از این سرزمینهای اشغالی هستند و عملیات وعده صادق این روند را در مرحله جدیدی قرار داد.
سردار سلیمانی افزود: دوست ودشمن اذعان کردند که اسرائیل شکست خورده و نمیتواند به موقعیت قبلی خود برگردد و نتوانستند با غوغای رسانهای دستاوردهای عظیم این عملیات را کوچک نشان دهند.
وی بیان داشت: همه اذعان دارند پیامدهای راهبردی این عملیات در آیندهای نه چندان دور مشخص خواهد شد.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین اظهار داشت: حضرت آقا در دیدار با فرماندهان نظامی فرمودند وعدههای خدا نزدیک است و باور داشته باشید و ان شاءالله این وعدهها تحقق مییابد.
سردار سلیمانی با تقدیر از برگزاری جلسات جهاد تبیین در استان چهارمحال و بختیاری این گونه جلسات را بسیار عالی و مفید و راهگشا دانست و ادامه داد: ان شاءالله مجموعه سپاه و بسیج بعنوان خادمان مردم در صحنه حاضر خواهند بود و به کمک و یاری مردم خواهند پرداخت.
گفتی است؛ قرائت قرآن، اجرای سرود، مداحی، شعرخوانی و رونمایی از تصویر نقاشی شده از چهره فرمانده دلاور و جانباز سرافراز دفاع مقدس حاج محمد کیانی از دیگر برنامههای این همایش تبیین در مصلی بزرگ امام خمینی (رحمت الله علیه) شهرکرد با حضور اقشار مختلف مردم و مسئولین بود.
باشگاه خبرنگاران جوان چهارمحال و بختیاری شهرکرد