عباس عبدی: بالا بودن تعداد پروندهها در قوه قضاییه ناشی از چیست؟
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۳۴۸۲۳۶
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اجتماعی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: هفته قوه قضاییه رو به پایان است و اهمیت آن در میان خبرهای گوناگون کشور از روابط خارجی تا تغییرات مدیریتی و تورم و گرانی و برجام، موضوعی حاشیهای محسوب میشود، در حالی که اگر یک جمله بگوییم که اصلاح کشور در گرو کارآمدی و استقلال این نهاد است و بقیه امور نسبت به آن حاشیهای محسوب میشوند، سخن گزافی گفته نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال ببینیم که در این هفته چه تصویری از این قوه ارایه میشود. معاون اول قوه قضاییه گفته است که: «هنگامی که روی میز قاضی ۲۵۰ پرونده وجود دارد، چطور افراد انتظار دارند قاضی وقت بگذارد، مطالعه کند، حرفها را گوش داده و رای بدهد؟» خب روشن است که نباید انتظار داشت، ولی بهطور طبیعی احکام صادره از سوی چنین قضاتی هم لزوما عادلانه نخواهد بود. چون صدور حکم عادلانه مستلزم طی این مراحل است که طبق گفته ایشان نباید چنین انتظاری داشت. اگر اعتماد به صدور آرای عادلانه و منصفانه از میان برود، آنگاه چه چیزی برای چنین ساختاری باقی خواهد ماند؟
امنیت و عدالت دو رکن مرتبط با هم هستند که وظیفه اصلی حکومتها تامین آنها است و با چنین وضعی که ایشان توصیف کرده، نمیتوان امیدوار به تامین آنها از سوی حکومت بود. چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش مهمتر از هر چیز دیگری است.
بالا بودن تعداد پروندهها ناشی از چیست؟ ۱- بالا بودن اختلافات و جرم میان مردم. ۲- قوانین و مقررات نامناسب که موجب افزایش اختلاف میان مردم شده است. ۳- افزایش و تعدد گستره جرایم و اطلاق آنها به کارهایی که از نظر مردم جرم محسوب نمیشود. مثل پوشش زنان. ۴- ناکارآمدی دستگاه قضایی و ضعف قوانین آیین دادرسی. ۵- ناتوانی و تعداد کم قضات و بودجه کم این دستگاه. ۶ـ فقدان سازوکارها و نهادهای غیر قضایی برای حل اختلافات. ۷- مقرون بهصرفه بودن ارتکاب جرم و ورود به اختلافات تا کشاندن آن به دستگاه قضایی.
هر کدام از این علل، سهمی متفاوت در شکلگیری تعداد زیاد پرونده دارند و بدون توجه به سهم هرکدام نمیتوان مشکلات قوه قضاییه را حل و آن را کارآمد و موثر کرد. پرداختن به همه آنها نیازمند مطالعهای جامع است، ولی اجمالا در این یادداشت به مواردی اشاره میکنم تا به اهمیت موارد پی برده شود.
یکی از مهمترین مشکلات ما در قوانین جزایی، فراوانی کارهایی است که قانون آنها را جرم میداند. یکی دانستن گناه و جرم موجب این افزایش شده است. در حالی که گناه مسالهای جداگانه از جرم است، ممکن است در مواردی جرم باشد و در مواردی خیر.
احترام به پدر و مادر واجب است و عاق والدین از گناهان بزرگ است، ولی هیچگاه در قانون جرم تلقی نمیشود، زیرا کاهش دادن این گناه با تکیه به ابزار حکومتی ممکن نیست. در مقابل قتل هم گناه کبیره است و هم جرم است. فرار مالیاتی ممکن است از نظر برخی افراد گناه نباشد، ولی جرم است و باید مجازات شود؛ بنابراین باید قوانین جزایی خود را از حیث وجود جرایمی که زاید است، پالایش کرد، خارج کردن گناه از مقوله جرم به معنای رسمیت دادن به گناه نیست. همچنان که دروغگویی جرم تلقی نمیشود، ولی مذموم است. مشکل بعدی در قوانین و مقرراتی است که فسادآفرین و اختلافزا هستند. این مساله هم در قوانین مربوط به خانواده و هم در قوانین اداری و مدنی وجود دارد که خودشان منشأ اختلاف هستند.
برای نمونه قوانین ازدواج و مهریه و حقوق زنان و... تطابقی با وضعیت بخشی از افرادی که در سطوح بالاتر پیشرفت تحصیلی و شغلی هستند ندارد و همین منشأ اختلاف میان آنان میشود. در قوانین جزایی مجازات مادی در توهین و افترا باید به شاکی تعلق گیرد و نه به نفع خزانه دولت و سنگین هم باشد. این بهشدت بازدارنده است.
مشکل بعدی فقدان نهادهای غیر قضایی حل اختلاف است. مردم باید یاد بگیرند که از طریق داوریهای کمهزینه و با سرعت زیاد مشکلات خود را حل کنند، تا مجبور به مراجعه به دادگاهها نشوند، ولی مقررات حقوقی ایران به نحوی است که همه را به سوی دادگاهها سوق میدهد. دادگاههایی که اطاله دادرسی در آن به صورت وحشتناکی طولانی است و پیچ و خمهای آن برای افراد عادی ناشناخته است.
مشکل بعدی وضع اقتصادی و اجتماعی عمومی است که منافع ارتکاب جرم را بیشتر از هزینههای آن کرده است. افزایش دزدی ناشی از فقر، نزاع و قتل ناشی از تنشها و عصبانیتهای متعارف، کاهش ارزش پول به دلیل تورم، انگیزه فراوانی برای عدم پرداخت بدهی ایجاد میکند، کافی است یک میلیارد تومان بدهکار باشید و دو سال دیرتر پرداخت کنید، کلی سود میبرید؟!
قوانین مربوط به سود بانکی و ربا و نفی خسارت تاخیر تادیه و نفی تعلق سود به تاخیر در پرداخت و... جملگی عامل مهمی در تشویق مردم به سوی ارتکاب جرم و ایجاد اختلاف است. اینها مختصر بود که شرح کامل هر یک را باید در چند مقاله داد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: عباس عبدی قوه قضاییه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۳۴۸۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گناه دروازهبان استقلال چیست/ باید با مشت بر سر دختر جیمی جامپ میکوفت؟!
عصر ایران؛ سروش بامداد- تارنمای فدراسیون فوتبال ایران از رأی کمیتۀ انضباطی دایر بر جریمۀ نقدی سید حسین حسینی کاپیتان و دروازهبان تیم فوتبال استقلال به خاطر درآغوش کشیدن و در واقع پناه دادن به دختر جیمی جامپ در جریان بازی با آلومینیوم اراک خبر داده.آن هم چقدر؟ 300 میلیون تومان!
علت تخلف البته «نقض اصول کلی رفتار و بدرفتاری نسبت به مقام رسمی مسابقه» ذکر شده و رویشان نشده بنویسند به خاطر بغل کردن دختر جیمی جامپ و به مواد 51 و 55 استناد کردهاند.
ماجرا از این قرار است که دختر تماشاگری به زمین آمده و وقتی نیروهای یگان ویژه دنبال او دویده اند ترسیده و به دروازه بان استقلال پناه آورده و او هم آغوش خود را گشوده تا دختر نترسد. همین!
کار دختر قانونی است؟ نه! اما وقتی نیروهای یگان ویژه انگار به دنبال دزد و جنایت کار هستند چه کار دیگری از سید حسین حسینی برمیآمده است؟
شوربختانه باید گفت شماری از دختران و زنان ایرانی به جای پناه بردن به پلیس از دست آن می گریزند. در کوی و خیابان به خاطر روسری و در این فقره که تخلف هم کرده بود. اما یک لحظه من و شما جای کاپیتان حسینی. چه کار باید می کرد؟ او را پس می زد یا تحویل پلیس میداد؟ کاری کرده که از هر بازیکن یا غیر بازیکن مگر باطوم به دست ها هم سر می زد. چون دختر جیمی جامپ پدیده تازه ای است.
همین حالا اگر سید حسین حسینی بابت تامین مبلغ جریمه (هر چند قاعدتا در تجدید نظر کم می شود) شماره حساب اعلام کند هواداران پرسپولیس هم حاضرند پول واریز کنند تا وجه جریمه تأمین شود و این یعنی افکار عمومی اقدام حسینی را مجرمانه نمیداند. حتی اگر مرتکب تخلف دیگری شده بود و به یکی پناه میبرد شخص سعی میکرد او را متوقف و کنترل کند. چه کار باید می کرد؟
اگر بحث جیمی جامپ است ( تماشاگران ماجراجویی که با ورود به زمین مسابقه در جریان بازی اختلال ایجاد میکنند و گاه امنیت را به مخاطره میاندازند) دیگر زن و مرد ندارد.
اگر از منظر شرعی است فقها باید نظر دهند و کمیتۀ انضباطی چنین جایگاهی ندارد. ضمن این که همین چندی پیش تصویر اشتیاق یک دختر سینمادوست فراگیر شد که شهاب حسینی را ناغافل در آغوش کشیده است و تصویر محمود احمدی نژاد در اسفند 1391 که مادر هوگو چاوز رییس جمهوری فقید ونزوئلا را در آغوش کشید هم در یادها هست هر چند مادر مرحوم چاوز کجا و طرف های دو حسینی کجا!
دختر جیمی جامپ تخلف کرده. قبول. خطر ایجاد مشکل برای ورود تماشاگران زن وجود دارد ( هر چند حالا هم بیشتر نمایشی و دست چین شده و برای بستن دهان فیفاست) اما این وسط گناه سید حسین حسینی چیست؟ مگر همین چند وقت قبل تصاویر او را همه جا نصب نکرده و به عنوان سرباز وطن از او یاد نمیشد و کل دولت بسیج نشده تا دو تیم سرخابی از خطر محرومیت برهند و به دنبال ترفندی برای تظاهر به مالکیت مشترک نداشتن هر دو نیستند؟
مرجع تشخیص مشکل شرعی کمیته انصباطی نیست و مسوولیت تخلف دختر جیمی جامپ هم با سید حسین حسینی نیست و خوب است بگویند دقیقا چه کار باید می کرده که نکرده؟ دختر را زیر مشت و لگد می گرفته یا پشتش را به او می کرده؟دختر بیچاره آن همه نیرو را دیده خوف کرده.
اشتباه نشود. این یادداشت در دفاع از اقدام جیمی جامپ نیست یا چون دختر است احساسات مان به جوش نیامده. در این باره است که وقتی از دست باطوم به دست ها به بازیکن پناه برده بازیکن باید چه می کرده؟
درست یا غلط افکار عمومی سید حسین حسینی را مقصر نمی داند. میگویید نه؟ کافی است در یک مسابقه دور افتخار بزند تاببینید نه فقط هواداران استقلال که تیم های دیگر هم او را تقبیح نخواهند کرد.
عنوان دو بند هم قابل توجه است: بند ۵۱: اصول کلی رفتار و بند ۵۵ بدرفتاری در قبال مقامات رسمی. عباراتی کلی و کش دار و کاملا قابل تاویل و تفسیر.
تنها یک احتمال باقی می ماند و آن هم این است که فدراسیونی ها برای جلوگیری از دخالت از بیرون و ممانعت دوباره از ورود زنان این رای را صادر کرده اند تا موقعیت خودشان هم به مخاطره نیفتد ( و فرمان سرکار خانم خزعلی را اجرا کرده اند) و گرنه حسینی بیچاره خطا نکرده. جنبه شرعی هم که در رای مورد استناد قرار نگرفته تا بگوییم به خاطر آن بوده است. می گویید نه؟ واکنش تماشاگران گویا خواهد بود.
دست کم روشن کنند این ۳۰۰ میلیون بر چه اساس است؟ بحث شرعی است یا ربطی به دختر بودن جیمی جامپ ندارد و مرد هم بود قصه همین بود و جاهای دیگر نیز همین است. تعابیری چون اصول کلی رفتار و بدرفتاری در قبال مقامات رسمی اما گویا نیست.
اگر استنادشان به دقیقه ۸۸ بازی ایران و امارات در مرحله گروهیِ جام ملتهای آسیاست که یک جیمیجامپِ ایرانی با پرچم ایران وارد زمین مسابقه شد و سه مامور قطری او را به بیرون زمین هدایت کردند و فدراسیون فوتبال آسیا، فدراسیون فوتبال ایران را ۳ هزار دلار جریمه کرد آنجا هم اولا فدراسیون جریمه شد نه بازیکن. تازه ۳ هزار دلار بود و نکند فدراسیون به پیشباز قیمت بعدی دلار در دولت آقای رییسی رفته است؟
در عرصه جهانی هم بله. ۴ سال قبل در جریان نیمه اول دیدار تیمهای تاتنهام و لیورپول در فینال لیگ قهرمانان اروپا دختری که مدل بود (به نام کینسی وولانسکی) وارد زمین و ۱۴ هزار یورو جریمه شد اما خودش را جریمه کردند نه دیگری را و در اینجا داستان چیز دیگری است اگرچه آدم را یاد ضرب المثل مشهور می اندازد که گنه کرد در بلخ آهنگری/ زدند در شوشتر گردن مسگری و شاید بگویند آهنگر و مسگر در آن ضرب المثل همدیگر را در آغوش نکشیدند!
به قول عبدالجبار کاکایی در ترانهای که محمد اصفهانی خوانده بگو چه کنم؟ یعنی بگویید چه باید می کرده که نکرده؟