همسر رئیسی: در جامعه تعارض زیاد است اما به اغتشاش نرسیدیم
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۳۵۸۴۸
جمیله علمالهدی (همسر رئیسی) گفت: بزرگترین چالش امروز دانشگاه ایرانی چالش آزادی است.
به گزارش ایسنا؛ جمیله علمالهدی در پنجاه و هشتمین نشست معاونان آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی سراسر کشور که امروز در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: شناسایی چالشهای دانشگاه در جهت تحول از مسائل مهم امروز دانشگاههاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در بدن هر انسان با تغییر هورمونها یا هر یک از سیستمهای بدن مانند گوارش و اعصاب تغییری ایجاد شود میل انسان تغییر میکند. بنابراین همگرایی بین میل طبیعی و نظم طبیعی وجود دارد.
علمالهدی بیان کرد: ولی در حوزه زیست اجتماعی، بین نظم اجتماعی و آزادی اجتماعی واگرایی وجود دارد. این واگرایی مبنای اصلی چالش آزادی در دانشگاههاست.
رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری گفت: مبنای دوم این چالش هستی اجتماعی به نام دانشگاه است. دانشگاه فقط یک بنا نیست بلکه یک حقیقت و هستی اجتماعی است. میشود دانشگاه را نهاد تصور کرد یا ساختاری دانست که نهاد علم را در خود جا داده است.
وی تصریح کرد: در هر صورت دانشگاه هستی اجتماعی است و چون هستی اجتماعی است مقتضی زیست اجتماعی است. یعنی افراد در دانشگاه زیست فردی ندارند و زیست اجتماعی دارند. از جایی که زیست اجتماعی دارند و میخواهند به آزادیهای فردیشان بپردازند با نظم اجتماعی در تعارض قرار میگیرند.
علمالهدی عنوان کرد: در واقع تعارض در نتیجه تقابل دو اراده است؛ اراده انباشته اجتماعی و اراده فردی. یک اراده فردی است که کارهایی را میخواهد انجام دهد و یک اراده انباشته اجتماعی که در جهت خیر عمومی عمل میکند.
وی بیان کرد: بهترین واژه برای این چالش، چالش آزادی بیان است که در دانشگاه وجود دارد. میان آزادی بیان در دو نوع گفتاری و رفتاری با نظم دانشگاه تعارض و واگرایی پیش میآید.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: مشکل اینجاست که این آزادی که به صورت اراده انباشته جمع شده است به شدت ایدئولوژیک است و در ایدئولوژیک لیبرالیسم در دانشگاه اتفاقی که میافتد این است که آزادی بیان ممکن نیست.
وی افزود: ایدئولوژی لیبرالیسم است که خود را معادل علم میداند. در واقع آکادمی معادل لیبرالیسم قرار گرفته و ایدئولوژی هر رفتار و نگرش اسلامی را میتوان مقابل آن دانست.
علمالهدی گفت: در کشور ما در مقابل این سلطه ایدئولوژیک یک رفتار مدیریتی است. بر اساس سلطه ایدئولوژیک بر علم، فناوری و دانشگاهها رفتارهایی رخ میدهد که برای اینکه با نظم اجتماعی جامعه ایرانی سازگار شود نوعی مدیریت اعمال میشود و این نوع مدیریت فقط در حیطه رفتار تغییراتی ایجاد میکند به طوری که نمیتواند سلطه ایدئولوژیک یا حداقل رقابت ایدئولوژیک ایجاد کند و تحولی در علم ایجاد کند.
وی بیان کرد: اگر این را بپذیریم دو راه بیشتر نداریم یا دانشگاه دچار تعارض و اغتشاش باشد. البته در حال حاضر در جامعه تعارض زیاد است اما به اغتشاش نرسیدیم زیرا سیستم مدیریت سعی میکند کنترل کند.
علمالهدی بیان کرد: اما در این بین یک همگرایی هم اتفاق میافتد. این را در یک چرخه مشاهده میکنیم که میتوانیم به آن چرخه بروکراسی و دموکراسی بگوییم. این دو به صورت چرخهای یکدیگر را حمایت میکنند و هر کدام بدون دیگری معنایی ندارد.
رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری عنوان کرد: صورتهای نامناسب بروکراسی و دموکراسی دیده میشود. بروکراسی تا حد تحمیلهای بسیار کم در محیط دانشگاه نمایان میشود، مانند انضباط دانشجویی یا وقت تدریس. در حالی که میدانیم معلمی و شاگردی وابسته به زمان و مکان نیست ولی به کمک بروکراسی حاکم توانستیم معلمی را در چارتهای زمانبندی شده و ساختارهای مکانمند محدود کنیم.
علمالهدی تصریح کرد: از طرفی دموکراسی نیز در ساختارهای زیبایی مانند مشارکت دانشجویی و گروههای دانشجویی در زمینه علمی، سیاسی و.. نمایان میشود. از آن سو در صورتهای نازیبا مانند تقلب، چانهزنی، رانتخواری و دیگر موارد خود را نشان میدهد.
وی گفت: در واقع این دو مفهوم دارای دو صورت مقبول و نامقبول هستند. چالش وقتی پیش میآید که کمکم صورتهای نامقبول در محیطهای دانشگاهی نمایان شود و رو به افزایش باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: چالش آزادی در دانشگاه ایرانی به معنای اراده آزاد و مستقل است که از اراده جمعی و انباشته میخواهد رها شود. بنابراین از ساختارها و ارادههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دوری میکند.
وی گفت: اما در هر صورت نظام بروکراتیک حاکم به وسیله فناوریهای نرم مانند آییننامهها و قواعد و فناوریهای سخت مانند اینترنت، کامپیوتر و هر صورت نوین شکلهای نظم بخشی او را به دام میاندازد.
علمالهدی بیان کرد: چیزی که رخ میدهد چالشی بین اراده فردی و اراده انباشته است. چیزی که بیشتر اتفاق میافتد این است که برای تبیین خیر عمومی همانی که اراده انباشته اجتماعی قصد تفهیم آن را دارد گروههای اجتماعی رقابت میکنند. در واقع اراده فرد در مقابل اراده جامعه نیست بلکه این است که گروههای اجتماعی به شکل عجیب و غریبی با هم رقابت میکنند.
وی افزود: این امری طبیعی است اما مشکل وقتی پیش میآید که رقابت نامتوازن است. هر کسی از این گروهها خیر عمومی را به نحوی تفسیر کند و دانشگاه را به همان سمت بکشد.
علمالهدی عنوان کرد: برای مثال اشتغال و منافع اقتصادی به عنوان خیر عمومی تلقی میشود و همه دانشگاهها باید در همین راستا حرکت کنند. برخی از رشتهها برای همین هستند که در این حوزهها کار کنند اما تمامی رشتهها چنین ظرفیتی ندارند و این باعث ایجاد رقابتی نامتوازن میشود.
وی ادامه داد: برای ساماندهی به این کار سیستم مدیرتی دنبال وضع قواعد است. در صورتی که این مشکلی را رفع نمیکند زیرا در ابتدا که خیر عمومی تعریف شده است رقابت نامتوازن در گروههای اجتماعی بوده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اتفاقی که پس این مسائل رخ میدهد افزایش مدیریتگرایی است. مدیریت گرایی در ضمن خود نوعی قیم مآبی دارد. یعنی مدیریت سعی میکند برای دانشجو و استاد اهدافی تعیین کند و به همان سمت برود. این باعث میشود که آزادی بیان به این معنا که در گفتار و رفتار اراده آزاد تعیینکننده باشد که چه بگوید ناممکنتر شود.
رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری بیان کرد: در اینجا باید روایت دوم که روایت معلمی است رخ دهد. یعنی معلم به مثابه پیشوا و راهنما نه فناور تعریف شود. معلم فناور نیست و شاگرد یا دانشجو ماده خام نیست.
علمالهدی گفت: چالش جدی دانشگاه چالش پیشوایی است. در حال حاضر معلم نقش یک بروکرات را اجرا میکند نه پیشوا. این یعنی فقط قواعد را بر خود و دانشجو تفهیم و تحمیل میکند و این یعنی کسی دیگر معلمی نمیکند.
وی افزود: بنابراین به نظر میرسد آزادی بیان در شکلهای رهایی از هر گونه نظم و رهاییهای افراطی پسامدرن و پساساختار از یک طرف نمایان میشود و از طرف دیگر احساس دلتنگی برای کسانی که به ایدئوژی اسلامی اعتقاد دارند و برای تحول علوم، دانشگاه و ساختارهای وابسته به علم به سوی اعتلای اخلاقی و عقلانیت استعلایی حرکت میکنند.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: به نظر میرسد که چالش آزادی در دانشگاه عقلانیت استعلایی در مقابل عقلانیت تصرفی است که در فناوری، مهندسی و مدیریتگرایی بروز پیدا کرده است. از طرفی عقلانیت استعلایی در والاترین حد خود در پیامبری نمود پیدا کرده است و پس از آن در پدری، مادری و معلمی متجلی شده است.
وی بیان کرد: در نهایت با اشاره به جمله امام خمینی (ره) که فرمودند: «معلمی شغل انبیا است.» انبیا پیشوایان جامعهاند نه مدیران جامعه و معلمی هم جایگاه خود را باید بر این اساس تعریف کند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: جمیله علم الهدی اغتشاش استاد دانشگاه زیست اجتماعی هستی اجتماعی چالش آزادی دانشگاه ها خیر عمومی علم الهدی گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۳۵۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مطالعات جامعهشناسی فاجعه
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، فاجعه، خطر یا رخدادی است طبیعی یا توسط فنآوری ساخته انسان که در پی آن آسیب فیزیکی، تخریب، از دست دادن جان یا تغییر شدیدی به محیط زیست وارد میشود.
معصومه کمالالدینی (عضو گروه جامعهشناسی مصائب و بلایای طبیعی انجمن جامعهشناسی ایران) درپژوهشی با عنوان «تأملی بر مطالعات جامعهشناسی فاجعه» به واکاوی این موضوع پرداخته است که فاجعه در همە جوامع قابلیت اتفاق افتادن دارد، و زندگی انسان همیشه در طول تاریخ با بحران مواجه بوده است. فجایع و بحرانهایی مثل جنگ، فقر، آتش سوزیهای شهری و...با ورود به زندگی انسانها وضعیت زندگیشان را دچار آشفتگی میکند.
* پیامدهای فاجعه در جوامع انسانی
یکی از مهمترین پیامدهای فجایع، مسائل و مشکلات اجتماعی استبه زعم این پژوهشگر امروزه مخاطرات طبیعی مثل، سیل، زلزله، خشکسالی و طوفان بر حسب عمق و شدت و وسعت و سطح مقاومت، آمادگی عینی و ذهنی جوامع و انسانها و اقدامات پیشگیرانه با پیامدهایی فاجعهآمیز و بسیار متفاوت در جوامع انسانی همراه است.
او در ادامه مینویسد: تحقیقات جامعهشناسی نشان داده که یکی از مهمترین پیامدهای فجایع، مسائل و مشکلات اجتماعی است. متخصصان علوم اجتماعی از منظری متفاوت با اندیشهمندان مهندسی و فنی به موضوع فجایع طبیعی مینگرند و فاجعه در این علم پدیدهای اجتماعی تعریف میشود که از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی تأثیرپذیر است و با خود اختلالات اجتماعی نیز به دنبال دارد.
* جامعهشناسی فاجعه
کمالالدینی در این مقاله با اشاره به مطالعات انجام شده در عرصه جامعه شناسی فاجعه مینویسد: پژوهشهایی که از سال ۱۹۲۰ میلادی در جهان با تحقیقات پرینس و سوروکین و سپس کوارنتلی مطرح شد، امروزه اندیشهمندان اجتماعی را به مطرح شدن گرایشی جدید از جامعهشناسی با نام جامعهشناسی فاجعه سوق داده که به مطالعه عوامل اجتماعی، فرهنگی و پیامدهای آن بر رفتارهای انسانهای آسیبپذیر و آسیبدیده و فعالیتهای سازمانهای امدادرسانی میپردازد.
جامعهشناسی فاجعه به مطالعه عوامل اجتماعی، فرهنگی و پیامدهای آن بر رفتارهای انسانهای آسیبپذیر و آسیب دیده و فعالیتهای سازمانهای امدادرسانی میپردازداو مینویسد گروه جامعهشناسی فاجعه یا مصائب اجتماعی در ایران عمری کوتاه دارد و از سال ۱۳۶۹ پس از فاجعه زلزله منجیل آغاز و در سال ۱۳۸۲ با وقوع زلزله بم به اوج فعالیت خود رسید.
به زعم کمالالدینی نشر مقالههای تحقیقی علمی و بررسی آثار جامعهشناسان، هر چند اندک، در گسترش و کارآمد شدن این گرایش در نظام دانشگاهی ایران و سازمان مدیریت بحران تأثیر مهمی دارد، و در زمینههای مختلفی به توصیف مختصات گوناگون اجتماع حادثه دیده میپردازد.
این پژوهشگر در نهایت با اشاره به این موضوع که تحلیل رابطە بین متغیرهای گوناگون، محدودیتها، ظرفیتها و اسطورهزدایی از رفتار مردم مصیبتدیده و خنثی کردن پندارهای ناروا، ایجاد مدیریت مردمی و خردمندانه در زمان فاجعه میپردازد و به مدیریت بحران کمک میکند.
در انتها لازم به ذکر است که در کنار سایر حوزههای مطالعاتی، پژوهشهای متعددی توسط محققان علوم اجتماعی و به صورتی محدودتر توسط جامعهشناسان در چند دهە گذشته انجام گرفته است.
انتهای پیام/