Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-25@15:08:00 GMT

نگاهی به اسطوره پهلوان در ادبیات حماسی

تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۴۵۰۳۵

نگاهی به اسطوره پهلوان در ادبیات حماسی

ایسنا/اصفهان یک پژوهشگر اسطوره‌شناسی گفت: کلمه پهلوان گاهی به‌صورت یک وجه وصفی به معنای عالی و شاهوار یا دلیر قوی و باستانی، گاهی به‌عنوان نام یک نژاد ایرانی، گاهی مانند اسم نوعی آهنگ و گاهی برای نامیدن یک زبان یا یک خط به‌کار می‌رود که معمولاً پهلوی است و برخی مواقع پارتی یا لهجه‌ای از آن مشتق می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

الهام سعادت در نشستی که با عنوان «بررسی اسطوره‌ی پهلوان در منظومه‌های حماسی با تأکید بر شخصیت رستم» بعدازظهر یکشنبه (۹ مردادماه) در کتاب‌فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی اصفهان برگزار شد، گفت: در رویارویی با متون ادبی به‌ویژه شاهنامه باید کوشید تا از نگاه تقلیل‌گرا به متن دوری جست؛ نگاهی که متن را تنها در حد ماجرا و روایتی داستانی تقلیل می‌دهد درحالی‌که متن عصاره‌ای از تجربیات بشراست که در طول هزاران سال فراهم آمده و به‌منزله گنجینه‌ای از دانش انسان‌شناسی است که نوع نگاه به جهان، ساختارهای نظام اجتماعی، باورها و کنش‌های بشر در طول سالیانی دراز را انعکاس می‌دهد؛ الگوهایی که چه‌بسا در زندگی انسان امروزی نیز قابل بازیابی است.

او افزود: مورد دیگر این‌که تحقیق در علوم انسانی و به‌خصوص ادبیات فارسی در کشور ما از روش علمی پیروی نمی‌کند درصورتی‌که روش در دستیابی به نتیجه نقش اساسی دارد. برای رسیدن به دستاوردهای دقیق در هر تحقیق باید سه مرحله را پشت سر گذاشت؛ اتیمولوژی به معنی پرداختن به معنی دقیق موضوع در سیر تاریخی (ریشه‌شناسی تاریخی کلمه). سپس ترمینولوژی به معنی اصطلاح‌شناسی و دریافتی کلی از موضوع و در پایان متدولوژی؛ این‌که روش پرداختن به موضوع چیست و محقق از چه روش و رویکردی برای انجام تحقیق استفاده می‌کند. اگر این سه مرحله در تحقیقات مشخص نباشد نتیجه درستی از تحقیق حاصل نخواهد شد و از نتایج تحقیق هم به شکل مستند بر طبق روشی مشخص دفاع نمی‌توان کرد.

اتیمولوژی واژه پهلوان و معانی آن

این اسطوره‌پژوه سپس به اتیمولوژی واژه پهلوان در زبان فارسی و یونانی پرداخت و افزود: واژه پهلوان از «پَهْلَو»، «پَهْله» پارتی است و در زبان پارسی باستان «پَرْثوَه» تلفظ می‌شده و به‌مرورزمان به «پَرْهَوَه»، «پَلْهَوَه» بدل شده است. بعضی از نویسندگان ارمنی لغت پهلوانی را مطابق با تلفظ آن زمان یعنی «پَلْهونی» ضبط کرده‌اند و برای تلفظ آسان «ه» بر «ل» مقدم شده و به شکل «پَهلَو» و «پهلوی» درآمده است. وقتی ریشه این واژه در زبان هندی باستان یا سانسکریت را بررسی می‌کنیم به کلمه «پارتهوَ» خواهیم رسید که به معنی پارتی و اصل آن به معنای شاه، شاهزاده و جنگجو است پارس و پهلَو در اصل هم‌ریشه و هم معنی بوده است و معنی اصلی آن را باید میان پارسا و پهلوان درستکار، دلاور، بزرگ و توانا، جنگی و شاهزاده جست.

سعادت با بیان این‌که ایرانیانی که در شمال زندگی می‌کردند خود را پهلوی می‌نامیدند، یادآور شد: نزد دسته‌هایی که کم‌کم از شمال به‌طرف جنوب رفتند، به دلیل تفاوت‌های تلفظی حرف «ث» به «سین» بدل شده و جنوبی‌ها خود را به نام پارسی ‌خواندند.

او خاطرنشان کرد: کلمه پهلوان در معانی بسیار متفاوتی به کار می‌رود: گاهی به‌صورت یک وجه وصفی به معنای عالی و شاهوار یا دلیر قوی و نیز باستانی، گاهی به‌عنوان نام یک نژاد ایرانی، گاهی چون اسم نوعی آهنگ و گاهی برای نامیدن یک زبان یا یک خط که معمولاً پهلوی است به‌کار می‌رود و برخی مواقع پارتی یا لهجه‌ای که از آن مشتق می‌شود. معادل کلمه پهلوان در زبان یونانی کلمه‌ای در یونانی Hero معادل واژه پهلوان است و از heros مشتق شده است که محافظ و مدافع معنی می‌دهد. همچنین افلاطون در رساله کراتیلوس در خصوص معنای هیروس آورده است که «آن واژه کمی دگرگون‌شده ولی از صورت کنونی آن پیداست که از واژه «اروس» به معنی عشق گرفته‌شده است و به این اشاره دارد که هر پهلوان ثمره عشق خدایی است به آدمی‌زاده‌ای یا عشق آدمی‌زاده‌ای به خدایی»، ضمن این‌که در زبان یونانی کلمات کمی از «اِروس» گرفته‌شد یونانی Hero از آن‌ها کلمه «هیرو» و دیگری «رتوروُس» به معنی سخن گفتن است چون پهلوانان مردانی زبان‌آور « رتورس» بودند و در سخن گفتن و پرسیدن و پاسخ دادن مهارت داشتند یعنی واژه پهلوان، هم در زبان یونانی و هم در زبان فارسی، ریشه‌ای از معنای دلاوری و محافظت و مدافع بودن و همچنین ریشه‌ای از سخنوری دارد.

سعادت با بیان اینکه یکی از مهارت‌های پهلوان زبان‌دانی او است و پهلوانان همیشه یک رجزخوانی قبل از نبرد داشته‌اند، تصریح کرد: گاهی کلمه پهلوان با قهرمان هم‌ارز می‌شوند و در یک معنی به کار گرفته می‌شوند. برعکس تصور بسیاری از افراد، قهرمان کلمه عربی نیست بلکه فارسی و ریشه آن «کُهْرُمان» به معنی «کار اندیش» است باید به این نکته توجه داشت که پهلوان هرجایی که در متون استفاده‌شده به یک نژاد خاص یعنی نژاد اصیل ایرانی اشاره داشته و قهرمان خالی از این معناست. مورد دیگر این است که پهلوان با نظام حکومتی ارتباط‌های تنگاتنگی داشته است یعنی پهلوانی بدون ارتباط با نظام‌های حکومتی معنا ندارد، ضمن اینکه پهلوان باوجوداینکه قدرتمند و در خدمت حکومت است اما نماد یک قدرت پاک است و در بعضی موارد نظر خود حتی اگر مخالف با نظر پادشاه است را اعلام می‌کند و در برابر سیاست‌هایش می‌ایستد.

این پژوهشگر ادامه داد: پهلوان کسی است که زندگی خود را نثارِ بیشتر از خودش می‌کند یعنی قصد دارد با صرف کردن عمر خود برای دیگران دستاوردهایی برای جامعه‌اش داشته باشد. یک مسئله دیگر این است که پهلوان، هم کردار جسمی و هم کردار معنوی دارد. در مورد بُعد جسمی باید اشاره کرد که بسیاری از آن‌ها پهلوزاد هستند چراکه در زمان تولد جسم بزرگی داشته‌اند و مجموعاً تأکید بر تهمتنی و قدرت جسمانی آن‌هاست، ضمن اینکه پهلوان علاوه بر قدرت جسمانی و تجربیاتی که در رویارویی با پدیده‌های طبیعت به دست می‌آورد باید گستره‌های ماورایی زندگی معنوی را هم طی و تجربه کند، بنابراین باید گستره زندگی معمولی و مادی را پشت سر بگذارد و هم‌زمان دستاوردهای ماورایی و معنوی هم داشته باشد. برای این کار باید مراحلی را پشت سر بگذارد که ازاین‌گونه می‌توان به آیین‌های بلوغ یا آشناسازی اشاره کرد که نمونه‌های آن را، هم در جوامع قبیله‌ای و هم در متن می‌بینیم و هنوز به شکل‌های دگردیس شده‌ای در جوامع کنونی هم ادامه دارد.

سعادت افزود: وقتی قرار است یک پسر به مرحله بلوغ برسد باید آزمون‌های تشرف را پشت سر بگذارد تا از مرحله طفولیت به مرحله مردی یا بلوغ برسد که اتفاقاً آزمون‌های بسیار سختی است چراکه طفل باید کاملاً کشته‌شده و دوباره به هیئتی دیگر به دنیا بیاید تا به یک مرد بالغ تبدیل شود، به‌عبارت‌دیگر طفلی که از زهدان مادر بیرون آمده باید کشته شود و به زهدان مادر طبیعت یعنی به آغوش مادر زمین بازگردد و دوباره در یک جسم جدید با روحیات جدید زنده شود؛ بنابراین پهلوان این آزمون‌های ورودی را انجام می‌دهد که در شاهنامه به شکل آزمون‌های هفت‌خان رستم یا هفت‌خان اسفندیار متجلی می‌شود. البته در مورد زنان هم آزمون تشرف وجود دارد اما در مورد آن‌ها آزمون سختِ مُردن و دوباره متولد شدن وجود ندارد بلکه با اولین نشانه‌های بلوغ در زنان آن‌ها را بدون حضور هیچ فرد دیگری در مکانی مانند یک اتاق می‌گذارند تا موقعیت جدید خود را درک کنند.

او که دانش‌آموخته دکترای ادبیات حماسی است، با بیان اینکه الگوی زندگی پهلوان به‌صورت تکرارشونده در همه متن‌ها وجود دارد و اولین جایی که به شکل الگوی پهلوان اشاره می‌شود در مورد «سارگون اکدی» است، به ویژگی‌های پهلوان اشاره کرد و گفت: یکی از خصوصیات درباره پهلوان، پیش‌بینی تولد آن‌ها بوده است، دیگری بارداری مادر در خفا و مورد سوم سخت‌زایی در مورد پهلوان است که در مورد سخت‌زایی باید به دو مسئله اشاره کرد، یکی اینکه از زهدان مادر که به تصور جامعه مردسالار راه مطلوبی نیست متولد نشود و پهلو زاد باشد و دیگر این‌که طبق اسطوره‌های طبیعی «ماکس مولر» اشاره‌ای به تصویر آذرخش و نمایان شدن برق از قسمت کناره ابر دارد که این الگو را به‌صورت مشهود در تولد «ایندرا» در «ریگ ودا» می‌توان پیگیری کرد. مسئله دیگر درباره پهلوان این است که کودک به دلایل مختلف رها می‌شود و توسط یک حیوان یا والدین فرودست پرورش می‌یابد. بعد از پشت سر گذاشتن این مراحل، مرحله بازگشت پیش روی پهلوان است یعنی او باید در هیئتی تازه به سمت خانه و قوم خود بازگردد.

سعادت با اشاره به دوران کهن سنگی اضافه کرد: در دوران کهن سنگی، روایت اسطوره اصلی در مورد آفرینش این است که جهان یک اندام‌واره مادینه است و همه‌چیز در این اندام‌واره وجود دارد و این اندام‌واره در اثر یک اتفاق پاره‌پاره شده و از پاره‌های آن طبیعت و همه اجزای آن به وجود می‌آید. البته تمام آنچه در روایت‌های اساطیری در مورد خدایان اساطیری وجود دارد یک نوع انعکاس آیینه‌ای است یعنی آنچه روی زمین و در ساختار معمول زندگی اتفاق می‌افتد به شکل آیینه‌ای به آسمان انتقال داده می‌شود پس می‌توان نتیجه گرفت که در آن زمان به دلیل شرایط زیستی موجود، زن نقش اصلی را در ساختار زیستی دارد به‌طوری‌که نظام مادرمکان‌، مادرمحور یا مادر سروری برقرار بوده است. به‌این‌ترتیب تولد امری نمادین و جادویی و نه زیستی است. زنان با راه رفتن در کشتزارها، در معرض امواج، به‌وسیله حیوان یا حتی صرفاً میل باروری، بارور می‌شدند و این نوع تولد تولدی از ژرفای زمین بود. در این دوران حیوانات مقام پایین‌تر از انسان نداشته و گاهی حتی بالاترند، بزرگ شدن پهلوان به‌وسیله حیوان را باید بازمانده‌ای از این دوران دانست دیگر این‌که آخرین مرحله در الگوی سفر قهرمان هم ملاقات با خدا بانوست که بازهم با باقیمانده اندیشه‌های این دوران است.

خاندان رستم

این اسطوره‌پژوه گفت: در متون پیشا اوستایی و حتی اوستایی ما شخصیتی به نام رستم نداریم. تنها شخصیت مربوط به این خاندان شخصی است با نام گرشاسب سام نریمان کریمان. گرشاسب یا گِره (ش میانوند است پسوند سلبی است) اسبه اسب گر یا اسب نزار لاغر، چنین اسم‌هایی شخصیت دارنده اسب را معرفی می‌کند درواقع به معنی پروارکننده اسب نزار لاغر. در متون پیشین شخصیتی وجود دارد به نام «کِرِساکا»؛ این واژه سکایی و به معنی سکاییِ کاریِ کارکشته. یک شخصیت سکایی دیگر هم داریم که «کِرِساکا» صفت این شخصیت است و نام او «کائوساکا» کلاً به معنی به دلیل مسلح بودن قوی است. سکایی صاحب سلاح، گرزورز.

سعادت ادامه داد: نام «سام» به معنی سامان‌دهنده، سهیم، سامان‌بخش و نظام‌بخش است. کلمه «نریمان» به معنی نرمنش، دارای نیرو و نیرومند است و «کریمان» نیز به معنای کار اندیش و کاردان است. درمجموع «گرشاسب سام نریمان کریمان» یعنی «سکائی سامان‌بخشِ کاریِ نیرومند» که سه صفت هم دارد، یکی از این صفت‌ها «رُتِستَخم» بدنْ قوی یا تنْ قوی، دیگری «بوختار» منجی آخرالزمان که اهورایی‌ها را از دست اهریمنی‌ها نجات می‌دهد و صفت سوم او نیز گرز ورزی یعنی صاحب گرز یا صاحب سلاح است. سه نفر هستند که گرزورزی در مورد آن‌ها گفته‌شده؛ بهرام، فریدون و گرشاسب هستند.

او با اشاره به اینکه در متون ودایی شخصیتی به نام گرشاسب وجود ندارد؛ اما در مهابهاراتا، ویشنوپورانا، به‌ویژه رامایانا که قهرمان آن رام است و اشتراکات زیادی با رستم دارد از شخصیتی نام‌برده می‌شود به نام «کِرِشواسبا» و از روی توصیفی که از آن می‌شود به این پی می‌بریم که این شخصیت شبیه به گرشاسب است اما ازآنجایی‌که بعد از متون ما است به نظر می‌رسد که آن‌ها از ما وام گرفته‌اند و در متن به‌صراحت آمده است که این قهرمانی از شمال غرب (سیستان) است و دو همسر دارد هر دو آن‌ها ایزد بانوی پیروزی هستند و دلیل موفقیت و پیروزیش را ازدواج با آن‌ها ذکر می‌کنند. این شخصیت دارای دو صفت است، یکی سلاح‌داری و دیگری ورجاوندی یا بوختاری یعنی نامیرایی است. نام گرشاسب در اوستای قدیم در یسنا ٩ آمده و در یشت‌های ۵ و ۱۳ و ۱۵ و ۱۹ نیز از آن یادشده است.

این پژوهشگر افزود: در متن‌ها آمده که او، فرزند کسی است به نام سریت اگر اوستا را مبنا قرار دهیم سریته شخصیتی است که گاو مرزبان را کشت و یا ثرتئونه می‌شود که با توجه به این و تبارشناسی او بنابر اوستا می‌شود فریدون، تور، درواسپه، شیدسب، تورج، نریمان، سام، سریت، گرشاسب. اگر سریت دوره کیانیان را بپذیریم او دو پسر دارد؛ «اُروخشیه»؛ قانون‌گذار سکائیانی که هوشنگ و تهمورث از روی آن‌ها ساخته‌شده است و اسم آنان «سَکولوته خَشیه» بود. خویشکاری اُروخشیه قانون‌گذاری است. فرزند دیگر او گرشاسب است که گیسور خطاب می‌شود؛ به معنی پهلوانی و صفت مهمش پهلوزادی است. اگر اعتقاد به اصالت نوه و نیا در روایت‌ها باشد، در تبارشناسی باید؛ تور، تورج و گرشاسب را ذکر کرد.

 توصیفات و بزه‌های جنگجوی آریایی

سعادت در ادامه صحبت‌های خود به ارائه توصیفاتی از جنگجوی آریایی پرداخت و گفت: این جنگجو سر و بازوان ستبر دارد، شکم او دریاچه سومه است، گرز آهنین دارد و در انواع و اقسام سلاح‌هایی که وجود دارد مهارت دارد، اندیشه او تندرو است و بر دریانوشی آن‌ها تأکید بسیار شده است، ضمن اینکه گوشت‌خوار و پری همسر هستند، خصوصیت دیگر جنگجوی آریایی پهلو زادی و دیگری اژدها کُشی است.

او ادامه داد: اسطوره‌شناسی به نام «ژرژ دومزیل» که تمرکز تحقیقات او بر اساطیر ایران، یونان و هند بوده است در بررسی روایت‌های اسطوره‌ای در بنیادهای فکری این اقوام به نظام سه‌بخشی رسیده است که حاکم بر ساختار اجتماعی است؛ طبقه اول، پادشاه موبدان، طبقه دوم جنگجویان و دیگری طبقه پیشه‌وران (کشاورزان، صنعتگران و...) است؛ بر اساس این نظام مؤلفه‌ها نیز در ذیل این گروه‌ها قرار می‌گیرد. در این نظام سه‌بخشی، جنگجویان بین طبقه شاه موبدان و پیشه‌وران قرار دارند تا این دوطبقه را از هم جدا نگه دارند و دیگر اینکه خویشکاری که برای آن‌ها تنظیم‌شده این است که هم از شاه موبدان حراست کنند و هم به اوضاع مردم عادی و پیشه‌وران سروسامان دهند، ولی مسئله این است که هیچ‌وقت از سوی این گروه‌ها مورد قدردانی قرار نمی‌گیرند ثمره‌ای از خویشکاری دشوار نصیبشان نمی‌شود و درواقع آن‌طور که سزاوار است از او تقدیر نمی‌شود.

او تصریح کرد: به‌واسطه قدرتی که کم‌کم طبقه جنگجو به دست می‌آورد این تصور شکل به وجود می‌آید که گویا آن‌ها قصد دارند پادشاهی را به نفع خود قبضه کنند، به همین دلیل در روایت‌های هندواروپایی موضوعی به نام سه بزه یا سه گناه جنگجو وجود دارد تا جنگجویان را سر جای خود نگه‌دارند. «برهمن کشی» یا «دینْ مرد کشی» یکی از این سه بزه است، ترس، گریز و نیرنگ، گناه دوم است و گناه سوم، زنا یعنی هر گناهی است که مسئله تولید و باروری را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به این سه بزه در روایت‌های زندگی ایندرا، گرشاسب و رستم اشاره شد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مرمت گنبد مسجد امام اصفهان مسجد جامع عباسی اصفهان مرمت بناهاي تاريخي استانی فرهنگی و هنری واژه پهلوان روایت ها پشت سر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۴۵۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادر کارفرین وبا نگاهی اقتصاد نگر

   



موفقیت‌های وی تنها به ورزش و تحصیل ختم نمی‌شود و در سالی که موضوع مهم اقتصاد با محور مشارکت مردم مدنظر است وی در گوشه‌ای از روستایش و در یک کارگاه کوچک، اقدام به راه اندازی حرفه‌ای نموده است که علاوه برخود، دوفرزندش هم مشغول به کارند.

هرچند در کنار تلاش و پشتکارشان هنوز کارگاهشان محقر است، اما تنوع تولیدات و سود بالایشان سبب شده برای توسعه و پیشرفت مصمم‌تر شوند.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

 

این خانم ثابت کرده مادران می‌توانند نقش موثری در پیشرفت اقتصادی نه تنها خانواده خود بلکه جامعه داشته باشند

دیگر خبرها

  • نماهنگ جدید ابوذر روحی منتشر شد + دانلود نماهنگ حماسی «نحن المقاومون»
  • نمایش ۲ فیلم برای جامعه ورزش پهلوانی از شبکه‌های مختلف تلویزیونی
  • فال حافظ امروز پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • نمادی از فرهنگ پهلوانی در «پهلوان و فیل»
  • بازآفرینی داستانی از پهلوان ایرانی برای کودکان
  • فال حافظ امروز چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • معنی جالب ریشه کلمه ورجه وورجه + فیلم
  • مادر کارفرین وبا نگاهی اقتصاد نگر
  • فال حافظ امروز سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ با معنی و تفسیر
  • استقبال از کشتی گیر در گتوند برگزار شد