Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-23@20:14:05 GMT

تیزهوشی بازپرس جنایی به فرار متهم پایان داد

تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۷۸۰۴۶

تیزهوشی بازپرس جنایی به فرار متهم پایان داد

به گزارش همشهری، 28آذر سال 99درگیری خونینی در بهشت سکینه کرج به پلیس اعلام شد و مأموران برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند. درگیری در مراسم ختم فردی که به تازگی فوت شده رخ داده بود و آنطور که شاهدان می‌گفتند 2 برادر و پدرشان که از شرکت‌کنندگان در مراسم ترحیم بودند با فردی 48ساله به‌دلیل اختلافات قبلی درگیر شدند و در جریان این درگیری، مرد 48ساله با ضربات متعدد چاقو زخمی شد و به بیمارستان انتقال یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از طرفی پدر و 2پسرش نیز همزمان با این اتفاق گریختند و کسی از آنها خبر ندارد.

معرفی قاتلان
مرد مجروح در بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد و وقتی مأموران پلیس برای تحقیق نزد او رفتند، هویت 2 برادر و پدرشان که وی را زخمی کرده بودند، فاش کرد. او تنها توانست همین‌ها را به پلیس بگوید و بعد از هوش رفت و به‌رغم تلاش پزشکان جانش را از دست داد. در این شرایط گروهی از کارآگاهان جنایی کرج تحقیقات خود را برای بازداشت عاملان این جنایت آغاز کردند. درحالی‌که مقتول پیش از مرگ نام قاتلان را اعلام کرده بود، تحقیق از شاهدان نیز گفته‌های او را تأیید می‌کرد و این در حالی بود که هر 3 مظنون پرونده، محل زندگی خود را ترک کرده و متواری شده بودند. تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه داشت تا اینکه بعد از گذشت حدود 2 سال، ردپای آنها در پایتخت به‌دست آمد. طبق اطلاعاتی که پلیس به‌دست آورده بود 2 برادر در یکی از محله‌های تهران زندگی مخفیانه‌ای را در پیش گرفته بودند که هر دوی آنها چند روز قبل با دستور قاضی محمد وهابی، بازپرس دادسرای جنایی تهران، در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شدند.

شباهت عجیب
متهمان پس از بازداشت به دادسرای جنایی تهران، انتقال یافتند و صبح دیروز در مقابل بازپرس شعبه دوم قرار گرفتند. آنها مدعی شدند که بی‌گناه هستند و هیچ ضربه‌ای به مقتول نزده‌اند.  یکی از آنها گفت: آن زمان یکی از بستگانمان فوت شد و روزی که درگیری در بهشت سکینه رخ داد، ما هم در مراسم ختم او بودیم. مقتول هم از آشنایان مان بود که او هم در مراسم حضور داشت. وی ادامه داد:‌ من و برادرم از مدت‌ها قبل با مقتول بر سر مسائلی دچار اختلافاتی شده بودیم. وقتی در مراسم او را دیدیم بحثمان شد و با هم درگیر شدیم. این اتفاق موجب شد مراسم به هم بخورد و برخی از اقوام نیز وارد درگیری شدند که در این میان ما متوجه نشدیم چه کسانی به مقتول چاقو زدند. وی درباره دلیل فرارشان بعد از قتل نیز گفت: از آنجا که ما با مقتول اختلاف داشتیم، ‌ترسیدیم که تصور کنند ما قاتل هستیم و باعث مرگ او شدیم. به همین دلیل بود که بعد از درگیری مرگبار، خانه و زندگی خود را ترک کرده و فراری شدیم. درحالی‌که تحقیق از 2 برادر بازداشت شده ادامه داشت و آنها مدعی بودند که اطلاعی از سرنوشت پدرشان نیز ندارند، صدای مرد میانسالی از دفتر شعبه به گوش بازپرس جنایی تهران رسید که برای پیگیری سرنوشت 2 برادر بازداشت شده راهی دادسرا شده و از مدیر شعبه سؤالاتی می‌پرسید. او خودش را یکی از آشنایان 2 متهم جا زده و پیگیر این بود تا برای 2 برادر وثیقه گذاشته و آزادشان کنند. بازپرس جنایی که کنجکاو شده بود، به دفتر شعبه مراجعه کرد و متوجه شد که مرد میانسال شباهت زیادی به یکی از پسران بازداشت شده دارد. اگرچه او با دیدن بازپرس ترسیده بود و اصرار داشت که از اقوام دور متهمان است اما قاضی دستور بازداشت وی را که سعی داشت نقش بازی کند و خودش را فرد دیگری جا بزند، ‌صادر کرد. خیلی زود مشخص شد که او کسی نیست جز پدر 2 پسر و سومین متهم فراری و تحت تعقیب پرونده که با تیزهوشی بازپرس جنایی تهران بازداشت شد. مرد میانسال که دستش را رو شده می‌دید و جایی برای کتمان نداشت، اعتراف کرد که پدر متهمان دستگیر شده است. وی در بازجویی‌ها گفت: مقتول از اقوام دورمان بود و مدتی بود که با یکی از پسرهایم به اختلاف برخورده بود. البته اختلاف آنها خیلی جدی نبود و در حد اینکه گاهی پیامک برای یکدیگر می‌فرستادند و کل کل می‌کردند. او ادامه داد: اختلاف آنها ادامه داشت تا اینکه یکی از اقوام مشترکمان فوت شد و ما خانوادگی به مراسم ختم او رفتیم. آن روز هم درگیری لفظی میان پسرانم و مقتول صورت گرفت اما آن روز دعوای آنها با وساطت و پادرمیانی اقوام خاتمه یافت تا اینکه روز چهلم بار دیگر سر مزار با هم درگیر شدند اما آن روز درگیری به جنایت ختم شد. وی گفت: من و پسرانم در درگیری حضور داشتیم اما نمی‌دانیم چه‌کسی با چاقو به مقتول ضربه زد و جانش را گرفت. از سویی چون ما با مقتول اختلاف داشتیم و دعوا از طرف ما راه افتاده بود، ترسیدیم قتل به گردن ما بیفتد و به همین دلیل بود که فرار کردیم. امروز هم وقتی متوجه شدم پسرانم دستگیر شده‌اند، نگران شدم و برای پیگیری وضعیت آنها و آزادی‌شان راهی دادسرا شدم و با وجود اینکه سعی داشتم خودم را فامیل دور جا بزنم، اما دستم رو شد و دستگیر شدم. با دستگیری سومین متهم پرونده، قرار عدم‌صلاحیت از سوی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی پایتخت صادر شد و تحقیقات در این خصوص در دادسرای کرج ادامه دارد.

منبع: الف

کلیدواژه: بازپرس جنایی جنایی تهران بازداشت شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۷۸۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رابطه صمیمی ۲ پسر جوان رنگ خون گرفت!

پسر جوانی که دوست صمیمی‌اش را به قتل رسانده بود، دستگیر شد. - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، چندی قبل مرد میانسالی به شعبه نهم دادسرای امورجنایی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس عظیم سهرابی قرار گرفت، گفت: از پسر جوانم خبری ندارم و تلفن همراهش نیز خاموش است؛ نگرانم بلایی سرش آمده باشد، لطفاً کمک کنید.

پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس‌ آگاهی وارد عمل شدند و در نخستین گام از بهزیستی، بیمارستان‌های تهران و پزشکی قانونی استعلام گرفتند اما اثری از پسر گمشده پیدا نکردند.

تیم جنایی در گام بعدی به سراغ تحقیقات محلی رفتند و متوجه شدند که پسر گمشده اکثر اوقات در خانه یکی از دوستان صمیمی‌اش به نام بیژن زندگی می‌کرده اما ناگهان ناپدید شده و بیژن نیز حضور کمرنگی در محل داشته است که همین موضوع شک کارآگاهان را برانگیخت!

کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات، اهالی محله را هدف تحقیق قرار دادند و متوجه شدند که این اواخر پسر گمشده و بیژن با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند و آخرین‌بار این 2 نفر را سوار بر یک موتورسیکلت دیدند که قصد داشتند به هشتگرد بروند.

قتل مرد با 37 ضربه چاقو به‌خاطر یک‌میلیارد در قلهک

بدین ترتیب بیژن با دستور بازپرس جنایی بازداشت شد؛ او در بازجویی‌های اولیه صراحتا به قتل اعتراف پسر گمشده اعتراف کرد و ماجرا اینطور توضیح داد: با پسرگمشده خیلی دوست بودم اما این اواخر پشت سرم در محله بدگویی کرده بود و قصد داشت تا با اعضای خانواده‌ام ارتباط برقرار کند که عصبانی شدم.

او در ادامه گفت: ماجرا را با او درمیان گذاشتم و با یکدیگر قرار گذاشتیم تا برای حل این مشکلات به هشتگرد برویم؛ وقتی به آنجا رسیدم با هم درگیر شدیم که پسر گمشده چاقو کشید و من در دفاع از خودم او را هل دادم که به پایین دره پرتاب شد؛ پس از این حادثه ترسیدم و با موتورسیکلت به خانه بازگشتم؛ پشیمانم و قصد ارتکاب جنایت را نداشتم.

پس از پس از اعترافات متهم و رمزگشایی از سرنوشت مرگبار پسر گمشده، کارآگاهان اداره چهارم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا به همراه متهم راهی دره مورد نظر در هشتگرد شوند و جسد را پیدا کنند.

به گزارش تسنیم، با دستور بازپرس جنایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • جزییات جدید از پرونده مرگ مشکوک زهره فکورصبور
  • جوانی که متهم به ترغیب زهره فکورصبور به خودکشی بود تبرئه شد
  • آخرین خبر از پرونده مرگ زهره فکور صبور
  • پرونده مرگ خانم بازیگر بار دیگر بسته شد
  • رابطه صمیمی ۲ پسر جوان رنگ خون گرفت!
  • ۴ پرونده روی میز بازپرس جنایی | از جزییات مرگ مرموز مجرمی با پابند الکترونیکی تا سقوط یک کوهنورد جوان
  • دعوای ۲ مشتری نانوایی با کندن گوش
  • دعوا در صف نانوایی منجر به کنده‌شدن گوش پسر جوان شد
  • حادثه مرگبار برای پسر جوان در ایستگاه مترو سرسبز
  • پایان فرار ۲ ساله عامل یک جنایت در محله دربند تهران/ قتل در تهران دستگیری در قشم