Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2025-01-26@01:43:25 GMT

قتل پدر به دست پسر به خاطر رابطه نامشروع

تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۲۵۱۳۰۳۵

قتل پدر به دست پسر به خاطر رابطه نامشروع

 پاییز سال ۱۴۰۰ گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد و پس از آن مأموران به محل درگیری که خانه‌ای در منطقه ورامین بود، رفتند.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۶۰ ساله‌ای در خانه مجردی‌اش مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. به این ترتیب وی به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به علت شدت جراحات وارده و خونریزی تسلیم مرگ شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با اعلام موضوع به مأموران پلیس و شروع تحقیقات، آنان در نخستین گام سراغ همسایه‌های مقتول رفتند. یکی از همسایه‌ها به مأموران گفت: ما در خانه نشسته بودیم که با شنیدن صدای گلوله از جا پریدیم و پس از آن صدای زنی را شنیدیم که با جیغ و فریاد کمک می‌خواست. وقتی از خانه بیرون آمدیم مرد جوانی که ماسک بر صورت داشت هراسان از خانه همسایه بیرون دوید و متواری شد.

همسایه دیگر قربانی نیز به مأموران گفت: من جلوی در ایستاده بودم که صدای گلوله را شنیدم و چند دقیقه بعد هم مردی که به نظر می‌رسید ضارب بود در را باز کرد و بیرون دوید و وقتی او را صدا کردم بدون توجه به من فرار کرد. البته صدای زنی هم می‌آمد که مدام جیغ و داد می‌کرد.

یکی دیگر از همسایه‌ها به مأموران گفت: مرد همسایه تازه این خانه را خریده بود و تنها زندگی می‌کرد. بعد از شلیک گلوله هم زن میانسالی هراسان در راه‌پله‌ها جیغ می‌کشید و کمک می‌خواست. در ادامه تحقیقات مأموران پی بردند، مقتول به نام اکبر متأهل و دارای ۲ پسر است اما به‌تازگی و بدون اطلاع آنها این خانه را خریده بود.

با اطلاعاتی که همسایه‌ها به پلیس داده بودند و با بررسی تماس‌های تلفن مقتول روشن شد زنی که هنگام قتل در خانه مقتول بوده، همسر دوست صمیمی‌اش بوده است.

با افشای این ماجرا، زن میانسال بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: اکبر از دوستان صمیمی شوهرم بود و به خانه‌مان رفت و آمد داشت. او به‌تازگی و بدون اطلاع خانواده‌اش یک خانه مجردی در نزدیکی مغازه لباس‌فروشی‌ای که من در آنجا کار می‌کنم خریده بود. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت در خانه‌اش گلوله خورده است و من هم بلافاصله خودم را بالای سر او رساندم و از همسایه‌ها کمک خواستم. من قاتل را می‌شناسم چون وقتی به آنجا رسیدم دیدم یک نفر از بالای دیوار پایین پرید و فرار کرد. البته او ماسک داشت اما من فهمیدم که او پسر بزرگ اکبر است.

با اظهارات این زن، پسر مقتول دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد در جریان ماجرا نبوده و از نحوه قتل پدرش اطلاعی ندارد. وقتی مأموران پلیس به اختلاف‌های دنباله‌دار متهم و پدرش پی بردند علیه او کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

در ابتدای این جلسه مادر مقتول برای نوه‌اش درخواست قصاص کرد و گفت: نوه‌ام و پسرم اختلاف داشتند. حتی یک بار نوه‌ام به خانه‌ام آمد و گفت اگر پدرم سند خانه‌ای را که خریده به نام من نزند او را می‌کشم و داغش را بر دلت می‌گذارم. من اطمینان دارم که نوه‌ام پسرم را کشته و به هیچ عنوان هم حاضر به گذشت نیستم.

سپس متهم به جایگاه رفت و با رد اتهام قتل ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: چند ماه قبل از حادثه به رابطه پنهانی پدرم با یک زن غریبه پی بردم. وقتی موضوع را به پدرم گفتم و از او خواستم دست از رابطه‌اش بردارد منکر قضیه شد. با این حال من متوجه تغییر رفتار پدرم با مادرم شده بودم و می‌دانستم او به مادرم خیانت می‌کند. یک روز پدر را تعقیب کردم و متوجه شدم به‌تازگی یک خانه مجردی خریده است و زن میانسالی هم به آن خانه رفت و آمد دارد. به همین خاطر باز سراغ پدرم رفتم و به او تذکر جدی دادم و تهدیدش کردم که اگر به رابطه‌اش با آن زن خاتمه ندهد آبروی آنها را می‌برم، اما او منکر ماجرا شد و تهدیدم را جدی نگرفت. روز حادثه به خانه مجردی‌اش رفتم و با او صحبت کردم. بعد از آن هم پدرم به قتل رسید و وقتی خبر را شنیدم تعجب کردم و نمی‌دانم چه کسی او را کشته، من اصلاً اسلحه نداشتم.

وی درباره اینکه چطور زن میانسال او را شناسایی و به عنوان عامل قتل معرفی کرده است، گفت: چون من به رابطه پنهانی‌اش با پدرم پی برده و آنها را تهدید به آبروریزی کرده بودم او برای تلافی چنین ادعایی را مطرح کرده و به دروغ گفته من قاتل پدرم هستم. در حالی که من بی‌گناهم.در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: قتل قتل پدر قتل با اسلحه شلیک گلوله رابطه نامشروع قیمت طلا مهاجران افغان حمله اسرائیل به ایران حمله ایران به اسرائیل قیمت دلار سوریه دمشق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۲۵۱۳۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاقبت رابطه پنهانی با پسر خوشتیپ همسایه

به گزارش منیبان؛ دو سال قبل مأموران پلیس باخبر شدند زن جوانی با ضربه چاقو به قتل رسیده‌ است. وقتی تحقیقات پلیس آغاز شد، آنها متوجه شدند مقتول زن جوانی است که با پسر جوانی در همسایگی‌شان رابطه داشت. با بازداشت متهم وی به قتل اعتراف کرد و گفت چون نمی‌خواسته به این رابطه ادامه دهد، دست به جنایت زد. مرد جوان که کامران نام‌ دارد گفت: شیما شوهر داشت و من نمی‌خواستم به رابطه‌ام با او ادامه دهم اما او اصرار می‌کرد و به همین خاطر هم مرتب برایم مزاحمت درست می‌کرد. روز حادثه بعد از اینکه با هم بحث کردیم، من ناراحت شدم و درحالی‌که به‌شدت عصبانی بودم با واردکردن ضربه چاقو او را به قتل رساندم.با توجه به اینکه اولیای‌دم درخواست قصاص کرده‌ بودند، کیفرخواست علیه متهم صادر و روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و با توجه به مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای‌دم درخواست صدور حکم قانونی کرد.

در ادامه پدرو مادر مقتول به‌عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.  وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: چند سال قبل از این حادثه من با شیما آشنا شدم و با هم رابطه داشتیم. البته آشنایی ما این‌طور بود که او را یک روز خیلی ناراحت و غمگین دیدم و از او خواستم با من حرف بزند و اگر کمکی از دستم برمی‌آید برایش انجام دهم. او هم سر صحبت را باز کرد و برایم گفت با شوهرش اختلافات شدیدی دارد و شوهرش او را اذیت می‌کند. در ابتدا همه چیز خیلی عادی بود؛ او برایم یک زن معمولی بود که می‌خواستم کمکش کنم. به حرف‌هایش گوش می‌دادم، کم‌کم این رابطه ادامه پیدا کرد و شیما به خانه من رفت‌وآمد می‌کرد. در این مدت به من علاقه‌مند شده ‌بود و می‌خواست رابطه ما خیلی جدی‌تر شود اما من قبول نکردم. بعد از گذشت مدتی به او گفتم دیگر نمی‌خواهم به این رابطه ادامه دهم و گفتم که این وضعیت درست نیست و ما باید هرکدام پی زندگی خودمان باشیم. اما شیما قبول نمی‌کرد و می‌گفت بدون من نمی‌تواند زندگی کند. از همان موقع بود که اختلافات ما بالا گرفت.  متهم گفت: بی‌محلی به شیما را آغاز کردم به او گفتم دیگر به خانه من نیاید اما او می‌آمد و اصرار می‌کرد به رابطه‌ای که داریم ادامه دهیم. می‌گفت عاشق من شده و امکان ندارد دست بردارد. من هم ناراحت شدم و گفتم نمی‌توانم این وضعیت را تحمل کنم شیما داد و فریاد کرد و آبروریزی شدیدی برای من اتفاق افتاد. آن‌قدر عصبانی بودم که اصلا دست خودم نبود چه می‌کنم. با اینکه شیما داشت از خانه خارج می‌شد اما من به سمت آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و به سمت شیما رفتم و او را زدم. نمی‌دانم چرا این‌کار را کردم من واقعا نمی‌خواستم او را بکشم و قصدم این بود که عصبانیتم را از بین ببرم. وقتی ضربه را به او زدم، بلافاصله پشیمان شدم و سعی کردم کمکش کنم اما نشد و شیما جانش را از دست داد. من از کرده خودم پشیمان هستم، با اینکه می‌دانم پشیمانی سودی ندارد.  متهم ادامه داد: من می‌دانم که نباید این کار را می‌کردم اصلا نباید از اول وارد رابطه با شیما می‌شدم و نباید دلم برای گریه‌هایش می‌سوخت اما نمی‌دانستم عاقبت این کار چیست و این‌طور گرفتار شدم. من اولیای‌دم را درک می‌کنم؛ آنها خیلی ناراحت هستند دخترشان را از دست داده‌اند و نمی‌خواهند من را ببینند و خواهان مجازات من هستند اما درخواست بخشش دارم. با اینکه ضربه چاقویی که من وارد کردم باعث مرگ شیما شد اما اصلا قصدم کشتن او نبود. باز هم می‌گویم درخواست بخشش دارم اما اگر فکر می‌کنند لیاقت زندگی دوباره را ندارم یا اینکه غمشان آن‌قدر سنگین است که نمی‌توانند من را ببخشند، به آنها می‌گویم تفاضل دیه را نمی‌خواهم و لازم نیست به من پولی بدهند تا بتوانند قصاصم کنند؛ من حکم قصاص را قبول می‌کنم. هر وقت که آنها بخواهند بدون هیچ مقاومتی برای مجازات آماده ‌هستم. فقط درخواست دارم از صمیم قلبشان من را حلال کنند.بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیل‌مدافع او هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را با توجه به خواسته اولیای‌دم و اقاریر خودش و سایر مدارک موجود به قصاص محکوم کردند.

منبع:افکارنیوز

این خبر قدیمی بوده و صرفا جهت عبرت آموزی بازنشر شده است.

 

دیگر خبرها

  • لحظه تلخ دفن اجساد جنین‌های سقـط شده+ ویدئو | آنها حاصل رابطه مشروعند یا نامشروع؟
  • زن جوان شوهر معتادم من را کتک میزد از ترس جانم به رابطه‌های نامشروع پناه بردم!
  • پیشنهاد بی‌شرمانه مرد ۴۰ ساله به پسر ۱۲ ساله /روی نیمکت پارک نشسته بودم که...
  • عاقبت رابطه پنهانی با پسر خوشتیپ همسایه
  • موسیمانه به من کمک کرد تا خانه‌دار شوم
  • موسیمانه به من کمک کرد تا خانه‌دار شوم | پدر من فوت کرده و ...
  • زندگی تباه شده پسر ۱۲ ساله ی که توسط مرد ۴۰ ساله اغفال شد
  • سرنوشت تلخ پسر ۱۲ ساله بعد از فریب از مرد ۴۰ ساله | رو نیمکت پارک نشسته بودم که ...
  • اغفال پسر ۱۲ ساله توسط مرد ۴۰ ساله | روی نیمکت پارک نشسته بودم که…
  • اغفال پسر ۱۲ ساله توسط مرد ۴۰ ساله | روی نیمکت پارک نشسته بودم که...