روایت یک افسر پلیس از زندگی دختری که به علت تجاوز ناپدری اش به همه چیز آلوده شد
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۲۵۲۴۱۵۹
به گزارش زنهار، والدین ناآگاه یا همسران بیمهر و بیملاحظهای که اجازه ندادند این زنان و دختران مسیر عادی و بهنجاری را که هرکدام از ما در زندگی خود طی کردهایم، طی کنند. ساحل نیز برای من یکی از همین قربانیان بود... .
در بازداشتگاه زنان ملاقاتش کردم. چند روزی میشد که به اجبار حضور در بازداشتگاه شیشه را ترک کرده بود و تشنه یک نخ سیگار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبر کردم عطشش برای کشیدن سیگار فروبنشیند و خودش شروع کند. از پشت حلقههای دود، چشمان روشن و موهای طلاییاش پیدا بود؛ اندکی زیبایی که در میان جسم چروکیده از سالها اعتیاد به شیشه هنوز توجه هر بینندهای را جلب میکرد.
شروع به گفتن کرد: پدرم را هیچ وقت ندیدم. ناپدری داشتم. توی مدرسه شاگرد زرنگی بودم و برای آیندهام رؤیا میبافتم. به نوجوانی که رسیدم آزارهای ناپدریام شروع شد. نمیتوانستم از خودم دفاع کنم یا مشکلم را به کسی بگویم. وقتی به مادرم گفتم تنها واکنشش سکوت بود. خیلی تلخ است اما کاری نکرد شاید چون پشتیبانی نداشت و میترسید ناپدریام ما را بیرون بیندازد.
اشک توی چشمهایش حلقه زد و ادامه داد: فکر میکنید برای چه معتاد شدم؟! سرشار از حس بیارزشی و پوچی درس را رها کردم و راهی پارکها و خیابانها شدم و کمکم دوستان جدیدی پیدا کردم. پسران و دخترانی شبیه به خودم که دور هم جمع میشدند و سعی میکردند با مواد و... دردشان را فراموش کنند.
برای هزینه مصرف شیشه نیاز به پول داشتم و همین باعث شد به همراه پسرهای معتادی که میشناختم به سرقت بپردازم. سرقت هر چیزی که کمک میکرد پول مواد آن روزم تأمین شود. الان هم که اینجا هستم یک دوچرخه دزدی همراهم بود و توی پارک منتظر فروشنده مواد بودم تا آن را با شیشه معاوضه کنم که توسط گشت کلانتری دستگیر شدم.
در این سالها، چند باری از خانه فرار کردم و مدتی با پسری آشنا شدم و چند ماه در باغی در ورامین زندگی کردم. همان زندگی در آلونک گوشه باغ به دور از خانواده، برای اینکه احساس خوشبختی بکنم کافی بود. البته خوشبختیای که از آن حرف میزنم روزگارگذراندن با سرقتهای خرد و خماری بود.
آنجا محله بدنامی بود و اصلا برای زندگی یک زن تنها مناسب نبود. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه پسری را که با همدستیاش سرقت میکردم، به جرم سرقت دستگیر کردند و من ماندم و ترس از دستگیرشدن. اراذل و اوباشی که با او به سرقت میرفتند همین که از دستگیریاش باخبر شدند، به سراغ من آمدند و فکر میکردند که من او را لو دادهام.
ساحل چند ثانیهای را در سکوت گذراند. میشد عمق درد و رنجش را از نگاهش خواند و از لرزش لبهایش... . سیگارش را روی زمین انداخت و درحالیکه آن را زیر پا له میکرد گفت: میدانید دنیایی که من در آن رشد کردم و روزگار گذراندم، دنیای تاریکی است. اطرافیانت همه گرگهای گرسنهای هستند که تو، بهعنوان یک زن هیچ ارزشی برایشان نداری. در این زندگی تنها دلخوشیام پسرم است که این روزها مادرم از او مراقبت میکند. خیلی خندهدار است، نه؟ من با یک فرزند به نقطه شروع فلاکتهایم بازگشتهام و کودکم را به همان کسانی سپردم که رؤیاهایم را سوزاندند و این سرنوشت را برایم رقم زدند. در این سالها کسی را با این حد از بیپناهی و بیکسی دیده بودید؟
چه چیزی میتوانستم به او بگویم که تسکینی برای این درد عمیق باشد؟ جز اینکه تشویقش کنم به فرزندش بهعنوان نقطه قوت و امیدش برای اصلاح شرایط زندگیاش نگاه کند و اجازه ندهد پسرش نیز همین مسیر پر از سیاهی و تاریکی را طی کند. ساحل به سلولش بازگشت. همانطور که از دور با نگاهم بدرقهاش میکردم، به دختران بیپناهی میاندیشیدم که زیر سقف برخی خانههای این شهر با سرنوشت تلخ خود در نبردی نابرابر هستند... .
منبع: زنهار نیوز
کلیدواژه: تجاوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.zenhaar.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زنهار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۲۵۲۴۱۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جهنم لسآنجلس به روایت تصاویر
عکاسان رویترز در گزارشی تصویری، حجم آتش در لسآنجلس را به نمایش گذاشته و بیان کردند که تاکنون چنین آتشی را مشاهده نکردهاند. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، عکاسان و فیلمبرداران رویترز با حضور در لس آنجلس تصاویری را ثبت کردند که مقیاس آتشسوزیهای اخیر را نشان میدهد. بسیاری از این افراد کهنه سربازی هستند که چندین آتش سوزی جنگلی را پوشش دادهاند، اما میگویند که هرگز شاهد چنین آتش سوزی نبودند.
یک از این عکاسان میگوید: من 24 سال است که در کالیفرنیا حضور دارم و این بدترین چیزی بود که تاکنون دیدم. باد آنقدر قوی است که نمیتوانی بایستی و ما هیچ بارانی نداشتیم.
آتشسوزیهای جنگلی بیش از 35000 هکتار از منطقه لسآنجلس را در این هفته درنوردید، حداقل 11 نفر تاکنون جان خود را از دست دادند و صدها هزار نفر مجبور به فرار از خانههای خود شدند.
نیویورک تایمز در گزارشی نوشت، مشخص نیست چه چیزی باعث شعلهور شدن آتشها شده و بازرسان احتمالاً ماهها طول میکشد تا به نتیجه قطعی برسند، اما خطوط برق در نزدیکی آتشسوزیهای "ایتون" و "پالیزادز" روشن بودند که آن آتشسوزیها در روز سهشنبه شعلهور شد.
کارشناسان انرژی آمریکا گفتند که نگران کننده است، زیرا تجهیزات الکتریکی اغلب در دورههای باد شدید در کالیفرنیا و جاهای دیگر آتش جهنمها را ایجاد میکنند و شرایط خشک و بادی که به گسترش آتشسوزی کمک میکند، همچنان ادامه دارد.
در این بین نیز برخی از افراد با سرقت و غارتگری خانههای خالی شده از سکنه بر مشکلات این منطقه افزودهاند.
مقامات آمریکایی گفتند که حداقل 18 نفر در آتش سوزیهای "ایتون" و "پالیزادز" به اتهام غارت، سرقت، نگهداری مواد مخدر و داشتن ابزار سرقت دستگیر شدهاند. واحدهای گارد ملی برای تامین امنیت مناطق تخلیه شده مستقر شدهاند.
آتشسوزی در لسآنجلس؛ سربرآوردن بحرانهای نهفته در آمریکاانتقاد ترامپ از نحوه مدیریت بایدن در قبال آتشسوزی لسآنجلسانتهای پیام/