قاب تحقیر؛ مراکز هستهای پنهان اسرائیل را هدف گرفتهایم
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ | کد خبر: ۴۴۹۱۰۷۴۰
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _چهارشنبه بیستویکم خرداد_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «موازنه قوای جدید در خاورمیانه» نوشت: «دونالد ترامپ در طول سفر خود به خاورمیانه، چند اقدام انجام داد که کمتر کسی در ماهها یا حتی هفتههای قبل از آن پیشبینی کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همراه آغاز مذاکرات مستقیم ترامپ با ایران- گامی که اسرائیل به شدت مخالف آن است اما رهبران عرب حوزه خلیج فارس از آن استقبال کرده و حتی به تسهیل آن کمک کردهاند- اقدام دیگر او تصمیم به عدم گنجاندن اسرائیل در برنامه سفر منطقهای بود. این سفر پس از تصمیم دولت ترامپ در امضای آتشبس با یمن، بدون مشورت یا اسرائیل انجام شد.
این تحولات نشان میدهد که توازن قدرت منطقهای تا چه حد از زمان حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تغییر کرده است. جنگ در غزه چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه را تغییر داده است. در سالهای پیش از حمله ۷ اکتبر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس با اسرائیل دیدگاهی مشترک داشتند مبنی بر اینکه ایران و ائتلاف متحدانش، تهدید اصلی منطقه هستند. آنها از کمپین «فشار حداکثری» در دولت اول ترامپ علیه تهران حمایت کردند و روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کردند.
امروز، وضعیت بهطور چشمگیری تغییر کرده است؛ ۲۰ ماه از جنگ میگذرد و تهران به نظر تهدید کمتری برای جهان عرب است. در میان این تحولات، متحدان عرب واشنگتن و اسرائیل اکنون در اردوگاههای مخالف در مورد مزایای یک توافق هستهای جدید قرار دارند. اسرائیل هنوز به دولت ترامپ فشار میآورد تا به جای توافق، اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران انجام دهد. کشورهای حوزه خلیج فارس اما از یک جنگ جدید و غیرقابل مهار در پشت خانههای خود وحشت دارند و توافق دیپلماتیک با تهران را برای امنیت و ثبات منطقهای حیاتی میدانند. آنها همچنین از ایجاد خاورمیانهای که در آن اسرائیل آزادی عمل کامل داشته باشد، نگران هستند. کشورهای حوزه خلیج فارس به بازیگران اصلی در تلاش ترامپ برای توافق با تهران تبدیل شدهاند. آنها با هم میخواهند به تکیهگاه یک نظم منطقهای بازپیکربندیشده تبدیل شوند.
اسرائیل و متحدان خلیج فارسی واشنگتن ممکن است احتمال هژمونی ایران در خاورمیانه را بیش از حد بزرگنمایی کرده باشند، اما انکارناپذیر بود که آشوب در جهان عرب توازن قدرت منطقهای را به نفع ایران تغییر داده بود. برای مخالفان برجام در خاورمیانه، این توافق تنها مربوط به تواناییهای هستهای ایران نبود، بلکه درباره نفوذ نسبی ایران نیز بود. بر اساس مفاد این توافق، ایران تنها به خاطر موافقت با محدود کردن برنامه هستهایاش از تحریمها معاف شد؛ ولی ملزم به کنترل متحدان خود در منطقه نبود. در نتیجه، این توافق تهدیدی برای افزایش نفوذ منطقهای ایران- حتی با وجود محدودیت در برنامه هستهای- بود. بنابراین کشورهای عربی دست به دست اسرائیل دادند تا این نقص را برجسته کنند و تلاش پرسر و صدایی برای تضعیف برجام به راه انداختند. علاوه بر لابی شدید در کنگره آمریکا-که با سخنرانی نتانیاهو در ۲۰۱۵ نمادین شد-این تلاش شامل کمپینهای عمومی و رسانهای علیه توافق بود.
بازیگران اصلی قدرت در خاورمیانه، از جمله کشورهای عربی، ایران، اسرائیل و ترکیه، تاریخی طولانی در مقاومت در برابر تسلط یک بازیگر منطقهای داشتهاند. زمانی که جهان عرب در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در پی دستیابی به برتری تحت پرچم ناسیونالیسم عربی بود، ایران، اسرائیل و ترکیه برای مهار آن متحد شدند. بعدها، با ظهور ایران به عنوان قدرتی رو به رشد، اسرائیلیها با کشورهای عربی برای مقابله با آن همپیمان شدند. اکنون که اسرائیل ادعای قدرت بیرقیب منطقهای را دارد، کشورهای عربی و ایران- و همچنین ترکیه-برای ایجاد توازن به یکدیگر نیاز دارند. در میان این گروه، بحرین، مصر و اردن قرار دارند که روابط دیپلماتیک با ایران ندارند اما مانند دیگر قدرتهای عربی، تعاملات خود را با تهران به طور چشمگیری افزایش دادهاند. بیش از همه، کشورهای حاشیه خلیج فارس به عصای حمایتی ایران در پیگیری مذاکرات هستهای با آمریکا تبدیل شدهاند. آنها درک کردهاند که در رقابت بین ایران و اسرائیل، خودشان آسیب میبینند. این ضرورت حفظ توازن باعث شده است که متحدان خلیج فارسی واشنگتن از مخالفان سابق توافق هستهای به حامیان قوی آن تبدیل شوند.
ایران و کشورهای خلیج فارس اکنون به یکدیگر نیاز دارند. این تحول مثبتی است که میتواند اعتماد میان این همسایگان را بسازد و به آنها امکان دهد تعامل خود را به همکاریهای امنیتی، سرمایهگذاریها و تجارت گسترش دهند. اعراب نمیخواهند مجبور باشند بین ایران و اسرائیل انتخابی دشوار و غیرممکن کنند.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گسترش جنگ به ۹ شهر آمریکا؛ ۴۰۰۰ نیروی گارد ملی دیگر اعزام شدند» نوشت: «بهرغم سرکوب شدید معترضان از سوی دولت و نیروهای مسلح (پلیس و ارتش) آمریکا، شورشها بهسرعت از لسآنجلس به دستکم ۹ شهر دیگر آمریکا کشیده شده است. همزمان ترامپ دستور اعزام ۲ هزار نیروی گارد ملی دیگر را صادر کرد؛ بدینترتیب مجموع نیروهای اعزامی گارد ملی برای سرکوب معترضان به ۴ هزار نیرو رسید.
آتشی که ترامپ هفته پیش با حماقت خود در تشدید برخورد با مهاجرین در لسآنجلس روشن کرد، بهسرعت در حال گسترش به تمامی شهرها و ایالتهای آمریکا است. گزارشها وضعیت لسآنجلس را «آخرالزمانی» توصیف میکنند. در آشوبهای ۴ روز گذشته معترضان پرچم آمریکا، دهها ماشین پلیس و ماشینهای خودران را به آتش کشیدند. در آشوبهای روز چهارم گزارشهای منتشر شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی از غارت گسترده فروشگاههای پوشاک، تخریب گسترده اموال عمومی و به آتش کشیدن ماشینهای پلیس و گسترش هرجومرج خبر میدهند. تاکنون پلیس دهها تن از معترضان را دستگیر و روانه بازداشتگاهها کرده است.
در بحبوحه ناآرامیهای گسترده در نقاط مختلف کالیفرنیا بهویژه لسآنجلس، این اعتراضات علیه قوانین مهاجرتی ترامپ به شهرهای دیگر آمریکا هم کشیده شده است. ایسنا در اینباره به نقل از رسانههای خبری محلی آمریکا نوشته، اعتراضات روز دوشنبه در حداقل ۹ شهر آمریکا از جمله نیویورک، فیلادلفیا، سانفرانسیسکو، دالاس و تگزاس نیز برگزار شد. در دالاس و آستین، اعتراضات به صحنه برخورد خشونتآمیز پلیس با معترضان و بازداشتهای گسترده انجامید. هرجومرج در تگزاس نیز مثل لسآنجلس، با دستگیریها آغاز شد. در همین حال، مقامات تگزاس این نوع اعتراضات را «تجمع غیرقانونی» اعلام کرده و هشداری مبنی بر دستگیریهای بعدی صادر کردند. همچنین بعدازظهر دوشنبه، دهها معترض آمریکا در جریان تحصن در برج ترامپِ شهر نیویورک دستگیر شدند و پس از آن، شهردار نیویورک برای معترضان خط و نشان کشید. «اریک آدامز»، در سخنانی در مورد اعتراضات اخیر در لسآنجلس علیه سیاستهای گمرک و مهاجرت آمریکا، گفت که خشونتهای مشابه در نقاط مختلف این شهر تحمل نخواهد شد. معترضان نیویورکی در لابی برج ترامپ نشستند و شعار «آنها را برگردانید» سر دادند،
که اشارهای به اخراجهای اداره مهاجرت و گمرک آمریکا به السالوادور بود. ویدئویی که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، نشان میداد که مأموران پلیس نیویورک، تظاهرکنندگان را با بند پلاستیکی بسته و از ساختمان خارج میکنند. «پم باندی»، دادستان کل آمریکا هم دوشنبه شب در مصاحبهای با فاکسنیوز گفت که وزارت دادگستری از اتهام اختلال مدنی برای تعقیب افرادی که به مأموران قانون حمله میکنند، استفاده خواهد کرد و همچنین اتهامات فدرال را علیه افرادی که از مغازهها سرقت میکنند، پیگیری خواهد کرد.
در بحبوحه اعتراضات، خبرنگاران هم از برخوردهای نیروهای امنیتی در امان نیستند. روز یکشنبه خبرنگار استرالیایی حین پوشش زنده تحولات با اصابت گلوله پلاستیکی مواجه شد. همچنین «جیسون کارول»، خبرنگار ملی سیانان که در چند روز گذشته ناآرامیهای لسآنجلس را گزارش میکرد، دوشنبه خود را بخشی از ماجرا یافت و توسط پلیس لسآنجلس بازداشت و برای مدت کوتاهی مورد بازجویی قرار گرفت. در یک گزارش زنده، صدای کارول شنیده میشود که نام خود را به پلیس میگوید و سپس دیده میشود که در حالی که دستانش را پشت سرش قرار داده، از محل دور میشود. سیانان بعداً گزارش داد، در حالی که کارول آزاد شده، دو نفر از اعضای گروه فیلمبرداری او دستگیر شدند.
براساس گزارشها در پی بالا گرفتن تنشها، معاون رئیس ستاد کاخسفید هم در مقام دفاع از سیاستهای سرکوبگرانه دولت ترامپ برآمده و گفت: «دولت برای نجات لسآنجلس و ساکنان آنکه توسط فرماندار کالیفرنیا رنج کشیدهاند، تلاش میکند… کالیفرنیا پناهگاهی جنایتکارانه برای میلیونها مهاجم غیرقانونی بیگانه و کارتلهای موادمخدر است. بخشهای وسیعی از لسآنجلس اکنون شبیه یک کشور جهانسومی شکست خورده است. مأموران مهاجرت در لسآنجلس مورد حمله خشونتآمیز و سازمانیافته قرار گرفتند. فرماندار کالیفرنیا با میل و رغبت خیابانهای لسآنجلس را تحویل آشوبگران داده است.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تیر رس؛ مراکز هستهای پنهان اسرائیل را هدف گرفتهایم» نوشت: «زخم کاریای که رژیم صهیونیستی، از سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران خورده، چنان عمیق، سنگین و سهمگین است که سران این رژیم جعلی همچنان در شوک حاصل از این حیرت و سردرگمی به سر میبرند و جز سکوت مرگبار، نشانهای از واکنش آنها دیده نمیشود؛ و همین سکوت تأییدی ضمنی بر صحت و عظمت این عملیات است. زخمی که تا اعماق وجود این رژیم نفوذ کرده و هرچه میگذرد، ابعاد و زوایای پیچیدهای از آن آشکار میشود و همین قطرهچکانی هوشمندانه و مدبرانه خود حکم مرگ تدریجی آنها را بازی میکند. شاید بتوان ادعا کرد از این به بعد باید تحولات منطقه را به قبل و بعد از این شاهکار اطلاعاتی تقسیم کرد که میتواند بسیاری از مناسبات را دچار تحول و دگرگونی کند. آنچه تاکنون از این «گنجینه» اعلام شده، عبارت است از «تأسیسات پنهان رژیم صهیونی» که در تیررس نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته و نیزحجم قابل توجهی از اسناد که از منظر محتوا و تنوع موضوعی، دارای ارزشهای راهبردی، کاربردی، تحقیقاتی و علمی است؛ اطلاعاتی که بخشی از آن در حوزههای مرتبط با برنامههای غیر قانونی و پنهان تسلیحات هستهای، از جمله تأسیسات، تحقیقات، ارتباطات با مؤسسات امریکایی و اروپایی، برنامههای هستهای جاری و آتی رژیم صهیونیستی است. نکته کانونی اطلاعیهها و بیانیههایی که تاکنون حول این ماجرا صادر شده، بیگمان هشدار دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است: در صورت تعرض رژیم صهیونیستی، تأسیسات هستهای پنهان این رژیم هدف قرار میگیرد. این هشدار یعنی اکنون صدها موشک بالستیک جمهوری اسلامی ایران، تأسیسات پنهان رژیم صهیونیستی را نشانه رفته و تا شلیک آنها فقط یک دستور اجرایی فاصله است.
به صورت اجمال باید گفت آنچه از این شاهکار اطلاعاتی حاصل شده، نمایی از یک «اسرائیل عریان» است که انتظار میرود لایههای قابل انتشار آن به مرور آشکار شود. لایههایی که بیگمان حیثیت نهادهای بینالمللی و برخی دولتهای مدعی را بیاعتبار خواهد کرد.
برهمین اساس، وزارت اطلاعات روز گذشته در اطلاعیهای درباره اسناد به دست آمده از رژیم صهیونیستی، اعلام کرد: حجم قابل توجهی از اسناد، مورد استفاده نیروهای مسلح مقتدر کشورمان است و بخشهایی از آن قابل تبادل با کشورهای دوست یا ارائه به سازمانهای ضد صهیونیستی است.
در این اطلاعیه آمده است: در خجسته ایام بین دو عید بزرگ قربان و غدیر، با تمسک به مولای متقیان، فاتح خیبر، امیرالمؤمنین، حضرت علی بن ابیطالب «علیه آلاف التحیه و الثناء» به استحضار ملت بزرگ و ولایتمدار ایران اسلامی میرساند که فرزندان بینام و نشان آنها در وزارت اطلاعات، در یک عملیات اطلاعاتی بیسابقه، ضربهای سهمگین به رژیم کودککش صهیونیست وارد ساختند. این عملیات تاریخی که با هدف دسترسی به اسناد حساس، راهبردی و برخوردار از بالاترین سطح طبقهبندی رژیم، طراحی و در محیط عملیاتی پویا و تحت سختترین تدابیر حفاظتی آن رژیم صورت گرفت، اخیراً با انتقال حجمی انبوه از اسناد به داخل کشور، با موفقیت به پایان رسیده و اکنون تمامی نیروهای عمل کننده، در کمال صحت در مقرهای خود مستقر هستند. بنابراین، به خلاصهای از برخی ابعاد و دستاوردهای این عملیات اشاره میشود:
۱. اسناد بهدستآمده از منظر محتوا، ضمن تنوع موضوعی، دارای ارزشهای راهبردی، کاربردی، تحقیقاتی و علمی است.
۲. اسناد به وضوح بیانگر آن است که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، چگونه در نقش پشتیبان، همکار و پیمانکار، در ارتقای برنامههای تسلیحاتی رژیم جنایتپیشه صهیونیستی نقشآفرینی کرده و میکنند، اما به دروغ و با استانداردهای دوگانه، جمهوری اسلامی ایران را به حرکت در مسیری غیرصلحآمیز متهم مینمایند.
. از جالبترین اسناد به دست آمده، گزارشات متعدد و دروغین رژیم جنایتکار صهیونیستی به برخی نهادهای بینالمللی «علیه برنامههای صلح آمیز هستهای کشورمان» است و جالبتر از آن، انعکاس عین همان دروغ پردازیهای مزورانه رژیم در گزارشات و ادعاهای آن نهادهاست!
۴. شیوههای دسترسی سربازان گمنام امام زمان (عج) به اسناد رژیم و نیز شگردهای خارجکردن آنها از سرزمینهای اشغالی فلسطین، بهگونهای طراحی و اجرا شد که تورهای متعدد امنیتی و دالانهای تودرتوی حفاظتی رژیم پر ادعا را کاملاً خثنی کردند.
دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی هم شامگاه دوشنبه در بیانیهای مهم هشدار داد در صورت تعرض، تأسیسات هستهای پنهان رژیم صهیونیستی هدف قرار میگیرد.
دو روز پیش «ناصر اللحام» مدیر دفتر شبکه المیادین در فلسطین گفت: دستیابی دستگاههای اطلاعاتی ایران به انبوهی از اطلاعات و اسناد راهبردی و حساس رژیم صهیونیستی از جمله اسناد مرتبط به تأسیسات اتمی این رژیم، پیامدهای بزرگی به دنبال خواهد داشت و ممکن است به برکناری رئیس موساد منتهی شود.»
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «قاب تحقیر» را برگزید و نوشت: «در جهانی که حقیقت در غبار بازنماییها گم شده و اقتدار نه در تسلط بر واقعیت، بلکه در توان شکلدهی به تصویرها و معناها متجلی میشود، نبردها دیگر صرفاً در میدانهای فیزیکی و نظامی رخ نمیدهد. آنچه در ساحت ژئوپلیتیک رسانهای رخ میدهد، واجد اهمیت مضاعف است، چراکه بنیانهای ادراکی تودهها و حتی نخبگان تصمیمساز بر اساس آن شکل میگیرد. در چنین بستری، عملیات هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در ربایش یکی از کلیدیترین تصویرهای رژیم صهیونیستی، نه صرفاً اقدامی امنیتی یا اطلاعاتی، بلکه تعرضی بنیادین به تصویر امنیتی اسرائیل است. باید فهمید آنچه امروز نظم جهانی را برمیسازد، نه قدرتهای مطلقاً نظامی یا اقتصادی، بلکه سازوکارهای کنترل و بازتولید تصویر و معناست.
دستیابی به اسناد هستهای و نظامی و علمی، نهتنها رخنهای در لایههای حفاظتی - اطلاعاتی اسرائیل پدید آورد، بلکه از آن مهمتر، تصویر امنیتی آن را که گویی پوشیده از جادوی ترس و اسطوره شکستناپذیری بود، ترک انداخت. اگر به گفته ژان بودریار، قدرت مدرن چیزی نیست جز «توانایی ساختن شبیهسازیها» و تثبیت یک نظم نمادین، پس ضربه مهم در این عملیات، فروپاشی شبیهسازیِ جاافتادهای از اقتدار و تسلط اطلاعاتی اسرائیل بود. در جهانی که با رسانههای دیجیتال، تلفنهای همراه، دوربینهای نظارتی و شبکههای اجتماعی همه چیز به تصویر بدل شده، دیگر معنای کنش، نه در نتیجه فیزیکی و عینی آن، بلکه در تأثیر تصویری و رسانهای آن سنجیده میشود. چه بسا عملیاتهایی که از منظر فیزیکی بیاهمیت هستند اما از منظر تصویر، انقلاب به پا میکنند. شاهکار اطلاعاتی ایران دقیقاً از همین سنخ است؛ عملیاتی که در خفا اجرا شد اما پیامدهای رسانهایاش از هر فیلم جاسوسی مشهور بیشتر بود.
عملیات اخیر، دستگاه اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستها را از جایگاه سوژه فرادست اطلاعاتی، به ابژه آسیبپذیر بدل کرد؛ از شکارچی به شکار؛ از دانا به نادان؛ از مقتدر به عاجز. تصویر دستگاه اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستها که پیش از این همواره با نظارت و شناسایی سریع، تعقیب در سایه، حذف هوشمند، عملیات فرامرزی و دستنیافتنیبودن شناخته میشد، اکنون با تصویری تازه روبهرو شده است؛ سازمانهایی که نمیدانند از درون چه کسی آنها را زیر نظر دارد، نمیتوانند جلوی نشت نخبگانش را بگیرند و در مواجهه با دشمنی چون ایران، حتی توان «واکنشنمایی» هم ندارند.
عملیاتهایش در خیال عمومی، به طرزی افسانهای بازسازی میشد. حتی شایعههایی که گاه از سوی خود آنها به بیرون درز داده میشد، در خدمت همین استراتژی بود؛ ترس از نام موساد و شاباک باید پیش از هر تقابل واقعی، ذهنها را تصرف میکرد. اینچنین است که ویریلیو از «پیشاپیش پیروز شدن از طریق تصویر» سخن میگوید. ایران، در ربایش اخیر، نه فقط دست به یک عمل فیزیکی دقیق و هوشمندانه زد، بلکه دقیقاً به آن نقطهای حمله کرد که سالها قلب قدرت نرم اسرائیل بود؛ تصویر امنیتی. پرسش مهم این است: چه تصویری از دستگاههای امنیتی و وجهه امنیتی صهیونیستها بر جا ماند؟ و پاسخ آن، تصویری از سردرگمی، نفوذپذیری و سکوتی ناگزیر است. سکوت نهادهای صهیونیست در برابر این رخداد، نه از روی استراتژی سکوت، بلکه از سر درماندگی در بازتولید تصویر جدید است. آنها نمیدانند چگونه افسانه فروپاشیده را بازسازی کنند.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران نشان داد درک عمیقی از تحولات معرفتی-رسانهای جهان دارد. این عملیات، اگرچه خاموش اما با اقتداری سرشار از معنا بود و نشان داد ایران، برخلاف تصورات تقلیلگرایانه، تنها در میدانهای سخت، نظیر جنگ نابرابر غزه یا دفاع از محور مقاومت، فعال نیست، بلکه در لایههای پیچیده جنگ شناختی و تصویرسازی نیز توان مداخله و مهندسی دارد. این عملیات، نه با بمباران رسانهای - تبلیغاتی، بلکه با قدرت سکوت و اتکای صرف به معنای مستتر در کنش انجام شد؛ سکوتی که خود، فریاد فروپاشی تصویر حریف بود.
این عملیات، در عین خاموشی، فریادی در دل منظومه رسانهای غرب بود؛ فریادی که نشان داد ایران توانایی آن را دارد که در قلب سازوکارهای بازنمایی و شبیهسازی جهانی، مداخلهای معنادار و مقتدرانه داشته باشد. دیگر نمیتوان دستگاه اطلاعاتی و امنیتی صهیونیستها را همانگونه تصور کرد که پیش از این در فیلمها، تحلیلها و تبلیغات دیده میشد. اکنون هر تحلیلگر و هر مخاطب جهانی، هنگام شنیدن نام آنها، با شکی در دل و خللی در تصویر ذهنیاش مواجه خواهد شد. این دقیقاً همان چیزی است که فیلسوفان رسانه از آن به عنوان جابهجایی قطبنمای معنا یاد میکنند.
باید بار دیگر به هشدار فیلسوفان معاصر بازگشت: در عصر تصویر، هیچ قدرتی بدون قدرت برساختن تصویر باقی نمیماند. ایران در این نبرد تصویر، نهتنها بازی را بر هم زد، بلکه قواعد جدیدی برای آن نوشت؛ قواعدی که در آن، سکوت معنا دارد، غیاب فریاد است و حقیقت، همان تصویر زخمیای است که دیگر نمیتوان آن را رفو کرد.»
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «آشوب لسآنجلس؛ آینه شکاف میان دموکراتها» را برگزید و نوشت: «فرماندار دموکرات ایالت لیبرال کالیفرنیا، امسال با استقبال از دونالد ترامپ در ایالت خود، خوشوبش با پادکسترهای محافظهکار و کاهش خدمات درمانی برای مهاجران غیرقانونی، بسیاری را شگفتزده کرده بود؛ اما پروژه بازآفرینی چهره گوین نیوسام بهعنوان دموکراتی که شاید بتواند بخشی از رأیدهندگان جمهوریخواه را در انتخابات آینده به سوی خود جلب کند، با شورشهای روزهای اخیر در لسآنجلس یکباره متوقف شد. در حالی که دونالد ترامپ با استفاده از اختیارات خود دستور اعزام نیرو به خیابانهای کالیفرنیا را صادر میکرد، نیوسام نیز در مقابل، رئیسجمهور را به شعلهورکردن عمدی یک وضعیت دشوار متهم کرد. به گفته هنک شاینکاف، استراتژیست دموکرات، این وضعیت هیچ گزینهای برای نیوسام باقی نمیگذارد جز آنکه چرخش به راست خود را متوقف کند. او میگوید: «در غیر این صورت، او کل پایگاه رأی خود را از دست خواهد داد. به عبارت دیگر، برای حرکت به سمت مرکز، سطحی از مدارا وجود دارد، اما نه زمانی که پای آشوب گسترده در لسآنجلس در میان باشد».
نیوسام خود را در خط مقدم تلاشهای حزب دموکرات برای تحلیل شکست سنگین در انتخابات ۲۰۲۴ قرار داده است. او در ماه مارس پادکستی راهاندازی کرد که در آن با چهرههای برجسته دنیای ترامپ به گفتوگو مینشیند تا از دیدگاههای آنها مطلع شود. نیوسام از همان قسمت اول با مصاحبه با چارلی کِرک، چهره جنجالی محافظهکار، لیبرالها را خشمگین کرد؛ بهویژه زمانی که گفت ناعادلانه است که ورزشکاران تراجنسیتی در ورزش زنان رقابت کنند. او همچنین گفته بود که دموکراتها در گستره نفوذ آنلاین، توان رقابت با امثال ترامپ و ایلان ماسک را ندارند و در این زمینه شکست خوردهاند. ماه گذشته نیز این فرماندار در مواجهه با بحران بودجه، از وعده خود برای ارائه خدمات درمانی به همگان عقبنشینی کرد. او توقف ثبتنام بزرگسالان فاقد مدرک در برنامه بیمه سلامت عمومی ایالت را اعلام کرد. نیوسام همچنین از شهرها خواسته بود با پدیده کمپهای بیخانمانها برخورد کرده و چادرنشینی را که چهره بسیاری از شهرهای کالیفرنیا را مخدوش کرده است، ممنوع کنند. او در ژانویه نیز از ترامپ برای کمکهای فدرال برای بازسازی پس از آتشسوزیهای ویرانگر لسآنجلس تشکر کرده بود.
اما پس از آنکه یورشهای مهاجرتی روز جمعه در اطراف لسآنجلس به چند روز شورش و صدور دستور اعزام دو هزار نیروی گارد ملی از سوی ترامپ منجر شد، به نظر میرسد همه آن تلاشها به تاریخ پیوست. تام هومن، مسئول ارشد مرزی رئیسجمهور، تهدید کرد که اگر فرماندار کالیفرنیا مانعتراشی کند، او را دستگیر خواهد کرد. پاسخ کوتاه و کنایهآمیز نیوسام در شبکه اجتماعی ایکس این بود: «بیا من را بگیر، پهلوان».
پس از آنکه ترامپ نیز با دستگیری فرماندار موافقت کرد، نیوسام با لحنی تندتر پاسخ داد و گفت این «خطی است که ما بهعنوان یک ملت نمیتوانیم از آن عبور کنیم». او تهدید کرد از دولت فدرال به دلیل این اقدام غیرقانونی شکایت خواهد کرد و رئیسجمهور را یک «دروغگوی تمامعیار» خواند؛ زیرا براساس ادعای نیوسام، ترامپ در گفتوگوی تلفنیشان هیچ اشارهای به طرح خود برای اعزام گارد ملی نکرده بود. نیوسام در نامهای نوشت: «در حال حاضر هیچ نیازی به استقرار گارد ملی در لسآنجلس وجود ندارد و انجام این کار به شیوهای غیرقانونی و برای چنین مدت طولانی، نقض جدی حاکمیت ایالتی است که به نظر میرسد عمداً برای شعلهورکردن اوضاع طراحی شده است».
جیمز کارویل، استراتژیست کهنهکار دموکرات و مشاور سابق بیل کلینتون، معتقد است این رویارویی، نیوسام را در مرکز توجه اخبار قرار میدهد؛ هرچند هنوز زود است که بگوییم حزب دموکرات سرانجام یک چهره ملی برای مقابله با ترامپ یافته است. بااینحال، او میگوید واکنش تمامعیار نیوسام به ترامپ و تزار مرزیاش، به معنای بازگشت از چرخش به راست نیست، بلکه با رویکرد او در رد سیاستهای هویتی افراطی سازگار است.
در عین حال، سرکوب مهاجران غیرقانونی همچنان بخش محبوبی از پلتفرمی است که به جمهوریخواهان کمک کرد تا سال گذشته کاخ سفید را پس بگیرند. این امر فرماندار و دموکراتها را در یک مسیر بسیار باریک قرار میدهد؛ مقابله با تصمیم ترامپ برای اعزام نیرو، بدون آنکه به نرمش در برابر مهاجرت غیرقانونی یا ناآرامیهای خیابانی متهم شوند.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «دستور کار ریگان در جیب ترامپ» را برگزید و نوشت: «دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده در دوره دوم ریاستجمهوری خود، آموزش عالی را هدف قرار داده است. دولت او بودجه دانشگاههای فدرال را بهشدت کاهش داده یا تهدید به این کار کرده، پیشنهاد تصاحب خصمانه فعالیتهای دانشگاهی در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه هاروارد را داده و به دنبال متوقف کردن جریان دانشجویان بینالمللی بوده است.
اگرچه سرکوب ترامپ تکاندهنده است، اما بیسابقه نیست. در واقع، انتقاد از آموزش عالی بیش از نیمقرن است که محور اصلی محافظهکاری بوده است. به نوشته وبگاه مجله فارنافرز، اگرچه بسیاری از محافظهکاران در طول جنگ سرد به سراغ مدیران، استادان و دانشجویان رفتند، اما این رونالد ریگان، رئیسجمهور سابق بود که در دوران فرمانداری کالیفرنیا از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۵، این مهارت را به کمال رساند. ریگان با هدف قرار دادن دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، این دانشگاه را بهعنوان مدرک نهایی مبنی بر نخبهگرا، رادیکال و خطرناک بودن دموکراتها معرفی کرد.
الگوی ریگان برای ایجاد اختلاف بین محافظهکاران و دانشگاه، امروزه نیز همچنان در لفاظیهای جمهوریخواهان دیده میشود. با این حال، تفاوت اصلی بین حمله ترامپ به آموزش عالی و اسلاف محافظهکار او، در این است که او تا چه حد حاضر است در این تلاش پیش برود و محدودیتهایی را که تاکنون رعایت شده است، زیر پا بگذارد.
در طول دهه ۱۹۵۰، دانشگاهها منبع غرور ملی بزرگی بودند. بهترین شاهد برای این موضوع، سیستم دانشگاهی کالیفرنیا است که در آن تحقیق و آموزش دست در دست هم پیش میرفتند. تحت ریاست کلارک کر، رئیس دانشگاه کالیفرنیا، سیستم اعطای زمین برای تحقیقات پیشرفته در رشتههای مختلف و همچنین بهعنوان الگویی ملی برای دانشگاههای مدرنِ چند پردیسی ظهور کرد. این دانشگاه از ساکنان کالیفرنیا شهریه دریافت نمیکرد و به این ترتیب، مسیری آموزشی برای آمریکاییهای طبقه کارگر و متوسط بود تا جایگاه اقتصادی خود را بهبود بخشند. با بهرهمندی از سرمایهگذاریهای قابل توجه فدرال در آموزش عالی در اوایل جنگ سرد، کل سیستم آموزش عالی کالیفرنیا تا اواسط دهه ۱۹۶۰ رونق گرفت و مملو از جمعیت مشتاق یادگیری از نسل انفجار جمعیت (Baby boomers) شد.
امروز، دستور کار ریگان بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفته است؛ زیرا ترامپ جنگ صلیبی ریگان علیه دانشگاهها را ادامه میدهد. اما جهان از زمان فرمانداری ریگان تغییر کرده است. مردم ایالات متحده اعتماد کمتری به آموزش عالی دارند و حزب جمهوریخواه مدرن رویکرد ضد دانشگاهی را در پیش گرفته است. به نظر میرسد بسیاری از جمهوریخواهان دیگر فکر نمیکنند که تولید دانش برای یک اقتصاد قوی یا برنامه امنیت ملی ضروری است. ازآنجاکه اعضای یک حزب کمتر تابع قوانین و هنجارها هستند، تمایل بیشتری به اعمال فشار بر مؤسسات آموزش عالی برای رسیدن به خواستههایشان دارند. اگرچه ریگان طرح کلی برای از بین بردن آموزش عالی را ایجاد کرد، اما ترامپ ممکن است نخستین جمهوریخواهی باشد که اراده و ابزار لازم برای از بین بردن آن داشته باشد.»
منبع: ایمنا
کلیدواژه: روزنامه پیشخوان روزنامه ها روزنامه ایران روزنامه کیهان روزنامه وطن امروز روزنامه جوان روزنامه شرق روزنامه دنیای اقتصاد شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق صفحه نخست امروز خود جمهوری اسلامی ایران امنیتی صهیونیست ها رژیم صهیونیستی حوزه خلیج فارس هسته ای پنهان کشورهای عربی دونالد ترامپ لس آنجلس محافظه کار رئیس جمهور آموزش عالی دموکرات ها دانشگاه ها رسانه ها منطقه ای هدف قرار گارد ملی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۴۹۱۰۷۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.