Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-04-24@00:14:21 GMT
۲۵ نتیجه - (۰.۰۰۴ ثانیه)

جدیدترین‌های «مادر مازیار»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    شما می‌توانید برای دخترم لیلا که در افغانستان است کاری کنید؟ خیلی نگرانش هستم. کاش بشود کاری کنیم که برگردد ایران. گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقتی بعد از گفتگو با برادر دانیال فاطمی از رزمندگان فاطمیون، خواستیم که چند خانواده از شهدای فاطمیون را برای گفتگو به ما معرفی کند، تلفن مادر شهید مازیار کریمی را در اختیارمان گذاشت. برای هماهنگی‌های اولیه، پیامی در یکی از شبکه‌های اجتماعی برای خانم کریمی نوشتیم تا مقدمات گفتگو را فراهم کنیم. چند دقیقه بعد، فایلی صوتی از طرف مادر شهید برایمان ارسال شد که در آن کفته بود: من سواد خواندن و نوشتن ندارم عزیز جان! اگه ممکنه برام صوت بفرستید... ما هم درخواست گفتگو و هماهنگی‌های بعدی را با پیام‌هایی صوتی و...
    گفت مامان من پنج دفعه شده که رفتم سوریه و به تو نگفته‌ام. پنج دفعه رفتم سوریه خدمت کردم، این دفعه تو به من اجازه بدهی، اگر من شهید نشدم! اگر من شهید شدم تو فقط دعا کن من شهید گمنام بشوم. گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقتی بعد از گفتگو با برادر دانیال فاطمی از رزمندگان فاطمیون، خواستیم که چند خانواده از شهدای فاطمیون را برای گفتگو به ما معرفی کند، تلفن مادر شهید مازیار کریمی را در اختیارمان گذاشت. برای هماهنگی‌های اولیه، پیامی در یکی از شبکه‌های اجتماعی برای خانم کریمی نوشتیم تا مقدمات گفتگو را فراهم کنیم. چند دقیقه بعد، فایلی صوتی از طرف مادر شهید برایمان ارسال شد که در آن کفته بود: من سواد خواندن...
    من نمی دانم نوبتم کی می‌رسد. در همین ایران بچه من، پسر من مازیار کریمی اولین شهید بود. کل خانواده‌هایی که پسرشان بعد از مازیار شهید شدند، شناسنامه دارند، اما ما هیچی... گروه جهاد و مقاومت مشرق - وقتی بعد از گفتگو با برادر دانیال فاطمی از رزمندگان فاطمیون، خواستیم که چند خانواده از شهدای فاطمیون را برای گفتگو به ما معرفی کند، تلفن مادر شهید مازیار کریمی را در اختیارمان گذاشت. برای هماهنگی‌های اولیه، پیامی در یکی از شبکه‌های اجتماعی برای خانم کریمی نوشتیم تا مقدمات گفتگو را فراهم کنیم. چند دقیقه بعد، فایلی صوتی از طرف مادر شهید برایمان ارسال شد که در آن کفته بود: من سواد خواندن و نوشتن ندارم عزیز جان! اگه ممکنه برام صوت بفرستید......
     "در مسیر زندگی"، روایت های واقعی است که "عباس پازوکی، نویسنده و روان شناس" آنها را در قالب داستان هایی خواندنی برای عصر ایران نوشته است تا درس ها و عبرت هایشان چراغی باشد در مسیر زندگی همه کسانی که این روایت را دنبال می کنند.پیش از این، داستان "مهری و مازیار" را به قلم همین نویسنده خواندید و اینک، فصل دوم "در مسیر زندگی" به نام "دردسرهای مستانه" پیش روی شماست.سپاسگزار می شویم با نظرات و به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و اطرافیان تان به غنای بحث بیفزایید. بالاخره مستانه طاقت نیاورد و وقتی ناراحتی مادرش را دید، رفت درست وسط چارچوب در اتاقی که پدر و مادر مشغول صحبت بودند، ایستاد. با صدایی لرزان و چشمانی نگرانی پرسید:...
     "در مسیر زندگی"، روایت های واقعی است که "عباس پازوکی، نویسنده و روان شناس" آنها را در قالب داستان هایی خواندنی برای عصر ایران نوشته است تا درس ها و عبرت هایشان چراغی باشد در مسیر زندگی همه کسانی که این روایت را دنبال می کنند.پیش از این، داستان "مهری و مازیار" را به قلم همین نویسنده خواندید و اینک، فصل دوم "در مسیر زندگی" به نام "دردسرهای مستانه" پیش روی شماست.سپاسگزار می شویم با نظرات و به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و اطرافیان تان به غنای بحث بیفزایید.درست دم دمای غروب آفتاب، پدر از راه رسید. مستانه مثل همیشه در را باز کرد و پرید تو آغوش پدر، خوش آمد گفت و پاکت های میوه را از دستش گرفت.حسن...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای "عصرایران" بنویسد. روایت هایی که شاید بتوانند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کنند.مازیار بعد از بلاک کردن همه ی راه های ارتباطی سارا انگار نفس راحتی کشید و پرونده ی سارا را برای همیشه بست. از اینکه صبحانه را در خانه و در کنار خانواده اش خورده بود و پدر و مادر مهری به خاطر حضورش در خانه خوشحال بودند احساس رضایت بخشی داشت. او باز هم برنده شده بود!مادر مهری پیشنهاد داد یک سفر دسته جمعی بروند...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای "عصرایران" بنویسد. روایت هایی که شاید بتوانند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کنند. داستان مهری و مازیار به اینجا رسید که مهری خطاب به پدر و مادرش گفت: مامان شما بگو. وقتی یک زن میره بهترین لباس ها رو می خره، آرایش می کنه، عطر می زنه برای چی هست؟ وقتی شوهر من حتی بهم نمیگه خوشگل شدی یا حتی بگه زشت شدی. فقط بفهمم من براش مهمم. بگه اصلا عطری که زدی بوی گند میده، دیگه اینو...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای "عصرایران" بنویسد. روایت هایی که شاید بتوانند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کنند.مازیار حالا که خودش را برنده ی بازی می دانست، تصمیم گرفت درست مانند یک قربانی که آبرویش توسط زن بی ملاحظه اش خدشه دار شده، رفتار کند. با چهره ای مغموم و البته طلبکار رفت دوش گرفت و حاضر شد برود سر کار.مادر مهری اما تلاش داشت از مازیار دلجویی کند. وقتی دید مازیار لباسش را پوشیده و عزم رفتن کرده، از او خواست حتما...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای "عصرایران" بنویسد. روایت هایی که شاید بتوانند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کنند.مهری اما دیگر طاقتش تمام شد، قاشق را روی میز گذاشت و خیره شد به مازیار. منتظر ماند تا مازیار سرش را بالا بیاورد و به او نگاه کند. بعد با حالتی کاملا نگران و ناراحت و در حالی که گونه هایش سرخ شده بود به چشمان مازیار چشم دوخت. مازیار که دیگر راه فراری نداشت، سعی کرد آخرین حربه را به کار ببرد و گفت:...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای "عصرایران" بنویسد. روایتی که شاید بتواند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کند. روایت واقعی در مسیر زندگی روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ی هر هفته منتشر می شود. مازیار که احساس می کرد مهری به خودش و خانواده اش اهانت کرده است، با عصبانیت گفت: " تو چرا وقتی با من دعوات میشه به خانوادم توهین می کنی؟ مگه خانواده ی من امشب چه کار کردند که اهانت می کنی؟" مهری: شاید تو خودتو بزنی به اون...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای"عصرایران" بنویسد. روایتی که شاید بتواند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کند. روایت واقعی در مسیر زندگی روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ی هر هفته منتشر می شود.مادر مازیار، پسرش را در آغوش گرفت و گفت: " خسته نباشی عزیزم؛ خدا قوت!"انگار این یک جمله و آغوش مادر تمام خستگی های روز را از بدن مازیار پاک کرد و به او انرژی دوباره ای داد. مازیار حالا و پس از جمع و جور کردن ذهنش تازه متوجه شد چرا...
    در مسیر زندگی روایتی است واقعی از عباس پازوکی نویسنده و روانشناس که تلاش کرده با تغییر نام مراجعین اش، داستان های واقعی زندگی مردان و زنان این سرزمین را از بیرون زندگی آنان و بدون قضاوت برای"عصرایران" بنویسد. روایتی که شاید بتواند به اصلاح اشتباهات و بهبود زندگی خیلی ها کمک کند. روایت واقعی در مسیر زندگی روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه ی هر هفته منتشر می شود. ساعت از ده شب گذشته بود و همه ی مهمان ها در منزل بودند . هر کس مشغول کاری و گپ و گفتی بود و مادر هم سرگرم  بازی و رسیدگی به بنیامین . نازنین گوشی را برداشت و زنگ زد به امیر علی. نازنین: سلام، کجایی ؟ مگه نمی دونی...
    رویداد۲۴ رسیدگی به این پرونده با مرگ پسر ۱۹ ساله‌ای به‌نام مازیار که در ابتدای سال‌جاری از پنجره خانه عمویش به بیرون پرت شده بود آغاز شد. پس از اطلاع پلیس از این ماجرا پدر مازیار در اظهاراتش به مأموران پلیس گفت: او خودش را از پنجره خانه به بیرون پرت کرده است و عموی او هم اظهار داشت: مازیار صبح به خانه ما آمد پدرش در خانه ما بود بحثی بین ما در گرفت و او که از مدت‌ها قبل با پدرش اختلاف داشت عصبانی شد و در یک لحظه به سمت پنجره رفت و خودش را به پایین پرتاب کرد.بیشتر بخوانید: همسرکشی با ترخیص از تیمارستانبا انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات تأیید شد که...
    همین کافی است برای خواندن«معسومیت» اگر چه با پایانی مواجه می شوید که نه «پایان باز» است و نه تکلیف خواننده با چرایی این همه اتفاق روشن می شود. خلأ دلنشینی که آدم را به انتظار کتاب بعدی مستور می نشاند. گروه فرهنگ و هنر مشرق - مازیار فولادی سیروس فولادی (پدر) مهناز(مادر) خاله پری دایی ناصر هومن (خواستگار مادر مازیار) کاووس (پدربزرگ) لیلی (دختر راننده تاکسی همسایه) آقای ناصری(صاحب خانه لیلی) سلجوق (سنگتراش) خانم دوایی (معلم کلاس سوم دبستان) طاهره (همسایه مازیار) سهیلا (دختر طاهره) توران خانم (مدیر ساختمان مازیار) مزده و منیژه (دختران توران) طوطی (خواهرزاده توران) مهندسِ شیرازی (خواستگار طوطی) آقای شمس (معلم کچل ادبیات) اردلان پدر و مادر اردلان نادیا مجید برقی (کافی من) مریم...
    خواننده مشهور ایرانی روز مادر را تبریک گفت. طرفداری- مازیار فلاحی با انتشار پستی به برخی حواشی واکنش نشان داد. به گزارش طرفداری، این خواننده با قراردادن استوری در پیج رسمی اش در اینستاگرام روز مادر را تبریک گفت و به حواشی چون حضور بانوان در ورزشگاه ها پرداخت. فلاحی در استوری خود اینگونه نوشت: روز زن، روز مادر مبارک باد...امیدوارم روزی بتونیم بلیط بازی تیم ملی ایران رو به مادرانمون همسرانمون و خواهرانمون هدیه بدیم و با هم بریم اینجا (ورزشگاه آزادی)
    خبرگزاری میزان- "راهی جز قوی بودن نداشتم؛ با خودم می‌گفتم این بچه تنها کسی است که می‌توانم به او امید داشته باشم و ممکن است روزی دیگر امیدم در این دنیا نباشد... " به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان،ترس‌های یک مادر به خاطر از دست دادن پسر، وقتی بیشتر می‌شود که قرار باشد، تنهای تنها بار زندگی و بیماری نادر پسرش را به دوش بکشد، آن هم بدون هیچ پشتوانه یا حامی، بدون هیچ کمکی، اما با شرافت...مادر مازیار یکی از زنان این سرزمین است که زندگی آرامی را کنار همسر و پسرش می‌گذراند، اما به یکباره مجبور شد تا به تنهایی بار یک زندگی را به دوش بکشد. او در سه ماهگی پسرش متوجه وجود اختلالی غیرطبیعی در...
    خبرگزاري آريا - راهي جز قوي بودن نداشتم؛ با خودم مي‌گفتم اين بچه تنها کسي است که مي‌توانم به او اميد داشته باشم و ممکن است روزي ديگر اميدم در اين دنيا نباشد...ترس‌هاي يک مادر به خاطر از دست دادن پسر، وقتي بيشتر مي‌شود که قرار باشد، تنهاي تنها بار زندگي و بيماري نادر پسرش را به دوش بکشد، آن هم بدون هيچ پشتوانه يا حامي، بدون هيچ کمکي، اما با شرافت...به گزارش ايسنا، مادر مازيار يکي از زنان اين سرزمين است که زندگي آرامي را کنار همسر و پسرش مي‌گذراند، اما به يکباره مجبور شد تا به تنهايي بار يک زندگي را به دوش بکشد. او در سه ماهگي پسرش متوجه وجود اختلالي غيرطبيعي در تنها پسرش مي‌شود، آن...
    خبرگزاري آريا - راهي جز قوي بودن نداشتم؛ با خودم مي‌گفتم اين بچه تنها کسي است که مي‌توانم به او اميد داشته باشم و ممکن است روزي ديگر اميدم در اين دنيا نباشد...ترس‌هاي يک مادر به خاطر از دست دادن پسر، وقتي بيشتر مي‌شود که قرار باشد، تنهاي تنها بار زندگي و بيماري نادر پسرش را به دوش بکشد، آن هم بدون هيچ پشتوانه يا حامي، بدون هيچ کمکي، اما با شرافت...به گزارش ايسنا، مادر مازيار يکي از زنان اين سرزمين است که زندگي آرامي را کنار همسر و پسرش مي‌گذراند، اما به يکباره مجبور شد تا به تنهايي بار يک زندگي را به دوش بکشد. او در سه ماهگي پسرش متوجه وجود اختلالي غيرطبيعي در تنها پسرش مي‌شود، آن...
    مادر شهیدان مازیار گفت: در دوران قبل از انقلاب نیز همسر و فرزندانم در صحنه مبارزه بودند، حتی چندین بار منزل‌مان را آتش زدند و دستور ترور فرزندانم را دادند
۱