2024-04-25@08:01:54 GMT
۶ نتیجه - (۰.۰۲۸ ثانیه)
جدیدترینهای «کانون اصلاح تربیت استان»:
بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
گروه جامعه، خبرگزاری فارس ـ سودابه رنجبر: «اولین بار نبود که کلاهخودی به سر گذاشته بودم. لباس رزم پوشیده بودم و در میدان جنگ رجزخوانی میکردم؛ اما این بار صدایم، میلرزید. روبهرویم کسانی نشسته بودند که با همه فرق داشتند. با همه آنهایی که قبلاً در تعزیه برایشان نقش حر را بازی کرده بودم. نه اینکه فکر کنید داور بودند نه! یا حرفهایهای تئاتر یا تعزیهخوانی نه! هیچکدام از اینها نبودند. فرقشان با همه آنهایی که تعزیهخوانی مرا دیده بودند این بود که همهشان درنهایت خیلی سن و سال داشتند؛ ۱۸ ساله بودند. فرقشان با همه این بود که جمعشان تحت محافظت و مراقبت بود. برخی مرخصی میرفتند؛ اما بازهم برمیگشتند. برخی فقط چند ماه میماندند شاکی رضایت میداد و میرفتند....
شصت درصد از فیلمبرداری مجموعه مستند داستانی «پس از حبس» که اواخر ماه مهر کلید خورده بود به انجام رسیده است. به گزارش شریان نیوز،مستند «پس از حبس» به کارگردانی فرزاد خوشدست یک مجموعه تلویزیونی 30 قسمتی از محصولات گروه اجتماعی شبکه سه سیماست. این مجموعه تاثیر «تئاتر درمانی» بر نوجوانان مجرم کانون اصلاح تربیت را بررسی میکند. دراماتراپی یا نمایشدرمانی، بهرهگیری از جنبههای دراماتیک و زیبایی شناسانهٔ هنر نمایش، جهت تأثیر گذاری بر شخصیت افراد است. در این مستند تئاتر درمانى بر روى تمامى زندانیان کانون صورت گرفته و در نهایت درمان و آموزش بر روى سیزده نفر از این افراد به طور جدى تر ادامه پیدا خواهد کرد. در این مجموعه اساتید مهمان بازیگری نیز حضور دارند...
به گزارش ایرنا، 20 نوجوانی که اغلب طعم تربیت درست و پدر و مادر سالم را نچشیده اند، دور هم در محلی به نام کانون اصلاح و تربیت جمع شده اند اما نه به اختیار که به جبر روزگار.40 گرم هروئین همراهم بود... به جرم سرقت دستگیر شدم ... هروئین مصرف می کردم... پدرم شیشه ای بود... مادرم که مرد، دنیا مرد... یک هوس شیطانی به سراغم آمد .... یک میلیون تومان پول وسوسه کننده است... از دستش عصبانی بودم، زدم کشتمش... مغازه دار مواد می فروخت، اما مارا به جرم دزدی فروخت... این ها فقط گوشه ای از صحبت های نوجوانانی است که سن بلوغ خود را پشت درهای بسته یک کانون سپری می کنند.فروش مواد مخدر، سرقت، تجاوز...
صراط: "زبان الکن و قلم ناتوان و توان محدود است از اینکه تمامی نکات ظریف و دقیق زوایای زندگی حاج اسدالله را تقریر کنم. چه بخوانم و چگونه معرفی کنم که دوست او را مرد عمل، رهبر او را پولادین، مخالف او را صحیحالعمل، همکار او را مدیری نمونه، زیردست او را سختگیر ولی جذاب، مافوق او را نفوذناپذیر، سیاسیون او را پیچیده، اطلاعاتیها او را امنیتی، بازاریها او را امین، زندانیها او را پدر، کودکان او را مرشد و دشمنان او را خشن و من او را علیگونه دیدم و نام حاج اسدالله را برازنده او یافتم." اینها تعابیری بود که معاون و همکار سالهای ریاست شهید لاجوردی از زندگی او در چند جمله خلاصه کرده بود و بر...