Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-04-24@22:28:03 GMT
۶۱۰۷ نتیجه - (۰.۰۰۲ ثانیه)

«اخبار فال روز»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب (اخبار جدید در صفحه یک)
    مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمدهدهد خوش خبر از طرف سبا بازآمد برکش ای مرغ سحر نغمه داوودی بازکه سلیمان گل از باد هوا بازآمد عارفی کو که کند فهم زبان سوسنتا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد مردمی کرد و کرم لطف خداداد به منکان بت ماه رخ از راه وفا...
    در نمازم خم ابروی تو با یاد آمدحالتی رفت که محراب به فریاد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدارکان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد باده صافی شد و مرغان چمن مست شدندموسم عاشقی و کار به بنیاد آمد بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنومشادی آورد گل و...
    عشق تو نهال حیرت آمدوصل تو کمال حیرت آمد بس غرقه حال وصل کآخرهم بر سر حال حیرت آمد یک دل بنما که در ره اوبر چهره نه خال حیرت آمد نه وصل بماند و نه واصلآن جا که خیال حیرت آمد از هر طرفی که گوش کردمآواز سؤال حیرت آمد شد منهزم از کمال...
    دوش از جناب آصف پیک بشارت آمدکز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد خاک وجود ما را از آب دیده گل کنویرانسرای دل را گاه عمارت آمد این شرح بی‌نهایت کز زلف یار گفتندحرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد عیبم بپوش زنهار ای خرقه می آلودکان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد امروز جای هر کس پیدا...
    زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شداز سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می‌شکستباز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خوابباز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچه‌ای می‌گذشت راهزن دین و دلدر پی آن آشنا از همه...
    یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شددوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاستخون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستیحق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاستتابش...
    گداخت جان که شود کار دل تمام و نشدبسوختیم در این آرزوی خام و نشد به لابه گفت شبی میر مجلس تو شومشدم به رغبت خویشش کمین غلام و نشد پیام داد که خواهم نشست با رندانبشد به رندی و دردی کشیم نام و نشد رواست در بر اگر می‌تپد کبوتر دلکه دید در ره...
    ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شددل رمیده ما را رفیق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشتبه غمزه مسئله آموز صد مدرس شد به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبافدای عارض نسرین و چشم نرگس شد به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوستگدای شهر نگه کن که میر مجلس شد...
    روز هجران و شب فرقت یار آخر شدزدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمودعاقبت در قدم باد بهار آخر شد شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گلنخوت باد دی و شوکت خار آخر شد صبح امید که بد معتکف پرده غیبگو برون آی...
    مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شدقضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشتمگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد مرا روز ازل کاری به جز رندی نفرمودندهر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فریاد...
    حجت‌الاسلام والمسلمین احمد فرخ فال قائم مقام حوزه‌های علمیه کشور در امور استان‌ها در اجتماع بزرگ مردمی در محکومیت اقدام شنیع رژیم جعلی و تروریستی اسرائیل در معراج‌الشهدای شهر سمنان گفت: همدلی جهانی امروز با ملت فلسطین نشان می‌دهد ملت‌های آزاده جهان از استکبار خسته شده اند.وی با اشاره به خبر ساختگی سربریدن کودکان توسط...
    نفس باد صبا مشک فشان خواهد شدعالم پیر دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد دادچشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد این تطاول که کشید از غم هجران بلبلتا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیرمجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد ای...
    گل بی رخ یار خوش نباشدبی باده بهار خوش نباشد طرف چمن و طواف بستانبی لاله عذار خوش نباشد رقصیدن سرو و حالت گلبی صوت هزار خوش نباشد با یار شکرلب گل اندامبی بوس و کنار خوش نباشد هر نقش که دست عقل بنددجز نقش نگار خوش نباشد جان نقد محقر است حافظاز بهر نثار...
    خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشدکه در دستت به جز ساغر نباشد زمان خوشدلی دریاب و در یابکه دایم در صدف گوهر نباشد غنیمت دان و می خور در گلستانکه گل تا هفته دیگر نباشد ایا پرلعل کرده جام زرینببخشا بر کسی کش زر نباشد بیا ای شیخ و از خمخانه ماشرابی خور که...
    به گزارش جام جم و به نقل ازخبرنگار پایگاه خبری پلیس، سرهنگ "مهدی قاسمی"بیان داشت: مجرم دستگیر شده که دارای سوابق متعدد مجرمانه نظیر کلاهبرداری اینترنتی،تولید و انتشار تصاویر مبتذل و مستهجن و برداشت اینترنتی غیرمجاز بانکی در سنوات گذشته بوده با انتشار گسترده محتواهای مستهجن در صفحه اینستاگرامی در اختیار خود،آمار دنبال کننده صفحه...
    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشدیک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد از لعل تو گر یابم انگشتری زنهارصد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد غمناک نباید بود از طعن حسود ای دلشاید که چو وابینی خیر تو در این باشد هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیزنقشش به حرام...
    به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ مهدی قاسمی با اشاره به شناسایی سر شاخه ترویج فساد و کلاهبردار فال قهوه اینترنتی در بوشهر تصریح کرد: ادمین یک صفحه اینستاگرامی با بیش از نیم میلیون نفر دنبال کننده که به‌صورت مستمر اقدام به انتشار محتواهای غیر اخلاقی می‌کرد و پس از افزایش میزان بازدید از پست‌های غیراخلاقی...
    خوش است خلوت اگر یار یار من باشدنه من بسوزم و او شمع انجمن باشد من آن نگین سلیمان به هیچ نستانمکه گاه گاه بر او دست اهرمن باشد روا مدار خدایا که در حریم وصالرقیب محرم و حرمان نصیب من باشد همای گو مفکن سایه شرف هرگزدر آن دیار که طوطی کم از زغن...
    نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشدای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد صوفی ما که ز ورد سحری مست شدیشامگاهش نگران باش که سرخوش باشد خوش بود گر محک تجربه آید به میانتا سیه روی شود هر که در او غش باشد خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آبای بسا رخ...
    من و انکار شراب این چه حکایت باشدغالبا این قدرم عقل و کفایت باشد تا به غایت ره میخانه نمی‌دانستمور نه مستوری ما تا به چه غایت باشد زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیازتا تو را خود ز میان با که عنایت باشد زاهد ار راه به رندی نبرد معذور...
    هر که را با خط سبزت سر سودا باشدپای از این دایره بیرون ننهد تا باشد من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزمداغ سودای توام سر سویدا باشد تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخرکز غمت دیده مردم همه دریا باشد از بن هر مژه‌ام آب روان است بیااگرت میل لب جوی و...
    به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسدتو را در این سخن انکار کار ما نرسد اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده‌اندکسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد به حق صحبت دیرین که هیچ محرم رازبه یار یک جهت حق گزار ما نرسد هزار نقش برآید ز کلک صنع...
    اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزدور از طلب بنشینم به کینه برخیزد و گر به رهگذری یک دم از وفاداریچو گرد در پی اش افتم چو باد بگریزد و گر کنم طلب نیم بوسه صد افسوسز حقه دهنش چون شکر فروریزد من آن فریب که در نرگس تو می‌بینمبس آب روی که با خاک...
    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زدشعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادنگلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد قد خمیده ما سهلت نماید امابر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازیجام می مغانه هم با مغان توان زد...
    راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زدشعری بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادنگلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد قد خمیده ما سهلت نماید امابر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازیجام می مغانه هم با مغان توان زد...
    سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زدبه دست مرحمت یارم در امیدواران زد چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیستبرآمد خنده‌ای خوش بر غرور کامگاران زد نگارم دوش در مجلس به عزم رقص چون برخاستگره بگشود از ابرو و بر دل‌های یاران زد من از رنگ صلاح آن دم به خون...
    در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدعشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشتعین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزدبرق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد مدعی خواست که آید به تماشاگه رازدست غیب آمد و...
    دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزدبه می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد به کوی می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرندزهی سجاده تقوا که یک ساغر نمی‌ارزد رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتابچه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد شکوه تاج سلطانی که بیم جان...
    ساقی ار باده از این دست به جام اندازدعارفان را همه در شرب مدام اندازد ور چنین زیر خم زلف نهد دانه خالای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد ای خوشا دولت آن مست که در پای حریفسر و دستار نداند که کدام اندازد زاهد خام که انکار می و جام کندپخته گردد...
    نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: بنده معتقدم که قطعا قانون تسهیل صدور مجوز‌های کسب و کار نیاز به تغییر دارد، که از شما می‌خواهم که پیشنهادات خود را ارائه کنید، زیرا تحقیق و تفحص یک فرصت برای اصلاح ساختار‌ها و قوانین است. به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، نشست روئسای کانون‌های وکلای دادگستری با تن...
    دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیردز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گوکه نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد بیا ای ساقی گلرخ بیاور باده رنگینکه فکری در درون ما از این بهتر نمی‌گیرد صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارندعجب گر...
    یارم چو قدح به دست گیردبازار بتان شکست گیرد هر کس که بدید چشم او گفتکو محتسبی که مست گیرد در بحر فتاده‌ام چو ماهیتا یار مرا به شست گیرد در پاش فتاده‌ام به زاریآیا بود آن که دست گیرد خرم دل آن که همچو حافظجامی ز می الست گیرد تفسیر : راز موفقیت و...
    نسیم باد صبا دوشم آگهی آوردکه روز محنت و غم رو به کوتهی آورد به مطربان صبوحی دهیم جامه چاکبدین نوید که باد سحرگهی آورد بیا بیا که تو حور بهشت را رضواندر این جهان ز برای دل رهی آورد همی‌رویم به شیراز با عنایت بختزهی رفیق که بختم به همرهی آورد به جبر خاطر...
    صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می‌آورددل شوریده ما را به بو در کار می‌آورد من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندمکه هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد فروغ ماه می‌دیدم ز بام قصر او روشنکه رو از شرم آن خورشید در دیوار می‌آورد ز بیم غارت عشقش دل پرخون...
    چه مستیست ندانم که رو به ما آوردکه بود ساقی و این باده از کجا آورد تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیرکه مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکنکه باد صبح نسیم گره گشا آورد رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی...
    «از دانشکده با هم به خیابان شاه‌آباد رفتیم. بعد به طرف خیابان استانبول به راه افتادیم. در راستۀ شمالی خیابان خانمی روسی بود که قهوه‌فروشی داشت. فال قهوه هم می‌گرفت و برای من و مرتضی فال گرفت. به ما گفت دوران عاشقانۀ زیبایی دارید افسوس که با جدایی همراه می‌شود. مرتضی خندید، گفت ناراحت نباش...
    بی‌شک خاطرات خوب خود را در خانه قدیمی و سنتی ایرانی به یاد دارید. باوجود پیشرفت تکنولوژی در سبک زندگی در سال‌های اخیر، علاقه و شیوه زندگی امروزه نیز بسیار تغییر کرده است، اما همچنان علاقه به فرهنگ و سبک زندگی گذشته در بسیاری از ما وجود دارد. خانه‌های قدیمی و خاطرات جذاب دورهمی‌ها...
    به سر جام جم آن گه نظر توانی کردکه خاک میکده کحل بصر توانی کرد مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهربدین ترانه غم از دل به در توانی کرد گل مراد تو آن گه نقاب بگشایدکه خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد گدایی در میخانه طرفه اکسیریستگر این عمل بکنی خاک زر...
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کردوان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون استطلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوشکو به تأیید نظر حل معما می‌کرد دیدمش خرم و خندان قدح باده به دستو اندر آن آینه صد گونه تماشا...
    دوستان دختر رز توبه ز مستوری کردشد سوی محتسب و کار به دستوری کرد آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنیدتا نگویند حریفان که چرا دوری کرد مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشقراه مستانه زد و چاره مخموری کرد نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرودآن چه با خرقه...
    دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کردچون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیختآه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یارطالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد برقی از منزل لیلی...
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکردیاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد یا بخت من طریق مروت فرو گذاشتیا او به شاهراه طریقت گذر نکرد گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنمچون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار منسودای دام عاشقی از سر به درنکرد هر کس...
    رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکردصد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد سیل سرشک ما ز دلش کین به درنبرددر سنگ خاره قطره باران اثر نکرد یا رب تو آن جوان دلاور نگاه دارکز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد ماهی و مرغ دوش ز افغان من نخفتوان شوخ دیده بین...
    یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکردبه وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد آن جوان بخت که می‌زد رقم خیر و قبولبنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلکرهنمونیم به پای علم داد نکرد دل به امید صدایی که مگر در تو رسدناله‌ها کرد در این...
    دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کردتکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد آن چه سعی است من اندر طلبت بنمایماین قدر هست که تغییر قضا نتوان کرد دامن دوست به صد خون دل افتاد به دستبه فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد عارضش را به مثل ماه فلک نتوان گفتنسبت...
    چو باد عزم سر کوی یار خواهم کردنفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد به هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذردبطالتم بس از امروز کار خواهم کرد هر آبروی که اندوختم ز دانش و دیننثار خاک ره آن نگار خواهم کرد چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشنکه عمر در سر این کار...
    بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کردباد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بودناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد قره العین من آن میوه دل یادش بادکه چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد ساروان بار من افتاد خدا را مددیکه امید کرمم...