Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رویداد24»
2024-04-27@21:51:23 GMT

مصائب ورود ورزشكاران و هنرمندان به عرصه سياست

تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۳۷۰۱۰

رویداد۲۴-رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران ورود سیاست‌مداران غیرحرفه‌ای همچون ورزشكاران و هنرمندان به عرصه سياست را مشکل‌آفرین و حتي خطرناك می‌داند.
در دوره‌های اخير انتخابات به‌ویژه انتخابات شوراي شهر و روستا شاهد هجوم ورزشكاران و هنرمندان براي نامزدي به‌منظور كسب کرسی‌های نمايندگي هستيم. موضوعي كه باوجود تجربه ناموفق به‌طور مشخص در دوره چهارم شوراي شهر تهران نه‌تنها روند كاهشي پيدا نكرده است بلكه در پايان ثبت‌نام نامزدهاي انتخابات دوره پنجم شاهد افزايش آن بوديم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


سید محمدامین قانعی راد، عضو هیئت‌علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ورود این افراد به عرصه‎هایی مثل سیاست، مثلاً ورودشان به شورای شهر، مجلس، مشاغل دولتی که در حوزه تخصصشان نیست را ناشی از این است که ما سیاست‎مدار حرفه نداریم. قانعي راد در گفت‌وگو با رویداد۲۴به تحليل و ارزيابي مصائب ورود ورزشكاران و هنرمندان به عرصه سياست پرداخت.
او بابیان اينكه «ملاک برای ورود به عرصه مشاغل سیاسی‌کار حزبی کردن و شخصیت سیاسی داشتن است» گفت: «احزاب وقتی احتمال می‎دهند که خودشان نتوانند رأی بیاورند برای اینکه سهمیه و حضور خودشان را در نهاد‎های سیاسی تضمین کنند به نحوی از افراد معروف استفاده می‎کنند و این بیشتر در بین جناح محافظه‎کار اتفاق افتاده است نه جناح اصلاح‎طلب. امروز شاهد آن هستیم که جناح سیاسی اصولگرا بیش‌ازپیش با خلأ شخصیت سیاسی و قحط‌الرجال مواجه هستند و این نتیجه بازی‎ای است که خودشان شروع کردند.»
***
شاهد این هستیم که هنرمندان و ورزشکاران به سمت فعالیت‎هایی می‎روند که هیچ ربطی به حوزه تخصصی آن‌ها ندارد همانند شركت در انتخابات شوراي شهر و مجلس؛ تحلیل شما از این مسئله چیست؟ورود این افراد به عرصه‎هایی مثل سیاست، مثلاً ورودشان به شورای شهر، مجلس، مشاغل دولتی که در حوزه تخصصشان نیست، ناشی از این است که ما سیاست‎مدار حرفه نداریم و اساساً یک درک درست از سیاست نداریم. سیاست را یک حرفه نمی‎دانیم، سیاست هم مثل خیلی کارهای دیگر، یک امر حرفه‎ای است. سیاستمدارها کسانی هستند که باید تربیت خاص سیاسی و یک نوع جامعه‎پذیری و آمادگی برای کار حزبی، یک نوع پرورش فکری درون احزاب داشته باشند. حزب مکانی برای جامعه‎پذیری کسانی که قرار است در آینده نقش‎های سیاسی را ایفا کنند، است.ما این تلقی را نداریم بنابراین در عرصه سیاست در کشور ما حتی در بالاترین سطح ورود افراد غیرحرفه‌ای خیلی مشهود است؛ مثلاً کسی مطرح می‎شود برای ریاست جمهوری که هیچ نوع سابقه فعالیت و کار حزبی ندارد. یا مثلاً فردی را می‎بینیم که سابقه هیچ کار سیاسی ندارد و امروز وزیر می‎شود. فرق نمی‎‏کند که شما وارد شورای شهر شوید یا مجلس به دلیل اینکه هنرمندی، ورزشکاری یا دکترا دارید، هر سه این‌ها می‏‎توانند آدم‎های غیرحرفه‌ای باشند و در فضای دیگری کارکرده باشند و این خیلی مشکل‎ساز است که ما سیاستمدار حرفه‎ای و همچنین یک نوع سیاست مبتنی بر مبارزات حزبی نداریم. کسانی که وارد عرصه فعالیت‎های سیاسی می‏‎شوند، وارد مشاغل سیاسی می‎شوند باید کسانی باشند که از درون مبارزات حزبی بالاآمده باشند و یک سابقه مناسب و طولانی هم داشته باشند، یک نوع جامعه‎پذیری سیاسی داشته باشند.ولی برای ما سیاست یک مقوله حرفه‎ای نیست و هنوز هم نشده بنابراین هرکسی می‎تواند وارد این قضیه شود حالا مداح باشد یا بازیگر سینما باشد یا دارنده مدرک دکترا باشد یا فامیل یکی از مسئولان باشد همه این‌ها می‎توانند وارد عرصه سیاست باشند و دارند وارد می‎شوند و این‌یک مقدار مشکل ایجاد می‎کند.حضور ورزشکارها و هنرمندان در صورتی می‎توانست خوب باشد که نماینده حرفه‎ای حرفه خود بودند و یک برنامه برای تقویت نقش ورزش در شهر یا مثلاً یک برنامه برای چگونگی تقویت نقش هنر در زندگی جمعی ارائه می‎دادند.
اگر سیاست تخصص هنرمند و ورزشکار نیست، پس چرا چنین افرادی وارد عرصه سیاست می‎شوند؟گاهی تخصص این‌گونه مطرح می‎شود که اگر کسی می‎خواهد وارد شورای شهر شود، مثلاً مهندس عمران یا شهر ساز باشد یا مثلاً سابقه کار تحقیقی داشته باشد. تخصص راجع به مسائل شهر داشته باشد و این‌ها تخصص ندارند ولی یک مهندس عمران می‎تواند وارد شورای شهر شود. من می‎خواهم بگویم این هم غلط است، این مهندس عمران با آن هنرمند و ورزشکار فرقی نمی‎کند زیرا هیچ‌کدام سیاستمدار حرفه‎ای نیستند. یک‌وقت این‌طوری با شورای شهر برخورد می‎کنیم که در شورای شهر نمایندگان حرفه‎های مختلف حضورداشته باشند، زمانی آن را یک مقوله حزبی می‎بینیم که جنبه سیاسی دارد، بنابراین نباید مشاغل سیاسی را یک تخصص دانشگاهی تلقی کرد و بعد گفت چون این فرد تخصص دانشگاهی‎اش را ندارد نیاید. ملاک تخصص دانشگاهی هم نیست، ملاک برای ورود به عرصه مشاغل سیاسی‌کار حزبی کردن و شخصیت سیاسی داشتن است. اگر امروزه هنرمندها و ورزشکارها وارد این عرصه شده‎اند به دو دلیل است یکی درک اولیه‎ای که از سیاست نزد مردم وجود دارد که به سیاست شخصی نگاه می‎کنند مثلاً به مردم می‎گویید به این فرد رأی می‎دهی می‎گوید من که این را نمی‎شناسم، این در تیم ملی است، من می‌شناسمش پس رأی می‎دهم. یعنی به یک فرد در یک رابطه شخصی با خوشان که شهرت و معروفیت دارد رأی می‎دهند، درک مردم از سیاست درک درستی نیست و مردم ما هم به معنای درست کلمه سیاسی نیستند و این سیاسی نبودن مردم باعث شده است که به افراد غیرحرفه‌ای رأی دهند.یکی دیگر هم این است که احزاب برای اینکه سهمیه و حضور خودشان را در نهاد‎های سیاسی تأمین کنند و این احتمال را می‎دهند که خودشان نتوانند رأی بیاورند می‎آیند از این افراد معروف به نحوی استفاده می‎کنند و این بیشتر در بین جناح محافظه‌کار اتفاق افتاده است نه جناح اصلاح‎طلب. محافظه‌کارها می‎آیند شخصیت‎های این‌طوری را وارد می‌کند تا رأی بگیرد.
این حضور غیرحرفه‎ای چه بازتابی در جامعه خواهد داشت؟هنرمندها و ورزشکارهایی که وارد عرصه سیاست می‎شوند، چون غیرحرفه‎ای هستند کم‌کم در زمین غیرحرفه‎ای هم‌بازی می‎کنند. بعضاً ممکن است که حضور خودشان را تغییر دهند به سمت یک نوع رانت جویی، یعنی سعی کنند اگر در عرصه هنر و ورزش منافعی را به دست آورده‎اند در این نهاد هم خودشان را به این رانت‎ها متصل کنند. یک فرد سیاسی نمی‎تواند این کار را بکند، به دلیل اینکه توسط حزب کنترل می‎شود. یکی از دلایلی که ما می‎گوییم سیاست حزبی برای این است که سیاست حزبی یک ابزار کنترل برای سیاستمدارها است، قبل از اینکه مردم بخواهند کنترل کنند، خود احزاب کنترل می‎کنند چون آبروی احزاب در میان است، بنابراین یک کنترل بر روی افراد است ولی وقتی افراد از این فضای کنترل آزاد هستند، ممکن است طرف منافع فردی خود بروند و تبدیل شوند به آدم‎هایی که از رانت‎هایی در شهر برخوردارند.حضور هنرمندها و ورزشکارها به‌صورت غیرحرفه‌ای یک مشکل دیگری که ایجاد می‌کند این است که آن‌ها را به‌تدریج از گروه مرجع بودن خارج می‎کند و اعتماد عمومی نسبت به آن‌ها را کاهش می‎دهد. خوب است که ورزشکارها و هنرمندها بیشتر نقش ملی بازی کنند. اگر هم می‎خواهند ورود پیدا کنند باید وقتی ورود پیدا کنند که مسئله ملی باشد نه مسئله حزبی، ما به داشتن قهرمانان ملی هم نیاز داریم. باید ستاره‎های ملی هم داشته باشیم. سیاسی شدن این‌ها حتی ممکن است منجر به تخریب سرمایه اجتماعی شود. این هنرمندها می‎توانند نقش‎های بزرگی در جامعه ایفا کنند این‌ها معروف هستند و باید معروفیت خود را حفظ کنند و ورودشان به این شیوه در عرصه سیاست هم معروفیت آن‌ها را کاهش می‎دهد و هم به تخریب سرمایه جامعه می‌انجامد.این‌ها نمی‎توانند رهبران افکار عمومی باشند، در مواقعی که مسائل ملی پیش می‎آید می‌توانند ورود‎های مختصری داشته باشند و بر افکار عمومی تأثر بگذارند ولی به‌طورکلی نمی‎توانند افکار عمومی را شکل دهند؛ یعنی در حوزه کار این‌ها نیست. معمولاً روشنفکرها، سیاستمدارها و دانشگاهی‎ها بیشتر می‌توانند چنین نقشی را ایفا کنند. اگر جایگزین شوند ممکن است افکار عمومی را سطحی کنند.
دانشگاه‌ها می‎توانند جامعه‎پذیری سیاسی را آموزش را بدهند؟نه دانشگاه کارشناس تربیت می‎کند، برای مشاغل کارشناسی باید آموزش دانشگاهی داشت که البته صرف این آموزش هم کافی نیست باید تجربه کارشناسی و کار در سازمان‎ها را هم در نظر گرفت ولی برای مشاغل سیاسی شما باید بروید سراغ برنامه‏‎های حزبی، تخصص هم مهم نیست؛ مثلاً در انگلستان کسی که وزارت بهداشت را اداره می‎کرد رشته‎اش تاریخ است، در ایران اصلاً این به ذهن ما نمی‎آید که فرضاً یک روز یک جامعه‎شناس وزیر بهداشت شود. چه کسی گفته وزارت بهداشت را باید یک پزشک اداره کند؟ این درک درکی غلط است، اداره کلی و برنامه‎های راهبردی بهداشت یک مقوله سیاسی است که احزاب باید در موردش نظریه داشته باشند. در حال حاضر احزاب ما در مورد بهداشت و درمان نظری ندارند. همین‌طور که در خیلی از جاهای دنیا وزارت دفاع را دست نظامی نمی‎دهند. وزارت دفاع را می‎دهند به کسی که سابقه کار حزبی داشته باشد. ما در ایران می‎گوییم که وزیر دفاع باید نظامی باشد، وزیر بهداشت باید پزشک باشد، وزیر صنایع باید مهندس باشد، این صد درصد غلط است و یکی از عواملی که برای ما مشکل ایجاد می‎کند این است که مشاغل سیاسی را می‎دهیم دست متخصصان دانشگاهی. به‌صرف داشتن عناوین دانشگاهی هم اگر مشاغل سیاسی توزیع شود مشکل‌آفرین خواهد شد. اینکه چه نهادی باید آموزش دهد این آموزش، آموزش کلاسی نیست، این آموزش یک سبک زندگی است و از طریق در حزب بودن به دست می‎آید نه سر کلاس درس.یکی از کارکردهایی که فعالیت سیاسی در دانشگاه‎ها دارد، این است که کم‎وبیش دانشجویان را با فضای سیاسی آشنا می‎کند البته دانشجوها هم باید ورودشان در فعالیت سیاسی یک ورود غیر حزبی باشد و تلاش کنند بیشتر به جنبه‎های معرفتی مقولات توجه کنند، به جنبه‎های دانشی و ببیند چگونه می‎شود دانش لازم را برای بهبود سیاست‎ها و رویه‌ها در کشور تولید کرد. در خیلی از مواقع خوب است که دانشگاه نقاد همه حزب‌ها باشد، چون این‌ها جوان هستند و می‎توانند انرژی‎های جدید را به عرصه سیاست تزریق کنند بدون اینکه خودشان سیاستمدارهای خوبی باشند یا اصلاً سیاستمدار باشند. می‎توانند ایده‎هایی را در بین سیاستمدارها ایجاد کنند؛ بنابراین در همه جای دنیا سیاستمداران نسبت به دانشگاه‎ها و ایده‎هایی که در بین دانشجوها هست و به‌طورکلی جنبش دانشجویی حساسیت دارند و سعی می‎کنند به نحوی از این ایده‎ها الهام بگیرند.حضور دانشجوها و خود جنبش دانشجویی یک فرصت برای جامعه‎پذیری سیاسی در یک سطحی فراهم می‎کند اما آن چیزی که به‌عنوان سیاستمدار حرفه‎ای موردنظر ماست، باید از کار حزبی فراهم شود و احزاب باید این کار را انجام دهند. فرد مثلاً 20 سال عضو حزب است و بعد در این فعالیت حزبی احتمالاً مشاغل خاصی را هم می‌پذیرد و در سلسله‎مراتب مشاغل سیاسی هم به نحوی ارتقاء پیدا می‎کند. درعین‌حال سیاستمدار باید منافع ملی را هم در نظر بگیرد.
مردم را چگونه می‎توان آموزش داد تا نگاه سیاسی‎تری به مسائل سیاسی داشته باشند به‌جای اینکه به‌صرف مشهور بودن یک فرد به او رأی دهند؟نقش نخبگان سیاسی و نخبگان فرهنگی در این میان سنگین‎تر است که بتوانند این آموزش را به مردم منتقل کنند، نخبگان سیاسی باید به نحوی بین خودشان به توافق برسند که بازی سیاست را بیشتر به یک بازی حزبی تبدیل کنند. وقتی تبدیل به یک بازی حزبی کردند و افراد اصلی کشور با چهره سیاسی وارد بازی شدند کم‎و‎بیش مردم هم به‌طرف آن‌ها خواهند رفت ولی باز امکان دارد ورزشکارها و هنرمندهایی به‌صورت مستقل هم کاندید شوند و حتی رأی هم بیاورند بالاخره این فضای سیاسی ما به‌تدریج باید به سمت حزبی شدن پیش برود و درواقع قوی‎تر شود. یک مقدار جنبه سیاسی‏اش باید باتجربه و کنشگری نخبگان فرهنگی گسترش پیدا کند تا بتوانند زمینه‎ای را گسترش دهند که بازی حزبی و رقابت حزبی در آن جدی‎تر باشد. در این فضای جدی‎تر مردم هم بیشتر به ماجرا توجه می‌کنند.
اینکه محافظه‌کارها برای رأی آوردن افراد مشهور را وارد سیاست می‌کنند، ناشی از ضعف آن‌ها نیست؟بله، این به خاطر نگاه غیرتخصصی و غیر حزبی است. محافظه‌کارها نمی‎خواهند اهمیت حزب را درک کنند. تا وقتی‌که حزب در جامعه شکل مناسب خودش را پیدا نکند، سرمایه سیاسی در کشور شکل نمی‎گیرد، اعتماد مردم به فرایند سیاسی و نهادهای سیاسی روزبه‌روز کاهش پیدا می‎کند و همچنین جریان‎های سیاسی هم بیش‌ازپیش یا در انزوا قرار می‎گیرند یا محبوبیتشان را از دست می‎دهند. در حال حاضر ما در جناح اصلاح‎طلب آدم‎های مشخصی داریم که اگر قرار باشد انتخاباتی صورت گیرد این‌ها کاندید شوند ولی در جناح سیاسی محافظه‎کار می‎بینیم که بیش‌ازپیش با خلأ شخصیت سیاسی و قحط‌الرجال مواجه هستند و این نتیجه بازی‎ای است که خودشان شروع کردند.

منبع: رویداد24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۳۷۰۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مصائب شیراز پس از باران / تصاویر

به گزارش صدای ایران از ایرنا، آبگرفتگی معابر شیراز و تبدیل زیرگذر‌های این شهر به استخر در پی بارندگی قصه پرتکراری است که گویا نمی‌توان علاجی برای آن متصور شد.

پس از هر بارانی در شیراز این سوال تکراری در بین شهروندان و فعالین شهری ایجاد می‌شود که چه زمانی این مشکل سریالی و پرتکرار پایان خواهد یافت.

پس از هر بارندگی مسوولان شهری و استانی حل این معضل را وعده می‌دهند، اما تاکنون که این نوید‌ها عملی نشده و کماکان شیرازی‌ها به جای لذت پس از هر باران هراس آبگرفتگی و رفتن زندگیشان زیر آب را در دل دارند.

بسیاری از محلات و معابر شیراز در پی باران عصر چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ دچار آبگرفتگی شد و این درحالی بود که مدیران شهری همواره از آمادگی کامل این شهر دم میزدند اما...




این بارندگی علی رغم هشدار‌های پیاپی روز‌های اخیر موجب آبگرفتگی در بسیاری از معابر و حتی واحد‌های تجاری و مسکونی این کلانشهر شد.

آبشار‌های روان در مجتمع‌های تجاری شیراز

براساس مشاهدات میدانی خبرنگار ایرنا بسیاری از محلات و معابر شهری شیراز، مجتمع‌های تجاری و منازل مسکونی خصوصا در مرکز این کلانشهر دچار آبگرفتگی شد.

آبگرفتگی عصر پنجم اردیبهشت نه تنها در مرکز کلانشهر شیراز بلکه در اغلب مناطق این شهر به وقوع پیوست و مشکلات زیادی برای مردم به بار آورد.

به جز منازل مسکونی صاحبین کسب و کار‌ها و اصناف شیرازی نیز در این بارندگی دچار مشکل شدند به نحوی که تصاویر روان شدن آب به محیط‌های تجاری و تاریخی شامل پاساژ شهر، بازار زرگرها، بازار‌های تاریخی شیراز مانند روح الله و وکیل در فضای مجازی بین کاربران دست به دست میچرخد.


سابقه قصه‌های بهاری سیلاب در شیراز

سابقه آبگرفتگی و حتی جاری شدن سیلاب در پی باران‌های بهاری قصه پرتکراری است که در تلخ‌ترین آن پنجم و ششم فروردین ماه سال ۱۳۹۸ و حدود پنج سال قبل ده‌ها نفر از هموطنان و میهمانان نوروزی را کشت و صد‌ها نفر مجروح و هزاران خانه ویران شده به جا گذاشت.

شیراز پرترددترین شهر گردشگری ایران و مقصد بسیاری از توریست‌های خارجی در نوروز ۹۸ و در پی بارندگی بهاری نسبتا شدید طی ۱۷ دقیقه و جاری شدن روان آب به یکباره به قتلگاه ۲۱ نفر از هم وطنان در دروازه قرآن تبدیل شد و روز بعد نیز در پی تکرار بارشها، سیلاب خانه هزاران نفر در محله سعدی را با خود برد.



این محله در ششمین روز از سال نو و فروردین ۹۸ دچار سیلی بنیان کن شد که زندگی، خانه و کاشانه بسیاری از اهالی این منطقه را با خود برد و بسیاری از مردم شهرک سعدی را ماه‌ها با مشکلات جدی مواجه کرد.

آبگرفتگی‌های پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳ در شیراز از معابر شهری نیز فراتر رفته و وارد منازل و مغازه‌های بسیاری از اهالی شده و مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده است.

بارندگی‌های چهارشنبه گذشته در شیراز بعضی خودرو‌ها خصوصا در خیابان‌های اطراف رودخانه خشک را محاصره و در سیلاب گرفتار کرد.

عصر چهارشنبه و هزاران شهروند شیرازی در آب مانده

رییس سازمان آتش نشانی شیراز در گفتگو با ایرنا با بیان اینکه آتش‌نشانان این شهر ۱۲۹ عملیات در بارندگی عصر پنجم اردیبهشت انجام دادند گفت: هزار و ۱۴۰ تماس با مرکز ۱۲۵ برقرار شد.

هادی عیدی پور با اشاره به تلاش‌ها و فعالیت‌های آتش نشانان در عصر روز بارانی برای امداد رسانی به شهروندان شیرازی افزود: عصر چهارشنبه گذشته بارش‌های شدید و کم سابقه در شیراز به وقوع پیوست.

وی ادامه داد: آتش‌نشانان شیراز چهارشنبه گذشته ۱۲۹ عملیات مربوط به بارندگی در مناطق مختلف شهر انجام دادند.

به گفته رئیس سازمان آتش‌نشانی شیراز ۲۳ واحدعملیاتی برای بازدید ایمنی دوره‌ای از محدوده رودخانه خشک و سایر نقاط شهر شیراز در محل‌های مورد نظر مستقر بودند.

وی همچنین اعلام کرد: ۲۴ ایستگاه عملیاتی در پی فعالیت سامانه اخیر سازمان آتش نشانی در آماده باش کامل بودند.

پس از باران شیراز

مسعود حقیقت، مدیرکل هواشناسی استان فارس در گفتگو با ایرنا میزان بارندگی سامانه اخیر در سطح شیراز را ۲۲ و ۲ دهم میلیمتر اعلام کرد.

معاونت محیط زیست خدمات شهری شهرداری شیراز در این باره به ایرنا گفت: شدت و میزان زیاد بارندگی عصر چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در مدت زمان اندک سبب آبگرفتگی در چند نقطه شهر شیراز شد.

روح الله خوشبخت افرود: با حضور بخش‌های مختلف مدیریت شهری شاهد رفع آبگرفتگی در اکثر نقاط و بازگشت روال عادی به سطح شهر هستیم.


وی با اشاره به آبگرفتگی زیرگذر سرداران عنوان کرد: به رغم شدت آبگرفتگی تلاش‌های بی وقفه نیرو‌های خدمات شهری تا ساعت ۲۳ چهارشنبه شب پنجم اردیبهشت زمینه تخلیه آب و پس از آن پاکسازی یک ساعته این‌زیرگذر را فراهم کرد.

پیگیری ترک فعل

دادستان مرکز استان فارس پیشتر در این باره گفت: با هدف حفظ و صیانت از حقوق عامه و پیشگیری از وقوع حوادثی همانند سیل سال ۱۳۹۸ شیراز پروژه کنترل سیلاب آب‌های سطحی شیراز و طرح کنترل آب‌های سطحی مسیل شهرک سعدی کلید خورد که اجرای هرچه سریعتر و پیگیری این طرح در راستای پیشگیری از حوادث احتمالی در فصل بارندگی ضروری است.

سید مصطفی بحرینی در خصوص حفظ حقوق عامه و اقدامات صورت گرفته از سوی دادستانی مرکز استان و سایر دادستان‌های حوزه‌های قضایی استان اظهار کرد: حفظ و حراست از اراضی ملی و منابع طبیعی و کوتاه کردن دست متجاوزین به عرصه‌های ملی، پیشگیری از وقوع حوادث احتمالی، اقدامات زیربنایی، مطالبه گری از دستگاه‌های مختلف و برخورد قانونی و قاطع با مدیران و مسئولانی که با ترک فعل خود زمینه ضرر و زیان به جامعه و بیت‌المال را فراهم کرده با جدیت دنبال می‌شود.

وی تصریح کرد: یکی از وظایف مهم دادستان‌ها در موضوع حقوق عامه، اجرای دقیق مفاد دستورالعمل نظارت و پیگیری حقوق عامه است که در صورت عدم اجرا یا نقض حقوق عامه یا قریب‌الوقوع بودن نقض آن نسبت به تذکر یا اخطار به دستگاه اجرایی و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و صدور دستور توقف اقدامات و نهایتاً تعقیب کیفری متهمان خواهد پرداخت.

پیش از این نیز در این خصوص نشست‌های مختلفی از سوی کارگروه حفظ و صیانت از حقوق عامه با مدیریت بحرینی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس و با حضور برخی از معاونین وی و دستگاه‌های مجری و متولی امر مربوط به جزیره مصنوعی نهر اعظم واقع در بلوار شهیدچمران شیراز و مدیریت و ساماندهی فاضلاب شیراز در رودخانه چنار راهدار و ... برگزار شد و از سوی دادستان مرکز استان فارس نیز تذکرات قانونی لازم نسبت به ترک فعل از سوی مدیران دستگاه‌ها و نهاد‌های متولی امر داده شده، اما ساماندهی جامع روان آب‌ها و دفع آب‌های سطحی کلانشهر شیراز باتوجه به گسترش این شهر اکنون یکی از مهمترین نیاز‌ها و ضرورت‌های مدیریت شهری است.

دیگر خبرها

  • درخشان: سریلانکا می‌تواند شریک سیاسی خوبی برای ایران باشد
  • لازمه ورود به عرصه ورزش، ورزیدگی اخلاقی است
  • مصائب شیراز پس از باران (+ عکس)
  • مصائب شیراز پس از باران / تصاویر
  • مصائب شیراز پس از باران
  • بررسی ابعاد سیاسی علامه سیدمحمد باقر درچه‌ای/ یک کنش‌گری سیاسی با شاگردپروری
  • غریب‌آبادی: آمریکا صلاحیت ورود به عرصه حقوق بشر را ندارد
  • آمریکا صلاحیت ورود به عرصه حقوق بشر را ندارد
  • غریب‌آبادی: آمریکا صلاحیت ورود به عرصه حقوق بشر ندارد
  • خلیل الحیه، از رهبران حماس: آماده آتش‌بسی 5 ساله با اسرائیل هستیم/ حماس در صورتی که کشور مستقل فلسطین در مرزهای سال ۱۹۶۷ میلادی تشکیل شود، آماده زمین گذاشتن سلاح و تبدیل به حزبی سیاسی است