سواحل بندر بحرکان هندیجان زیباترین سواحل صدفی ایران+ تصاویر
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۴۸۷۴۶
شهرستان بندر هندیجان از توابع استان خوزستان با دارا بودن ۹۵ کیلومتر مرز دریایی با سواحل نیلگون همیشه خلیجفارس توانسته جذابیتهای بسیار گستردهای را در خود بگنجاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بندر هندیجان، هندیجان از شهرهای تاریخی ایران با قدمتی 3000 ساله در جنوب شرقی خوزستان، در 70 کیلومتری جنوب شرقی ماهشهر و در شمال خلیجفارس واقعشده است با توجه به گذر رودخانه زهره از وسط این شهر مناظر طبیعی و زیبایی در آن شکلگرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بندر مهرویان که اکنون به نام بندر هندیجان تغییر نام داده در زمان سلسله ساسانیان رسماً شروع به کارکرده و این بندر توانسته بود رونق بسیار گستردهای در اقتصاد و دریانوردی داشته باشد در زمان شاهپور دوم نیروی دریایی عظیمی در منطقه خلیجفارس برقرار شد که بندر مهرویان (هندیجان) یکی از آن بنادر بوده است.
در نزدیکی هندیجان آثار بندر تاریخی «مهرویان یا مهرویان» و شهر تاریخی ریو اردشیر قرار داشته است. مهرویان از دوره عیلامی تا قرن چهارم هجری و احتمالاً تا مدتها بعد نیز بندر تجاری مهمی بوده است که از طریق آن کالاهای دور و نزدیک و حتی کشور چین وارد منطقه میشد و نیز مشاهدهشده که در شهر یو اردشیر کشتی میساختند.
رودخانه زهره هندیجان با طول تقریبی 275 کیلومتر در سه استان فارس، کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان جریان دارد که از کوه «کنه دوده» استان فارس سرچشمه میگیرد. پس از ورود به خوزستان و گذشتن از زیدون بهبهان و هندیجان به خلیجفارس میریزد. متوسط آب دهی سالانه کل حوضه این رودخانه در محل ایستگاه دهملا برابر 83 مترمکعب در ثانیه برآورد شده است.
علیاکبر دهخدا در لغتنامه خود بندر مهربان را اینگونه بیان میکند
شهری است برکنار دریا چنانکه موج دریا برکنار شهر میزند هر که از پارس به راه خوزستان به دریا رود و آنکه از بصره و خوزستان به دریا رود همگان راه آنجا باشد و کشتیهایی که از دریا برآید بر این اعمال رود به مهرویان بیرون آید و داخل آن بیشتر از کشتیها باشد و جز خرما هیچ میوه نباشد و گوسفندان آنجا بیشتر بز باشد و بزغاله پرورند و همچنان که به بصره میگویند بزغاله تا هشتاد رطل و صد رطل برسد بیشتر نیز و به رز و کتان بسیار باشد چنانکه به همه جای ببرند و جامع و منبر است.
در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی آمده است: به فاصله کمی از رودخانه شیرین یعنی رودخانه زهره که بهتازگی به رودخانه تاب موسوم است بندر مهرویان در مرز غربی فارس واقع است. این لنگرگاه اولین بندری بوده که کشتیها وقتی از بصره و مصب دجله به عزم هند بیرون میآمدند به آن میرسیدند و این بندر در قرن چهارم هجری شهری معمور بود و مسجدی خوب و بازارهایی آباد داشت.
ارزش کیفی ماهی و میگو بندر هندیجان در سطح جهان
هندیجان بنادر قدمتی، تاریخی دارد درگذشته از بنادر این شهرستان برای مبادله کالاها از سرزمینهای دور و نزدیک استفاده میشده و نیز محلی برای ساختن کشتی بوده است. ازنظر اقتصادی رودخانه هندیجان نقش تعیینکنندهای در زندگی مردم داشته و این تأثیرگذاری به میزانی بوده که قلمرو جغرافیایی و منطقه را نیز بانام رودخانه مشخص میکردند.
این آبراه بهعنوان یکی از مسیرهای تجارت خارجی از گذشتههای دور مورداستفاده بوده است و هماکنون نیز علیرغم کم شدن آب آن در فصول تابستان شناورهایی با ظرفیت بیش از صد تن قادر به رفتوآمد در آن هستند.
منطقه بحرکان که در جنوب هندیجان قرار دارد نیز از مناطق مهم گردشگری و صید میگوی صورتی و انواع دیگر میگوهای مرغوب منطقه خلیجفارس به شمار میرود که در حوزه صیادی هندیجان واقع است.
سالن عملآوری و کارگاه انجماد و بستهبندی میگوی صادراتی و قایقهای مجهز صیادان در این منطقه بیش از نیمقرن است که به صید و عملآوری، بستهبندی و صادرات میگو اشتغال دارند و تعداد زیادی از اهالی در این راستا به کار مشغولاند.
ماهیهای خوراکی و میگو در صیدگاههای هندیجان بهصورت فراوان صید میشوند که از مهمترین آنها میتوان به ماهی قباد، راش گو، حلوای سفید (زبیدی)، شوریده، حلوا سیاه، شهری، شانک، کوشک، سرخو، میش ماهی، هامور، سنگسر، سبیتی و دختر ناخدا اشاره کرد، این نوع از ماهیها ازنظر کیفیت ارزش بسیار بالایی دارند.
همه جای هندیجان منطقه گردشگری است
اسکله بندر بحرکان، سواحل زیبایی صدفی بحرکان، بندر تجاری و صیادی سجافی، سواحل رودخانه زهره هندیجان، روستای گردشگری دهنو، رشتهکوههای زاگرس، امامزاده شاه عبدالله و سواحل اطراف آن، امامزاده میر نعمان در کنار ساحل رودخانه زهره ازجمله مناطق گردشگری هندیجان است.
مجید شعبانی عضو شورای فرهنگ عمومی هندیجان و فعال فرهنگی درگفت وگو با خبرنگار تسنیم در بندر هندیجان،اظهار داشت: چون رودخانه زهره، سواحل بندر بحرکان، سواحل سریم،95 کیلومتر مرز آبی با خلیجفارس همگی در یک مکان تجمیع و آب زیادی در منطقه بوده آن را هندیجان نامیدهاند. در زبان سانسکریت هند به معنی آب است.
سابقه تاریخی هندیجان قبل از امپراتوری هخامنشیان بوده است
وی افزود: هندیجان با قدمتی 3000 ساله به قبل از امپراتوری بزرگ هخامنشیان برمیگردد و مردم آن از دریا، رودخانه ماهی صید و با کشاورزی زندگی خود را تأمین میکردند.
این فعال فرهنگی هندیجان بیان کرد: جاذبههای گردشگری هندیجان از زمان باستان شهر جومِ در دامنه کوههای زاگرس نزدیک روستای چهلمنی قبل از اسلام، شهر ریو اردشیر در زمان ساسانیان که کارگاه کشتیسازی داشته و در کتاب مقدسی به این موضوع اشارهشده است، بندر مهرویان مهمترین بندر حکومت ساسانیان بوده که ناصرخسرو قبادیانی به مدت کوتاهی در آن زیست و در سفرنامه خود از آن یادکرده است.
وی گفت: بندر مهرویان در کنار دریایی خلیج همیشه فارس بوده که حال حاضر روستاهای شاه عبدالله و مالکی بروی آن بناشدهاند، بلاد الگبر در زمان حکومت اشکانیان بوده و مانی نقاش در آن مدت کوتاهی زندگی کرده است. این شهر در نزدیکی روستای خیط که دیگر آثاری از آن بجا نمانده است.
شعبانی عنوان کرد: از دیگر آثار باستانی هندیجان میتوان به شهر کدوک اشاره کرد در کنار جاده هندیجان به دیلم و در جنب ساحل بندر بحرکان واقعشده است. این شهر آتشکده داشته که خرابههای آتشکده بهعنوان دروازه مشهور بوده است. وی افزود: قبرستان قدیمی شهر کدوک در حال حاضر محل عبور و مرور اهالی شده و به نام راه خس معروف است؛ این شهر در حمله سپاه اسلام به ایران به فرماندهی سعد ابن ابی وقاث تخریب شد.
وی افزود: در کتاب 2 قرن سکوت نوشته عبدالحسین اسلامی ندوشن در صفحه 79 گفتهشده، تازیان در عرض یک سال شهرهای استخر، ارجان، مهرگان کدوک را تسخیر و تخریب کردند.
رودخانه زهره هندیجان در دورهای باستانی بوده است
این فعال فرهنگی هندیجان بیان کرد: رودخانه زهره هندیجان از زمان حکومتهای مقتدر ایران ازجمله هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان جاری بوده که دو طرف ساحل خود را برای کشاورزی آبیاری میکرده و بروی آن بندهایی بسته بودند که خرابهای آن در روستایی بدرانی بنام گدار سنگی معروف است.
وی گفت: بندهایی که بروی رودخانه زهره بسته بودهاند در روستای فیروزآباد دیواری به طول 100 متر و ارتفاع 3 متر و عرض 1 متر بهنوعی سدسازی به شیوه صحیح بوده و تمام بیابان را زیر کشت کشاورزی میبردند، بدون آنکه رودخانه خشک شود.
شعبانی عنوان کرد: جاذبههای گردشگری (اماکن مذهبی) میتوان به امامزاده شاه عبدالله (ع) نوه امام حسین (ع) و فرزند امام محمدباقر (ع) اشاره که ایشان هم ساکن بندر مهرویان بوده است متأسفانه این آدم صالح بهوسیله حاکم ستمگر اموی خود و فرزندانش را شهید کردند.
وی افزود: امامزاده شاه عبدالله (ع) در حال حاضر در 40 کیلومتری هندیجان واقعشده است. شاه زاده حمزه (ع) برادر ناتنی امام رضا (ع) در 50 کیلومتری هندیجان در بین جاده ماهشهر به هندیجان واقع و بارگاه ملکوتی بزرگی دارد جسد این بزرگوار در هندیجان و سر مبارک در جوار شاه عبدالعظیم حسنی شهرری مدفون است.
عضو شورای فرهنگ عمومی هندیجان بیان کرد: امامزاده میر نعمان در کنار نخلستانهای پایین رودخانه در 30-کیلومتری هندیجان به سمت دریا واقعشده است. این امامزاده از نوادگان امام موسی کاظم (ع) معروف به ابو سچین است. امامزادگان میرحسن معروف به سید بدرالدین در روستای بدرانی، میر محمود در روستای عبداللهی، شاه مشهد برادر ناتنی امام رضا (ع) واقع در هندیجان و میر محمد از سادات گمارونی است.
سواحل زیبایی سریم هندیجان دیدنی است
وی گفت: از جاذبههای زیبای طبیعی میتوان به ساحل خلیجفارس به نام سریم که از رودخانه زهره تا ماهشهر گسترده شده نام برد، سواحل آن از جنس سنگ و گلسنگهای زیبا که بسیار کمیاب بوده و به هنگام جزر و مد دریا نمایان میگردد.
شعبانی عنوان کرد: در سواحل سریم هندیجان انواع علفهای دریایی، انگور دریایی بروی آن مشاهده میشود که چشم هر بینندهای را خیره میکند. در بین سنگهای سواحل سریم غارهایی وجود دارد که به هنگام جزر آب ماهیان بزرگ در آن شناور شده و برای دیدن آنها باید زمان زیادی منتظر ماند.
وی افزود: جزیرههای دیر بونه که در وسط دریا نمایان هستند، از زمانهای قدیم محل زندگی بودهاند، اما اکنون دیگر محل سکونت نبوده و به منطقه نظامی تبدیلشدهاند.
عضو شورای فرهنگ عمومی هندیجان بیان کرد: ساحل زیبایی بندر بحرکان از هندیجان تا دیلم استان بوشهر گسترده شده، بحرکان به معنای دریایی معدن نامیده میشود که در آن انواع ماهیها، معدنهای صدف، گیاهان دریایی که بقایای آنها بروی ساحل رویهم انباشتهشدهاند و هماکنون 4 جاذبه زیبایی گردشگری از بقایای موجودات دریایی بروی ساحل پدیدار گردیده که در طول هزاران سال بهمرورزمان پدیدار شده است و هر گردشگری میتواند هرگونه بقایای ماهی، میگو، خرچنگ، درختان دریایی، صدف را بهراحتی نظارهگر باشد.
وی گفت: در طول ساحل بحرکان بروی صدفها درختچههایی بنام گدک سبز گردیده که از آبشور دریا تغذیه میکنند؛ اسکله زیبایی بحرکان هماکنون محل تفریح شهروندان و مسافران نوروزی است.
شعبانی عنوان کرد: اسکله بندر بحرکان همراه با قایقها صیادی و صیادانی که انواع ماهیان را صید و به ساحل میآورند تا مهمانان نوروزی از آنها خریداری کنند، بر زیبایی بحرکان میافزاید.
بندر بحرکان هندیجان بهترین محل برای پرورش طبیعی آبزیان است
وی افزود: طبق مطالعات صورت گرفته دو منطقه در خلیجفارس وجود دارد که در آنجا نوعی خوراک میگو به نام آرتیمیا در آن پرورش مییابد یکی بستک بندرعباس و دیگری بندر بحرکان هندیجان است؛ برای مطالعه بیشتر 6 حوزه کشت آرتیمیا احداث که بهترین نوع آن در بندر بحرکان پرورش یافت.
عضو شورای فرهنگ عمومی هندیجان بیان کرد: ازجمله مناظر طبیعی هندیجان میتوان به نخلستانهای پایین رودخانه معروف به سجافی، نهر جمال، بیشه باقل بلندو که نخلهای بلند و دارای خرما و خارک است، اشاره کرد.
وی گفت: روستای دهنو در 15 کیلومتری هندیجان دارای دشت وسیع در دامنه رشتهکوههای زاگرس واقعشده با سد آبگیری و درختانی که در اطراف آن روییده از مناظر زیبای هندیجان است.
شعبانی عنوان کرد: مردم روستای دهنو برای پذیرایی از مهمانان انواع تمهیدات را فراهم کردهاند بهترین محل برای تفریح و گذراندن ایام فراقت برای هر گردشگر و بیننده خواهد بود.
وی افزود: در مرز هندیجان با زیدون در کنار روستای غولِ میتواند از سد آسک و تپههای سرسبز آنکه گلهای زیبایی در فصل بهار میرویند اشاره کرد که یکی از اماکن زیبایی طبیعی هندیجان است.
یک هندیجانی اسکندر مقدونی مغرور را به درک واصل کرده است
عضو شورای فرهنگ عمومی هندیجان بیان کرد: طبق تاریخ معتبر و نویسندگان معروف کشور اسکندر مقدونی در حال گذر از هندیجان بوده که یک هندیجانی با زوبین اسکندر مقدونی را به هلاکت رسانده است. قاتل این فرد وحشی باافتخار ما مردم هندیجان هستیم.
یوسف اعتلایی نماینده صیادان درگفت وگو با خبرنگار تسنیم در بندر هندیجان، اظهار داشت:بندربحرکان از بنادر قدیمی ایران اسلامی و شهرستان بندر هندیجان بوده و مهمترین صیدگاه میگو کشور است.
وی افزود: سالانه چندین هزار تن میگو از این صیدگاه صیدشده و به مناطق دیگر کشور ازجمله تهران، شیراز، اصفهان، بوشهر، یزد، بندرعباس و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس صادر میشود.
نماینده صیادان هندیجان بیان کرد: بندر بحرکان علاوه بر صید میگو مکانی بسیار زیبا برای گردشگری نیز است ازجمله سواحل صدفی آن بهترین مکان را برای گردشگران فراهم کرده است.
وی گفت: بندر بحرکان یک تفریح گاه بالقوه است که تاکنون مسئولان نتوانستهاند استعدادهای آن را شکوفا و در معرض دید مردم قرار دهند اما همین اندک استعداد موجود میتواند نگاه بسیار زیاد مردم را به خود جلب کند.
گزارش از محمدمهدی صادقی
انتهای پیام/
R41468/P1384/S6,57/CT6منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۸۷۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مناقشه آبی ایران و افغانستان وارد فاز جدیدی شد
افغانستان در بالادست قرار دارد و دست بالای حقابهها در اختیار این کشور است. مناقشه ایران و افغانستان بر سر آبهای مرزی تنها مختص به امروز و زمان حکومت طالبان نبوده است. این اختلافات از زمان قاجار و بین ساکنان حوزه رودخانه هیرمند وجود داشته، بهطوری که در سال ۱۸۵۷ حکمیت تقسیم آبهای مرزی بین ایران و افغانستان به دولت انگلیس ارجاع شد.
به گزارش هممیهن، ژنرال گلد اسمیت، وزیر خارجه انگلیس در آن زمان رأیی صادر کرد که براساس آن هیچیک از طرفین نباید به عملیاتی مبادرت کند که باعث کسر آب لازم برای آبیاری سواحل هیرمند شود و دو کشور باید بهصورت مساوی از آب هیرمند برخوردار باشند، اما اختلافات همچنان ادامه یافت تا به سال ۱۲۸۱ و کلنل مکماهون رسید. مکماهون بالاخره در سال ۱۲۸۴ هجری شمسی رای داد که از آب هیرمند در بند کمالخان دوسوم به افغانستان و یکسوم به ایران برسد.
این رای و شروطی که بر ایران تحمیل میکرد اعتراض ایران را بهدنبال داشت و اختلافات ادامه یافت تا در زمان پهلوی اول، در سوم اسفند ۱۳۱۵ با امضای پروتکل موقتی قرار شد هر مقدار آبی که به بند کمالخان میرسد، بهصورت مساوی میان دو کشور تقسیم شود. برای محکمکاری در سال ۱۳۱۷ هم اعلامیهای از سوی وزارت خارجه ایران و افغانستان منتشر شد که مجلس شورای ملی در سال ۱۳۱۸ این اعلامیه را تصویب کرد، اما مجلس افغانستان حاضر به تصویب آن نشد و اختلافاتی که تصور میشد حلشده ادامه یافت.
افغانستان همچنان از تخصیص حقابه ایران خودداری میکرد تا در سال ۱۳۲۶ نبود آب در طرف ایران به مرگ بیش از ۲۴هزار رأس گاو و کوچ مردم در استان سیستانوبلوچستان منتهی شد. در این سال پای میانجیگری ایالات متحده هم بر این اختلاف باز شد و در سال ۱۳۲۷ موضوع به شورای امنیت سازمان ملل کشید.
در نهایت در سال ۱۳۵۱ معاهده حقابه میان افغانستان و ایران درباره هیرمند بین امیرعباس هویدا، نخستوزیر ایران و محمدموسی شفیق، نخستوزیر افغانستان امضا شد و مجالس هر دو کشور آن را تصویب کردند، اما موضوع هریرود همچنان بلاتکلیف ماند. تقریباً هیچ دولتی در افغانستان بهطور دائم حقابه ایران از هیرمند و هریرود را اجرا نکرده است.
قوانین آبهای مرزی چه میگویند؟طبق مفاد کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل متحد، هر دولتی که در حوزه رودخانه مشترک قرار دارد، این حق را داراست که در قلمرو سرزمینی خود، بهرهبرداری منصفانه و معقول از جریان آب حوضه آبریز فرامرزی، با الزام به عدم آسیبرسانی جدی به سایر کشورهای مشترک، داشته باشد. براساس این کنوانسیون استفاده و توسعه رودخانههای فرامرزی باید با هدف دستیابی به استفاده بهینه و پایدار از آن و منافع حاصل از آن با در نظر گرفتن منافع سایر کشورهای ساحلی صورت گیرد و حق دولتها برای استفاده از رودخانه مشترک و همچنین وظیفه همکاری در حفاظت از آن به رسمیت شناخته شود.
اما مشکل این است که کنوانسیونها و قوانین بینالمللی از این دست در اکثر موارد با در نظر گرفتن شرایط و ویژگیهای کشورهایی، چون کشورهای اروپایی نوشته میشوند. مثلاً رودخانه دانوب را در نظر بگیرید که مرز بین ۱۰ کشور اروپایی است و در مسیر خود از آلمان، اتریش، اسلواکی، مجارستان، کرواسی، صربستان، بلغارستان، رومانی، مولداوی و اوکراین عبور میکند.
در خبرهای بینالمللی کمتر میخوانیم که اختلاف عمیقی بین این همه کشور بر سر آب این رودخانه وجود داشته باشد و تقریباً تمامی کشورهای مسیر چنین رودخانهای که دلتای آن دومین دلتای بزرگ جهان است، براساس قوانین حاکم بر حقابههای تعیینشده عمل میکنند و در صورت بروز اختلاف، به همین قوانین مراجعه میشود. درحالیکه واقعیت جغرافیایی ایران این است که ما در اروپا نیستیم و همسایگان ما آلمان و اتریش و بقیه کشورها نیستند.
ما در بهترین حالت همسایهای، چون ترکیه داریم که اگرچه کشوری اروپایی است، اما برنامه سدسازیهایش در زمان تکمیل، بلایی بدتر از مشکلی که افغانستان برای ما بهوجود آورده بر سر ایران خواهد آورد؛ و در شرق، با حکومت طالبان طرف هستیم، حکومتی که تمامی کشورها و نهادهای بینالمللی به دلیل قوانین ضدانسانی حاکم بر این حکومت، بهطور کلی قادر نیستند آن را به رسمیت بشناسند، پس آرزویی عبث و بیهود است اگر ایران انتظار داشته باشد طالبان مراودات سیاسی و اقتصادی بینالمللی را به رسمیت بشناسد؛ مراوداتی که طالبان تقریباً هیچ شناختی از آنها ندارد.
هرچند با تاریخچه مختصری که در اینجا ارائه شد هم مشخص است که همان زمانی که دولتی مورد تایید جوامع بینالمللی در افغانستان حضور داشت باز هم پایبندی به قوانین بینالمللی در حوزه آبهای مرزی، برای این دولت موضوعی کاملاً تعریفنشده بود.
افغانستان بر سر منابع آبی مشترک چه آورده؟جواب این سوال در «دکترین هارمون» نهفته است. «دکترین هارمون» نظریه «حاکمیت مطلق سرزمینی» است که حامی آزادی نامحدود یک کشور در بهرهبرداری از آبهای رودخانههای بینالمللی است که از قلمرو آن کشور عبور میکنند و مدعی است که کشورها در رابطه با چنین منابع آبیای بههیچوجه متعهد به تعهدات قانونی بینالمللی نیستند. این دکترین ابتدا در سال ۱۸۹۵ به درخواست وزارت امور خارجه آمریکا برای مشاوره در مورد اختلاف ایالاتمتحده با مکزیک درخصوص استفاده از آب رودخانه ریوگرانده شکل گرفت، اما بعدها توسط بسیاری از کنوانسیونها و نهادهای بینالمللی رد شد. حالا این دکترین در دستور کار امارت اسلامی برای مهار آبهای فرامرزی قرار گرفته است.
خردادماه سال گذشته احمد وحیدی، وزیر کشور، گفته بود که «پیشتر مسئولان مختلفی در زمینه حقابه هیرمند صحبت کردهاند. از این رو ما منتظر آن تیم مشترکی هستیم که به اتفاق طالبان و نیروهای ایرانی و متخصص تشکیل شود تا این تیم وضعیت آب را در سدهای منطقه بررسی کنند و ببینند در حال حاضر با توجه به حقابه ایران، وضعیت فعلی چگونه است».
وحیدی تاکید کرده بود: «اگر آب در سدها موجود بود، طرف طالبان باید سهم ایران را بدهد و اگر نبود این مسئله باید برای ما روشن شود؛ چراکه متخصصین ما معتقدند در این سدها آب موجود است، اما طرف طالبان میگوید که آب موجود نیست. با این حال تشکیل کمیته مشترک از سمت ما پیشبینی شده و این کمیته باید تشکیل و از محل مذکور بازدید کنند. به هر حال طالبان باید این موضوع را سامان دهد.»
پیش از آن ابراهیم رئیسی در سفر به استان سیستانوبلوچستان از طالبان خواسته بود «حق مردم سیستان و بلوچستان را سریعتر بدهند». این سخنان رئیسی با واکنش تمسخرآمیز طالبان مواجه شده بود. طالبان ایران را به بیاطلاعی از وضعیت آب هیرمند متهم کرده و از مقامات ایرانی خواسته بود «معلومات خود را در مورد هیرمند تکمیل کنند». همان موقع سخنگوی سازمان فضایی ایران گفته بود این سازمان با تصاویر ماهوارهای وضعیت آب در این رودخانه را بررسی کرده و «تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که حکومت افغانستان در برخی نقاط با انحراف مسیر آب و ایجاد بندهای متعدد، مانع از رسیدن آب به ایران شده است.»
حالا در کنار تصاویری که حاکی از رهاسازی آب در افغانستان به سمت شورهزارها هستند، خبر رسیده فاز جدید سد پاشدان بر روی رودخانه هریرود در بالادست ایران (استان خراسان رضوی) و سد دوستی با حضور ملاعبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان و عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان، افتتاح شده است. سد پاشدان یکی از پروژههای بزرگ سدسازی کشور افغانستان محسوب میشود که در ۲۰ کیلومتری شرق شهر هرات بر روی سرشاخههای هریرود واقع شده و ظرفیت ذخیره ۴۵ میلیون مترمکعب آب را دارد.
هریرود، دومین رود مهم افغانستان پس از هیرمند، از مناطق مرتفع ولسوالی لعل و سرجنگل سرچشمه میگیرد و با گذر از ولایتهای غور و هرات در افغانستان، از مرز مشترک افغانستان و ایران میگذرد و پس از پیوستن کشفرود به آن، با نام رود تجن وارد شنزارهای کشور ترکمنستان شده و به بیابان قرهقوم منتهی میشود. هریرود از منابع اصلی آب ورودی به بخشهایی از شمال شرق ایران، یکی از منابع تامین آب مشهد و نیز دشت سرخس است.
اگر بین ایران و افغانستان بر سر هیرمند توافقنامههایی، هرچند اجرانشده، وجود دارد، بر سر استفاده از هریرود همان توافقات نصفونیمه هم وجود ندارد. به این شکل دست ایران حتی از اعتراض هم کوتاه است؛ اعتراضهایی که تاکنون درباره هیرمند به جایی نرسیده است.
بهطور کلی در افغانستان چهار پروژه سد کجکی، سدکمالخان، سدبخشآباد و سد پاشدان وجود دارند که تقریباً بهطور کامل به بهرهبرداری رسیدهاند و همه این چهار پروژه بر روی منابع آبی مشترک با ایران اجرا شدهاند.
افغانستان از ایران چه میخواهد؟جواب این سوال به احتمال قوی همان «پول» است. به هر حال کشوری که حقابه دستش است میتواند با استفاده از آن، خواستههای خود را به کشور پاییندست تحمیل کند؛ کاری که ترکیه در مرزهای غربی میکند و هر روز بر پروژههای آبی خود میافزاید. فروردین ۱۴۰۰، قبل از تسلط دوباره طالبان بر همسایه شرقی ایران بود که محمداشرفغنی، رئیسجمهور وقت افغانستان، در مراسم افتتاح سد کمالخان در ولایت نیمروز به صراحت گفت، کشورش «از این پس در مقابل نفت به ایران آب میدهد». سدکمالخان بر روی رودخانه هیرمند در مرز ایران و افغانستان احداث شده است.
صراحتی که در این گفتار رئیسجمهور سابق افغانستان بود بهواقع همان نظمی است که بر قوانین کشورها در همه جای دنیا حاکم است. اگر شما کشوری با منابع غنی طبیعی - هر منبعی - هستید که کشورهای دیگری به آن نیاز دارند، پس میتوانید از آن منبع طبیعی درآمدزایی کنید. اگر از این منظر به خواسته افغانستان نگاه کنیم، احتمالاً باید منطقی بهنظر برسد، البته منطقی که بر روابط بین طالبان با سایر کشورها و در واقع، روابط بین یک حکومتی که کل دنیا به رسمیت نشناختهاند با بقیه دنیا، حاکم است.
درباره ایران و افغانستان بارها شاهد بودهایم که حکومت قبلی افغانستان و حالا طالبان مدعی رهاسازی حقابه ایران از هیرمند بودهاند، اما در عمل هیچ آبی به ایران نرسیده است. تفکر حاکم بر حکومتهای افغانستان و حتی مردم مناطق مرزی این کشور این است که همسایگان در قبال جریان آب به سمت مرزها باید پول پرداخت کنند و واقعیت حاکم بر روابط بین افغانستان با همسایگانش این است که با قوانین بینالمللی نمیتوان با این گروه به مذاکره نشست.
تشدید اقدامات افغانستان در حوزه آب در طی سالهای اخیر بهویژه باعث کاهش شدید ذخایر آبی «چاهنیمهها» بهعنوان اصلیترین منبع تامین آب در استان سیستان و بلوچستان شده است. مشکل خشکسالی هم وضعیت را از گذشته بدتر کرده است. واقعیت حاکم بر جغرافیای ایران در منطقه شرق وابستگی ایران به آبِ واردشده از افغانستان را نشان میدهد. اما دست ایران هم کاملاً خالی نیست. نباید از نظر دور داشت که افغانستان هم به ایران نیاز دارد و این نیاز افغانستان به ایران میتواند ابزار فشاری باشد بر حکومت طالبان تا ایران بتواند حقابه خود را بهدست بیاورد.
افغانستان به دلیل سالها جنگ در این کشور، از داشتن زیرساختهایی، چون نیروگاههای تولید برق به قدر کفایت محروم است. این میتواند ابزاری باشد برای ایران برای برقراری یک مبادله پایاپای برق برای افغانستان و آب برای سیستان و بلوچستان. ابزار دوم ایران هم در تجارت خارجی افغانستان نهفته است. این کشور به هیچ دریایی یا آبهای بینالمللی راه ندارد. ایران میتواند از طریق بندر چابهار تجارت خارجی افغانستان را تسهیل کند و در مقابل افغانستان را ملزم به تامین حقابه ایران کند. دسترسی به بنادر ایران برای حکومت طالبان حیاتی است و ایران میتواند از این نیاز به نفع خود بهره ببرد. از سویی صادرات نفت به افغانستان، همان که اشرفغنی زمانی خواهان آن بود، دیگر راهحلی است که ایران میتواند در پیش بگیرد.
مسائل محیط زیستی تمامی کشورها ارتباط تنگاتنگی با روابط سیاسی و بینالمللی این کشورها با دنیا دارد. استفاده بهینه از تمامی ابزارهای فوق که ایران به آن مجهز است، به این بستگی دارد که ایران بتواند سیاست خارجی خود را برای استفاده از این ابزارها تقویت کند.
طالبان حکومتی است که به یکباره از اعماق تاریخ به قرن بیستویکم پرتاب شده است، اما با همین حکومت هم میشود مذاکره کرد. بدون شک تمرین مذاکره و ارائه پیشنهادهایی که طالبان و مردم افغانستان نتوانند آن را رد کنند، به یک دیپلماسی قوی نیاز دارد؛ دیپلماسیای که بتواند منافع ایران را در نظر گرفته و براساس آن مذاکره کند. دیپلماسی ایران باید تبدیل به «هنر رزم» محیط زیستی شود هماهنگ با مقتضیات جغرافیایی.