Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-07@08:30:55 GMT

خانم مجری: دوست دارم ۳ دختر داشته باشم +عکس

تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۵۹۱۹۹

خانم مجری: دوست دارم ۳ دختر داشته باشم +عکس

دوست دارم سه دختر داشته باشم؛ لیلی، گندم و خورشید نام‌هایی هستند که به آنها علاقه دارم. مجله زندگی ایده آل: آزاده نامداری از دنیای زنانه و مادرانه‌اش گفت و تمام آرزوهایی که برای گندم و آینده زندگی‌اش دارد این گفتگو هنوز هم خواندنی است.
دروغ و صفحه‌های جعلی در اینستاگرام
با یک هوش متوسط هم می‌توانیم دروغ‌ها مطالب و صفحه‌های غیرواقعی را از واقعیت تشخیص دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در برخی صفحات حرف‌هایی زده می‌شود که کاملا مشخص است رنگی از واقعیت در آن‌ها وجود ندارد. همین دروغ‌های کاملا عیان، تکلیف‌مان را با چهره واقعی آدم‌ها مشخص می‌کند. در واقع خیلی وقت‌ها موضع‌گیری‌های مان در مورد موضوعات سیاسی، آدم‌ها، اتفاقات، آلودگی‌ هوا، غذایی که می‌خوریم و ... بخشی از شخصیت ما را نشان می‌دهند که هر چقدر هم بخواهیم ان را پنهان کنیم باز هم نمی‌شود.
علاقه‌ای به شهرت ندارم
واقعا علاقه‌ای به شهرت ندارم و ترجیح می‌دهم یک زندگی شخصی و کاملا خصوصی داشته باشم هیچ وقت نمی‌توان خوب و بد را از هم جدا کرد و بهتر است بگویم همه چیز در هم است، ولی دوست داشتم مسیر دیگری را می‌رفتم و ترجیح می‌دادم که انسان اندیشمندی باشم تا فردی شناخته شده و مشهور.
انسان تجربه‌گرایی هستم
فکر کنم تا آخر عمرم تجربه کنم و بعد بیندیشم که تصمیم‌ام درست یا غلط بوده است بعضی‌ها این گونه هستند که فکر می‌کنند با تجربه کردن باید به نتیجه برسند البته من نسبت به گذشته خیلی بهتر شده‌ام خیلی وقت‌ها همسرم به عنوان زنگ خطر بعضی مسائل را به من گوشزد می‌کند که باعث می‌شود بیشتر فکر کنم. من حالا مادر یک دختر هستم و به خاطر او هم که شده باید کمی مواظب باشم.
خیلی خوشبختم
تصور شما از آرامش چیست؟ یک زندگی بدون فراز و نشیب و کاملا یک دست؟ نه این زندگی حوصله مرا سر می‌برد رابطه‌ام با همسرم همان چیزی است که همیشه رویای آن را داشتم.
گندم و دیگر هیچ
قبلا هم در مصاحبه‌ای گفته بودم که دوست دارم سه دختر داشته باشم؛ لیلی، گندم و خورشید نام‌هایی هستند که به آنها علاقه دارم قبل از این که بچه‌دار شوم،‌ یکی از دوستانم بچه‌دار شد و اسم فرزندش را لیلی گذاشت. یکی از اقوام نزدیک هم اسم خورشید را برای دخترش انتخاب کرد بنابراین اسم دخترم را گندم گذاشتم آمدن گندم خودم و زندگی‌ام را خیلی تغییر داد؛ هر چه زندگی‌ام پیش می‌رود این تغییر بیشتر می‌شود. هر چقدر که گندم بزرگ‌تر می‌شود مرا بیشتر می‌شناسد؛ تشخیص می‌دهد که من به عنوان مادر برایش با دیگران فرق دارم این موضوع واقعا برایم باارزش است. اگر بخواهم صادقانه بگویم، اولین نگرانی‌ام این است که دوست ندارم گندم هیچ وقت از پیش من برود به دشت دوست داشتیم بچه‌ اول‌مان دختر باشد. روزی که به ما گفتند بچه دختر است. واقعا شادی در چهره هر دوی ما کاملا مشخص بود. از دو چیز خوشحال بودیم؛ از این که بچه‌دار شدیم و بچه سالم است و از این که فرزندمان دختر است. یعنی اگر می‌گفتند بچه پسر است، نمی‌دانستیم باید چه کار کنیم. گندم حتما یک آدم احساسی، شاعر و عاشق می‌شود حتی یاد می‌گیرد چطور درگیر خانواده باشد. من هم قطعا به او جنگیدن، فکر کردن و در جامعه بودن را یاد می‌دهم.

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۵۹۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!

چندی قبل ماموران پلیس اعضای باندی را در پایتخت دستگیر کردند که به صورت سریالی، خودرو سرقت می‌کردند.

یکی از اعضای این گروه، دختری ۲۰ ساله به نام نیلوفر بود که در بازجویی‌ها اعتراف کرد علاوه بر همکاری با این باند، چند وقتی است که با پسرموردعلاقه اش نیز سرقت می‌کند.

با اعتراف نیلوفر، پسر مورد علاقه وی که مجرمی سابقه دار بود دستگیر شد و هر دو در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی در پایتخت اعتراف کردند. تحقیقات از این دو نفر برای کشف جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد.

می‌خواستم فضانورد شوم، اما تبدیل به سارق شدم

میثم متولد سال ۷۴ است. او پیش از این به جرم موبایل قاپی دستگیر شده و یک هفته پس از آزادی، مجددا سرقت هایش را از سر گرفته است. اینبار، اما شگردش را به سرقت ماشین تغییر داده است. میثم می‌گوید یک نابغه است که مواد مخدر زندگیش را تباه کرد و موجب شد تبدیل به سارق شود. گفتگو با این سارق نابغه که به دستور دختر مورد علاقه اش سرقت می‌کرد را در ادامه می‌خوانید.

پرونده ات نشان می‌دهد که سابقه داری.

یکبار به جرم گوشی قاپی دستگیر شده ام، الان هم به جرم سرقت خودرو و لوازم خودرو.

چه شد که تبدیل به سارق شدی؟

مواد مخدر و رفیق ناباب. این دو دست در دست هم دادند و موجب شدند که سر از دنیای تبهکاران دربیاورم. من زندگی بدی نداشتم، درس خوانده ام و می‌خواستم به رویا‌های بزرگم برسم. خانواده بدی هم ندارم، وضع مالی مان نسبتا خوب است. اما خود کرده را تدبیر نیست چرا که با دستان خودم زندگیم را تباه کردم.

چقدر درس خوانده ای؟

فوق دیپلم ریاضی محض دارم. شاید باور نکنید، اما همه مرا نابغه می‌دانند. از کودکی مسائل ریاضی را حل می‌کردم و حتی مسلط به زبان انگلیسی بودم. خیلی باهوش بودم و همه فامیل می‌گفتند آینده میثم روشن است و به جا‌های خوبی می‌رسد، اما خب حالا اینجا هستم و دستبند اتهام در دستانم.

تصورت این است که اعتیاد زندگیت را تباه کرد، چرا ترکش نکردی؟

تلاش کردم، اما نشد.

چه موادی مصرف می‌کنی؟

شیشه می‌کشیدم، اما این اواخر دختر موردعلاقه ام از من خواست تا ماده مخدر جدید کمیکال را مصرف کنیم. از خانواده ماری جوانا است و باعث ایجاد توهم شدید می‌شود. دلم می‌خواست فضانورد شوم و با سفینه به کره ماه سفر کنم؟ شاید برایتان عجیب باشد و باور نکنید، اما به خاطر هوش بالایم همه می‌گفتند موفق خواهی شد. اطلاعاتم نسبت به فضا خیلی زیاد است و اگر پایم به دنیای مجرمان و اعتیاد کشیده نمی‌شد، شاید الان ایران نبودم و انتخاب می‌شدم برای رفتن به فضا.

با چه شگردی سرقت می‌کنی؟

من قبلا موبایل قاپی می‌کردم. بعد از آزادی، دختر موردعلاقه ام به من گفت بیا برویم سرقت ماشین انجام دهیم. خودش با یک گروه کار می‌کرد و می‌گفت راه و روش سرقت ماشین را از آنها یاد گرفته است. او به من آموزش داد و وقتی اولین بار توانستم ماشین سرقت کنم، خوشم آمد و ادامه اش دادم.

چه خودرویی سرقت می‌کردید؟

از پژو و پراید گرفته تا ال ۹۰ و مزدا ۳.

با ماشین‌های سرقتی چه می‌کردی؟

چند روزی زیر پایم بود و با آن می‌رفتم سراغ سرقت‌های بعدی. سپس تحویل دختر موردعلاقه ام می‌دادم تا آن را در خیابان رها کند. اما الان متوجه شدم که او ماشین‌ها را به سردسته باندی که با آن کار می‌کرد می‌فروخت تا او با شیوه سند نمره آن را بفروشد و سهمش را بگیرد.

با دختر موردعلاقه ات چطور آشنا شدی؟

در خیابان با او آشنا شدم. ماشینش پنچر شده بود، کمکش کردم و همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد متوجه شدیم هر دویمان معتادیم و سارق. همین وجه اشتراک باعث ایجاد علاقه میان ما شد، اما حالا هر دو دستگیر شده ایم.

منبع: همشهری آنلاین

tags # سرقت ، اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
  • تصاویر کمتر دیده شده از مصطفی زمانی و خانم بازیگر در یک فیلم سینمایی |‌ زمان اکران اعلام شد
  • خانم ژیلا صادقی، این صحبت‌هایت را فراموش کردی؟!
  • مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • ادامه جنجال ژیلا؛ واکنش خانم مجری با یک استوری در فرودگاه! | فیلم
  • نمی‌توانم نسبت به ظلم و نسل‌کشی در غزه بی‌تفاوت باشم
  • عکس | خانم ژیلا صادقی، سفر به آمریکای لعنتی، نوش جونت! صفا باشه
  • نکونام: نگرانیم ولی به داوران اعتماد می‌کنیم
  • پسر نابغه ایرانی که به دستور دوست دخترش دست به سرقت می‌زد!