فيلم بازها، سريال «Iron Fist» را از دست ندهيد

خبرگزاري آريا - وب سايت سينما گيمفا: چيزي کمتر از يک هفته ديگر با انتشار فصل اول سريال Iron Fist، آخرين محصول تلويزيوني کمپاني مارول در شبکه نتفليکس فاصله داريم. از آن زمان که براي اولين بار در اوايل بهار 2015 فصل اول سريال Daredevil پخش شد و بسياري از طرفداران و منتقدان را شگفت‌زده کرد، همکاري دنباله‌دار اين دو غول دنياي رسانه، سريال‌هاي جسيکا جونز و لوک کيج را براي طرفداران پر و پا قرص دنياي کاميک در تلويزيون به ارمغان آورده‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واقع عملکرد مارول در تلويزيون چيزي شبيه به عملکرد آنها در سينما است؛ گويا اين کمپاني استعداد ساختن محصول بد را ندارد. شايد در مقايسه با ماجراجويي‌هاي پر سر و صدا و البته پر هزينه آيرون من يا ثور نباشند، اما کاراکترهاي تلويزيوني مارول در گوشه و کنار خيابان‌هاي نيويورک درست به همان اندازه موفق عمل کرده‌اند. عنوان بعدي که قرار است در تاريخ 27 اسفند در کنار محصولات بالا قرار گيرد Iron Fist نام دارد و اگر کل سريال همانند تصاويري که از تريلرهاي منتشر شده ديديم، باشد، در آن صورت با يک سريال موفق ديگر سر و کار خواهيم داشت. در اين مقاله قصد داريم به مواردي اشاره داشته باشيم که جزو نقاط قوت اين سريال به حساب مي‌آيند و در مورد آنها بسيار هيجان زده هستيم.

10- منبع داستاني غني

اولين چيزي که بيشترين اهميت را دارد داستان است و آيرون فيست از تاريخ کاميک بوکي پرباري برخوردار است. در واقع در مقايسه‌ با اعضاي گروه The Defenders، او پس از مت مورداک يا همان دردويل، قدرتمندترين پس زمينه داستاني را دارد.

چرا آيرون فيست خلق شد؟ در اوايل دهه 70 ميلادي دنياي هنرهاي رزمي و در راس آنها کونگ فو در اوج محبوبيت قرار داشت و مارول قصد داشت با خلق کاراکتري با اين قابليت، از بازار داغ موجود نهايت استفاده را ببرد. اگر بخواهيم ساده بيان کنيم، آيرون فيست يکي ار خبرگان عرصه کونگ فو است که مي‌تواند چي (chi) يا همان انرژي خود را به مشتش انتقال دهد.

عنوان آيرون فيست و قدرتي که به تبع آن وجود دارد، لقبي است که نسل به نسل از گذشته تا به امروز، به محافظ و سرپرست شهر جادويي کان لان (K’un-L’un) اطلاق مي‌شود.




دني رند، يکي از اهالي متمول شهر نيويورک است که در کودکي به همراه والدينش به کشور تبت سفر مي‌کند. اما قبل از رسيدن به مقصد هواپيماي آنها سقوط مي‌کند و والدين او جان خود را در اين سانحه از دست مي‌دهند و او توسط اهالي کان لان نجات داده شده و در نهايت لقب آيرون فيست را به دست مي‌آورد. پس از رسيدن به دوران جواني و بلوغ، دني به شهر نيويورک بازمي‌گردد و کنترل شرکت چند صد ميليون دلاري پدرش را بار ديگر به دست مي‌گيرد.

با مشاهده داستان او ناخودآگاه تشابهاتي را با داستان بتمن يا گرين اَرو متوجه مي‌شويم اما مجموعه داستان‌هاي گسترده پيرامون اين شخصيت، او را به عنوان گزينه‌اي مناسب براي اقتباس تلويزيوني مطرح مي‌سازد.

9- سازنده‌اي با تجربه

مردي که قرار است داستان آيرون فيست را به روي صفحه تلويزيون روايت کند اسکات باک است که در گذشته بر روي عناويني بزرگ چون Six Feet Under و Rome کار کرده‌است. مهم‌تر از آنها اينکه او به عنوان سازنده بر روي سه فصل پاياني سريال Dexter با شبکه شوتايم همکاري داشته‌است. البته بايد اعتراف کرد که حضور باک در آن سريال ضعيف‌ترين دوران دکستر را به همراه داشت اما او به طور قطع تجربه‌هاي زيادي را کسب کرده‌است و مي‌داند چه چيزي باعث عمملکرد ضعيف دکستر در فصول پاياني آن شد.




نکته جالب اين است که يکي ديگر از سريال‌هاي مارول در شبکه نتفليکس نيز توسط فيلم‌سازي ساخته شده‌است که در گذشته در پروژه دکستر حضور داشته‌است. مليسا روزنبرگ از سريال جسيکا جونز به عنوان نويسنده اصلي در چهار فصل ابتدايي آن سريال حضور داشته‌است. شايد منطقي نباشد اما تجربه نوشتن در مورد يک قاتل زنجيره‌اي، اين دو فيلم‌ساز را براي سريال‌هاي مارول آماده کرده‌است.

8- کارگرداني تازه نفس

گروه هيپ‌هاپ The Wu-Tang Clan علاقه بالايي به اين موضوع دارند که در آهنگ‌هاي خود به کاراکترهاي دنياي مارول و داستان‌هايشان اشاره داشته باشند، حتي برخي از اعضاي اين گروه از جمله Method Man و Ghostface Killah با القاب جاني بليز و آيرون من شناخته مي‌شوند. سال گذشته، مارول بالاخره اين لطف را با سريال لوک کيج جبران کرد.

در ابتدا ، يکي از آهنگ‌هاي آنها با عنوان Bring Da Ruckus در يکي از زيباترين سکانس‌هاي سريال در قسمت سوم پخش شد. سپس حتي Method Man در قسمت دوازدهم اين سريال حضوري کوتاه را تجربه کرد.




آيرون فيست قصد دارد حتي يک قدم به جلوتر برود و از رهبر گروه، RZA با عنوان کارگردان استفاده کند. اين رپر، کارگرداني قسمت ششم اين سريال با عنوان Immortal Emerges From The Cave «ظهور جاودانه از غار» را بر عهده خواهد داشت. اگر برايتان دور از ذهن به نظر برسد به اين نکته توجه داشته‌باشيد که RZA قبلا از علاقه بالاي خود به فيلم‌هايي آميخته با هنرهاي رسمي خبر داده‌است و در گذشته وظيفه کارگرداني را تجربه کرده‌است.

براي مشخص‌تر شدن بدون نقص بودن اين انتخاب کافي است بدانيد که او در گذشته فيلمي با عنوان «مردي با مشت‌هاي آهنين» را کارگرداني کرده‌است.

7- ستاره‌اي نو ظهور در نقش اصلي

تا به اين لحظه، مارول در استفاده از ستارگان نو ظهور در نقش‌ ابرقهرمانان مرکزي بدون نقص عمل کرده‌است. با اينکه نام‌هايي مانند چارلي کاکس و به خصوص کريستن ريتر شناخته شده‌بودند ولي هنوز با رسيدن به دوران اوج کاري خود فاصله داشتند. هيچکس فکر نمي‌کرد که بازيگران انتخاب شده براي نقش ابرقهرماني مناسب باشند (به استثناي مايک کالتر) اما آنها به خوبي توانستند از پس کار بر آيند و نظر طرفداران را جلب کنند.




با داشتن اين موضوع در ذهن، به صورت کامل ايمان داريم که انتخاب فين جونز براي نقش دني رند نيز همين روند را ادامه دهد. انتخاب اين بازيگر 28 ساله‌ي بريتانيايي که قبلا با نقش لورس تايرل در سريال بازي تاج و تخت نامي براي خود دست و پا کرد، در ابتدا جنجال‌هايي را به وجود آورد. در واقع بسياري انتظار داشتند که بازيگر انتخاب شده براي اين نقش، اصليتي آسيايي داشته باشد اما به هر حال اين انتخاب صورت گرفته‌است و به احتمال زياد انتخابي درست خواهد بود.

جالب است که بدانيم او دومين بازيگر بريتانيايي است که پس از چارلي کاکس به دنياي مارول در شبکه نتفليکس وارد مي‌شود. قبلا نيز بنديکت کامبربچ در نقش دکتر استرنج و تام هالند در نقش مرد عنکبوتي به دنياي سينماتيک مارول وارد شده‌اند و به نظر مي‌رسد بازيگران بريتانيايي در حال نفوذ به دنياي مارول هستند.

6- شخصيت زني باجذبه

با اينکه دنياي سينماتيک مارول در خلق فيلم‌هايي با شخصيت اصلي زن سرعت کمي دارد اما بايد اعتراف کرد شخصيت‌‌هاي جانبي خلق شده از جمله بيوه سياه و ايجنت کارتر، قدرتمند و باجذبه هستند. دنياي مارول در شبکه نتفليکس در اين زمينه عملکردي به مراتب بهتر داشته‌است و در طول چهار فصل پخش شده از اين دنيا، با شخصيت‌هايي عالي از جمله جسيکا جونز، کلير تمپل با بازي روزاريو داوسون، ميستي نايت، الکترا، تريش واکر و کارن پيج آشنا شده‌‌‌ايم.




خوشبختانه آيرون فيست نيز همين مسير را ادامه خواهد داد، جايي که خبره‌ي هنرهاي رزمي، کالين ويگ با بازي جسيکا هنويک (که او نيز در بازي تاج و تخت حضور داشته‌است) يکي از شخصيت‌هاي اصلي سريال خواهد بود. شکي در اين موضوع وجود ندارد که نقش او چيزي شبيه به علاقه عاطفي دني خواهد بود اما با توجه به تريلرهاي منتشر شده، نقش او در سريال تنها به اين قسمت خلاصه نخواهد شد. از اين موضوع مطمئن هستيم که او يک مدرسه آموزش دفاع شخصي را اداره خواهد کرد و کلير تمپل در فصل اول سريال لوک کيج اشاره کرد که قصد دارد در آن ثبت نام کند.

در داستان‌هاي مصور، کالين و ميستي نايت بهترين دوستان يکديگر هستند و اين دو در کنار يکديگر سازمان کاراگاهي-رزمي با عنوان «دختران اژدها» را خواهند ساخت. اميدواريم در آينده شاهد به وقوع پيوستن اين اتفاق باشيم.

5- بسترهاي داستاني طولاني مدت به بار خواهند نشست

يکي از مهم‌ترين و شگفت‌انگيزترين ويژگي‌هاي سريال‌هاي مارول در شبکه نتفليکس تمايل آنها به فراهم کردن بسترهاي طولاني مدت داستاني است. تا کنون هر سه سريال منتشر شده، به صورت دقيق و کاملا هوشمندانه به يکديگر مرتبط شده‌اند. مي‌دانيم که اين روند در سريال آيرون فيست نيز ادامه خواهد داشت، چرا که يکي از کاراکترهاي قديمي که براي اولين بار با او در فصل اول Daredevil آشنا شديم، بالاخره به صورت کامل وارد جريان داستاني اين دنيا خواهد شد.




به عنوان يکي از شرکاي ويلسون فيسک، مادام گائو با داشتن يکي از بزرگ‌ترين سيستم‌هاي پخش هروئين، جزو خطرناک‌ترين شروران حاضر در شهر نيويورک به شمار مي‌آيد. نشانه‌هاي بسياري پيرامون ارتباطات فرامادي مادام گئو وجود دارد از جمله اينکه او اهل مکاني بسيار دورتر از کشور چين است و اين که بر روي بسته‌هاي هروئين او لوگوي استيل از مار بزرگ قرار دارد.

با ترکيب موضوعات بالا با حضور او در تريلرهاي منتشر شده، اين طور به نظر مي‌رسد که او نسخه مارولي شخصيت Crane Mother است، حکمران قدرتمند شهر کان‌زي، رقيب شهر کان‌لان که به خاطر جادوي سياهش معروف شده‌است. او به احتمال زياد با شخصيت Steel Serpent همکاري خواهد داشت که يکي از دشمنان اصلي آيرون فيست است. گائو يکي از شخصيت‌هاي مرموز است که به شدت علاقه داريم با ريشه‌هاي او، تمايلات و اهدافش بيشتر آشنا شويم.

4- بالاخره موضوعات فرامادي به دنياي مارولي نتفليکس وارد خواهد شد

چيزي که اين روزها به وضوح مي‌توانيم آن را مشاهده کنيم انتشار اين پيام از طرف مارول است که بالاخره وقت آن رسيده‌است که با وجهه فرامادي اين دنيا بيشتر آشنا شويم. مثالي در اين زمينه اکران فيلم دکتر استرنج در پاييز امسال بود که که با داشتن جلوه‌هاي بصري چشم نواز و گاهي اوقات گيج کننده، توانست وظيفه خود در معرفي اين قسمت از دنياي مارول را به بهترين نحو ممکن انجام دهد. با انتشار آيرون فيست، نتفليکس نيز وارد دنياي جادو و موضوعات فرامادي خواهد شد.




البته لازم است به اين موضوع اشاره کنيم که در فصل دوم سريال Daredevil، بحث موضوعات فراطبيعي با گروه The Hand مطرح شد، گروهي شيطاني از نينجاها که مي‌توانستند به طرز شگفت‌انگيزي مرگ را دور بزنند. البته دخيل کردن اين موضوع با دنياي واقع گرايانه‌ي سريال اندکي مورد انتقاد قرار گرفت که به احتمال بسيار زياد در فصل‌هاي بعدي مشکل موجود حل و فصل خواهد شد. تلفيق موضوعات فرامادي با داستان‌هايي که در قلب خود ذاتا از اين عناصر بهره‌ مي‌برند، درست همانند آيرون فيست، مي‌تواند به نحو بهتري قابل توجيه باشد و قطعا بازخورد طرفداران نيز مثبت خواهد بود.

3- پتانسيل پرداخت دقيق به ريشه‌هاي کاميک‌بوکي

جايي که فيلم‌هاي دنياي سينماتيک مارول و سريال‌هاي آن در شبکه ABC به خاطر پرداخت دقيقشان با ريشه‌هاي کاميک بوکيِ روشنشان شناخته مي‌شوند، سريال‌هاي اين کمپاني در شبکه نتفليکس خروجي به مراتب خشن‌تر و واقع گرايانه‌تري را به نمايش مي‌گذارند. سريال آيرون فيست اين بستر و موقعيت را فراهم مي‌کند تا در نهايت نمايش قهرمانان خياباني نيز وارد حيطه مسائل مرموزتر و فراطبيعي شوند.




جدا از موضوعات فرامادي که در بالا بدان‌ها اشاره کرديم، آيرون فيست موضوعاتي کاملا متفاوت را پوشش مي‌دهد که تماشاي اقتباس آنها بر روي صفحه تلويزيون بسيار دلنشين خواهد بود. براي مثال، در ريشه‌هاي کاميک‌بوکي اين شخصيت، اژدهايي سخن‌گو وجود دارد که دني رند براي بدست آوردن قدرت خود (مشت آهنين) مي‌بايستي او را شکست دهد. متاسفانه اين حس وجود دارد که سريال به اين بخش از زندگي دني نخواهد پرداخت که اين موضوع نيازمند جدايي هوشمندانه از دنياي کاميک‌بوک است.

2- کونگ فو

سريال‌هاي نتفليکس در دنياي مارول تا به اين لحظه صحنه‌هاي اکشن بسيار زيبايي را خلق کرده‌اند. صحنه مبارزه نفس‌گير در راه پله در فصل اول سريال دردويل و نبرد فوق‌العاده لوک کيج در سکانس پاک سازي مقر اصلي، مثال‌هايي از اين سِت پيس‌هاي عالي هستند که طرفداران هنوز آنها را فراموش نکرده‌اند. اين سريال‌ها در به نمايش گذاشتن سبک خاص ابرقهرمانان خود در مبارزه، عملکردي عالي داشتند که اين موضوع باعث مي‌شوند تماشاي آنها در هنگام نبرد خسته‌کننده و تکراري نشود.




آيرون فيست نيز همين سنت را حفظ خواهد کرد، به هر حال سخت است که سريالي پيرامون استاد هنرهاي رزمي با مشتي آهنين ساخت و سکانس‌هاي اکشن آن خسته کننده به نظر بيايند. هم فين جونز و هم جسيکا هنويک تمرينات سخت فيزيکي را پشت سر گذاشته‌اند و اين اميد وجود دارد که تلاش‌هاي صورت گرفته به ثمر بنشينند. در تريلرهاي منتشر شده به وضوح تاثير مبارزات رزمي را در سريال مشاهده کرديم و اميدواريم هر کدام از آنها همانند سريال‌هاي قبلي منحصر به فرد باشند و در يادها بمانند.

1- آخرين مدافع معرفي خواهد شد

از همان زمانِِ اعلام خبر همکاري نتفليکس و مارول طرفداران مشتاق بودند که بدانند اين همکاري در نهايت به کدام هدف بزرگ منجر خواهد شد. از همان آغاز، هدف اين بود که مت مورداک، جسيکا جونر، لوک کيج و دني رند به مخاطب معرفي شوند تا در نهايت در يک ميني سريال تحت عنوان «مدافعان» با يکديگر متحد شوند. حال ديگر فاصله اندکي با اين اتحاد داريم جايي که قهرمان آخر در آستانه معرفي قرار دارد و به احتمال زياد اتحاد مذکور را در تابستان سال آينده مشاهده خواهيم کرد.




قبلا سه مدافع قبلي را شناختيم و آيرون فيست در نقش تکه‌ي آخر پازل به زودي معرفي خواهد شد. اين موضوع که ابرقهرمانان نتفليکس چگونه با يکديگر متحد خواهند شد هنوز مشخص نشده‌است اما با توجه به اين که آيرون فيست کمي زودتر از سريال مذکور قرار است منتشر شود، مي‌توان حدس زد که بستر براي اتحاد مورد نظر قرار است در اين سريال فراهم شود. به احتمال زياد کلير تمپل در به وقوع پيوستن اين اتفاق نقش کليدي را خواهد داشت چرا که او بيشترين ارتباط را با هرکدام از اين ابرقهرمانان در سريال‌هاي قبلي داشته‌است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۸۶۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها

آفتاب‌‌نیوز :

چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکست‌خورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگی‌اش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگی‌اش به دست می‌آورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهای‌تان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملی‌اش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دل‌ها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.

شرک (۲۰۰۱)

کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون

محصول: امریکا

یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آن‌هم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ می‌شود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه می‌شود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیت‌های این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیت‌های ماندگار انیمیشن باز کردند. بچه‌ها و بزرگ‌تر‌ها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سال‌هاست که تماشاگر دنباله‌های آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه می‌دهد.

شرکت هیولا‌ها (۲۰۰۱)

کارگردان: پیتر داکتر

محصول: امریکا

در مانستروپولیس، هیولا‌ها با ترساندن بچه‌ها از صدای جیغ آن‌ها انرژی تولید می‌کنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبه‌رو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمی‌ترسند. هیولا‌ها از هر گونه تماس با بچه‌ها مطلقا منع شده‌اند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچه‌ها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچه‌ها می‌شوند و همه‌چیز به هم می‌ریزد. در این بین سالی و مایک کشف می‌کنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید می‌کند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدم‌ها در مواجهه با ترس‌های‌شان که علت و اساس‌شان را هم نمی‌دانند موفق بوده است.

عصر یخبندان (۲۰۰۲)

کارگردان: کریس وج

محصول: امریکا

حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آب‌وآتش می‌زند و بلا‌های زیادی سر خودش و دنیای اطرافش می‌آورد دیده‌اید. یکی دیگر از انیمیشن‌های ماندگار سال‌های آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوت‌ها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌ای مثل مندی و سید که زوج ناجور، اما جدانشدنی‌ای هستند. درامی جاده‌ای، اکشن و ماجراجویی که شوخی‌های بامزه‌اش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.

در جست‌وجوی نمو (۲۰۰۳)

کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ

محصول: امریکا

درونمایه جست‌وجو در اغلب انیمیشن‌ها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیت‌های انیمیشن را با جست‌وجو و سفر نوشته‌اند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناخته‌ها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناخته‌ها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشن‌های دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی هم‌راستا و هم‌زمان شده و تماشاگر راحت‌تر می‌تواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جست‌وجوی دوری» تدوام یافت.

کورالاین (۲۰۰۹)

کارگردان: هنری سلیک

محصول: امریکا

انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سه‌بعدی می‌دانید یا نه؟ اگر فکر می‌کنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان می‌کند. اگر فکر می‌کنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشن‌های دوبعدی و سه‌بعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر می‌کند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزی‌هایش تاریک‌تر و دلهره‌آورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاوی‌برانگیز، ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه می‌شد؟

مری و مکس (۲۰۰۹)

کارگردان: آدام اِلیوت

محصول: امریکا

مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میان‌شان، دوست مکاتبه‌ای هستند. مری که در استرالیا زندگی می‌کند و خانواده‌ای ازهم‌پاشیده دارد در هشت‌سالگی از سر اتفاق شروع به نامه‌نگاری می‌کند با مکس چهل‌وچهارساله چاق و مشکل‌دار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیق‌تر می‌شود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل می‌خورد. مری و مکس مستعدند که به تیره‌روزی‌های زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموس‌شان می‌کند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.

انومالیزا (۲۰۱۵)

کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون

محصول: امریکا

مردی میان‌سال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی می‌شود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا می‌کشاند، روح‌شان را با سیاهی تغذیه می‌کند و دست آخر باعث جنون‌شان می‌شود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بی‌روحش مواجه می‌شود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغ‌خوار که با سردی رئالیستی‌اش برگشت‌ناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب می‌زند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.

لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)

کارگردان: مایکل دودوک دی ویت

محصول: فرانسه و ژاپن

اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگ‌های بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بی‌کلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوش‌نواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیره‌ای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم می‌گیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیم‌الجثه‌ای بزرگ‌ترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو می‌کند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش می‌شود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر می‌اندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.

منبع: همشهری آنلاین