برای اختلالات روانی چه روش درمانی مناسب است؟
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۱۱۲۸۸
آنچه در مورد مشکلات روحی و اختلالات روانی ایجاد شده در یک فرد مطرح می باشد، غلبه بر مشکل روانشناختی بوجود آمده فارغ از روش غلبه بر مشکل، یا به عبارت دیگر، استفاده از روان درمانی یا دارو درمانی می باشد. متاسفانه اظهار نظر های انجام شده در مورد علاج اختلالات روانی، معمولا برخاسته از دیدگاه تخصصی پاسخ دهندگان به این سوال می باشد، به همین دلیل برآن شدیم تا با نقل نظرات مختلف، به طرح مجدد این موضوع پرداخته و از کاربران عزیزمان که با مشکلات روحی و روانی درگیر هستند بخواهیم که ضمن مطالعه مطلب تهیه شده، به بررسی موضوع و آگاهی یافتن از روش های مختلف حل مشکل خود پرداخته و سپس با آگاهی کامل به متخصصین مربوطه مراجعه نمایند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مزایای روان درمانی بر دارو درمانی
دارودرمانی مزایا و معایب خاص خود را دارد در عین حال که سریع جواب میدهد اما در مقایسه با روان درمانی اثرات کوتاه مدت تری دارد. علاوه بر آن، عوارض احتمالی داروها را نباید نادیده گرفت. اغلب مردم به دلیل اینکه دارودرمانی به مراتب، هزینههای بسیار پایین تری نسبت به روان درمانی دارد، سعی میکنند مشکلات خود را با کمک دارو حل کنند.
اثرات روان درمانی معمولا پایدارند، اما آثار دارو سریع از بین میرود. در روان درمانی بدون اینکه به دارو وابسته باشید یک سری مهارتهای خاص فرامی گیرید که به وسیله آنها بیماری یا مشکل بتدریج کمرنگ میشود و در نهایت کاملاً از بین میرود. در عین حال در پروسه روان درمانی شما با تجربه رابطهای انسانی، یک حامی هم پیدا میکنید و بهعنوان یک مراجعه کننده میتوانید به طور کامل روی مشکل خود تمرکز و آن را کنترل کنید. به نظر بشتر روان شناسان، چنانچه بیمه شامل جلسات روان درمانی شود، افراد همان ابتدا سراغ دارو نمیروند و سعی میکنند از روش پایدارتر روان درمانی کمک بگیرند.
آگاهی عملکرد های مختلف روان درمانی و دارو درمانی در حل اختلالات روانی
سخن گفتن در مورد اینکه در اختلالات روانی و بیماریهای اعصاب و روان کدام درمان ارجحیت دارد، بدون پرداختن به علل ایجادکننده این اختلالات چندان عاقلانه به نظر نمیرسد. تا زمانی که از علل و عوامل ایجادکننده یک مشکل آگاهی نداشته باشیم، قاعدتا ارائه راهحل آن یا ممکن نخواهد بود یا در بهترین شرایط تیری خواهد بود در تاریکی که میتواند حداکثر، نقش مسکن داشته باشد...
اگر بخواهیم به سوال اساسی «دارودرمانی یا رواندرمانی؟» پاسخ دهیم، باید حداقل نگاهی اجمالی به علل ایجادکننده و عوامل دخیل در اختلالات اعصاب و روان داشته باشیم تا با سهولت بیشتری بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم.
از گذشته تا امروز، آدمی در مواجهه با بیماریهای اعصاب تئوریهای مختلفی داشته و با توجه به نبود دانش کافی در این زمینه، معمولا اختلالات روانی را به عوامل ماوراءالطبیعه نسبت میداده و با تصور علل متافیزیکی، برای درمان این بیماریها به روشهایی مانند «جادو»، «دعا» و آیینهای خاصی برای خارج کردن عوامل خبیث و شیاطین و اجنه متوسل میشده است اما با پیشرفت دانش بشری و آگاهی در مورد علل واقعی این اختلالات، استفاده از این نوع درمانها کمرنگتر شدهاند.
در حال حاضر میدانیم که بیماریها و اختلالات روانی از مجموعهای از علل سهگانه «زیستی»، «روانی» و «اجتماعی» به وجود میآیند که سهم هر کدام از علل فوق در افراد و بیماریهای مختلف، متفاوت است. میخواهم این قضیه را با یک مثال ساده بیشتر روشن کنم. اگر مکانی عاری از هر ماده قابلاشتعال را در نظر بگیریم، وجود یک چوب کبریت شعلهور حادثه مهمی به وجود نخواهد آورد. حتی اضافه کردن کمی ماده قابل اشتعال مانند نفت هم آتش خیلی بزرگی ایجاد نخواهد کرد فقط آن مقدار نفت میسوزد و گرمایی تولید میکند اما اگر این مکان یک انبار چوب باشد، چطور؟ واضح است که اضافه کردن کمی نفت و وجود چوب کبریتی شعلهور، یک آتشسوزی مهیب به راه خواهد انداخت. اگرچه شاید تشبیه اختلالات روانی به این واقعه کمی سادهانگارانه باشد، اما میتواند درک ما را از این قضیه بهتر کند. به این مفهوم که نبود هر یک از عوامل سهگانه فوق «چوب کبریت، نفت و چوب» یا مانع آتشسوزی میشود یا اینکه از ایجاد یک آتشسوزی بزرگ جلوگیری خواهد کرد. عوامل سهگانه «زیستی، روانی و اجتماعی» هم تا حدودی همین حالت را دارند. به فرض فقدان استعداد زیستی و ژنتیکی، عوامل روانی و اجتماعی نمیتوانند اختلال خیلی عمیق و وسیعی ایجاد کنند. زمینه زیستی و ژنتیکی به تنهایی و در غیاب استرسهای روانی و اجتماعی شاید تا آخر عمر در حد یک زمینه باقی بماند و اختلالی را به وجود نیاورد.
اختلالات روانی و جنبه زیستی
در جنبه زیستی اختلالات روانی، تعادل زیستی واسطههای عصبی (نوروترانسمیترها) در مغز به هم میریزند و واسطههای عصبی عمده «سروتونین»، «دوپامین»، «نوراپی نفرین» و «استیل کولین» نقش اصلی را بر عهده دارند. داروها موادی هستند که میتوانند این تعادل به هم ریخته را دوباره به حالت طبیعی خود بازگردانند و باعث بهبودی و فروکش کردن اختلالات روانی شوند. البته چون هنوز دانش بشری در این زمینه کامل نیست، شاید لازم باشد راهی طولانیتر را طی کنیم تا داروهایی بهتر و با عملکرد اختصاصیتر روی یک ناقل عصبی خاص تولید شود بنابراین این داروها چیزی فراتر از ساختار اولیه مغز و ذهن آدمی بر آن تحمیل نمیکند.
اختلالات روانی و جنبه روانی
وقتی جنبههای «روانی» اختلالهای اعصاب مطرح میشود، صحبت از آثار روانشناختی، نوع تعامل فرد با افراد مهم زندگی خود مثل پدر، مادر، خواهرها و برادرها، دوستان و مربیان و... بهویژه در دوران کودکی و الگوی روابط و تعامل او با دیگران است. همچنین آثار تربیتی والدین و آموزگاران و یادگیریهای فردی و اجتماعی و سیستم ارزشی و پاداش و تنبیه فرد نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. صحبت از باورهای فرد در مورد خود و جهان اطراف خود که بر اساس این پس زمینههای اندیشه، سخن میگوید و رفتار میکند.
با توجه به این تئوری، یعنی دخالت عوامل سهگانه در ایجاد اختلالات روانی، یکی دیگر از جنبههای اختلالات روانی جنبههای روانی ذکر شده است که به توجه نیاز دارد. اینجاست که انواع رواندرمانیها و مکاتب مختلف آن پا به عرصه درمان میگذارند و لزوم وجود آنها برای بهبود هرچه بیشتر اختلالات روانی احساس میشود. البته آثار رواندرمانی هم در نهایت بهصورت زیستی و بیولوژیک خود را در مغز نشان میدهد. شاید مثالی ساده قضیه را روشنتر کند؛ فردی که به دلیل داشتن والدینی سختگیر همیشه آموخته است خود را دستکم بگیرد و اعتمادبهنفس کافی و لازم نداشته باشد، همیشه در مواجهه با مشکلات یک الگوی رفتاری خواهد داشت. او همیشه منفعلانه با مشکلات برخورد خواهد کرد و خود را متکی به دیگران خواهد دید و به علت عدم اعتماد به کارایی و توانایی خود استقلال فکری و ذهنی نخواهد داشت بنابراین در اثر احساس عدم کفایت و ناتوانی دچار حس افسردگی و سرخوردگی میشود. اینجاست که رواندرمانی به کمک ما میآید و فرد را از این تحریفهای شناختی و باورهای نادرست آگاه و با آگاهی دادن برای اصلاح، به او کمک میکند. البته در این وادی انواع مختلف رواندرمانی وجود دارد که با توجه به نوع مشکلات، ساختار شخصیتی بیمار و تواناییهای درمانگر نوع رواندرمانی انتخاب میشود.
اختلالات روانی و جنبه اجتماعی
جنبه سوم، یعنی جنبه اجتماعی اختلالات روانشناختی عواملی چون انواع استرسها و نابسامانیهای اجتماعی چون بیکاری، ناامنیهای اجتماعی، مشکلات اقتصادی و فرهنگی، فشارهای سیاسی و... را شامل میشود که البته این جنبه چیزی فراتر از توانایی روانپزشکان و روانشناسان است و باید سازمانها و ارگانهای مرتبط در این راستا وارد عمل شوند.
میتوان گفت چون علت ابتلا به بیماریهای روانی یک علت نیست، پس درمان آن نیز یک درمان واحد نخواهد بود و لازم است برای بهبود بهینه این اختلالات به سه عامل دخیل در پدید آمدن این اختلالات توجه شود. حالا میتوانیم بار دیگر سوالمان را با دید دیگری از خودمان بپرسیم: «دارودرمانی یا روان درمانی؟»
منبع: آفتاب
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۱۱۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایش سلامت روان ایرانی ها/ رتبه افسردگی در کشور
به گزارش خبرگزاری مهر، حامد مصلحی افزود: مهمترین استاندارد ما پیمایش ملی سلامت روان است که ۱۰ سال یکبار بررسی میشود که پژوهش بسیار سنگین و پُر هزینهای است که با نمونه گیری گسترده در کشور در سال ۱۴۰۱ به نتیجه رسیده و سال ۱۴۰۲ تحلیل دادههای آن انجام شده است.
وی در پاسخ به این سوال که نتایج پیمایش ملی سلامت روان چه زمانی منتشر میشود، گفت: ما امیدواریم که بتوانیم این پژوهش را اوایل تابستان به نتیجه قطعی برسانیم و چون انتشار بین المللی خواهد داشت در کشور هم اعلام خواهیم کرد و با انتشار آن میتوانیم آمار دقیق افسردگی و دیگر اختلالات روانی را به طور رسمی اعلام کنیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت افزود: آنچه را اکنون به طور قطعی میتوان عنوان کرد این است که بار بیماری افسردگی به تنهایی دومین رتبه را در بار بیماریهای بعد از بیماریهای اسکلتی عضلانی در کشور دارد و وقتی بار بیماری افسردگی با اختلالات اضطرابی که در رتبه ششم بار بیماریهای کشور است، جمع شود؛ این دو بیماری در مجموع بار بیماریهای روانی را در کشور به خود اختصاص میدهند که این موضوع نیاز به یک تمرکز ویژه دارد.
مصلحی با بیان اینکه وضعیتهای جهانی بر اساس مرزهای جغرافیایی و سیاسی تقسیم نمیشوند بلکه بر اساس فرهنگها تقسیم میشوند، افزود: به طور مثال در خصوص آسیب روزافزون و بسیار جدی مثل مساله خودکشی در همه کشورهای جهان از جمله کشور ما در حال افزایش است، اما به کشورهای اسلامی که میرسد ناگهان میبینیم که یک اختلاف معناداری در میزانش هست، رشدش شبیه هم است، اما اگر آنجا ۱۶ در صد هزار است اینجا حدود ۶ تا ۷ در صد هزار نفر است و علتش این است که اینجا باورهای مذهبی و عقاید دینی به عنوان عامل محافظت کنندهای است که ممکن است فرد آرزوی پایان زندگی کند، اما اقدام را به تأخیر میاندازد. در منطقه ما گزارشها به نحوی است که به طور جدی ما را مستثنی از کل دنیا نمیکند.
وی ادامه داد: وضعیت سلامت روان ما مثل سایر کشورهای دنیا نیاز به مداخله و ورود جدی دارد، اما در عین حال باید با شاخصهای یکسانی کشورها را با هم مقایسه کرد، چراکه ممکن است گزارشی بر اساس ملاکهای سبک زندگی و کیفیت زندگی باشد که این یک عددی در میآید که باید با کشورهای دیگر مقایسه کرد، اما ممکن است گزارشی مثل پیمایش ملی سلامت روان بر اساس اختلالات متعدد و اختلالات خفیف و شدید و متوسط باشد که دادههای جهانی دقیقاً مبتنی بر این سنجه نیست، بنابراین برای آنکه ما وضعیت را به درستی بفهمیم نیاز داریم که وضعیت کشورمان را با یک مقیاس واحدی با کشورهای مختلف دنیا بفهمیم به همین خاطر ما باید گزارشهای سازمان جهانی بهداشت را مورد تاکید بیشتری قرار دهیم.
مدیرکل دفتر سلامت روان وزارت بهداشت، با عنوان این مطلب که مسئولان کشور ما به خصوص مسئولان وزارت بهداشت باید در خصوص سلامت روان جامعه و افراد اهتمام کامل داشته باشند، گفت: در چهار سطح باید از عوامل خطر سلامت روانی اجتماعی جلوگیری کرد؛ اول، سطح حاکمیتی با توزیع متوازن ثروت و رفع تبعیضها؛ دوم، سطح مردمی با مشارکت فعال در جلوگیری از عوامل خطر؛ سوم، در سطح خانواده با آموزش مهارتهای زندگی و فرزند پروری و چهارم، سطح فردی با انتخابهای بازدارنده به جای انتخابهای پرخطر است.
مصلحی با بیان اینکه توجه به سلامت روان با تحت پوشش بیمه قرار دادن خدمات این حوزه در دستور کار وزارت بهداشت قرار دارد، افزود: برای نخستین بار یک روز از هفته سلامت، با هدف توجه دادن جامعه و مسئولان به اهمیت سلامت روان به نام «سلامت خانواده؛ سلامت روانی و اجتماعی» نامگذاری شد.
وی با بیان اینکه افزایش تعداد مراکز سراج به منظور افزایش دسترسی افراد به خدمات سلامت روان از جمله مهمترین برنامههای وزارت بهداشت است، گفت: اعتبارات حوزه سلامت روان به ۵ برابر افزایش پیدا کرد ما برنامهای به عنوان سراج (سلامت روانی اجتماعی) داشتیم، مراکزی که خدمات رایگان سلامت روانی اجتماعی طولانی مدتی را ارائه میدهند، این مراکز در گذشته ۲۳ مرکز بود در ۶ ماه گذشته ما تعهد ایجاد ۱۰۰ مرکز را از وزارت بهداشت داشتیم که تا الان تا ۳ برابر افزایش پیدا کرده و تا ماههای آینده به ۱۰۰ مرکز افزایش مییابد.
کد خبر 6088257 حبیب احسنی پور