Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بولتن نیوز»
2024-04-28@03:45:03 GMT

هیپنوتیزم چیست؟ و فواید درمانی آن

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۸۶۴۲۵۳

به گزارش بولتن نیوز، انجمن پزشکی بریتانیا در سال 1995 تعریف زیر را برای هیپنوتیزم ارائه کرد: « هیپنوتیزم حالتی موقتی از ادراک تغییر یافته است که توسط یک فرد در فردی دیگر ایجاد می شود و در او دسته ای از پدیده ها به شکلی خود به خودی و یا در پاسخ به محرک های کلامی و یا دیگر محرک ها به وجود می آید؛ این پدیده ها عبارتند از : تغییر در هشیاری و حافظه، افزایش تلقین پذیری و به وجود آمدن ایده ها و پاسخ هایی که در مقایسه با وضعیت عادی ذهنی برای فرد نامتعارف و نا آشناست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدیده هایی دیگری چون بی حسی، فلجی و سفتی عضلات و تغییرات عروقی می تواند در حین حالت هیپنوتیزمی به وجود آید یا از بین برود». در جریان هیپنوتیزم با کاهش نسبی بر انگیختگی حسی و افت در پاسخ دهی سیستم عصبی مرکزی رو به رو هستیم، این فرآیندی است که در مقابل عدم تمرکز و دقت فرد مضطربی که مدام محیط پیرامون خود را در جست و جوی خطری فرضی واکاری می کند، قرار می گیرد. کلماتی را که هیپنوتیزم گر برای ایجاد این تأثیرات به کار می گیرد « تلقینات» می نامند. تفاوت « تلقینات» هیپنوتیزمی با توصیه ها، درخواست ها و دستورات روزمره در این است که در تلقینات هیپنوتیزمی با پاسخ موفق هیپنوتیزم شونده به شکل رفتاری « خودکار» و « غیر ارادی» سر و کار داریم، در حقیقت « غیرارادی» بودن پاسخ که هیپنوتیزم شونده پس از خروج از حالت هیپنوتیزمی گزارش آن را می دهد، از دید بسیاری از محققین قابل اعتمادترین ملاک برای بودن فرد در حالت هیپنوتیزمی است. تقریباً تمام افرادی که هیپنوتیزم می شوند، می پندارند که پاسخ آن ها نتیجه ی عملکرد هیپنوتیزم گر است. در حقیقت، این فرد هیپنوتیزم شونده است که با آمادگی ذهنی خود آغاز کننده ی عمل است. زمانی که تفکر انتقادی فرد به حالت تعلیق در آید، رفتاری تلقین شده به شکلی خودکار و بدون آن که سازوکارهای منطقی و ارزیابی کننده ی مغز در آن دخالتی داشته باشد، انجام می شود و زمانی که تلقینی پس از تلقین دیگر پذیرفته شد، قابلیت بیش تری برای قبول تلقینات مشکل تر پیدا می شود. چگونه می توان قابلیت تلقین پذیری فرد را ارزیابی کرد؟ هیپنوتیزم کننده ها مایلند، پیش بینی کنند آیا فرد قابلیت هیپنوتیزم شدن دارد یا نه. به دلیل همین موضوع آزمون های عملی و بعد کتبی ابداع شد تا به سنجش این قابلیت بپردازد. دو آزمون از مشهورترین آزمون های پرسش نامه ای عبارتند از:SSHS: Stanford Scale of :Hypnotic SusceptibilityBBS: Barber Suggestibility Scaleو در این جا به برخی از آزمون های علمی دیگر نیز اشاره می کنیم. این آزمون ها در حضور گروهی متشکل از 10 تا 12 نفر بیش ترین تأثیر را دارد اما به شکل فردی نیز می تواند انجام شود:- تلقین رسیدن دست ها به یک دیگر: تقریباً هفتاد درصد افراد به این تلقین جواب می دهند. پاسخ به آن کاملاً به میزان تلقین پذیری فرد وابسته است. می توان به فرد چنین گفت: « خوب حالا به من نگاه کنید... از شما می خواهم دست های خود را به صورت افقی در سطح شانه ها بالا بیاورید در حالی که کف دست ها روبه روی یک دیگر در حدود بیست سانتی متر از هم دیگر فاصله دارد. بسیار خوب حالا دست ها را به صورتی که نشان دادم بالا بیاورید و چشمان خود را ببندید. به این موضوع فکر کنید که دست های شما به سمت هم نزدیک می شود. نزدیک و نزدیک تر... به این فکر کنید که دست های شما به سمت هم حرکت می کند تا به هم برسد...»- تلقین سنگینی دست و بازو: حدود هشتاد درصد به این آزمون جواب مساعد می دهند. از فرد می خواهیم به جلو نگاه کند و دست چپ یا راست خود را بالا بیاورید و در سطح شانه نگه دارد و به این ترتیب ادامه می دهیم: « به نوک انگشتان خود نگاه کن و به دقت به دستت توجه کن. دستت سنگین می شود... س ن گ ی ن .... سنگین و سنگین تر... دستت مثل آهن سخت و سنگین شده است.... آن چنان که دیگر نمی توانی آن را بالا نگه د اری و به سمت پایین می آید.»
- تلقین انحراف وضعیتی : به این آزمون نیز حدود هشتاد درصد افراد جواب مساعد می دهند. این آزمون فراوان ترین آزمون استفاده شده برای ارزیابی تلقین پذیری است. از فرد می خواهیم در حالی که پشتش به ما است بایستد و پاهایش را به هم بچسباند. ما پشت سر او چنان می ایستیم که با بازوهای کشیده بتوانیم شانه ی وی را لمس کنیم و این کلمات را به او می گوییم: « چند لحظه ی بعد من از شما می خواهم به این موضوع فکر کنید که به سمت عقب می افتید. من کاملاً پشت سر شما هستم و اجازه نخواهم داد به عقب متمایل شوید.»- تلقین آونگ شورول : در بسیاری موارد که فرد به آزمون های دیگر جواب نداده است به این شیوه پاسخ مثبت می دهد و می توان از آن برای القا هیپنوتیزم هم استفاده کرد. برای ساختن آونگ از رشته ای محکم به طول 60 سانتی متر استفاده می کنیم و به انتهای آن وزنه ای کوچک و متقارن اضافه می کنیم. به فرد می گوییم ساعد خود را روی دسته ی صندلی بگذارد و دست خود را طوری بلند کند که بتواند نخ را به صورت آویزان میان شصت و انگشت اشاره ی خود بگیرد و سپس به او می گوییم: « به انتهای نخ نگاه کن و چشم هایت را به آن بدوز... حالا فکر کن که انتهای نخ به جلو و عقب حرکت می کند. ... جلو و عقب. در ذهن خود مجسم کن که انتهای نخ به جلو و عقب حرکت می کند... حرکتش بیش تر می شود... بیش تر و بیش تر...»این آزمون ها به درمانگر کمک می کند که آمادگی فرد را برای هیپنوتیزم شدن محک بزند. در صورتی که پاسخ فرد مساعد بود می توان به وی گفت که در هیپنوتیزم نیز فرایندی مشابه این آزمون ها رخ می دهد. هرگاه پاسخ قابل قبولی دیده نشد باید برای آماده کردن بیمار، کاهش و مقاومت وی و زدودن پیش داروی های او زمان بیش تری صرف کرد.
آیا میزان تلقین پذیری فرد در طول زمان ثابت می ماند؟برای پاسخ دادن به این سؤال برخی محققین بر روی تعداد زیادی از افراد پژوهشی انجام دادند و چند سال بعد دوباره آن ها را از نظر تلقین پذیری آزمودند و به این نتیجه رسیدند که تلقین پذیری تا حدی ثابت می ماند. پژوهش های دیگر نیز انجام شد تا به این سؤال پاسخ داده شود که ایا می توان با آموزش، میزان تلقین پذیری را افزایش داد و نتیجه ی آن مثبت بود. این نتایج تناقضی با ثبات نسبی تلقین پذیری در طول زمان ندارد و می تواند به این معنی باشد که در ابتدا فرد در بالاترین حد توانایی خود عمل نمی کند و می تواند با آموزش مناسب توانایی خود را بالا ببرد. بر خلاف نظر محققین اولیه چون شارکو استعداد بالای فرد برای هیپنوتیزم شدن به معنی آمادگی وی برای ابتلا به اختلالات روانی نیست.شارکو چنین می پنداشت که همه ی افراد را نمی توان هیپنوتیزم کرد و وجود آسیب پذیری خاص در مغز فرد که وی را مستعد ابتلا به اختلال روانی نیز می کند لازم است. رابطه ی چندانی بین تلقین پذیری فرد در حالت هیپنوتیزمی و سایر صفات شخصیتی وی نیست. این که بتوانیم به راحتی فردی را به خلسه ی هیپنوتیزمی ببریم به معنی آن نیست که او در روابط فردی تأثیر پذیرتر است و آسان تر از دیگران فریب می خورد.
آیا هیپنوتیزم نوعی خواب است؟در ابتدا چنین فرض می شد که هیپنوتیزم شکل غیر طبیعی « خواب گردی» است. خواب گردی پدیده ای است که در هنگام خواب رخ می دهد و فرد در حالتی منفک شده از پیرامون خویش دست به حرکاتی می زند و صحبت هایی می کند که در زمان بیداری خاطره ای از آن به یاد ندارد. از آن جا که خواب گردی در مدت خواب رخ می دهد این برداشت خطا شکل گرفت که هیپنوتیزم باید نوعی خواب باشد. عامل دیگری که به این تفکر دامن زد نشان دادن فرد هیپنوتیزم شونده با چشمان بسته در عکس ها و فیلم ها بود.مطلبی که به فکر محققین اولیه نرسید این بود که شاید خواب گردی بیانگر ورود فرد به حالتی باشد که ارتباطی به خواب ندارد و بیش تر به بیداری شبیه است و علی رغم این که « خواب گردی» به عنوان اختلال خواب شناخته شده است، روند خواب تنها باعث تسهیل ورود به آن می شود. خواب طبیعی با پاسخ دهی فرد به تلقینات سازگاری ندارد اما می توان از هیپنوتیزم برای خواباندن فرد استفاده کرد. در این حال وقتی که فرد بیدار شد هنوز در وضعیت هیپنوتیزمی به سر می برد و می تواند به تلقینات پاسخ دهد.ثبت امواج مغزی در حالت هیپنوتیزمی نشان داده است که این امواج با امواجی که در حالت خواب به وجود می آید متفاوت است. به بیمار می توان چنین گفت که به هنگام شنیدن قطعه ای دلنشین از موسیقی، بستن چشم ها نه تنها موجب به خواب رفتن شنونده نمی شود بلکه باعث بالا رفتن تأثیرپذیری فرد از قطعه می شود؛ در زمان هیپنوتیزم نیز پدیده ای مشابه رخ می دهد و بستن چشم ها می تواند تمرکز فرد را بالا ببرد.
آیا هیپنوتیزم خطرناک است؟جیمز براید پزشکی که اصطلاح هیپنوتیزم را ابداع کرد در اواسط قرن نوزدهم در این خصوص چنین می گوید: در دست های فردی صاحب صلاحیت و ماهر، هیپنوتیزم روشی است که خطر، درد و ناراحتی در بر ندارد. شایعات فراوانی درباره ی خطرهای هیپنوتیزم در طول تاریخ نقل شده است که هیچ یک منبای درست علمی ندارد.امروزه نیز صاحب نظران با براید هم عقیده اند که مهم ترین عامل، تجربه، دانش و قضاوت بالینی هیپنوتیزم گر از یک سو و انگیزه و تمایل فرد هیپنوتیزم شونده از سوی دیگر است. همانند هر روش درمانی دیگر، انتخاب مناسب بیمار از سوی درمانگر و برقراری رابطه ی مناسب درمانی اهمیت زیادی دارد. باید به خاطر داشت که هیپنوتیزم به خودی خود درمان نیست بلکه روشی است که می تواند در چارچوب روش انتخاب شده توسط درمانگر، تسهیل کننده ی برخی فرایندهای درمانی باشد.برخی عوارض که به هیپنوتیزم ربط داده شده است به خود این روش ارتباطی ندارد و به ضعف درمانگر در مدیریت روند روان درمانی، ارتباط نامناسب با بیمار، عدم شناخت دنیای او و تشخیص نادرست بر می گردد. گاهی در حین فرایند هیپنوتیزم، بیمار برای جلب توجه هیپنوتیزم گر و یا بر عکس به منظور مخالفت کردن با او رفتارهایی انجام می دهد که به خود هیپنوتیزم مربوط نیست و این می تواند موجب نتیجه گیری اشتباه از سوی درمانگر شود. واقعیت این است که تغییر رفتار به وسیله ی هیپنوتیزم چندان آسان نیست، اگر چنین بود تیمی از هیپنوتیزم کنندگان را روانه ی زندان ها می کردند تا از جنایت کاران، شهروندانی آرام بسازند. اگر رسیدن به تغییرات مطلوب به وسیله ی هیپنوتیزم آسان نباشد می توان چنین گفت که رفتارهای نامطلوب نیز چندان ارتباطی به خود روند هیپنوتیزم ندارد.در رابطه ای معمول میان پزشک و بیمار به شدت مشکل است که بیمار را برخلاف تمایلش هیپنوتیزم کرد و یا وی را وادار به ارائه ی رفتاری ناخواستنی کرد. لویس ولبرگ چنین می گوید: « در صورتی که روش به کارگرفته شده توسط فردی حرفه ای، آموزش دیده، در زمینه ی یک برنامه ی ساختاریافته ی درمانی، با آگاهی لازم از محدودیت هایش و استفاده از آن در زمان مناسب... خطرات نهفته در این روش بسیار اندک بوده یا اصلاً وجود ندارد».این باور که هیپنوتیزم موجب سست شدن اراده، وابسته شدن بیش از حد بیمار و یا به وجود آمدن روان نژندی می شود در دنیای علم اساس و پایه ای ندارد. این ها عوارضی است که می تواند در صورت عدم صلاحیت کافی درمانگر در رابطه ی درمانی معمولی و بدون استفاده از هیپنوتیزم نیز رخ دهد. گفته می شود که از هیپنوتیزم کردن افرادی که شخصیت با ثباتی ندارند باید خودداری کرد. تشخیص چنین شخصیت هایی برای هیپنوتیزم کنندگان غیر روان پزشک آسان نیست و این خطر بالقوه وجود دارد که فردی که در مرحله ای ماقبل روان پریشی به سر می برد وارد مرحله ی روان پریشی کامل شود. هرگاه شکی در این بین وجود داشته باشد مشاوره ی روان پزشکی ضروری است.میگنا دات آی آر، هیپنوتیزم گر نباید از هیپنوتیزم برای آزاد سازی خاطرات دردناک و سرکوب شده ی بیمار استفاده کند مگر آن که برای کار با این خاطرات آموزش کافی دیده باشد. قبل از هیپنوتیزم کردن باید در ذهن درمانگر چارچوب درمانی مشخصی موجود باشد و به بیمار وعده ها و قول هایی که خارج از این چارچوب است نداد. باید به بیمار چنین گفت که موفقیت روش به میزان زیادی به تمایل و همکاری خود وی بستگی دارد. فرم هیپنوتیزم شده به علت سست شدن دفاع های روانی و تقویت حالت های واکنشی از نظر روان شناختی آسیب پذیر است و این به عهده ی فرد تلقین کننده است که تأثیرات اعمال شده را با نهایت دقت به کار بندد، علاوه بر این نباید تأثیر تلقینات بر رفتار فرد و بهتر درباره ی زندگی گذشته و حال بیمار و خصوصیات شخصیتی وی بداند احتمال عارضه ی پس از هیپنوتیزم کم تر است. نکته ی دیگر آن که تلقینات می تواند تا مدت ها بعد اثر خود را ظاهر کند و گزارش هایی درباره ی تأثیر آن پس از شانزده سال وجود دارد. به نظر می رسد زمانی که تلقین پس از هیپنوتیزمی خود را نشان داد حالت هیپنوتیزمی مجددی به وجود می آید، اما این به معنی آن نیست که پاسخ ایجاد شده با گذشت زمان تغییر نمی کند.مطالعات مختلف نشان داده هرگاه این پاسخ به وسیله ی تلقینات تازه تقویت نشود نقصان هایی در آن به وجود می آید که مشابه تغییرات به وجود آمده در حافظه ی دراز مدت است. به شکل تعجب آوری، آگاهی فرد از این که تلقین پس از هیپنوتیزمی گرفته است و حتی دانش وی درباره ی محتوی این تلقین، اثر کمی بر پاسخ وی دارد و این پدیده منبع مهمی برای تحقیق درباره ی ماهیت جبری و وسواس گونه ی رفتار هیپنوتیزمی است.به همین دلیل باید از قابل اجرا بودن و قابل قبول بودن آن ها برای فرد اطمینان حاصل کرد. یکی از بزرگ ترین موانع برای القای موفقیت آمیز هیپنوتیزم وجود مشکلات روحی و شخصیتی در خود درمانگر است، چنین درمانگرانی درباره ی توانایی های خود اغراق می کنند و داستان های فراوانی درباره ی سوژه هایی که هیپنوتیزم کرده اند نقل می کنند؛ به نظر می رسد که آن ها از هیپنوتیزم به عنوان وسیله ای برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران و کسب احساس بزرگ منشی و یا جلب توجه جنس مخالف استفاده می کنند.هیپنوتیزم و درمانگری
هیپنوتیزم در پزشکی و درمان طبی چه جایگاهی دارد؟هیپنوتیزم بالینی، استفاده ی اصولی و منطقی از تلقین هیپنوتیزمی برای رفع یا کاهش مشکلات جسمی یا روحی بیمار است. هر کس می تواند هیپنوتیزم گر باشد اما هیپنوتیزم گری کارا و مؤثر مطلبی جداگانه است. در این جا دو نکته مطرح می شود: یکی داشتن تأثیر در جهت ایجاد آثار هیپنوتیزمی و دیگری استفاده از این آثار در جهت ایجاد تأثیراتی ورای اثراتی که از تلقین مستقیم به دست می آید. مؤثر و کارا بودن نه تنها بستگی به دانش و کفایت هیپنوتیزم گر دارد بلکه نیازمند آگاهی و مهارت در زمینه ای است که از هیپنوتیزم برای رفع آن استفاده می شود.
انجمن هیپنوتیزم بالینی آمریکا بیست ساعت جلسات مشاوره، تحت هدایت فردی صاحب صلاحیت و هم چنین شرکت در جلسات آموزش هیپنوتیزم را به مدت چهل ساعت برای آن که به فردی صلاحیت هیپنوتیزم کردن دهد لازم می داند. به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران تنها افرادی صلاحیت استفاده ی درمانی از هیپنوتیزم را دارند که صلاحیت درمان آن اختلال را بدون استفاده از هیپنوتیزم داشته باشند.
باید توجه داشت که هیپنوتیزم روش درمانی مستقلی نیست بلکه شیوه ای است که در چارچوب روش های مختلف درمانی و بر اساس اصولی که این روش ها پینشهاد می کند به کار گرفته می شود. لازم است قبل از اقدام به هیپنوتیزم در جهت درمان و یا کاستن از شدت علایم بیماری نکاتی چند در نظر گرفته شود از جمله این که وسعت مشکل تا چه حد است و در حل این مشکل از هیپنوتیزم چه استفاده ای می توان کرد. توانایی ها و استعدادها و ویژگی های شخصیتی بیمار کدام است و آیا با توجه به شرایط زندگی و امکانات وی، هیپنوتیزم روشی عملی و معقول است؟پاسخ گویی به این پرسش ها در هر بیمار مستلزم صرف وقت کافی است و درمانگر با تجربه در شروع کار با بیمار اقدام به هیپنوتیزم کردن وی نمی کند. گزارش هایی که درباره ی درمان های سریع و معجزه آسا به وسیله ی هیپنوتیزم وجود دارد بسیار نادر است و بسیاری از روان درمانی هایی که در آن ها از هیپنوتیزم استفاده می شود ماه ها و گاه سال ها به طور می انجامد. بیماری که از بیماری جسمی و یا روحی رنج می برد علایم مختلف و متفاوتی دارد و قرار نیست که هیپنوتیزم به عنوان یک شیوه به تمامی این علایم بپردازد.
درمانگر باید با تعریف دقیق مشکل بیمار حوزه ای را که می توان در آن از هیپنوتیزم استفاده کرد مشخص کند. هیپنوتیزم آثار متعددی دارد و در هر فردی باید روشن شود که چه آثاری مطلوب و خواستنی است و از چه آثاری باید اجتناب کرد. هر انسانی محدودیت های خاص خود را دارد و به وسیله ی هیپنوتیزم نمی توان فراتر از این محدودیت ها رفت. به طور مثال نمی توان با استفاده از هیپنوتیزم ضریب هوشی کسی را تغییر داد و یا استعداد ریاضی او را افزایش داد.
عملی بودن و قابل قبول بودن تلقینات در رابطه با زندگی روزمره ی فرد نیز مقوله ی مهم دیگری است که باید به آن توجه داشت. به طور مثال می توان به فرد تلقین کرد که در برابر الکل و یا سیگار دچار حالت تهوع می شود، اگر این تلقین در وقت مناسب خود داده نشود می تواند اسباب شرمندگی و خجالت فرد را در یک مهمانی شام فراهم کند و یا در استفاده از هیپنوتیزم برای کاهش درد باید به این نکته توجه کرد که درد به عنوان سازوکاری دفاعی به نفع فرد عمل می کند و از بین بردن کامل آن می تواند آسیب های جبران ناپذیری ایجاد کند. زمانی استفاده ی درمانی از هیپنوتیزم می تواند اثربخش باشد که این شیوه به طور هماهنگ با سایر اقدامات درمانی انجام شود.
هیپنوتیزم ابزاری کمکی در چارچوب رویکرد درمانی خاص است و نباید به آن به عنوان نوعی جدید از درمان نگریست. مراجعه فردی درمانگر و تقاضا درباره ی هیپنوتیزم شدن به این معنی نیست که این فرد از آگاهی لازم در خصوص هیپنوتیزم و تأثیرات آن برخوردار است. قبل از آن که درمانگر با تقاضای او موافقت کند باید اطلاعات و انتظارات بیمار بررسی شود و برداشت های اشتباه وی تصحیح شود و در نهایت این درمانگر است که درباره ی هیپنوتیزم کردن او تصمیم می گیرد. درباره ی روش های مختلف القا مزیتی بین شیوه های مختلف وجود ندارد اما توصیه می شود که تا علت خاصی موجود نیست از روش های انفعالی نسبت به روش های فعالانه استفاده شود.
اتاق درمانگر باید به صورتی باشد که بیماری بتواند به راحتی بر روی مبل بنشیند و درمانگر در سمت چپ یا راست وی با زاویه ای حدود 45 درجه قرار گیرد، فاصله ی درمانگر از بیمار باید به گونه ای باشد که بتواند شانه های او را با درازکردن دست خود لمس کند. به عنوان مقدمه برای بیمار توضیح می دهیم که هیپنوتیزم به طور ساده عبارت است از استفاده از تلقین و تلقین شامل ایده هایی است که درمانگر آن ها را به شیوه ای به بیماری ارائه می کند که اثری مستقیم و خاص بر رفتار او داشته باشد. این آثار بدون دخالت اراده ی بیمار عمل می کند و بهترین کمکی که او می تواند به تأثیر این تلقینات کند این است که اجازه دهد آن چه به وی گفته می شود مانند رودی جریان یابد و هیچ کوششی در جهت سد کردن یا تسهیل روند آن انجام ندهد، علاوه بر این به وی می گوییم هرچند برخی از افراد در حین هیپنوتیزم احساس می کنند به خواب می روند اما هیپنوتیزم نوعی از خواب نیست؛ سپس به عنوان نمونه از تلقین رسیدن دست ها به هم استفاده می کنیم. دلایل مختلفی برای استفاده از این تلقین در این مرحله از درمان وجود دارد، این شیوه برای بیمار فرصتی فراهم می کند که اثر تلقینی ملایم و بی ضرر را تجربه کند و آمادگی لازم برای القای هیپنوتیزمی به دست آورد و عامل دیگری که در مؤثر واقع شدن هیپنوتیزم مهم است، میزان تلقین پذیری بیمار است. پاسخ مناسب بیمار نشان دهنده ی آمادگی او برای هیپنوتیزم شدن است.
موارد استفاده ی هیپنوتیزم در شاخه های مختلف علم پزشکی کدام است؟-بیماری های قلبی - عروقی
فشار خون بالا: هیپنوتیزم در بیماری فشار خون، فشارهای روحی و روانی و خشم سرکوب شده نقش مهمی بازی می کند. به نظر می رسد فرد مبتلا در جنگ سرد دایمی با محیط خود به سر می برد. تلقین پس از هیپنوتیزمی به همراه ایجاد تصورات ذهنی از طریق تمرینات خودهیپنوتیزمی به تقویت اثر داروها برای کاهش دادن فشار خون کمک می کند. گفته می شود روش های تن آرامی و هیپنوتیزم ملایم در مواردی که فشارخون فرد اندکی از حد طبیعی بالاتر است ( 90/140 -100/160) حتی از داروها مؤثرتر است.
بی نظمی های ضربان قلب و تپش قلب: این علایم می تواند موجب یادآوری خود به خودی خاطرات دردناک شود؛ شک و نگرانی درباره ی سلامتی قلب خود موجب تغییر در میزان و نظم ضربان قلب می شود. ترس، اضطراب و شوک های ناگهانی به شکلی شایع با دردهای اطراف قلب هم راه است. قانع کردن این بیماران که مشکلات شان منشأ روان شناختی دارد و به خود قلب مربوط نیست کار بسیار مشکلی است. روش های شرطی سازی تحت هیپنوتیزم اغلب موجب کاهش درد در قفسه ی سینه و علایم مرتبط با آن در بیماران مضطرب و پرتنش می شود. واپس روی زمانی به شکلی موفقیت آمیز در بیماران مبتلا به بی نظمی ضربان قلب ناشی از تب روماتیسمی به کار گرفته شده است. در مواردی که بی نظمی ضربان به موقعیت خاصی مرتبط باشد، هرگاه بیمار را بتوان به شکلی شرطی کرد که به محرکات هیجانی پاسخ شدید نشان ندهد نتیجه ی درمان هیپنوتیزمی بسیار قابل توجه است. این امر تعجب آوری نیست چرا که سازوکارهای تنظیمی مغز از طریق هیپوتالاموس بر ضربان قلب تأثیر می گذارد و می تواند موجب ضربان های نا به جا و تپش قلب شود.پاولوف بیان کرد: « ذراتی از تجارب گذشته به شکلی پایدار در مغز ما حک می شود و می تواند به وسیله ی بازتاب های تداعی کننده ی مناسب دوباره فعال شود، تحت تأثیر هیپنوتیزم زمانی که این خاطرات یادآوری شود و هیجانات مرتبط با آن آزاد شود، از طریق فرایندی معکوس علایم بر طرف می شود . در بسیاری از موارد رابطه ی مناسب پزشک - بیمار به اندازه ی داروها در درمان درد ناشی از آنژین صدری مؤثر است. مشاهده شده است که تلقین مستقیم می تواند در برطرف کردن تپش قلب مزمن بسیاری سودبخش باشد. ( آنژین صدری به حمله ی موقتی درد قلب گفته می شود که بیمار آن را در ناحیه ی سینه حس می کند و ممکن است باعث تیر کشیدن بازوهای او نیز شود. این حالت به علت کم خونی موضعی قلب به وجود می آید و می تواند مقدمه ای برای سکته ی قلبی باشد).
بیماری های عروق کرونر: فشار روانی حاد یا مزمن عامل مهمی در تولید این بیماری است، به ویژه زمانی که با چاقی، چربی بالا و فشارخون بالا همراه باشد. تنش های هیجانی به خودی خود می تواند موجب بالا بردن کلسترول خون به میزان 35 میلی گرم در عرض یک ساعت شود. در برخی موارد این یک معما است که چگونه فرد مبتلا می تواند ساعت ها کار سخت انجام دهد و در عین حال از بالا رفتن از چند پله عاجز است. برخی اوقات حمله ی قلبی پس از فعالیتی سبک رخ می دهد و در همان حال در فعالیت های شدیدتر مشکلی ایجاد نمی شود. به وسیله ی تلقین هیپنوتیزمی می توان برون ده قلب را به میزان قابل توجهی افزایش داد. بسیاری از بیماران قلبی زمانی که محدودیت های خود را درک می کنند و یاد می گیرند چگونه به خود آرامش دهند و علایق نوینی برای خود بیابند قادر به بالا بردن کیفیت و کمیت زندگی خود می شوند. به وسیله ی تلقین هیپنوتیزمی می توان روحیه ی فرد و تمایل وی به زندگی را بالا برد. نارسایی قلبی: در نارسایی قلبی، حملات تنگی نفس در شب هنگام شایع تر است و می توان به فرد آموزش داد تا از طریق خود هیپنوتیزمی به آرامش بخشیدن به خود کمک کند.
- بیماری های گوارشیتحقیقات متعددی نشان داده است که عوامل روان شناختی می تواند موجب ایجاد اسپاسم در دستگاه گوارش شود. عدم توانایی در شناخت و درمان این عوامل می تواند به قیمت شکست در درمان بیمار تمام شود . ترکیب هیپنوتیزم و رژیم دارویی مناسب می تواند به بیمار کمک کند تا تأثیرات مخرب برخاسته از مغز را خنثی کند و با آرامش بخشیدن به خود به حرکات دستگاه گوارش نظم بخشد.خیال پردازی نقش مهمی در مشکلات گوارش دارد، به طور مثال در برخی افراد شنیدن درباره ی بوی تهوع آور یا حتی فکر کردن درباره ی آن می تواند به استفراغ منجر شود. در بیمارانی که پاسخ مناسبی به تحریکات هیپنوتیزم می دهند می توان به وسیله ی تلقین، علایم را به وجود آورد و از این طریق به بیمار نشان داد که چگونه تحریکات روحی موجب بیماری می شود.زخم دستگاه گوارش: این مطلبی تثبیت شده است که زخم های گوارشی می تواند به دنبال سوختگی شدید، شوک و کاهش اکسیژن خون رخ دهند. تحریک هدایت شده از طریق کورتکس و ساقه ی مغز، غده ی فوق کلیوی را تحریک می کند و هورمون های ترشح شده موجب افزایش فعایت سلول های معده می شود. احساساتی از قبیل خشم و نیاز به محبت و جلب توجه دیگران در افراد مبتلا به زخم معده شایع است و هیپنوتزیم می تواند به دلیل و شناخت این احساسات کمک کند. به کمک هیپنوتیزم و روش های خاصی مانند گذاشتن دست بر روی شکم و تلقین گرمی و کم شدن ترشح معده می توان به التیام زخم کمک کرد.سندرم روده ی تحریک پذیر: در تحقیقی در انگلیس از خودهیپنوتیزمی در هفت جلسه ی نیم ساعته در طول سه ماه برای درمان این اختلال استفاده شد و میزان موفقیت هشتاد درصد بود. بیمار دست خود را بر روی شکم می گذارد و تصور می کند دستش گرم شده است و جریان گرما به روده هایش سرایت می کند و به خود می گوید که این موجب می شود حرکت روده هایش بهتر شود. تصوراتی از قبیل حرکت راحت مواد غذایی از روده ها و عمل کرد مناسب اسفنکترها را می توان القا کرد، هم چنین می توان از تشبیهاتی چون حرکت آب در رودخانه که انسداد جریان در آن به وسیله گذاشتن دست بر روی شکم رفع می شود استفاده کرد.
بیماری های پوستزگیل: مطالعات متعددی اثربخشی هیپنوتیزم را در از بین بردن زگیل در نقاط مختلف بدن نشان داده است . در اکثر این پژوهش ها از تلقین مستقیم استفاده شده است که بیشتر در رابطه با افزایش جریان خود در ناحیه ی درگیر و هجوم گلبول های سفید برای ریشه کن کردن ضایعه بوده است. در عین حال برخی دیگر کاهش خون رسانی به زگیل را تلقین کرده اند و از این طریق به از بین بردن آن کمک کرده اند.اگزما: در این حالت تصویر القا شده ی شایع به تأثیر شفابخش اشعه ی خورشید مربوط می شود، اما این روش نباید درباره ی کسی که می گوید نور آفتاب موجب بدتر شدن ضایعات وی می شود به کار گرفته می شود. می توان به ترتیبی مشابه از آب و تصور غوطه ور شدن در آن استفاده کرد. تصویر نور آفتاب و آب می تواند در تصویرسازی هدایت شده ای مخلوط شود. به طور مثال می توان به فرد گفت که در دریاست و دارد شنا می کند و یا می توان چنین گفت که جریان خون پوست افزایش یافته است و این موجب بهتر شدن تغذیه ی آن و التیام ضایعات می شود. تلقین دیگر می تواند درباره ی بی حسی ناحیه ی درگیر پوست به منظور کاهش خارش باشد.

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۸۶۴۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلیل پلمب بیمارستان محب مهر مشخص شد

به گزارش همشهری آنلاین، پلیس تهران در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: « در پی انتشار فیلم پلمب بیمارستان محب مهر به علت کشف حجاب، به آگاهی می رساند که پس از تماس عوامل درمانی با مرکز فوریتهای ۱۱۰ و حضور مامور پلیس در بیمارستان، محرز گردید که درب مشترک دو بیمارستان محب مهر و هاشمی نژاد به دلیل اختلافات حقوقی و مِلکی توسط بیمارستان های مذکور نرده گذاری و پلمب شده است؛ البته هر بیمارستان درب ورودی مجزا برای تردد مراجعین دارد.

پلیس هر گونه خبری مبنی بر پلمب مرکز درمانی به دلیل کشف حجاب را صحیح ندانسته و تکذیب می‌کند؛ تاکید می‌شود اخبار را از وبگاه خبرگزاری پلیس دنبال کنید».

کد خبر 847528 منبع: فارس برچسب‌ها خبر مهم زنان - حجاب فراجا بیماری - بیمارستان

دیگر خبرها

  • فواید و مضرات روغن حیوانی
  • پلمب بیمارستان در تهران به دلیل کشف حجاب؟
  • پلمب بیمارستان محب مهر به دلیل کشف حجاب تکذیب شد
  • ­پلمب بیمارستان محب مهر برای کشف حجاب کذب است
  • دلیل پلمب بیمارستان محب مهر مشخص شد
  • پلمب بیمارستان محب مهر به دلیل کشف حجاب صحت ندارد
  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • ببینید | آشنایی با فواید خرما
  • خواص و فواید خرما + فیلم
  • فواید و مضرات باران ۴۸ ساعته مازندرانی‌ها