Web Analytics Made Easy - Statcounter


به گزارش خبرگزاری فارس، بانک مرکزی در واکنش به گزارش این خبرگزاری با عنوان «ثبت رکورد رشد 157 درصدی استقراض دولت یازدهم از بانک مرکزی‏/ رئیس جمهور از آمارهای رسمی خبر ندارد» توضیحاتی ارائه کرده است که در ادامه می‌خوانید.

«جای بسی شگفتی است که علی‌رغم تبیین و شفاف‌سازی مکرر بانک مرکزی در خصوص بدهی دولت به بانک مرکزی، متاسفانه همچنان برخی از رسانه‌ها با مقایسه ارقام کلی متغیرهای بخش پولی، تصویری نادرست و مخدوش از عملکرد و انضباط مالی دولت‌ ارائه می‌دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علی‌ای‌حال، در متن زیر سعی شده است که یک بار دیگر توضیحات ساده‌ای نسبت به تغییرات متغیرهای ذکر شده ارایه شود تا زمینه برای تحلیل و مقایسه درست انضباط مالی دولت‌ها به دور از شائبه سیاسی فراهم شود.

1‏- بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی در پایان مرداد 1392 معادل 8‏/351 هزار میلیارد ریال بوده که با 7‏/245 هزار میلیارد ریال افزایش به 5‏/597 هزار میلیارد ریال در پایان بهمن 1395 افزایش پیدا کرده است.

عامل اصلی افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی در دوره فوق‌الذکر مربوط به افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی بوده است؛ چرا که از مجموع 7‏/245 هزار میلیارد ریال افزایش، 3‏/73 درصد (2‏/180 هزار میلیارد ریال) مربوط به افزایش بدهی دولت و 7‏/26 درصد (5‏/65 هزار میلیارد ریال) مربوط به افزایش بدهی شرکت‌های دولتی به بانک مرکزی بوده است.

2‏- بررسی اجزای بدهی دولت به بانک مرکزی نشان می‌دهد، عامل اصلی افزایش این متغیر در دوره 42 ماهه منتهی به بهمن 1395، افزایش 7‏/105 هزار میلیارد ریالی اسناد به تعهد دولت و افزایش 5‏/58 هزار میلیارد ریالی حساب تنخواه‌گردان خزانه بوده است.

3‏- اسناد به تعهد دولت، اسنادی است که بابت مطالبات بانک مرکزی از دولت از طرف وزارت امور اقتصادی و دارایی به وثیقه جواهرات ملی تعهد شده و به موجب ماده 8 قانون پولی و بانکی کشور (مصوب سال 1351) به عنوان پشتوانه اسکناس‌های منتشره منظور شده است.

بخشی دیگر از اسناد به تعهد دولت مربوط به سفته‌هایی است که از سوی بانک مرکزی و به نیابت از دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان سهمیه دولت نزد صندوق بین‌المللی پول به امانت گذارده می‌شود.

لذا، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی که از این محل ناشی می‌شود، به معنی افزایش پایه پولی نیست؛ چراکه در قبال افزایش این متغیر، ریالی به اقتصاد کشور تزریق نمی‌شود.

به لحاظ حسابداری نیز، افزایش در خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ناشی شده از تغییرات اسناد تعهد دولت از محل افزایش سایر بدهی های بانک مرکزی (و به تبع آن کاهش خالص سایر اقلام بانک مرکزی) خنثی شده و از این منظر پایه پولی متأثر نخواهد شد.

بنابراین تغییرات این متغیر عمدتاً ماهیتی حسابداری داشته و صرفاً یک جابه‌جایی میان اجزای پایه پولی محسوب می‌شود. از این‌رو ضروری است که تحلیل‌گرانی که روند بدهی دولت به بانک مرکزی را رصد می‌کنند، این موضوع مهم را مد نظر قرار داده و سپس نسبت به رفتار مالی دولت قضاوت کنند.

4‏- بر اساس تبصره (1) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت که به ماده 24 قانون محاسبات عمومی کشور الحاق شده است، هر ساله دولت می‌تواند معادل 3 درصد از بودجه عمومی را بصورت تنخواه‌گردان از منابع بانک مرکزی استقراض کرده و آن را در پایان سال تسویه کند. هر چند که میزان تعیین شده 3 درصدی در قانون همواره ثابت است، لیکن با افزایش رقم کل بودجه عمومی کشور در دوره فوق‌الذکر، میزان استفاده قانونی دولت از تنخواه‌گردان خزانه سالانه نیز بطور قابل توجهی افزایش یافته است.

مضافاً به دلیل افت شدید قیمت نفت و کاهش درآمدهای دولت از این محل، در سال‌های اخیر استفاده دولت از ظرفیت‌های ماده قانونی مزبور بیشتر شده است.

در مجموع می‌توان گفت که استفاده دولت از حساب تنخواه‌گردان خزانه امر معمول و قانونی در رابطه بین دولت و بانک مرکزی است و به هیچ عنوان و در هیچ دوره‌ای استفاده از این معبر قانونی به عنوان بی‌انضباطی دولت‌ها تلقی نمی‌شود. با توجه به الزام قانونی دولتها به تسویه آن در پایان سال، همه دولت‌ها میزان استفاده از حساب تنخواه‌گردان خزانه را در پایان سال تسویه می‌کنند و از این‌رو مقایسه ارقام بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی (بطور خاص بدهی دولت به بانک مرکزی) در ماه‌های میانی سال با ارقام پایان سال نمی‌تواند ملاکی برای رفتار مالی دولت تلقی شود.

در مجموع، می‌توان گفت که با توجه به ماهیت بدهی دولت از محل تنخواه‌گردان خزانه (و لزوم تسویه بدهی دولت ناشی از حساب تنخواه‌گردان خزانه تا پایان سال) و افزایش بدهی دولت از محل اسناد به تعهد دولت (که عملاً ماهیت استقراض نداشته است) و نیز افزایش ناچیز سایر بدهی‌های دولت (حدود 16 هزار میلیارد ریال)، عملکرد مالی دولت در رابطه با استقراض از بانک مرکزی در دوره مورد بررسی قابل دفاع بوده و بی‌انضباطی مالی برای دولت متصور نیست.

در پایان، ضمن استقبال از تحلیل‌ها و نظرات کارشناسانه رسانه‌ها و خبرگان اقتصادی، انتظار می‌رود که تحلیل‌ها و گزارش‌های منتشر شده در خصوص متغیرهای پولی و بانکی فارغ از جهت‌گیری‌ها و اغراض سیاسی و بر مبنای نگاه کارشناسی و علمی ارائه شود تا از این طریق، ضمن شفاف‌سازی و آگاهی بخشی به کارشناسان و پژوهشگران، فضای مناسبی برای ارزیابی عملکردها نیز فراهم آید.»

توضیحات فارس، اظهار شگفتی از انتشار گزارشی درباره بدهی های دولت به بانک مرکزی در شرایطی ابراز شده است که خبرنگار فارس چند هفته قبل از انتشار گزارش، چندین بار جزئیات این بدهی و علت افزایش شدید آن را از مسئولان بانک مرکزی جویا شد.

خبرنگار فارس چند بار به صورت تلفنی و یک بار به صورت حضوری در حاشیه آخرین نشست سال 95 بانک مرکزی از سه مسئول معاونت اقتصادی بانک مرکزی این سوال را مطرح کرد اما مسئولان سوال شونده، پاسخ دقیقی ارائه نکردند و حتی تاکید کردند که مباحث مطرح شده رسانه‌ای نشود تا پاسخ دقیق آن را بدهیم.

در سال 96 و پس از تعطیلات نوروزی، این بار از طریق روابط عمومی بانک مرکزی درخواست پاسخ به این سوال (علت افزایش بدهی 157 درصدی دولت به بانک مرکزی از سال 92 تا 95) داده شد.

روابط عمومی بانک مرکزی هم پس از چند بار پیگیری از معاونت اقتصادی بانک مرکزی در نهایت به خبرنگار ما گفت: «پیگیری کردیم در این باره پاسخی نمی دهند». این جمله به روشنی بیانگر عدم پاسخ منطقی برای این ابهام بود.

پس از آنکه گزیده آمارهای بهمن ماه بانک مرکزی منتشر شد و چند روز بعد رئیس جمهور در نشست خبری یکی از دلایل کنترل نرخ تورم را عدم استقراض از بانک مرکزی عنوان کرد، خبرگزاری فارس، با استناد به آمار متغیرهای پولی و بانکی بانک مرکزی، آن گزارش را منتشر کرد.

و اما توضیحات بانک مرکزی درباره بدهی ها و علت افزایش آن. اولا بانک مرکزی نمی تواند میزان بدهی ها را از تاریخ مرداد ماه 92 محاسبه کند چرا که تنخواه بودجه سال 92 و همه سال ها در ابتدای سال از بانک مرکزی دریافت می شود و این تنخواه باید تا پایان سال پرداخت شود، و دولت مستقر وظیفه تسویه این بدهی را برعهده دارد.

بنابراین به جای رقم 18 هزار 20 میلیارد تومان رشد بدهی دولت از مرداد 92 تا بهمن سال گذشته، باید عدد 20 هزار و 699 میلیارد تومان رشد بدهی را در نظر گرفت.

دوم؛ نوشته شده 10 هزار و 570 میلیارد تومان از بدهی رشد کرده در دولت یازدهم را ناشی از اسناد به تعهد دولت بوده که طبق تعریف ارائه شده، این اسناد بابت مطالبات بانک مرکزی از دولت دریافت شده است.

بسیار خوب، این اسناد به ازای بدهی دولت به بانک مرکزی دریافت شده است، پس ریشه اصلی این اوراق، بدهی دولت به بانک مرکزی بوده و رقم 10 هزار و 570 میلیارد تومان، به دلیل رشد قطعی بدهی دولت به بانک مرکزی است که اگر نبود، اوراقی بابت آن منتشر نمی شد.

توضیحات بانک مرکزی بسیار کلی است، اما به نظر می رسد این اسناد ارتباطی با ماجرای بدهی 4.1 میلیارد دلار داشته باشد چراکه دولت و بانک مرکزی در فروردین ماه 93 در یک اقدام خلاف قانون، 4.1 میلیارد دلار از حساب بانک مرکزی برداشته و به حساب دولت واریز شد که هنوز پول آن از شرکت اماراتی گرفته نشده است.

دولت به ازای سند طلبش از شرکت اماراتی 4.1 میلیارد دلار از بانک مرکزی دریافت کرد و توافق شد هر زمان طلب وصول شد، کل رقم به حساب بانک مرکزی واریز شود اما تاکنون این شرکت اماراتی پول فروش نفت ایران را پس نداده است.

این اقدام پس از آن انجام شد که خبر برداشت از صندوق توسعه ملی رسانه‌ای شد و دولت برای کنترل ماجرا 4.1 میلیارد دلار را به حساب صندوق برگرداند و 4.1 میلیارد دلار از بانک مرکزی گرفت. شرح دقیق این ماجرا در گزارش سازمان بازرسی کل کشور موجود است.

البته ممکن است این اسناد تعهد شده ارتباطی با ماجرای برداشت 4.1 میلیارد دلار از حساب بانک مرکزی نداشته باشد، اما ماجرای 4.1 میلیارد دلار دقیقا همان چیزی بود که در پاراگراف های بالا عنوان شد.

از طرف دیگر به مساله تنخواه اشاره شده است. مسئولان بانک مرکزی در توضحیات خود هیچگاه به بحث اسناد تعهد شده دولت اشاره نکرده بودند و همواره در واکنش به رشد بدهی دولت اعلام می کردند که این بدهی بابت تنخواه بودجه رشد کرده و در پایان سال تسویه خواهد شد. اما در گزارش متغیرهای پولی و بانکی پایان هر سال منتشر می شد، مشخص می شد که بدهی رشد کرده بود و بخش قابل از تنخواه تسویه نشده است.

و نکته قابل تامل اینکه بدهی دولت در سال های 94 و 95 هر سال در دو- سه ماه ابتدایی سال رشد شدید می‌کرد و همین سطح تا پایان سال با اندکی کاهش ادامه می‌یافت. با توجه به اینکه معمولا تنخواه بودجه در دو- سه ما ابتدایی سال دریافت می شود و با توجه به اظهارات قبلی مسئولان بانک مرکزی درباره تنخواه بودجه، احتمال عدم بازپرداخت تنخواه‌های بودجه قوت می‌گرفت.

انتهای پیام/ب


-----------------------------------------------------------------------------

تذکر: کاربر محترم؛ انتشار مطالب دیگر رسانه ها از سوی پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانه‌ای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفه‌های لازم، در بخش ویژه منتشر گردد.

------------- با کلیک بر روی لینکهای ذیل تمامی روزنامه‌های کشور را رایگان مطالعه کنید -------------

روزنامههای عمومی | روزنامههای اقتصادی | روزنامههای ورزشی | سایر روزنامهها| هفتهنامه و ماهنامه | نشریات استانی

منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۱۲۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلیل کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر چیست؟ همتی پاسخ داد

«دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.»   عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی در گفت‌وگو با هم‌میهن به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد.   در شرایطی که دولت می‌گوید در سیاست‌های پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمی‌دانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، می‌گوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»   *‌اخیراً نرخ تورم سال 1402 از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان می‌دهد تورم به‌رغم تلاش‌های دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچ‌یک از برنامه‌های دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟ جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه می‌کند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.   یک نکته‌ای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال 1395 درحالی‌که در اواخر سال 1401 پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به 1400 تغییر پیدا کرد. بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال 1400 این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر 50 درصد می‌رسد. یعنی نرخ تورم 1402 بین 48 تا 50 درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم و براساس سال پایه‌ای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد 52 برای تورم 1402 باید بین 48 تا 50 درصد اصلاح شود.   *‌اینکه تورم 50 درصد باشد یا 52 درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمی‌کند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است. دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال 1402 را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمی‌توان مقایسه کرد. در سال 1398 وصولی درآمد نفتی 12 میلیارد دلار بود و در سال 1399 درآمدها به 7/5میلیارد دلار رسید. درحالی‌که در سال 1402 بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به 35 میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال 1399 سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.   با این درآمد نفتی و اینکه تاکید می‌شود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به 78 میلیارد دلار رسیده، تورم بین 48 تا 50 درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطه‌به‌نقطه شهریور 1400 مورد تاکید قرار می‌دادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمی‌دهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل 10 درصد اختلاف وجود دارد.   نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعده‌هایی که در این حوزه داده بودند هم‌جهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف می‌کنند. یعنی در مرحله اول تورم از 46 به 23 درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تک‌رقمی کرده یعنی به زیر 10 برسانند.   امروز با 48 درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب می‌شود. بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.   تورم 48 درصد به معنای کنترل نرخ نیست. 48 درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال 1399 اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.   دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز می‌بینید که با تزریق بی‌حد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمی‌کنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچ‌گاه جزو سیاست‌های من نبوده.   تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایه‌ای، علمی و فنی نیست. راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه 52 درصد با پایه 95 یا کمتر از 50 درصد با پایه 1400 نشان‌دهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعده‌های دولت در این حوزه است.   *‌دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟ کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانک‌هاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت.   در هر حال صرف‌نظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر می‌تواند در مهار تورم مؤثر باشد. با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیس‌جمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیب‌شان می‌رود مهم است. تورم باید کم شود.      *‌چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟ مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافه‌برداشت بانک‌ها به اقتصاد فشار می‌آورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای 40 درصد است. نرخ 40 درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دست‌شان خارج شده است. شما نمی‌توانید بگویید رشد نقدینگی 25 درصد و نرخ بانکی 23 درصد است ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی 40 درصد باشد.   این نشان می‌دهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان می‌دهد یک ناهماهنگی در سیاست‌های پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمی‌توان تورم را کنترل کرد.   آقایان گمان می‌کنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش می‌یابد.  رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.   بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطه‌های مالی برمی‌گردد. بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمی‌شود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاست‌های پولی نمی‌توان تورم را کنترل کرد. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • بابک زنجانی از زندان آزاد می‌شود؟/ توضیحات قوه قضائیه
  • دلیل کاهش قیمت دلار در چند روز اخیر چیست؟ همتی پاسخ داد
  • با موافقت رهبر انقلاب؛ حکم اعدام بابک زنجانی نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد
  • واکنش بانک مرکزی به اظهارات میرسلیم/ عقل سلیم چه می‌گوید؟
  • کاهش نقدینگی و تورم با تمرکز بانک مرکزی در حوزه ریال
  • لیلام ۱۶ میلیون دلار در افغانستان
  • واکنش تند مدیر روابط عمومی بانک مرکزی به انتقاد میرسلیم
  • واکنش کنایه آمیز مقام دولتی به انتقادات مجلس از قیمت دلار و وضعیت بازار ارز
  • مجلس به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • دلار و سکه تا کجا کاهش پیدا می کنند؟