Web Analytics Made Easy - Statcounter

فضای مناظره، فضای یکطرفه صحبت کردن نیست و اینگونه شد که کارنامه خالی دولت بعد از چهار سال رو شد!

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

تغییر به نفع مردم

حسین شمسیان در کیهان نوشت:


تب و تاب انتخابات اندک اندک بالا می‌گیرد و مردم با دیدن مناظره‌ها‌، پا در مسیر انتخاب سکاندار اجرایی 4 سال آینده کشور می‌گذارند.


فارغ از شیوه مناظره پخش شده و محتوایی که می‌توانست به مراتب بهتر باشد، اتفاق نادر در این دوره از انتخابات در همین مناظره اول رقم خورد و آن نمایشی تمام‌عیار از ناکارآمدی‌ها و ناتوانی‌های 4 ساله اخیر مدیریت اجرایی کشور بود.


در همه 4 سال گذشته کمتر امکانی برای بیان انتقاد از دولت در رسانه ملی وجود داشت و بخش مهمی از جامعه از حقایق مهم و تعیین‌کننده کارنامه دولت بی‌اطلاع ماندند. خارج از رسانه ملی هم هرگاه کسی نقد و نظری مشفقانه بیان کرد، با انواع برچسب‌ها و ناسزاها نواخته شد. دولتمردان به این شیوه خو گرفتند و انتظار نداشتند کسی روی اشکالات فراوان دولت انگشت سؤال بگذارد و در مقابل چشم مردم از آنها بپرسد«رسیدگی به حال محرومان خوب است‌، اما چرا فقط در همین ماه‌های آخر»!


اما فضای مناظره، فضای یکطرفه صحبت کردن نیست و اینگونه شد که کارنامه خالی بعد از چهار سال رو شد!


افزون بر انکار بدیهی‌ترین وعده رئیس‌جمهور مبنی بر ایجاد 4 میلیون اشتغال در مناظره روز جمعه که موجب بهت و حیرت مردم و اصحاب رسانه شد، نکته بسیار مهم دیگری هم در آن مناظره مشهود بود. نکته‌ای که نباید به سادگی از کنار آن گذشت و چشم‌ها را به روی آن بست.


آن نکته مهم این بود که دو کاندیدای اصلی و پوششی دولت، در برابر همه پرسش‌های مختلف از جمله فاصله طبقاتی، تبعیض‌، بی‌عدالتی، اشتغال و ...، ضمن آنکه ناچار به پذیرش مشکلات متعدد کنونی و اقرار به خوب نبودن اوضاع بودند، هیچ برنامه و راهکار و چشم‌اندازی ارائه نمی‌کردند!


از جمله این قول‌ها می‌توان به اقرار رئیس‌جمهور محترم پس از 4 سال به بیکاری و تاثیر آن در بحران‌های اجتماعی اشاره کرد، آنجا که گفت‌: «ریشه حاشیه‌نشینی، بیکاری است‌، مردم برای پیدا کردن شغل به حاشیه شهرها می‌آیند» یا آنجا که معاون اول رئیس‌جمهور صراحتا بر وجود تبعیض و نابرابری در دسترسی به تسهیلات صحه گذاشت.


اینها، همان حرف‌هایی بود که مردم سالها می‌گفتند و دولت در پاسخشان ناسزا می‌گفت!


اما چرا این بار این سخنان را از دهان مقامات ارشد دولت شنیدیم!؟


پاسخ روشن است، آنها هم به این نکته پی‌برده‌اند که مردم از بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌های نا‌روا خسته و گلایه‌مندند و حالا تصور می‌کنند می‌توانند بر موج این نارضایتی سوار شوند! غافل از اینکه خود، عامل همین وضعیت تاسف‌بارند و هرچه در مقام همراهی برآیند، بیش از پیش از چشم مردم می‌افتند. اول به خاطر وضعی که به سر مردم آورده‌اند و سپس به خاطر تلاش برای فرافکنی و انکار نقش خود در این وضعیت نابسامان.


این همان نکته مهم و تلخ مناظره اخیر است.همگان دیدند که دو کاندیدای اصلی و پوششی دولتی، در عین پذیرش وضع موجود و تلخکامی‌ها و ناکامی‌های مردم‌، کمترین برنامه و ایده‌ای برای برون‌رفت از این شرایط ارائه نمی‌کنند! یعنی آنها بازهم دلشان می‌خواهد رئیس دولت بشوند اما بی‌مسئولیت و بی‌برنامه! کوچکترین چشم‌اندازی‌، کمترین نقطه امید‌بخش و سر سوزنی نوید در سخنان دکتر روحانی و مهندس جهانگیری وجود نداشت! هیچ برنامه کوتاه‌مدت و بلند‌مدتی برای رفع این همه مشکل از سوی آنها ارائه نشد!


نمی‌شود انکار کرد که اکنون میلیون‌ها بیکار داریم بیکارانی که برخی بیکار بودند و کاری برایشان درست نشد و بیکارانی که کار داشتند و در این دولت شغلشان را از دست دادند. رئیس‌جمهور و معاون اول او اینها را قبول دارند اما نمی‌گویند برای آنها چه خواهند کرد! آنها مدام مشکل مسکن مردم را همراه و همزبان با دیگر نامزدها تکرار کردند تا نشان دهند یاد فقرا و محرومان افتاده‌اند! اما یک خط برنامه عملی برای خانه‌دار شدن مردم ندارند! طنز‌های تلخی مثل«‌مسکن اجتماعی» را 4 سال است از دولتمردان می‌شنویم و در این فاصله، حتی یک آجر با این اسم برای محرومان و بی‌خانه‌ها روی آجر گذاشته نشده است!


این نکته را باید مهم‌ترین و درس‌آموز‌ترین نکته مناظره دانست. در حالی که برخی دیگر از نامزدها مشخصا حل مشکل ازدواج، اشتغال و مسکن را در رأس برنامه‌های خود معرفی و ایده‌های خود را برای مردم به صورت مشروح بیان می‌کنند و نور امید در دل مردم می‌افروزند، مقامات دولت، حتی حوصله و حال بیان آرزوی مردم در حد حرف را هم ندارند‌، ولی رای مردم را دوست دارند!


چرا دولتمردان هیچ برنامه‌ای ارائه نمی‌دهند!؟ آیا آنها نمی‌دانند که مردم برای انتخاب‌، به برنامه‌ها نگاه می‌کنند نه به کنایه‌ها و متلک‌ها و منازعات سیاسی بی‌حاصل!؟


بعید است که رجال سیاسی در حد رئیس‌جمهور و معاون اول او این نکته بدیهی را ندانند.


آنها اصلا یک‌بار این راه را تجربه کرده‌اند و با وعده، اعتماد مردم را جلب کرده‌اند. همین 4 سال قبل بود که رئیس‌جمهور محترم وعده داد‌: «آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنم که اصلا این 45 هزار تومان پول یارانه به چشمشان نیاید» و امروز بعد از 3 سال و چند ماه، قدرت خرید آن یارانه 45 هزار تومانی آن‌قدر‌کاهش پیدا کرده که تاثیر آن حداقلی شده است! مثلا در سال 92 با یارانه 45 هزار تومان، امکان خرید 10 کیلو برنج ایرانی وجود داشت اما اکنون حدود سه یا چهار ‌کیلو‌! این معجزه دولت یازدهم است! دکتر روحانی وعده داد 4 میلیون شغل درست می‌کند و مردم به او اعتماد کردند‌، اما اکنون نه تنها فرزندان بی‌کارند، که پدرها هم به خاطر تعطیلی عظیم و بی‌سابقه هزاران کارگاه و کارخانه‌، بیکار و خانه‌نشین شده‌اند! همان روزها هزاران وعده دیگر هم داده شد و مردم به آن حرف‌ها اعتماد کردند، اما همه آنها یا فراموش شده و یا صراحتا و در روز روشن انکار می‌شود!
پس با وجود این تجربه‌، چرا بار دیگر آن را به کار نمی‌گیرند!؟


راز این رفتار را باید در مبانی فکری دولت یازدهم دید. دو نگاه اساسی در خصوص مردم وجود دارد.


نخست نگاهی که مردم را ولی‌نعمت خود می‌داند و خدمت به آنها را اصلی‌ترین و یگانه وظیفه دولتمردان و مدیران کشور. در این نگاه، این جناح و آن جناح موضوعیت ندارند و میزان ارزشمندی آنها، به اندازه وفاداریشان به انقلاب و خدمتشان به مردم است‌. در این نگاه‌، برای هر مشکل مردم به قدر وسع و توان و بضاعت، طرح و تدبیری وجود دارد و تا رفع مشکلات و سختی‌ها، استراحت و از پای نشستن معنی ندارد. صاحبان این نگاه خود را یکی از آحاد مردم می‌دانند و مثل آنها زندگی می‌کنند، از درد دلشان با‌خبرند و در غم و شادی آنها شریکند.


نگاه دوم نگاهی است که مردم را فرع و طفیلی اصحاب ثروت و اشرافیت می‌داند. در این نگاه، مردم ماشین رای هستند، مردم ابزار رسیدن به قدرت و پله‌ای برای رشد و ترقی حساب می‌شوند.مردم تا آنجا ارزش دارند که بشود از کنار آنها به منفعتی رسید. در این نگاه‌، به دست آوردن دل اقلیت برخوردار و اشرافی‌، از به دست آوردن دل توده‌های میلیونی اهمیت بیشتر‌ی دارد! در این نگاه، ماشین یک مقام رانتی لانه کرده در دولت، به اندازه کل هستی اهالی چند روستا ارزش دارد و تازه او این مقدار را کم می‌داند و سهم خود از سفره انقلاب را بیش از این می‌داند! در این نگاه است که فلان مقام مسئول و سیاستگذار، پیش از آنکه به فکر مردم و برنامه‌ریزی برای آسایش آنها باشد، به فکر منفعت خود و شرکایش در ده‌ها شرکت و کارتل رانتی است. نگاهی به ماجراهای تلخ و تکان‌دهنده پتروشیمی و مسکن در این سال‌ها، نمایشی تمام‌قد و تمام‌عیار از این مدل نگاه به مردم است.


این نگاه در نقطه مقابل دیدگاه امام علی علیه‌السلام است آنجا که به مالک اشتر می‌فرمایند: «‌باید که محبوب‌ترین کارها در نزد تو، کارهایی باشد که با میانه‌روی سازگارتر و با عدالت دمسازتر بوده و خشنودی رعیت را در پی داشته باشد زیرا خشم توده‌‏های مردم، خشنودی نزدیکان را زیر پای گذارد و حال آنکه اگر توده‏‌های مردم از تو خشنود باشند، خشم نزدیکان ناچیز است.خواص و نزدیکان کسانی هستند که به هنگام فراخی و آسایش بر دوش حاکم باری گران‏‌اند و چون حادثه‌ای پیش آید کمتر از هر کس به یاری‌اش برخیزند و خوش ندارند در باره آنان به انصاف قضاوت شود. اینان همه چیز را به اصرار از حاکم می‌طلبند و اگر عطایی یابند، کمتر از همه سپاس می‏‌گویند و اگر به آنان ندهند، دیرتر از دیگران پوزش می‌پذیرند و در برابر سختی‌های روزگار، شکیباییشان بس اندک است.اما ستون دین و انبوهی مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، عامه مردم هستند، پس، باید توجه تو به آنان بیشتر و میل تو به ایشان افزون‌تر باشد.»


شاید حالا بهتر بتوان فهمید که چرا دولتمردان کنونی، حتی حاضر به وعده دادن هم نیستند! آنها از یک‌سو در چهار سال اخیر نشان داده‌اند که کمترین اراده و توانی برای پویایی و تحرک اقتصادی ندارند و از دیگر سو ثابت کرده‌اند که همدستی و هم‌داستانی با برخی اصحاب ثروت و قدرت را بر همدلی با محرومان و مستضعفان ترجیح می‌دهند. لذا حاضر نیستند حتی در مقام حرف، تن آنها را بلرزانند و تشویشی به روح و جانشان وارد کنند! وقتی 25 میلیارد دلار کالای قاچاق به کشور وارد می‌شود‌، قطعا شبکه و زنجیره‌ای مهم و مستحکم در اصلی‌ترین کانون‌های دستگاه اجرایی این حجم عظیم و ویرانگر را هدایت می‌کند و کیست که بتواند از این ثروت افسانه‌ای به نفع مردم چشم بپوشد و شعاری بر خلاف رای و نظر قاچاقچیان بدهد!؟ وقتی پولی که باید در مسکن هزینه شود، در هزار‌توی شرکت‌ها و بانک‌های آلوده و ربوی تبدیل به سپرده و سرمایه می‌شود و منفعت ناروای آن به جیب عده‌ای خاص می‌رود، وقتی ده‌ها هزار میلیارد تومان پول مردم در بانک‌ها بین نور‌چشمی‌ها و سفارش‌شده‌ها پخش می‌شود، و مردم برای یک وام جزئی پشت در‌ می‌مانند، کیست که بتواند بر این راه باطل و نامیمون مهر پایان بزند و ثروت مردم را به خودشان بازگرداند!؟


چنین تحولی نیازمند دولتی انقلابی و بانشاط و البته پاکدست است و راهی جز این نیست. اگر در گذشته، مسیر ثروت ملی به نفع عده‌ای خاص و سرمایه‌دار تغییر کرد و صاحبان بنگاه‌های رانتی در مصدر امور اجرایی و سیاسی نشستند، اکنون باید آن مسیر را عوض کرد و همه چیز را به نفع مردم تغییر داد. تنها در سایه تغییر به نفع مردم است که امید به ایران باز‌می‌گردد.

به اضافه اون!

حسین قدیانی در وطن‌امروز نوشت:

برای مثل«از قضا سرکنگبین، صفرا فزود»، هیچ مثالی ملس‌تر از اسحاق جهانگیری نیست که به میدان انتخابات آمد بلکه باری از دوش حسن روحانی بردارد اما ناخواسته شد باری دیگر بر گرده رئیس ناخوش‌احوال دولت موسوم به اعتدال! حالا رئیس فعلی قوه مجریه، رقیبی هم از درون کابینه پیدا کرده و این شوخی، آنقدر برای اصلاح‌طلبان جدی شده که گاه به تلویح و گاه به تصریح، خواهان کناره‌گیری روحانی به نفع جهانگیری بشوند! ناظر بر رفتار و گفتار معاون اول روحانی در مناظره، بدون هیچ عذرخواهی از نامبرده، معتقدم اسحاق جهانگیری، مصداق مسلم ککی است که از لباس جریان اعتدال و شلوار جناح اصلاحات، بیرون نخواهد آمد! او هر چه کند، دست آخر، به نفع مدافعان تغییر وضع موجود، تمام خواهد شد! جهانگیری تا آخر بماند، به نفع روحانی کنار برود، روحانی به نفعش کنار برود و حالا هرچی، تنها و تنها به تثبیت وضعیت بسیار بد و بسیار متشتت دولت اعتدال، کمک کرده است! طرفه حکایت اینجاست که اسحاق جهانگیری در مقام معاون اول حسن روحانی، هرگز نخواهد توانست خودش را به عنوان «آلترناتیو» وضع موجود جا بیندازد! اگر مردم، دولت اعتدال را به دولت رکود و بیکاری و عدم تولید و خلف وعده و ندیدن مشکلات و دروغ و تهمت و حامی فساد و پناهگاه مفسد و بی‌خیال نسبت به معضلات ریز و درشت خود می‌شناسند، لاجرم در این «کارنامه لرزان»، بعد از حسن روحانی، بیشترین نقش را به اسحاق جهانگیری در مقام معاون اول دولت اعتدال اختصاص می‌دهند! اینکه ما دیروز تیتر یک خود را به بازی «دو سر باخت روحانی» اختصاص دادیم، یکسرش ناظر بر همین نقشی بود که اسحاق جهانگیری در مناظره ایفا کرد! او که قرار بود «مکمل روحانی» باشد، حالا خواسته یا ناخواسته، مروج زمزمه «عبور از روحانی» شده! و صرف این زمزمه، مؤید وضع درب و داغان حسن روحانی در انتخابات است! آنچه ما در روزهای قبل، تنها مستند بر یک تحلیل درست، می‌نوشتیم، اینک اسحاق جهانگیری را هم یار و به تعبیر بهتر «مکمل» خود می‌بیند! یک لحظه فکر کنید! چیزی هم آیا از این بدتر برای یک رئیس‌جمهور 4 ساله متصور هست که اولا از فرط عدم تسلط بر آمار، نیز از فرط کارنامه ضعیف، مجبور باشد همراه معاون اول خود به صحنه مناظره‌ها بیاید؟! و ثانیا بعد از اولین مناظره، مشاهده کند که حتی در روزنامه‌های همسو، به نامزد پوششی بیشتر از خودش توجه می‌کنند؟! القصه! تعریف روحانی، ذیل جهانگیری، بدترین آسیب به شخصیت متزلزل روحانی است! و البته از یاد نبریم صرف حضور جهانگیری به‌عنوان «نامزد ضربه‌گیر» هم، همان اول کار، آسیب فراوانی به حیثیت روحانی زد! این از یک سر بازی دوسرباخت روحانی! آن سر دیگر اما به درخشش محمدباقر قالیباف بازمی‌گردد که خیلی شیک و تمیز، اولا توانست خودش را آلترناتیو وضع موجود جا بیندازد و ثانیا توانست جلوی چشم همه ملت، بیش از پیش، دروغ‌های درشت و خلف وعده‌های آنچنانی حسن روحانی و شرکا، من‌جمله همین معاون اول را به وی گوشزد کند! فی‌المثل آنجا که قالیباف، ناظر بر وعده تحول اقتصادی ظرف 100 روز، خطاب به روحانی گفت: «شما صداقت ندارید، به اضافه اون!» واضح است «اون» یعنی «عقل» را کلیت این جریان هم خیلی ندارد، چرا که «از قضا، سرکنگبین، صفرا فزود»! حالا مجهولات جریان هوادار وضع موجود، با وجود شوی دراماتیک جهانگیری، بیشتر از قبل هم شده! جهانگیری اما با نوع ادبیات خود، نشان داد چیزی فراتر از حرف‌های سخیف چهارواداری ندارد!

پیامدهای ماجراجویی ترکیه در مناطق کردی عراق و سوریه

محمدعلی دستمالی در خراسان نوشت:

شهر «شنگال» یا به قول اعراب «سنجار»، مهمترین دیار و ماوای کرد های ایزدی است. البته بخشی از ایزدیان، بر این باورند که ایزدی بودن، در واقع به معنی برخورداری از یک ویژگی هویتی خاص است و لازم نیست آنان را «کُرد» بخوانند. پیداست که تحلیل دقیق جوانب تاریخی، اسطوره شناسی و فکری این موضوع، در تحلیل کوتاه در مورد بمباران این دیار تاریخی توسط جنگنده های ترکیه، نمی گنجد. شنگال از نظر حاکمیت سیاسی و اداری، از مناطق موردمناقشه است و از منظر حقوقی و اجرایی، به دولت مرکزی عراق وابسته است. با این حال، همواره یگانی از نیرو های پیشمرگ، برای محافظت از این منطقه، در شنگال حضور داشته اند. اگر به خاطر داشته باشیم؛ پس از هجوم وحشیانه گروه تروریستی - تکفیری داعش، نیرو های پیشمرگ حزب دموکرات کردستان (پارتی) که تحت امر و فرمان مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق هستند، فرار کرده و حاضر نشدند در برابر داعشی ها بجنگند. نتیجه آن شد که بیش از هزار زن و دختر ایزدی، بر مبنای عقاید منحرفانه سران داعشی، ربوده شده و به عنوان کنیز فروخته شدند و یکی از تلخترین وقایع تاریخ ایزدیان، رقم خورد. در همان دوران بود که نیرو های پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان ترکیه)، از این فرصت زرین استفاده کرده و نیرو های خود را در شنگال مستقر کردند. آنان نه تنها با داعشی ها جنگیدند، بلکه موفق شدند هزاران زن و کودک آواره و از ترس جان گریخته ایزدی را از خطر مرگ، تشنگی و گرسنگی از کوهستان عظیم و سنگلاخی شنگال، به مناطق کردنشین شمال سوریه منتقل کنند و به این ترتیب، نام خود را به عنوان مدافعین ایزدیان، بر سر زبان ها بیندازند. در واقع، در این مسئله تراژیک مهم نیز معادلات حزبی و جناحی کار خود را کرد و هر کدام از دو نیروی مهم پ.ک.ک و بارزانی، به دنبال آن بود تا از این موضوع، حداکثر استفاده سیاسی را ببرد. حتی کار به جایی رسید که صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) در ترکیه، برای اداره شنگال، ایده ضرورت تشکیل یک حکومت خودگردان محلی کوچک را به میان آورد و اعلام کرد که لازم نیست این منطقه، به اقلیم کردستان عراق الحاق شود. اندکی پس از او، چهره های دیگر این حزب و سایر نهاد های اقماری پ.ک.ک نیز همین ایده را در مورد کرکوک مطرح کردند و خشم مسعود بارزانی را به بالاترین درجه رساندند اما بعد ها مسعود بارزانی، اقدامات سیاسی - رسانه ای خاصی انجام داد که در اذهان و افکار عمومی، افتخار آزاد سازی شنگال، نصیب نیرو های پیشمرگ تحت فرمان او باشد و نامی از پ.ک.ک به میان نیاید. با این حال، پ.ک.ک نه تنها نیروهای خود را در بسیاری از نقاط حساس این منطقه مستقر کرد، بلکه نیرو و تشکیلات جدیدی به نام «یگان های مدافع شنگال» با نام اختصاری «ی.ب.ش»، تاسیس کرده و جوانان ایزدی را مسلح کرد و به عبارتی روشن، بارزانی و پ.ک.ک، ایزدیان را به دو گروه تقسیم بندی کردند! ماندن در شنگال برای پ.ک.ک، از سه جهت مهم بوده و هست:

نخست این که، پ.ک.ک پس از شکست های سنگین چند سال اخیر و فقدان برخورداری از توان اثرگذاری بر مناطق مختلف اقلیم کردستان عراق، فضای مناسبی پیدا کرد که می توانست در آنجا بدون اعتراض دولت عراق، نشو و نما کرده و تعدادی از جوانان ایزدی را به عنوان جنگاور و کادر جدید الورود، آموزش دهد و حمایت بخشی از کرد های ایزدی مقیم اروپا را نیز به دست بیاورد.

دوم؛ جغرافیای خاص کوهستان شنگال، از موقعیت سوق الجیشی خاصی برای اشراف بر بخشی از شمال سوریه برخوردار است و هر نیرویی که بتواند گذرگاه ربیعه در نزدیکی شنگال را در اختیار بگیرد، می تواند کانال یا کریدور ورود و خروج خوبی برای تردد بین شمال عراق و شمال سوریه، پیدا کند و در شرایطی که بین پ.ک.ک و بارزانی شکرآب شده و امکان استفاده از گمرک «سِمالکا» بر فراز پل ایجاد شده بر روی رودخانه دجله وجود ندارد و عملا ترددی بین شهر های کردنشین نزدیک به حسکه سوریه و اقلیم کردستان وجود ندارد، شنگال، یک نقطه خوب و مطلوب برای استقرار نیرو های پ.ک.ک است و می تواند قرارگاهی اثرگذار برای مدیریت شمال سوریه باشد.

سوم؛ در شرایطی که در سه سال اخیر، هواپیما های نیروی هوایی ارتش ترکیه، بار ها کوهستان قندیل را به عنوان اصلی ترین لانه وقرارگاه پ.ک.ک، بمباران کرده اند، انتظار می رفت که چنین اتفاقی برای شنگال روی ندهد و این منطقه، رفته رفته به جایگزینی برای قندیل تبدیل شود و پ.ک.ک، روز به روز، خود را در این دیار، قدرتمندتر کند. در چند ماه اخیر، بار ها مقامات اقلیم کردستان عراق از جمله نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم، از پ.ک.ک خواستند این منطقه را ترک کند و در سفر بنالی ایلدرم نخست وزیر ترکیه به عراق نیز، مقامات عراقی به صورت ضمنی، نارضایتی خود از تداوم استقرار پ.ک.ک در شنگال را اعلام کردند اما با توجه به این که بغداد، تمایل ندارد که پس از خروج پ.ک.ک، شنگال به دست بارزانی بیفتد، به شکل قاطعانه ای از درخواست ترکیه حمایت نکرد. از دیگر سو، سران پ.ک.ک نیز که قبلا قول داده بودند از شنگال بیرون بروند، پس از تهدیدات نیچروان بارزانی، بر ماندن نیروهایشان اصرار کردند و مجموع این شرایط، ترکیه را به این نتیجه رساند که تنها راه اعمال فشار و تغییر تصمیم سران پ.ک.ک، بمباران هوایی است. حکومت ترکیه اعلام کرده که پیش از عملیات، این مسئله را به اطلاع آمریکا، روسیه و اقلیم کردستان عراق رسانده اما جالب اینجاست که حاضر نشده کوچکترین هماهنگی با دولت مرکزی عراق انجام دهد. از دیگر سو، آمریکا و روسیه که در شمال سوریه با پ.ک.ک در حال همکاری و هماهنگی هستند، حاضر نشده اند پ.ک.ک را از این خطر بزرگ آگاه کنند و در این میان، نکته مهم و برجسته، این است که نیروی هوایی ترکیه در رصد و شلیک، مرتکب خطا شده و به جای نیرو های پ.ک.ک، مواضع پیشمرگ های بارزانی را هدف گرفته و این اقدام، موجب کشته شدن شش پیشمرگ شده و رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و ایلدرم نخست وزیر ترکیه، در تماس تلفنی با مسعود بارزانی، صرفا به اعلام تاسف و تاثر بسنده کرده و اردوغان در غروب روز جمعه، در این مورد، به صورت حضوری با نیچروان بارزانی، گفت وگوی کوتاهی انجام داده است. حالا و پس از این اقدام ترکیه، شرایط به سمت و سویی رفته که احتمالا، خروج پ.ک.ک از شنگال سخت تر و دشوارتر می شود و مسعود بارزانی هم در شرایطی قرار می گیرد که از دیدگاه منتقدین و مخالفین او، ناچار است روز به روز، برای تداوم رابطه با ترکیه، هزینه های سنگین تری بپردازد. بنابراین می توان گفت، این اقدام ترکیه نتیجه اثرگذار و مثبتی به دنبال نداشته است و از پیامد های آن، می توان به گله مند شدن عراق از ترکیه و همچنین به احتمال ماندگار شدن پ.ک.ک در شنگال، اشاره کرد.

کاش کمی هم نگران شهدای منا بودید

محمدجواد اخوان در جوان نوشت:

در جریان اولین مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، موضوع «حمله به سفارت عربستان» از سوی یکی از نامزدها مطرح شد و این حادثه توجیهی برای بیکاری جوانان ایرانی معرفی شد. مطرح شدن این موضوع، ناخودآگاه پرونده روابط دیپلماتیک میان ایران و رژیم آل سعود در سال‌های اخیر را می‌گشاید که یکی از صفحات بسیار تلخ آن فاجعه غمبار منا است؛ فاجعه‌ای که به شهادت هزاران مسلمان و نزدیک به 500 حاجی ایرانی انجامید. به گواه تاریخ این حادثه مرگبارترین کشتار شهروندان ایرانی در خارج از مرزهای کشور در طول سال‌های اخیر بوده است.

هنگامی که یکی از نامزدهای انتخابات برای توجیه ناکارآمدی دولتی که عضو آن است به دلسوزی برای سفارت رژیم آل سعود پرداخت، بسیاری از شهروندان ایرانی، خصوصاً خانواده شهدای منا در دل با خود می‌گفتند‌ ای کاش، ذره‌ای از این اشتیاق و دغدغه‌مندی‌ای که برای این سفارت وجود داشت، برای وضعیت تلخ شهدای ایرانی منا نیز وجود داشت.

روشن است که حمله به آن سفارت، به هیچ عنوان قابل دفاع نیست، اما در کنار این مسئله می‌دانیم که یکی از اولین وظایف دولت‌ها، حمایت از حقوق شهروندانشان چه در داخل قلمرو سرزمینی و چه در خارج از آن است. بر این اساس امروزه در دنیا یکی از شاخصه‌های قدرت دولت بر اساس همین موضوع تعیین می‌شود. اتفاقاً یکی از جدی‌ترین شعارهای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 92، بازگرداندن عزت و احترام به «پاسپورت ایرانی» بود. فاجعه منا یکی از مصادیق مهم برای ارزیابی میزان تحقق این وعده نامزد پیروز انتخابات یازدهم بود. شهریور 1394 و در موسم حج تمتع، شهروندان ایرانی در حالی حجاج خود را بدرقه می‌کردند که از حادثه‌ای که جان چند هزار حاجی بی‌گناه را تهدید می‌کرد، بی‌اطلاع بودند.

در دوم مهر در اولین روز وقوف حجاج در منا برای انجام مناسک رمی جمرات، هنوز چندساعتی از طلوع آفتاب نگذشته بود که پلیس سعودی با مسدود کردن مسیرها و هدایت حجاج به خیابان موسوم به 204، موجب ایجاد ازدحام فوق‌العاده در این خیابان شد. در ادامه ماجرا بی‌کفایتی، سهل‌انگاری و عدم رسیدگی مأموران آل‌سعود به حال مجروحان و آسیب‌دیدگان این حادثه، منجر به وقوع یک فاجعه بزرگ انسانی شد که در پس آن بیش از 7هزار نفر از حجاج مسلمان از سراسر دنیا با لبان تشنه به شهادت رسیدند.

در میان شهدای این فاجعه تعداد 464 نفر از شهروندان ایرانی نیز حضور داشتند و طبعاً در فاجعه‌ای با چنین ابعاد ضایعه‌باری از مسئولان کشورهای متبوع انتظار می‌رود پیگیر احوال و سرنوشت اتباع خود باشند. در حالی‌ که از سرنوشت صدها حاجی ایرانی اطلاعی نبود، چند ساعت پس از وقوع حادثه رئیس‌جمهور به همراه

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۱۲۸۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعلام برنامه های روز ملی خلیج فارس در هرمزگان

اسماعیل جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان گفت: برنامه‌های هفته ملی خلیج فارس از ۳۱ فروردین با اجرای تاتر پرفورمنس در شهرستان بندرخمیر آغاز شده است.

 جهانگیری افزود: جشنواره ملی موسیقی خلیج فارس یکی ازمهم‌ترین برنامه‌های جشنواره ملی خلیج فارس است که با حضور ۱۱ گروه موسیقی ملی از روز جمعه ۷ اردیبهشت کار خود را آغاز کرده و تا روز یکشنبه ۹ اردیبهشت در محل تالار آوینی بندرعباس میزبان علاقمندان به موسیقی است.

وی گفت: جشنواره ملی فیلمنامه نویسی خلیج فارس با موضوع خلیج فارس از دیگر برنامه‌های در حال اجرا است.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان افزود: برای شرکت در این جشنواره ۸۱ اثر به دبیرخانه رسیده که از این شمار ۹ اثر به بخش پایانی راه یافته است.

جهانگیری گفت: دبروز هم به مناسبت روز ملی خلیج فارس پرواز پاراگرایدر و پاراموتور با حضور ۳۰ ورزشکار در بوستان غدیر بندرعباس برگزار شد.

وی گفت: امروز بعداز ظهر نیز برنامه‌های فرهنگی و هنری در جزیره هرمز برگزار می‌شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان افزود: جشنواره تولیدات فرهنگی و اختراعات با موضوع خلیج فارس در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه پیام نور در حال برگزاری است.

جهانگیری افزود: اختتامیه جشنواره ملی خلیج فارس روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت با حضور سید محمد حسینی معاون پارلمانی رئیس جمهور در فرهنگسرای طوبی بندرعباس برگزار می‌شود.

وی گفت: در این جشنوراه از برگزیدگان جشنواره‌های ملی موسیقی و فیلنمامه نویسی تجلیل می‌شود.

مدیرکل فرهنگ وارشاد اسلامی هرمزگان افزود: روز اختتامیه از دو کتاب تیشیرا از نویسنده پرتغالی با موضوع خلیج فارس و سفرنامه هرمز پدر، رونمایی می‌شود.  

باشگاه خبرنگاران جوان هرمزگان بندرعباس

دیگر خبرها

  • لابی‌های سنگین در راهروهای مجلس برای صندلی ریاست
  • ۲۰۰روستای بالای بیست خانوار استان به شبکه ملی اطلاعات متصل شدند
  • سند مقدماتی پیوست رسانه‌ای و گفتمان‌سازی شعار سال تدوین شد
  • پویایی در جامعه نیازمند جهادی عمل کردن و تعالی فرهنگ ایثار است
  • اعلام برنامه های روز ملی خلیج فارس در هرمزگان
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • جای خالی خلاقیت در صنعت بازی سازی/ از نظر کمی رشد مطلوبی نداشیم
  • دولت سیزدهم در مبارزه با فساد کارنامه خوبی ارائه دهد
  • توسعه کشور و مردمی سازی صنعت نفت و گاز بدون نیاز به مدیریت و بودجه دولت