رابطه عاشقانه موفق با رعايت ادبِ عاشقي

خبرگزاري آريا -
مهم ترين چيزي که معشوق از عاشق مي خواهد توجه است

چنان که پيش تر اشاره کردم، اگر ادب عشق رعايت نشود، عشق ورزي ناکام خواهدماند و شکست خواهدخورد هرچند ضوابط اخلاقي زير پا گذاشته نشده باشد. در باب ادب عشق هفت نکته را بايد در نظر داشت که رعايت شان تضميني براي موفقيت عشق خواهدبود. ممکن است يک عيب و نقص اخلاقي در شخص عاشق باشد که اخلاقيت ارتباط عاشقانه را از بين نَبَرد اما اين ارتباط را به شکست بکشاند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنابراين هفت عاملي که در ادامه به آن ها اشاره مي کنيم مي توانند برآمده از شخصيت روان شناختي يا اخلاقي شخص عاشق باشند و در موفقيت رابطه عاشقانه موثر باشند:

1. اشتغال بيش از حد عاشق به خود
گاهي حواس عاشق بيش از حد متوجه خودش است؛ اشتغال به خود يک نقض اخلاقي نيست بلکه يک عيب روان شناختي است. گاهي عاشق آنقدر گرفتار خودش هست و آن قدر ذره بين روي خودش نهاده و آن قدر حواسش به محيط اطرافش نيست که متوجه دگرگوني هايي که در معشوق صورت گرفته نمي شود. معشوق از آن جهت که معشوق است دوست دارد دگرگوني هايي که در او صورت مي گيرد، چه دگرگوني هاي ظاهري و چه دگرگوني هاي ذهني، مورد توجه عاشق قرار بگيرد؛ و وقتي اين دگرگوني ها مورد توجه عاشق قرار نمي گيرد، براي معشوق نشانه اي است از بي اعتنايي عاشق.

اين عيب، عشق را آهسته آهسته ناکام مي کند و در مقابل، هرچه التفات به معشوق بيش تر باشد، ارتباط عاشقانه استوارتر و موفق تر خواهدبود. به تعبير سيمون وي، مهم ترين چيزي که معشوق از عاشق مي خواهد توجه است، حتي اگر اين توجه به معشوق نقادانه باشد.

2. خودپسندي عاشق
در عاشق بايد آمادگي اي براي دگرگوني وجود داشته باشد. اگر عاشق آن قدر خودپسند باشد که حاضر به هيچ گونه دگرگون سازي خود نباشد، رابطه عاشقانه آسيب خواهدديد. عاشق خودپسند که خود را به کمال و بدون نقص مي بيند، مستقيم يا غيرمستقيم به معشوق خود مي گويد همينم که هستم و کوچک ترين دگرگوني را نمي پذيرم، و در ارتباط عاشقانه اش به جهت خودپسندي کوچک ترين انعطافي نشان نمي دهد.

از جمله انتظارات معشوق از عاشق اين است که او هزينه عاشقي خود را بپردازد. و از جمله هزينه هاي عاشقي همين است که عاشق براي خوشنودي معشوق دگرگوني هايي را در خود روا بدارد. اگر اين تلقي به ذهن معشوق متبادر شود که او عاشقي بدون هزينه مي خواهد، ارتباط عاشقانه آهسته آهسته سردتر مي شود. البته عاشق نمي تواند هرگونه دگرگوني را در خود بپذيرد و اين آمادگي براي دگرگوني دو قيد دارد.

عاشق دو نوع دگرگوني در برابر معشوق را نبايد بپذيرد. اول دگرگوني هايي که با ضوابط اخلاقي «خود عاشق» ناسازگار است و دوم دگرگوني هايي که به رگه هاي هويتي عاشق مربوط مي شود. اگر معشوق از عاشق طلب نوعي بي انصافي يا بي عدالتي و ظلم يا بي صداقتي يا خيانت در امانت کند، معشوق بايد در برابر اين مطالبات منفات کند چون با اخلاق او منافات دارد. به اين دليل که اخلاقي زيستن از موفقيت در عاشقي مهم تر است.

رگه هاي هويتي نيز بر همين سياق اند. چيزها و ويژگي هايي در زندگي هر فردي هست که آن فرد خودش را با آن چيزها و ويژگي ها تعريف مي کند. اين رگه هاي هويتي لزوما هم جنبه اخلاقي ندارند، مثل عادت به مطالعه کتاب، اما اگر من از مطالعه کتاب دست بردارم در اين لحظه مي ميرم و يک موجود ديگري درست مي شود که فقط شناسنامه اش و ظاهر و فيزيک بدنش با شخصيت قبلي يکي است.

ما نبايد کسي را بکشيم و بعد خوشحال باشيم که با جسدش ازدواج کرده ايم يا ارتباط عاشقانه برقرار نموده ايم. خيلي ها به خاطر غليان عشق شان نسبت به معشوق، در مقام تعطيل رگه وجود خود برآمده اند و بعدها احساس کرده اند که خسارت عظيمي ديده اند. به زبان ساده تر اگر معشوق من هزينه عشق را يکي از رگه هاي وجود من قرار بدهد خطاي بزرگي کرده است و اگر من نيز به اين خواسته تن دهم، خطا کرده ام.

3. تنبلي:
تنبلي عاشق ارتباط عاشقانه را ناموفق مي کند. آدمي در ارتباط عاشقانه يک سلسله وظايفي نسبت به معشوق خود انجام مي دهد و يک سلسله لذاتي از معشوق خودش دريافت مي کند. گويي که در هر ارتباط عاشقانه اي يک داد و ستد وجود دارد. عاشق خوبي هايي را به معشوق بدهکار است و خوشي هايي را هم از او طلبکار است.

عاشق از آن رو که عاشق است بدهکار است به معشوق نيکي را، و از معشوق طلبکار است خوشي را. اما اگر عاشق تنبل باشد، نه در انجام وظايفي که نسبت به معشوق خود دارد موفق خواهد بود و نه در لذاتي که بايد از او دريافت کند. برخي عالمان اخلاق مسيحي تنبلي را يکي از هفت گناه کبيره مي دانند که هم به خوبي زندگي طلمه مي زند و هم به خوشي زندگي. بنابراين تنبلي، خوبي و خوشي عاشقي را ضعيف مي کند.


عاشق بايد بداند که عشق يکي از ارتباطاتي است که معشوق در زندگي اش دارد

4. حرص و ولع و آزمندي در ارتباط عاشقانه
در يک ارتباط عاشقانه عاشق خواستار چيزهايي در معشوق خود است و به جهت اين که تصورش بر اين است که آن چيزها، آن خوشي هاي زندگي، از ناحيه معشوق در اختيار او قرار مي گيرد، ممکن است در اين خوش باشي به اسراف و حرص و طمع بيفتد. همان طور که آدمي مي تواند در خوردن غذا شکمباره شود و پرخوري کند، ممکن است در خواسته هايي که از معشوقش دارد هم به نوعي بارگي و افراط دچار شود.

آن که در غذا خوردن افراط دارد فقط به خودش لطمه مي زند اما وقتي که عاشق در خوشي هايي که از ناحيه معشوق مي خواهد دريافت کند افراط کند به معشوق هم لطمه مي زند و اين آزار و لطمه آهسته آهسته رابطه عاشقانه را از بين مي برد.

به تعبير ديگر رابطه عاشقانه با رابطه اي که آدمي با جمادات و نباتات عالم طبيعت دارد فرق اساسي دارد. آدمي در ارتباطاتي که با نباتات و جمادات دارد هر چقدر زياده خواه باشد به خودش لطمه مي رساند ولي وقتي که طرف مقابل او يک انسان است، زياده طلبي هايش با مقاوت طرف مقابل رو به روي مي شود و ارتباط عاشقانه را کم کم ضعيف مي کند.

5. بزدلي و ترسو بودن عاشق
زندگي معشوق را، جسم يا ذهن و روان يا مناسبات اجتماعي يا مطلوب هاي اجتماعي او را، همواره خطراتي تهديد مي کند و اگر عاشق ترسو باشد و نتواند از معشوق در مواجهه با خطرات پشتيباني کند، شعله عشق به مرور خاموش مي شود. ارتباط عاشقانه وقتي قوت مي گيرد که معشوق، عاشق را پشتيبان خود ببيند.

وقتي عاشق ترسوست و نمي تواند در مواجهه با خطراتي که معشوق با آن دست و پنجه نرم مي کند اقدامي انجام دهد، معشوق از ناحيه عاشق احساس بي پناهي مي کند. در مخيله معشوق، عاشق حمايتگر است و معشوق از آن رو که معشوق است اين حمايتگري را مي خواهد. خيلي وقت ها عاشق واقعا عاشق است اما به دليل اين عيب و نقص روان شناختي ارتباط عاشقانه را نابود مي کند. از اين نظر عاشقي شجاعت مي خواهد و هرچه انسان ها شجاع تر باشند در ارتباط عاشقانه شان موفق تر هستند.

6. عشق يگانه نياز نيست
عاشق بايد بداند که عشق يکي از ارتباطاتي است که معشوق در زندگي اش دارد. اگر معشوق وفادار به عاشق باشد، ارتباط عاشقانه اش منحصر به او خواهدبود اما ارتباطاتي که معشوق در زندگي اجتماعي دارد فقط ارتباط عاشقانه اش نيست. معشوق ارتباطات خويشاوندانه، ارتباطات همکارانه و ارتباطات دوستانه دارد و ارتباطاتي هم در حريم خصوصي اش دارد و گاهي مي خواهد با خودش باشد.

ما در مقام عشق گاهي چنان رفتار مي کنيم که گويا معشوق ما فقط يک ارتباط در زندگي اش دارد و فقط از طريق يک ارتباط به لحاظ معنوي و روحي تغذيه مي شود و آن هم ارتباط عاشقانه اش با ماست. اگر عاشق در ارتباط عاشقانه اش همه ارتباط هاي ديگر معشوق را امحا بکند، آهسته آهسته اين ارتباط عاشقانه آسيب مي بيند. به زبان ساده بايد بپذيريم که عشق در عين حال که يکي از نيازهاي آدمي است، يگانه نياز آدم نيست.

7. عدم توجه به بي ثباتي جهان
يگانه واقعيت ثابت عالم طبيعيت بي ثباتي است. هر چيزي در زندگي معروض دگرگوني و تغيير و سيلان و تحول و تطور است. هيچ چيزي نيست که از تغيير و دگرگوني مصون باشد. روز اولي که ارتباط عاشقانه ميان دو نفر برقرار مي شود، عاشق معشوق را در وضعيت خاصي ديده است. اما عاشق نبايد معشوق را در همين کادر قرار دهد و تغيير در ويژگي هاي معشوقش را برنتابد.

معشوق هم به لحاظ جسماني و هم به لحاظ ويژگي هاي ذهني و رواني و هم به لحاظ مناسبات اجتماعي معروض دگرگوني است. اگر عشق من به معشوقم بر عاملي خاص در او متوقف باشد، وقتي اين عامل در معرض دگرگوني قرار گرفت، عشق من نيز از بين خواهدرفت.
عاشق بايد عشقش به معشوق را بر ويژگي اي منوط کنند که لااقل تا زماني که ادامه زندگي متصور است به ثبات آن ويژگي کم و بيش اعتماد داشته باشد.

هرچه عشق من بر ويژگي هاي متغيرتر و سريع الزوال تري بنا شده باشد احتمال اين که اين عشق از بين برود بيش تر است. ما آدم ها اين را مي فهميم که در جهان بي ثباتي به سر مي بريم اما درباره معشوق خودمان يک نوع استثنا قائليم. انگار معشوق ما بايد از دايره شمول قوانين حاکم بر انسان ها بيرون باشد. ما سختي دگرگوني هاي معشوق مان را مي پذيريم و اين به موفقيت عشق ضربه مي زند.

از مهم ترين شاخص هاي توجه به بي ثباتي، يکي هم اين است که توجه کنيم که استمرار عشق تا حد فراواني با وصال منافات دارد. عشق معمولا تا وقتي که به وصال نينجاميده ضمانت بقا دارد اما وقتي به وصال انجاميد- البته کم و بيش و به درجات متفاوت- ضمانت بقايش را از دست مي دهد. عشق اروتيک به فيزيک بستگي دارد و از همين رو وصال تا حدي قتلگاه عشق است.

پس از وصال، براي اين که عشق عاشق به معشوق ادامه پيدا کند خوب است که عاشق پس از وصال با تبدل نحوه عاشقي يا استعلاي نحوه عاشقي، عشقش را از اروس به فيليا تبديل کند. يعين عشقش را به ويژگي هايي معطوف کند که در معشوق وجود دارد و هميشه جزو آرمان هاي عاشق بوده است. مثلا اگر صداقت يا وفاداري در معشوق او زياد است، عشقش را معطوف به آن ويژگي ها کند.

منبع: ماهنامه انديشه پويا

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۵۶۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هلاکت یک صهیونیست در مصر

رسانه‌های عبری زبان، شامگاه سه شنبه از هلاکت یک صهیونیست در مصر خبر دادند. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، شبکه رادیو و تلویزیون سراسری رژیم صهیونیستی کان به نقل از وزارت خارجه این رژیم خبر داد، در حال تحقیق در رابطه با علل مرگ یک تاجر اسرائیلی در مصر است.

به نوشته این رسانه عبری زبان، یک جوان مصری با سلاح سرد این صهیونیست را در شهر اسکندریه مورد حمله قرار داده و وی را از پای در آورده است.

در این بین برخی از منابع فلسطینی فرد مذکور را یک ژنرل ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کردند.

با این حال رسانه‌های عبری زبان، اطلاعاتی در رابطه با پیشینه نظامی این فرد اعلام نکرده و تنها خبر دادند که وی تابعیت مضاعف کانادایی هم داشت.

پایگاه خبری عبری زبان میوازیک هم اعلام کرد، صهیونیست کشته شده، زئیو کاپیر نام دارد و گروهی که خود را مجموعه شهدای محمد صلاح نامیده مسئولیت این اقدام را به عهده گرفته است.

به زعم این رسانه این صهیونیست صاحب یک شرکت صادرات میوه و سبزیجات منجمد در مصربود.

حماس از کشته شدن یک اسیر اسرائیلی خبر داد

انتهای پیام/