پاسخ استاد اقتصاد دانشگاه شریف به دو پارادوکس انتخاباتی
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۶۸۷۰۲
صدای ایران- این روزها که بحث بر دو موضوع اشتغال و معیشت مردم در کارزار انتخابات داغ است، مراجعه به نظر کارشناسان بیش از پیش ضروری شده است. به خصوص که ادعاهای دو تن از نامزدها در رابطه با این دو موضوع، واکنشهای زیادی را در پی داشت. مسعود نیلی در مقام یک اقتصاددان با ارائه تحلیلی جامع به پارادوکس موجود در این دو موضوع پاسخ داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارتقای سطح گفتوگوهای انتخاباتیانتخابات جدا از وجه سیاسی که دارد، فرصت مغتنمی است که میتوان به موضوعات جدی پرداخت؛ به خصوص مسائل اقتصادی که در حال حاضر توجه همه معطوف به آن است. نیلی با این گزاره صحبت خود را در این نشست آغاز کرد. او خواستار بالا بردن سطح گفتوگوهای انتخاباتی در جامعه شد. نیلی در این مورد توضیح داد: «ما در طول سالهای گذشته طی فرآیند انتخابات، یک روند رو به رشد را داشتیم؛ روند رو به رشد از این منظر که مطالبات در طول این سالها دقیقتر شده است. این یک پیشرفت مهم است؛ اما با توجه به تعداد افراد تحصیلکرده در کشور و با توجه به اینکه ایران جزو کشورهایی است که فضای مجازی به طور گسترده در آن استفاده میشود، انتظار بیجایی نیست که بخواهیم در گفتوگوهای انتخاباتی، ارتقای کیفی داشته باشیم.»
این استاد دانشگاه با ارائه چند مثال در حوزههای اقتصادی معنای خواستهاش را روشنتر کرد. از نظر نیلی، به جای بحث بر وجود یا نبودن رشد اقتصادی یا اینکه در اقتصاد شغل ایجاد شده یا نشده، بهتر است به نقد سیاستها بپردازیم. در واقع او خواستار تغییر محل نقدها از وضعیت به سیاست شده است. نیلی از جامعه میخواهد که این سوال را از نامزدها بپرسیم که چه سیاستهایی قرار است در دولت آنها اساس کار باشد و متقابلا به نامزدها توصیه میکند با توجه به اینکه سطح فرهنگ مردم بالا رفته، بهجای آنکه بگویند چقدر پول توزیع میکنند، بگویند چگونه مشکل مردم را حل میکنند.
زشت و زیبای اقتصاد 95نیلی در آغاز ورود به بحث تخصصی خود از موضوعاتی نام برد که چندان در شعارهای انتخاباتی نامزدها دیده نمیشود. شعارهایی همچون کاهش نرخ تورم، از بین بردن آشفتگی و بیثباتی در اقتصاد کشور و تسهیل تجارت با دنیا. از نظر او علت عدم طرح این موضوعات آن است که خوشبختانه این مسائل که چهار سال پیش جزو مطالبات اصلی بودند در حال حاضر یا حل شدهاند یا در مسیر حل قرار دارند. نامزدها میدانند این شعارها دیگر جذابیت ندارد.او سپس با اتکا به اظهارات نامزدها در طول این مدت، دو موضوع را محل تمرکز شعارها دانست: اشتغال و معیشت (درآمد). دو موضوعی که همه به عنوان محور مطرح کردهاند.استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف این نشست دانشجویی را به واکاوی دو موضوع مذکور اختصاص داد؛ به خصوص بحث بازار کار و اشتغال. صحبتهای این اقتصاددان با طرح یک پارادوکس آغاز شد. پارادوکسی که هم در موضوع اشتغال مطرح میشود و هم در مساله معیشت. پارادوکسی که در جامعه و از سوی منتقدان دولت بسیار مطرح شده است.
نیلی پارادوکس موجود در بازار کار را اینطور شرح داد: «دولت میگوید میزان اشتغال ایجادشده در طول این سه سال عدد بالایی است و رکوردی در زمینه اشتغال به وجود آمده است. اتکای دولت به میزان شغلی است که در فاصله بین سالهای 94 و 95 ایجاد شده است. از سوی دیگر منتقدان مطرح میکنند که بیکاری در اقتصاد بالا است و مردم به این باور نرسیدهاند که این میزان شغل ایجاد شده است. اتکای گروه دوم نیز به افزایش تعداد بیکاران در سال 95 نسبت به سال 94 برمیگردد.»از نظر نیلی اینطور به نظر میرسد که اقتصاد ایران در سال 95 دارای دو چهره متفاوت است و هر گروهی تنها یک چهره را میبیند. چهره اول چهره زیبایی است که در آن خالص اشتغال نمایان میشود و چهره دوم نیز افزایش تعداد بیکاران را به تصویر میکشد که چهره زشتی است.
وی در مورد پارادوکس موجود در موضوع دوم گفت: «دولت اعلام میکند که در سال 93 از رکود خارج شده است؛ پس از دوسال تجربه رکود تورمی. در سال 95 نیز ارقامی که به عنوان رشد اقتصادی منتشر میکند، اعداد شاخص و بالایی به حساب میآیند. بهطوریکه اگر این رقم را با رقمهای رشد اقتصادی در سالهای گذشته مقایسه کنیم، تجربه این رقم رشد به سالهای دور باز میگردد. در نقطه مقابل، منتقدان میگویند که رشد اقتصادی در زندگی مردم مشاهده نمیشود و مردم این رشد را حس نمیکنند، بنابراین یا ارقام مشکل دارد یا محاسبات صورت گرفته. آنها میگویند که دولت قشر کم درآمد را نمیبیند و مرتب به آمار و ارقام توجه میکند.» نیلی در ادامه نشست سعی کرد که به این پارادوکس نیز پاسخ دهد.
شرایط اولیه دولتمشاور رئیس جمهوری در امور اقتصادی معتقد است که باید بین مفاهیم اشتغال و درآمد تفاوت قائل شد. این اقتصاددان مفاهیم ذکرشده را به این شکل توضیح داد: «شاغل بودن به معنی وضع رفاهی خوب داشتن نیست، همانطور که وضع رفاهی خوب داشتن نیز به معنی برخوردار بودن از درآمد مطلوب شغلی نیست. در واقع شغل و درآمد مترادف یکدیگر نیستند. اتفاقا بیشترین تعداد فقرا، شاغل هستند. تعداد فقرایی که بیکار هستند، تعداد زیادی نیست، اما شدت فقر در بیکارها است. از آنطرف کثرت فقر در شاغلین است، بنابراین مساله شغل یک موضوع است و مساله درآمد یک موضوع دیگر.»
از نگاه غیرکارشناسی، از برآیند اقتصاد این انتظار میرود که هرکسی که تقاضای شغل دارد، شاغل شود و درآمد شاغلین نیز کفاف رفاه آنها را بدهد. اما مسعود نیلی از نگاه یک متخصص با نگاهی پیچیدهتر به واکاوی موضوع پرداخت. او برای بررسی اشتغال در دولت یازدهم، برآیندی از شرایط اولیه، مقدار منابع در دسترس، پویایی و دینامیک اقتصاد و عدم قطعیتها در اقتصاد را درنظر گرفت.
با این مقدمه او به تبیین شرایط اولیه دولت پرداخت: «در سال ۱۳۹۲ رشد منفی منتهی به این سال، یکی از رشدهای منفی بسیار بزرگی بود که تجربه شد. تا به حال سابقه نداشته که دولتی در آغاز کار خود با چنین رکودی مواجه باشد. از منظر تورم، دومین تورم بزرگ کشور در سال ۱۳۹۲ اتفاق افتاده است. همچنین بزرگترین بحران ارزی ایران در سال ۹۱ ایجاد شد. در سال ۹۱ بحران ارزی به حدی بود که در یک روز نرخ ارز ۶۲۵ تومان و روز بعد ۲۰۰ تومان افزایش یافت. این مقدار آشفتگی بازار ارز را در گذشته هیچگاه تجربه نشده بود. از نظر بیرونی نیز کشور با یک انسداد مالی مواجه بود.» در واقع نیلی معتقد است که از جهات رکود، تورم، بازار ارز و برخورداری از منابع مالی، دولت یازدهم در یکی از کم سابقهترین شرایط بد قرار داشت.
نوسان وابستگی نفتیعامل دوم در بررسی عملکرد دولت، مقدار منابع در دسترس است. ماهیت اقتصاد ایران وابسته به نفت است. رشد اقتصادی همبستگی بالایی با درآمدهای نفتی دارد؛ به تعبیر دیگر رشد کشور یک رشد برونزا است نه درونزا. بر اساس یافتههای نیلی، درجه وابستگی رشد اقتصادی به صادرات نفت در دورههای مختلف متفاوت بوده است. بین سالهای ۵۶ تا ۶۸ وابستگی رشد تولید ناخالص داخلی سرانه به صادرات نفت در بالاترین حد خود قرار داشت، بهطوری که در این دوره، این دو رقم بسیار به یکدیگر نزدیک بودند. اما بعد از سال ۶۸، رشد اقتصادی بالاتر از رشد صادرات نفت قرار گرفت یعنی به ازای یک درصد صادرات غیر نفتی، رشد بیشتری در اقتصاد اتفاق میافتاد. این موضوع نشان میدهد که وابستگی نفتی کاهش پیدا کرده و از منابع دیگر استفاده شده است.
اطلاعات نیلی موید آن است که در دوره بعد که سالهای برنامه سوم را شامل میشد، تقریبا ارتباط نفت با رشد اقتصادی به حداقل خود میرسد. در اقتصاد ایران در آن زمان یک سری اصلاحات ساختاری انجام میشود که مسیر رشد را هموارتر میکند. اما در دوره بعد، وابستگی رشد به درآمدهای نفتی به مدار قبلی خود باز میگردد. عملکرد اقتصاد ایران در سالهای بعد تحتتاثیر این قرار میگیرد که وضعیت از لحاظ نفت به چه شکل است. این مساله آسیبپذیری اقتصاد را از لحاظ درآمدهای نفتی زیاد میکند.
نیلی در ادامه درآمدهای نفتی از سال 68 به بعد را بررسی کرد. بررسی او نشان میدهد که درآمدهای ارزی نفتی سرانه (به قیمتهای ثابت سال 1394)، قبل از سال 80، در دامنه بین 400 تا 650 دلار نوسان میکرد. بعد از این سال روند افزایشی درپیش میگیرد و به حدود 1600 دلار هم میرسد. سال 1390 بالاترین سطح درآمدهای ارزی سالهای بعد از انقلاب به وقوع میپیوندد. در مقابل در سال 94 سختترین عملکرد درآمدهای نفتی کشور بوده که پس از 14 سال رقم خورده است. در سال 94 درآمد سرانه حقیقی نفت، به 25 درصد سال 90 رسیده بود. این موضوع وقتی حاد میشود که بدانیم در دوره مورد بررسی همبستگی بین رشد اقتصادی و درآمدهای نفتی خیلی بالا بوده، در نتیجه وقتی درآمد نفت کاهش پیدا میکند، انتظار این است که رشد اقتصادی هم کاهش پیدا کند. اتفاقی که در بسیاری از کشورهای صادرکننده نفت افتاد. طبق گفته نیلی، آمارهای رشد اقتصادی 2016 نشان میدهد که بالاترین رشد اقتصادی این کشورها، 5/ 3 درصد بوده است. از منظر این اقتصاددان یکی از علتها، کاهش قیمت نفت بعد از یک دوره طولانی افزایش قیمت است. از سال 80 تا 90 شمسی، 10سال به طور مرتب درآمد کشورهای نفتی افزایش پیدا کرد. این مساله آنها را در مقابل کاهش یکباره قیمت نفت، آسیبپذیر کرده بود.
شوک جمعیتی به بازار کارقدم بعدی نیلی برای بررسی اشتغال، مراجعه به هرم سنی کشور بود. هرم سنی سال 65 بعد از اولین سرشماری، خبر از یک لایه جمعیتی 9 میلیون نفری میداد. لایهای که در پایینترین سن بود و یک شوک جمعیتی را هشدار میداد. در سال 75، این لایه در رده سنی بالاتر 10 تا 14سال قرار گرفت. نیلی که در آن سالها در نظام برنامهریزی کشور به عنوان معاون سازمان برنامه حضور داشت، این شوک را به تصمیمگیران اطلاع داد. او بعد از سرشماری سال 75، هرم جمعیتی سال 85 را شبیهسازی کرد. این شبیهسازی نشان میداد که لایه 10 تا 14 سال در سال 85 در لایه 20 تا 24 سال قرار میگیرند و این یعنی یک شوک بزرگ به بازار کار. نیلی در این مورد شرح داد: «این موضوع و فشار به بازار کار به حدی جدی و مهم بود که من این نمودار را در سال 76 به اتاق مراجع مختلف تصمیمگیری کشور میبردم و توضیح میدادم که کشور ما تا 10 سال دیگر با یک مساله خیلی بزرگی مواجه خواهد شد. مسالهای که اگر تمهید درستی برای آن در نظر نگیریم ممکن است منجر به مشکلات سیاسی واجتماعی در کشور شود.» این هشدارهای نیلی باعث شد تا برنامه سوم توسعه بر محور همین نمودار تهیه شود.
سوال کلیدی در آن زمان این بود: «چهکار کنیم که اقتصاد ما رشدی داشته باشد که نزدیک به 700 هزار نفر در سال شغل ایجاد کند؟» این اقتصاددان تاکید میکند که عدد 700 هزار نفر، عدد بسیار بزرگی است. محاسبات نیلی در آن زمان نشان میداد که اقتصاد کشور باید 6 درصد رشد مستمر طی دو برنامه داشته باشد که بتواند ظرف 8 سال، حدود 700 هزار شغل سالانه ایجاد بکند. این پلی بود که اقتصاد ایران را از شوک جمعیتی دهه 60 عبور میداد. بعد از عبور از این شوک، اقتصاد ایران میتوانست با سالی 300 هزار شغل بازار متوازنی داشته باشد. این موضوعات در یکی از کتابهای مسعود نیلی نیز پیشبینی شده بود. کتاب استراتژی توسعه صنعتی که در سال 1380 چاپ شده است، دو دغدغه را دنبال میکرد. دغدغه اول این بود که کشور باید خود را برای ورود یک بخش بزرگی از جمعیت جوان به بازار کار آماده کند. دغدغه دوم نیز افزایش قابل توجه ورود زنان به بازار کار بود.
نیلی در این نشست یکی از نمودارهای این کتاب را ارائه داد که نشان از یک گودی در جمعیت نیروی کار در نیمه دهه 80 داشت. در واقع عرضه نیروی کار تا نیمه دهه 80 روند نزولی داشت و پس از آن با یک شیب تند افزایش مییافت. شیب تند افزایشی به دلیل افزایش نرخ مشارکت زنان در اقتصاد کشور بود. در یکی از صفحههای کتاب این نوشته به چشم میخورد: «در سالهای نه چندان دور آینده بازار کار با هجوم نیروی کار جوان، تحصیلکرده و با درصد بالایی از زنان، مواجه خواهد شد. اقتصاد ما یا باید خود را برای تبعات «فقر وسیع» ناشی از بیکاری گسترده و با درآمدزایی پایین شاغلان آماده کند یا آنکه با ایجاد تغییرات اساسی در اولویتها و سیاستهای جاری، محیط کسب و کار را، تا هنوز فرصت باقی است، آماده ایجاد ظرفیت شغلی سالانه بیش از یک میلیون و صد تا یک میلیون و دویست هزار شغل باشد.» این تحقیقات گواهی میداد که مسوولان بهانهای برای غافلگیری از جناح متولدین دهه 60، در سالهای آتی ندارند زیرا کارشناسان هشدار آمادگی را داده بودند.
منابع ضربه گیر شوک دهه 60منابع مورد نیاز برای تعداد شغلی که پاسخگوی شوک دهه 60 باشد، دغدغه برنامهریزان در آن زمان بود. اما این دغدغه به شکل کاملا اتفاقی مرتفع شد. بالارفتن قیمت نفت به مقادیر پیشبینی نشده، به مثابه موهبتی بود که اشتغال متولدین دهه 60 را میتوانست پاسخگو باشد. محاسبات استاد اقتصاد دانشگاه شریف نشان میدهد که لایه پرجمعیت دهه 60، درست در زمانی به سن 20 تا 24 سال رسیدند که ایران در بهترین وضعیت درآمدهای ارزی در تاریخ خود قرار داشت. این منابع علاوه بر اینکه میتوانست مشکلات اشتغال را حل کند، قادر به حل مشکلات دیگر اقتصاد ما نیز بود. نیلی اینطور استدلال میکند که اقتصاد ایران عادت کرده بود با حدود 400 تا 600 دلار سرانه نفت زندگی کند؛ افزایش یکباره این سرانه میتوانست امکانات جدیدی را برای اقتصاد ایران رقم بزند.
حساب ذخیره ارزی در برنامه سوم توسعه برای همین منظور طراحی شده بود. نیلی که خود در تهیه برنامه سوم نقش داشت، در این مورد توضیح داد: «در برنامه سوم این امکان برای وقتی بود که درآمدها اضافه شود. در آن زمان دولت باید آن را در حساب ذخیره ارزی میریخت، هزینه نمیکرد و به طور متوسط کار میکرد.» محاسبات این اقتصاددان نشان میدهد که از سال 1357 تا پایان سال 1395، به طور متوسط سالی 53 میلیارد دلار درآمد حاصل از صادرات نفت بود. اما این عدد متوسط، دارای نوسانات بسیار زیادی بوده است بهگونهای که کمترین رقم طی این سالها، 15 میلیارد دلارمربوط به سال 77 و بیشترین رقم نیز 125 میلیارد دلار، برای سال 1390 است. این محاسبات بر مبنای قیمتهای ثابت سال 1394 است. نیلی با دادن این اطلاعات تاکید کرد که اگر اقتصاد ایران روی درآمد نفتی 53 میلیارد دلار تنظیم میشد، متحمل این حجم شوک در طول این سالها نمیشد. استاد اقتصاد دانشگاه شریف معتقد است این منابع به طور قطع میتوانست معضل اشتغال را برای کشور حل کند.
عملکرد در زمان وفور منابعاو در ادامه نشست، به ارزیابی عملکرد این سالها پرداخت. در فاصله سالهای 84 تا 92، 6/ 6 میلیون نفر به جمعیت در سن کار افزوده شد. از بین این افراد که به طور بالقوه میتوانستند کار کنند، 528 هزار نفر جزو جمعیت فعال شدند. این عدد یعنی از بین افرادی که در سن کار به سر میبردند تنها 8 درصد جویای کار شدند و 1/ 6 میلیون نفر متقاضی کاری نشدند. تعداد شاغلان در سال 84، 20 میلیون و 600 هزار نفر بود که تا سال 92 بیتغییر ماند. موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد این است که هنگامی که جمعیت غیرفعال ما از 33 میلیون نفر به 39 میلیون نفر افزایش یافت، باعث شد که تعداد کسانی که از جمعیت کشور نانآور بقیه باشند کم شود. به زبان سادهتر هر یک نفر، زندگی 8/ 3 نفر را باید تامین میکرد. در حالی که این عدد برای کل جهان، بهطور متوسط، 2/ 2 است و این خود مشکلات عدیدهای را برای شاغلان به وجود میآورد.
از نظر نیلی یکی از عواملی که به عنوان ضربهگیر عمل کرد، توسعه نظام آموزش عالی کشور بدون هیچ گونه آیندهنگری بود. جمعیت دانشجویان کشور در یک شیب بسیار تند از حدود 2 میلیون نفر به 5 میلیون نفر رسید. سیری که از ابتدا تا انتهای دهه 80 طی شد. اما نمودارهای این استاد دانشگاه نشان میدهد که نرخ مشارکت که در سالهای پیش از 92 کاهش پیدا کرده بود، به یکباره از سال 93 روند افزایشی گرفت. در سالهای 93 تا 95 نرخ مشارکت که تا عدد 5/ 36 درصد پایین آمده بود، به 4/ 39 درصد ارتقا یافت. مفهوم این افزایش، ورود سیل عظیمی به بازار کار بود. سیلی که در گذشته پیشبینی شده بود. از پاییز 93 به این طرف، ورودی بازار کار که به طور متوسط سالانه بین 60 تا 80 هزار نفر بود، به یکباره به بالای یک میلیون نفر رسید. عددی که برای اقتصاد ایران بسیار بزرگ و غیر قابل تحمل بود. این مساله باعث شد با وجود اینکه میزان اشتغال از 21 میلیون و 300 هزار نفر به 22 میلیون و 600 هزار نفر تا پایان سال 95 رسید، اما تعداد بیکاران در سال 95 به 3 میلیون و 200 هزار نفر رسید.
نیلی معتقد است رصد دقیق آمار، پدیدهای است که در سالهای اخیر رخ داده است؛ چراکه اگر رصد آمار در گذشته نیز صورت میگرفت اکنون بسیاری از مشکلات پدید نیامده بود. او در این مورد گفت: «با وجود اینکه مرکز آمار از سال 1384، آمار فصلی شاغلان را منتشر میکند، به جز در چند سال اخیر، شاید تنها کمتر از 20 نفر این آمارها را دنبال میکردند.» اشاره نیلی به تعداد بیکاران در سال 89 بود. سالی که تعداد بیکاران از تعداد فعلی بیکاران بیشتر بوده است، اما چندان مورد توجه رسانهها و کارشناسان قرار نگرفت. با اینکه تعداد بیکاران در سال 88 نسبت به سال قبل از آن 450 هزار نفر
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۶۸۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: