Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴-علی ماجدی از سفرای کهنه کار که این روزها مسئولیت سفارتخانه ایران در آلمان را عهده دار است ضمن رد سخنان قالیباف در مناظره نخست گفت که تکنولوژی تولید برق از زباله از فواید حصول برجام بود که پس از توافق، به شهرداری تهران معرفی شد.ماجدی که رشته اش اقتصاد است، معتقد است فضا پس از برجام کاملا متحول شده و سطح دیدارهای مسئولان ایرانی و بین المللی به بالاترین حد ممکن در سال های اخیر رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سفیر ایران در این رابطه می گوید: «شرکت زیمنس حدود 400میلیارد یورو ترنوول تجاری دارد. سطح رابطه با سفارت در حد معاون زیمنس شهر برلین بود. در حالی که بنده به عنوان سفیر، با سی یوی(مدیرعامل) زیمنس تا کنون حدود 5 تا 6 ملاقات داشتیم که برخی از این ملاقات ها دو، سه بار در محل سفارت صورت گرفته است . در تاریخ روابط بعد از انقلاب، بی سابقه بوده که مدیرعامل زیمنس در سفارت حضور یابد. با همکاران اینجا هم که صحبت می کردند، می گفتند که بعد از 60 سال سی یوی زیمنس به ایران آمده است!»وی ضمن انتقاد از کاندیدایی که می گوید «هر دولتی روی کار بود، برجام حاصل می شد» گفت: «چرا كسي هشت سال اين كار را نكرد؟ اين كار توان و افراد خاص را مي‌طلبید. نمي‌توانيد كاري كه آقاي ظريف مي‌كند يا نوع بينش اين دولت را با هر كسي مقايسه كنيد. اينطور نيست كه هر تيمی مي‌توانست چنين تواني داشته باشد.»آنچه پیش روی شماست ماحصل گفتگوی یکساعته «انتخاب» با علی ماجدی سفیر ایران در آلمان است.*آنچه قبل از برجام و بعد از برجام بین مناسبات ایران و آلمان اتفاق افتاده، اساسا چگونه بوده است؟
واقعیت این است که با آغاز دولت جدید، بعد از اینکه توافق اولیه برجام در 100 روز اول صورت گرفت، شاهد رویکرد جدیدی از سوی دولت آلمان بودیم. این رویکرد جدید، دسترسی سطح سفیر به مقامات دولتی آنجا و شرکتها را کاملا متفاوت کرد.
*قبل از برجام اوضاع چگونه بود ؟
اولا ارتباط غیر از وزارت خارجه کمتر با وزرا و معاونین وزرای دیگر صورت می گرفت. یا دسترسی هایی که انجام می گرفت را یا خودِ سفیر دنبالش نبود یا اگر هم بود در حد پایین تر بود . در شرکتها این دسترسی من به عنوان سفیر و همکارانم با شرکتهای بزرگی که نقش شان در صحنه بین المللی بالاست، کمتر بود. مثلا شرکت زیمنس حدود 400میلیارد یورو ترنوول تجاری دارد. سطح رابطه با سفارت در حد معاون زیمنس شهر برلین بود. در حالی که بنده به عنوان سفیر، با سی یوی(مدیرعامل) زیمنس تا کنون حدود 5 تا 6 ملاقات داشتیم که برخی از این ملاقات ها دو، سه بار در محل سفارت صورت گرفته است . در تاریخ روابط بعد از انقلاب، بی سابقه بوده که مدیرعامل زیمنس در سفارت حضور یابد. با همکاران اینجا هم که صحبت می کردند، می گفتند که بعد از 60 سال سی یوی زیمنس به ایران آمده است! با اعضای هیات مدیره دیگر زیمنس هم طبعا این رابطه گسترده و حسنه شده است. نتیجه برجام و رویکرد تعامل با دنیا، زمینه را برای امثال من فراهم کرده که بتوانیم بهره برداری کنیم. نقش سفرا درواقع این است که بتوانند از این فرصتها بهره برداری کنند. نتیجه نگرش و رفتار این شرکت باعث شده که ما انتقال تکنولوژی توربین های گازی نوع اف را بین شرکت مبنا و شرکت زیمنس برقرار کنیم. سال گذشته آقای چیت چیتان به اتفاق مدیرعامل مبنا آقای علی آبادی آمدند و در حضور وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم این توافقنامه امضا شد .همراه با آن حدود پنج هزار مگابایت قرارداد نیروگاه ها امضا شده است. اکنون بازارهای منطقه ای مثل عراق و کشورهای همسایه را با تکنولوژی ایران و با کمک زیمنس می توانیم بدست آوریم. ما در حال عمل بره برنامه اقتصاد مقاومتی هستیم. علاوه بر این، می توانم به انتقال تکنولوژی لوکومتیوهای دیزلی و الکتریکی برقی اشاره کنم. درحال حاضر یک قرارداد در این مورد نهایی شده است . 50 لوکومتیو که وارد ایران می شود، با کمک آنها ساخته می شود و 70 لوکومتیو برقی با انتقال تکنولوژی در اینجا ساخته می شود . این هم باز با شرکت مبناست و کار تحقیق و توسعه با شرکت او تی سی و تحت مجموعه من، با شرکت زیمنس صورت می گیرد. در مورد راه آهن های های اسپید با سرعت 250 تا 300 کیلومتر در حال صحبت با زیمنس هستیم که این هم یک کار بسیار مهمی است که به زودی جلسه آن را با آقای محمدزاده می گذاریم. رویکرد جدید دولت و برجام موجب شده که همه اینها به منصه ظهور برسد . بعضی از اینها انجام شده و حداکثر تا 3، 4 ماه آینده به نتیجه می رسد، البته تاکید می کنم که تنها مربوط به زیمنس نیست. دویچه بانک به علت مشکلاتی که با آمریکا دارد هنوز کار جدی را با ما شروع نکرده ولی دسترسی ما با آنها انجام شده است. مشکل آنها با آمریکا البته فقط به خاطر ما نیست ، بلکه به خاطر روابط اشان با روسیه مشکل دارند. در شرکتهای دیگری مثل BESL که بزرگترین شرکت شیمیایی آنجاست، الان صحبت درباره یکی از بزرگترین پروژه هایی است که بین این شرکت و پتروشیمی خلیج فارس در حال مذاکره است. شرکت وینترسهال برای اولین بار در ایران در حال مذاکره با شرکت نفت برای توسعه میادین نفتی است. اگر به تاریخ ایران نگاه کنید، هیچگاه آلمان ها در حوزه میادین نفتی به عنوان بالادستی نبوده اند اما الان مذاکره می کنند. شرکت های دیگر پتروشیمی مثل «لینده» هم در حال صحبت با ایران هستند . این شرکت سابقه طولانی همکاری با ما را داشت ولی این همکاری قطع شده بود . که مجددا برقرار شده است. در زمینه خودروسازی هم صحبتهایی با دو خودروساز بزرگ کرده ایم . یکی از آنها فلکس واگن بوده که ایرانیها مدتها دنبال عقد قرارداد با این شرکت بودند. خوشبختانه مذاکرات تقریبا نهایی شده و قرار است دو نوع خودرو در ایران ساخته شود . تعداد این خودروها در سال به عنوان فاز اول حدود 200هزار خودرو است . تعدادی هم ممکن است وارد شود ولی نگاه سند این است که یک خودروساز سوم در کنار ایران خودرو و سایپا با فرمولهای جدید ایجاد شود که ارتباط ما را در بازارهای جهانی ایجاد کند. ما با یک فرمول خیلی مشخصی، با آلمان در زمینه اقتصادی صحبت می کنیم. اینکه ما بیاییم و در زنجیره تولید و بازار جهانی قرار بگیریم، علاوه بر بازار خودمان، می توانیم به کشورهای منطقه هم صادرات داشته باشیم. با کمک آنها، این کار شدنی است و در حال به نتیجه رسیدن است. اصرار دارم که بگویم ثبات کشور، رویه کشور و ماندگاری سیاستهاست که می تواند این راه را ادامه دهد. اگر بدانند این وضعیت، این سیاستگذاری که در این دولت ایجاد شده تغییر پیدا می کند، ممکن است که همین هم عقیم بماند. از نظر من که رشته اصلی ام اقتصاد است، فرمول اصلی خیلی روشن است. آلمان به صورت کلی به بازارهای خاورمیانه نگاه می کند. ما به اینها می گوییم که تکنولوژی و انتقالش با شما. انرژی ارزان به نسبت آلمان در ایران وجود دارد، نیروی جوان در ایران حضور دارد و بازارهای منطقه در اینجا نزدیکتر است . اگر بتوانیم با تکنولوژی و مشاوره شما و نیروی کار ما با همان کیفیت در ایران تولید کنیم، قیمت تمام شده همان کار با همان کیفیت برای بازارها ارزانتر تمام می شود . این یک حرف منطقی است که هم در توربین های گازی جواب می دهد و هم در لوکومتیوها و هم در خودرو. اما در درجه اول، امنیت و همچنین نگاه و ثبات سیاستها باید پابرجا باشد . آنها باید بدانند که این رویکردی است که می تواند ادامه پیدا کند. لذا اگر این کار را انجام دهیم بین روابط ایران و آلمان جهتی را شاهد خواهیم بود که توام با مشارکت بیشتر و تا حدودی درهم آمیختگی بیشتر اقتصاد ایران و آلمان است.
در اینجا علاقه مندم که به یک نکته اشاره کنم؛ در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری یکی از کاندیداها به تهیه سوخت و برق از زباله اشاره کرد. اما این از کجا پیدا شده و چرا تا این مدت خبری نبوده است؟ چه کسانی آن شرکتها را تشویق کرده اند که بیایند و این کار را انجام دهند؟ اصلا چه کسی اینها را معرفی کرده اند؟ غیر از اینکه سفارت ایران در آلمان اینها را معرفی کرده و از آنها خواسته که چنین کاری را انجام دهند. درواقع ما آنها را تشویق کردیم که این فرمول را در ایران پیاده کنند. اگر قرار باشد که از این دستاورد بهره برداری شود حق بیشتر آن با دولت است. نه تنها قرارداد بسته شده بلکه یک کار خیلی گسترده ای در این زمینه بین ایران و آلمان صورت گرفته است. اگر همه اینها را در کنار هم بگذاریم، معلوم می شود که ما توانستیم با استفاده از سیاستهای جدید، رویکرد جدید و برجام که محیط بین المللی را به نفع ما تغییر داده ، این نتیجه را به دست آوریم.
ما تکنولوژی تولید برق از زباله را برای شهرداری تهران آوردیم؛ آن هم بعد از برجام / پس از ماجرای حمله به سفارت عربستان، سفر توریست های آلمانی به ایران کاهش یافت/ تغییر در دولت، همه دنیا را دوباره دچارتردید می کند؛ همه پروژه های بین المللی به کما خواهد رفت / اگر می گویند هر دولتی بود به برجام می رسید، چرا هشت سال کاری نکردند؟ /ناگفته ای از یک دیدار با احمدی نژاد در سال 84 / قرادادهای کم سابقه؛ از زیمنس تا فولکس واگن در دو سال گذشته
*به بحث تبدیل زباله به برق اشاره کردید آیا این تکنولوژی بعد از برجام وارد کشور شده است؟
بله، این کار طی یکسال اخیر انجام شده است. درواقع ما به شهرداری معرفی کردیم که چنین تکنولوژی ای وجود دارد . درواقع این تکنولوژی دو نوع است؛ یک نوع آن هم تفکیک زباله را انجام می دهد و هم به انرژی تبدیل می کند. گاهی اوقات اگر امکان تفکیک هم نباشد باز می تواند بدون تفکیک هم انجام دهد ، درواقع می تواند هر دو کار را با هم انجام دهد. یعنی سیستم های جدیدی وجود دارد که می تواند زباله را تفکیک کند که یک بخشی را طور دیگری استفاده کند و بخشی را هم بازسازی کند.
*برق تولیدی چه میزان خواهد بود؟
به دستگاه های مختلف بستگی دارد. البته برق زیادی نیست . بنده به عنوان سفیر می گویم که معرفی اینها را خودِ من انجام دادم.
*اما آقای قالیباف می گوید این یک تکنولوژی وطنی است!
بیش از یکسال است که دو، سه شرکت که کارشان همین است را هم به شهرداری معرفی کردیم و هم به وزارت نیرو.
*با توجه به اینکه شما عضو تیم هسته ای و مذاکره کننده بودید، روابط ایران با دولتهای جهانی بعد از برجام چه تغییری پیدا کرده و به چه سطحی رسید؟ به طور مصداقی بفرمایید.
از نظر دیپلماسی یک علائمی وجود دارد. یعنی دیدارهایی که صورت می پذیرد و سطح دیدارهایی که از همدیگر قبول می کنند و تعداد هیات هایی که رفت و آمد می کنند بعد از دولت جدید، خیلی گسترده شده است. ریاست محترم جمهور از فرانسه و ایتالیا بازدید کرده اند . در مورد آلمان به خاطر انتخابات این دیدار عقب افتاده ولی دیدارهای دکتر ظریف با همتای ایشان و معاون صدراعظم در اینجا، دو بار بوده است. ما آخرین کمیسیون مشترک ایران و آلمان را سال 2002 داشتیم و کمیسیون مشترک بعدی در سال 2016 انجام شده است. یعنی کمیسیون مشترک ما بعد از 14 سال مجددا احیا شده است. اقتصاد اروپا به صورت کلی به دنبال بازار بیشتری می گردد. چون جمعیت آنجا محدود به 400 میلیون با بازار محدود به اقتصاد آمریکا و مجموعه قاره آمریکا و آن طرف با اقتصاد چین و ژاپن که آسیای شرقی است از نظر جمعیت قابل مقایسه نیست. این در اختیار داشتن بازار به معنای صرفا وارد کردن نیست بلکه تولید کردن و مصرف هر دو هست. بسیاری از محصولات سونی ژاپن در چین تولید می شود و اینطور نیست که همه آنها در ژاپن تولید شود. خیلی از شرکتهای دیگر، نگاهشان به بازار 400میلیونی خاورمیانه است و اروپا هم بیشتر روی این متمرکز است. دنبال شریکی می گردند که ثبات، امنیت، امکانات و دسترسی به انرژی داشته باشد. اقتصاد اروپا در مجموع هم انرژی کم دارد و هم بازار. کشور هدف مد نظر آنها باید یکسری ویژگیها داشته باشد. وقتی با آنها صحبت می کنیم، می گویند که ایران و مصر و تا حدودی عربستان. بالاخره این کشور هدف باید بتواند در سطح جهانی تعامل هم داشته باشد. باید معضل تعامل با دنیا را حل کند. ما در دولتهای قبلی این تعامل را نداشتیم . هرکسی که می خواست با ایران کار کند باید هزینه زیادی می پرداخت. دسترسی ها هم سخت بود. بنابراین اقتصاد اروپا به دنبال این است که در خاورمیانه حضور داشته باشد. به صورت طبیعی، باید بتواند در آن کشور تولید داشته باشد و جمعیت آن کشور هم نسبت به خاورمیانه مناسب تر باشد. انرژی داشته باشد که خودِ داشتن انرژی یک نکته مهم است. تعداد کشورهایی که در چنین شرایطی هستند، محدود است. حتی نگاه آنها به روسیه هم هست. یعنی این بازار را در مجموع با هم می بینند اما موردی بهتر از ایران به صورت طبیعی نیست. نکته اساسی این است که تحقق یافتن این موضوع چند شرط دارد؛ ثبات، امنیت و تعاملش با دنیا که اگر اینها فراهم شود، شدنی است. این دولت و برجام اینها را فراهم کرده است چون با وجود مسئله هسته ای هیچکسی در این بازارها وارد نمی شد. بنابراین الان این زمینه فراهم شده است. این سیاست باید تداوم پیدا کند. تداوم این نوع رویکرد می تواند ایران را وارد یک جهش اقتصادی کند. بنده در هر محفلی رفته ام، گفته ام که این شرایط، شرایطی است که می تواند ایران را وارد یک جهش اقتصادی کند و آنهم نه فقط با آلمان بلکه مثلا با ژاپن، فرانسه و ایتالیا ولی با شرط و شروط . این شرط و شروط تعامل با جهان است .سیاست های ما نباید آنقدر چالش برانگیز باشد که شرکتهای خارجی را برای همکاری با ما دچار تردید کند. کار سرمایه گذاری بلندمدت است بنابراین باید مطمئن باشند. اکنون زمینه این کار فراهم شده ضمن اینکه خودِ برجام دو سال به طول انجامید و اکنون از اجرایی شدن آن 15 ماه می گذرد.
می خواهم تاکید کنم که صحبتهایی که من با بخش خودرو و نفت انجام داده ام، نتیجه 15 ماه بعد از اجراست. بخش بانکی هم به رغم اینکه آنطور که باید و شاید گسترش نیافته ولی بسیار گسترده تر شده است. یعنی میزان دریافت و پرداختهایی که بانک ایران و اروپا و بانک ملی ما در سال گذشته داشتند، بالای 50میلیارد است. این هزینه های دریافت و پرداختها و ال سی ها قبلا اصلا امکان پذیر نبود. مقام محترم ریاست جمهوری به این نکته اشاره کردند که به 3 درصد رسیده اما از سه درصد هم کمتر است. یعنی الان ما وارد فاز دیگری شده ایم که خود آلمان ها تمایل دارند شعب بانکهای ایرانی را در آلمان فعال کنند. یعنی در آینده و احتمالا تا پایان 2017، دو بانک خصوصی ما یک شعبه در مونیخ و یک شعبه در فرانکفورت داشته باشند. رویکرد و ارتباط ما با مجموعه سیستم بانکی به جایی رسیده که به صورت منظم، اجلاس های منظمی بین روابط بانکی ایران و اروپا داریم که نقطه مرکزی و ثقل آن در آلمان است. هفته بانکداری اروپا هرساله در ماه نوامبر در آلمان برگزار می شود که 18 سال تداوم داشته ولی ما اصلا در آنجا حضور نداشتیم. یکسال از عمر دولت یازدهم گذشته بود که من به آنجا رفتم و برای اولین بار خودم شخصا شرکت کردم و برای سال بعد در همان هفته بانکی اروپا که یورو ویک می گویند، موفق شدیم دو روز را به همکاری های ایران و اروپا تخصیص دهیم. اولین سمینار در آنجا برگزار شد و دومین سمینار آن در اردیبهشت سال گذشته در تهران برگزار شد. سومین آن را هم در نوامبر سال گذشته در فرانکفورت داشتیم و چهارمین سمینار آن طی روزهای شنبه و یکشنبه هفته گذشته برگزار شد . تعدادی از بانکهای اروپایی از اتحادیه اروپا و حتی تعدادی از بانکهای روسی شرکت کردند و پنجمین سمینار را هم به یک ساختار تبدیل کردیم که باز در نوامبر که هفته فاینانس اروپاست برای خودمان دو روز را تخصیص دادیم. درواقع این برنامه ها تماما جدید است. اگر شرایط فراهم باشد، می شود این کارها را کرد.
ما تکنولوژی تولید برق از زباله را برای شهرداری تهران آوردیم؛ آن هم بعد از برجام / پس از ماجرای حمله به سفارت عربستان، سفر توریست های آلمانی به ایران کاهش یافت/ تغییر در دولت، همه دنیا را دوباره دچارتردید می کند؛ همه پروژه های بین المللی به کما خواهد رفت / اگر می گویند هر دولتی بود به برجام می رسید، چرا هشت سال کاری نکردند؟ /ناگفته ای از یک دیدار با احمدی نژاد در سال 84 / قرادادهای کم سابقه؛ از زیمنس تا فولکس واگن در دو سال گذشته
*شما به بحث زباله اشاره کردید من هم بحث خرید هواپیما را مطرح می کنم. ابتدا می گفتند که این هواپیماها اصلا نمی آید و باصطلاح کاغذی است ولی حالا که آمده ، خودشان قبل از همه سوار می شوند. نه فقط سوار هواپیما بلکه سوار بقیه دستاوردهای آقای روحانی هم می شوند؛ مهمترینش هم برجام است. کسانی که منتقد برجام بودند خصوصا همین آقای قالیباف که چندین سخنرانی متعدد در نقد برجام داشت، حالا از برجام دفاع می کند و متناظر با صحبتی که الان هست، می گویند آقای روحانی رئیس جمهور خوبی برای پسابرجام نیست. ظاهرا الان برجام خوب است و ما باید آن را مدیریت کنیم! در این مورد لطفاصحبت بفرمایید.
ممکن است من مدعی شوم که آقای x خوب نیست و آقای y خوب است اما دنیا نگاه می کند که یک دولت چه رویکردی در صحنه بین المللی داشته و تعاملش چگونه است. چون با این تعامل و ساختار و با آن شخصیتی که شناخته شده و سیاستهایش را می شناسد، می تواند ادامه دهد. این طور نیست که بگوییم نفر بعدی میخواهد بیاید و شروع کند. من بازنشسته هستم و در این دولت افتخار کار دارم ولی سفرای کشورهای دیگر به آقای ظریف که وزیر خارجه ماست، غبطه می خورند و آرزو دارند که چنین وزیری داشته باشند. الان داستان این است که بگوییم ترامپ آمده و همان سیاستها را به کار می برد که اوباما به کار می برد. کاملا دو رویکرد متفاوت است هرچند که ممکن است بعدا سیاستهای ترامپ تا حدودی تعدیل شود، ولی خود سیاستهای

منبع: رویداد24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۱۳۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود

ضربه کاری بی‌سابقه‌ای که ایران با وجود اعلام قبلی به پایگاه نظامی نواتیم وارد کرد، به نتانیاهو فهماند که اگر جنگ واقعی آغاز شود، چیزی از امکانات نظامی اسرائیل نخواهد ماند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: در این باره روزنامه دنیای اقتصاد در تحلیلی می‌نویسد: پس از گذشت دو هفته از حمله ترکیبی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، و با انتشار ابعاد تازه‌ای از این حمله، می‌توان ادعا کرد کیفیت حمله بالستیکی ایران به این پایگاه راهبردی، حتی در تصمیم نتانیاهو در خودداری از حمله تلافی‌جویانه به ایران مؤثر بوده است. پایگاه هوائی نِواتیم متعلق به نیروی هوائی اسرائیل در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بئرشبع در صحرای نقب قرار دارد. این پایگاه عظیم با سه باند با طول‌های مختلف پروازی میزبان جت‌های رادارگریز اف ۳۵، هواپیماهای ترابری، هواپیماهای ‌تانکر و هواگردهای شناسایی و تشخیص الکترونیکی است.

پس از آنکه سخنگوی ارتش اسرائیل، حمله ایران به این پایگاه را کم‌اهمیت و جزئی اعلام کرد، این رسانه‌های آمریکایی بودند که از قول منابع آگاه اعلام کردند، ضربات موشکی ایران، «چیزی بیش از ضربات جزئی اعلام‌شده از سوی اسرائیل بوده است». ما اکنون می‌دانیم که یکی از باندها با صدمه جدی مواجه شده، یکی از هواپیماهای پهن‌پیکر اسرائیلی از نوع سی ۱۳۰ (که البته این نوع هواپیماها کاربردهای شناسایی - الکترونیکی هم دارد) آسیب دیده و همچنین یک آشیانه اف ۳۵ و یک انبار قطعات یدکی نیز منهدم شده‌اند. در ابتدا، تعداد موشک‌های برخورد کرده به پایگاه، ۳ فروند، سپس ۵ فروند و بعد ۹ فروند اعلام شد. رسانه‌های غربی احتمالا با توافق مقامات پنتاگون با انتشار قطره‌ای اطلاعات قصد دارند تا یک نکته را به مقامات اسرائیل گوشزد کنند: «اگر آمریکا کمک نمی‌کرد چیزی از پایگاه نواتیم باقی نمی‌ماند».

اما چرا حمله به نواتیم، نتانیاهو را از پاسخ جدی باز داشت؟ از مجموع پرتابه‌های ایران، ۱۲۰ فروند موشک بوده‌اند و رهگیری این نوع موشک‌ها به دلیل شیوه حرکت بسیار سخت است. اگرچه سایر موشک‌ها را هواپیماهای جنگی اسرائیل و متحدانش، سامانه گنبد آهنین یا حتی فلاخن داوود می‌توانند (با درصد زیاد) از بین ببرند، اما این تجهیزات در برابر موشک بالستیک ناتوان از انهدام (و حتی رهگیری) هستند. موشک‌های بالستیک ایران (حتی انواع قدیمی‌تر) از لحظه پرتاب، ظرف دو دقیقه از جو خارج شده، ۹ دقیقه خارج از جو به حرکت خود ادامه می‌دهند و در یک دقیقه آخر با سرعت ۶تا ۸ برابر صوت به سمت هدف حرکت می‌کنند. اسرائیل دربرابر این نوع موشک‌ها با محدودیت مواجه است. تنها سامانه ارو (پیکان) قادر به درگیری با این نوع موشک‌هاست؛ اما این سامانه به دلیل لانچرهای کم‌تعداد، با محدودیت تعداد موشک مواجه است. اطلاعات ارتش آمریکا نشان می‌دهد که اگر حمایت ناوشکن‌های آمریکایی مستقر در مدیترانه از «نواتیم» نبود، احتمالا بیش از ۲۰ موشک به این پایگاه اصابت می‌کرد.

دوباره به شب ۲۵ فروردین بازگردیم. اگر ایران حمله را از قبل اطلاع نمی‌داد، به‌جای موشک‌های قدیمی‌تر، از فتاح ۲ یا خیبرشکن و خرمشهر استفاده می‌کرد و تعداد موشک‌ها را دو برابر می‌کرد، چه رخ می‌داد؟ اسرائیل تعدادی از بهترین دارایی‌های خود نظیر هواپیماهای شناسایی و پیش‌اخطار گلف استریم، سوخت‌رسان‌های ۷۰۷ و از همه مهم‌تر بخشی از اف۳۵‌ها را از دست می‌داد. پس قدرتی برای حمله متقابل به ایران نمی‌یافت. واقعیت این است که نیروی هوائی اسرائیل برای حملات کوتاه و پرتعداد تجهیز شده و برای حمله به کشوری در ۱۲۰۰ کیلومتری، تجهیزات کافی ندارد. اسرائیل تنها از ۳۹ فروند اف ۳۵ برخوردار است و نباید از یاد برد که سایر تجهیزاتش رادارگریز نیستند. این تعداد هواپیما برای یک حمله بزرگ کافی نیستند. اسرائیل مشکل کمبود سوخت‌رسان دارد و اگر ۷۰۷‌های سوخت‌رسانش را که تنها ۷ فروند هستند، از دست دهد، حتی قادر به یک حمله محدود به ایران نیز نیست. (به همین دلیل هم بخشی از آنها را به آلمان فرستاد تا از دسترس ایران دور باشد.)

حمله ایران به نواتیم به نتانیاهو نشان داد که هرگز بدون آمریکا حریف جدی برای ایران نیست. ایران بیش از ۱۷پایگاه هوایی، صدها پایگاه موشکی با هزاران سیلوی پرتاب دارد و حمله به چنین اهدافی نیاز به هزاران بمب‌افکن و صدها ‌تانکر سوخت‌رسان دارد. اگر قرار باشد که ایران، سه پایگاه اصلی اسرائیل را زیر بارانی از موشک بالستیک بگیرد، در کمتر از یک هفته توان هوائی اسرائیل به کمتر از نصف کاهش می‌یابد.

به نظر می‌رسد گزارش فرماندهان ستاد مشترک ارتش اسرائیل (که اتفاقا در کابینه جنگ او نقش اساسی دارند) در ممانعت از حمله اسرائیل تاثیر جدی داشته است. سال‌ها قبل یک افسر ارشد سیا در دولت اوباما گفته بود که اسرائیلی‌ها مایلند تا آخرین سرباز آمریکایی با ایران بجنگند، آنها علاقه‌ای به درگیری طولانی نظامی با ایران ندارند. این عملیات به ایران نیز نشان داد که حمایت آمریکا از اسرائیل بی‌چون و چرا نیست و اگر ایران حتی به اسرائیل حمله‌ قانونی داشته باشد، حتی از نتانیاهو و کابینه جنگ‌طلب او نیز کاری ساخته نیست.

دیگر خبرها

  • کروس: وینیسیوس یکی از بهترین بازیکنان دنیا است
  • تجربه اخیر کاهش نرخ ارز در شرایط بحرانی بی‌سابقه بود
  • دیپلمات صهیونیست: دنیا تغییر کرده است/ باید مشخص کنیم در کدام سمت هستیم
  • طالبان افغانستان برای جذب توریست خارجی دست به کار شده اند
  • سفارت ایران حمله به نمازگزاران شیعه در هرات را محکوم کرد
  • زهر چشمی که ایران در حمله به «نواتیم» از نتانیاهو گرفت، بی‌سابقه بود
  • ایران حمله تروریستی هرات را محکوم کرد
  • سفارت ایران در کابل حمله تروریستی هرات را محکوم کرد
  • ادعای اقدام علیه املاک دولت ایران؛ باکو قصد مصادره اموال کرده است؟
  • روایتی مستند از دعوای ایران و افغانستان بر سر آب؛ دولت چه کرده؟ | فیلم