سرمایهگذاری ۴۷ هزار میلیارد تومانی دولت در بخشهای حمل و نقل
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۹۴۲۶۱
اقتصاد>صنعت - معاون برنامهریزی و مدیریت منابع وزیر راه و شهرسازی گفت: درحال حاضر پیمانکاران اعتماد کاملی به دولت برای بازپرداخت مطالبات خود بدون معطلی دارند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، امیرامینی معاون برنامهریزی و مدیریت منابع وزیر راه و شهرسازی گفت: باوجود مشکلات عمده مالی و کاهش درآمد از فروش نفت، سرمایهگذاری در زیرساختهای حمل و نقل در دولت یازدهم افزایش یافت و دولت تعهد بیشتری نسبت به پرداخت مطالبات پیمانکاران از خود نشان داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افزایش سرمایهگذاریهای دولت با وجود کاهش درآمد
وی ادامه داد:عملکرد منابع عمومی دولت درسال ۹۴ برابر ۱۵۰۰میلیارد تومان بود که این رقم درسال ۹۵ به رقم ۱۰ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان رسیده است که نشان دهنده افزایش سرمایهگذاریهای دولت با وجود کاهش درآمد است.
معاون وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: سال ۸۴ سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیربناها رقم ۲۹۶ میلیارد تومان بوده است که درسال ۹۴ به رقم ۴ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان و نهایتاً درسال ۹۵ به ۷ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری رسیده است.
امینی با اعلام اینکه از سال ۹۲ توانستیم با کنترل تورم رشد سرمایهگذاری در کشور را رقم بزنیم، تصریح کرد: در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۵ دولت ۳۶ هزار میلیارد تومان در بخش حمل و نقل سرمایهگذاری کرده است.
طلب ۱۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومانی پیمانکاران از دولت/وقتی دولت را تحویل گرفتیم پروژههای آزادراهی ما تعطیل بود
وی بابیان اینکه هماینک رقم طلب پیمانکاران، مشاوران و سازندگان از ما ۱۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان است، گفت: رقم فعلی مطالبه پیمانکاران از دولت به همراه رقم سرمایهگذاری ۳۶ هزارمیلیارد تومانی حاکی از سرمایهگذاری ۴۷ هزار میلیارد تومانی دولت در بخشهای مختلف حمل و نقل است.
امینی ادامه داد: وقتی دولت را تحویل گرفتیم پروژههای آزادراهی ما تعطیل بود و اگر عادلانه قضاوت کنند بیش از ۵ پروژهٔ سنگین آزادراهی درسه سال اخیر فعالشده است.
به گفتهٔ امینی این دولت آزادراه تهران- شمال را درحالیکه تعطیل بود تحویل گرفت. آزادراههای اصفهان- شیراز، قم- گرمسار و همچنین آزادراه مراغه به ارومیه و هشتگرد نیز در گروه پروژههای نیمه تعطیل بود.
۱۵ هزار نفر در پروژههای آزادراهی شاغل هستند
وی ادامه داد: هماکنون ضمن فعال کردن این کارگاهها ۱۵ هزار نفر در پروژههای آزادراهی شاغل هستند. همین حالا فقط در پروژه آزادراه اصفهان- شیراز هزار دستگاه ماشینآلات مشغول کار است و بیش از ۱۱۰ جبهه کاری در آزادراه تهران- شمال فعالیت میکنند.
امینی خبرداد ۸۰ کیلومتر از آزادراه کنارگذر جنوبی تهران که بهتازگی شروعشده امسال آسفالت میشود و درسال ۹۶، ۱۵۰ کیلومتر آزادراه از این آزادراه به بهرهبرداری میرسد.
معاون برنامهریزی و مدیریت منابع وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه مطالبات پیمانکاران با توجه به حجم کاری که انجام میشود رو به افزایش است اما پرداخت میشود، گفت:بازپرداخت ۱۰هزار ۵۰۰ میلیارد تومان مطالبه پیمانکاران در صورت تخصیص بودجه و تزریق منابع مالی ۱۸ هزار میلیارد تومانی از سوی دولت که رقم بسیار سنگینی است امکان تحقق دارد.
وی با بیان اینکه همزمان با پرداخت مطالبات به دلیل حجم بالای کار انجام شده طلب جدیدی به وجود میآید، گفت: از آنجایی که دولت در سالهای ۹۳ و ۹۴ مطالبات پیمانکاران را پرداخت کرد پیمانکاران نسبت به بازپرداخت مطالبات خود از سوی دولت آن هم بدون معطلی اعتماد کردند و شروع به ارائه صورت وضعیت خود کردند، به همین دلیل از سال ۹۵ با اعتماد پیمانکاران به دولت رقم بدهی بیشتر شده است و به سطح ۱۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.
39224
کلید واژهها : تحریم صنعت حمل و نقل - حمل و نقل - وزارت راه و شهرسازی -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۹۴۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارکسیسم چه نگاهی به سیاست بینالملل دارد؟
عصر ایران؛ شیرو ستمدیده - ایدئولوژیهای گوناگون غالبا دربارۀ سیاست بینالملل بینظر نیستند. مارکسیسم هم چشماندازی به سیاست بینالملل دارد که البته با چشماندازهای سنتی و متعارف به کلی مغایر است. چیزی که رویکرد مارکسیستی به سیاست بینالملل را متمایز میسازد، تاکید آن بر قدرت اقتصادی و نقشی است که "سرمایۀ بینالمللی" دارد.
مارکس در وهلۀ نخست به تحلیل ساختارهای سرمایۀ ملی، بویژه رابطۀ آشتیناپذیر بین بورژوازی و پرولتاریا توجه داشت، اما در نوشتههای او به طور ضمنی چشماندازی بینالمللی نیز وجود دارد. به نظر مارکس وفاداریهای طبقاتی با تقسمیات ملی برخورد دارد. او بر اساس چنین عقیدهای در پایان کتاب "مانیفست کمونیست" نوشت: کارگران جهان، متحد شوید!
در آثار مارکس این ایده به طور ضمنی مطرح شده است که سرمایهداری نظامی بینالمللی است ولی تا قبل از انتشار کتاب مشهور لنین، به نام "امپریالیسم: بالاترین مرحلۀ سرمایهداری"، این ایدۀ مارکسیستی با قوت و صراحت یا به شکل کامل مطرح نشده بود.
لنین معتقد بود توسعۀ امپریالیستی خواست سرمایهداری داخلی برای حفظ سطح بالای "سود" از راه صادر کردن سرمایۀ اضافی را نشان میدهد، و این به نوبۀ خود، قدرتهای بزرگ سرمایهداری را به برخورد با یکدیگر کشاند و جنگ برآمده از آن (جنگ جهانی اول)، اساسا جنگی امپریالیستی است که برای کنترل و تصاحب مستعمرات در آفریقا، آسیا و جاهای دیگر درگرفته است.
اما مارکسیستهای جدید یا نئومارکسیستها، به محدودیتهای الگوی مارکسیسم-لنینیسم کلاسیک اذعان میکنند؛ از جمله به این که امپریالیسم حاکم بر اوایل سدۀ بیستم ثابت نکرد که "بالاترین" (یعنی آخرین) مرحلۀ سرمایهداری است؛ و آشکار شد این فرضیه که سیاست دولت صرفا بازتاب منافع سرمایهداران است، فرضیهای کوتهبینانه است.
در واقع تا آنجا که نئومارکسیستها "خودمختاری نسبی" دولت را میپذیرند، به این باور پلورالیستی نزدیک شدهاند که مجموعههای گوناگونی (درونملی، ملی و بینالمللی) بر صحنۀ جهانی تاثیر میگذارند.
اما ویژگی متمایز چشمانداز نئومارکسیستی این است که به رشد و توسعۀ "نظام سرمایهداری جهانی" توجه دارد؛ برخلاف مارکسیسم کلاسیک که بر "رقابت بین سرمایهداریهای ملی جداگانه" تاکید داشت.
در تحلیل نئومارکسیسم، ویژگی اصلی نظام سرمایهداری عبارت است از سازماندهی منافع طبقاتی بر پایهای بینالمللی در نتیجۀ پیدایش شرکتهای چندملیتی.
در این دیدگاه، این شرکتها نه تنها دولتهای دارای حاکمیت را از جایگاه بازیگران مسلط صحنۀ جهانی محروم کردهاند، بلکه خودشان نیز مانند دولتها و سازمانهای بینالمللی، در چارچوب الزامات ساختاریای عمل میکنند که متضمن منافع درازمدت سرمایهداری جهانی است.
به عقیدۀ نئومارکسیستها، ساختار جهانی تولید و مبادله بسیار منظم است؛ به این معنا که جهان را به ناحیههای "مرکز" و "پیرامون" تقسیم کرده است.
ناحیههای مرکز، مانند شمالِ پیشرفته، از نوآوریهای فناورانۀ سطوح بالا و پایدار سرمایهگذاری سود میبرند، در حالی که ناحیههای پیرامون، مانند جنوب کمتر توسعهیافته، نیروی کار ارزان تدارک میبینند و اغلب وابسته به فروش محصولاتاند.
اینگونه نابرابریهای جهانی، ساختارهایی را در خود منعکس میکنند که در سطح منطقهای و درون اقتصاد ملی ایجاد شدهاند. در حالی که ناحیههای منطقۀ مرکزی در در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند، منطقههای پیرامونی در واقع در حاشیه باقی ماندهاند و اغلب به محل رشد ناسیونالیسم قومی تبدیل میشوند. از این رو، جهانی شدن اقتصادی با گسستگی ملی همراه است.
این نگاه مارکسیستهای جدید به سیاست بینالملل در واقع از دهۀ 1960 به این سو پدید آمد. مطابق این نگاه، مناطق پیرامونی همواره باید وابسته باقی بمانند. یعنی کشورهای جهان سوم هیچ گاه نمیتوانند به جمع کشورهای جهان اول بپیوندند.
آندره گوندر فرانک جزو کسانی بود که چنین نگرشی را ترویج میکرد. اما پس از ظهور موج سوم دموکراسی در جهان، از اواسط دهۀ 1970 تا اوایل دهۀ 1990 میلادی، معلوم شد که برخی از کشورهای جهان سوم میتوانند از این جهان به جهان اول بگریزند. یعنی از کشوری "در حال توسعه" به کشوری "توسعهیافته" تبدیل شوند.
بنابراین نئومارکسیسم را نیز باید دست کم واجد دو موج جهانی دانست. موج اول مبتنی بر آرای کسانی چو گوندر فرانک است که نور امیدی در انتهای تونل تکاپوی مناطق و جوامع پیرامونی نمیبینند، موج دوم نیز متعلق به نئومارکسیستهای پس از ظهور نئولیبرالیسم و جوامع توسعهیافته در مناطق پیرامونی است.
نمونۀ اعلای چنین جوامعی، کرۀ جنوبی است که از 1987 به این سو، حقیقتا توانست در اقتصاد جهانی ادغام شود و از کشوری "در حاشیه" به کشوری دموکراتیک و پیشرفته بدل شود که اقتصادش هم عمیقا مبتنی بر نظام سرمایهداری است.
در مجموع به نظر میرسد که نئومارکسیسم هنوز گرفتار میراث اصلی مارکسیسم، یعنی بدبینی به جهان سرمایهداری است؛ به این معنا بهروزی عمومی بشر در جهانی مبتنی بر نظام سرمایهداری را اساسا ناممکن میداند.
انتقادهای بیپایان نئومارکسیستها از سرمایهداری جهانی یا آنچه که نئولیبرالیسم میخوانندش، دقیقا ریشه در چنین نگرشی دارد. اما تحولات اخیر جهانی بویژه در منطقه خاورمیانه، یعنی رشد اقتصادی و پیشرفت قابل توجه کشورهایی نظیر عربستان و امارات و قطر نیز در آستانۀ تبدیل شدن به چالشی جدید برای نگاه نئومارکسیسم و کلا نگرش مارکسیستی به سیاست بینالملل است.
مطابق این نگرش کلان، بهروزی و پیشرفت برای کشورهای به اصطلاح عقبمانده، در ذیل نظام بینالمللی سرمایهداری ناممکن است؛ اما واقعیات مشهود اخیر، نه فقط در شرق آسیا بلکه در برخی کشورهای عربی خاورمیانه، نافی این مدعا به نظر میرسند.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: سرمایهداری جمعی چیست؟ دولت سرمایهداری چیست؟