قانون در تمام کشور یکسان است؛اما سرزمینهای مقدس دارای استثنائات عرفی هستند/ ارتش و نیروی اجرایی ندارم
تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۳۶۰۷۰
امام جمعه مشهد گفت: قانون در تمام کشور یکسان است اما اینجا سرزمین مقدس و حرم امام رضا(ع) است و سرزمینهای مقدس دارای استثنائات عرفی هستند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از صبح توس؛ آیتالله سیداحمد علم الهدی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه مشهد در جوار بارگاه منور رضوی با اشاره به فرارسیدن ماه مبارک رمضان با اشاره به حضور پرشور مردم در انتخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهر و روستا، خطاب به مردم، گفت: از حماسهای که شما بزرگواران در جمعه قبل آفریدید به عنوان تکلیف شرعی و دینی تشکر میکنم، انشاءالله باعث خوشنودی قلب امام زمان(عج) قرار بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشارکت بالای مردم در انتخابات مانور عظیمی در برابر شیطان بزرگ بود
وی این مشارکت بالای مردم را مانور عظیمی در برابر دشمن ناپاک و شیطان بزرگ خواند و ادامه داد: افرادی که دم از دموکراسی میزنند با مزدورانی دورهم نشستند که در تمام تاریخ کشورشان سابقه حتی یک انتخابات ندارند.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: در جمعه آخر ماه شعبان از این دینداری که شما در حمایت از اسلام و نظامیکه خط مقدم جبهه دشمنان است تشکر میکنیم؛ انگیزهای که مردم در این انتخابات داشتند به خاطر دینشان بود.
خطیب جمعه مشهد با تاکید بر این نکته که دین مردم را پای صندوقها آورد، به حرمتشکنی اخیر در جشنیانتخاباتی در مشهد اشاره و خاطرنشان کرد: وقتی آدم از دینمداری مردم میخواهد تشکر کند، باید با دعا تشکر کند؛ امامتأسفانه یک عده عزیزان ما روز گذشته، تشکرشان از شرکت مردم در انتخابات، با حرمتشکنی امام رضا(ع)صورت گرفت.
آیتالله علمالهدی با اشاره به اینکه این جفای در حق دین است که ما از مردم با حرمتشکنی امام رضا(ع) بخواهیم تشکر کنیم، افزود:این غلط است؛ برادران و خواهران، این جمله را بنده با منطق، با دلیل، با برهان بهعنوان برادر پیرمرد شما عرض میکنم، شهر مقدس مشهد حرم امام رضا(ع) است، اینکه میگویم شهر مقدس مشهد حرم امام رضا(ع) است، حرف من نیست، حدیثش را خواندم.
وی با بیان این موضوع که این شهر متعلق به امام رضا(ع) است، بیان کرد: در تمام جهان سرزمینهای مقدس یکسری استثنائات عرفی وجود دارد که مربوط به قانون نیست، بلکه مربوط به عرف است.
قانون در تمام کشور یکسان است؛ اما سرزمینهای مقدس دارای استثنائات عرفی هستند
امام جمعه مشهد بیان کرد: فلسطین قداستش براساس مسجد الاقصی است و این نص صریح قرآن است. چطور این حکم برای فلسطین میتواند صادق باشد؛ اما برای مشهد که شهر امام رضا(ع) است صادق نباشد؟ آیا تربت پاک امام رضا(ع) به اندازه آن شهر قداست ندارد؟ اینکه نظر بنده نیست که بگویند تو را قبول نداریم این آیه قرآن است.
آیت الله علم الهدی با طرح این پرسش که آیا یک آدم بی ایمان حاضر است در صحن امام رضا(ع) نوازندگی عمومی راه بیندازد؟، گفت: نگوئید قانون در تمام کشور یکسان است، بله قانون در تمام کشور یکسان است؛ اما اینجا سرزمین مقدس و حرم امام رضا(ع) است و حرم امام رضا(ع) حتی در عرف مسیحیت و غربیها مقدس است.
وی عنوان کرد: شما حرف مرا قبول ندارید ایراد ندارد، از مراجع تقلید استفتاء کنید که آیا برگزاری کنسرت در مشهد مجاز و حرمت شکنیاست یا خیر؟.
امیدواریم خداوند بانیان حرمت شکنی را هدایت کند
وی ضمن بیان این موضوع که امیدواریم خداوند بانیان حرمت شکنی را هدایت کند، ابراز داشت: بنده یک طلبه هستم و اینجا تریبون نماز جمعه است. اینجا ملک من نیست و در اینجا از سوی ولیفقیه نصب شدهام و مالک تریبون نیستم، این تریبون فریضه الهی است.
ارتش و نیروی اجرایی ندارم
آیت الله علم الهدی تاکید کرد: من ارتش و نیروی اجرایی ندارم؛ اما در خطبه نماز جمعه باید نهی از منکر شود و به عنوان نهی از منکر میگویم نوازندگی عمومی و کنسرت در مشهد حرمت شکنی امام رضا(ع) است.
خطیب جمعه مشهد مقدس با اشاره به اینکه ایجاد کنسرت و نوازندگی عمومی و جمعی در هر نقطهای از کشور چنانچه هنجارشکن باشد نه تنها گناه که توسعه و ترویج فسق و فجور است، تاکید کرد: اما در مشهد قطعاً حرمت شکنی نسبت به امام رضا(ع) است. مگر امام رضا با شما چه کرده است؟ این همه توهین و تخریب نسبت به من میکنید و حرفهایم را نیز تقطیع میکنید و بیشتر از این بکنید؛ اما با امام رضا(ع) چرا اینگونه برخورد میکنید؟
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۳۶۰۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919