Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-29@20:40:01 GMT

پشت پرده‌ رویارویی عربستان و قطر

تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۵۱۵۸۴

پشت پرده‌ رویارویی عربستان و قطر

جهان>دیدگاه - محمد کرباسی:
منتشر شدن خبر حرف‌های تمیم بن‌حمد آل ثانی، امیر قطر در مراسم فارغ‌التحصیلی نظامیان این کشور طی روزهای گذشته باعث به راه افتادن یک جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای میان جبهه عربستان و امارات در مقابل قطر شده است.

هر‌چند مقام‌هاي قطري خبر منتشر‌شده را جعلي و نادرست خوانده‌اند اما هر روز تنش ميان دو طرف بيشتر مي‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روز گذشته رئيس‌جمهور مصر در تازه‌ترين حمله، قطر را حامي تروريسم خواند و اعلام كرد كه وقتش رسيده كه اين كشور مجازات شود.

دكتر مهران كامروا، رئيس مركز مطالعات بين‌المللي و منطقه‌اي دانشگاه جورج تاون اعتقاد دارد كه نمايان شدن دوباره اين تنش‌ها به يك مشكل ريشه‌اي درباره ديد متفاوت اين كشورها به اخوان‌المسلمين و همچنين تلاش جبهه عربستان براي مداخله سياسي در قطر بازمي‌گردد. به عقيده او عربستان و امارات حالا بهانه‌اي پيدا كرده‌اند تا فشارها بر قطر را كه نمي‌خواهد در رابطه با رياض كشوري مانند بحرين باشد افزايش دهند.

يك ماجراي رسانه‌اي باعث شده تا تنش‌ها ميان جبهه عربستان و امارات با قطر بارديگر نمايان شود. هر چند حالا پاي اين مسئله به رسانه‌ها رسيده اما مي‌دانيم كه تنش ميان قطر و عربستان به هر حال هميشه با فراز و نشيب وجود داشته است. به‌نظرتان چرا انتشار حرف‌هاي منتسب به امير قطر ناگهان باعث اوج گرفتن اين تنش‌ها شده و ريشه اختلاف‌ها كجاست؟

همانطور كه گفتيد اختلاف ميان قطر با امارات و عربستان زياد بوده است. در ميان اين جنگ رسانه‌اي حالا بازار شايعات داغ است. در يمن، عربستان و امارات در يك جبهه قرار گرفته‌اند. جبهه عربستان با امير كويت كه به هر حال سابقه ديرينه دارد نمي‌توانند وارد چنين تنشي شوند. قطر اما در اين ميان داراي امير و حاكمي جوان است كه رابطه متفاوتي با اخوان المسلمين دارد. قطري‌ها چند سال پيش يك راهبرد و استراتژي جديد در رابطه با اخوان‌المسلمين اتخاذ كردند.

استراتژي اين بود كه به جاي مبارزه و مقابله با اخوان المسلمين و انداختن اعضاي آنها به زندان سعي كنند آنها را داخل سيستم اداري و آموزشي قرار دهند؛ برخوردي كه در قطر با اخوان المسلمين بود بسيار خفيف‌تر به‌حساب مي‌آمد و آنها را درون نظام بوروكراسي وارد كردند. اگر اكنون به وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ يا اوقاف قطر برويد كارمندان رده مياني طرز فكرشان با اخوان خيلي نزديك است. در مقابل استراتژي امارات و عربستان به همراه مصر درباره اخوان المسلمين بسيار متفاوت است. آنها مي‌گويند هر كسي كه عضو اخوان المسلمين است تروريست محسوب مي‌شود. فعاليت حزب اصلاح را ممنوع كردند و سلب تابعيت را در دستور كار قرار دادند.

اين اختلاف استراتژي درباره اخوان‌المسلمين يك اختلاف اساسي سياسي به‌حساب مي‌آيد و يكي از ريشه‌هاي اساسي اختلاف بين آنهاست. امير قطر جوان است و از لحاظ سياسي تجربه پدرش را ندارد. عربستان و امارات به بهانه حرف‌هاي منتشر شده اكنون موقعيت را غنيمت دانسته‌اند تا از امير جوان قطر زهر چشم بگيرند. عربستان و امارات تلاش دارند تا از امير قطر آتو يا بهانه‌اي به‌عنوان ابزار فشار در دست داشته باشند يا به قول آمريكايي‌ها به كسي كه روي زمين افتاده لگد‌مي‌زنند.

يعني به‌نظرتان امير قطر را به اين بهانه هدف قرار داده‌اند تا در صحنه سياسي اين كشور تغيير به‌وجود آورند؟

عربستان و امارات تلاش زيادي دارند كه زير پاي امير قطر را خالي و در اين كشور مداخله كنند. گفته مي‌شود آنها مي‌خواهند كه برادر جوان‌تر امير قطر به نام عبدالله كه ۲۶-۲۷ ساله است به قدرت برسد. عربستان و امارات اعتقاد دارند كه اين برادر جوان‌تر را راحت‌تر مي‌توانند كنترل كنند.

اين تنش‌ها بلافاصله پس از سفر ترامپ به رياض و اجلاس كشورهاي عربي و اسلامي در عربستان بالا گرفت. به‌نظرتان ارتباطي ميان اين سفر و حملات عربستان و امارات عليه قطر وجود دارد؟

بازار شايعات داغ است و خيلي سخت است صحت اخبار را تشخيص داد. مسئله مشخص اما اين است كه ترامپ در سخنراني خود در رياض از اكثر كشورهاي عربي تقدير كرد به جز قطر. اين ماجرا قبل از جريان انتشار حرف‌هاي منتسب به امير قطر بود كه باعث جلب توجه اكثر كارشناس‌ها شد.

مقام‌هاي قطري مي‌گويند خبرگزاري رسمي اين كشور هك شده بود و افراد ناشناس خبري جعلي را منتشر كرده بودند. حرف‌هاي منتشر شده از امير قطر را با توجه به شناختي كه از اين كشور داريد چقدر نزديك به واقعيت مي‌دانيد؟

حرف‌هاي امير قطر درباره لزوم تنش نداشتن با ايران دور از ذهن نيست اما به‌نظرم حرف‌هايي كه در تمجيد اسرائيل زده شده بعيد به‌نظر مي‌رسد. هيچ سياستمداري در قطر جرأت ندارد كه به‌صورت علني از اسرائيل تجليل كند. هرچند ممكن است در عمل سياست خارجي و امنيتي با اسرائيل همراه باشد.

پدر امير فعلي قطر با ايران رابطه نزديكي داشت. تا سال‌هاي ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ رابطه ايران و قطر بسيار صميمانه بود. از نظر دولت قطر ايران دولت منطقه‌اي و بزرگ است و نبايد با ايران تنش داشت. ديگر كارشناسان هم عقيده دارند كه خبر منتشر شده صحيح يا جعلي باشد حرف‌هاي گفته شده درباره ايران صحيح و منطقي است.

شدت تكذيبي كه قطري‌ها درباره اين مسئله دارند و مرتب آن را تكرار مي‌كنند اما نشان مي‌دهد كه قطري‌ها در اين ميان تمايل چنداني به تنش با جبهه عربستان ندارند و مي‌خواهند رابطه خود را با اين جبهه حفظ كنند.

از سال ۲۰۱۴ به بعد قطري‌ها تلاش داشته‌اند رابطه اين كشور با عربستان بسيار صميمي و گرم باشد. زماني كه ملك سلمان هم به دوحه سفر كرد قطري‌ها سنگ تمام گذاشتند و استقبال بسيار صميمي و گرمي از او داشتند. حتي در جريان حمله عربستان به يمن، قطر ۱۰۰۰ نظامي خود را به يمن اعزام كرد كه مسئوليت لجستيكي دارند. هر چند اين اقدام نمادين به‌حساب مي‌آيد اما اقدام مهمي بود تا اين كشور نزديكي خود به عربستان را نشان دهد.

به‌نظر مي‌رسد قطر آن كشور مطيعي كه عربستان مي‌خواهد نبوده است. منظورم از مطيع اين است كه عربستان مي‌خواهد همه ابعاد سياست‌هاي خود را به كشورهايي كه با رياض رابطه دارند تحميل كند. يعني آنها را در يك حصار ديپلماتيك قرار مي‌دهد كه رياض چارچوب آن را تعيين مي‌كند.

بله، درست است. عربستان با كشورهاي مختلف چنين رفتاري دارد. قطر تا حدي دارد سعي مي‌كند كه استقلال خود را به‌ويژه در سياست خارجي حفظ كند. عربستان اما مي‌خواهد كشورهاي كوچك‌تر رابطه‌ و وضعيتي مانند بحرين داشته باشند. بحرين اكنون تبديل به يك استان يا مستعمره عربستان شده است. اين مسئله اما براي قطري‌ها بسيار ثقيل و سنگين است.

قطر يعني در يك دو راهي قرار گرفته است؟ تحت فشار قرار دارد تا مسير عربستان يا استقلال سياست خارجي خود را انتخاب كند؟

يك نظريه سياست خارجي موسوم به Hedging وجود دارد. يعني كشورهاي كوچك مثل سنگاپور، سوئيس و قطر آن را پيگيري مي‌كنند. يعني اين كشورها سعي مي‌كنند كه با همه كشورها رابطه خوب و متوازني داشته باشند. قطر تا سال ۲۰۱۳ اين سياست را به‌صورت علني پيگيري مي‌كرد. يعني رابطه‌اش با ايران نزديك و همزمان با آمريكا هم خوب بود. يعني گفته مي‌شود دليل ندارد كه به‌خاطر رابطه با آمريكا با ايران خصومت داشته باشيم.

اين سياست خارجي اما ناگهان تغيير كرد و به سمت عربستان رفتند. وقتي مثلا ايران، امير قطر را براي اجلاس سران كشورهاي صادر‌كننده دعوت كرد او شركت نكرد كه بگويد سمت عربستان است. اما به‌تدريج مي‌خواهند رابطه‌شان را با ايران حفظ كنند و به همان سياست Hedging بازگردند و همه طرف‌ها را در سياست خارجي خود حفظ كنند.

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۵۱۵۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد  

اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمی‌تواند ژست‌های تهوع‌آور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.

به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها تصاویر تکان‌دهنده‌ای از اعتراض گسترده دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا به جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و علیه سکوت و حمایت‌های آمریکا و سردمداران کشورهای غربی در قبال این جنایت‌ها پیش چشمان مردم دنیا قرار گرفته است، اعتراضی که با سرکوب خشن پلیس و نیروهای امنیتی آمریکا و بازداشت صدها دانشجو و تعدادی از اساتید معترض روبه‌رو شده است.

این قیام دانشجویان علاوه‌بر اینکه به صورت سریالی از چند دانشگاه به دانشگاه‌های مختلف آمریکا سرایت کرده است، حتی به کشورهای دیگر نیز رسیده است و دانشجویانی در فرانسه و استرالیا و... در حمایت از دانشجویان آمریکایی و در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی به میدان آمده‌اند.

این اتفاقات اخیر در ادامه تظاهرات کم‌سابقه در ماه‌های گذشته در سراسر جهان نشان از برخاستن موجی عظیم از بیداری و آگاهی در بین مردم جهان پس از طوفان الاقصی و پس از عیان شدنبیش از پیش جنایات جنون‌آمیز رژیم جعلی صهیونیستی دارد، موجی که شاید کمتر کسی می‌توانست آن را پیش‌بینی کند.

طوفان‌الاقصی بود که در بیش از ۶ ماه گذشته، توانست ذهن بی‌اطلاع نگاه داشته‌شده مردم را در بسیاری از نقاط جهان متوجه نقطه‌ای از این زمین کند که یک رژیم جنایتکار طی ۷۵ سال با انواع حمایت‌ها و کمک‌های سیاسی، مالی، تسلیحاتی و... از سوی آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی انواع جنایت‌ها را علیه یک ملت مظلوم و ستم‌دیده روا داشته بود.

این‌بار اما انواع و اقسام دستگاه‌های تبلیغاتی کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی نتوانست این حجم از جنایت در ۶ ماه را از چشم جهانیان پنهان نگاه دارد. مگر می‌شود قتل عام و نسل‌کشی با این حجم و گرفتن جان بیش از ۳۴ هزار انسان بی‌گناه از جمله هزاران زن و کودک معصوم و تخریب وحشیانه خانه و بیمارستان را پنهان کرد؟ مگر می‌شود کشف صدها پیکر دست‌بسته از گورهای دسته‌جمعی داخل محوطه بیمارستان‌ها که به دست جنایتکاران صهیونیست به قتل رسیده‌اند را کتمان کرد؟

اکنون صدای مظلومیت مردم غزه به برکت خون کودکان بی‌گناه و آه مادران داغدیده فلسطینی به گوش مردم جهان رسیده است و وجدان‌های بیدار در اقصی نقاط عالم نمی‌توانند سکوت کنند. این را در تظاهرات مردم سراسر دنیا در حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیست‌ها و در برافراشته شدن پرچم فلسطین در ورزشگاه‌ها و دانشگاه‌های دنیا می‌توان دید.

اکنون طوفان الاقصی پرده از چهره واقعی سردمداران پرادعای غرب برافکنده است و دیگر کسی نمی‌تواند ژست‌های تهوع‌آور انسان دوستانه یا نگرانی آنها از تضییع حقوق زنان و کودکان را باور کند.

وجدان‌های بیدار در دنیا می‌پرسند، اگر ادعای سردمداران کشورهای غربی در خصوص حقوق بشر، حقوق زنان و کودکان و در خصوص کرامت انسانی واقعی بود، چرا طی ۶ ماه گذشته نه‌تنها در برابر انواع و اقسام جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم بی‌گناه و زنان و کودکان غزه سکوت کرده‌اند بلکه از هرگونه حمایت و تجهیز رژیم صهیونیستی نیز دریغ نکرده‌اند؟

این چهره واقعی و بی‌پرده سران آمریکا و دیگر رهبران غربی است که در برابر مردم دنیا قرار گرفته است. این واقعیت عیان شده نهادهای بین‌المللی از شورای امنیت سازمان ملل و سازمان‌های حقوق بشری و... است که سال‌ها با سکوت و انفعال خود در برابر رژیمی جعلی و سفاک، در نسل‌کشی مردم فلسطین دست خود را آلوده کرده‌اند. نهادهایی که گاه کوچک‌ترین مسئله داخلی در یک کشور در حوزه زنان و... را با انواع موضع‌گیری‌ها و دخالت‌ها مورد توجه قرار می‌دهند و گاه در برابر هزاران جنایت چشم می‌بندند.

و چه خوش‌باور بودند عده‌ای در کشورمان که فریب ادعا و ظاهر و ژست انسان‌دوستی و دفاع از حقوق بشر غربی‌ها و سازمان‌های بین‌المللی را خورده بودند! حال این خوش‌باوران باید پاسخ دهند مگر هزاران زن و کودک اهل غزه که بی‌رحمانه به خاک و خون کشیده شدند، زن و کودک نبودند تا مدافعان دروغین حقوق بشر نگران آنها شوند؟ مگر نهادهای غربی و بین‌المللی با تنظیم و تجویز و تحمیل اسنادی مانند ۲۰۳۰ خود را مدافع حقوق و شرایط زندگی کودکان دنیا نشان نمی‌دادند؛ اکنون این مدعیان دروغین در قبال سرنوشت کودکان مظلوم در غزه و به خون کشیده شدن جسم کوچک‌شان نگرانی و حساسیتی ندارند؟

این طوفان رسواکننده نقاب از چهره فریبنده و واقعی سران آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و بسیاری از کشورهای غربی انداخته است.

از سوی دیگر؛ همین اعتراضات گسترده دانشجویان آمریکایی، تبدیل به صحنه رسوایی و عیان شدن همه دروغ‌های سران آمریکا و غرب در خصوص آزادی بیان، کرامت انسانی، جایگاه دانشجو و دانشگاه و حتی زنان شده است.

بازداشت همراه با ضرب و شتم صدها نفر از دانشجویان و تعدادی از اساتید به جرم اعتراض آرام علیه جنایات اسرائیل و سکوت و حمایت آمریکا در قبال این جنایت‌ها، لشکرکشی و استقرار تیربار در صحن دانشگاه و تهدید به اخراج از تحصیل؛ آبرویی برای قبله آمال غربزدگان خوش‌باور باقی گذاشته است؟ حمله وحشیانه پلیس به دانشجویان دختر و کتک‌زدن و بر زمین کشاندن آنها در کجای حقوق بشر ادعایی آمریکایی‌ها و طرفداران چشم و گوش بسته آنها قرار دارد؟

اگر یک هزارم این برخوردهای وحشیانه علیه دانشجویان به‌ویژه دختران دانشجوی آمریکایی؛ در ایران رخ داده بود؛ اکنون از سخنگوی وزارت خارجه و دولت آمریکا و کشورهای غربی تا شورای امنیت سازمان ملل، از رسانه‌های غربی و سازمان‌های بین‌المللی تا برخی رسانه‌های غربگرای داخلی، از هنرپیشه‌های‌ هالیوودی تا برخی سلبریتی‌های وطنی مشغول سبقت گرفتن از یکدیگر در سیاه‌نمایی و هجمه علیه جمهوری اسلامی بودند، اما اکنون نه از فلان هنرپیشه آمریکایی مثلاً نگران زنان ایرانی که در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ موضع‌گیری می‌کرد و نه از سلبریتی‌های داخلی و نه از رسانه‌های وابسته، صدای اعتراضی در سرکوب بی‌رحمانه و وحشیانه دختران و پسران دانشجوی آمریکایی به گوش نمی‌رسد.

گاه وقتی در ایران یک استاد دانشگاه پس از ۴۰ سال تدریس در یک روال قانونی بازنشسته می‌شود، انبوه رسانه‌های داخلی و خارجی نظام را به خفقان و مخالفت با علم محکوم می‌کنند،

حال باید دید این رسانه‌ها درباره به زمین کوبیدن استاد زن آمریکایی توسط پلیس و دستبند زدن به وی در محوطه دانشگاه تنها به جرم اعتراض به جنایات اسرائیل نظری ندارند؟

کاش دلباختگان ساده‌اندیش غرب در داخل؛ اکنون که وجدان‌های بیدار در دنیا به میدان آمده‌اند اندکی با خود خلوت کنند و از خود بپرسند، این همان نظام ارزشی غربی و قبله آمالی بود که به هر بهانه‌ای آن را چماق کرده و بر سر منتقدان غرب می‌کوبیدند؟

این واقعیت است که مردم در دنیای امروز و پس از جنایات عریان رژیم صهیونیستی و حمایت آشکار غرب به رهبری آمریکا از این جنایات، به مرحله‌ای از بیداری و آگاهی رسیده‌اند که دیگر به‌سختی می‌توان آنها را فریب داد. این آغاز ضربه‌ای سهمگین به حیثیت پوشالی غرب است که ماجراهای مهمی در پیش دارد.

دیگر خبرها

  • آب‌های نیلگون، روی پرده نقره‌ای
  • نگاهی به آمار رویارویی ۲ تیم استقلال و تراکتور
  • پشت‌ پرده مذاکرات مسکو و کی یف / توافق روسیه و اوکراین چطور از دست رفت؟
  • راه یافتگان جشنواره پرده‌خوانی و نقالی رضوی معرفی شدند
  • بورل: رویارویی هسته‌ای به یک احتمال واقعی تبدیل شده است
  • طوفانی که پرده‌ها را کنار زد
  • پشت‌پرده تغییرات گسترده در ارتش چین
  • ۴ پرده از ناکامی‌های پرسپولیس مقابل گربه‌سیاه
  • پشت پرده مسلمان شدن مورایس سرمربی سپاهان
  • طوفانی که پرده از چهره غرب کنار زد