Web Analytics Made Easy - Statcounter

مازندمجلس:  نماینده مردم در دوره اول مجلس شورای اسلامی می گوید: خیانت بنی صدر را به آن صورت احراز نکردیم. یعنی این طور نبود که آقای بنی‌صدر عمدا در جبهه ها تعلل می‌کرد تا کشور دست عراق بیفتد.

روزهای آخر خرداد سال شصت اتفاقات مهمی در عرصه سیاسی کشور رخ داد. ۲۶ خرداد ۱۳۶۰، دو فوریت طرح برای ارزیابی کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر در مجلس رأی آورد و پس از پنج روز با رای اکثریت نمایندگان عدم کفایت رئیس جمهور وقت تصویب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



حال و هوای آن روزها و چگونگی رسیدن مجلس به چنین تصمیمی تاکنون موضوع گفتگوها و تهیه گزارش‌های کثیری بوده است. هرچند بنی صدر همان 31 خرداد سال 60 از عرصه سیاسی کشور محو شد اما برخی تحلیلگران و سیاسیون یاد او را در مشابهت سازی های روز کشور زنده نگه داشتند مثال روشن آن دورانی بود که احمدی نژاد به تقابل با مجلس پرداخت و آنقدر قدرت رئیس جمهور را موسع می‌دانست که حاضر به اجرای قوانین مصوب قوه مقننه نبود.

محسن رهامی اما نگاهی دیگر دارد او این مشابهت‌سازی ها را رد می کند و می گوید: کلاس بنی صدر به لحاظ سیاسی بالاتر از احمدی نژاد است. نخبگان و دانشگاهیان مخاطبان بنی صدر بودند اما احمدی نژاد لحن و ادبیاتی پوپولیستی داشته و دارد.

او برایمان از دلیل عدم رای نهضت آزای ها به طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر هم روایت کرد، از مشی بازرگان و سحابی و اینکه حتی پشت سر نیروهای انقلابی نماز هم می خواندند.

 مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانیدY

***

فرایند عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و بحث عدم کفایت سیاسی او چگونه اتفاق افتاد؟
در واقع برداشتن تنفیذ امام به روزهای آخر برمی‌گردد. یعنی این شکاف بین مجلس و بنی صدر روزبه روز بیشتر شد. آقای بنی صدر چند نفر را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی کرد اما مجلس حاضر به رای دادن نشد و نهایتا کار به آقای رجایی رسید که آن زمان نماینده مردم تهران در مجلس بودند. بعد که بنی صدر با معرفی آقای رجایی به مجلس موافقت کردند و آقای رجایی از مجلس رای گرفت، در چینش کابینه اختلاف بین او و آقای  رجایی در معرفی وزرای اقتصاد و خارجه حل نشد و آقای رجایی، سرپرست گذاشت که خودش آن وزارتخانه ها را اداره کند اما آقای بنی صدر مدعی بود او باید سرپرست بگذارد. این اختلافات در بین طیف اکثریت و اقلیت مجلس هم بود. نیروهای اقلیت مجلس، نیروهای روشنفکر مجلس و وابسته به نهضت آزادی مثل مرحوم مهندس بازرگان و مرحوم مهندس سحابی و دیگران بودند. آن زمان چپ و راست به معنای امروز نبود.

خیانت آقای بنی صدر را که به آن صورت احراز نکردیم. من از جانب خودم می‌گویم، یعنی این طور نبود که آقای بنی صدر عمدا در جبهه ها تعلل می‌کرد تا کشور دست عراق بیفتد. به کار بردن این کلمات در حال و هوای سیاسی خیلی راحت است ولی به هر حال ما اگر خیانت را به این معنی تفسیر کنیم که آقای بنی صدر عمدا به ارتش دستور عقب نشینی داده است تا عراق، ایران را ساقط کند، به چنین چیزی نرسیدیم.

در واقع طیف اکثریت نیروهای انقلابی و خط امام بودند و به بقیه روشنفکر، لیبرال یا نهضت آزادی می‌گفتند. در جلسات حزب جمهوری جمع بندی این شد که برای اداره کشور و حل نهایی معضلات جنگ به سمت عزل رئیس جمهور برویم. وقتی این طرح ارائه شد، ‌سازمان مجاهدین خلق طی اطلاعیه ای اعلام کرد «چنانچه طرح در مجلس رای بیاورد و تصویب شود، ما به دفاع از رئیس جمهوری قانونی و در واقع به مقابله با این جریان و هر کسی که به طرح عدم کفایت رای بدهد، می پردازیم»

در واقع نمایندگان به ترور تهدید شدند. به عبارت دیگر بعد از طرح مسئله عدم کفایت در مجلس، سازمان مجاهدین موضع خیلی جدی در حمایت از آقای بنی صدر گرفت و نمایندگان مجلس را تهدید کرد. همانطور که می‌دانید اعضای سازمان مجاهدین اصلا به قانون اساسی رای ندادند، حرف مجلس هم این بود که وقتی قانون اساسی را قبول ندارید، پس چطور از رئیس جمهور برآمده از قانون اساسی که به نظر شما قابلیت اجرا ندارد، حمایت می‌کنید؟ وقتی می‌توانید از ارکان قانون اساسی دفاع کنید که از خود قانون اساسی دفاع کنید. اینها بحثهای نظری بود که بین مجلس و سازمان مجاهدین خلق پیش آمد.

عدم کفایت سیاسی بنی صدر به دنبال بحثهایی مطرح شد که او را به خیانت در جنگ متهم می کردند؟

خیانت آقای بنی صدر را که به آن صورت احراز نکردیم. من از جانب خودم می‌گویم، یعنی این طور نبود که آقای بنی صدر عمدا در جبهه ها تعلل می‌کرد تا کشور دست عراق بیفتد. به کار بردن این کلمات در حال و هوای سیاسی خیلی راحت است ولی به هر حال ما اگر خیانت را به این معنی تفسیر کنیم که بنی صدر عمدا به ارتش دستور عقب نشینی داده است تا عراق، ایران را ساقط کند، به چنین چیزی نرسیدیم. ما در مجلس طرح عدم کفایت را داشتیم، یعنی این رئیس جمهور با این شرایط، یکدستی لازم با نظام را ندارد و خصوصا سخنرانی هایی که او می‌کرد مثل 14 اسفند درواقع نوعی دوگانگی و شکاف در اداره مدیریت نظام ایجاد شده بود. تمام تشکیلات چه در ارتش و چه در سایر جاها، به دو دسته طرفداران و مخالفین آقای بنی صدر تقسیم شده بودند. به طوری که در ارتش فرماندهانی که به شکلی خودشان را منتسب به او می‌دانستند، با بقیه ارکان نظام و خصوصا در حوزه های جنگ هماهنگی نمی‌کردند. بخشی از این شکستها و عقب نشینی ها ناشی از عدم هماهنگی و عدم تمرکز مدیریت بود. اما اینکه واقعا فرماندهانی گزارش قطعی بدهند که بنی صدر گفته ارتش از خرمشهر یا سوسنگرد عقب نشینی کند تا ما تحویل عراق بدهیم و انقلاب اسلامی بشکند و بعد خودش سر کار بیاید و مردم برعلیه امام تظاهرات کنند تا او رهبر و رئیس جمهور آینده مملکت شود، این طور نبوده است. به هر حال تا امروز هم از آن قضایا 36 سال گذشته، به چنین اطلاعات دقیقی نرسیده ایم.

خود بنی صدر هم بارها گفته «از من توقع داشتند من مثل یک مرید عمل کنم درحالیکه زبان مرید و مرادی را نمی‌فهمم. من رئیس جمهور بودم و به اختیارات ریاست جمهوری ام هم تکیه می‌کردم». فضای ایران یک فضای ریاست جمهوری مثل فرانسه که دارای اختیارات قانونی تام و تمام است، نیست. بالاخره قانون اساسی ما رئیس جمهور را دیده اما برای سایر ارکان نیز اختیاراتی در نظر گرفته است. 70درصد اختیارات کلیدی اداره کشور دست رئیس جمهور نیست. اگر کسی قانون اساسی را قبول ندارد اصلا نباید وارد انتخابات ریاست جمهوری ‌شود ولی اگر شد، به هر حال پذیرفته که 70 درصد اختیارات کلیدی اداره کشور در جای دیگری غیر از ریاست جمهوری تصمیم گیری می شود.

علت طرح شعار «درود بر سه یاور خمینی؛ هاشمی،‌ دو سید حسینی» چه بود؟

اعضای منافقین علیه مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، مرحوم آیت الله بهشتی و آیت الله خامنه ای شعار می‌دادند، این شعار در مقابل آن شعارها بود، در واقع این شعار را حزب اللهی‌ها را درست کردند که شعار آنها را خنثی کنند. به عبارت دیگر این شکاف نه فقط در سطح نمایندگان مجلس یا در سطح فرماندهان ارتش بلکه به بدنه جامعه هم کشیده شده بود. در واقع به نظر من در تشدید این فضا و این شکاف سازمان مجاهدین خلق بیشترین نقش را داشت. حمایت آقای بنی صدر و همراهی اش با سازمان مجاهدین خلق موجب این مسئله شد. امام اخطارهایی داد تا آقای بنی صدر از این گروهک فاصله بگیرد یعنی امام تا روز ‌آخر هم سعی کرد از آقای بنی صدر حمایت کند و تعبیرش این بود که آقای بنی صدر یک روحانی زاده است و پدرش آیت الله همدانی بوده و با این تعاریف سعی می کرد به شکلی اختلافات او و مجلس مدیریت و اداره شود. به نظرم اگر بنی صدر از منافقین فاصله می گرفت و بیشتر به نظام نزدیک می شد و مسئولین هم تحمل بیشتری در آن شرایط جنگی به خرج می‌دادند، کار به آنجا نمی‌رسید. البته من وقتی به مجلس اول رفتم و این قضایا پیش آمد، 27 ساله و در قضایای رای گیری طرح عدم کفایت رئیس جمهور 28 ساله بودم.

خیلی از دوستان هم همسن و سال من بودند. افراد 27 تا 30 ساله در مجلس اول زیاد داشتیم. درست است نمایندگان مجلس اول به لحاظ سابقه انقلابی نیروهای کارکشته انقلابی در امر مبارزه با شاه بودند اما مجلس اول به لحاظ تجربه کار سیاسی و تجربه مدیریت و حل معضلات و قدرت لابی گری و چانه زنی بسیار ضعیف بود. شاید اگر هم مجلس و هم کل نظام قدرت چانه زنی زیادی در اول انقلاب داشت، قضایایی مثل تصرف لانه جاسوسی پیش نمی‌آمد. خیلی از مسائل را می‌توانستیم با چانه زنی و راه های قانونی حل کنیم.

ما الان که به پشت سر نگاه می‌کنیم، شاید به جای کشاندن مسائل به طرح عدم کفایت رئیس جمهور و درگیری های به این شکل، در چارچوب های دیگری که در همه دنیا مرسوم است مثل هیات های حل اختلاف تشکیل و چانه زنی می‌شد، شاید کار به آنجا نمی‌رسید. اما به هر حال آن روزها هم ما خیلی جوان و کم تجربه بودیم و هم فضای کشور خیلی ملتهب بود و سقوط شهرها یکی پس از دیگری و تهدید صدام که گفته بود تا یک هفته به تهران می‌رسد، فقدان آمادگی لازم در ارتش و توانمندی در سپاه دست به دست هم داد تا آن اتفاق رقم بخورد. علت آماده نبودن ارتش هم این بود که تعدادی از فرماندهان پس از سقوط شاه و وقوع انقلاب اعدام یا زندان شدند، تعدادی هم فرار کردند و تعدادی هم تبعید شده بودند،‌ در واقع ارتش مدیریت سازمانی لازم را نداشت و چه بسا اگر یک مدیریت وسازماندهی جدی داشت،‌ ارتش ایران یکی از قوی ترین ارتش های منطقه بود و در گذشته هم نشان داده بود که در مقابل ارتش عراق، قوی تر است.

اگر خود ارتش مدیریت بهتری داشت چه بسا هیچکدام از شهرهای ما سقوط نمی‌کرد. حرف این بود که در آن فضای التهابی چرا ارتشی که توانایی اش علی القاعده قوی تر از ارتش عراق است، به راحتی عقب نشینی و منجر به سقوط شهرها شده است؟ یعنی همه قضایا به راس این قضیه و خود آقای بنی صدر برمی‌گشت درحالی که آن بدنه، اطاعت و همراهی لازم را از او نداشت و مقاومت در مقابل دشمن چنددسته شده بود. تشکیلات جنگ های چریکی برای خودشان و بسیجی ها هم برای خودشان کار می‌کردند. بسیج آن روزها زیر نظر سپاه نبود و بعدا مجلس یک مصوبه گذراند که بسیج زیر نظر سپاه عمل کند. بسیج آن زمان، بسیج ملی و حجت الاسلام مجد از طرف شورای عالی دفاع فرمانده اش بود. تعدادی از نیروها هم در قالب جنگهای چریکی جدا کار می‌کردند. در واقع تشتت فرماندهی و نبودن فرماندهی متمرکز و عدم اطاعت این نیروها از یک فرمانده واحد مایه های سقوط شهرها را فراهم می‌کرد.

در این فضای التهابی حوصله اینکه چانه بزنند و مسائل را در قالب چانه زنی حل کنند، ‌کمتر بود. گرچه هیات های حل اختلاف هم درست شد که چندان موفقیتی به دست نیاوردند و هیچ کار خاصی را نتوانستند انجام دهند.

چرا نهضت آزادی سمت حمایت از ‌آقای بنی صدر رفت؟ تحلیلشان چه بود؟

نهضت‌آزادی و تعدادی از دوستان ما در مجلس رای به نفع بنی صدر ندادند بلکه به عدم کفایتش رای ندادند. مرحوم بازگان و مرحوم سحابی و تعداد دیگری از دوستان روحانی ما مثل آقای حجتی کرمانی، مرحوم ابوترابی فرد (پدر آقای ابوترابی فرد)، معتقد بودند که راه حل این بحران،‌ کنار گذاشتن بنی صدر نیست. بنی صدر به هر حال به عنوان اولین رئیس جمهور مملکت رای آورده و عدم کفایت سیاسی در شرایط جنگ، کشور را دچار تشتت دیگری می‌کند و ممکن است اختلافات را به جنگ داخلی بکشاند. صحبت های آنها این بود که از طریق چانه زنی مسائل را حل و فصل کنیم اما این نوع حرف‌ها در‌آن فضا، مال آدمهای لیبرال بود و هرکسی حرف از سازش و مدارا می‌زد و اینکه با چانه زنی مسائل را حل کنیم به عنوان آدم غیرانقلابی مطرح می شد.

احمدی نژاد بیشتر توده مردم و شعارهای عوامگرایانه و روشهای توده پسند داشت و دارد. شما به لباس پوشیدن احمدی نژاد نگاه کنید و همینطور به لباس پوشیدن آقای بنی‌صدر. آقای بنی‌صدر لباس فرانسوی می پوشید و در واقع مثل یک رئیس جمهور مدرن لباس برتن می‌کرد. این را با کیفیت لباس و رفتار و برخوردش نشان می‌داد ولی آقای احمدی‌نژاد لباس نامناسب می‌پوشید و حرفهایی می‌زد که حرفها در حد فرماندار و استاندار هم نبود

همین الان هم فضا اینطوری است. کشور ما به گونه ای شده که گویی چانه زدن، مصالحه و مذاکره روشهای غیرانقلابی است. الان هم وقتی دولت می‌خواهد با برخی کشورها مذاکره کند متهم به غیرانقلابی بودن می شود حال آنکه می توان بسیاری از مشکلات منطقه را با مذاکره حل کرد مثل اینکه رئیس جمهور ایران با پادشاه عربستان چانه زنی کنند. الان هر کسی قصد مذاکره و صحبت دارد به او غیر انقلابی می گویند. حالا شما این فضا را به 36 سال پیش ببرید، من الان 64 سال سن دارم و آن زمان 28 ساله بودم، تصورمان این بود که این روشها غیرانقلابی و غیر خط امامی است و چون حضرت امام هم در صحبتهایشان علیه امریکا تند صحبت می‌کردند، هر کسی دم از سازش با آمریکا می‌زد به عنوان سازشکار و لیبرال مطرح می شد. درنتیجه وقتی مرحوم بازرگان مطرح می کرد «رهبر ما آقای مصدق بود و ما راه ایشان را می‌رویم تا به روشهای مقاومت منفی و چانه زنی مسائل را حل کنیم»، به این مسئله دامن زده شد. در واقع مرحوم بازرگان می گفت ما به روشهای مصدقی باید پیش رویم و از طریق دادگاه لاهه چانه زنی کنیم و هیات حسن نیت بفرستیم. بر اثر این صحبت ها امام رحمه الله علیه علیه آقای مصدق خیلی تند موضع گرفتند و فرمودند «نگذارید بگویم آن شخصی که از او طرفداری می‌کنید، مُسلم هم نبوده است» یعنی حتی تا ارتداد مرحوم مصدق جلو رفتند. بعد تعدادی از آقایان خدمت ایشان رفتند و توضیح دادند که مرحوم مصدق، مسلمان بوده و نماز می‌خوانده و اهل حساب و کتاب بوده و خمس و زکات می‌داده است. بیمارستان نجمیه بخشی از وصیت نامه های مادر مرحوم مصدق بود که او به دقت آن وصیت را اجرا کرد. بیمارستان شهید مصطفی خمینی هم ازجمله بناهایی است که متعلق به مصدق بود. بعد که این مسائل را برای امام مطرح کردند،‌ دیگر امام راجع به مرحوم مصدق صحبت نکرد. یعنی آن زمان صحبت از چانه زدن و روش مصدقی که در دادگاه لاهه از منافع ایران دفاع شود، روشهای مرسوم در دنیا و اعزام هیات حسن نیت را نمی‌پسندیدند.

در قضایای کردستان هم که مرحوم آیت الله طالقانی و تعداد دیگری از نیروهای نهضت آزادی دنبال می‌کردند هیات حسن نیت فرستادند تا با دموکراتها در سنندج چانه بزنند اما این هیات موفق نشد و در واقع جواب نگرفت. بنابراین به نظرشان هیات حسن نیت و مذاکره به معنی از دست دادن زمان و از بین رفتن منافع ملی بود. این فضا باعث م

منبع: مازند مجلس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۴۱۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بررسی روابط دوجانبه در دیدار علی باقری با یک مقام روس

معاون سیاسی وزیر امور خارجه کشورمان با نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه دیدار کرد.

به گزارش ایسنا، «علی باقری» معاون سیاسی وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران که برای شرکت در نشست معاونین وزیران امورخارجه و نمایندگان ویژه کشورهای بریکس در امورخاورمیانه به مسکو سفر کرده است، با «میخائیل باگدانف» نماینده ویژه رئیس‌جمهور روسیه و معاون وزیر امورخارجه در امور خاورمیانه و شمال آفریقا دیدار کرد.
 



در این دیدار طرفین در کنار تأکید بر ظرفیت‌های بریکس به عنوان یک پیمان چندجانبه و مهم، روابط و موضوعات دو جانبه و منطقه‌ای را مورد بحث و بررسی قرار دادند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تعاملات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دوست، راهبرد برد- برد است
  • بایدن: تا زمان آزادی گروگان‌ها آرام نمی‌گیرم
  • پرچم فلسطین بر گردن اولین رئیس جمهور آمریکا! | عکس
  • درخشان: سریلانکا می‌تواند شریک سیاسی خوبی برای ایران باشد
  • حسینی: نمایندگان منتخب مجلس دوازدهم در مجموع انقلابی هستند + فیلم
  • حسینی: گرایش سیاسی اکثر نمایندگان منتخب مجلس دوازدهم مشخص است / امیدواریم در مجلس دوازدهم تعامل سازنده بین نمایندگان و دولت بیشتر باشد + فیلم
  • ایران تنها کشوری است که با تمام قدرت علیه اسرائیل ایستاده است
  • نماینده ویژه رئیس جمهور چین: ایران در خاورمیانه شریک راهبردی است
  • بررسی روابط دوجانبه در دیدار علی باقری با یک مقام روس
  • کشف یک دفینۀ «معطّر» در زیر خانۀ اولین رئیس‌جمهور آمریکا (+عکس)