چشمه آب معدنیچانف دوایی برای دفع سنگ کلیه/طبیعت نیکشهر نیازمند توجه بیشتر مردم و مسئولین
تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۸۰۲۸۰۳
چشمههای آب گرم و معدنی دهستان چانف عارضه طبیعی کمتر شناخته شده در شهرستان گرمسیری نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان است که افزون بر زیبایی سحرانگیزش، بیماران را شفا میدهد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پاپایا، شاید شما هم تاکنون این جمله را از پدربزرگ و یا مادربزرگ ها شنیده باشید که دوای دردت فقط چشمه آب گرم و معدنیه و برایتان سوال پیش آمده باشد که اصلا این جمله به چه معناست و چرا باید آب خنک چشمه هایی که از کودکی شنیده ایم و در همه کتاب های قصه خوانده ایم، گرم و داغ شده باشد! و چه دلیلی دارد آب دوای دردی باشد که درون بدن انسان لانه کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به طور کلی چشمه طبیعی آب معدنی و آبگرم مکانی است که به صورت مداوم آب گرم یا داغ از زمین خارج میشود و بخاطر درصد بالای مواد حل شده معدنی آب بعضی از این چشمهها، عدهای از آنها استفاده درمانی میکنند به گونه ای که در طول هزاران سال بشر از این مکانها برای درمان بیماریهای مختلف و تسکین دردهای گوناگون استفاده کرده است و این باور که این آبها خاصیت درمانی دارند تنها مخصوص پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها ما ایرانیان نیست.
شواهد و مدارکی از تاریخ طب سنتی وجود دارد که نشان می دهد آب درمانی در مصر , یونان و روم باستان رواج داشته است. گویا درباریان مصری حوضچههایی داشتند که به آب آن، گل و گیاه و روغنهایی خاص اضافه میکردند و چنین تصور میکردند که چشمههای آب گرم با بهبود روند گردش خون میتواند برای سلامت انسان مفید باشد.
با تحقیقات نوین پزشکی مشخص شده است که چشمههای آب معدنی و آبگرم دارای ویژگی هایی مثل تحریک فعالیتهای مختلف بدن، درمان بیماری تنفسی، روماتیسم، بیماریهای پوستی، بیماریهای زنان و تورم موضعی، تسکین اعصاب، تنظیم فشار خون، درمان دردهای مفصلی و بهبود دردهای کلیه دارند.
چشمههای آب گرم در نقاطی از زمین وجود دارند که در آنها شرایط مورفولوژی، تکتونیکی، ماگمایی و جوی فراهم آمده باشد، در ایران به خاطر فعالیت گسترده آتشفشانی چشمههای معدنی و گرم زیادی وجود دارد.
سیستان و بلوچستان بهشت طبیعی ایران است
در استان سیستان و بلوچستان طبیعت خاص و کوهستانی بودن بسیاری از نقاط آن سبب شده است تا آب معدنی و چشمه آب گرم زیادی از دل کوهها این استان سرچشمه بگیرد وآب و هوای مساعد سبب رویش گیاهان دارویی فراوانی شده است که هر کدام دوای درد یکی از بیماری های انسان هاست.
در میان چشمه های فراوان این استان مرزی، چشمهی آب معدنی چانف در 18 کیلومتری روستای چانف از توابع بخش آهوران شهرستان نیکشهر یکی از بهترین آنهاست به گونه ای که بسیاری از مردم این منطقه آب آن را دردهای کلیوی و دفع سنگهای کلیه می دانند.
آب معدنی چانف دوای درد بیماران کلیوی
در همین رابطه حسن ذاتی کیخا در گفت و گو با خبرنگار پاپایا، با بیان این مطلب که آب معدنی چانف دوای درد کلیه است، اظهار داشت: این منطقه پیش از این اهمیت چندانی نداشت اما وقتی در بالادست این چشمه اکتشاف معدن منگنز آغاز شد این منطقه شهرت یافت و هماکنون جزو تفرجگاههای بزرگ جنوب سیستان و بلوچستان به شمار می آید به گونه ای که همه روزه تعداد بسیاری از مردم استان و دیگر نقاط کشور به این مکان سفر می کنند تا در کنار استفاده از طبیعت بکر منطقه، از دوای طبیعی کلیه نیز بهره مند شوند.
وی افزود: افراد مبتلا به عارضهی سنگ کلیه که از آب این چشمه نوشیدهاند معترفند که آب این چشمه بهطرز عجیبی سنگها را از کلیه دفع میکند و یا خرد و میشکند و تاکنون بیش از هزاران نفر از بیمارانی که سالهاست با مشکلات سنگ کلیه درگیر هستند به این محل آمده و با نوشیدن آب معجزه گر این چشمه و لطف خدا مشکلشان برطرف شده و سنگ دفع شده است.
رییس ادارهی حفاظت محیط زیست نیکشهر با تاکید بر اینکه در هر گوشه از ایران معجزه ای از نعمت های خدا وجود دارد، خاطرنشان کرد: برخی آبها که مظهر قدرت لا یزال خداوندی هستند اینگونه معجزه میکنند و کانون تفرج انواع و اقسام گردشگران میشوند.
مناطق گردشگری و طبیعی نیکشهر نیازمند توجه بیشتر مسئولین
جان بخش داوودی یکی از اهالی روستای چانف نیز در گفت و گو با خبرنگار پاپایا، اظهار کرد: یکی از نکات قابل توجه در این محل حضور روزانه بیش از 20 تا 30 خودرو و دهها مسافر در این منطقه است که باعث رونق کسب و کار در روستا شده است.
وی با گلایه از توجه مسئولین به این چشمه و عدم تامین امکانات رفاهی مناسب در محل، بیان کرد: مسئولین تاکنون برای شناساندن این چشمه اقدامی نکردهاند که لازم است تا برای برای ساماندهی آن و ایجاد راه دسترسی مناسب فکر اساسی شود تا گردشگران بتوانند از آن استفاده لازم را ببرند و مردم منطقه هم با استفاده از این نعمت خدا دادی امرار معاش کنند.
داوودی خاطرنشان کرد: متاسفانه این چشمهی آب معدنی با قابلیت دفع سنگهای کلیه و بسیاری دیگر از خواص خاص دارویی حتی از راه دسترسی مناسب بیبهره است و تابلویی ساده نیز برای شناساندن مسیر آن وجود ندارد.
نیکشهر سرزمین چشمه های آبگرم و معدنی است
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیکشهر نیز در گفت و گو با خبرنگار پاپایا، با اشاره به اهمیت جاذبه های طبیعی در جذب گردشگران داخلی و خارجی، گفت: کوهستانی بودن منطقه و وجود جاذبههای طبیعی سبب جذب گردشگر و توریست به این شهرستان می شود و باید از این نعمت های خدا دادی نهایت استفاده را ببریم.
وی چشمههای آب گرم، گوگردی و معدنی را مهمترین جاذبههای طبیعی-آبی شهرستان نیکشهر دانست و افزود: این چشمهها در روستای شیرآباد، بخش آهوران و بخشهای فنوج، بنت و مرکزی واقع شدهاند و به عنوان مهمترین جاذبه های آبی شهرستان نقش مهمی در جذب گردشگران ایفا کرده اند.
خیر النسا امیری با اشاره به موارد استفاده درمانی چشمه های آب شهرستان نیکشهر، خاطرنشان کرد: چشمههای آب گرم و گوگردی شهرستان برای درمان بسیاری از بیماریهای پوستی، درد مفاصل و عضلانی مفید است.
وی ادامه داد: در میان چشمههای موجود در این شهرستان چشمهی آب معدنی چانف به علت اثرگذاری آب آن در دفع سنگهای کلیه بیشترین آمار جذب گردشگران استانی و دیگر نقاط کشور را در منطقه به خود اختصاص داده است.
امیری در پایان با اشاره به اینکه 67 چشمه آبگرم و آب معدنی و آبشار در شهرستان نیکشهر وجود دارد، تصریح کرد: چشمه آبگرم، آب معدنی و آبشار های طبیعی این منطقه در تمامی فصول سال پذیرای تعداد زیادی از طبیعت دوستان و بیمارانی است که به امید شفا به این محل سفر میکنند که حمایت مسئولین و همکاری مردم شهرستان در معرفی این نقاط میتواند باعث رونق اقتصادی خوبی در نیکشهر شود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۰۲۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایش زجر به قیمت لایک!
کلیپهای سلطهگری بر حیواناتی که به بهانه تفریح و سرگرمی آزار و شکنجه میشوند، پلتفرمهای گوناگون شبکههایاجتماعی را فتح کرده است. با یک جستوجوی ساده میتوان انواع و اقسام کلیپهایی ازایندست را مشاهده کرد، در جهانی که دور انسان میگردد؛ حیوانات، گیاهان و اجسام مادی وجود دارند تا رفاه بیشتری برای انسان فراهم کنند و هر چه غیرِ او در جهان، هست که کیفیت زندگی او را بهتر کند.
چنین موضع برتری است که زمینهساز پستانگاری حیواناتی میشود که بسیار قدیمیتر از انسان در کره زمین زیستهاند و در مقیاس زمینشناختی، عمر انسان در قیاس با عمر آنان بسیار ناچیز است. این مقایسه قدمت نیز نمیتواند انسان را از این تصور دور کند که موجوداتی که بسیار پیش از او زیستهاند، به جهان نیامدهاند تا در خدمت لذت، سرگرمی، رفاه و منفعت او باشند. اما این پرسش مطرح است که چگونه برخی افراد میتوانند، حیوانات بیدفاع را به دهشتناکترین شکل ممکن آزار دهند، و در ادامه، بازدیدکنندگانی هم باشند که میتوانند بهراحتی به تماشای حیوانات به اسارت گرفتهشده در شبکههای اجتماعی بنشینند؟ گاه کسانی که خود را مدافع و دوستدار حیوانات معرفی میکنند، آنان را برای انتشار فیلم تحت شدیدترین فشارها قرار میدهند که از دید تماشاگران پنهان میماند.
از دید این افراد، حیوانات میتوانند میزان «لایک» و «دنبالکننده» صفحههای مجازی آنان را افزایش دهند. همانند مردی که سگش را روزها و ماهها تمرین داده بود تا به هنگام سقوط او از ساختمانی کمارتفاع، او را نجات دهد و بازدیدکنندگان نمیدانستند سگ ناجی برای ایفای نقش در چنین عملیات فریبکارانهای، بارها در پروسه تولید محتوا، تنبیه و مجازات شده است. البرز سهند، بهعنوان مدافع حقوق حیوانات می گوید: ویدئوهایی ازایندست منبع درآمدی مطمئن برای سودجویان است، کسانی که تنها به تصاحب «دنبالکننده» فکر میکنند. درآمدزایی از شکنجه و آزار حیوانات باعث عادیسازی این رفتار شده و کودکان و نوجوانانی که در معرض این محتواها قرار میگیرند، حساسیت خود را در این مورد از دست میدهند و در بزرگسالی، حیوان را موجودی بیارزش قلمداد میکنند.
گستردگی تهیه اینگونه کلیپها که در آن حیوانات شکنجه میشوند، موجب شده است تا زنگ خطرها به صدا درآید. البرز سهند با تأکید بر مقوله آگاهی بخشی میگوید: «باید در این مورد فرهنگسازی کرد و آگاهی جامعه را ارتقاء داد تا حق حیات حیوانات به رسمیت شناختهشده و جامعه از نظاره نمایش آزار و اذیت آنان دست بردارد. بازدیدکنندگان با یک «کلیک ساده» بر روی اینگونه کلیپها، خود نیز به چرخه شکنجه حیوانات وارد میشوند و پذیرفتهشدگیِ چنین اشکالی از خشونت، سبب نهادینهسازی شده و موجب خواهد شد که تأمل بر اشکال نرم و پنهان خشونت علیه حیوانات، چندان محل توجه دغدغهمندان حقوق حیوانات قرار نگیرد و یا بهندرت برای آنان موضوعیت داشته باشد.»
از تحمیل سبک زندگی انسانی تا اختلال درروند زیست طبیعی حیوان
این مدافع حقوق حیوانات بیان میکند: «معمولا رنج ناچاری حیوانات در دچاری به وضعیتهایی که اختیاری در انتخاب آن نداشتهاند، نادید انگاشته میشود. آنها ناگزیر به تحمل وضعیتهایی هستند که آنها را به خدمت تفریح و سرگرمی صاحبانشان درمیآورد و این ناگزیری، رنجی را به شکل نرم و پنهان متوجه آنان میکند. بهخدمتگیری حیوانات برای سرگرمی و لذتجویی صرفا به حیوانات خانگی محدود نمیشود، اما حیوانات خانگی بیشتر در معرض آن هستند. حیواناتی که در فضای مجازی مورد بهرهکشی قرار میگیرند و بهبندکشیدنشان در حصار خانهها و ناگزیرکردن آنها به تحمل سبک زندگی انسانی، رنجی پنهان است که به طبیعت حیوانات تحمیل میشود و درروند زیست طبیعی آنان اختلال ایجاد میکند؛ چراکه تربیت حیوانات مطابق با قواعد زندگی انسانی، آنان را از طبیعت وجودیشان محروم میکند. این بهبندکشیدگی آنها را به لحاظ عاطفی نیز به استثمار ما درمیآورد و به ما وابستهشان میکند و این وابستگی عاطفی سبب میشود آنها تنگناهای تحمیلشده از سوی ما را بدون مقاومت بپذیرند و با آن کنار بیایند تا بتوانند با ما بمانند. ما، اما به این سلب آزادی و از ریل طبیعی خارجکردن حیوانات خانگی نیز قانع نیستیم و آنان را به خدمت دیگر خواستهای خود نیز درمیآوریم.»
وی در ادامه با اشاره به صنعت گسترده تولید و فروش حیوانات خانگی میگوید: «این صنعت یعنی همین انواع و اقسام سگها و گربهها با شکل و شمایل بهوضوح دستکاریشده و تجملاتی، بیشک راوی بخشی ازارتباط آدمی با خودش است. در نشریهای میدیدم که چگونه کارشناسان خبره تولید سگ و گربه با دستکاریشده ژنتیک به پیشرفتهای فوقالعادهای در تولید حیوانات خانگی بر اساس تمایلات مشتری و وضعیت بازار دست پیداکردهاند. پای کوتاه، بلند، دم سربالا، سرپایین، چشمزاغی، بیصدا و مناسب آپارتمان، زشت، اما باکلاس و قسعلیهذا. موجوداتی که پیش از ترکیب فردگرایی و خودخواهی انسان مدرن وجود خارجی نداشتند. چرخش مالی این کارخانه هم با محصولات جانبی و بیزینسهای اطرافش چیز اعجابآوری است. تنها چیزی که در این میان نیست دغدغه جانهایی است که ابتدا در فرآیند تولید مصنوعی، حیوانیتشان گرفتهشده و سپس در چارچوب زندگیهای انسانی محبوس شدهاند. از همه مضحکتر اینجاست که با مهربانی و احساس پیوستگی به آنها به این توهم میافتیم که چقدر حیواندوستیم!»
این مدافع حقوق حیوانات خاطرنشان میکند: «حیوان آزاری بدوی، آنگونه که در شبکههای اجتماعی قابلرؤیت است، ریشه در مناسبات نوین دارد. هزار سال پیش کسی در ایران با حیوانات چنین نمیکرد؛ همانگونه که در روستاها اکنون نمیشود. این آزار یک جنبه کاملا مدرن و روی دیگر سکه همین رویدادی است که در صنعت پیچیده حیوانِ خانگی سازی در غرب مشاهده میکنیم. صنعتی که کاملا در جهت چیزهایی مثل منزلت اجتماعی انسانها به چنین مداخلهای در طبیعت مشغول است. هر دوی اینها محصول جداسازی مدرن انسان از بقیه طبیعت است. با تبدیلشدن حیوانات به بخشی از منزلت نمادین طبقات پولدار و نگهداری انواع و اقسام حیوانات در خانه پس بیراه نیست که به این بیندیشیم که حیوانآزارها در حال انتقام گرفتن از طبقات بالا و فروکوفتن عقده وضعیتشان بر سر حیوانات بیچارهاند. روشن است که دراین شرایط چه عواملی نقشآفریناند. اینکه آدمی رابطه خوبی با حیوانات داشته باشد قطعا امری پسندیده وعالی است. نکته اینجاست که این رابطه پیشاپیش باوجود صنعت پرسود حیوانات خانگی مخدوش شدهاست. نکته در اینجا دفاع از «امر طبیعی» و ستایش بدویت نیست، بلکه سخن بر سر «حفظ طبیعت» است. این دو با یکدیگر متفاوتاند. از بین بردن طبیعت که چیزی است برآمده از عقل ابزاری مدرن و صنعتی سازی که با از بین بردن امر طبیعی فرق دارد. اولی نقدی است به سوژهگرایی مدرن و ازبین رفتن و در مضیقه قرارگرفتن حیات انسان و دیگر موجودات، و دومی گشودن راهی برای تجربه شکلهای متعدد و متنوع زندگی و اتفاقا بلوغ انسان.»
لایکِ رنج حیوانات
سهند تأکید میکند: «از فراوانترین آزارهایی که متوجه حیوانات میکنیم، تحمیل پوشش و آرایش به طبیعت بدن آنها و نمایش این پوشش در شبکههای اجتماعی است. ما انسانیم و بنا به انسانبودنمان طبیعت بدنمان را با پوشش و آرایش، به بند فرهنگ کشیدهایم و در آنچه با خود میکنیم، نسبتا صاحباختیاریم. اما حیوانات در آنچه با آنها میکنیم، اختیاری ندارند و بنا به انتخاب ما ناچارند کفش و لباس بپوشند و به زیورآلات آراسته شوند و موهای بدن و سروصورتشان کوتاه شود و گاه حتی ناگزیرند عینک را هم برای سرگرمی ما روی صورتشان تحمل کنند. امروزه با امکان گستردهای که فضای آنلاین به روی ما گشوده، اشکال تازهتری از خشونت نرم و غیرمستقیم علیه حیوانات در جریان است و روزبهروز بر تنوع شیوههای خشونتی که صاحبان حیوانات خانگی برای جلبتوجه و تأیید از کاربران فضای آنلاین متوجه حیوانات میکنند، افزوده میشود و اقبال کاربران برای مشاهده و بازنشر تصاویر ثبتشده از چنین رفتارهایی علیه حیوانات رو به فزونی است.
صاحبان حیوانات خانگی، آنها را در وضعیتهای مضحک یا پرخطر قرار میدهند و واکنش آنها را با دوربینهایشان ثبت میکنند و در فضای آنلاین به اشتراک میگذارند و کاربران نیز بیتوجه به رنجی که حیوانات در ثبت چنین لحظاتی متحمل شدهاند، قلبها و خندههایشان را پای این پستها مینشانند و با بازنشر این تصاویر، به بازدید بیشتر آنها یاری میرسانند و زمینه را برای آزار هرچه بیشتر حیوانات خانگی هموار میکنند؛ چراکه پربازدیدی این تصاویر، آنها را محبوبتر مینمایاند و اقبال بیشتری را متوجهشان میکند. کسانی که با ریختن لایک و قلب پای این پستها به ترویج، تثبیت و عادیسازی چنین رفتارهایی یاری میرسانند آیا در این مسئله تأمل میکنند که آنچه باعث لذت و سرگرمیشان شده، رنج حیوانی است که اختیاری برای در امان ماندن از آزار صاحب خود ندارد و قادر به تغییر شرایط زندگی خود نیست؟»
امروزه مواجهه با تصاویر و ویدئوهایی که در آنها به حیوانات لباسهای مضحکی پوشاندهاند، آنها را در وضعیتهای مضحکی قرار دادهاند یا به شیوههای متنوعی عصبانیشان کرده یا به حد مرگ ترساندهاند و… به امری طبیعی و مخاطبپسند تبدیلشده است، بنابراین فراواناند ویدئوهایی که در آنها صاحبان حیوانات مشغول خوردن غذایی هوسآور هستند. حیوان بیچاره با ولع و حسرت به آنها نگاه میکند، دهانش آب میافتد، دستش را به حالت تضرع بهسوی آنها دراز میکند و غذا میخواهد، اما صاحبان آنها بنا نیست به این حیوانات توجه کنند، چون دارند ثبت ویدئویی را کارگردانی میکنند که در گوشهای شاهد آزاری است که متوجه حیوان بیدفاع است.
گاه حتی صدای خنده کسی که در حال ثبت ویدئو هست با مشاهده واکنشهای حسرتبار حیوانات شنیده میشود و زمانی که این ویدئو در صفحات اجتماعی پُست میشود، تازه شروع ماجراست. کاربران با خندههای استهزاآمیز از این ویدئو استقبال میکنند و با به اشتراکگذاری آن در صفحات خود به بازنشر و پربازدیدی آن یاری میرسانند و دیگر صاحبان حیوانات خانگی را به هوس میاندازند که برای جلبتوجه و تأیید، چنین شیوههای آزاری را بر حیوانات خود روا بدارند. کمتر کسی در این زنجیره ثبت و نشر و بازنشر پیدا میشود که اندکی در رنج آن حیوانِ موردِ استهزا تأمل کند و به آنچه در حال وقوع است، اعتراض کند.»
لزوم روشنگری و آگاهیافزایی برای تغییر شرایط به نفع حیوانات
حیوانات، امکانی برای دفاع از خود در برابر چنین آزارهایی ندارند. آزارهایی که سهند میگوید: «نهتنها ناخوشایند جلوه نمیکنند، بلکه تماشایشان نشاط و سرخوشی هم در پی دارد! دیگر شیوههای آزار که از آنها بهعنوان خشونت مستقیمِ فیزیکی یاد میشود، اغلب افکار عمومی را به چالش دعوت میکند و صدای آنان را برای دفاع از حقوق حیوانات بلند میکند، اما این شیوههای نرم در کمتر کسی حساسیت و اعتراض برمیانگیزد و جریان غالب، موافق چنین رفتارهای ناروا با حیوانات است. اگر نگاهمان به حیوانات تغییر کند و آنها را در سلسلهمراتب نمادینمان در جایگاهی پستتر از خود ننشانیم، رنجی که از این استهزا، تمسخر و تحقیر متحمل میشوند، در ما حساسیت برمیانگیزد و ما را به واکنش وامیدارد؛ چنانکه درباره انسان چنین است. کمترین کاری که میتوانیم برای مقابله با چنین رفتارهایی انجام دهیم این است که تصاویر آزار حیوانات را با لایکهایمان تأیید نکنیم و با بازنشر آنها به پربازدیدیشان یاری نرسانیم. عدم توجه و تأیید چنین مواجهاتی با حیوانات، به نامقبولی تدریجی آنها و حاشیهرانیشان در فضای آنلاین خواهد انجامید. متأسفانه طبیعیانگاری رفتارهایی اینچنین با حیوانات سبب شده حتی دغدغهمندان حقوق حیوانات نیز توجه کمتری به این شکل از آزارهای پنهان و نرم داشته باشند. مدیران شبکههای اجتماعی نیز نسبت به رواج چنین رفتارهایی با حیوانات سکوت و انفعال پیشه کردهاند و امکانی سخاوتمند برای پربازدیدی تصاویر ثبتشده از آزار حیوانات گشودهاند.»
طبیعتا روشنگری و آگاهیافزایی در این زمینه میتواند شرایط را به نفع حیوانات تغییر دهد و مدیران شبکههای اجتماعی و کاربران آنلاین را به رفتارهای مسئولانه در قبال حیوانات ترغیب کند. این مدافع حقوق حیوانات با تأکید بر عبارت پیشگفته، خاطرنشان میکند: «با گسترش انبوهی از رسانهها و ارتباطات دیجیتال، حامیان حقوق حیوانات همچنان نتوانستهاند شبکههای ارتباطی قوی بین خودشان تشکیل دهند تا از آن طریق اطلاعرسانی و آگاهی بخشی عمومی را پیش ببرند. به همین علت آنها نتوانستهاند با مردم دیالوگی پایدار برقرار کنند. در شرایط فعلی اکثریت فعالان حقوق حیوانات، اجتماعات کوچک پراکندهای هستند که ارتباط چندانی باهم ندارند، روحیه همکاری و کار جمعی در آنها دیده نمیشود، اهداف مشترکی را تعقیب نمیکنند و گاهی حتی در تضاد باهم قرار میگیرند، در چنین شرایطی مسئله روشنگری و آگاهیافزایی مغفول مانده است.»
منبع: رسالت
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی