چرایی دروغگویی در زندگی و محیط کسب و کار
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۴۵۴۲۰
چرا افراد مختلف دروغ های یکسان می گویند؟ علت دروغگویی در افراد چیست؟ اساسا چگونه میتوان دروغ را از زندگی و محیط کسبوکار خود حذف کرد؟
برای مقابله با دورغگویی ابتدا باید علت دروغگویی را کشف کرد. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که بر اساس تحقیقات انجامشده، افراد بیشترین دروغها را به کسانی میگویند که بیشتر از سایرین آنها را دوست دارند!
بهطور نمونه فرزندی که دیرهنگام به خانه بازمیگردد، برای آنکه والدین خود را نگران نکند، اقدام به دروغ گفتن میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاسخ سوال روشن است؛ افراد حتی در محیط کار بیشتر به کسانی دروغ میگویند که دوستشان دارند! مشتری و به تبع آن کسب درآمد حاصل از آن، دو عنصر تحریککننده برای دروغگویی است. به عبارت دیگر افراد پول را دوست دارند، بنابراین به مشتریان دورغ میگویند.
البته این همه دلایل دروغگویی نیست؛ از علتهای دیگر این رفتار ناهنجار میتوان به کمبود توجه اشاره کرد. برخی افراد برای قرار گرفتن در کانون توجهات و متمایز شدن اقدام به دروغگویی میکنند و گروهی دیگر برای پنهانکاری.
آنچه مسلم است؛ معمولا افراد اگر علت کارهای خود را بهخوبی توصیف کنند، در اکثر موارد احساس گناه و عذاب وجدان از بیان دروغهای خود نخواهند داشت!
به عبارت دیگر مهمترین علت دروغگویی ترس از واکنشهاست. در واقع افراد از اینکه دوست، همسر، مشتری و حتی پولی را از دست دهند، بهشدت هراس دارند و به همین علت اقدام به دروغگویی میکنند تا به نوعی آنها را حفظ کنند و یا پیش از آن به دست آوردند.
اما سوال بزرگ اینجاست که چگونه میتوان دریافت که فرد مقابل در حال دروغگویی است؟
برای پاسخ به این پرسش باید به رفتارهای مشترک آنها توجه کرد؛ اساسا ۸۰ درصد افراد در هنگام دروغگویی رفتارهای غیرکلامی مشترکی دارند که میتوان با توجه به این موارد میزان صداقت فرد را دریافت.
پلک زدن بیش از حد، شانه بالا انداختن، پنهان کردن چشمها، علاقه نداشتن به شنیدن، تغییر آهنگ صدا، بازی کردن با دستها و وسایل، خاراندن گردن و پشت گردن و عرق کردن بیش از حد ازجمله نشانههای غیرکلامی فرد دروغگوست که میتوان با دقت به آنها به کلام کذب این افراد پی برد.
در هر حال؛ آنچه مسلم است؛ دروغگوها معمولا زیاده از حد صحبت میکنند، آنها به طرز عجیبی وارد جزئیات ماجرای تخیلیشان می شوند و سعی میکنند با دادن مقادیر زیادی از اطلاعات گاه ضد و نقیض، شنوندهشان را مجاب کنند که دارد واقعیت را می شنود.
این جزئیات ممکن است در ظاهر، داستان ساختگی افراد دروغگو را زیبا و باورپذیر نشان بدهد اما در واقعیت زنگ خطری است که فرد باید نسبت به آن حساس باشد و در تله دروغ نیفتد.
* مشاور علوم رفتاری و زبان بدن
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۴۵۴۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طعنه روزنامه جمهوری اسلامی به پرونده چای دبش: در کشوری که یک فساد بزرگ را «فسادنمایی» مینامید، میشود دم از عدالت زد؟
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به رئیسی در مورد پرونده فساد چای دبش طعنه زد.
این روزنامه نوشت: در جامعهای که حتی با مفسدان اقتصادی برخورد یکسان نمیشود بطوری که یکی را به دلایل خاص از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنند و به صُلابه میکشند، ولی دیگری را که فساد بزرگتری مرتکب شده تکریم میکنند و در بهترین جایگاه قرارش میدهند، چگونه میتوان باور کرد که عدالت حاکم است؟
هیچکس، چه در سطح کارگزاران نظام و چه در سطح عموم مردم، تردید ندارد که ما هنوز نتوانستهایم عدالت را در جامعه برقرار کنیم.
قضاوتی است که از کارگزاران ارشد نظام هم بارها شنیده شده و نمودهای عینی آن نیز در جامعه کاملاً قابل لمس است.
ثروت کشور به صورت عادلانه میان مردم تقسیم نمیشود، در ادارات با ارباب رجوع برخورد یکسان صورت نمیگیرد، پارتیبازی در اکثر دستگاهها بشدت رواج دارد، حقوقها، مزایا و امکانات رفاهی به تناسب شایستگیها و نیازهای واقعی پرداخت نمیشوند. بر بخشهای بکارگیری افراد در پستها و تفویض جایگاهها شایستهسالاری رعایت نمیشود، به افراد بلهقربانگو امتیاز داده میشود و افراد منتقد منصف و دلسوز طرد میشوند و...
اینها و بسیاری موارد دیگر نشانههای بارز تبعیض هستند، چیزی که با روح اسلام و نظامی که قرار است با «جمهوریت» و «اسلامیت» اداره شود در تضاد کامل هستند.
در جامعهای که حتی با مفسدان اقتصادی برخورد یکسان نمیشود بطوری که یکی را به دلایل خاص از زیر سنگ هم که شده پیدا میکنند و به صُلابه میکشند، ولی دیگری را که فساد بزرگتری مرتکب شده تکریم میکنند و در بهترین جایگاه قرارش میدهند، چگونه میتوان باور کرد که عدالت حاکم است؟
این روزنامه در بخش دیگری از سرمقاله خود که به نظر میرسد به رئیسی و پرونده چای دبش کنایه میزند نوشته است:در جامعهای که پرونده بزرگترین فساد اقتصادی را به جای آنکه با اولویت بررسی کنند به محاق میبرند و آن را فسادنمائی جلوه میدهند، چگونه میتوان پذیرفت عدالت در حال اجرا شدن است؟
همچنین روزنامه جمهوری اسلامی با طعنه به علیرضا پناهیان ادامه داد:
در جامعهای که اهانتکننده به پیشوایان دین را به جای محاکمه بر صدر مینشانند، چگونه میتوان به مردم گفت در حال ساختن بنای رفیع حکومت عدل علی هستیم؟
مردم با مشاهده این بیعدالتیها اگر به این نتیجه برسند که ما کاری غیر از تغییر اسم انجام ندادهایم و هدفمان این بود که محمدرضا پهلوی را کنار بزنیم و خودمان جای او را بگیریم، نمیتوان قضاوتشان را رد کرد. قرار نبود آنهمه شهید بدهیم و آنهمه فداکاری صورت بگیرد و بعد از ۴۵ سال هنوز در پیچ و خمهای تبعیض و بیعدالتی سرگردان باشیم و در عین حال به عدهای اجازه بدهیم چنین وضعیتی را متن عدالت جلوه دهند!