یک حقوقدان و پژوهشگر تاریخ: خلأ قانونی در بحث حفظ و احیای آثار تاریخی باید مرتفع شود
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۴۹۷۰۵
یک حقوقدان و پژوهشگر تاریخ گفت: قانونگذار باید با تصویب قانون جامع و کامل، ضمن تعیین دقیق مصداق و شرایط آثار دارای وصف تاریخی و ملی به خلأهای قانونی تخریب اینگونه آثار پایان دهد.
دکتر نیما صفا در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه بنای تاریخی خانه احمدی در سال 82 توسط میراث فرهنگی به شماره ثبت 8509 ثبت ملی شده است، اظهار کرد: این بنا متعلق به اواخر دوره پهلوی اول یا اوایل دوره پهلوی دوم است و به لحاظ معماری خاص آن و درب و پنجرههایی که در این بنای تاریخی بهکاررفته نشاندهنده معماری بومی هرمزگان است که متأسفانه قسمتهایی از آن در چند روز اخیر تخریبشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این حقوقدان و پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه بنای تاریخی خانه احمدی یک یا دو سال پیش توسط میراث فرهنگی مرمت شده بود، افزود: دیوان عدالت میتواند به این موضوع ورود کند اما متأسفانه به علت خلأ قانونی که در بحث حفظ و احیای آثار تاریخی وجود دارد، با توجه به اینکه مالک بنا پیگیر خروج این ملک از ثبت ملی بوده، توانسته آن را از ثبت ملی خارج و تخریب کند.
وی با بیان اینکه از نظر قانونی تخریب ملک توسط مالک مشکلی ندارد، اضافه کرد: هدف سازمان میراث فرهنگی به وجود آمدن یک خواست عمومی برای حفظ و احیای بافت تاریخی است؛ اگر این خواست مردمی شکل بگیرد مسلماً میتوانیم آثار تاریخی را حفظ کنیم و در غیر این صورت به سمت یک شهر بیهویت پیش خواهیم رفت.
صفا با اشاره به اینکه از بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار حداکثر پنج اثر باقیمانده و یکی از آنها همین خانه احمدی بود که متأسفانه تقریباً تخریبشده است، تصریح کرد: میراث فرهنگی موقتاً جلوی تخریب این بنا را گرفته است آنهم نه برای توقف کامل تخریب، بلکه تنها برای اینکه بتوانند ابزارهایی مثل درب و پنجرههای قدیمی را نگهداری کنند.
این پژوهشگر هرمزگانی با بیان اینکه در شهر بندرعباس یک بنای تاریخی با قدمت بیش از 500 سال باقیمانده که آنهم رو به ویرانی کامل است و متأسفانه با اینکه ثبت ملی شده، میراث فرهنگی نمیتواند این بنا را مرمت کند، عنوان کرد: بناهای دیگری مثل بنای خانه احمدی که در دوره قاجار ساختهشدهاند و دارای معماری خاص هرمزگانی هستند نیز رو به تخریب هستند.
وی با اشاره به اینکه بندرعباس در آینده به مسائل سطح پایینی خلاصه میشود، گفت: این شهر دارای تاریخ و فرهنگ پرافتخاری است که متأسفانه به دلیل اینکه کمتر راجع به آثار تاریخی کار میشود یا کتاب نوشته میشود، مغموم واقع شده و ابنیه تاریخی هم به این سبک و سیاق از بین خواهند رفت.
صفا در مورد ماهیت حقوقی ثبت بناهای تاریخی بهعنوان آثار ملی و سپس خروج برخی از آنها از فهرست آثار ملی که در مورد خانه تاریخی احمدی بندرعباس هم مصداق دارد، خاطرنشان کرد: باید گفت مشکل اصلی در عدم وجود قانون جامع و فراگیر در بحث حفظ آثار تاریخی است، زیرا قانونی که با استناد به آن بناهای تاریخی به ثبت ملی میرسند مربوط به سالهای ۱۳۰۹ و نیز ۱۳۵۲ شمسی است و مسلماً نمیتواند جوابگوی زیروبمها و نکات بسیار ریز و البته تعیینکننده حقوقی در عصر حاضر باشد و از سوی دیگر یک نظریه شورای نگهبان مربوط به سال ۱۳۶۱ هم بهطور کل این قانون را خلاف شرع اعلام کرده است.
وی ادامه داد: قانونی تحت عنوان قانون راجع به حفظ آثار ملی مصوب ۱۳۰۹ بناهایی را مشمول آثار ملی قرار داده که در یک بازه تاریخی خاص یعنی تا پایان دوره زندیه احداثشده باشند، لذا ابنیه دوره قاجار و همچنین پهلوی مشمول این قانون نمیشد که البته این محدودیت زمانی هم از بغض حکومت پهلوی از سلسله قاجار سرچشمه میگیرد که نمیخواست بناهای عصر قاجار بهعنوان اثر ملی تاریخی شناخته شوند، حالآنکه این مسئله کوتهنظری مسئولین آن برهه را نشان میدهد.
این پژوهشگر هرمزگانی بیان کرد: بعدها در سال ۱۳۵۲ قانونگذار سعی نمود تا حدی این نقص را جبران نماید و با تصویب مادهواحدهای در قالب قانون ثبت آثار ملی، فارغ از تاریخ و زمان احداث بنا، کلیهی آثار غیرمنقول را با این قید که از نظر تاریخی دارای شئون ملی واجد اهمیت باشند را قابل ثبت در فهرست آثار ملی دانست اما همینکه برای قیدها ذکرشده مصداق و معیار مشخصی ذکر ننموده، نقصی بر نقایص پیشین اضافه کرد.
وی افزود: امروزه همین امر باعث میشود که مالکین این قبیل آثار ملی که نماد فرهنگ و هویت کشور و نیز همان شهر و منطقه محسوب میشوند با مراجعه به دیوان عدالت اداری، نسبت به ثبت ملی ملک خود از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکایت نموده و دیوان عدالت هم برحسب همین قوانین ناقص که جای تفسیر را باز گذاشته، حسب مورد یا با استناد به ایرادات شکلی در مورد نحوه ثبت اثر و یا بر مبنای ایرادات ماهوی و پس از جلب نظر کارشناس، بنای ثبتشده را مربوط به آن بازه زمانی ندانسته و یا آن را حائز وصف و شأن تاریخی و ملی تشخیص نمیدهد و از فهرست آثار ملی خارج میکند و بعد از قطعیت یافتن چنین حکمی، مالک حق هرگونه دخل و تصرف در ملک خود را دارد.
صفا در پایان با بیان اینکه همینگونه که واضح است علاوه بر اینکه دولت باید مشوقهای قابل قبولی را برای مالکین چنین بناهای ارزشمندی در نظر بگیرد تا هم حقوحقوق مالک تضییع نگردد و هم بناهایی که نماد تاریخ و گذشته یک کشور یا شهر هستند، حفظ و نگهداری شوند، گفت: قانونگذار باید با تصویب قانون جامع و کامل، ضمن تعیین دقیق مصداق و شرایط آثار دارای وصف تاریخی و ملی به این خلأهای قانونی پایان دهد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۴۹۷۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یادگارهایی از «خلیجفارس» در آستان مبارک رضوی
کمتر شهروند و هموطن ایرانی پیدا میشود که روی نام «خلیجفارس» حساسیت و تعصب ملی نداشته باشد. «خلیجفارس» یا «دریای فارس» یا «بحر فارس» و... از جمله اسامی خاص و ویژهای است که در میان جغرافیدانان، سیاسیون، شرقشناسان و جهانگردان، نسخهشناسان تاریخی، اسناد موزهای و آرشیوی و حتی بسیاری از مردم جهان، نام آشناست. اما آنچه سبب شده به این موضوع بپردازیم، فرارسیدن «دهم اردیبهشت» است که در تقویم تاریخ رسمی کشور به نام «روز ملی خلیجفارس» نامگذاری شده است و یادآور واقعه و حادثه مهمی از دوران مبارزه ملت ایران با دولتها و قدرتهای استکباری و استعماری است. در این روز بود که با شجاعت و دلاوریهای مردان و زنان غیور در منطقه جنوب کشور، عوامل و عمال پرتغالی از تنگه هرمز و خلیجفارس اخراج شدند.
خلیجفارس مظهر و نماد هویت ایرانی است و پیشینهای به قدمت تاریخ دارد. خلیج همیشه فارس، نه تنها یک عرصه آبی و آبراه مهم و حساس، بلکه میراثدار فرهنگ و تمدنی کهن و گنجینه کمیاب و بینظیری از تنوع زیستی است که باید حفظ و احیا شود.
نام «خلیجفارس» در گذر تاریخ و زمان
براساس اسناد تاریخی، بررسی کتب و متون کهن و تاریخی و همچنین بررسی اقوال و نوشتههای جغرافیدانان، شرقشناسان و نسخهشناسان اسناد تاریخی و برخی اظهارات استادان علم جغرافی، «نام خلیجفارس» از کهنترین ادوار تاریخی تا دایرهالمعارفهای کنونی در قرن21 میلادی با تغییر اندکی در رسمالخطهای گوناگون ملل، همچنان باقی مانده است. در دوره هخامنشیان خلیجفارس با نام «سینوس پرسیکوس» و «ماره پرسیکوم» شهرت داشته است. دانشمندان ایرانی از روزگار هخامنشیان این دریا را «درایا پارسا» اسم بردهاند که ترجمه امروزی آن «دریای پارس» میشود. بنابراین این دو نام برای خلیجفارس از همان دوران به همین ترتیب رواج داشته و تا قرن بیستم هم جغرافیدانان و تاریخنویسان جهان اسلام همان نام درایا پارسای عصر هخامنشیان را اقتباس و به عربی به نام «البحرالفارسی» ترجمه کردند. (منبع: پیروز مجتهدزاده در گفتوگو با خبرآنلاین).
قرن بیستم، قرن ظهور مطالعات جدید در حوزه جغرافیاست بهگونهای که «سینوس پرسیکوس» یونان باستان، امروز به زبان انگلیسی با عنوان «پرشین گلف» (Persian Gulf) یا همان خلیجفارس نامبرده میشود و سایر زبانهای غربی همچون فرانسوی ترجمه خلیجفارس را به کار میبرند. از طرفی در تمدن ایرانی اسلامی در قرن بیستم کلمه البحرالفارسی با هدف ایجاد وحدت و یکپارچگی میان نامهای خلیجفارس همچون دیگر زبانها جای خود را به خلیجفارس داد. (ر.ک به همان منبع).
آنچه بر اساس اسناد و مطالعات نسخ قدیمی تاریخی و جغرافیایی جهان مشهود است، این است نام «سینوس پرسیکوس» و «ماره پرسیکوم» مربوط به خلیجفارس بهتدریج به زبانهای کهن و جدید وارد شد و ممالک و مسالکنویسان، مورخان و جغرافیدانان نیز از آن با نامهای «دریای پارس»، «بحر فارس»، «بحر عجم»، «دریای عجم» و درنهایت با عنوان «خلیجفارس» یاد کردهاند.
برخی از آثار مرتبط با نام «خلیجفارس» در این آستان مبارک
سری به سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی میزنیم. مطابق آنچه در سوابق، اسناد، مدارک و آثار موزهای این سازمان وجود داشته و براساس توضیحات مدیران و کارشناسان این سازمان، متوجه میشویم برخی از آثار، اسناد و اشیای موزهای در این آستان مبارک وجود داشته که به نوعی یادگاریهایی هستند که نام و یاد خلیجفارس را در ذهنمان یادآور میشوند.
معاون امور موزهها و گنجینههای فرهنگی این سازمان دراین باره به قدس میگوید: در سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی منابع و آثار نفیس متعددی ازجمله نسخههای خطی، اسناد و مطبوعات و آثار موزهای مرتبط با «خلیجفارس» به زبانهای مختلف وجود دارد.
مهدی قیصری نیک ادامه میدهد: در این منابع از «دریای فارس»، «بحر فارس»، «خلیج عجم» و «خلیجفارس» نام برده شده است. یکی از این آثار و منابع، ترجمه نسخه خطی «المسالک و الممالک» تألیف ابواسحاق ابراهیم بن محمد اصطخری در قرن هفتم قمری یعنی حدود هفتصد و اندی سال پیش است که در گنجینه نسخههای خطی این سازمان نگهداری میشود. اصطخری در این اثر، سراسرِ خلیجفارس و دریای عمان و بخش بزرگی از اقیانوس هند از ساحل شرقی آفریقا، زنگبار تا حدود سراندیب (سیلان) را «دریای پارس» نامیده و گاه انتهای این دریا را به سرزمین چین رسانده است.
وی اضافه میکند: اسنادی از مکاتبات سیاسی دوره قاجار در مرکز اسناد آستان قدس رضوی موجود است که به وضوح از «خلیجفارس» در آن نام برده شده است. به عنوان مثال، قدیمیترین این اسناد متعلق به سال ۱۲۳۸ قمری و دوره مظفرالدینشاه قاجار است که در آنها نام خلیجفارس به روشنی ذکر شده و به زبانهای فارسی، آلمانی و انگلیسی درج شده است. انعقاد قراردادی میان محمد زکیخان، سردار فارس و سرحددار انگلیس در هندوستان درزمینه همکاریهای متقابل برای برقراری امنیت در بنادر و جزایر واقع در خلیجفارس و توافق بر سر حضور نیروهای انگلیسی در آن حدود که به تاریخ ۱۲۳۸ قمری منعقد شده، برگ دیگری از این اسناد است.
این مقام مسئول بیان میکند: همچنین از دیگر آثار راوی نام «خلیجفارس » در گستره تاریخ ایران میتوان به نقشه اهدایی توماس کلستیل، رئیسجمهور اتریش به رهبرمعظم انقلاب به زبان آلمانی و متعلق به قرن ۱۹ میلادی اشاره کرد که در موزه هدایای رهبر معظم انقلاب در آستان قدس رضوی نگهداری میشود. ضمن اینکه دو کره جغرافیایی ساخت انگلستان مربوط به سال ۱۸۵۰ میلادی یعنی کره جغرافیایی نیوتن و پسرش و کره دیگری مربوط به سال ۱۸۴۵ میلادی که نام خلیجفارس به انگلیسی روی آن درج شده نیز ازجمله آثار موجود در موزههای آستان قدس رضوی است که از نام خلیجفارس در گستره تاریخ روایت میکند.
از «کشتیرانی هلند» تا تلگرافِ «نظامالسلطنه» همه با نام «خلیجفارس»
به غیر ازمواردی که در سخنان معاون امور موزهها و گنجینههای فرهنگی سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی بیان شد، آثار، اسناد و منابع تاریخی دیگری هم در این سازمان وجود دارد که بیارتباط با نام «دریای پارس»، «بحر فارس» و«خلیجفارس» نیستند که به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود.
_ نامه شرکت کشتیرانی هلند به سید جلالالدین تهرانی برای مراجعه و دریافت برگ حواله تحویل کالا به تاریخ ۱۳۳۷ شمسی.
_ سواد عریضه رؤسای ایرانی ساکن کویت به شیخ محمد خالصی در خصوص تعدی عبدالعزیز بن مسعود، حاکم نجد به ایرانیان ساکن کویت و درخواست مذاکره با سردار سپه برای توجه به ایرانیان دور از وطن و تسلط اجانب بر جزایر ایرانی خلیجفارس به تاریخ ۱۳۴۲ قمری.
_ دستور تلگرافی حسینقلیخان نظامالسلطنه مافی به شوکتالملک برای توقیف کاروان حامل سلاح از مبدأ خلیجفارس به مقصد افغانستان و اعلام نتیجه آن به تاریخ ربیعالاول ۱۳۲۶ قمری.
_ تصویر بریده روزنامه الوطن حاوی یک سند تاریخی از نامه شیخ مبارک الصباح، امیر کویت و تصریح به کلمه «خلیجفارس» به تاریخ جمادیالاول ۱۴۲۷ قمری.
_ جوازنامه صادره توسط دولت انگلیس در خلیجفارس مربوط به حمل مالالتجاره از بندر بوشهر به داخل ایران برای محمد شفیع تاجر کازرونی به تاریخ ۱۳۱۷ قمری.
_ صورت قیمت اجناس و کالاهای تجاری در بازارهای انگلیس و هزینه تحویل آن در بنادر خلیجفارس به تاریخ ۱۳۲۴ قمری.
محمدحسین مروج کاشانی