به نقل از «خبرگزاری آریا»

با تئاتر «بهمن كوچيك» به سيگار بخند!

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۶۰۷۲۸

خبرگزاري آريا - همشهري شش و هفت - سعيده نيک اختر: اين روزها، خبر خوبي به تئاتري‌ها رسيده است؛ هنرمندان اين عرصه و مخاطبانش، صاحب سالن تازه ديگري شده‌اند. به همت قاسم جعفري، كارگردان نام آشناي سريال‌هايي مثل مسافري از هند، خط قرمز و كمكم كن ‌ ‌و با همراهي تئاتردوستان، تماشاخانه شهرزاد افتتاح شده است. اين تماشاخانه تازه تاسيس در خيابان نوفل لوشاتو قرار دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تئاتر بهمن كوچيك از نخستين اجراهاي اين مجموعه است؛ تئاتر كمدي- اجتماعي كه بهار پارسال در سالن انتظامي خانه هنرمندان اجرا و با استقبال قابل توجهي روبه‌رو شد.

اين تئاتر يك ساعته ديالوگ محور درباره مضرات سيگار و اعتياد است و چهار بازيگر جوان اما شناخته شده و كاربلد، آن را پيش مي‌برند. تئاتري به ظاهر ساده و با شمايل تئاتر خياباني ولي پر از جنب و جوش و حركت و ديالوگ‌هاي پرخنده. اجراي بهمن كوچيك از چهارشنبه هفتم تير آغاز شده و به‌مدت يك ماه، هر شب ساعت 21:15 ‌‌ روي صحنه مي‌رود. هزينه بليت اين تئاتر هم 30 هزار تومان است. به بهانه آغاز اين تئاتر كمدي به پشت صحنه اين تئاتر در تماشاخانه شهرزاد رفتيم و با چهار جوان سازنده كار، حرف زديم. به‌دليل كمبود فضا و براي اينكه ريتم گفت‌وگوها فشرده شود با صرف‌نظر از پرسش‌ها، گفت‌وگوها به‌صورت يادداشت شفاهي تنظيم شده‌اند.




مهران نايل


دورهمي چند بازيگر مولف

كارگردان و بازيگر نقش بهمن كوچيك. نايل 36 ساله و اصفهاني است. ليسانس بازيگري را از دانشكده هنرهاي زيبا و مدرك كارشناسي ارشدش را در زمينه كارگرداني از دانشگاه تربيت مدرس گرفته است. اكثر مخاطبان او را با بازي در هشت سريال تلويزيوني و نيز بازي در نقش نادر ارشد، مدير روزنامه زمانه در سريال شهرزاد مي‌شناسند‌ اما او بيشتر از اينكه در سينما فعاليت داشته باشد، بازيگر تئاتر است.

وقتي دانشجو بوديم، سفارش‌هايي براي كار به ما داده مي‌شد كه از اين راه كسب درآمد مي‌كرديم. يكي از ايده‌هايي كه دانشكده هنرهاي زيبا به ما داد نمايشي با عنوان «روز بدون سيگار» بود. وقتي اين پيشنهاد را دادند، دور هم جمع شديم و دو ساعتي با هم تمرين كرديم. نتيجه كار نمايشي حدودا 20 دقيقه‌اي شد. همين كار شاكله اوليه بهمن كوچيك را ساخت. اين ماجرا گذشت تا اينكه تئاتر را با پختگي بيشتر به‌عنوان پايان نامه فوق ليسانس‌ام در دانشگاه تربيت مدرس، با محوريت تئاتر خياباني ارائه دادم؛ چون حين اجراي كار به ما خيلي خوش گذشته بود و كار ايده خوبي هم داشت. پارسال تصميم گرفتيم دوباره كار را اجرا كنيم كه بازخورد خوبي گرفتيم و مصمم شديم امسال هم كار را اجرا كنيم. امسال با تمرين و پختگي بيشتر روي صحنه مي‌رويم. متن هم با چند بازيگر مولف نوشته شده است.

در ابتدا هيچ نمايشنامه نوشته شده‌اي نداشتيم. تنها يك سفارش داشتيم كه قرار بود در روز نمايش، دانشجو‌ها بيايند، سيگارشان را تحويل بدهند و جايش بستني بگيرند! بنابراين با يك تئاتر با مضمون ضد‌اعتياد روبه‌رو بوديم بعدها همين ايده را با مضامين طنز مخلوط كرديم و نتيجه‌اش، نمايش طنز شد. در واقع به يك موضوع بسيار تلخ به نام اعتياد بار طنز داديم. در ابتدا فقط يك خط نمايشنامه داشتيم. متن‌ها بعدا در گفت‌و‌گو‌هاي‌مان درآمد. از اجراي پارسال تا امسال هرچه در تمرين‌ها جلوتر رفتيم، خودمان نسبت به‌ كار و متن حساس‌تر شديم. بار اول فقط 30 دقيقه تمرين داشتيم و كار براساس بداهه شكل گرفت‌ اما به مرور زمان حساسيت ما بيشتر شد و واقعا تمرين‌هاي امسال، سخت و فوق‌العاده بود. اميدوارم تماشاگري كه كار ما را مي‌‌بيند، حالش بهتر شود.

سعي كرديم نسبت به گذشته مقدار كمي از شوخي‌هاي‌مان به روز شود و اگر بي‌نظمي در اجراي‌مان وجود داشت، مثلا در ديالوگ‌هاي هم مي‌پريديم يا حق ديالوگي ادا نمي‌شد، سعي كرديم به آنها فضا بدهيم تا ديده شود. يكي ديگر از موارد اجراي امسال ما تازه بودن سالن اجرا بود كه خيلي ايجاد استرس كرده بود. وقتي نخستين بار در بهمن ‌ماه اينجا را ديدم با چند ستون مواجه شدم و خبري از سالن نبود! آقاي قاسم جعفري با من تماس گرفت و دعوت كرد تا در اين سالن، بهمن كوچيك را- كه تعريفش را شنيده بود- اجرا كنيم. تمام اين مدت استرس اين را داشتم كه سالن حاضر مي‌شود يا نه. تا يك روز قبل از اجرا نجار و بنا و نقاش اينجا در حال كار بودند. دائم اين نگراني را داشتم و زمان اجراي كار چند بار جابه‌جا شد‌ اما از بابت اينكه تماشاگر اينجا را بشناسد نگراني ندارم. به‌نظرم كاري كه خوب باشد خودش تماشاگر را مي‌كشاند. در اجراي قبلي كساني بودند كه كار را براي سومين و چهارمين بار تماشا كردند.

با وجود اينكه هيچ تبليغي به شكل حرفه‌اي نداشتيم استقبال خوبي از كار شد. از تمام دوستاني كه مي‌توانستم به نوعي از آنها كمك بگيرم، كمك گرفتم. حقيقتا با اين فضاي اصطلاحا تبليغاتي حرفه‌اي كه براي تئاتر شكل گرفته، خيلي اخت نشدم. هركدام از دوستان گروه علاوه بر بازي سعي مي‌كنند در كارهاي جانبي هم كمك‌كنند. به‌نظرم همين انسجام گروهي و كيفيت كار باعث جذب مخاطب شده است. درباره بازخورد كار هم با اتفاق‌هاي جالبي روبه‌رو بوديم. مثلا چند نفر به من مراجعه كردند و گفتند:« ببخشيد! ما بعد از تئاتر شما رفتيم و سيگار كشيديم.» همين ببخشيد گفتن و خجالت زدگي براي من كافي بود؛ چون فهميدم براي آنها كار معنا داشته و مفهوم را منتقل كرده است. همين كه بهمن كوچيك توانسته ذهني را درگير كند، كافي‌ است.

محمد بحراني


كاري نبود كه بتوانم آن را رد كنم

سرشناس‌ترين عضو گروه كه نامش با صداپيشگي جناب خان در خندوانه و آقوي همساده و ببعي در كلاه‌قرمزي گره خورده است. بحراني 36 ساله كه متولد شيراز است مثل مهران نايل، ليسانس بازيگري خود را از دانشگاه تهران و كارشناسي ارشدش را در زمينه كارگرداني از دانشگاه تربيت مدرس گرفته است. او علاوه بر صداپيشگي شخصيت‌هاي عروسكي با بازي در فيلم‌هاي طبقه حساس، فرار از قلعه رودخان و نزديك‌تر، قدرت بازيگري‌اش را نشان داده‌ است. بحراني، اجرا در راديو هفت و همينطور گويندگي برخي كارهاي مستند را هم در كارنامه‌اش دارد.

نيتم از اجراي اين تئاتر نه ديده شدن است و نه بحث مالي؛ فقط بودن در اين جمع چهار نفره برايم مهم است. از محيط‌هاي ديگر فرار مي‌كنم و به اين جمع دوستانه پناه مي‌آورم. از نخستين روز دانشگاه با همين گروه كار كردم و به آن بسيار اعتماد دارم. در تمام طول سال‌هايي كه كار كردم بهترين كارهايم با همين گروه بوده، حتي كارهايي كه در تلويزيون پيشنهاد دادند، به پشتوانه همين گروه بوده‌ است. معرفم به گروه كلاه قرمزي، امير سلطان احمدي بود كه در تمام اين مدت مثل يك دوست، مشاور و همكار براي صدا پيشگي جناب خان به من كمك كرد. يا مهدي شاه پيري و مهران نايل خيلي اوقات به من مشاوره دادند. مي‌شود گفت هيچ وقت بين ما جدايي نبوده‌ است.





به‌خاطر همين دوستي‌ها با خيال راحت و با كمال افتخار اين كار را در صفحه اينستاگرام خودم تبليغ مي‌كنم. اين كار ريشه در دوستي چند ساله ما دارد. ما هم خوابگاهي و همگروهي بوديم و از جزئيات زندگي هم با خبريم. به‌خاطر همين نيت هيچ‌ كدام از ما درآمدزايي از اين كار نيست، كما اينكه اگر هم بود اشكالي نداشت. همه ما از محيط‌هايي كه هستيم به اين گروه پناه مي‌آوريم براي اينكه حال‌مان بهتر شود. چون حال خودمان بهتر مي‌شود، حال مخاطب هم خوب مي‌شود. به مفهوم واقعي كلمه، ادعايي راجع به فرم خاصي از اجراي تئاتر نداريم، غيراز اينكه در همان يك ساعتي كه بيننده بهمن كوچيك هستيد، حتما مي‌خنديد و حال‌تان خوب خواهد شد!

بهمن كوچيك، ماجراي شخصي است كه در بخش‌هاي مختلف زندگي‌اش، با بدشانسي در معرض ابتلا به اعتياد قرار مي‌گيرد. سعي كرديم در هر اپيزود طعنه‌اي به اتفاقات روز جامعه بزنيم، اتفاقاتي كه منجر مي‌شود آدم‌ها به سمت سيگار يا مواد‌ مخدر بروند. مهران نايل نقش بهمن كوچيك را بازي مي‌كند و بقيه نقش‌هاي بازي در بازي را داريم؛ يعني در اپيزودهاي مختلف من پدر بهمن كوچيك، مأمور ثبت احوال و قاضي دادگاه مي‌شوم. نكته‌اي كه در نمايش بهمن كوچيك وجود دارد، اين است كه اين متن در اجرا بداهه نيست.

متن در شكل‌گيري و تمرين، با بداهه‌گويي ساخته شده است. اين نيست كه در اجرا ديالوگ بداهه‌اي داشته باشيم؛ در‌واقع؛ كلامي به متن اضافه نمي‌شود. هر شب يك متن اجرا مي‌شود و در شب‌هاي بعدي چيز ديگري به آن اضافه نمي‌شود. سكوت‌ها و ثانيه‌ها در كار بسيار مهم هستند؛ مثل تجربه‌اي كه در جناب‌خان داشتم، اگر سه ثانيه بعد از ديالوگ مهمان با او شوخي كنيد، طنز محسوب مي‌شود، اگر بعد از يك ثانيه شوخي كنيد، برخورنده و تلخ است. طنز همين قدر جزئي نگر است. در تمرين‌ها بارها سر ثانيه‌ها با هم بحث كرديم تا به نتيجه مثبتي برسيم. الان اين كار با جزئياتش كاملا مشخص شده است.

مي‌خواهم مجددا از علاقه‌ام به اين گروه و اين كار بگويم. در دفتري مشاوره فيلمنامه مي‌دهم و درآمدي براي گذران زندگي‌ام از همين طريق وجود دارد و خدا را شاكرم. بعد از تمام شدن جناب‌خان در خندوانه، دست‌كم با 30 يا 40 پيشنهاد كاري در حوزه سينما، تلويزيون، تئاتر، كار عروسكي و... مواجه شدم كه نپذيرفتم‌ اما بهمن كوچيك، كاري نبود كه بتوانم آن را رد كنم! مهران نايل شاهد است كه به‌خاطر فشار كاري، گاهي به سختي مي‌توانم سر تمرين‌ها حاضر شوم‌ اما احساسم اين است كه اين من هستم كه به اين كار احتياج دارم نه اين گروه به من. خودم را مديون گروهي مي‌دانم كه دارم با آنها كار مي‌كنم.

امير سلطان احمدي


حواس‌مان به ريتم هست

عروسك‌گردان پسر عمه‌زا در مجموعه كلاه قرمزي كه محمدرضا هدايتي، صداپيشه آن است. اين هنرمند 36 ساله محلاتي‌الاصل علاوه بر عروسك‌گرداني با صداپيشگي عمو متل، حدود سه سال، در شبكه دو اجراي زنده داشت. همكاري با مريم سعادت، نگار استخر و نويسندگي، كارگرداني، بازيگري و ترانه‌سرايي از كارهاي متنوع سلطان احمدي است. او سه سال قبل كليپي با محمد بحراني درباره قهرماني ايران در جام جهاني 2014 برزيل ساخت كه كلي ديده شد.

وقتي از دانشگاه فارغ‌التحصيل شدم، شروع كارم با صداپيشگي همراه شد. بعد سمت بازيگري كشيده شدم، خب! همه ما ليسانس بازيگري و ارشد كارگرداني داريم. نخستين كارهايي كه پيشنهاد شد كار كودك بود كه اصلا تجربه‌اش را نداشتم. در دانشگاه تجربه كار عروسكي داشتم، اما كار كودك نه. اصلا در اين حيطه علاقه و تجربه‌اي نداشتم، اما به‌طور اتفاقي در جايي قرار گرفتم كه بعدها فهميدم جاي درست همانجا بوده‌ است. حضور خانم سعادت همان‌قدر كه در شكل‌گيري مسير كاري محمد بحراني مؤثر بود، براي من هم مهم بود.

ايشان داور جشنواره‌اي بود كه در آن كارهاي زيادي داشتيم. بعدا كه خواستند كار حرفه‌اي عروسكي انجام دهند‌ ما را به‌ كار دعوت كردند. تصميم اينكه شناخته و ديده بشوم يا نشوم به‌عهده خودم بود. بعد از نخستين كارم از طرف مدير شبكه كودك، پيشنهاد مجري ثابت به من داده شد‌ اما اصلا با علايقم جور در نمي‌آمد. در دوره‌اي هم كه با خانم استخر به‌عنوان همكار عروسك سنجد، كار مي‌كردم پيشنهادهايي به من شد كه باعث مي‌شد مدام جلوي دوربين باشم اما انگار هيچ وقت اين ديده شدن را دوست نداشتم. كيفيت كار برايم مهم‌تر بود. حتي با پيشنهاد خودم بعد از سه ‌ماه، كار متوقف شد. پيشنهاد دادم سنجد از محيط استوديو خارج شود و به فضاي باز بين بچه‌ها برود و همراه خود خانم استخر گزارش تهيه كند.

در حقيقت خيلي برايم مهم نيست كه من را به‌عنوان عروسك گردان پسرعمه‌زا بشناسند و بخواهند بازي‌ام را با اين عنوان در بهمن كوچيك از نزديك ببينند! قبلا هم بازي مي‌كردم. شديدا به اين بيت اعتقاد دارم: «اين جهان كوه است و فعل ما ندا/ سوي ما‌آيد نداها را صدا». اگر از همين امروز هر كدام از ما با عشق و علاقه سمت كاري برويم، آن اتفاق خوب براي ما مي‌افتد.مدت‌هاست كه علايق شخصي‌ام از عالم هنر كمي فاصله گرفته و به سمت عرفان و خودشناسي گرايش پيدا كرده‌ام. با اين نمايش هم مي‌خواهيم كمي بهتر خودمان را بشناسيم. بنابرين اگر كار تئاتر نكنم ترجيح مي‌دهم در حوزه عرفان پيش استادي شاگردي كنم و بعدا همان را تدريس كنم. در بهمن كوچيك نقش اصلي با مهران نايل است و ما تيپ‌هاي مختلفي عوض مي‌كنيم. نقش من به نوعي راوي كار است كه آن را در قالب خواننده رپ اجرا مي‌كنم.





ضمن اينكه بازپرس، زندانبان، پدر دوست بهمن‌كوچيك و پير خانقاه هم مي‌شوم. در اين نمايش مخاطب مي‌فهمد كه قرار است لايه‌اي سطحي از هر تيپ را ببيند.او در ده دقيقه اول متوجه مي‌شود كه اگر تيپ‌ها مدام عوض مي‌شوند قرار نيست لايه‌هاي عميق هر تيپ ديده شود و فقط لايه رويي هر تيپ مدنظر است. مهم ماجرايي است كه در حال اتفاق افتادن است.برايم به شخصه هم خواندن رپ و هم بازي كردن چند تيپ، خيلي كار سختي نيست. ضمن اينكه همه دوستانم در گروه هم هوش موسيقي خوبي دارند و هم خوب مي‌خوانند و خوب هم بازي مي‌كنند. لازمه بازيگري اين است كه بازيگر درك درستي از ريتم داشته باشد، مخصوصا در كار كمدي. خوشبختانه گروه، تجربه كار در هر زمينه‌اي را دارد. لازم است اين نكته را هم بگويم كه حضور در تمرين‌هاي آقاي طهماسب به همه ما كمك كرده است. ايشان معلم بسيار خوبي هستند و باعث شدند هركدام از ما در حيطه كاري خودمان افراد موفق تري بشويم.

مهدي شاه پيري


سادگي جواب داده است

متولد 59 در شهر اصفهان؛ اين هنرمند 36 ساله تجربه خوبي در حوزه بازيگري، نويسندگي و كارگرداني تئاتر دارد و چند جايزه به‌خاطر حضور در تئاترهاي مختلف گرفته است. شاه پيري، ليسانس بازيگري و فوق‌ليسانس كارگرداني را از دانشگاه تهران گرفته و بيشتر از يك دهه است كه در زمينه‌هاي مختلف تئاتر از نويسندگي تا عروسك گرداني فعال است.

همه ما ليسانس بازيگري داريم. كلا براي بازيگري آمده بوديم، اما بعدا هريك از ما به سمتي گرايش پيدا كرد. خود من نويسندگي و بازيگري كردم‌ اما در سال‌هاي اخير چند كار عروسكي در جشنواره داشتم كه آنها را كارگرداني كردم. با اين همه اين گروه برايم دوست داشتني‌ترين جمع است. به‌نظرم اين كار بعد از چند سال هنوز براي مخاطب تازگي دارد. موضوع بهمن كوچيك اعتياد است.بنابراين هيچ وقت تكراري نمي‌شود. كاش روزي مي‌رسيد كه مواد‌ مخدر كلا از دنيا برچيده مي‌شد. بنابراين تا هست بايد درباره‌اش صحبت كرد. علت ديگر تازه بودن كار اين است كه ما از شوخي‌ها و كنايه‌هاي به روزي استفاده كرده‌ايم و اين براي مخاطب جالب است. دائم اخبار و مطبوعات را دنبال مي‌كنيم و در اتاق فكر به شوخي‌ها فكر مي‌كنيم. ضمن اينكه اين نمايش قصه دارد و دراماتيزه شده است.

تئاتر و سينماي ما دوران بدي را سپري مي‌كنند؛ چراكه از ادبيات و رمان و داستان كوتاه فاصله گرفته و كلا قصه را فراموش كرده‌اند. مهم‌ترين ويژگي بهمن كوچيك اين است كه بياني ساده دارد. به قضيه اعتياد از زاويه جديد و خلاقانه‌اي نگاه كرده‌ايم. اين سادگي در دكور و لباس هم اتفاق افتاده‌ است؛ هيچ دكور و گريم خاصي نداريم. همين باعث شده كار ما تاريخ مصرف نداشته باشد. تئاتر ما در دسته تئاتر بي‌چيز گروتوفسكي قرار مي‌گيرد. تئاتري كه فقط بازيگر در آن مهم است و مي‌تواند جاي همه آكسسوارهاي صحنه بازي كند.اين نمايش از نظر مخاطب عامه‌پسند است و مي‌تواند از هر سني مخاطب داشته باشد. سادگي در كار ما جواب داده است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۶۰۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

به روز کردن صندلی‌های پردیس سینما بهمن سنندج با اعتبار ۲۰ میلیارد ریالی

مدیر پردیس سینمایی بهمن سنندج گفت: ۱۷۴ صندلی به روز، در سالن‌های شماره دو و سه این سینما با اعتبار ۲۰ میلیارد ریالی در هفته گذشته تعویض شد.

حیدر مرادی با اشاره به استقبال چشمگیر کردستانی‌ها در سال گذشته از اکران فیلم‌های مختلف سینمایی گفت: ۲۵۰ هزار نفر در این مدت در سینما‌های استان پای دیدن فیلم‌های مورد علاقه شان نشستند.

هم اکنون پانزده سالن سینمایی با هزار و ۸۳۵ صندلی در استان کردستان و در زیر مجموعه پردیس سینما بهمن فعال است.

 

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان کردستان سنندج