توصیههایی برای کار در زمان دانشجویی
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۰۵۵۷۴۱
خیلیها زمان کارکردن را بعد از دانشگاه میدانند، و تمام انرژی خود را در دانشگاه میگذارند روی درس یا علاقهمندیهای فوقبرنامهای که درآمدی به همراه ندارد. بعضیها هم از همان اول جوری میچسبند به کار که درس از اولویت اصلی زندگیشان خارج میشود.
سرویس سبک زندگی فردا:خیلیها زمان کارکردن را بعد از دانشگاه میدانند، و تمام انرژی خود را در دانشگاه میگذارند روی درس یا علاقهمندیهای فوقبرنامهای که درآمدی به همراه ندارد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مزایای کار پارهوقت:
کسب تجربه
یکی از هدفهای بیشتر جوانان، رسیدن به موفقیت مالی است و درصد زیادی از آنها نیز بهدنبال رسیدن به موفقیتهای سریع مالی هستند. شاید یکی از دلایل اصلی گسترش شرکتهای هرمی در میان جوانان همین مسئله باشد؛ اما موفقیت در هر حوزهای، ازجمله موفقیت مالی، مراحل و شرایطی دارد که بدون دستیابی به آنها، رسیدن به موفقیت سخت و حتی غیرممکن خواهد بود. به همین دلیل است که جکسون براون، نویسنده شهیر آمریکایی، میگوید: «معمولاً برای رسیدن به موفقیت در یک حوزه، به ۱۰ تا ۱۵سال زمان نیاز است.»
یکی از شرایط لازم برای رسیدن به موفقیت، داشتن تجربه است. اهمیت تجربه بهحدی است که حضرت علی، علیهالسلام، آن را مهمتر و بالاتر از علم میدانند.
چندین سال پیش فردی به شکل معجزهآسایی در فاصله زمانی دو سال برنده دو مسابقه بخت آزمایی ۳/۱میلیوندلاری در کشور استرالیا شد. وقتی در بار دومی که برنده مسابقه شده بود از او سؤال کردند، الان میخواهی با این پولی که دوباره به دست آوردهای چه کار کنی، در پاسخ گفت: «الان این پول خیلی به دردم میخورد، چون در حال حاضر دارم با بدبختی زندگی میکنم و بسیار مقروضم!»
این مرد مهارت و توانایی لازم برای رسیدن به موفقیت مالی را نداشته است و حتی اگر میلیونها دلار دیگر هم در اختیار او گذاشته میشد بعید نبود که آنها را نیز به باد دهد.
هیچ شرکت یا فرد موفقی در دنیا وجود ندارد که در کوتاهمدت به موفقیتهای بزرگی رسیده باشد. اگر تاریخچه شرکتهای بزرگ را بررسی کنید، همگی آنها ابتدا از کسب و کار کوچکی شروع کردهاند و به مرور بزرگ و بزرگتر شدهاند. شاخصترین آنها شرکت معظم مایکروسافت است که در آن، ابتدا خود بیل گیتس درصدد نوشتن یک سیستم عامل برای کامپیوترهای خانگی بوده است؛ اما در حال حاضر وضعیت مالی او بهگونهای شده که میدانیم.
پس شرط لازمِ رسیدن به موفقیت کسب تجربه است. یکی از بهترین زمانها برای کسب تجربه دوران دانشجویی است. چرا؟ به دو دلیل:
اول اینکه در این مقطع سنی دانشجو تعهد مالی جدی ندارد. مخارج بیشتر دانشجوها به عهده والدین آنهاست و به همین دلیل دغدغه مالی ندارند و همین امر کسب تجربه در حوزههای مختلف را سادهتر میکند.
تجربه چیزی نیست که بتوانید با پول بخرید. تجربه چیزی نیست که در دانشگاه به شما آموزش دهند. این مسئله را دانشجویانی که بهتازگی فارغالتحصیل شده و وارد بازار کار شدهاند با تمام وجود حس کردهاند.دوم آنکه توانایی ریسکپذیری و تحمل شکست در دوران جوانی بیشتر از مقاطع سنی بالاتر است.
یکی از شرایط لازم دیگر، رسیدن به موفقیت توانایی تحمل شکست و درسگرفتن از شکستهاست. آرتور گوردون، نویسنده، زمانی از توماس واتسون، بنیانگذار آیبیام، پرسید، چگونه میتواند بهعنوان یک نویسنده سریعتر به موفقیت برسد. توماس واتسون که یکی از غولهای بزرگ دنیای تجارت در آمریکاست، در جوابش گفت: «اگر میخواهی سریعتر به موفقیت برسی، میزان شکستهای خود را دو برابر کن. موفقیت در منتهیالیه شکست وجود دارد.» برای تجربه شکست چه زمانی بهتر از دوران دانشجویی و برای تجربه شکست چه شرایطی بهتر از کار پارهوقت که در آن سرمایهگذاری مالی و زمانی زیادی نکردهایم.
کسب استقلال
معمولاً در جامعه ما به افراد بالای ۱۸سال جوان میگویند و بچههای دبستانی و بعضاً راهنمایی را نوجوان بهحساب میآورند؛ اما هر مقطع سنی ویژگیهای خاصی دارد که بسیاری از روانشناسان معتقدند تا فرد این ویژگیها را داشته باشد، وارد آن مقطع سنی نشده است. بهعبارت دیگر، جوانی ویژگیهایی دارد که تا فردی این ویژگیها را نداشته باشد نمیتوان او را جوان بهحساب آورد. حتماً شما هم در اطرافیان خود فردی را دیدهاید که بهرغم اینکه بیستوچندسال دارد، دیگران معتقدند که او هنوز بچه است یا متناسب با سنش رفتار نمیکند.
یکی از ویژگیهایی که باعث میشود نوجوان از این مقطع سنی عبور کرده و وارد دوره جوانی شود، کسب استقلال است و یکی از اجزای مهم استقلال، رسیدن به استقلال مالی است؛ بهویژه این مسئله برای پسرها از اهمیت بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که پسری که همه شرایط مثبت را داشته باشد اما بدون شغل باشد و پدرش مخارج او را تأمین کند، گزینه مناسبی برای ازدواج نیست. کار پارهوقت یکی از بهترین راهها برای تقویت استقلال در فرد است. در بسیاری از کشورهای غربی خانوادهها از اواخر دوران دبستان فرزندانشان را تشویق میکنند که کار پارهوقتی بهخصوص در فصل تابستان داشته باشند و با بزرگتر شدن فرد، میزان کارکردن نیز بیشتر و بیشتر میشود، تا جایی که در بسیای از خانوادهها فرزندان پس از ۱۸سالگی مستقل از خانواده خود زندگی میکنند. اما متأسفانه در کشور ما بسیاری از خانوادهها فکر میکنند هرچه آسایش بیشتری برای فرزندشان فراهم کنند و هر چه او سختی کمتری بکشد، برایش بهتر خواهد بود.
کار پارهوقت مکمل تحصیل در دانشگاه
اگر همین امروز به شما ۱۰۰میلیونتومان سرمایه بدهند و به شما بگویند یک کسب و کار جدید برای خودت ایجاد کن، به احتمال زیاد نمیتوانید کسب و کار موفقی برای خودتان ایجاد کنید. چرا، چون تجربه کافی ندارید. به همین دلیل است که جکسون براون معتقد است برای رسیدن به موفقیت به ۱۰ تا ۱۵سال زمان نیاز است. تجربه چیزی نیست که بتوانید با پول بخرید. تجربه چیزی نیست که در دانشگاه به شما آموزش دهند. این مسئله را دانشجویانی که بهتازگی فارغالتحصیل شده و وارد بازار کار شدهاند با تمام وجود حس کردهاند. بسیاری از آنها حتی فکر میکنند که بیسواد هستند و رشته تحصیلی آنها هیچ فایدهای برایشان نداشته است. شاید در دوران دانشجویی میزان موفقیت افراد را بر اساس رشته تحصیلی و دانشگاه محل تحصیل بسنجند؛ اما پس از اتمام دوران دانشجویی، تنها ملاک موفقیت توانایی فرد در استفاده کاربردی از دانشی است که کسب کرده است.
تغییر نوع نگاه به پول و خرجکردن
یکی از خاطرات دوران کودکی برخی از ما این است که اگر درآمدی از طریق انجام کاری به دست میآوردیم، دوست نداشتیم آن را بهسادگی خرج کنیم؛ چون برای آن پول زحمت کشیده بودیم. یکی از مهمترین مزایای کارکردن این است که نگاه فرد به پول متفاوت میشود و به همین دلیل است که میگویند مردی که کار و درآمد ندارد هنوز مرد نشده است؛ چون نوع نگاه این فرد به زندگی متفاوت از فردی است که درآمد دارد. به عبارت دیگر، برای پول ارزش قایل است. از طرف دیگر، یکی از ویژگیهای افراد موفق این است که میدانند پول خود را چطور خرج کنند و فردی که تجربه کارکردن داشته باشد، توانایی مدیریت خرجکردن پول را راحتتر پیدا میکند.
معایب کار پارهوقت
نرسیدن به کارهای دیگر: یکی از مهمترین ایرادهای کار پارهوقت در دوران دانشجویی این است که داشتن کار پارهوقت باعث میشود که دانشجو از انجام کارهای مهم دیگرش باز بماند. مسلماً اولویت اول هر دانشجویی درسخواندن است و کار پارهوقت باید در اولویت دوم باشد؛ اما با داشتن برنامهریزی میتوان هم به درسهای دانشگاه رسید و هم در کنار آن کار پارهوقتی داشت. معمولاً کارهایی را که در طول روز انجام میدهیم میتوان به با دو ویژگی دستهبندی کرد: مهم و غیرمهم و ضروری و غیرضروری. کارهای ضروری کارهایی هستند که معمولاً ما را تحت فشار قرار میدهند و نتایج آنها ملموساند؛ اما کارهای مهم کارهایی هستند که در درازمدت برای ما مفید هستند و ما را به اهداف بلندمدتمان میرسانند. بر همین اساس میتوان کارهایی که در طول روز انجام میدهیم را به ۴دسته تقسیم کنیم:
۱. کارهای مهم و فوری: کارهایی که مهم هستند و برای انجام آنها مهلت زمانی وجود دارد.
۲. کارهای مهم و غیرفوری: کارهایی که مهم هستند، اما مهلت زمانی برای انجام آنها وجود ندارد. به عبارت دیگر، کارهایی که در درازمدت مفید هستند. کارهایی مثل شناخت فرصتهای تازه، برنامهریزی و تفریح سازنده، ایجاد روابط، درسخواندن و کلاس زبان رفتن.
۳. کارهای غیرمهم و فوری: کارهایی که مهم نیستند، اما خودمان را مجبور به انجام آنها میدانیم. مثل صحبتهای طولانی و بیفایده با همکلاسیها.
۴. کارهای غیرمهم و غیرفوری: کارهایی که نه مهم هستند و نه اینکه محدودیت زمانی برای انجام آنها وجود دارد؛ کارهایی مثل دیدن تلویزیون، صحبتکردن با تلفن، بازیکردن.
کسی در زندگی موفق است که بخش عمده وقتش را به کارهای دسته دوم اختصاص دهد؛ یعنی کارهای مهم و غیرفوری. به عبارت دیگر، میتوان گفت این دسته شامل کارهایی است که در درازمدت میتواند برای شما مفید است. کار پارهوقت هم در این دسته جای میگیرد، چون همانطور که گفته شد، در درازمدت میتواند فواید زیادی برای شما داشته باشد.
تحقیقات نشان داده است که اکثر وقت ما صرف کارهای دستههای اول، سوم و چهارم میشود. برای برنامهریزی درست کافی است کارهایی را که در طول روز انجام میدهید، در این ۴ دسته قرار دهید و سپس سعی کنید حداقل یک کار از دستههای اول، سوم و چهارم کم کنید و وقت این کارها را به کارهای دسته دوم اضافه کنید. آن وقت متوجه میشوید که هم میتوانید به درسهای دانشگاه برسید و هم در کنار آن یک کار پارهوقت داشته باشید. فراموش نکنید تحقیقات نشان داده است که یکی از پارامترهای پیشبینیکننده موفقیت افراد در آینده، میزان توانایی به تعویق انداختن لذتهای زودگذر برای رسیدن به لذتها و موفقیتهای بزرگتر است.
بیتوجهی به درس و دانشگاه: یکی از دامهای مهم کار پارهوقت، بهخصوص برای کسانی که وضعیت مالی خوبی ندارند، این است که وقتی از کار پارهوقت خود درآمد کسب کنند، بیشتر و حتی تمام توجه و وقت خود را به آن اختصاص دهند و درس و دانشگاه را فراموش کنند. دلیل عمده این اتفاق هم این است که اصطلاحاً شیرینی این درآمد به مذاقشان میچسبد و سعی میکنند بیشتر و بیشتر به آن بپردازند؛ فارغ از اینکه ممکن است این کار فقط برای دوران دانشجویی مناسب باشد و نتوان روی آن بهعنوان یک کار درازمدت حساب کرد.
برای کار دانشجویی سراغ چه کارهایی برویم؟
این موضوع خود میتواند سوژه مطلب مفصل جداگانهای باشد؛ اما خلاصهای از کارهای دانشجویی پارهوقت مناسب اینها هستند:
تدریس: یکی از سادهترین روشهای تولید درآمد در دوران دانشجویی، تدریسکردن است. تدریس دروس، دبیرستان، کنکور و دانشگاه که خوشبختانه متقاضیان زیادی هم دارد و بهسادگی اجراشدنی است. شما به سادگی میتوانید با چاپ چند بروشور یا آگهی در نیازمندهای روزنامهها به این افراد دسترسی پیدا کنید.
استخدام پارهوقت: بسیاری از رشتهها از اواسط دوران دانشجویی میتوانند بهصورت پارهوقت مشغول به کارهای مربوط با رشته خودشان شوند: مانند حسابداری، گرافیک، کامپیوتر و مهندسی عمران.
کارهای پارهوقت نامربوط با رشته تحصیلی: گاهی بهرغم اینکه برخی از شغلها را نمیتوان بهعنوان یک شغل دائمی حساب کرد؛ اما میتوانند منبع درآمد موقتی خوبی باشند. شغلهایی مانند منشیگری، بازاریابی، کار در آژانس، پیک موتوری، مسافرکشی و فروشندگی.
کارکردن در شغل پدر: اگر حتی شغل پدرتان را دوست ندارید، اگر امکانش وجود دارد، میتوانید مدتی پیش پدر خود کار کنید. مطمئن باشید این فرایند زیاد طول نمیکشد و میتوانید پس از مدتی به کاری که به آن علاقه دارید، خود بپردازید.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۰۵۵۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش جمشید مشایخی، علی حاتمی و بهمن فرمانآرا به احضار هنرمندان به دادگاه انقلاب در بهار ۵۹/ از شجریان تا کرم رضایی برای پارهای توضیحات احضار شدند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در روزهای آخر فروردینماه ۱۳۵۹ گروهی از هنرپیشگان سینما و تلویزیون، کارگردانان و خوانندگان از جمله زری خوشکام، پریسا، ایرن، رضا کرمرضایی، سیاوش [محمدرضا شجریان] و... جهت پارهای توضیحات به دادگاه انقلاب احضار شدند. در اعتراض به این اقدام جمشید مشایخی سرپرست وقت ادارهی تئاتر با تقریر نامهای سرگشاده خطاب به حسن حبیبی وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی از سمت خود استعفا کرد. متن نامهی او که روز ۳۱ فروردین ۵۹ در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
جناب آقای حسن حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی:
پیروز احضار گروهی از هنرمندان به دادگاه انقلاب اوین، اینجانب جمشید مشایخی که بعد از انقلاب راستین ملت ایران از طرف مقامات مسئول مملکتی به سرپرستی ادارهی برنامههای تئاتر وزارت فرهنگ و آموزش عالی انتخاب شدهام، معتقدم احضار هنرمندانی چون رضا کرمرضایی کارگردان این اداره، آقای سیاوش [محمدرضا] شجریان و خانم پریسا توهین به هنر، هنرمندان و دوستداران هنر میباشد. لذا به نشانهی اعتراض به این عمل ضد انقلابی از سمت خود استعفا میدهم.
اعتراض سندیکای کارگردانان
در همین ایام زمزمهی مصادرهی سینماها نیز به گوش میرسید تا جایی که محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور نیز در واکنش به این مسئله و نیز مصائب پیشآمده برای جامعهی هنری استعفا کرد. به دنبال استعفای محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور و جمشید مشایخی رئیس ادارهی تئاتر و زمزمهی مصادره شدن سینماها اعضای سندیکای کارگردانان از جمله مسعود کیمیایی، بهمن فرمانآرا، عباس شباویز، عباس جوانمرد، علی حاتمی، حمید سمندریان، امیر قادری، محمدعلی نجفی، رضا کرمرضایی و شماری دیگر از دستاندرکاران جلسهای تشکیل دادند و اعتراض خود را نسبت به عمل دادسرای انقلاب مبنی بر احضار پیدرپی هنرمندان اظهار داشتند. آنها طی قطعنامهای تاکید کردند که از آن پس به احضاریه توجه نمیکنند و در دادگاه انقلاب حضور نخواهند یافت.
متن این قطعنامه که در مجلهی «جوانان امروز» به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ منتشر شد به این شرح بود:
پیرو اطلاعیههای دادستانی انقلاب در مورد فعالیتهای فعالین جامعهی هنری کشور
به این وسیله به اعضای سندیکای کارگردانان اعلام میشود جز این سندیکا در مورد فعالیتهای هنری، صلاحیت رسیدگی ندارد و سندیکا تنها مرجع ذیصلاح دربارهی مسائل مربوط میباشد.
در این جلسه که با حضور جمعی از خبرنگاران تشکیل شد، بهمن فرمانآرا، علی حاتمی، محمدعلی نجفی و... در اعتراض به شیوهی در پیش گرفته شده در دادگاه انقلاب نسبت به احضار هنرمندان سخنانی را ایراد کردند که بخشهایی از آن را به نقل از جوانان امروز (۸ اردیبهشت ۵۹) در پی میخوانید:
بهمن فرمانآرا: دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند
مدتهاست مردم میگویند لیست ساواکیها را منتشر کنید، کسی گوش نمیکند ولی ناگهان کتابی منتشر میشود و دولت میگوید چون نمیخواستیم نام عدهای لکهدار شود و زندگیشان به خطر افتد از این کار خودداری نمودیم. ولی در مورد کسانی که یک عمر در کار فرهنگی تلاش کردند اعلام میکنند به نام فحشا مراجعه کنید و خیلی موارد دیگر.
نیکاراگوئه که پس از یک سال که از انقلابش میگذرد فیلمهایی روانهی بازار نمود که موفق به اخذ جایزه گردید ولی ما در این مدت چه کردیم؟! دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند، حکمی صادر میشود که سینماها باید به دست یک مرکز مورد اعتماد سپرده شود! چه کسی تشخیص میدهد دستگاه تازه که میخواهد سینماها را اداره کند صاحب صلاحیت است.
چرا به خود ما مراجعه نمیشود و با چاپ اسامی در روزنامهها چه چیز را میخواهند ثابت کنند؟!
علی حاتمی: اجازه ندادم همسرم به دادگاه برود
عقیده دارند سینما باید دانشگاه بشود ولی وقتی با دانشگاه چنین میشود تکلیف سینما روشن است. من نمیتوانم سینما را کنار بگذارم و آنها هم که نیستند از کار کنار نرفتهاند مگر میشود نفس کشیدن را کنار گذاشت.
اینجانب در جواب احضاریهی دادگاه انقلاب که همسرم زری خوشکام را خواستهاند به فرمودهی اسلام که اجازه نداده زنی بدون اجازهی شوهرش از خانه بیرون رود اشاره نموده و به حاکم شرع نوشتم: «اینجانب اجازه نمیدهم همسرم جهت احضاریهی شما اقدام به خروج از خانه نماید و کلیهی پیآمد این کار را به گردن گرفتهام، ما منتظر نمیشویم هنر را به ما دیکته کنند چراکه هنر از خود هنر به وجود میآید. وقتی کسی نمیتواند نقاشی کند به خط پناه میبرد، خود خط یک هنر اسلامی است.
محمدعلی نجفی: عمل اینها اسلامی نیست
عمل اینها اسلامی نیست چراکه در قرآن آمده نباید در افکار و رفتار دیگران تجسس کرد و اگر کسی گفت من مسلمان هستم باید پذیرفته شود. در مورد مصادره سینماها گفته شد مکان فحشا است، چنین حرفی تهمت و افترا میباشد، بهخصوص اگر از طرف کسانی که خود را حامی اسلام میدانند زده شود.
ایرن: در دادگاه گفتم آگاهانه نقشهایم را بازی کردم
در دادگاه اظهار داشتم هیچکس مرا مجبور به کار در سینما و ارائهی نقشها ننمود بلکه خود آگاهانه نقشی را پذیرفتم و بازی کردم.
۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903009