آلبوم «همايونهاي همايون»؛ اداي دِين به بهترين ملوديساز
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۷۷۷۷۱
خبرگزاري آريا - روزنامه شهروند - رضا نامجو: «استاد همايون خرم الگويي ويژه براي هنرجويان جوان است» اين را ميگويد و به سالها قبل بازميگردد. موضوعاتي از سالها قبل که بيشتر جنبه تاريخي دارند: «استاد خرم سالهاي متمادي نزد يکي از مفاخر موسيقي ايران يعني استاد صبا شاگردي کرده و همين موضوع او را بهعنوان يکي از دانشآموختگان خوب و موفق موسيقي ايراني و البته يکي از بهترين معلمان اين عرصه مبدل کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کيفيت بالاي کارهاي او نيز، مويد همين موضوع است. بعيد است کسي مخالف اين بحث باشد که خرم، بهترين ملوديساز و آهنگساز ارکسترال است. حتي اگر نظر شخصي ملاک باشد، من او را بهترين آهنگساز قرن در ايران ميدانم. آثار او را ببينيد. در آثاري که براي تکنوازي ويلن نوشت يا در آهنگهايي که براي ارکستر بزرگ نوشت، واقعا عالي عمل کرد». اينها بخشي از سخنان «سامان احتشامي» هنرمند و نوازنده پيانو درباره استاد همايون خرم است.
نوازندهاي که مطابق گفتههاي خودش با واسطه با آثار همايون خرم آشنا شده است: «من به اين دليل که ساز تخصصيام پيانوست، شاگرد مرحوم استاد جواد معروفي بودم و با همين واسطه و آشنايي با يکي از شاگردان استاد خرم يعني بابک شهرکي، با کارهاي او آشنا شدم». احتشامي بزرگترين آرزوي خود را که تأکيد ميکند، آرزوي هنري اوست، اجراي تمام آثار استاد خرم را با ساز پيانو ميداند و معتقد است: «به نظر من نميشود طرفدار موسيقي ايراني باشيد اما از ملوديهاي همايون خرم بهره شنيداري نبرده باشد و خاطراهاي لذتبخش از آن نداشته باشيد».
سامان احتشامي که از برگزيدگان جشنواره موسيقي کانون پرورش فکري کودک و نوجوان است، ميگويد: «آقاي خرم معلم بسيار خوبي بودند و بر اين امر هم که کار تعليم را وانگذارند، تأکيد داشتند. به همين دليل کلاسهاي ايشان تا روزهاي پاياني عمرشان، داير بود. آنطور که من ميدانم، حدودا بعد از ١٠ يا ١٥روز از آخرين کلاسشان، دار فاني را وداع گفتند».
او کمتر از يکماه پيش آلبوم موسيقياي روانه بازار کرد که «همايونهاي همايون» نام داشت. آلبوم «همايونهاي همايون» به مناسبت سالروز زندهياد «همايون خرم» موسيقيدان و آهنگساز بزرگ ايراني منتشر شد. اين آلبوم شامل ١١ قطعه از آثار استاد همايون خرم است. در مقدمه اين آلبوم آمده؛ «اجراي اين آثار از پيانيستي است که تواناييهايش بر عام و خاص پوشيده نيست. «سامان احتشامي» علاوه بر علاقه عميق به اين ساختهها، بارها کنار همايون خرم همنوازي کرده و ژرفاي اين آثار را ميشناسد. اجراي او هم وفادارانه (در ارايه متنهاي استاد) و هم آزادانه (در ارايه جملهها و سليقه شخصي) است. اجراهاي سامان احتشامي بينياز از هر صداي ديگري است و ميتوان آنها را بارها شنيد.». با احتشامي درباره «همايونهاي همايون» گفتوگو کردهايم:
شما قبلا بارها از علاقهتان به همايون خرم گفتهايد اما سوال اينجاست که آشناييتان با زندهياد همايون خرم چطور شکل گرفت که بعد از مدتي توانستيد با او همکاري کنيد؟
من در سن ١٤سالگي يک آلبوم موسيقي با نام «باغبهباغ» جمعآوري کردم که برخي از قطعات آن باز اجراي آثار استاد فرامز پايور و آقاي همايون خرم با پيانو و تنبک بود. براي کسب مجوز از آقاي خرم، به منزل ايشان رفتم و اجازه نواختن قطعه «طاقتم ده» را از ايشان أخذ کردم. همان زمان باب آشنايي من با آقاي خرم ايجاد شد و من افتخار آشنايي با ايشان را پيدا کردم. من شاگرد استاد جواد معروفي بودم که ايشان همراه هميشگي استاد خرم در نوازندگي بود و قطعات ماندگار استاد همچون قطعه «تواي پري کجايي؟» را تنظيم کرد. در سال ٧٢ که استاد معروفي فوت کردند، آقاي خرم براي اجراهايشان به دنبال يک نوازنده پيانو بودند که طبق خاطراتي که از من داشتند، با من تماس گرفتند و من در سن ١٧سالگي، همراه استاد خرم شدم. اين درحالي بود که آقاي خرم حدودا ٥٠سال از من بزرگتر بودند. ما با هم يکسري اجراها انجام داديم و من تمام آن مدت خوشحال بودم که در کنار آقاي خرم نفس ميکشم و مطالبي را از ايشان ياد ميگيرم که فيالواقع آن مطالب را در هيچ دانشگاهي نميشود آموخت.
مثلا چه مطالبي؟
يکي از اين درسها رابطه بسيار خوب آقاي خرم با خانوادهشان بود. آقاي خرم تا آخر عمر زندگي خانوادگي خودش را نگه داشت. ايشان جزو معدود هنرمنداني است که قبل از انقلاب هم کار کرده بود و زندگي سالمي داشت. آقاي خرم اهل هيچ چيزي نبود. سيگار نميکشيد و نمازش هم ترک نميشد. آهنگسازي آقاي خرم در تاريخ موسيقي ايران نمونه نداشته و نخواهد داشت. گرچه بهتر است مردم شيوه زندگيکردن آقاي خرم را ياد بگيرند تا شيوه آهنگسازي ايشان را. من به جرأت ميتوانم بگويم که آهنگهاي آقاي خرم را حتي خودش هم به اندازه من بلد نبود. ايشان بارها و بارها هم گفت که بعد از يکسري موزيسينهاي قديمي، الان تنها کسي که ميتواند موسيقي ايراني را براي ارکستر تنظيم کند، سامان احتشامي است. اين جمله را دارم از زبان خود آقاي خرم ميگويم. ايشان گفته بود که در آينده اتفاق بزرگي در زندگي من خواهد افتاد. من بابت وجود چنين نعمتي در تاريخ موسيقي ايراني بسيار خوشحالم و همراهي با ايشان برگ سبزي از افتخارات من محسوب ميشود.
چگونه شد که تصميم گرفتيد يک روايت پيانويي تحت عنوان «همايونهاي همايون» از آثار آقاي همايون خرم به بازار موسيقي عرضه کنيد؟
من يک روز با آقاي بابک چمنآرا که از فرزندان نسلي است که نشريه بتهوون را به وجود آورده، در دفتر خودم مشغول خوردن غذا بودم که آقاي چمنآرا تصويري از زندهياد خرم را روي ديوار دفترم ديد و گفت، عاشق همايون خرم است. بعد از من پرسيد که ميشود آهنگهاي آقاي خرم را نواخت؟ اين سوال يک جرقهاي در ذهن من ايجاد کرد و باعث شد که من به اين موضوع فکر کنم. اين ماجرا پيش از نوروز ٩٦ اتفاق افتاد و من پس از نوروز، قطعات استاد خرم در دستگاه همايون را به صورت پيوسته اجرا کردم و يک آلبوم ٤٤دقيقهاي را تحت عنوان «همايونهاي همايون» به مناسبت توليد اين استاد موسيقي و با همت موسسه بتهوون منتشر کردم.
زندهياد همايون خرم آثار ماندگاري را با صداي خوانندههاي مختلف ضبط کرده که خيلي از اين آثار در سنوات اخير هم توسط بعضي از خوانندگان علاقهمند به موسيقي ايراني بازخواني شدهاند. رمز ماندگاري آثار آقاي خرم چيست و به نظرتان چه ويژگياي باعث تمايز آهنگسازي آقاي خرم از ساير آهنگسازها ميشود؟
تفاوت اصلي موسيقي آقاي خرم با بقيه موسيقيها اين است که آقاي خرم اول موسيقي را ميساخت و بعد شعر روي آن گذاشته ميشد. در واقع يک ترانهسرا روي نغمات همايون خرم شعر ميگفت. دليل اصلي ماندگاري آن آثار هم همين است. الان يک شعري را برميدارند و روي آن شعر آهنگ ميسازند و درنهايت اسمش را هم ميگذارند ترانه! اين شيوه اشتباه توليد موسيقي است و به آن سروده هم نميشود گفت ترانه. آن سرودهاي را ميتوان ترانه ناميد که روي ملودي گفته و سوار شود؛ نه سرودهاي که بدون موسيقي گفته ميشود و بعد روي آن موسيقي ميگذارند. ترانه اسمش رويش است و بيش از اين نيازي به توضيح نيست.
درحال حاضر با وجود پيشرفت امکانات ضبط موسيقي و افزايش تعداد فعالان اين حوزه، به نظر ميرسد کيفيت آثار نسبت به سالهاي دهههاي ٣٠، ٤٠ و ٥٠ پيشرفتي نداشته است. فکر ميکنيد دليل اين اتفاق چيست؟
در آن سالها عوامل متعددي دستبهدست هم ميداد که آثار ماندگاري در موسيقي ايراني توليد شود. در گذشته وقتي يک گروه از هنرمندان موسيقي ميخواست يک پروژه مشترک انجام بدهد، همه اعضاي آن گرو دور هم جمع ميشدند و با هم اينور و آنور ميرفتند. درنهايت با همدلي و همراهي همديگر آثاري را توليد و عرضه ميکردند که اين قطعه مورد حمايت راديو، تلويزيون و حتي وزارت فرهنگ و هنر وقت قرار ميگرفت و اين نهادها بودجهاي را در اختيار عوامل آن موسيقي قرار ميدادند که آنها ميتوانستند تا سالها با درآمد آن اثر زندگي کنند.
حتي زماني که مردم اثر آن موزيسينها را چندينبار از راديو درخواست ميکردند، حقوق بسيار زيادي به آهنگسازها و نوازندهها تحت عنوان تشويقي ميدادند که خودش خيلي دلگرمکننده بود. حتي کمدرآمدترين و ضعيفترين آهنگسازها و نوازندههاي آنموقع هم خانه، خودرو و درآمد کافي براي اداره زندگي خود را داشتند. وضع طوري بود که خيلي از آن موزيسينهايي که پس از انقلاب مجوز فعاليت نگرفتند، ٣٠ و چندسال از عمرشان را با دستمزدهاي حاصله از موسيقي در سالهاي قبل از انقلاب گذراندند. آنها در چنين شرايطي فعاليت ميکردند اما امروز موزيسينهايي که قصد همکاري با همديگر را دارند، فايلهاي مدنظر را از طريق ايميل براي همديگر ارسال ميکنند و هر کس کار خودش را ميکند، چون همه گرفتار زندگي شخصي خودشان شدهاند.
به نظر بسياري، آقاي خرم با وجود تسلط ويژهاي که به لحاظ فني به موسيقي ايراني داشت، آهنگهاي سادهاي ساخت که ميخواهم به سادگي آن آثار بپردازيد، البته اگر با اين مفهوم موافقيد. اساسا چه اتفاقي ميافتد که همايون خرم به جاي به رخکشيدن دانش خود در موسيقي ايراني، يکسري آهنگهاي ساده و زمزمهشونده و درعين حال ماندگار ميسازد؟
من سادهبودن آثار آقاي خرم را قبول ندارم و به نظرم اين سليقه شخصي شماست. در واقع ممکن است آنچه شما بهعنوان سادگي ميشناسيد، از نظر يک نفر ديگر دشوار باشد. موسيقي سالهاي قبل از انقلاب شرايط خودش را ميطلبيد و موسيقي امروز هم فضاهاي جديد خودش را دارد. يک زماني ساختمانها را با کاهگل ميساختند اما الان به واسطه پيشرفت صنعتهاي سنگبري، سيمان و... ديگر کسي با کاهگل خانه نميسازد و ساختمانسازي از سادگي درآمده است. من معتقدم، زيباييشناسي سليقهاي است و ملاکي براي سنجش زيباييشناسي فني وجود ندارد. برج پيزا يک برج کج در ايتاليا است که هيچ صنعت و معماري در آن به کار نرفته اما همه معمارها تحتتأثير آن قرار دارند. در ضمن بايد توجه کرد که موسيقي افرادي چون همايون خرم، پرويز ياحقي يا علي تجويدي که در دهههاي ٢٠ و ٣٠ ساخته ميشد، نخستين موسيقيهايي بود که ضبط شد و به دست نسلهاي بعدي رسيد. بنابراين نخستين و قديمي بودن اين موسيقيها لزوما به معناي خوب بودنشان نيست.
عدهاي از آهنگسازها و نوازندهها که موسيقيهاي قديمي را بازنوازي کرده و دوباره اجرا ميکنند، مدعي ميشوند از تکنيکهايي استفاده ميکنند که قطعات باز نواخته شده را مال خود و به يک اثر جديد تبديل ميکنند. شما چرا در آلبوم «همايونهاي همايون» نخواستيد قطعات آقاي خرم را جوري بنوازيد که بيان آثار با بيان نخستين آهنگساز تفاوت داشته باشد؟
من اين کار را نکردم چون دلم ميخواست همان چيزي که در لحظه به ذهنم ميرسد را اجرا کنم. درواقع من آلبوم «همايونهاي همايون» را بيشتر دلي نواختم تا منطقي.
چرا براي ضبط قطعات اين آلبوم که پيشتر آقاي خرم آنها را به صورت باکلام ضبط کرده بود، از يک خواننده استفاده نکرديد؟
آثار من کلا خواننده ندارد، چون من از خوانندهها بدم ميآيد. دليلش هم اين است که خوانندهها هميشه يک پولي به آهنگسازها ميدهند تا آهنگسازها به خاطر آن پول اجازه بدهند که خوانندهها خودشان را مطرح کنند و آهنگسازها اصلا ديده نشوند. من از بچگي به خاطر اين قضيه زجر ميکشيدم و هميشه دوست داشتم کارهايم را بدون کلام ضبط کنم. اگر اثري را هم با صداي يک خواننده ضبط کردهام، پولش را گرفتهام.
بين سليقه شخصي خودتان و بازار، کدام را ترجيح ميدهيد؟
مطمئنا سليقه خودم. موسيقي ايران اصلا بازار ندارد. من آلبوم «همايونهاي همايون» را براي دل خودم اجرا کردم. دوست داشتم براي تولد آقاي خرم اين کار را انجام بدهم و انجام دادم. خواستم اداي دين کنم. مردم ميتوانند دل مرا بپذيرند و ميتوانند نپذيرند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۷۷۷۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قطعهای مسحور کننده از ویولننوازی استاد نصرالله شیرین آبادی + ویدئو
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
استاد نصرالله شیرینآبادی آهنگساز و نوازنده پیشکسوت ویولن شامگاه یکشنبه- نهم اردیبهشت ماه- در ۸۰ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
نصرالله شیرینآبادی فراهانی آهنگساز، نوازنده و مدرس ویولن سال ۱۳۲۳ در شیرینآباد فراهان متولد شد، وی از معدود موسیقیدانان نابینای کشورمان محسوب میشد که با استعداد ویژه خود، مراحل پیشرفت در زمینه موسیقی را با موفقیت طی کرد.
شیرینآبادی یکی از بهترین شاگردان حبیب الله بدیعی بود که در ۱۷ سالگی چنان مهارتی در نوازندگی پیدا کرد که حسین تهرانی لقب «صبا کوچولو» را به او اطلاق کرد.
از جمله فعالیتهای حرفهای وی میتوان به همکاری با هنرمندانی همچون جلیل عندلیبی و شهرام ناظری در گروه مولوی به عنوان نوازنده قیچک آلتو و اجراهای دیگر او با همراهی محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر اشاره کرد.
شیرینآبادی علاوه بر نوازندگی، در زمینه آهنگسازی و تدریس موسیقی نیز سالها فعالیت داشته است. آیین نکوداشت وی دی ماه سال گذشته با حضور جمعی از هنرمندان در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
بنا بر اعلام خانه موسیقی ایران، مراسم تشییع پیکر این هنرمند فقید چهارشنبه- ۱۲ اردیبهشت ماه- در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار خواهد شد. خانه موسیقی ایران این ضایعه را به جامعه فرهنگی و هنری کشور تسلیت میگوید.
tags # موسیقی ، مرگ سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!