نگرانی ابراهیم رییسی از سکولاریسم دینی؛ آیا حوزه ها غیر سیاسی شده اند ؟
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۹۰۸۳۰
توليت آستان مقدس امام رضا كه در قم سخنراني ميكرد گفته: «عده ای در لباس دین، نگاه سکولار دارند و با وجود قرار داشتن در کسوت روحانیت، معتقدند دین در زندگی اجتماعی نباید تأثیر داشته باشد.»
داود حشمتی : حجت الاسلام رئيسي از خطر بزرگي حرف مي زند كه صداي آن شنيده نشده است. او برخلاف سالهايي كه دولت اصلاحات متهم به سكولاريسم و سكولار كردن جامعه شده بود، اين بار نه از دولت مردان بلكه از هم لباسهاي خودش در ميان روحانيون گلايه ميكند كه در لباس دين سكولار شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هشداري كه بايد جدي گرفته شود
توليت آستان مقدس امام رضا كه در قم سخنراني ميكرد گفته: «عده ای در لباس دین، نگاه سکولار دارند و با وجود قرار داشتن در کسوت روحانیت، معتقدند دین در زندگی اجتماعی نباید تأثیر داشته باشد.»
او معتقد است: «این اشخاص در زبان از دین سخن می گویند اما در قلب و عمل، اعتقادی به کارآمدی دین در عرصه های مختلف زندگی انسان ندارند.» اين درحالي است كه به اعتقاد وي «نگاه اسلامی می گوید دین پاسخگوی تمام نیازهای اجتماعی انسان است و فقه می تواند در تمام شئون زندگی جاری باشد.» اما اين اولين بار نيست كه برخي از روحانيون نسبت به بي تفاوت شدن حوزهها و علماي ديني نسبت به مساله كارآمدي دين در عرصههاي مختلف اجتماعي گلايه ميكنند
خودارضايي معنوي
پيشتر پناهيان از روحانيون حامي آقاي رئيسي در انتخابات اخير در يك سخنراني كه سال گذشته انجام شده بود گفت: «بعضیها در محضر پروردگار عالم به خودارضایی معنوی میپردازند. اتفاقاً این علائمی هم دارد ها! خودارضایی معنوی علائمی دارد. یکی از علائمش این است که طبق آداب انجام نمیدهد. یکی از علائمش این است که طبق عادت انجام میدهد. یکی از علائمش این است که کار واجبتر برایش پیش بیاید عبادتش را قطع نمیکند. یکی از علائمش این است که به برادران عابدش کمتر احترام میگذارد تا به عبادت خودش.» او با اشاره به روايت كه در آن يك يهودي در مقابل شكنجه شدن يك مرغ سكوت كرده و به نماز ادامه داده بود و توسط زمين بلعيده شده بود، گفته بود: «حالا ببینید نمازخوانهایی که فریاد مظلوم، دلشان را تکان نمیدهد.»
آقاي پناهيان نوك پيكان حملاتش را به سمت بخشی از قشر مذهبي جامعه نشانه رفته و ميگويد: اشتباه میکنند فکر میکنند بعضیها باید درس انقلابیگری در کنار درس دین داد! مگر درس دین چیزی جز انقلابیگری است؟ اشتباه میکند کسی فکر کند باید درس انقلاب در کنار درس معارف اسلامی داد. حتماً آن معارف اسلامی نقصی دارد که تو مجبور شدی درس انقلابیگری بدهی. اشتباه میکند کسی بگوید در کنار اخلاق باید درسی از فرهنگ دفاع مقدس یا از مبانی انقلاب داد. پس آن اخلاقت غلط است. شما در اخلاق، محور سخنتان این است که انسان باید با هوای نفس خودش مقابله کند، ذلیل هوای نفس خودش نشود.»
او ادامه ميدهد: «انقلابیگری یعنی چی؟ یعنی من نهتنها ذلیل هوای نفس خودم نخواهم شد، زیربار هوای نفس یک زورگوی دیگر هم نخواهم رفت. من با هوای نفس خودم مبارزه کنم بعد بیایم بردۀ شهوات و هوای نفس تو بشوم؟! معلوم است ظالم، من دهان تو را خورد خواهم کرد.»
به اعتقاد آقاي پناهيان اين نوع درس اخلاق نيز يك نوع خودارضايي معنوي است: « بله بله مگر اینکه اخلاق برهها آموزش داده باشند. باوفا باشید مثل سگ، متین باشید مثل گاو، بیآزار باشید مانند گوسفند. بله مگر اینکه درس اخلاق آن باشد. در آن درس اخلاق هم خودارضایی معنوی است، خفهکنندۀ وجدان است، وجدانخفهکن.» (انتخاب 7 تير 95)
پيش از او نيز حجت الاسلام خسروپناه گفته بود: سكولار شدن حوزه يك تهديد جدي است و بايد شوراي عالي، مديريت و اساتيد حوزه علميه تلاش كنند تا روحيه انقلابي را در حوزه نگه داشته و توسعه دهند. او گفته بود كه «دشمن به دنبال بيخاصيت كردن حوزهها» و سكولار كردن آنها «ولو با شعار اسلام جامعنگر است» (روزنامه رسالت، شماره 8637 به تاريخ 26/1/95، صفحه 3)
خطرسكولار شدن حوزه ها به چه معناست؟
بايد توجه داشت كه اين بار حرف از سكولار شدن دانشگاه، توده مردم و يا دولتها نيست. صحبت از سكولار شدن حوزههاست. به اين معنا كه آنها ديگر خواهان ورود به مسائل ومباحث اجتماعي نيستند. سئوال مهمي كه وجود دارد اين است كه چرا اين خطر پررنگ شده و در سطح حوزهها تا اين اندازه بيتوجهي نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي ديده مي شود كه كار به هشدار و انذار دادنهاي علني رسيده است؟
آنچه مشخص است اين است كه در حال حاضر سه كانون مهم در روحانيت وجود دارد كه اسلام سياسي خود را ترويج ميكند. در دو سال اخير متاسفانه حوزههاي علميه چهار روحاني بزرگ در عرصه سياست را از دست دادند. آيت الله موسوي اردبيلي در قم از دنيا رفت. آيتالله واعظ طبسي در مشهد. تهران نيز در شاهد درگذشت آيتالله مهدوي كني بود و بعد از آن اين اتفاقات در زمستان سال گذشته با درگذشت آيت الله هاشمي رفسنجاني تكميل شد.
حالا ديگر در قم آيتالله مصباح يزدي و شاگردانش به مسائل سياسي اجتماعي ورود ميكنند و در مشهد همين رويه از سوي آيتالله علمالهدي (و اخيرا حجت الاسلام رئيسي) دنبال ميشود. خطر سكولار شدن حوزهها از اين جهت ديده مي شود كه برخی حوزه ها ديگر حاضر نيستند با اين دو طيف در قم و مشهد همراهي كنند. براي همين اعتراضها و گلايههاي كساني چون حجت الاسلام رئيسي را شاهد هستيم.
به نظر می رسد علما ترجيح ميدهند درس اخلاق بدهند تا اينكه خود را وارد مسائلي كنند که مردم به آنها همان نگاهي را داشته باشند كه به پدر معنوي پايداري و آيتالله علم الهدي در مشهد دارند. نگرش آنها حالا در درون حوزهها نيز کم طرفدار شده و آنها ترجيح ميدهند سكوت كنند. حتي اگر از سوي افرادي چون آقاي پناهيان به «خودارضايي معنوي» متهم شوند.
منبع: نامه نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۹۰۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا «مرکز پژوهشهای مجلس» هم تحمل نمیشود؟
فرارو- خبرگزاری دولت دراقدامی نادر به مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی حمله کرده و نوشته است: «در دو سال گذشته شاهد تغییر رویکرد مرکز پژوهشهای مجلس از یک نهاد مطالعاتی به مرکزی برای فعالیتهای رسانهای هستیم. گزارشهای جهتدار این مرکز، بازوی پژوهشی مجلس را به یک رسانه سیاسی البته با کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب تبدیل کرده است. نکته مهم آن است که گردانندگان مرکز پژوهشهای مجلس شاید به دنبال انتقاد از دولت باشند، اما خروجی کار آنها تهیه خوراک برای رسانههای ضدانقلاب بوده است.»
به گزارش فرارو، در بخشهایی از این گزارش مفصل که مشابه با آن را روزنامه ایران نیز منتشر کرده است میخوانیم که مرکز پژوهشها در حوزههای اقتصادی و سیاسی دست به اقداماتی مثل ترامپ هراسی و سیاه نمایی در حوزه وضعیت اقتصادی زده است. این اتهامات که اغلب با مثالهایی از بازتاب گزارشهای مرکز پژوهشها در برخی رسانههای داخل و خارج از کشور همراه بود با پاسخی از سوی مجلس شورای اسلامی مواجه شد.
خانه ملت، خبرگزاری رسمی مجلس در این باره نوشت: «رسانههای دولت، همچون ایرنا و ایسنا، سراسیمه و آشفته بهجای توجه به اصل گزارش، خوانش آن و داشتن رویکرد حل مسئله، حمله به مرکز پژوهشهای مجلس را در دستور کار خود قرار دادند. خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است، یعنی تلاش برای دخالت در فرایند انتخاب رئیس مجلس. این خبرگزاری نوشته است «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفۀ اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلودهکردن مرکز پژوهشها نیست».»
علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم نیز در این باره نوشت: «ستیز با اندیشمندان ساحت علوم انسانی، اخراج اساتید و بورسیه سازیها برای ندیدن و نشنیدن حقایق، بیتردید نتایج تلخی در پی خواهد داشت. با بستن در هر اندیشکده و مرکز تحقیقات، دری به سوی انواع بحرانها گشوده میشود. نتایج سنجشها را نه کتمان و نه با آن بازی کنید!»
این کنش و واکنش میان مجلس شورای اسلامی و دولت با پرسشهایی همراه است از جمله این که هدف از تاسیس و فعالیت مرکز پژوهشهای مجلس چیست و این مرکز تا چه حد مستقل و یا حزبی کار میکند؟ فرارو در راستای پاسخ به این پرسش ها، با مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز و اقتصاددان گفتگو کرده است:
وجود مرکز پژوهشها در کشور ما الزام استمرتضی افقه به فرارو گفت: «مرکز پژوهشها یک نهاد اجتناب ناپذیر و کاملا ضروری برای سیستم پارلمانی ایران است که یک پارلمان دارد. در برخی کشورها مجلس سنا و عوام وجود دارد، اما در کشور ما فقط مجلس عوام وجود دارد. در نتیجه کاملا طبیعیست که برخی از نمایندگان از تخصص لازم برای پژوهشهای گسترده برخوردار نباشند و این در حالیست که کوچکترین تصمیم نمایندگان به شکل مستقیم بر معیشت و زندگی مردم تاثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به شرایط موجود در کشور، این یک موضوع بسیار مهم است که در کنار مجلس یک نهاد دیگر نیز حضور داشته باشد که با انتقال اطلاعات خود به تصمیم گیریهای مجلس یاری برساند و در سیاست گذاری ها، بررسی بودجه و سایر طرحهای مهم اثربخش باشد. حتی در یک پله بالاتر، من معتقدم مرکزپژوهشها میتواند در روند تعیین وزرا نیز اعمال نظر کند. این مرکز ایجاد شده تا بازوی تخصصی نمایندگان مجلس باشد.»
وی افزود: «دولت و مجلس در بسیاری از موارد کاملا همسو هستند و اکنون اگر گزارش یا گزارشهای اخیر مرکز پژوهشهای مجلس تا حدودی استقلال نظر از دولت را نشان میدهد و این مرکز جهت گیری به سمت مردم گرفته، اتفاق مبارک و ارزشمندی است. نه فقط در این دولت، بلکه در زمان هر دولتی، اگر مرکز پژوهشها همراستا و وابسته به دولت نباشد به جای این که بد باشد، اتفاقا خوب است. دولت نیز باید از نقدها استقبال کند. این هم اشکالی ندارد و منطقی است که دولت به نقدها، در قالب پژوهش یا مقاله پاسخ دهد، همانطور که اخیرا به آقای قالیباف پاسخ داده و اتفاقا انتقادها و پاسخهای متقابل دولت و مجلس مفید است. اما اگر قرار باشد انتقادها تبدیل به دعواهای سیاسی شود و تبدیل به قشون کشی شود، سودی ندارد و زیان گستردهای به مردم وارد میکند. درواقع در شرایط مذکور، خطر ترجیح منافع حزبی یا شخصی به منافع ملی و جمعی در کمین است.»
دستاوردهای مرکز پژوهشها به تصمیم گیریهای مجلس کمک میکنداین اقتصاددان در ادامه گفت: «در دورهای که من با مرکز پژوهشها در ارتباط بودم، جهت گیری سیاسی خاصی در این مرکز ندیدم که برای مثال بگوییم مرکز پژوهشها بر اساس منافع اصلاح طلبان یا اصولگرایان پژوهش انجام میدهد و اغلب پژوهشگرانی که با این مرکز همکاری میکنند نیز اغلب فارغ از جهت گیری سیاسی کار میکنند و بر کار و پژوهش خود متمرکز هستند. اتفاقا اگر قرار باشد مرکز پژوهشها را به یک طیف نسبت بدهیم، در دورهای که طیف غالب مجلس اصولگرایان هستند، عجیب است که مرکز پژوهشها را وابسته به اصلاح طلبها و نه اصولگراها بدانیم. بعد از مجلس ششم اصلا اصلاح طلبها سلطه و غلبهای در مجلس نداشته اند. هرچند که باز هم تاکید میکنم که حتی شبهه این که گرایش اصلاح طلبی یا اصولگرایی در مرکز پژوهشها اعمال نظر کند مردود است.»
وی افزود: «گزارشهای اخیر مرکز پژوهشها در حوزههای فقر و وضعیت اقتصاد کشور نشان میدهد، وضعیت تا حدی غیرقابل دفاع شده که حتی مرکز پژوهشها برای حفظ استقلال پژوهشی خود و مبتنی بر واقع بینی اطلاعات پژوهشی خود را منتشر کرده است. مرکز پژوهشها در همه حوزهها و بخشهای متعددی که مجلس در آن حوزهها قانون تصویب میکند، به شکل تخصصی و با کمک افراد متخصص، پژوهش انجام میدهد. کار کمیسیونهای مجلس اصلا پژوهش نیستند، بنابراین مطرح کردن این فرضیه که چرا خود مجلس بدون کمک مرکز پژوهشها کار نمیکند از اساس غلط است، ضمن این که پرسشی که مطرح میشود این است که مگر مرکز پژوهشها از مجلس منفک است؟ نتایج پژوهشهای مرکز پژوهشها همواره در مجلس مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بر همان اساس نیز بسیاری از تصمیم گیریها انجام میشود. برخی نمایندههای مجلس توان و اغلب آنان فرصت پژوهشهای مستمر و گسترده را دارند. نمایندگان مشغول حوزههای انتخابیه، حضور در صحن مجلس، فعالیتهای مختلف و امثالهم هستند. این در حالیست که انجام پژوهش، ان هم در این سطح، نیاز به زمان و انرژی بسیار بالایی دارد. افراد فعال در پروژههای پژوهشی باید با ذهنی باز و فارغ از اندیشههای شغلی دیگر، به شکل متمرکز در موضوع پژوهش کار کنند. فراکسیونها که کارشان سیاسی است و کمیسیونها هم که از نتایج استفاده میکنند، بنابراین، مرکز پژوهشها مولود خود مجلس است و رئیس آن نیز توسط مجلس انتخاب میشود.»
این استاد دانشگاه گفت: «این که بگوییم، چون نتایج مرکز پژوهشها به مذاق عده یا گروهی خوش نیامده میتوان این مرکز را تعطیل کرد یا در روند فعالیتش اختلالی ایجاد کرد، ایدهای غیرممکن است. اکنون که قدرت در اختیار یک گروه سیاسی است، اختلافات داخلی چندان عجیب نیست. تنها حدسی که میتوان زد این است که شاید در مجلس آتی، فردی را در راس مرکز پژوهشها بگمارند که افکاری نزدیکتر به طیف غالب مجلس داشته باشد، اما این موضوع نیز در ضدیت با دولت نخواهد بود. در نهایت، مرکز پژوهشها به عنوان یک نهاد پژوهشی که به طور مستقل عمل کرده مقصر اعداد و ارقام اقتصادی و امثالهم نیست، اما اتفاقا مجلس و نمایندگان هستند که باید خود را مسئول وضعیت اقتصادی بدانند و سهم خود را در بهبود وضع معیشت مردم ایفا کنند.»