چرا شوهرتان هميشه بيمار است؟
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۳۶۶۵۱
خبرگزاري آريا - وبسايت نبض ما - ترجمه هدي بانکي: زنان و مردان در زمان بيماري واکنشهاي متفاوتي از خود بروز ميدهند از اين رو پزشکان بايد در مورد چگونگي تفاوت نشانههاي بيماري در زنان و مردان اطلاعات کافي داشته باشند.
مطمئنا همهي ما تجربهي بيماري و درد را داريم، اما گاهي شايد به دلايلي متوجه شويم که به عنوان زن يا مرد، تجربههايمان از بيماري، با جنس مخالفمان متفاوت است، و کنجکاو شدهايم که بدانيم آيا اين موضوع واقعيت دارد؟ و اگر چنين است به راستي دليلش چيست؟
ظاهرا اينکه مردها قويتر هستند يا زنها، نبردي است که هرگز پايان ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آيا مردها بيشتر از زنها مريض ميشوند؟
اين ادعا پشتوانهي علمي قاطعي ندارد، اما برخي پژوهشها نشان دادهاند که سلولهاي ايمني زنان و مردان در مقابل حملهي ويروس، متفاوت است.
به تازگي مطالعهاي که روي موشها انجام شده، يافتههاي جديدي به آنچه قبلا گفته ميشد افزوده است؛ نتايج نشان ميدهد بعضي از بيماريها واقعا تاثير شديدتري روي مردها دارند و اين فيزيولوژي، تا حدود نسبتا زيادي، توجيه کنندهي اين ادعاست که مردها بيشتر از زنها مريض ميشوند، و اين موضوع چنانچه پيش از اين تصور ميشد، ربطي به مسائل روانشناسي ندارد.
در اين تحقيق که نتايج آن در نشريهي Brain, Behavior and Immunity منتشر شده، آزمايشاتي روي موشها صورت گرفت و معلوم شد اين موشهاي نر نسبت به موشهاي ماده، در مواجهه با باکتريهاي بيماريزا که علائمي مشابه آنفلوآنزا داشتند، واکنشهاي بيشتر و شديدتري از بيماري نشان دادند. همچنين موشهاي نر، نوسانات بيشتري در دماي بدن، ميزان تب و علائم التهابي داشتند و دوران نقاهت آنها نيز طولانيتر بود.
البته مطالعاتي که روي حيوانات آزمايشگاهي انجام ميشود لزوما درمورد انسانها هم صدق نميکند، بنابراين ممکن است اغراقهايي در اين نتايج وجود داشته باشد! اما کارشناساني که روي ارتباط جنسيت با سيستم ايمني کار ميکنند ميگويند يافتهها، سوالاتي از روي کنجکاوي ايجاد ميکنند. مطالعاتي که روي سلولهاي انساني انجام شده نشان ميدهد سلولهاي ايمني مردها، گيرندههاي فعالتري در برابر پاتوژنهايي خاص دارد.
به گفتهي دانشمندان هميشه هم حضور ميکروب يا ويروس نيست که ما را مريض ميکند، بلکه واکنش سيستم ايمني ما نيز اين ميان نقش دارد و تحقيقات هم نشان ميدهد مردها، با واکنش شديدتري، سلولهاي ايمني خود را به ناحيهي عفونت فراميخوانند، که باعث ميشود به طور کلي، بيشتر احساس ناخوشي و بيماري کنند.
دليل اين امر هنوز کاملا مشخص نيست، اما فرضيهاي که وجود دارد ميگويد، تستوسترون و استروژن، به شيوههاي مختلفي روي گيرندههاي سيستم ايمني اثر ميگذارند.
مطالعهي جديد انجام شده روي موشها، ارتباطي ميان هورمونهاي جنسي و بيماري نشان نداد، اما چندين تحقيق و بررسي ديگر اين امر را ثابت کردهاند. مثلا پژوهشي که در سال 2015 روي سلولهاي انساني انجام شد، نشان داد ترکيبات استروژني باعث شده بودند، ويروس آنفلوآنزا به سختي بتواند نمونهي آزمايش را آلوده کند.
مردهاي قوي، سيستم ايمني ضعيفتري دارند!
تئوري ديگري که حاصل مطالعهاي در سال 2010 در دانشگاه کمبريج است هم ميگويد، مردها سيستم ايمني ضعيفتري دارند زيرا تمايلشان براي رفتارهاي مخاطرهآميز بيشتر است.به گزارش نبض ما، پژوهش ديگري هم نشان ميدهد زنان به اين دليل که راحتتر ميتوانند پاتوژنها را به بچههاي خود منتقل کنند، قدرت دفاع طبيعي بيشتري در برابر آنها دارند.
البته اين ويژگيهاي ايمني، شامل تمام انواع بيماريها نميشود. در مقالهاي که در سال 2016 در Nature Reviews Immunology منتشر شد آمده است، مردها نسبت به يک سري از بيماريها مستعدتر هستند (مثلا سرطانهايي غير از سرطانهاي اندامهاي توليد مثلي)، در حاليکه زنها نسبت به يک سري ديگر از بيماريها آسيبپذيرترند، مانند بيماريهاي خودايمني.
مثلا در مورد بيماري آنفلوآنزا، مطالعات نشان داده که مردها چندان اهل شستشوي مرتب دستها نيستند و يا تمايل زيادي به مراجعههاي روتين به پزشک ندارند. البته الگوهاي فرهنگي و اجتماعي نيز روي رفتارهاي ما اثر ميگذارد، بنابراين نتيجهگيريها بايد براساس ترکيبي از عوامل گوناگون باشند.
تفاوت نشانه هاي بيماري در زنان و مردان
پروفسور «جيوانلا باجو» از بيمارستان پادوا در ايتاليا ميگويد وقتي که مردان دچار سکته قلبي ميشوند، درد قفسه سينه که در دست چپ احساس ميشود يک نشانه استاندارد است، اين درحالي است که زنان دچار تهوع و درد در ناحيه شکم ميشوند.
وي ادامه ميدهد: زنان اغلب به دليل تفاوت نشانههايي که از خود بروز ميدهند، درمان مورد نياز را دريافت نميکنند. به گفته وي هنوز اطلاعات دانشمندان در مورد تفاوتهاي مرتبط با جنسيت بسيار اندک است.
و اما تجربهي متفاوت زنان و مردان از درد!
محققان مدتهاست که ميدانند زنان و مردان ، درد را به صورت متفاوتي تجربه ميکنند. آنطور که يافتهها نشان ميدهند زنها، نسبت به مردها، درد را در قسمت متفاوتي از مغزشان پردازش ميکنند و حساسيت بيشتري نسبت به درد دارند که ميتواند توجيه کنندهي اين واقعيت باشد که زنان، از بيماريهاي مزمني چون آرتريت و فيبروميالژيا بيشتر رنج ميبرند، اما با اين حال شيوهي درمان براي هر دو يکسان است.
تحقيقات جديد نيز نشان ميدهد سلولهاي ايمني که به واسطهي درد فعال ميشوند در زنان و مردان تفاوت دارد، و اين اکتشافي است که ميتواند باعث شود درمانهاي موثرتري براي زنان و مردان ، درنظر گرفته شود.
چرا بيماريهاي محيطي، زنان را بيشتر از مردان تحت تاثير قرار ميدهد؟
بيماريهاي محيطي به طور کلي در ميان زنان، شايعتر از مردان هستند. چرا؟ هيچکس دقيقا نميداند اما عوامل گوناگوني ميتوانند باعث شوند زنان تا حدودي مستعدتر باشند.
در خانه
زنان معمولا بيشتر از مردان کارهاي مربوط به نظافت منزل و مديريت محيط خانه را انجام ميدهند که اين ميتواند زنان را بيشتر در معرض مواد سمي و شيميايي پاککننده قرار دهد.
در محل کار
زنان در ابتلا به بيماريهاي مربوط به محل کار، مستعدتر هستند. هر چند موارد زيادي وجود دارد که شرايط براي هر دو يکسان است اما مثلا خانمها بيشتر در سالنهاي زيبايي کار ميکنند، يا مثلا در صنايح اتومبيل سازي ممکن است مواد سمي وجود داشته باشد و محيط براي محافظت و ايمني کارکنان به اندازهاي که براي مردان موثر است براي زنان نباشد.
لوازم آرايشي و بهداشتي
زنان طبيعتا بيشتر از لوازم آرايشي استفاده ميکنند، مثلا سشوار، عطر و خوشبوکننده، ميکاپ صورت و محصولات مربوط به پوست و مو، که خيلي از آنها حاوي مواد شيميايي مضر هستند.
تفاوتهاي فيزيولوژيکي زنان و مردان
تحقيقات نشان داده که دست کم در برخي موقعيتها، زنان در مواجهه با مواد سمي، واکنش متفاوتي نسبت به مردان در مواجهه با همان مواد دارند. مثلا تعدادي از پژوهشها نشان داده که وقتي زنان و مردان در معرض مواد سمي مشابه در محل کار قرار گرفته بودند (در ساختماني که موجب سندرم بيماري ساختمان يا Sick Building Syndrome شده بود)، زنان به طور پيوسته، علائم بيشتري را گزارش کردند.
برخي از تفاوتهاي فيزيولوژيکي زنان و مردان ميتواند توجيه کنندهي اين حالت باشد. زيرا زنان به طور ميانگين چربي بدنشان 10 درصد بيشتر از مردان است و توانايي بيشتري براي ذخيرهي سموم محلول در چربي دارند. و در نهايت تفاوتهاي هورموني هم ميتواند روي شيوهي واکنش فرد نسبت به مواد شيميايي اثر بگذارد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۳۶۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نتیجهایکه قابل پیشبینی بود
حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اتفاقات تلخ و تکاندهنده شامگاه چهارشنبه استادیوم آزادی در جریان یک بازی فوتبال شوکی حیرت انگیز برای جامعه ما محسوب میشود، اما واقعیت آن است که به نوعی مدتها قبل درخصوص چنین حوادث تلخی هشدار داده شده بود.
ماجرا از آن قرار است که در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست؛ اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. احتمالاً تصویر تکاندهندهای که چند سال قبل از پدری که با فرزند خردسالش در استادیوم حاضر شده بود اما مجبور شده بود با دستانش گوش فرزندش را بگیرد تا الفاظ ناشایست برخی هواداران را نشنود دیده باشید.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است: «...متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست.معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال و همچنین ناشی از کمتوجهی برخی باشگاههای فرهنگی ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند...» البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.
به عنوان مثال؛ این روزها متاسفانه شاهد ترویج استعمال دخانیات در بین دختران و زنان جامعه هستیم که فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی و فضای مجازی، کافههای همچون قارچ روییده در سطح شهرها و ... مبلغ و مروج آن شدهاند. سؤال اینجاست، بر چه اساسی شبیه شدن به مردان و تلاش برای تکرار رفتار آنان ارزشی برای زنان محسوب میشود؟! چه بسیار زنان موفق و اثرگذاری در این کشور که با حفظ کرامت انسانی و تاکید بر ارزشهای وجودی زنانه و موهبتهای الهی قدر دانسته شده خود و بدون نیاز به شبیه شدن به مردان، در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و... به بالاترین درجات و جایگاهها رسیدهاند.
کاش این افراد به ظاهر دلسوز که بر طبل شبیه شدن زنان به مردان به اسم برابری میکوبند و با سخنان و رفتار فریبنده خود به دنبال جلب نظر دختران و زنان هستند میتوانستند درک کنند که زن و مرد با همه حقوق محترم و مختص خود، تفاوتهایی دارند که پروردگار و خالق متعال آنها با حکمت خود ایجاد کرده است. کاش میدانستند مفهوم برابری به معنی شبیه شدن در ظاهر و عین هم شدن نیست و زن از نظر اسلام آنقدر مقام و منزلت محترم و والایی دارد که اگر قدر خود را بداند نه تنها نیازی به شبیه شدن به مردان برای دیده شدن و ارتقای جایگاه ندارد بلکه مردان نیز به مقام و منزلت او نخواهند رسید.
و البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که دور نگه داشتن زنان و دختران جامعه ما از گوهر وجودی و سرمایههای الهی منحصر به فردشان و کشاندن آنها به عرصههای نامربوط یا کم اهمیت و درجه چندم یک دام حساب شده از سوی کسانی است که از رشد و تعالی روز افزون زنان و دختران در این جامعه و با تأسی به الگوی اسلامی و انقلابی نگرانند. اگر شبیه شدن زنان به مردان در رفتار و پوشش و شغل و... راهگشا و رشد دهنده زنان بود، امروز در جوامع غربی تا این حد شاهد تنزل جایگاه زن و تبدیل این موجود مقدس به کالای درجه چندم و بازیچه تبلیغ اجناس و وسیله خوشگذرانی مردان نمیبودیم.
اینجاست که مسئولان آموزش و پرورش، رسانهها و صداوسیما، دستگاههای فرهنگی و... باید در عرصه تبیین شأن و منزلت و فلسفه وجودی زنان برای دختران و بانوان کشورمان و نشان دادن نقشه دشمن برای دور کردن آنها از جایگاه ارزشمندشان بیش از پیش تلاش کنند.