سرگذشت تلخ و شیرین یکی از مردان آهنین
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۷۶۲۶۷
روزگاری یکی از قویترین مردان ایران بود؛ پهلوانی که رکورد حمل چمدانهای آهنی و «اسکات» در دنیا هنوز هم به نام اوست و تاکنون کسی نتوانسته جابه جایش کند. برنامه تلویزیونی مردان آهنین که چند سال متوالی در ایام نوروز از آنتن شبکه سه پخش میشد، فرصتی بود تا میلیونها نفر چشم به بازوهای پرقدرت او بدوزند و رقابت تنگاتنگش را با رقبا تماشا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران در ادامه نوشت: ۱۱ سال پیاپی در مسابقات قویترین مردان ایران حاضر شد و بارها بر سکوی قهرمانی ایستاد؛ سالهایی که خرم آبادیها خاک پای اسطوره شهرشان را به چشم میکشیدند و برایش از ته دل آرزوی موفقیت میکردند.
«حامد امیری» آرزوهای بزرگی داشت و میخواست قدرت واقعیاش را در فراسوی مرزها به رخ جهانیان بکشد و روی سکوهای جهانی بایستد اما خبر نداشت که تقدیرش چیز دیگری است و نقش قالی زندگیاش طور دیگری بافته شده است. سرنوشت او را در مسیری قرار داد تا امروز بهعنوان قهرمان زندگی شناخته شود. قهرمانی که اگرچه سال هاست نمیتواند روی پاهای خودش بایستد، اما تسلیم نشده و قصد ندارد دستها را بالا ببرد. هرکول دیروز مردان آهنین، امروز، قهرمان معلولان جهان است. قهرمانی از جنس مدالهای خوشرنگ آسیایی و جهانی و پارالمپیک.
هنوز هم خاطره تلخ آذرماه سال ۹۱ را که او را برای باقی زندگی ویلچرنشین کرد، به یاد دارد و هر روز با این امید که رویداد آن روز تلخ تنها یک کابوس بوده است، از خواب بر میخیزد. او که حالا در ۳۵ سالگی، تنها با پدر و مادرش زندگی میکند، الگوی زندگی بسیاری از معلولانی است که میخواهند محدودیتها را کنار بزنند. او از روزهایی گفت که بر وزنههای آهنین غلبه میکرد و رؤیای زندگیاش رقابت با مردان آهنین جهان بود.
مردی از جنس آهن
وقتی میخواهد از کودکیاش بگوید، روزهایی را به یاد میآورد که برای رسیدن به قهرمانی وارد عرصه چند رشته ورزشی مختلف شد. او نقش دایی خود را در این عرصه مهم عنوان میکند و میگوید: داییام اهل ورزش بود و زمانی که مرا به استادیوم ورزشی تختی خرم آباد میبرد جثهام بقدری کوچک بود که روی شانههای او مینشستم. سراغ ورزش وزنهبرداری رفتم و بعد از ۹ ماه تمرین در رقابتهای وزنهبرداری قهرمانی نونهالان ایران در دامغان به مقام قهرمانی رسیدم. این نخستین مدالی بود که در شروع دوران ورزشیام به دست آوردم و برایم بسیار با ارزش است. مدتی بعد احساس کردم علاقهای به وزنهبرداری ندارم و سراغ ورزش دوومیدانی و پرتاب دیسک رفتم. نوجوان بودم که با شناسنامه یکی از کارگران کارخانه در رقابتهای قهرمانی کارگران کشور شرکت کردم و در پرتاب دیسک، قهرمان و در پرتاب وزنه نایب قهرمان شدم و رکورد جدیدی به جا گذاشتم. علاقهام به پرتاب دیسک هر روز بیشتر میشد و سال بعد در رقابتهای دو و میدانی جوانان کشور در پرتاب دیسک مقام نخست را کسب کردم. چندسالی دو و میدانی را ادامه دادم تا اینکه وارد ورزش کشتی شدم. چند سالی هم کشتی میگرفتم، اما با دیدن نخستین دوره رقابتهای قویترین مردان ایران به ورزش قدرتی و پاورلیفتینگ علاقه پیدا کردم و وارد این رشته ورزشی شدم.
او ادامه میدهد: نخستین دوره رقابتهای قویترین مردان ایران در نساجی بروجرد برگزار شد و من با وجود سن کم و مخالفت اطرافیان، سراغ این ورزش قدرتی رفتم. وسایل و لوازم مورد نیاز برای تمرین را به شکل عجیبی تهیه میکردم. مینشستم و آیتمها ی مسابقات را به دقت تماشا میکردم و بعد همان تمرینات را انجام میدادم. به یکی از معادن رفتم و آنها یک لاستیک بزرگ که قابل استفاده نبود به من دادند. کنده درخت را خودم تهیه کردم و داخل چمدانهای فلزی قدیمی مقداری آهن ریختم تا سنگین شوند. با این وسایل هر روز تمرین میکردم و خودم را در شرایط مسابقه قرار میدادم. هر سال با دیدن آیتمهای جدید مسابقه آنها را به تمرینات اضافه میکردم. سه سال تمرین کردم تا اینکه سال ۸۵ در رقابتهای انتخاب مردان آهنین که در تهران بود شرکت کردم. در رقابتهای انتخابی نتوانستم حد نصاب لازم را کسب کنم. ناامید نشدم و روزی ۵ ساعت تمرین میکردم. سال ۸۶ در رقابتهای مردان آهنین موفق شدم با اختلاف ۴ امتیاز نایب قهرمان شوم.
امیری اضافه میکند: در آن سال بهعنوان پدیده مسابقات معرفی شدم. سال بعد در نخستین دوره مسابقات مردان آهنین که از تلویزیون پخش میشد به مقام پنجم رسیدم و کاپ مرد اخلاق مسابقات به من اهدا شد. ۸ سال به شکل مستمر در رقابتهای مردان آهنین حضور داشتم و دو رکورد جهانی در اسکات تعادلی و حمل چمدان ثبت کردم و تا به امروز کسی هنوز نتوانسته است این رکوردها را جابهجا کند. همیشه جزو نفرات نخست بودم، تا اینکه در سال ۹۰ برای حضور در رقابتهای قویترین مردان جهان در فنلاند دعوت شدم.
کابوس تلخ زندگی
هنوز هم نمیتواند باور کند پاهایش او را همراهی نمیکند؛روزی که یک تصادف دلخراش مسیر زندگیاش را تغییر داد و معلولش کرد. روزی که بازوهای قدرتمند و بدن تنومندش نیز نتوانست جلوی تقدیر را بگیرد.
حامد همه آن لحظات تلخ را به قول سینماییها، فریم به فریم، به یاد دارد: ۴ روز به زمان پرواز باقی مانده بود. خودم را برای مسابقات فنلاند آماده میکردم. من تنها ایرانی بودم که به این رقابتها دعوت شده بود و باید با قدرت حاضر میشدم. برای تمرین هر روز مسیر ۹۰کیلومتری خرم آباد به بروجرد را طی میکردم و در آنجا تمرین میکردم. شرایط تمرین در آنجا بهتر بود. آذرماه سال ۹۰ وقتی از تمرین بازمی گشتم در جاده باریک به طرف خرم آباد درحال رانندگی بودم که ناگهان خودرو پیکانی که سبقت غیرمجاز گرفته بود، از روبهرو به من نزدیک شد و محبور شدم ماشین را به حاشیه خاکی جاده هدایت کنم. ماشین چپ کرد و ۸ بار معلق زد. در آن لحظات فقط اسم ائمه اطهار را صدا میزدم. ماشین بعد از اینکه چند متر روی زمین کشیده شد از حرکت ایستاد. عجیب اینکه هیچ کسی به کمک نمیآمد و خودروهای عبوری حاضر نمیشدند نگه دارند و مددی برسانند. بعد از ۱۰ دقیقه متوجه شدم پاهایم دیگر هیچ حسی ندارند. به هرسختی و فلاکتی که بود گوشی موبایلم را پیدا کردم و با خانواده تماس گرفتم. توان حرف زدن نداشتم اما به هر جان کندنی بود، به آنها گفتم در جاده تصادف کردهام ولی نمیدانم دقیقاً کجا و در کدام منطقه هستم. بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم. ساعتی بعد آمبولانس اورژانس و خانوادهام بالای سرم بودند و مرا به بیمارستان عشایر خرم آباد منتقل کردند.
او میگوید: با توجه به وضعیتی که داشتم مرا به اتاق عمل بردند و عمل جراحی شدم. تا ۹ ماه بعد از این حادثه نمیدانستم چه بلایی سر من آمده است. پزشکان و اطرافیان وعده میدادند که بزودی خوب میشوی و ماه بعد میتوانی راه بروی. ماهها بدون هیچ حرکتی روی تخت بیمارستان بودم و وزنم از ۱۷۴ کیلوگرم به ۷۱ کیلوگرم کاهش پیدا کرد. در این مدت بیش از ۱۰۰ کیلو وزن کم کردم و هر روز نحیفتر میشدم. با همان تخت بیمارستان مرا به خانه منتقل کردند و دکتر برای آرام کردن درد متادون تجویز کرده بود. ۲ سال با زجر و سختی زندگی کردم. روزهایی که هر لحظه آن با درد همراه بود. چهارفصل سال برایم تنها همان چیزی بود که از پشت پنجره میدیدم. مادرم همیشه غمخوار و مراقب من بود. مقابل در اتاق من میخوابید تا در صورت نیاز به من کمک کند. همه اینها در حالی بود که هنوز نمیدانستم چه اتفاقی برای پاهایم افتاده است.
امیری اضافه میکند: یکی از شبها از شدت درد پتو را در دهانم ساعت ها فشار دادم و نمیخواستم مادرم را از خواب بیدار کنم، تنها چیزی که دردم را کمی کاهش میداد متادون بود. ساعت ها درد را تحمل کردم و نزدیک صبح از حال رفتم. آرزو داشتم تختم را کنار پنجره قرار بدهم تا بتوانم بیرون از خانه را ببینم. تنها چیزی که به من آرامش میداد، خواندن قرآن بود. با خدا راز و نیاز میکردم و میگفتم هرچه برایم مقدر کرده است میپذیرم. به خدا میگفتم اگر صلاح من این است که برای همیشه روی تخت باشم، نمیخواهم خانوادهام بیش از این اذیت شوند. با چشمانم دیدم که پدر و مادرم ۲۰ سال پیر شدند. برای آنها سخت بود که پسر پهلوانشان روی تخت نحیف و ضعیف افتاده باشد، نمیتوانستم رقابتهای مردان آهنین را تماشا کنم. من کسی بودم که وزنههای ۵۰۰ کیلویی را جابهجا میکردم اما اکنون قادر نبودم پاهایم را جابهجا کنم.
وی ادامه میدهد: با همه این سختیها بازهم روی همان تخت ورزش می کردم و با دمبل سعی میکردم بازوهای خودم را تقویت کنم. پزشک معالجم مخالف بود اما توجهی نمیکردم. یکی از روزها وقتی برای معاینه به تهران آمدم پزشک من گفت باید به ویلچر عادت کنم و هیچ گاه نمیتوانم روی پاهایم بایستم. از شنیدن این خبر شوکه شدم و با اعتراض به دکتر گفتم پس چرا همه به من وعده میدادند که دوباره میتوانم با پاهایم راه بروم. همه خانواده این حقیقت تلخ را از من مخفی کرده بودند. در مسیر تهران به خرم آباد هزار بار مردم و زنده شدم.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۷۶۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توت فرنگی مازندران چشم انتظار صنایع تبدیلی/ کام شیرین واسطه ها
خبرگزاری مهر، گروه استانها: مازندران دومین استان تولید کننده توت فرنگی کشور محسوب میشود و شهرهای بابلسر و جویبار بیشترین سطح زیر کشت این محصول را به خود اختصاص داده است.
۱۷ هزار هکتار از مزارع مازندران به زیر کشت توت فرنگی تخصیص دارد و از این میزان ۳۲۰ هکتار در شهرستان جویبار واقع شده است. شرایط مطلوب جوی و اقلیمی سبب شده تا سطح زیرکشت محصول توت فرنگی امسال در مازندران روند رو به رشدی داشته باشد.
با این حال این استان همچنان از داشتن صنایع تبدیلی و تکمیلی محروم است و دسترنج کشاورزان آن در استانهای دیگر فرآوری میشود. کشت توت فرنگی به روش تونل پلاستیکی در مازندران در حال رواج است و سبب میشود این محصول زودتر به بازارهای مصرف راه یابد.
طی سالهای اخیر روش کشت توت فرنگی از سنتی به صنعتی در حال تغییر بوده و برای کشاورزان ارزش اقتصادی بالایی را در پی داشته است. فصل برداشت توت فرنگی در مازندران چهار تا پنج ماه از سال طول میکشد و کشاورزان دغدغه فروش در زمان برداشت را دارند.
اصغر قربان زاده گل محلهای از کشاورزان شهرستان جویبار که چند سالی است به کشت توت فرنگی مشغول بوده در گفت وگو با خبرنگار مهر با اعلام اینکه زمینهای بخش گیلخوران سنگین و رسوبی بوده و همیشه با کمبود زمین روبرو هستیم، گفت: زمین بنده اجارهای بوده و متأسفانه هزینه اجاره زمینها بسیار بالا بوده است.
زمینهای بخش گیلخوران سنگین و رسوبی بوده و همیشه با کمبود زمین روبرو هستیم وی قیمت بالای کود و سموم کشاورزی را از دیگر مشکلات تولید کنندگان توت فرنگی اعلام و افزود: خوشبختانه قیمت امسال توت فرنگی مناسب بوده اما باید بپذیریم هزینه کشت تا زمان برداشت این محصول نیز بسیار بالا بوده است.
این تولید کننده اضافه کرد: در هر هکتار به ۱۸ کارگر نیاز داریم و در ۶ ماه از پروسه تولید این محصول اشتغالزایی و درآمد خوبی برای شهرستان جویبار که دومین شهرستان تولید کننده این محصول بوده به همراه خواهد داشت.
مسؤول ترویج و آموزش جهاد کشاورزی شهرستان جویبار سطح زیر کشت محصول توت فرنگی در این شهرستان را بسیار خوب ارزیابی کرد و گفت: کلاسهای آموزشی و ترویجی در راستای تولید محصول سالم برگزار میشود.
سیده سمانه هاشمی با اشاره به اینکه کشت توت فرنگی بر روی مالچ های پلاستیکی به منظور کاهش مصرف علف کشها، تولید محصول سالم و جلوگیری از تبخیر سریع آب در سالهای اخیر رواج زیادی یافته است، اظهار کرد: از کشاورزان در خواست داریم با حضور در کلاسهای آموزشی و به تبع آن استفاده کمتر از سموم و کودها در تولید محصول سالم گام بردارند.
سالانه سه هزار تن محصول توت فرنگی در جویبار تولید میشود و این محصول در باغات با قیمتهای ناچیزی از کشاورزان خریداری و به قیمت کیلویی بیش از ۱۰۰ هزار تومان به مصرف کننده عرضه میشود.
تولید بیش از ۳ هزار تن محصول توت فرنگی در جویبار
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان جویبار سطح زیر کشت محصول توت فرنگی در سال جاری را حدود ۳۳۹ هکتار بیان کرد و گفت: پیش بینی میشود ۳ هزار و ۲۲۰ تن محصول توت فرنگی تولید و به بازار عرضه شود.
عبدالله رحیمی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اعلام اینکه توت فرنگی اولین میوهای است که در فصل بهار به بازار عرضه میشود اظهار کرد: استان مازندران رتبه دوم سطح زیرکشت این محصول را به خود اختصاص داده است و شهرستان جویبار نیز در تولید این محصول رتبه دوم استان را کسب کرده است.
وی تعداد بهره برداران فعال در کشت این محصول را بالغ بر ۵۱۸ نفر اعلام کرد و افزود: برداشت آن از ۲۰ اسفند آغاز و هزینههای مازاد این محصول با عرضه نوبرانه آن به بازار قابل جبران خواهد بود.
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان جویبار به اهمیت تولید سالم محصول توت فرنگی تاکید و اظهار کرد: روشهای استفاده از ارقام تجاری و اصلاح شده به جای ارقام محلی، استفاده از نشاهای سالم و عاری از ویروس، استفاده از روشهای نوین کشت به جای کشت سنتی، هزینه بهینه عناصر غذایی براساس آزمون خاک و برگزاری کلاسهای آموزشی به منظور ارتقا دانش فن بهره برداران را در تولید محصول سالم دانست.
شهرستان بابلسر نیز رتبه اول تولید محصول توت فرنگی در مازندران را دارا است و پیش بینی میشود بیش از ۲۱ هزار تن محصول امسال در این شهرستان تولید شود.
پیش بینی برداشت ۲۱ هزار تن توت فرنگی از ۸۰۰ هکتار مزارع بابلسر
نصرالله پورحسین باقری مدیر جهاد کشاورزی شهرستان بابلسر با اشاره به آغاز برداشت توت فرنگی در این شهرستان، سطح زیر کشت توت فرنگی بابلسر را ۸۰۰ هکتار اعلام کرد و گفت: با توجه به وضعیت مناسب آب و هوایی، محصول دهی توت فرنگی بسیار مطلوب است و پیش بینی میشود ۲۱ هزار تن محصول تولید و روانه بازار مصرف شود.
وی تعداد بهره برداران توت فرنگی در این شهرستان را یکهزار و ۳۳۷ نفر عنوان کرد و افزود: برداشت این محصول که بیشترین رقم کشت شده آن کاماراسو است از اواسط اسفند ماه شروع و تا اواخر خرداد ماه ادامه دارد.
به گفته کشاورزان اکنون بیشتر فراینده فروش توسط دلالها و واسطهها صورت میگیرد و پای آنان در میان است. اکنون محصول توت فرنگی مازندران توسط واسطهها به استانهای مختلف کشور نظیر اردبیل، تبریز و تهران و غیره ارسال میشود و کام آنان را شیرین میکند.
کد خبر 6096778