ويژههاي مشرق؛ فحاشي روزنامه اصلاحطلب بعد از توهين به سپاه و مدافعان حرم +عکس
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۸۵۷۲۷
خبرگزاري آريا - روزنامه اصلاحطلب بعد از توهين به مدافعين حرم و سپاه پاسداران، براي فرار رو به جلو، فحاشي و ادبيات چاله ميداني را نسبت به منتقدين انتخاب کرد.
سرويس سياست مشرق - روزانه ميتوان از لابهلاي گزارشها و عناوين خبري رسانههاي مکتوب و حتي غير مکتوب، نکات قابلتوجهي استخراج کرد؛ موضوعاتي که ميتواند براي مخاطبين قابلاستفاده و محوري براي تحليل باشد، در گزارش روزانه "ويژههاي مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها براي مخاطبين عرضه خواهد شد؛ با «ويژههاي مشرق» همراه شويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
** اقدام سخيف روزنامه اصلاح طلب در شبيه دانستن رفتار سپاه پاسداران و داعش! افکار عمومي آلزايمر ندارد!پس از انتشار خبر شهادت محسن حججي که بامداد سه شنبه گذشته در منطقه التنف (مرز سوريه و عراق) به اسارت داعش در آمده بود، نوع شهادت وي و تصوير مقتدرانه و ويژهاي که از او در زمان اسارت منتشر شده بود، موج واکنشها را در شبکههاي اجتماعي برانگيخت. ساعاتي از انتشار اين خبر در شبکههاي مجازي نگذشته بود که بسياري از مقامات سياسي، بازيگران و هنرمندان و... به آن واکنش نشان دادند و شجاعت و دليري اين رزمنده مدافع حرم را ستودند.
اما متاسفانه در سوي مقابل برخي روزنامههاي اصلاح طلب اين موضوع مهم را ناديده گرفته و آن را سانسور کردند. در اين ميان روزنامه اصلاح طلب «قانون» به اين موضوع پرداخت، اما در متني توهين آميز!
اين روزنامه اصلاح طلب در اين مطلب توهين آميز به تخطئه جريان انقلابي و ارگانهاي ارزشي که امنيت کشور را به ارمغان آوردهاند، پرداخت.
بر همين اساس روز گذشته در ويژههاي مشرق در گزارشي با عنوان «توهين روزنامه اصلاح طلب به سپاه قدس و مدافعان حرم» به بررسي اين مطلب توهين آميز پرداختيم.
انتشار مطلب فوق در مشرق با واکنش گسترده مخاطبين و بازنشر اين مطلب در رسانههاي ديگر همراه بود. اين مطلب همچنين واکنش کاربران شبکههاي اجتماعي را نيز به دنبال داشت و آنان با هشتگ # نمک_نشناس به مطلب منتشر شده در روزنامه اصلاح طلب واکنش نشان دادند.
انتظار اين بود که اين روزنامه اصلاح طلب به دليل انتشار اين مطلب توهين آميز، از افکار عمومي عذرخواهي کند اما اين روزنامه امروز در مطلبي سراسر توهين، باز هم به تخطئه جريان انقلابي و فحاشي پرداخت.
روزنامه قانون در مطلبي با عنوان «شهادت انصاف»، منتقدان خود را «خودبرتربينان کوردل»، «فاسقان مؤمن نما»، «کذابان»، «افرادي با ذهن معيوب» و «اشخاصي با حيات مفسده» ناميد. البته اين نوع ادبيات از سوي يک رسانه اصلاح طلب به هيچ عنوان عجيب نيست. رسانههاي اين جريان به دليل سستي استدلال و فقدان دلايل کارشناسي، معمولاً توهين، تخريب و ناسزاگويي را به عنوان تنها گزينه موجود در مقابل منتقدان خود انتخاب کرده و توپخانه خود را عليه آنان نشانه ميروند.
اين روزنامه اصلاح طلب در مطلب مذکور تاکيد کرده است که: «ما سعي داشتيم تا مظلوميت شهداي کشورمان را به نوعي ديگر بيان کنيم». اين در حالي است که اين روزنامه در مطلب روز گذشته، حمله موشکي سپاه پاسداران به تروريستها و حمله ارتش سوريه به داعشي ها را تنش زا معرفي کرده است.
اين روزنامه اصلاح طلب در مطلب امروز تاکيد کرده است: «شهدا، نه مقام سياسي هستند و نه شخصيت عالي جناحي که کسي به عملکرد آنها نقد داشته باشد و اقداماتشان را در جناحبنديهاي سياسي زير سؤال ببرند. شهدا، شهدا هستند؛ فرزندان ملتي که قدر آنها را ميدانند. ما نيز قدردان آنها هستيم و اين برچسبها به سينه ما نميچسبد».
در پاسخ به اين ادعا، به بازخواني يکي از اقدامات سخيف اين روزنامه اصلاح طلب در تخطئه حافظان امنيت کشور ميپردازيم.
روزنامه قانون در 25 بهمن 94 در يادداشتي در صفحه اول با عنوان «چرا اسير آمريکايي ميگريست؟!» با زير سؤال بردن اقدام شجاعانه و مقتدرانه نيروي دريايي سپاه پاسداران در خصوص دستگيري سربازان آمريکايي در آبهاي کشورمان، در اقدامي سخيف، با تشبيه رفتار نيروهاي سپاه پاسداران به جلادان داعش، نوشت: «نشان دادن فيلمي در صدا و سيما از اسيران زانو زده که يکي از آنان ميگريست. نميدانم تنظيمکنندگان آن برنامه چه فکري در سر داشتهاند...نشان دادن صحنه گريستن اسيري آمريکايي لابد براي تحقير آمريکا بود. پرسش اين است که سربازي جوان که پشت گرم به ابرقدرت شماره يک جهان و آن ناوشکنها و غولهاي دريايي و هوايي است، با چه احساسي و در چه شرايطي به گريه افتاده است. ظواهر نشان ميدهد که شرايط عمومي اقدامي با قصد به گريه انداختن آنان انجام نشده است. پس چرا؟ نوع برخورد و به زانو نشاندن آنان با دستهاي نهاده بر پشت سر... براي آن جوان ميتوانست ياد آور شباهت صحنه با صحنههاي اسيران آمريکايي و اروپايي با لباس نارنجي و دست نهاده بر پشت گردن در صحنه اعدام داعش باشد که لحظاتي بعد گردنشان بريده ميشد يا تير خلاص دريافت ميکردند. متأسفانه آن فيلم تحقير آميز بيشتر حکايت از چنين احساسي در آن سرباز داشت که با توجه به تبليغات ايران هراسانه پيشين و نمايشهاي داعشي خود را در آستانه فنا ميبيند و نوميدانه به ياد خانه و خانواده و همسر و فرزند و شهر و ديار مي افتد وطبيعتاً به خاطر سرنوشت شوم و محتوم خود ميگريد».
ملوانان و دولتمردان آمريکايي در اظهارات متعدد و جداگانه به رفتار منطقي و بدون هيچگونه خشونت نيروهاي سپاه پاسداران با ملوانان آمريکايي صحه گذاشته و بر آن تاکيد کردند.
و اما تخطئهٔ اين اقدام سپاه پاسداران توسط اين روزنامه اصلاح طلب در حالي بود که اين اتفاق باعث احساس غرور بسياري از ايرانيان به علت اين توانمندي نظامي و سيطره بر مرزهاي جمهوري اسلامي بود.
اين اقدام سخيف روزنامه اصلاح طلب قانون موجي از انتقاد و تعجب مردم و مسئولان را به همراه داشت. براي نمونه، سرلشکر جعفري فرمانده کل سپاه پاسداران در پاسخ به سوالي مبني بر انتشار مطلبي در روزنامه قانون و نحوه انتقاد تأملبرانگيز اين روزنامه از سپاه پاسداران در مواجهه با تفنگداران دريايي آمريکا گفت: «اين روزنامه کار بسيار اشتباهي انجام داده است و بايد به خاطر اين کارش توبه کند و اميد است که انشاءالله ديگر شاهد چنين مواردي نباشيم».
متاسفانه مصاديق بسياري درخصوص زير سئوال بردن و تمسخر عقايد، باورها و ارزشهاي ديني و ملي مردم در مطبوعات اصلاح طلب موجود است. اين شبهه پراکني ها که با ادعاي آزادي بيان به جنگ آزادي آمده است، هيچ گونه حد و مرزي نميشناسد. از هتک حرمت و جسارت به ساحت ائمه اطهار و قرآن کريم گرفته تا ابهام پراکني در مورد شهادت، ولايت و... و مورد هجو قرار دادن آرمانهاي انقلابي تا جايي که در اقدامي سخيف، شهادت امام حسين (ع) نتيجه خشونت طلبي رسول خدا (ص) در جنگ بدر شناخته شد.
لازم است که روزنامه اصلاح طلب قانون به جاي نوشتن «فحش نامه» و «چشم پوشي از توحش تکفيريها و نقش اربابان غربي آنها» و «پيداکردن مقصر داخلي» و «تخطئه جريان مقاومت» کمي هم به فکر منافع ملي و عزت مردم کشورمان باشد.
** ترکيب تيم اقتصادي دولت تفاوت چنداني با دولت يازدهم ندارد!
داوود سوري اقتصاددان حامي دولت در مصاحبه با روزنامه ايران گفت: «ترکيب تيم اقتصادي دولت تفاوت چنداني با دولت يازدهم ندارد. با توجه به اينکه اين دومين دوره رياست جمهوري روحاني است، انتظار ميرفت که وي در انتخاب کابينه جسورانهتر عمل کند».
گفتني است دولت يازدهم با شعار چرخيدن همزمان چرخ سانتريفيوژ و اقتصاد، موفق به کسب رأي مردم شد. با گذشت چهار سال مشخص شد دل بستن به مذاکره و توافق با قدرتهاي غربي براي گشودن گرههاي اقتصادي، نسبتي با واقعيتهاي اقتصادي ندارد. نگاهي به نتايج نظرسنجيهاي اخير نشان ميدهد مردم علي رغم رأي دادن به آقاي روحاني، همچنان مطالبه اصليشان حل مشکلات اقتصادي است و از اين منظر به آقاي روحاني و دولت قبلي ايشان نمره قبولي نميدهند. حال بايد پرسيد آيا دولت دوازدهم براي حل مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم، ميخواهد همان راه پيشين را طي کند؟
چند برابر شدن نقدينگي، عملکرد ضدتوليد و فسادزاي بانکها، مشکلات ناشي از مؤسسات مالي غيرمجاز، رکود بازار خريد و فروش مسکن، افزايش سرسامآور اجارهخانه و موارد ديگري که ميتوان به اينها افزود، ربط چنداني به تحريم و بهانههاي اينچنيني ندارد. همتي ميخواهد که به آنها بپردازد و حرکتي کند.
دولت در سال 92 مدعي بود ويرانهاي با خزانهاي خالي تحويل گرفته و هرگاه پرسيده شد پس اثر آن تدبيرها و اميدها کجاست، ميگفتند فعلاً مشغول آواربرداري هستيم و عمران و آباداني بماند براي دولت بعد. حال ديگر دولت قبل همين دولت تدبير و اميد است و نميتوان تقصيرها را متوجه آن کرد. مردم منتظر اقدام و عمل هستند.
** اگر برجام فتح الفتوح است، چرا از قبول مسئوليت آن شانه خالي ميکنيد؟!
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «آغاز شانتاژ عليه ظريف» نوشت: «روال قانوني مشخص در کشور آن قدر روشن است که همگان بدانند برجام پس از تبيين سياستهاي کلي نظام از سوي مقام معظم رهبري و مذاکرات پرفشار تحت نظر ايشان و با مجاهدت تيم مذاکره کننده، دست آخر به امضاي نمايندگان مجلس رسيد و قابليت اجرايي پيدا کرد که اين خود نشان از همراهي خوب وزارت امور خارجه با مجلس شوراي اسلامي دارد».
پيش از اين مقامات دولتي نيز در اظهارات جداگانه مدعي شده بودند که «جزئيّات مذاکرات هستهاي تحت نظر رهبري انجام شده است». در پاسخ به ادعاي اين روزنامه اصلاح طلب بايد گفت: اولاً عليرغم اينکه اجراي برجام از سوي دولت، به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبر معظم انقلاب، شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي مشروط شد، اما متاسفانه دولت مرتکب قصور و تقصيرهاي فراوان در مراعات آن 29 شرط شد.
در همين رابطه، «علياکبر ولايتي» عضو هيئت نظارت بر برجام - تيرماه 95- گفت: «به برخي شروط 9 گانه ابلاغ شده از جانب رهبر معظم انقلاب در خصوص اجراي تعهدات کشورمان در چارچوب برجام عمل نشد».
ثانياً رهبر حکيم انقلاب اين روزها را پيشبيني ميکردند و به اين ادعاي کذب قبلاً پاسخ داده بودند: «آيا جزئيّات مذاکرات هستهاي تحت نظر رهبري است؟ بنده در جزئيّات مذاکره دخالتي نکردم، بازهم نميکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلي، چهارچوبهاي مهم و خطّ قرمزها را به مسئولين کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئيسجمهور محترم که ما با ايشان جلسات مرتّب داريم و موارد معدودي هم به وزير محترم خارجه؛ خطوط اصلي و کلّي. جزئيّات کار، خصوصيّات کوچک که تأثيري در تأمين آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نيست؛ اينها در اختيار آنها است، ميتوانند بروند کار کنند. اينکه حالا گفته بشود که جزئيّات اين مذاکرات تحت نظر رهبري است، اين حرف دقيقي نيست.»(20/01/1394).
ثالثاً رهبر معظم انقلاب، صراحتاً فايده و خاصيت برجام را تنها و تنها لغو تحريمها دانسته بودند و بر اين موضوع تاکيد فرموده بودند: «اتّفاقي که بايد بيفتد اين است که تحريمها به طور کامل و يکجا بايستي لغو بشود. اينکه يکي از آنها ميگويد تحريمها شش ماه ديگر لغو ميشود، يکي ميگويد نه ممکن است يک سال هم طول بکشد، يکي ديگر ميگويد ممکن است از يک سال هم بيشتر بشود، اينها بازيهاي متعارف معمول اينها است؛ اينها هيچ قابل اعتناء و قابل قبول نيست؛ تحريمها بايستي ــ اگر چنانچه حالا خداي متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به يک توافقي برسند ــ در همان روز توافق به طور کامل لغو بشود؛ اين بايد اتّفاق بيفتد. اگر قرار باشد که لغو تحريمها باز متوقّف بشود بر يک فرايند ديگري، پس چرا ما اصلاً مذاکره کرديم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت ميز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن براي چه بود؟ براي همين بود که تحريمها برداشته بشود؛ اين را باز بخواهند متوقّف کنند به يک چيز ديگري، اصلاً قابل قبول نيست.»(20/01/1394).
رابعاً اين روزها و پس از اينکه آمريکاييها آخرين ميخها را بر تابوت برجام زدند، عدهاي در تلاشند شانه از زير مسئوليت اين فاجعه بزرگ خالي کنند. همان جماعتي که تا ديروز برجام را فتح الفتوح، آفتاب تابان و فتحي بزرگتر از فتح خرمشهر ميدانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کارداني و تدبير خود ميدانستند، حالا که کار به اينجا رسيده و دستاورد برجام، از تقريباً هيچ به تحقيقاً هيچ تبديل شده، در پي آن هستند تا با فرافکني از زير بار مسئوليت خسارت محض برجام شانه خالي کنند.
** الگوي توافق برد-برد هستهاي را درباره قدرت منطقهاي ايران پياده کنيد!
روزنامه بهار در يادداشتي با عنوان «مأموريتهاي دولت اعتدال» نوشت: «يکي از مهمترين ماموريتهاي ظريف در دور تازه فعاليتها ميبايست سروسامان دادن به تنشهاي منطقهاي باشد. الگوي توافق برد-برد در برجام بسياري را اميدوار کرده است که همان سياست بتواند همانطور که باعث بسته شدن پروندهاي پيچيده و سخت همچون پرونده هستهاي ايران شد بتواند از تنشهاي موجود در منطقه نيز بکاهد. اجرايي شدن اين مهم نيازمند هماهنگيهايي گسترده در داخل و مديريتي هماهنگ در موضوعات منطقهاي است. از همين رو ميتوان اين گونه گفت که ظريف براي اجراي اين مأموريت مهمش که شايد بتوان آن را مهمترين مأموريت تيم سياست خارجي دولت اعتدال دانست ميبايست از پشتيباني واقعي و کامل از طرف تصميمگيران کشور برخوردار باشد».
اين سؤال را بايد از طراحان برجام منطقهاي پرسيد که آمريکا در برجام هستهاي بر کدام يک از تعهداتش پايبند بوده که اينک ايران بايد در حوزه حساس ديگري بر روي قدرت منطقهاياش دست به معامله بزند و مابه ازايي هم دريافت نکند؟!
بزک کنندگان چهره کريه آمريکا، بدون توجه به منافع ملي، لزوم کوتاه آمدن از سياستهاي انقلابي ايران در منطقه، کاهش حمايت از متحدان استراتژيک منطقهاي و گفتگوي بي پشتوانه با کشورهاي مرتجع منطقه را ترويج ميدهند.
سهل انديشي اصلاح طلبان و مدافعان برجام منطقهاي، تلهاي است که باعث عقب نشيني کشور از بسياري از مؤلفههاي قدرت ساز ميشود. لازم به ذکر است که در هفتهها و ماههاي اخير، رسانههاي اپوزوسيون همچون بي بي سي فارسي و صداي آمريکا بارها بر لزوم پياده سازي برجام منطقهاي تاکيد کردهاند.
** دست و دلبازي اصلاح طلبان؛ در کابينه سهم داريم ولي پاسخگو نيستيم!
روزنامه شرق در يادداشتي به قلم سردبير نوشت: « اين هم کابينه روحاني، کابينهاي که دنبال دردسر نميگردد. روحاني دردسرهاي بسياري کشيده تا اين کابينه را با يک وزير غايب به مجلس معرفي کند. با اينکه حسن روحاني فرصت زيادي براي ارائه فهرست داشت، اما در شتابي ضروري از وزراي پيشنهادي رونمايي کرد تا کابينه را از سوءظن و حاشيه رسانههاي موافق و مخالف و دخل و تصرفهاي ناخواسته در امان نگه دارد. کابينه دوازدهم، بيش از پيش، همدليِ اصولگرايان معتدل و محافظهکاران سنتي را با روحاني برانگيخت و انتظارات اعتداليون (حواريونِ) رئيسجمهور را منطقي کرد. در اين ميان، اصلاحطلبان سرد و گرم چشيده روزگار به حمايت بدون چشمداشت از روحاني پايبندند. آنان درصددِ حفظ اتحاد و انسجام بين دولت و مجلس و اصلاحطلبانِ بيرون از قدرتاند. اين رويکرد، رويکردي استراتژيک است که بزرگان اصلاحطلب به آن باور دارند. آنان با پذيرش واقعيت سياست ايران با حداقل انتظارات پيش ميروند تا در شرايط مساعدتر بتوانند گامهايي بزرگ بردارند«.
اين روزها اصلاحطلبان با هر دليل و منطقي که بخواهند انتقادات خود به روحاني را توجيه کنند، يک چيز قابل کتمان نيست و نبايد لوث شود و آن اينکه اصلاح طلبان نميتوانند ديگر از زير بار عملکرد دولت يازدهم و دولت دوازدهم شانه خالي کنند. از ساعاتي پس از معرفي رسمي کابينه پيشنهادي دوازدهم از سوي معاون پارلماني رئيس جمهور و قرائت آن در صحن علني مجلس، توپخانه رسانهاي جريان مدعي اصلاحات در اقدامي کاملاً هماهنگ و البته هدفمند، موجي از انتقادها و نارضايتيها را با لحني طلبکارانه عليه رئيس جمهور و کابينه پيشنهادياش به راه انداختند و با تعابيري همچون «کابينه شکستني»، «کابينه افولي»، «کابينه خنثي»، «اندکي تغيير»، «بيمهاي پررنگ کابينه اميد» و... از کابينه پيشنهادي دوازدهم استقبال کردند.
اين جريان نارضايتي عمومي خود را از کابينه پيشنهادي روحاني را به صورتهاي مختلف اعلام کرده و رئيس جمهور را به باد انتقاد گرفتند.
اگر به هر دليل، اصلاحطلبان از عملکرد روحاني در 4 سال نخست رياست جمهوري راضي نبودند، چه به لحاظ سياسي و چه اخلاقي، موظف بودند که يا با يک نامزد مجزا از روحاني که کاملاً هويت اصلاحطلبانه داشت وارد عرصه رقابت ميشدند، يا اين که ديگر حمايت همهجانبه خود را مصروف روحاني نميکردند؛ اما با وضعيت کنوني، همان کساني در خوب و بد دولت دوازدهم شريک هستند که شعار «با روحاني تا 1400» را مطرح کردند.
اصلاحطلبان تا همين جا هم شريک عملکرد دولت حسن روحاني هستند و برگه قديمي «اپوزيسيوننمايي» و «منزّه نمايي» آنها ديگر کارکرد خود را از دست داده است. کوبيدن دولت روحاني و انتقادات به نسبت تندي که اين روزها، رسانهها و شخصيتها وابسته به اصلاحات نثار حسن روحاني ميکنند، آن هم تنها دو ماه بعد از آن که تمام توان خود را مصروف انتخاب مجدد او نمودند، باعث آلزايمر سياسي ملت ايران نميشود و اين جريان سياسي هم بايد به سهم خود، در کنار روحاني، پاسخگوي عملکرد دولت باشد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۸۵۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
اصلاحطلبان رادیکال به دنبال جهت دهی خشم عمومی با هدف بازگشت به خیابان هستند!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز دوشنبه دهم اردیبهشت در حالی چاپ و منتشر شد که ایران پادشاه فوتسال آسیا، «نتانیاهو» در هزارتوی بحرانها، خاک تشنه سیستان و حوتشی شورای شهر حین سخنرانی شهردار تهران و زمزمه استیضاح در بهشت در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
تاملی بر کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان در خصوص طرح «نور» بیانگر آن است که آنان این طرح را به عنوان یکی از فرصت های کنشگری خود در فضای سیاسی- اجتماعی تفسیر کرده و بر این باورند قطبی سازی در این حوزه سیاستورزی از دریچه اجتماعی هستند.
روزنامه آرمان ملی در گفتگو با حسین انصاری راد نماینده تندرو در مجلس ششم مسئله حجاب و گفتگو با آمریکا را به طرز عجیبی به یکدیگر پیوند داده و نوشته است:
در شرایط کنونی این هسته چهار خط قرمز برای خود ترسیم کرده است. مسأله اول مذاکره با آمریکاست. دوم موضوع حجاب است. سوم مسأله محبوسین و چهارم موضوع نظارت استصوابی است. در واقع اگر قرار است تغییر مثبتی در آینده صورت بگیرد باید تغییری در نگرش های موجود صورت بگیرد. هسته مرکزی قدرت باید تلاش کند در این چهار موضوع تجدید نظر کند. این تجدید نظر نیز می بایست در راستای منافع ملی و خواسته های مردم صورت بگیرد. بدون تردید در شرایط کنونی یکی از چالش های مهم کشور در عرصه بین المللی است. این در حالی است که مذاکره با آمریکا و کاهش تنش با این کشور تا حدودی می تواند این چالش ها را کاهش بدهد!
روزنامه هممیهن نیز به نقل تقی آزاد ارمکی جامعه شناس اصلاحطلب به طرح مسئله عبور زنان از قواعد حجاب پرداخته و مینویسد:
اعتراضات در ایران ابتدا مستقیم و رودررو نیست، اعتراضات به شکل دیگر انجام میشود، مثلا به جای اینکه زنان به پوشش بیشتر ترغیب شوند به سمت تغییر الگوهای پوشش میروند، اتفاقی که در دوسال اخیر افتاده است.
آزاد ارمکی با بیان ان ادعا که عبور زنان از قواعد جمهوری اسلامی الان در تمام ایران حتی شهرهای مذهبی و شهرهای کوچک هم دیده میشود، افزود: این موضوع در حال گسترش است. زنان به جای اینکه درگیر شوند، افراد دیگر را هم به عبور از حجاب دعوت میکنند. این اتفاق عجیبی است که گشت ارشاد ناخواسته باعث آن میشود. از سوی دیگر نارضایتی که در خیابان ایجاد میشود، به خانواده انتقال مییابد و خانوادهها در گروههای اجتماعی دچار تغییر رفتار میشوند، که اگر این بگیر و ببندها باعث اتفاق دیگری شبیه به مرگ مهسا شوند، آنوقت دیگر نمیتوان آن را کنترل کرد. اتفاقی شبیه به مسمومیت دختران در مدارس میتواند تبدیل به جریان خطرناکی شود و اعتراض اجتماعی را به سمت خشونت آمیز و غیر قابل کنترلی ببرد.
روند کنشگری اصلاح طلبان در این رابطه با ایجاد خشونت در خیابان و تئوری پردازی برای آن چند نکته قابل توجه دارد، این جریان تلاش دارد همچنان از کلیدواژه «گشت ارشاد» به جای طرح «نور» در فضای رسانه ای استفاده کرده و به نوعی تصویر گذشته را بر طرح نور غالب سازد.
اصلاح طلبان طی این جهت دهی می کوشند تا جامعه را جامعه معترض، ناراضی و بدبین تعریف کنند که با طرح نور عصبانی تر می شوند. نکته قابل توجه اینکه اصلاح طلبان در حال جهت دهی به این موضوع هستند که مخالفان باید دو اقدام را انجام دهند یکی بروز خشم در صحنه و دیگری بروز خشم خود در حوزه هایی که قدرت دارند!
این جریان در راستای ایجاد جبهه مخالفان و دگرسازی از نیروی انتظامی به عنوان مجری قانون تلاش می کنند که این نیرو را درصدد کنترل شهر بازنمایی کنند.
عباس عبدی نیز در روزنامه شرق توصیه ویژه به مسئولان کرده و نوشته است:
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود!
برخی اصلاح طلبان ضمن تجویز نافرمانی مدنی بر عبور از قواعد حجاب و نیز تغییر الگوهای پوشش در سطح جامعه تاکید دارند.
بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا در راستای راهبرد امر اجتماعی خود و ارتباط گیری با طیف جوانان و زنان بر روی مساله حجاب و پوشش متمرکز شده و به تعبیر خود اعتراض به حاکمیت را در این عرصه دنبال نمایند.
این طیف بر این باور است با صید با تولید سوژه های لازم امکان به عقب راندن تصمیمات حاکمیتی در موضوع حجاب و در نتیجه شکستن تابوی اقتدار نظام فراهم می آید، از جانب دیگر باید به این نکته نیز اشاره داشت که اصلاح طلبان به بهانه مبارزه خود با حاکمیت علاوه بر ایجاد تنش اجتماعی در خلال یک اقدام قانونی عملا می کوشند بخشی از مردم را هزینه منافع جریانی و سیاسی خود نمایند.