تشریفات چندصدمیلیونی برای مراسم ازدواج/لباس عروسی ۲۴۴ میلیونی!
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۱۹۱۱۰
صدای بوق خودروها با صدای بلند موسیقی، این شبها بیشتر به گوش میرسد، کاروان شادی در خیابانهای شهر بیشتر به چشم میخورد، زیرا کمتر از ۴۰ روز مانده به ایام سوگواری سالار شهیدان و خانوادهها ترجیح میدهند خیلی زودتر مراسم ازدواج را برپا کنند تا به تعطیلی دوماهه این ایام برنخورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جام جم در گزارشی نوشت: همه آسیبهای اجتماعی متاثر از بالا رفتن سن ازدواج را کنار بگذارید، آمار عجیب طلاق در سالهای اولیه و حتی تعداد بالای زندانیان مهریه را هم همینطور، شاید مغفولماندهترین دلیل بالا رفتن سن ازدواج هزینههای آن است، هزینههایی که اتفاقا به نظر میرسد در برنامه مسئولان و تحقیقات جامعهشناسان جایی ندارد.
قناعت، دوری از تجمل، تسهیل در ازدواج، اینها همه ویژگیهایی است که برای ازدواج به آن توصیه میشوید اما بدون شک خرجهایی است که نمیتوان از آن گذشت، سنت و آیین باشد یا دلخواه همسران چیزی که عیان است این که باید خانوادهها سر کیسه را کمی شل کنند تا زندگیها سر بگیرد.
در این میان گروهی با حداقل هزینهها ازدواج میکنند و گروهی هم تا آنجا که میتوانند بریز و بپاش میکنند؛ گزارش ما گشت و گذاری میان هر دوی این گروههاست و به دست آوردن حداقل و حداکثر هزینههای این مراسم . «کار تشریفات نهایت ندارد».
این جملهای است که مدیر یکی از تالارهای شهر در ابتدای گزارش به من میگوید؛ جملهای که براحتی میتوان به دیگر حوزههای هزینههای ازدواج تعمیم داد.
مفهوم حرف او در ادامه گفتوگویم روشن میشود: «کمترین هزینه تالار ما منویی است که به ازای هر نفر ۷۵ هزار تومان است اما با توجه به بودجه شما تا یک میلیارد هم ما پیشنهاد داریم». این بازه گسترده در بسیاری از هزینههای دیگر ازدواج هم به چشم میخورد. شاید تنها هزینههای ثابت برای قشر مرفه و البته آسیبپذیر در این میان هزینههای آزمایشگاه و ثبت ازدواج است که از ۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزارتومان متغیر است.
وقتی اشرافیگری تشخص میدهد
ازدواج ویترین طبقه اجتماعی افراد شده است، طوری که تصور بر این است نوع مراسم نشان میدهد افراد به چه طبقهای اختصاص دارند. همین ذهنیت است که شکاف طبقاتی جامعه را در نوع برگزاری مراسم ازدواج به نمایش میگذارد. محلی خوب برای تفاخر به آنچه ندارند.
قضیه وقتی تلختر میشود که حتی آنهایی که به ازدواجهای کمهزینه روی میآورند ترجیح میدهند آن را در خفا نگه دارند تا مبادا متهم به فقر شوند. آنقدر که نوکیسهها اصرار به نشان دادن دارند، این افراد در پنهان کردن وضعیت خود میکوشند.
بازار اما متناسب با همه این افراد گزینه دارد، هر چند حتی بدون تحقیق میتوان متوجه شد گزینههای اشرافیت در مراسم ازدواج بسیار بیشتر از گزینههای کمهزینه است. شما براحتی میتوانید چندین و چند تالار و باغ پیدا کنید که اجارهشان برای یک شب برپایی مراسم ازدواج بین ۳۰ تا ۶۰ میلیون است؛ اما برای پیدا کردن تالاری برای حداقل ۲۰۰ مهمان با شبی بین یک تا سه میلیون تومان تنها چند گزینه پیش رویتان میبینید.
لباس ۲۴۴ میلیونی برای عروس
سطح توقعات را که خیلی هم پایین بیاوریم باید بدانیم که خرید عروسی، پرخرجترین بخش یک ازدواج است.
در این بخش این را که چه خریدی به عهده چه خانوادهای است، فاکتور گرفتهایم و تنها به قیمتها اشاره داریم.
یک دست کت و شلوار معمولی جنس پارچه ترک دوخت ایران را میتوانید در مغازههای منطقه باب همایون از ۴۰۰ هزار تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پیدا کنید.
هر چند همین دیروز قیمت یک دست کت و شلوار مردانه ویسکوز بین ۱۱ تا ۲۳ میلیون تومان بود. این رقمها جزو قیمتهای اشرافی نیست؛ چرا که کت و شلوار دامادی تا مرز ۹۰ میلیون تومان هم پیدا میشود. تنها کافی است سری به مجتمعهای شمال پایتخت بزنید.
ازطریق یک آگهی معمولی به یک مزون خانگی راه پیدا میکنم. جایی که به نظر میرسد حالا یکی از پاتوقهای ثابت زوجهای متمول است.
مزون مورد نظر در یکی از برجهای البته معمولی الهیه است. در این مزون براحتی میتوانید لباسی متفاوتتر از هرآنچه تاکنون دیدهاید، تهیه کنید.
با پرداخت ۳۰ میلیون تومان برای کیف و کفش، ۴۵ میلیون تومان برای تاج، ۹ میلیون تومان برای حریر روی شانه و در نهایت سنجاق سینه ۱۰ میلیون تومانی، یک ست رویایی برای شب عروسی خود تهیه میکنید؛ ستی که غیر از لباس اصلی ۹۴ میلیون تومان برای شما هزینه دربر خواهد داشت.
این رقم وقتی بیشتر جالب توجه میشود که بدانیم قیمت لباس اصلی در این مزون به تنهایی ۱۵۰ میلیون تومان آب میخورد.
همین رقمها در بازارهای پایین شهر بین دو تا چهار میلیون تومان است؛ تفاوت قیمتی که براحتی سطح زندگی مردم پایتخت را نشان میدهد. گستره قیمتها به لباسها محدود نمیشود و برخی آنها در جدولی در همین گزارش آمده است.
هزینهها و آسیبها
هزینههای گزاف ازدواج در ایران آنقدر جالب توجه است که سه سال پیش روزنامه گاردین هم در گزارشی به هزینههای بالای ازدواج در ایران اشاره کرد.
در این روزنامه هزینه ازدواج یک زوج را در ایران بین ۱۶ تا ۴۰ هزاردلار (بین ۶۰ تا ۱۵۲ میلیون تومان) عنوان کرده بود.
هرچند رقم بالای این گزارش شامل جهیزیه و مسکن هم میشده است. فارغ از اشاره این روزنامه بریتانیایی، یک مطالعه تحقیقاتی دانشگاه شهید بهشتی تهران نیز نشان میدهد افزایش هزینههای ازدواج بیش از ۷۰ درصد در کاهش تمایل جوانان ایرانی برای تشکیل خانواده و ازدواج تاثیر دارد.
محبوبیت کاذب فرهنگ مصرف و چشم و همچشمی، انتظارات موجود از تامین جهیزیه را به افراطهای غیرواقعی و رسوم تجملگرایانه کشانده است و این مساله هزینه ازدواج را برای خانوادههای ایرانی افزایش و تمایل جوانان را برای ازدواج کاهش داده است. کاهش میل به ازدواج در ایران، زندگیهای خارج از دایره ازدواج را به دنبال دارد.
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی با اشاره به اینکه به باور مخاطبان امروزه هزینههای ازدواج به مراتب بیش از هزینههای رابطه با جنس مخالف است، میگوید: به نظر میرسد جامعه با حجم قابل توجهی از آسیبهای اجتماعی روبهرو است که به گسترش روابط نامتعارف بین جوانان منجر شده است. بروز آسیبهای فاحش و مخربی چون ازدواج سپید، اعتیاد جوانان، بیکاری و بویژه سردرگمی دختران جوان در دایره افکار پلید کارفرمایان، از خروجیهای مختل شدن فرآیند ازدواج در جامعه است که در برخی کلانشهرها براحتی قابل لمس هستند.
این کارشناس اجتماعی میگوید: تغییر نگرش جامعه به سمت مسائلی همچون مهریههای سنگین و بهطور کلی هدفگذاریهای غیرمنطقی در مسیر ازدواج جوانان همه و همه موجب شده فرآیند ازدواج در جامعه ما دچار دستاندازهای تاثیرگذاری شود.
ازدواج آسان یا ارزان
هزینههای گزاف ازدواجهای تجملی تنها یک سوی ماجراست، سوی دیگر ماجرا تلاش گروههایی برای تسهیل ازدواج است. تلاشهایی که اتفاقا موانع بسیاری پیشروی خود میبینند. طرح ازدواج آسان که چند سالی است راهاندازی شده یکی از نمونههاست؛ طرحی که اتفاقا بسیاری با طعنه از آن با عنوان «ازدواج ارزان» یاد میکنند.
یکی از مسئولان این طرح در استانهای جنوبی ایران میگوید: همین حالا ما ازدواج هایی را صورت میدهیم که نهایت خرج ازدواج بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزارتومان است! رقمی که شاید قابل باور نباشد چرا که کمترین میزان هزینه ازدواج در پایتخت با صرف نظر کردن از بسیاری از خرجهای بیهوده رقمی بین ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان است.
او میگوید: اتفاقا در این راه موانع عجیبی پیشروی خودمان میبینیم. به عنوان مثال، فشارهایی که از سوی اتحادیه و صنفهای مرتبط با ازدواج به این سازمان مردم نهاد وارد میشود، قابل باور نیست. اقبال به طرح ازدواج آسان گاهی باعث شکایت بسیاری از صنفهای مرتبط شده تا جایی که با واسطههایی مانع برگزاری چنین ازدواجهایی میشوند تا کسادی بازار خود را جبران کنند.
حسن موسویچلک، مددکار اجتماعی درباره عملکرد این کانونها میگوید: اگر در این کانونها مشاوره تخصصی در امر ازدواج صورت میگیرد این یک فرصت است، اما اگر این مراکز از محل درآمدهای خود یا کمک خیرین بخشی از هزینههای ازدواج را برای زوجهایی که تمکن مالی ندارند کاهش میدهند، بهتر است نام آن را ازدواج ارزان بگذاریم، نه ازدواج آسان.
جدول برخی از هزینههای ازدواج
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۱۹۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پسلرزه عروسی دختر در هتل گران | تکلیف خودتان را از حیث اقتصادی روشن کنید | چرا همیشه صحبت شما و فرزندانتان است؟
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
حجت الاسلام یدالله حبیی نماینده پیشین ولی فقیه در وارت دفاع در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است نوشت:
امیر دریابان علی شمخانی از بقیةالسلف سپاهیان و مجاهدان و امتحان دادههای جبهه و جنگ است و کارنامه پرباری از جهاد و خدمت در بخشهای اجرایی و راهبردی نظام دارد.
شجاعت در میدان، شهامت در بیان، ذهن تحلیلگر، صداقت و گریز از نمودها و تأکید بر بودها یعنی بینقش وتکلف، نگاه جامع به مسائل، رفیق نواز، خطرپذیر، سعه صدر در مدیریت، تحمل پذیر، مدیرپرور، مسجدساز و مسجد دوست و... از خصوصیاتی هستند که من از او سراغ دارم وامیدوارم امروز که بعنوان یک کهنه سربازومشحون از تجارب است این خصوصیات فرایند ومراحل کمال وتمام خودش را طی کرده باشد.
شاید در ذهن کثیری از مردم او همچنان رزمنده بسیجی، سپاهی و امیر باشد وشناختی از سایر فعالیتهای او نداشته باشند وخاطره فرماندهی نیروی زمینی سپاه وحضور در نیروی دریائی ارتش و وزارت دفاع را در ذهن خود مجسم کنند.و کسانی او را بواسطه مسئولیتهای ستادی خارج از نیروهای مسلح بشناسند ولی امروز جمع کثیری از مردم بواسطه فضای مجازی آقای شمخانی را در جبهه اقتصادی میشناسند اگرچه حضور او همانند تعداد قابل توجهی از صاحب منصبان ارشد نظام در بخش اقتصادی در سایه است و فرزندان وخویشان حضور مستقیم آنان را غیر ضرور نموده است.
این از آثار عصر اطلاعات وانفجار اطلاعات است که کره زمین را به مثابه یک خانه با دوربین مدار بسته، تصویر نگاری میکند و لحظاتی بعد به نمایش میگذارد که در نوع خود بسی مطلوب است اگرچه بدور از آسیب و تهدید نیست.
آقای شمخانی از جمله افرادی است که حضور خود و فرزندان جبهه وجنگ را در فعالیتهای اقتصادی ضروری، شرعی و یک عمل انقلابی میداند یعنی اینکه کشورگرفتارجنگ اقصادی و تحریمهای ظالمانه است (صغرای قضیه) وکسانی توانائی و شایستگی حضور در این جبهه را دارند که امتحان داده و کشور را از جنگ تحمیلی نجات دادهاند و به نظام و انقلاب باور دارند نظیر ما (کبرای قضیه) پس ما نسبت به حضور در این جبهه وظیفه داریم (نتیجه). بنابراین حضور در جبهه اقصادی نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح ومشکور است چراکه با همه وجود درک میکنیم مشکلات اقتصادی وتحریمها چه بلائی برسر مردم آورده است و فقر بر گروههای زیادی از مردم چنان مجسم نموده است که خوف فتنه کفر وعصیان میرود پس آقای شمخانی و پسران وامثالهم کار بزرگی انجام داده و میدهند وبجای سرزنش باید مشکور باشند.
اما و صد اما که خود آقای شمخانی زیرک نیز میداند چرا بازتاب اجتماعی عمل مجاهدانه آنها گونهای دیگر است، چرا مردم بجای تشکر باید سرزنش کنند ودر هر محفل ومجلس باید صحبت ایشان و فرزندان وی و سایرین باشد؟
حقیقت این است که مردم اولا در جریان درست اطلاعات و اطلاعرسانی نیستند وتاکنون ندیده ونشنیدهاند فعالان اقتصادی کلان، گزارشی از نقطه آغاز وفراز و فرود خود را به مردم ارائه دهند ومدیریت در ابهام وانتظار اینجا هم اثر بد خود را گذاشته است واز طرفی برای مردم قابل قبول نیست به هر دلیل مسئولین وفرزندانشان فعالیتهای اقتصادی بکنند.
شاید مفروضشان این است که بدون رانت محال است به این سطح از ثروت برسند. پس راهکار چیست؟ راهکار این است که بین دو کار یکی را قبول کنند حضور در ساختار نظام بدون فعالیت اقتصادی ویا حضور در بازار وبخش خصوصی و بدون داشتن مسئولیت. شاهد زنده این مقوله رفتار و آداب مقام معظم رهبری است. مگر ما مدعی اطاعت از او نیستیم! حوزه اطاعت شامل قول، فعل و تقریر رهبری است و از این حیث حجت را بر همه تمام کرده است.
من به برادر عزیز شمخانی عرض میکنم فعالیت اقتصادی الزامات والتزامات خود را دارد چون خود را اولی از دیگران به نصیحت میدانم به ایشان و همردیفان ایشان درکشوری ولشکری توصیه میکنم تکلیف خود را از حیث فعالیت اقتصادی روشن کنید وافکارعمومی را با اصلاح امور اقناع کنید.
برای مردم قابل پذیرش نیست وقتی چندین دهک تا پایان عمر امکان تهیه مسکن ندارند، بیش از شصت میلیون نفر یارانه بگیر هستند، مشکلات اقتصادی از جمله پاشنه آشیلهای نظام است، سن ازدواج بالا رفته است ودهها مشکل وآسیب ذهن مردم را مشغول کرده است مشاور بالاترین فرد کشور مجلس عروسی خود را در هتل کذائی برگزار کند و ما را در پاسخگوئی به این مقولات ناگزیر به نوشتن این نصیحت نامه بکند.
اگر این مجالس را ثروتمندان بخش خصوصی برگزار کنند که میکنند مگر اشکالی دارد؟ مهمترین پشتوانه ما در حدوث وبقاء انقلاب اسلامی، مردم بوده و هستند واین توصیه امام خمینی(ره) نیز هست، پس هوای مردم را داشته باشیم. امیدوارم برادر عزیزم علی شمخانی از نصیحت دوست خود نرنجد و این نوشته را تذکری بداند که دلسوزانه تقدیم او میشود .