پاسخ کيهان به اعتراض گسترده اصلاح طلبان به دولت روحاني
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۷۸۶۰۶
خبرگزاري آريا - اعتراض گسترده مدعيان اصلاحات به ترکيب کابينه دوازدهم که از هنگام معرفي وزراي پيشنهادي آغاز شده و اين روزها، پس از رأي اعتماد مجلس به آنها نيز با شدت ادامه دارد، طبيعي به نظر نميرسد.
به گزارش سروسي سياسي جام نيوز، حسين شريعتمداري در سرمقاله امروز کيهان با عنوان «مگر انتخاب خودتان نيست؟!» نوشت:
اعتراض گسترده مدعيان اصلاحات به ترکيب کابينه دوازدهم که از هنگام معرفي وزراي پيشنهادي آغاز شده و اين روزها، پس از رأي اعتماد مجلس به آنها نيز با شدت ادامه دارد، طبيعي به نظر نميرسد، چرا که اعضاي کابينه جديد، چه وزرا و چه معاونان رئيسجمهور، تقريبا بدون استثناء از جبهه اصلاحات و يا کارگزاران که خواهرخوانده و همسو با اصلاحات است، انتخاب شدهاند، بنابراين اعتراض اصلاحطلبان به ترکيب کابينهاي که خود از اعضاي اصلي آن هستند غيرقابل قبول تلقي ميشود و قبل از آن که واقعي باشد، مصنوعي به نظر ميرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
1- دولت دوازدهم برآمده از دولت يازدهم است و ترکيب کابينه با اندکي تغيير که تعيينکننده به نظر نميرسد همان ترکيب قبلي است. 11 تن از وزراي کابينه جديد، در کابينهقبلي نيز حضور داشتهاند، 5 تن از وزراي جديد هم در کابينه قبلي معاون وزير بودهاند و طبيعي است که در جايگاه وزارت نيز ادامهدهنده مواضع و عملکرد وزيري باشند که در دولت قبلي معاون او بودهاند. 2 سرپرست که براي وزارتخانههاي نيرو و علوم انتخاب شدهاند نيز به ترتيب، قائممقام و معاون وزيران نيرو و علوم دولت يازدهم بودهاند.
بنابراين کابينه دوازدهم با اندکي تغيير همان کابينه دولت يازدهم است و سؤال اين است که مگر مدعيان اصلاحات که امروزه از همه سو به ترکيب کابينه جديد حمله ميکنند و چينش آن را غيراصلاحاتي ميدانند، با همه توان از کابينه يازدهم که همين کابينه دوازدهم است، دفاع و حمايت نميکردند؟ اگر ترکيب کابينه جديد را نميپسندند، چرا از همين ترکيب در دولت يازدهم با همه توان حمايت ميکردند؟! و چنانچه حمايتهاي قبلي خود را خطا و ناشايسته ميدانند چرا بر ادامه همان مواضع و عملکرد دولت يازدهم اصرار دارند و از تغيير احتمالي آن ابراز نگراني ميکنند؟!
2- طيف ياد شده از مدعيان اصلاحات به شدت فراکسيون اميد را به باد انتقاد گرفته و اين فراکسيون را در رأي اعتماد به وزراي کابينه جديد مقصر اصلي معرفي ميکنند، تا آنجا که از اهانت به آن نيز دريغ نميورزند، مثلا؛ يکي از همين مدعيان اصلاحات در مصاحبه با سايت انتخاب ميگويد «ترکيب ليستاميد براي مجلس، عقلاني نبود، بيشتر احساساتي بود»! و يا «افرادي در ليست اميد حضور پيدا کردند که بيشتر دنبال منافع خود هستند»! و يکي ديگر از مدعيان اصلاحات ميگويد «کارنامه فراکسيون اميد به هيچوجه خوب نيست. عملکرد اين فراکسيون نااميدکننده است»! و دهها نمونه ديگر از اين دست.
حمله به فراکسيون اميد در حالي است که نمايندگان عضو اين فراکسيون را همين مدعيان اصلاحات برگزيده و با تعريف و تمجيدهاي آنچناني همگان را به انتخاب آنان تشويق و ترغيب کرده بودند و حالا به گونهاي با اين فراکسيون برخورد ميکنند که انگار اعضاي آن از کره مريخ آمدهاند و با مدعيان اصلاحات هيچگونه آشنايي ندارند!
اين سؤال نيز بيپاسخ مانده است که اگر نمايندگان فراکسيون اميد را شايسته نميدانند چرا آنان را برگزيده و آنهمه تعريف و تمجيد نثارشان کرده بودند؟! و چنانچه قبولشان دارند، اينهمه پرخاش و اهانت به آنان براي چيست؟!
3- مدعيان اصلاحات در حمله به ترکيب کابينه جديد و اعتراض به اعضاي آن، اين پرسش را به عمد و نه از روي غفلت، بيپاسخ ميگذارند که چه کساني را به جاي اعضاي کنوني کابينه در نظر داشتهاند که آقاي روحاني از معرفي آنان خودداري ورزيده است؟! رئيسجمهور ميگويد؛ «همه تلاشم را به کار گرفتم، با همه کساني که لازم ميديدم مشورت کردم، حرف بسياري را گوش کردم، با فراکسيونهاي سهگانه مجلس هم نشست داشتيم، همه را در کنار هم قرار داديم. بهترينهايي که توانستيم انتخاب کنيم همينها بودند.»
خب! مدعيان اصلاحات با چه توجيهي در مقابل اين اظهارات آقاي روحاني سکوت کرده و مثلا نميگويند چرا فلاني و فلاني و فلاني را انتخاب نکردهاي؟! بخوانيد!
4- شايد اين نگاه بدبينانه باشد ولي شواهدي در دست است که جاي چنداني براي خوشبيني باقي نميگذارد و آن، اين که مدعيان اصلاحات يک حرکت دوسويه را در برخورد با دولت دوازدهم تدارک ديده و در پي اجراي آن هستند.
يک سوي اين برخورد، ادامه راهي است که برخي از اعضاي همين جبهه در دولت يازدهم دنبال کردند و نتيجه آن، ناکارآمدي اقتصادي، بر زمين ماندن بسياري از وعدهها، تحميل تحريمهاي بيشتر به جاي لغو تحريمها، حاشيهسازيهاي مصنوعي که اتلاف نيروي دولت و هزينه شدن امکانات و ظرفيتها در جادههاي فرعي را به دنبال داشت، ناراضيتراشي از طريق بيتوجهي به معيشت مردم، گسترش بيکاري که در بسياري از زمينهها ميتوانست قابل پيشگيري باشد، واردات بيرويه، عدم برخورد جدي با قاچاق کالا و تعطيلي بسياري از مراکز توليد که برخي از آنها کارخانجات بزرگ و اسم و رسمدار بودند، انفعال در مقابل حقوقهاي نجومي که از آن بوي رضايت به مشام ميرسيد، تن دادن به قراردادهاي خسارتآفرين، نظير قرارداد با توتال، واگذاري کترينگ قطارهاي مسافربري به يک شرکت اتريشي، به پيمان سپردن بزرگراه شمال به يک شرکت ايتاليايي، امضاي معاهده خودتحريمي FATF، امضاي سند ذلتبار 2030 و...
اگر نگوئيم بسياري، حداقل برخي از موارد ياد شده به آساني قابل پيشگيري بود ولي متاسفانه مسئولان ذيربط در دولت يازدهم يعني همين مدعيان اصلاحات، بيتوجه به هشدارهاي مستند دلسوزان، از ادامه راهي که در پيش گرفته بودند خودداري نکردند.
و اما، سوي ديگر برخورد ياد شده ابراز مخالفت با دولت است تا ناکارآمدي احتمالي آن به حساب مدعيان اصلاحات نوشته نشود و مردم از آنان انتظار پاسخگويي نداشته باشند و اين در حالي است که با توجه به آنچه مورد اشاره قرار گرفت؛ کابينه دوازدهم با اندکي تغيير، همان کابينه يازدهم است و اکثريت قريب به اتفاق اعضاي آن، اعم از وزرا و يا معاونان رئيسجمهور برگرفته از ميان اصلاحطلبان و کارگزاران هستند که خواهرخوانده يکديگرند، بنابراين مخالفت مدعيان اصلاحات با ترکيب کابينه نميتواند منطقي و طبيعي باشد و احتمال ياد شده يعني فرار اصلاحطلبان از پاسخگويي در حالي که اکثريت اعضاي کابينه از همين طيف است، قوت بيشتري ميگيرد.
5- و بالاخره با توجه به سابقه سوء برخي از مدعيان اصلاحات و همراهي آشکار شماري از آنان با اصحاب و سران فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اين احتمال وجود دارد که طيف ياد شده برنامهاي براي کارشکني در دولت دوازدهم و بر زمين ماندن دوباره وعدهها تدارک ديده باشد. با اين انگيزه که در فشار حاصل از سختي معيشت و رکود و بيکاري و... راه نجات را در تسليم مقابل باجخواهي دشمنان تابلودار نظام و مردم اين مرزوبوم آدرس بدهد. يعني همان راهي که در فتنه 88 دنبال ميکرد و با ايستادگي و بصيرت مثالزدني ملت ناکام و ناتمام ماند.
مقابله با اين ترفند به هوشياري همه مسئولان و مردم و از جمله رئيسجمهور محترم نياز دارد و نبايد از اين واقعيت غافل بود که دشمن وقتي براي فتح قلعههاي مستحکم، توان عبور از ديوارهاي بلند آن را نداشته باشد، به فريب از دروازهها وارد ميشود.
106
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۷۸۶۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.