علت واکنش ضعیف بازار سهام به بخشنامه بانک مرکزی
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۲۸۸۱۱
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: مشکل سیستم بانکی و پولی در حال حاضر صندوقهای با درآمد ثابت و یا بازار سرمایه نیست، بسیاری از سیاست گذاران صندوقها را مدیران بانکی تشکیل میدهند.
خبرگزاری فارس: یک کارشناس بازار سرمایه گفت: مشکل سیستم بانکی و پولی در حال حاضر صندوقهای با درآمد ثابت و یا بازار سرمایه نیست، بسیاری از سیاست گذاران صندوقها را مدیران بانکی تشکیل میدهند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی تیموری شندی کارشناس بازار سرمایه گفت: شکلگیری و تکامل بازار سرمایه به واسطه قوانین موجود برگرفته از تجربیاتی در دنیا بوده که بر اساس سلایق مختلف و سطح ریسک پذیری سرمایهگذاران منجر به شکل گیری ابزارهای مالی قابل معامله شده است.
اگر قرار بود صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت به دنبال ریسک بالاتری در سرمایهگذاری باشند، قدر مسلم بر روی خرید سهام متمرکز میشدند و نام درآمد ثابت را بر روی خود نمیگذاشتند.
مدیرعامل شرکت تأمین سرمایه لوتوس پارسیان با اشاره به تاثیر بخشنامه 8 گانه بانک مرکزی بر بازار سرمایه گفت: با کاهش نرخ سود بانکی و به تبع آن بازدهی صندوق های با درآمد ثابت در نهایت اندازه صندوقهای بزرگ به تدریج کوچک شود، اما اینکه انتظار داشته باشیم که منابعی از این محل به سمت بازار سرمایه سوق داده شود، انتظار منطقی نیست، زیرا اساساً این صندوقها برای سرمایهگذاری در بازار پر ریسک سهام ایجاد نشدهاند.
به گفته وی اگر چه شکی در بیماری نظام پولی کشور وجود ندارد، اما نباید برای حل مشکل سیستم بانکی چند مشکل جدید را ایجاد کرد.
در حال حاضر منابع صندوقهای با درآمد ثابت به حدود 120 هزارمیلیاد تومان برآورد میشود که فرض شود 5 درصد از این رقم معادل 6 هزار میلیارد تومان به بازار سهام سرازیر شود، به اندازه حل مشکل نقدینگی دو یا سه صندوق بازنشستگی و هلدینگ سرمایهگذاری بورسی نیست و مشکل همچنان برای دوره بعد وجود خواهد داشت.
تیموری شندی با بنیادی دانستن مشکلات بازار پولی و مالی کشور گفت: در هیچ کجای دنیا نسبت قیمت بر درآمدی بازار بدهی از بازار ریسکی به نام سهام پایین تر نیست. در حال حاضر نسبت قیمت بر درآمدی بازار سهام به حدود 7 مرتبه رسیده در حالی که نسبت قیمت بر درآمدی بازار بدهی حدود 5 مرتبه برآورد میشود. با این وضعیت چه انتظاری از سرمایه گذار وجود دارد که با پذیرش ریسک بالاتر و سود کمتر در بازار سهام حضور یابد.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه مشکل اقتصاد و سیستم بانکی و پولی کشور در حال حاضر صندوقهای با درآمد ثابت و یا بازار سرمایه نیست، گفت: بسیاری از سیاست گذاران صندوق ها را مدیران بانکی تشکیل میدهند و اگر بخشنامه اخیر بانک مرکزی به طور واقعی اجرا شود، مشکلات عدیدهای برای صندوقهای با درآمد ثابت ایجاد میشود.
به گفته وی نمیتوان نرخ بازدهی دارایی ها در صندوق های سرمایه گذاری تا 15 درصد پیش بینی کرد، اما در آخر دوره به این نتیجه رسید که این نرخ باید تعدیل یا جبران شود. به هیچ وجه بستر های نرم افزاری و عیوب دستورالعمل محاسباتی ارزش خالص دارایی ها اجازه تخصیصهای مذکور را نمیدهد.
مدیر عامل این شرکت تأمین سرمایه با قطعی دانستن کاهش نرخ بازدهی موثر اوراق خزانه اسلامی با راهاندازی بازار ثانویه آن در بازار سرمایه گفت: اوراق "سخاب" در حال حاضر با نرخ بازدهی 32 درصدی و اوراق "اخزا" با نرخ 20 درصدی در بازار سرمایه دیسکانت (تنزیل) میشوند و این در حالی است که در صورت شکل گیری بازار شفاف حتی با وجود خطر نکول و یا تاخیر در پرداخت سود درسررسید اوراق میتوان امیدوار بود که بازار برای نظارت وجود دارد و به تبع آن هیچ کسی جرات نخواهد کرد، تا برای نهادهای مالی تحت نظارتی همچون صندوقها شرایطی غیر منطقی و متضاد با رویه بازار مالی را تعریف کند.
به باور وی باید با ایجاد بستر معاملاتی امکان حضور طرفهای معامله را در فضایی شفاف و متشکل فراهم آورد تا از تحمیل هزینه ها بر اقتصاد و مردم به عنوان اثر نهایی این معاملات جلوگیری و یا کاهش داد.
تیموری شندی رشد بازار بدهی را مدیون وجود صندوقهای سرمایهگذاری دانست و گفت: موفقیت دولت در تامین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در سال گذشته به وسیله این صندوقها محقق شد و این در حالی است که اگر نهادها و ابزارها دچار مشکل شوند، این موضوع به بازار بدهی نیز تسری مییابد.
وی افزود: با وجود همه مشکلات بازار مالی اما صندوق های سرمایهگذاری از نتیجه خوبی برخوردار بودهاند و این در حالی است که مشکل اصلی اقتصاد در بازار پول است. از این رو معرفی صندوق ها به عنوان مشکل اقتصاد به نوعی پاک کردن صورت مسئله است، زیرا صندوق های سرمایهگذاری با درآمد ثابت با دارایی بیش از 10 هزار میلیارد تومان از بازدهی کمتر از سود سپرده بانکی برخوردار بودهاند.
این کارشناس بازار سرمایه دلیل عدم واکنش آنی بازار سرمایه به بخشنامه بانک مرکزی را ناشی از رشد اقتصادی پایین اقتصاد ایران دانست و گفت: آنچه که باعث بهبود حجم و ارزش معاملات بازار سهام شده اغلب ناشی از بهبود قیمت های جهانی بوده و رشد قیمت سهام در بازار ثانویه به تبع کاهش نرخ بهره اثر موثری بر اقتصاد کشور ندارد.
وی افزود: باید وضعیت کسب و کار در کشور به گونهای مدیریت شود که با کاهش نرخ سود بانکی انگیزه برای تولید و سرمایه گذاری افزایش یافته و به تبع آن رشد سودآوری شرکتها محقق شود، در این صورت بازار سهام نیز میتواند، از توجیه کافی برای سرمایهگذاری برخوردار شود.
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۲۸۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجلس آتشبیار معرکه است!
بالاخره تب تند افزایش نرخ ارز، پایین آمد؛ بهطوریکه در هفتهای که گذشت شاهد توقف رشد نرخ بازارهایی مالی مانند ارز، سکه و طلا و حتی کاهشیشدن آن بودیم که میتوان به وجود آمدن چنین شرایطی را ناشی از کاهش تنشهای بینالمللی و تأثیر آن بر فضای اقتصادی ایران دانست.
به گزارش هممیهن، در این وضعیت مجلس نیز به موضوع ارز ورود کرده است و رئیس مجلس برای دولت، ضربالاجل ارائه برنامه ارزی را تعیین کرده است. شاید تلاطمهای بازار ارز در چند وقت اخیر و نگرانی برای رشد قیمتها پای مجلس را دوباره به موضوع ارز باز کرده است، اما هر چه باشد میتوان امیدوار بود که بازار ارز با تدوین یا ارائه هر برنامهای باثبات شود.
محمدباقر قالیباف روز ششم اردیبهشتماه در دومین نشست بررسی مسائل ارزی خطاب به مسئولان اقتصادی دولت گفت که «تا یکشنبه هفته آینده منتظر برنامه مکتوب بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز برای بررسی در صحن علنی مجلس هستیم. در صورت ارائه نشدن این برنامه، کمیسیون و نمایندگان اقتصادی مجلس برنامه خود را ارائه خواهند کرد».
این اظهارات و تعیین ضربالاجل برای بانک مرکزی موید بحرانی بودن وضعیت ارزی است بهطوریکه مجلس حامی دولت انقلابی اکنون به یکی از منتقدان جدی مدیریت ارزی تبدیل شده است.
یکی از این انتقادها به بانک مرکزی و البته وزارت اقتصاد همواره آن بوده است که این دو نهاد از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون برنامه خاصی برای کنترل نرخ ارز نداشتهاند؛ نکتهای که قالیباف هم در نشست اخیر در حضور وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی، معاون پارلمانی رئیسجمهور و رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مطرح کرد و گفت: «همه اختیارهای موجود در قانون دائمی را به رئیس بانک مرکزی دادیم و هر چه ایشان در جلسه سران قوا بیان کردند قبول کردیم، اما شرایط کنونی نشان میدهد که هم رویکرد اقتصادی و هم رویکرد مدیریتی در موضوع ارز دچار اشکال است. بهطور روشن و مشخص امروزه در سیاستهای ارزی از نگاه اقتصادی دچار مشکل هستیم و طرح جامعی برای رویکرد اقتصادی در حوزه ارز وجود ندارد».
محمدرضا فرزین پیش از این گفته بود که سیاست تثبیت بازار ارز را در پیش دارند، اما مشخص نکرد که این سیاست اقتصادی قرار است چگونه پیش برود و او صرفاً به بیان این سخن عجیب اکتفا کرد که «نرخ بازار آزاد ارز را قبول نداریم. این نرخ صرفاً براساس انتظارات تورمی ناشی از اخبار منفی شکل میگیرد و بههیچوجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد».
سخن او با واکنشهای زیادی روبهرو شد؛ عمده واکنشها حکایت از یک نکته داشت؛ آنکه چطور رئیس بانک مرکزی که متولی مدیریت ارز است از اساس منکر نرخ ارز در بازار میشود، درحالیکه قیمتها بر همان اساس تعیین میشوند و در پی سخن فرزین این پرسش به وجود آمد که آیا رئیس بانک مرکزی که کلاً واقعیت موجودِ این روزهای اقتصاد ایران را انکار میکند و صرفاً از سیاستهای دستوری پیروی میکند، آیا قادر خواهد بود نرخ ارز را کنترل کند؟
البته این سخن عجیب فقط متعلق به فرزین نیست و احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد هم اواخر سال گذشته گفت که «نرخ ارز در بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسیم و هدف دولت همان روشهای توافقی است و از همه ابزارها باید در ابن ارتباط استفاده شود».
این دست از سخنان در حالی است که مسئولان اقتصادی دولت هر چندوقت یکبار گزارشهایی از اقدامات خود ارائه میدهند، اما نتیجه مطلوب و ملموسی از آن اقداماتِ مطرحشده دیده نمیشود. همین موضوع در سخنان قالیباف هم به چشم میخورد؛ به نحوی که او با ذکر این احتمال که ممکن است مجلس با دولتیها به نتیجه مشترک نرسند، میگوید: «در نشست قبلی به اندازه کافی گزارش ارائه شد. دوستانِ ما در دولت باید بهطور روشن و شفاف رویکرد رو به جلو برای مدیریت بازار ارز ارائه کنند.
ما دنبال تکرار جلسات نیستیم و جلسه سومی وجود ندارد؛ بنابراین باید در مورد این موضوع به جمعبندی برسیم و نتیجه نهایی را به صحن علنی ارائه کنیم. در این رابطه با توجه به اصرار نمایندگان برای بررسی موضوع در صحن علنی، به صورت مشخص به نمایندگان گفتم اگر به جمعبندی و اتفاق نظر با دولت نرسیم، مجلس خود به جمعبندی روشن میرسد».
این روزها بار دیگر نرخ ارز یکی از مهمترین اختلافات دولت و مجلس شده است؛ هرچند باید گفت که در روزهای اخیر شاهد نزولی شدن نرخ ارز بودیم و به تبع آن، سایر بازارهای مالی نیز روند کاهشی داشتند.
بدون تردید کاهشی شدن این نرخها خواسته همگان است و باید امیدوار بود که دولت و مجلس به هر شیوهی مدیریتی جامع و علمیای برای کنترل بازار ارز دست یابند که خروجی آن ثبات در بازار مالی و حتی سرمایهای باشد.
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق نیز در واکنش به کاهشی شدن قیمت ارز از کاهش قیمت دلار خبر داده است و اعلام کرده «احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰هزار تومان برگردد.»
قبول نداشتن نرخ ارز بازار حرفی غیرعلمی استمرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در پاسخ به این پرسش که دولت چرا نمیتواند از پسِ مدیریت نرخ ارز برآید؟ گفت: «همیشه گفتهام و بازهم میگویم که نرخ ارز در ایران بیش از اینکه متأثر از سیاستهای داخلی و بانکی باشد، متأثر از عوامل بیرونی است و کنترل چندانی بر آن وجود ندارد. این موضوع منافاتی با این واقعیت ندارد که در حوزه کنترل نرخ ارز هم کوتاهیهای زیادی از سوی دولت شده است.
به هر حال مادامی که عوامل خارجی مانند جنگ غزه یا تنش با اسرائیل وجود داشته باشد، نرخ ارز میتواند افزایش یابد. رئیس بانک مرکزی خوشحال بود که مدتی نرخ ارز ثابت مانده است، اما همه اقتصاددانها میدانستند که این ثبات موقت است و با اولین تنش خارجی بالا میرود. در داخل هم که سیاستگذاری دولت اقتصادی نیست و بیشتر در پی مسائل حاشیهای است.
در مجموع من تصور نمیکنم بانک مرکزی و حتی همین مجلس که حالا منتقد شده است، بتوانند کاری بیش از آنچه تاکنون دیدهایم انجام دهند و مانند سابق نرخ ارز در ایران متأثر از عوامل خارجی خواهد بود و هر چه به انتخابات آمریکا نزدیک میشویم هم محور نرخ ارز صعودی میشود».
او درباره اینکه دولت در مقطع کنونی چه کاری برای کنترل نرخ ارز از دستش برمیآید، گفت: «بهطور کلی دولت در حوزه اقتصادی از ابتدا ضعیف بوده و حالا هم ضعیف است و تیم اقتصادی دولت تیم قدرتمندی نیست؛ چه مدیران بانک مرکزی و چه مدیران وزارت اقتصاد، اما به هر حال دولت اکنون که میگوید فروش نفت خوبی داریم، یعنی ارز هم در اختیار دارد و میتواند مدیریت کند، اما در حوزه عرضه ارز با احتیاط رفتار میکند و در عرصه تقاضا هم قادر به مدیریت نیست».
این استاد دانشگاه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه این سخن از سوی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی که نرخ ارز بازاد آزاد را قبول نداریم، چقدر علمی است؟ بیان کرد: «من واقعاً نمیفهمم این چه حرفی است که دو مسئول عالیرتبه اقتصادی کشور یعنی وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی میزنند. واقعاً قابل فهم نیست، زیرا هیچ مبنای علمی و تخصصی ندارد. در بسیاری از اقلامها ارز آزاد برای واردات استفاده میشود؛ یعنی خود دولت بهتر از هر کسی میداند کشور فقط محدود به همان اقلامی نیست که ارز دولتی دریافت میکنند و بسیاری از کالاها با ارز غیررسمی خریداری میشوند حتی بعضی از اقلام اساسی. حتی میشود گفت ۸۰ درصد از واردات ما با ارز آزاد است و من میگویم این حرف اگر نگوییم بچهگانه است، اما حتماً غیرعلمی است».
افقه درباره جراحی اقتصادی دولت و حذف ارز دولتی از بسیاری از کالاها و آثار این اقدام بر معیشت مردم گفت: «دولت تحت تأثیر یکسری پیشنهادها و مشورتها سومین جراحی اقتصادی را در تاریخ پس از انقلاب انجام داد. دو جراحی دیگر یکی در دولت آقای هاشمیرفسنجانی بود و دیگری در دوره آقای احمدینژاد و سومی هم که در همین دولت کنونی. در هر سه مقطع دولتها تحت عنوان اصلاحات اقتصادی فقط دست به آزادسازی قیمتها زدند که هر سه تجربه با شکست مواجه شد و هزینهاش را مردم دادند و بار فشارش را هم مردم تحمل کردند. واقعیت این است که مشکلات اقتصادی ایران لزوماً ریشه اقتصادی ندارند و دولت باید نگاهش به عرصه بینالمللی را تغییر دهد. ما در ابتدا باید اول به سمت اصلاحات غیراقتصادی حرکت کنیم تا در ادامه نتایجش در اقتصاد هم مشاهده شود تا مردم بیش از این تحت فشار قرار نگیرند».
او ضمن انتقاد به عملکرد اقتصادی مجلس مطرح کرد: «اینکه مجلس میگوید اگر دولت به طرحی نرسد، خودمان طرح میدهیم با یک نکته مهم مواجهه است؛ اینکه اگر دولت طرحی نداشته باشد، مجلس قرار است طرح خود را تبدیل به قانون کند یا خیر؟ اما موضوع این است که مجلسیها فرار رو به جلو میکنند و به نوعی میخواهند چنین القاء کنند که خودشان هیچکاره بودهاند؛ در صورتیکه همین نمایندگان بارها و بارها دولت را تأیید کردهاند و به همین وزرایی که حالا محل نقد قرار گرفتهاند و حتی وزرایی که خود دولت چندی بعد از شروع به کارشان کنار گذاشت، از سوی همین مجلس رأی اعتماد گرفته بودند. همین مجلسیها که اکنون در مقام انتقاد برآمدهاند هم در کنار دولت مسئول نابسامانی موجودند».
مجلس آتشبیار معرکه استکامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، درباره میزان سهم دولت در نابسامانی بازار، گفت: «به دولت در زوایایی میشود انتقاد کرد و حتماً دولت برنامهای اقتصادی بهتر از دولتهای قبل ندارد، اما واقعیت این است که دست دولت هم خیلی باز نیست. من متوجه نمیشوم که چرا باید این نوساناتی که در چند هفته قبل داشتیم را منتسب به دولت کنیم، زیرا بیشتر نوسانات اخیر ریشه در تحولات یا به تعبیر بهتر مناقشات منطقهای و بینالمللی داشته است و در بازار ارز نگرانیهایی را ایجاد کرد و منجر به افزایش نرخ آن شد؛ بنابراین مشکل اصلی در این حوزه به سیاستهای خارجی و روابط کشور با دنیا و نقشی که ما در این بین بازی میکنیم، برمیگردد. البته میشود به بانک مرکزی انتقادهایی را مطرح کرد؛ از جمله اینکه چرا از ابزار بهرههای بانکی بهتر استفاده نمیشود، اما اینکه بگوییم نرخ ارز یکسره متأثر از عملکرد دولت است، حرف دقیقی نیست».
او درباره عملکرد اقتصادی مجلس هم بیان کرد: «انتقادی که اکنون مجلسیها به دولت میکنند، به نظرم وارد نیست. آنها اگر میخواهند کاری بکنند مثلاً میتوانند قانونی وضع کنند که دولت مکلف شود روابطش را با دنیا عادی کند. نه تنها چنین کاری نمیکنند بلکه خود همین نمایندگان مجلس در بزنگاههایی آتشبیار معرکه بودهاند و سعی نکردهاند مشکلی را حل کنند.
موضعگیریهای مجلس چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی گاهی باعث ملتهبشدن اوضاع میشود. وارد مصادیقش نمیشوم، اما مصادیقش کم نیست. فقط به ذکر این نکته توجه کنیم که همین مجلس که حالا منتقد شده است در حوزه داخلی و در عرصه اجتماعی کاملاً فضا را ملتهب میکند و در حوزه خارجی هم باعث میشود التهابات افزایش یابد. مجلس برای رفع مشکلات کار خاصی نکرده که حالا منتقد شده است.
باز هم میگویم که دولت هم باید در معرض نقد قرار بگیرد، اما نقد درست. مجلس به جای اینکه برای رفع مسائل کمک کند سعی میکند آتشبیار معرکه باشد و بر طبل درگیری بکوبد به جای اینکه در صدد ایجاد آرامش باشد؛ چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی».