Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آخرین نیوز»
2024-04-26@22:07:40 GMT

وجه تشابه تتلو، مایلی کهن و قاضی پور!

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۴۲۰۶۶

وجه تشابه تتلو، مایلی کهن و قاضی پور!

به نوشته شرق؛ این شخص «نشان‌دار» می‌تواند در عرصه‌های اجتماعی، رسانه، هنر، ورزش یا حتی سیاست فعال باشد. ورژن سیاسی این مردان و زنان نشان‌دار در تفاوتی ظریف با تئوریسین‌ها یا سیاست‌مداران صاحب صندلی رزروشده گاهی ممکن است بسیار تأثیر‌گذار باشد؛ همان‌گونه که جایگاه محمود صادقی با مطهری، پزشکیان و سعید حجاریان متفاوت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 این نماینده اصلاح‌طلب در کنار  علی کریمی و باران کوثری مثال‌های خوبی در میان انبوه «نشان‌داران» اصلاح‌طلب در صنوف مختلف هستند. چنین نمونه‌هایي در میان اصلاح‌طلبان پر‌تعداد و متنوع است. این مردان و زنان «نشان‌دار» بدون نیت و تصمیم‌گیری جمعی و تنها به‌خاطر ویژگی‌های فردی بر کشیده شده‌اند و به آنها نشانی نامرئی عطا شده است تا با ادبیاتی متفاوت از ادبیات کسالت‌بار سیاسی مرسوم به زبانی خوشایند‌تر با مردم سخن بگویند. اگر نقش این افراد را به نقش آهن در بدن تشبیه کنیم، اصولگرایان به صورت غریزی و نه بر اساس تفکر جمعی در انتخابات ریاست‌جمهوری بیشتر از هر زمانی به فقر آهن خود پی بردند. 
چنین نمونه‌هایي غالبا در طبقه متوسط جامعه تولید می‌شوند. اصولگرایان اما دسترسی چندانی به این قشر ندارند. خواست‌های این طبقه کم تعدادتر، اما مؤثرتر در میان شعارهای سیاسی آنها بازتابی ندارد. نداشتن استراتژی کارآمد رسانه‌ای و اشراف‌نداشتن به جایگاه اقشار جامعه فارغ از تعداد آرایشان و بسیاری ادراکات ناقص دیگر آنها را به این سمت‌وسو سوق داد که «مشهوربودن» یک سلبریتی و همچنین پوشش راحت وی (دو ویژگی چهره‌های هنری اصلاح‌طلب مشابه) برای اشغال چنین جایگاهی کافی است و براین‌اساس، امیرحسین مقصود‌لو را به لژ سیاسی خود دعوت کردند. آنها نمی‌دانستند که یک صندوقچه کوچک طلایی رسانه‌ای به منتقدان خود هدیه داده‌اند. 
در موضوع قتل «آتنا» در زمانی که جامعه ملتهب است، این خواننده در یک اظهارنظر، تلویحا عنوان كرد که اگر مقتوله حجاب داشت، شاید این اتفاق برای وی رخ نمی‌داد، او به‌نوعی قربانی را در جرم رخ‌داده شریک دانست، این اظهارنظر وی در میان رسانه‌ها، به‌ویژه در فضای مجازی بازتاب گسترده‌ای یافت. 
شاید تعداد زيادي نظرات معقول در این موضوع مشخص از سوی چهره‌های اصولگرا مطرح شد، اما این نظر تتلو بود که به‌عنوان نظر قلبی و پنهانی اصولگرایان از سوی جامعه دیده شد. زیرا «فرض عمومی» بر این قرار گرفت. «فرض عمومی» می‌تواند با نظر رسانه‌ها و جناح‌های سیاسی متفاوت باشد و اگر شکل گرفت، تغییردادن آن به سختی چکش‌کاری فولاد آبدیده بدون حرارت‌دادن است.
 اصولگرایان درک نمی‌کنند که بهترین حمله، یک دفاع بد است. اگر با طرز فکری موافق نیستی، لازم نیست به آن حمله کنی، کافی است شخصی نامناسب را به دفاع از آن بگماری و خود تنها نظرات آن فرد کم‌اطلاع را بازتاب دهی. این اتفاقی است که در مورد نظرات گوناگون این چهره‌ هنری رخ می‌دهد و امپراتوری رسانه‌ای محافظه‌کاران عاجز از دیدن عکس بزرگ هربار به‌جای برائت، در توجیه سخنان وی جهد و تلاش می‌کنند.
 کی‌روش یک مربی موفق است، «فرض عمومی» و واقعیت، هر دو بر این موضوع صحه می‌گذارند. «فرض عمومی» اما در مورد مایلی‌کهن، سرمربی سابق تیم ملی، نظری متفاوت دارد. عیارسنجی رسانه‌ای این نتیجه را به دست می‌دهد که افکار عمومی او را یک مربی موفق نمی‌داند و نظراتش را لااقل از جنبه تکنیکی نمی‌پذیرد. به‌همین‌خاطر زمانی که او در قاب تلویزیون حاضر می‌شود و به شدید‌ترین وجه از کی‌روش انتقاد می‌کند، به تقویت جایگاه رسانه‌ای کی‌روش کمک کرده است. 
مایلی‌کهن مؤثرترین کمک رسانه‌ای برای کی‌روش محسوب می‌شود و نه یک منتقد مؤثر. حمله بد مایلی‌کهن، به قوی‌ترین خطابه دفاعیه از کی‌روش در شطرنج ذهنی «فرض عمومی» بدل می‌شود. داشتن حداقل دانش رسانه‌ای، سخنوری و بسیاری شرایط دیگر از جمله ویژگی‌هایي است که یک مرد یا زن نشان‌دار باید از آن برخوردار باشد. به نظر می‌رسد که رسانه‌های اصولگرا از این موضوع مطلع نیستند، عدم توانایی آنها در استفاده رسانه‌ای از مشکلات اقتصادی به‌خاطر اهمیت و اتحاد و کارکرد بسیار قوی مجموعه‌ای رسانه‌های پراشکال اصلاح‌طلب نیست، بلکه به‌خاطر ضعف مفرط آنهاست. قاضی‌پور باید درک کند که همچون هر کشوری یک سناتور یا نماینده مجلس باید یک حداقل‌هایي را از گفتار، نوع برخورد، لباس‌پوشیدن و سایر پرنسیب‌های مبتنی‌بر عرف سیاسی را رعایت کند. 
خوردن میوه به آن شکل در مجلس با چنین معیارهایي هم‌خوانی ندارد. خطابه‌های انتقادی وی در انتقاد از وزرا (برای مثال جهرمی) نه‌تنها موقعیت آن وزرا را در اخذ رأی‌اعتماد تضعیف نکرد، بلکه به زعم بنده، تقویت کرد. اصولگرایان باید به‌جای افزایش بودجه در حوزه رسانه‌ای، درک رسانه‌ای خود را توسعه بخشند، آنها باید یاد بگیرند که هرکسی را در ویترین جلویی قرار ندهند. باید یاد بگیرند آنها را نیز که پرنسیب‌ها را مراعات نمی‌کنند و خوراک رایگان رسانه‌ای برای رقیب فراهم می‌کنند مؤاخذه کنند. آنها نه‌تنها چنین نمی‌کنند، بلکه توجیه می‌کنند.

منبع: آخرین نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۴۲۰۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلبریتی‌ها و سندروم فتوشاپ سازی/ در حاشیۀ بیماری ترانه علیدوستی

   عصر ایران؛ رضا صائمی- طی چند روز گذشته که خبر بیماری ترانه علیدوستی  در شبکه‌های اجتماعی به اصطلاح ترند و وایرال شده شاهد انتشار انواع و اَشکال عکس‌هایی بوده‌ایم که از طریق فوت‌و‌فن فتوشاپ یا تمهیدات هوش مصنوعی، او را بر تخت بیمارستان نشان می‌دهد که هر بار یکی از بازیگران یا چهره های سرشناس در کنارش ایستاده است.

     یکی از مهم‌ترین عکس‌هایی که دست‌مایۀ این جعل‌های فتوشاپی قرار گرفته است مربوط به بستری شدن «الناز شاکردوست» است که ظاهرا سر صحنه یکی از فیلم‌ها مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود و برخی از بازیگران در آن زمان به عیادتش رفته بودند.

    در یکی از این جعل‌های فتوشاپی، سر ترانه علیدوستی را به جای الناز شاکردوست گذاشته‌اند و سر حمید علیدوستی پدر ترانه را به جای مهران مدیری! جالب این‌که آن‌قدر این جعل ناشیانه است که حتی موهای مهران مدیری را بر صورت پدر ترانه علیدوستی ( که خود نیز به عنوان ستارۀ پیشین فوتبال شهرت و محبوبیت دارد) گذاشته بودند یا به این فکر نمی‌کردند حمید علیدوستی لباس زمستانی به تن دارد که با هوای بهاری اکنون همخوانی ندارد.

   آنچه بر تاسف این سندرم فتوشاپ‌سازی می‌افراید، استفاده برخی از صفحات سینمایی و خبری در اینستاگرام و تلگرام از همین عکس‌ها و اخبار جعلی است که حتی به اخلاق حرفه‌ای خود هم پای‌بند نیستند و بدون آزمودن صحت خبر به انتشار آن دست می‌زنند.

   این حجم بالای تولید اخبار و تصاویر جعلی، صرفا برای جذب فالوئر بیشتر و منافع مالی و کاری برآمده از آن صورت گرفته و مصداقی از بی اخلاقی رسانه‌ای است و یا بی اطلاعی و ساده‌انگاری.

   البته زندگی سلبریتی‌ها و کنج‌کاوی برای کشف رخدادهای آن، در همه جای دنیا وجود دارد اما جعل عکس و خبر برای جلب فالوئر و دنبال‌کننده بیشتر را نمی‌توان ذیل فرهنگ هواداری قرار داد.

    به نظر می‌رسد این سندروم ناشی از نوعی اختلال عاطفی در بخشی از جامعه ماست که نیازمند توجه‌اند.  ‌توجهی افراطی که برای جلب نظر دیگران به خود، به جعل خبر دست زده و با خبرسازی‌های کذب، کمبود توجه خود را جبران و ارضا می‌کند. ظهور و گسترش هوش مصنوعی و کاربرد عمومی آن هم بر شدت این سندرم افزوده و شاهد جعل انواع و اقسام عکس و ویدئوهایی هستیم که اغلب با تصویری از سلبریتی‌ها گره می‌خورد و به تولید محتواهای کاذب و جعلی می‌انجامد که صرفا به مثابه تمهیدات سودجویانه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

   واقعیت این است که پاپاراتزی‌ها هم در جهان رسانه‌ای، قواعد و قوانین خود را دارند و در دایره اخلاق حرفه‌ای فعالیت می‌کنند. آنچه در شبکه‌های اجتماعی ما به واسطه فناوری‌های نوین دیجیتالی صورت می‌گیرد نوعی دست‌کاری در واقعیت است و می‌تواند مصداق فریب افکار عمومی به مثابه جرم هم تعریف شود. این جعل‌سازی‌ها نه نتها به اعتماد عمومی خدشه وارد می‌کند بلکه زیست فردی سلبریتی‌ها را هم دچار مخاطراتی می‌سازد.

     اگر بخواهیم این رخداد را در یک خوانش کلی تر جامعه‌شناسانه مورد تحلیل قرار دهیم باید آن را مصداقی از گفتمان ابتذال بدانیم که متاسفانه بر زیست-مجازی ما حاکم شده و سلامت روایت و سلامت روانی را تهدید می کند.

    گاه برخی از این محتواهای ساختگی مصداق شوخی و کمدی است که صرفا برای خنده و سرگرمی تولید می‌شوند و همه کارکرد آن را می‌دانند مثل شوخی تصویری که چند سال پیش با عباس جدیدی در گرفتن عکس سلفی شده بود اما جعل عکسی که در ارتباط با خبر بیماری ترانه علیدوستی صورت گرفته نه شوخی کردن با خبر که شوخی گرفتن خبر و اطلاع رسانی بود و می‌تواند آسیب‌های اجتماعی گزنده‌ای در پی داشته باشد و اخلاق عمومی را در سراشیب سقوط قرار دهد. سوء استفاده از شهرت فقط  توسط افراد مشهور صورت نمی گیرد بلکه گاهی با شهرت آنها صورت می‌گیرد و این هشداری است تا بفهمیم در جهان رسانه‌ای امروز، رعایت اخلاق رسانه‌ای ضرورت بیشتری دارد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: درباره سندرم درس (DRESS) / چرا ایجاد می شود، چگونه درمان می شود و عوارض ماندگار آن چیست؟

دیگر خبرها

  • وقوع حادثه امنیتی در جنوب یمن
  • جنگ رسانه‌ای نیازمند استراتژی است
  • سندروم فتوشاپ‌سازی از سلبریتی‌ها
  • سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتی‌ها
  • سلبریتی‌ها و سندروم فتوشاپ سازی
  • مستقل شدن روابط عمومی‌ها در دستگاه‌های اجرایی پیگیری می‌شود
  • سلبریتی‌ها و سندروم فتوشاپ سازی/ در حاشیۀ بیماری ترانه علیدوستی
  • در دومین جلسه دادگاه «تتلو» چه گذشت؟ + عکس
  • ردپای خانم بازیگر در پرونده تتلو
  • آلبانی، اعضای گروهک منافقین را مسترد کند